جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نقش عقل و اعتقادات شخصی در تعبیر و تفسیر تجربه ی دینی
نویسنده:
سالار منافی اناری
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
انسان، با توجه به ساختار وجودی خود، که در آن جنبه‏ای از خاک و جنبه‏ای از خدا را با هم دارد این قوه را داراست که بتواند، به طور مستقیم و بدون نیاز به هیچ واسطه‏ای، با خدای خود نوعی ارتباط معنوی داشته باشد. این ارتباط در حقیقت بین «خدا» و «خود» انسان به وقوع می‏پیوندد و نیازی به «غیر» نیست، اما گاهی مقدماتی لازم است تا این ارتباط مستقیم برقرار شود. دیدن چیزی یا انجام دادن عملی، که نوعی «تجربه» به حساب می‏آید، می‏تواند مقدمه‏ای برای یاد خدا و برقراری ارتباط معنوی با او باشد. هر تجربه‏ای که در آن به نحوی از انحاء ارتباطی با خدا ایجاد شود، یعنی احساسی، ادراکی، شناختی، و یا آگاهی‏ای از حضور خدا به انسان دست دهد، آن را «تجربه‏ی دینی» می‏نامند. و چون شناخت خدا، با توجه به قدرت عقل و نوع دین در انسان‏های مختلف، متفاوت است، لذا می‏توان گفت که عقل و اعتقادات شخصی نقش مهمی در تعبیر و تفسیر تجربه‏ی دینی ایفا می‏کنند. آغاز نظریه‏ی تجربه‏ی دینی در اروپا بوده که بر اساس اعتقادات مسیحیت و طرز تفکر دانشمندان مسیحی صورت گرفته است. در این مقاله تلاش شده ریشه و علل پیدایش این نظریه و طرز تفکری که در مورد ماهیت آن در غرب وجود داشته و دارد مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش نشان می‏دهد که ماهیت تجربه‏ی دینی هنوز در میان پژوهشگران غربی مورد منازعه است و نظریات در این زمینه مختلف و گاهی متناقض می‏باشند. ضمناً در یک بررسی تطبیقی، نکاتی از متون اسلامی و عرفان اسلامی نیز در ارتباط با ماهیت «تجربه‏ی دینی» ارائه گردیده است.
ماهیت شناسی تجربه ی دینی
نویسنده:
ولی الله عباسی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
تجربه‏ی دینی» امری فراگیر و همگانی است، امّا اندیشه‏ی تجربه‏ی دینی (یعنی تجربه‏ی دینی به عنوان فصل مهمی از مباحث فلسفی و دین شناختی) اندیشه‏ی جدیدی است که در دوره‏ی جدید (مدرنیته) و در کانون مباحث فلسفه‏ی دین، فلسفه‏ی عرفان، الهیات، پدیدارشناسی دین، روان‏شناسی دین و دین پژوهی تطبیقی طرح شد. مباحث متنوع بسیاری در قلمرو تجربه‏ی دینی مطرح شده است؛ تعریف تجربه‏ی دینی، ماهیت و حقیقت آن، تجربه و تفسیر (ذات گرایی و ساختی‏گرایی در تجربه‏ی دینی و عرفانی) و حجیّت معرفت شناختی تجربه‏ی دینی، از جمله‏ی مسائل مهمی است که در فلسفه‏ی دین و دین پژوهی معاصر مورد توجه اندیشمندان واقع شده، و موجب شکل‏گیری نظریات مختلفی در این عرصه شده است. نویسنده، در مقاله‏ی حاضر که هدف عمده‏ی آن،«ماهیت‏شناسی تجربه‏ی دینی» است، پس از تبیین بحث و طرح مباحث مقدماتی و زمینه‏های ظهور تجربه‏گرایی دینی، به نقد و بررسی سه نظریه‏ی مهم در باب سرشت تجربه‏ی دینی می‏پردازد: 1 ) نظریه‏ی حسی بودن تجربه‏ی دینی (دیدگاه شلایرماخر و ...)؛ 2 ) همانندی تجربه‏ی دینی با ادراک حسی (دیدگاه آلستون)؛ 3 ) تبیین ما فوق طبیعی تجربه‏ی دینی (دیدگاه پراودفوت). در ضمن بحث از ماهیت تجربه‏ی دینی، مباحث دیگری نیز به تناسب مطرح شده است، برخی از این مباحث عبارتند از : تجربه و تفسیر یا این مسأله که آیا تجارب دینی دارای هسته‏ی مشترکی هستند؟ (ذات‏گرایی و ساختی‏گرایی)، کثرت گرایی دینی و .... همچنین در پایان هر یک از نظریات سه‏گانه پیرامون ماهیت تجربه‏ی دینی، موضع هر کدام از آنها نسبت به مسأله‏ی موجّه سازی باور دینی از طریق تجربه‏ی دینی (حجیّت معرفت شناختی تجربه دینی) به طور اجمال بیان شده است.
اعتبار تجربه ی دینی در توجیه باورهای دینی
نویسنده:
طاهره توکلی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
از قرن هجدهم و با رونق مکتب اصالت تجربه، خصوصاً از زمانی که کانت مسأله تجربه‏ی اخلاقی درونی را مطرح کرد، بسیاری از متفکران تغییر رویکرد از بیرون به درون را پذیرفته، مباحث خود را متوجه «تجربه‏ی دینی» نمودند. این تغییر که حرکتی از عین به ذهن، یا از جستجو در جهان بیرون جهت یافتن شواهدی برای اثبات وجود خدا به سمت معطوف شدن توجه به حیطه‏ی فردی و وجودی بود، قطعاً لحظه‏ای مهم در تغییر تفکر فلسفی و کلامی دوره‏ی معاصر به شمار می‏رود. در این دیدگاه نوین، ما انسان‏ها، ستارگان یا الکترون‏هایی نیستیم که بخواهیم نقش این ستاره‏ها یا الکترون‏ها را در نظام الوهی بکاویم، بلکه ما شخص هستیم و به طور مستقیم از رویارویی شخص خود با یک شخصی (خدا) در تجربیات دینی‏مان آگاه می‏شویم. در این دوره است که نقش انسان، که تا آن زمان مسکوت و کمرنگ مانده بوده است، نمود پیدا می‏کند. تأملات کلامی قرن نوزدهم به نحو قابل توجهی «خود - آگاه‏تر» شده و به تأمل نمودن بر تجربه‏ی درونی و فردی انسان در میان دیگر اصول فکری الهیات گرایش پیدا کرده‏اند. هر چند این جریان توسط فیلسوفان مدرن، که از اعتبار تجربه‏ی دینی در اثبات وجود خداوند سؤال کردند، تا حدی تضعیف شد، اما همچنان به عنوان یکی از مهم‏ترین رویکردهای فکری ـ فلسفی قرن معاصر، در مباحث دینی، مطرح است. از این رو، در این نوشتار، به کنکاش درباره‏ی تجربه‏ی دینی و اعتبار آن، خصوصاً در توجیه باورهای دینی، پرداخته شده و مباحثی چند در این خصوص مورد نقد و بررسی قرار گرفته‏اند.