جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 77
جایگاه مصلحت و حقیقت در سیاستگذاری امیر مومنان (ع)
نویسنده:
مهدی پیشوایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی آموزه‌های مولانا و مکتب تائوئیسم
نویسنده:
معصومه ایراف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله انسان واسرار وجودی او از جمله مسائلی است که در همه مکاتب بشری والهی به آن توجه شده است و همه مکاتب سعی کرده اند درحد ظرفیت و توانایی خود پرده ای از راز و رمز این معمای هستی ارائه کنند و با معنایی که از آن ارائه می دهند. پایه های مکتب خود را محکم کنند. آموزه های مولانا در مثنوی ومعنوی و آموزه های تائو را می توان نمونه هایی شاخص در فرهنگ و تمدن شرقی به حساب آورد که باز گو کننده ی حقایقی برای تمدن بشری بودند،آموزه هایی که با تعریف رابطه انسان با خود و عالم بیرون از خود و روابط حاکم بر طبیعت و مافوق آن به کلید واژه هایی مشترک اشاره کرده اند و همچنین تاکید هر دو آموزه به منشاء ازلی و مطلق که ریشه در قدرتی فوق قدرت بشری وتفکر در آن را دارد نشان دهندهوجه اشتراک این دو آموزه است . در عرفان و تصوف تمام ادیان و مکاتب، انسان موجودیذومراتب و دارای ساحتهای وجودی مختلف است و اگر چه همه مکاتب بشری تمام سعی و تلاششان به نوعی تامین سعادت انسان و الیتام دردها ورنج های او می باشد اما در مقام عمل گاهی به جنبه های دینوی و بشری او اهمیت بیشتری دادهمی شود. و باید با تفکیکُ خود حقیقی و خود مجازی انسان و شناخت آثار زیانبار غفلت انسان از ساحت های الهی خویش، موانعی را که باعث این غفلت و دوری انسان از گوهر حقیقی خود است از میان برداشت که در اکثر این مکاتب فلسفی ، صرف نظر از پاره ای اختلاف ها در یک اصل کلی ،با هم اشتراک دارند که حقیقت آنها به یک واحد صادر می شود. امروزه مطالعات تطبیقی راه گشای درک بهتری از آموزه های معنوی و باورها و اعتقادات مذهبی ادیان در ادوار مختلف می باشد. گاهی این مطالعات با گشودندنیای جدیدی از تعالی روحی و معنوی انسان شناختی، دیدگاه تازه ای نسبت به مسائل قبلی به ما می دهند. همچنین به کمک مطالعات تطبیقی می توان نشان داد که چطور این مکاتب فلسفی از یکدیگر تاثیر پذیرفته اند و این امر چه تاثیر و تغییری در روند تعالی و رشد معنوی انسان در ادیان مربوطه به خود ایجاد کرده است. ومطالعه و مقایسه ی تطبیقی این آموزه ها نتیجه جالبی از تداخل اندیشه های آسمانی و ماورائی آن ها است. رساله ی پیش رو به موارد مشابه از این افکارعارفانه پرداخته است.
مفهوم قدرت در اندیشه میشل فوکو
نویسنده:
توحید میلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
میشل فوکو(‏Michel Foucault‏)، متفکر معاصر فرانسوی در حوزه‌‌‌‌‌‌‌‌های گوناگون فلسفه و علوم اجتماعی چهره‌ای ‏شناختهشده و مطرح می‌باشد. حرکت فکری او و چشم‌اندازی که وی به روی علوم انسانی گشوده است، تحول ‏شگرفی را در مبانی این علوم موجب شده است تا حدی که او را ویرانگر علوم انسانی به معنای متعارف و متداول آن ‏دانسته‌اند. یکی از حوزه‌های اساسی اندیشه‌ی فوکو و حتی به تعبیر برخی مفسرین، مهمترین دستاورد نظری او، تحلیل ‏مفهوم قدرت‎ ‎با رویکردی منحصر به فرد و در چهارچوب نوعی معرفت شناسی تاریخی است. وی در تعداد زیادی از ‏شاخه‌های علوم انسانی اعم از فلسفه، جامعه شناسی، تاریخ، سیاست، روان‌شناسی، انسان‌شناسی و... وارد شده و در ‏نهایت همه مباحث را در راستای تحلیلی واحد و در جهت طرح ایده‌‌ی واحد و مرکزی قدرت پیش برده است. ‏بر اساس یک تقسیم‌بندی کلی دو دیدگاه و خط سیر مدرن و پست‌مدرن را در جریان شکل‌گیری فلسفه‌های ناظر ‏بر مقوله قدرت می‌توان شناسایی کرد: بر طبق دیدگاه مدرن، قدرت با عاملی انسانی آغاز، از مجرای روابط علی بیان و ‏بر حسب شاخص‌های مکانیکی قابل محاسبه و اندازه‌گیری می‌باشد و نگرش به مقوله قدرت در این دیدگاه از دریچه-‏ی بحث‌های حاکمیت صورت می‌گیرد. این مدل، قدرت را ابزاری در مالکیت دولت می‌داند که برای تحمیل نظم بر ‏جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرد. در الگوی پست‌مدرن که با فوکو آغاز می‌شود و در اساس منکر وجود حیطه‌ای ‏خاص و عملکردی یک‌سویه برای قدرت است، شیوه‌ی نگرش مدرن به قدرت به معنی نادیده گرفتن ساختارهای ‏مدنی و چگونگی کاربست قدرت در نهادها و گفتمان‌های سراسر حوزه‌ی اجتماعی است. فوکو از قدرت به صیغه ‏جمع سخن می‌گوید و آن را در عرصه‌های گوناگون زیست جمعی انسان قابل‌ بحث می‌داند. قدرت در همه‌ جا ‏هست نه بدان دلیل که همه چیز را در‌بر‌می‌گیرد؛ بلکه بدان دلیل که از همه جا نشات می‌گیرد. بنابراین تحلیل آن به‌ ‏هیچ‌ وجه کلی، تاریخ‌گریز و مطلق نیست. به طورکلی هدف فوکو بر‌ملاساختن بی اعتباری حقیقت‌های مسلم، ‏درهم‌شکستن یکپارچگی‌ها و از مرکز انداختن قدرت و معرفت و تاکید بر بی‌همتایی عوامل موثر در پدیده‌هاست.‏
توجیه باورهای دینی بر اساس کارکرد روان‌شناختی آن‌ها در قرآن‌کریم
نویسنده:
لیلا شرف تادوانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در جامعه امروز این نیاز و ضرورت وجود دارد که به شیوه‌های مختلفی از دین دفاع گردد؛ یکی از دفاع‌هایی که امروزه مورد قبول بسیاری از مردم است دفاع عمل‌گرایانه از دین می‌باشد، دفاعی که درصدد است تا نشان دهد دین آثار مثبتی در زندگی مردم دارد0 پژوهش حاضر به بررسی پنج نیاز مهم روان‌شناختی می‌پردازد؛ یعنی نیاز به رفع احساس تنهایی، نیاز به غلبه بر ترس از مرگ، نیاز به معناجویی برای زندگی، نیاز به اجرای عدالت و نیاز به امیدی که بتوان درد و رنج حاصل از زندگی را تحمل کرد0 این پژوهش با رجوع به قرآن، آیات دال بر این نیازها همراه با تفاسیرشان را مطرح می‌کند و در نهایت، به نحو پیشین و با رویکرد عمل‌گرایانه این مطلب را نشان می‌دهد که بر اساس موضع قرآن در خصوص نیازهای روان‌شناختی انسان، می‌توان به این نتیجه رسید که دینداران به استناد آثار مثبت باورهای دینی، عقلاً مجازند، آن‌ها را بپذیرند0
تجربه‌ی عرفانی در اشعار سنایی غزنوی
نویسنده:
خدیجه ابوترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به بحث تجربه ی عرفانی و اهمیت آن از دید یکی از عارفان بزرگ قرن ششم ، سنایی غزنوی که اندیشه های عرفانی او بر عرفای بعد از او نیز تأثیری به سزا داشته است پرداخته شده است . مطالعه در آثار سنایی ( حدیقه الحقیقه ، دیوان ، سیرالعباد و ... ) در باب احوال نشان می دهد که سنایی به صورت جدی به ابعاد تجربی عرفانی اعم از مقامات و احوال در فرآیند سیر و سلوک عرفانی توجه داشته است و تجربه ی عرفانی از دید او گذر از این منازل و البته بر مبنای رعایت شریعت می باشد . او شریعت را پلی به سوی حقیقت و رسیدن به معرفت می داند . که سالک بدون آن در سیر و سلوک عرفانی خویش به منزل نخواهد رسید . او در بررسی احوال به ویژگی معرفت زایی احوال ( تجارب عرفانی ) توجه داشته و با بیان انواع معرفت تنها معرفتی را که کاملاً پذیرفته معرفت شهودی و عینی است که آن را حاصل تجلی حق تعالی بر دل سالک می داند. سنایی در بررسی احوال عرفانی به وحدت وجود نیز توجه داشته است. از دید او وجودی غیر از وجود خدا نیست و دیگر هست ها زیر هستی او قرار دارند . وی شرط اتحاد با خدا را رستن از خود و برداشتن حجاب خودی از میان خود و خداوند می داند که در آن صورت است که سالک می تواند ملک را از دریچه ی ملکوت بنگرد .
جایگاه قلب در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
حمزه عموشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قلب معنوی در فلسفه و شناخت شناسی صدرالمتالهین اهمیت بسیاری دارد . او قلب معنوی را حقیقت انسان می داند که این حقیقتهماننفس آدمی است و درحال حرکت و تکامل به سوی نفس ناطقه ودر نهایت نیل به بالاترین مراتب عقل است که با طلب عقلانیات و معارف عقلی به هدف و غایت خود نائل می گردد. از سوی دیگر صدرالمتالهین در معرفت و شناخت اصالت را به علوم عقلی می دهد بدین معنا که ادراک حقیقتی مشکک وذومراتب است ومراحل مختلف ادراک – ازاحساس تا تعقل و از تعقل تا بالاترین مراتب شهود– مراتب مختلف حقیقتی واحد به نام عقل و تعقل را تشکیل می دهند به همین جهت احساس و تخیل را نوعی تعقل ضعیف و وحی را بالاترین مرتبه ی تعقل و بقیه ی علوم را مقدمه ای برای رسیدن به معقولات می داند. او در مورد تعقل و شناخت شناسی عقل دارای دو دیدگاه است که دیدگاه اوّل نظر اکثر فلاسفه است وتعقل را بدست آوردن مفاهیم کلی از راه تجرید که به وسیله ی عقل حصولی که پایین ترین مرتبه ی عقل است می داند . امّا نظر دوم دیدگاه اصلی اوست که شاهراه پیوند فلسفه وعرفان در مکتب متعالیه است . او تعقل را شهود حقایق مثالی و عقلی به وسیله ی مرتبه ی حضوری عقل و این که تعقل درمراتب بالاتر با شهود عرفانی متحد است بیان می کند. در نتیجه عقل را به سوی قلب پنجره هایی است قابل گشودن ومشهودات قلب می توانند پس ازشهود مکشوف عقل واقع شوند و به صورت علوم برهانی وخرد پذیر بیان شوند.
چیستی ایمان در نظر غزالی و سلوک ایمان‌گرای او
نویسنده:
احمد صادقی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طلب حقیقت ایمان از جان انسان،شأنی مهم و مبنایی در طرح دین برای سعادت و تقرب او به حضرت حق جل و علا است. طرح موضوع ایمان در میان دین‌پژوهان، ابعاد گوناگونی را تشکیل داده که مهمترین این ابعاد، چیستی ایمان و رابطه آن با معرفت بوده و از دغدغه‌های دیروز و امروز دین‌پژوه است و نقشی مهم در رهیافت‌های عالمانه نسبت به دین داشته و در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی نیز بروز دارد. در بخش نخست جستار حاضر، نظرات ابوحامد غزالی را در این مسأله به بحث نشستیم و دریافتیم که چیستی ایمان در نظر غزالی، یک معنای واحد را در بر نمی‌گیرد؛ هرچند تهافتی میان این معانی دیده‌ نمی‌شود و حتی با قدری مسامحه می‌توان آن‌ها را به صورت تشکیکی ملاحظه نمود که از گرهی بسیط در قلب تا تصدیق و حتی کشف و شهود عالم غیب امتداد می‌یابد. طبق مولفات موجود، غزالی در غالب کلماتش رویکرد تصدیق‌انگارانه اشاعره را ادامه می‌دهد و دقت‌های افزون‌تری را نسبت به هم‌مسلکان اشعری خویش به‌کار می‌گیرد. معنی تصدیق نزد او به اعتقادی جازم برمی‌گردد؛ این اعتقاد در تحلیل او، بیش‌تر با نوعی یقین و تسلیم درونی پیوند می‌خورد تا کسب یک جور علم حصولی و مفهومی صرف. غزالی اگرچه راه صوفیه را مقدم و والاتر از طرق دیگر حصول ایمان قرار می‌دهد اما دیگر راه‌ها و از جمله، برهان و استدلال را از اعتبار ساقط نمی‌کند؛هرچند روندگان مسیرش را به‌جهت بدبینی نسبت به فیلسوفان و فرآورده‌های آنان، اوحدی در هر دوران قرار می‌دهد و در مقابل، بر ایمان عوام که گاه بر اثر مشاهده شخص نبی حاصل می‌شود، ارج‌ می‌نهد. این مواضع می‌تواند تاثرات غزالی - از تربیت اولیه، مسیر علمی، روحیات خاص، مبادی فکری خاص، ذهن سیال، اوضاع زمانه و نسبت‌های متنوع او با حکومت و...- را در تحلیل فرا بخواند که ما به قدر وسع خویش در این وادی گشت زدیم.و اما مسأله دومی که در این تحقیق مورد کنکاش قرار گرفته و مواد تحلیلی آن در مسأله نخست فراهم آمده،عبارت است از نحوه ایمان‌گروی حجه الاسلام غزالی که گاه او را نماینده ایمان‌گرایان مسلمان معرفی‌ کرده‌اند اما به اعتقاد ما رخنه«تبیین نحوه ایمان‌گروی» او را ندیده‌اند. فرضیه ما بر تفاوتاساسی و جوهری این نحوه ایمان‌گروی با رویکردهای ایمان‌گرایانه غربی و مسیحی استوار است؛ فضلا از این‌که نهادن عنوان ایمان‌گرا بر دانشوران مسلمان چندان روا نیست. توجه به تغایر پیش زمینه‌های «طرح مسأله ایمان و عقل» در فضایی که غزالی زیست فکری و اجتماعی خود را در آن رقم زدهو توجه به تلقی متفاوت وی از ایمان و معرفتکه با معنای ایمان در نظر ایمان‌گرایان مغرب زمین تفاوت جوهری دارد، ما را به این نتیجه هدایت می‌کند که اساسا ایمان که یکی از طرفین ماجرای عقل و ایمان است، در نظر غزالی از سنخ باور و تصدیق به حقایق و معانی دینی است که گاه با گرهی بسیط در قلب و گاه مجموع تصدیق و عمل و گاهی نیز به تصدیقی از جنس شهود عالم غیب اتفاق می‌افتد و چون یقین فرد مومنْمفهومیِ صرف نیست، تفاوتی نمی‌کندکه منشأ آن، برهان عقلی، مسلمات جدلی، خطابه اقناعی، اعتماد به شخص نبی، شنیدن خبر از او با وجود قرائن بصری و یا ملایمت طبع آدمی با خبر رسول باشد.نکته مهم این‌که غزالی به همراه سایر متفکرین اسلامی هرگز با مسأله‌ای به‌نام «پارادوکس‌های ایمانی» مواجهه‌ای تام و تمام نداشته و برخلاف سنت مسیحی، نسبت به ایمانی که تضاد و یا دست‌کم تغایر با عقل از ذاتش می‌جوشد، بیگانه-است. هم‌چنین طرف دیگر ماجرا یعنی عقل و عقلانیت نیز معانی و مراحل متفاوتی را در فرهنگ اسلامی به خود گرفته است. دشمنی با فلاسفه در میان متکلمان و به‌ویژهاشاعره پر طمطراقی چون غزالی و فخر رازی نیز، همواره با ژست و دعوی منطق و برهان صورت می‌پذیرد.دانشوران مسلمان و از جمله آن‌ها غزالی به جهت عدم تناقض در متن مقدس‌شان و به مقتضای فضایی که مکرر در مکرر ترغیب به تعقل و تفکر و تدبر در آن موج می‌زند و به لحاظ ارزشی که برای طریقه برهان و تعقل قائل هستند و عقل را- چه اذعان کنند و چه نکنند- حجتی الاهی می‌یابند و مهم‌تر از همه، تلقی خاص‌شان از ایمان به معنای تصدیق، هرگز پیش‌نهاد «ایمان به‌جای برهان» یا «دین علی‌رغم عقلانیت» یا «آموزه‌های وحیانی ورای علم و معرفت» را به پیش نمی‌کشند! بلکه بالعکس طعنه‌هایی را- بجا یا نابجا- به اهل فلسفه می‌زنند مبنی بر اینکه اولا و بالذات بر همان عهد برهانی و منطقی بودن خویش وفا نکرده‌اند! و ثانیا و بالعرض (به زعم اینان) به برخی آموزه‌های خلاف ظاهرِ حجت‌مند قرآن در مورد مبدأ و معاد رسیده‌اند.این سخن، اوج اثبات مدعای ماست در مورد سلوک ایمانی‌ حجه الاسلام غزالی که نه ضدیتی با عقل دارد و نه علی رغم عقل تصور می‌شود و نه غیر قابل اثبات توسط عقل است و نه به‌طور کلی در جو غیر عقلانی نشو و نما می‌کند. به جرأت می‌توان گفت که در متن «المنقذ من الضلال» و سایر کتب او نظیر «تهافت الفلاسفه» و «احیاء العلوم» و... دشمنی با فلسفه‌ورزی به جهت آفات دیگری است که متدینان زمانه او با خواندن کتب فلاسفه به آن دچار می‌شدند. به هر روی آن‌چه برای ما در تحلیل نحوه ایمان‌گرایی غزالی مهم می‌نماید، این است که مخالف فلسفه‌ورزی مصطلح در عالم اسلامی، هرچند غزالی باشد(!)، باز به طریقه برهان و استدلال در راه رسیدن به ایمان معترف است و تصدیقِ هم-معنی ایمان را با چنان قاطعیت و قطعیتی که در شروطش حکایت می‌کند، می‌پسندد. شاید او با حقیقت فلسفه که مبتنی بر تعقل و اندیشه برهانی است، مشکلی ندارد و مشکلش تنها با فرآورده‌های موجود و احیانا یونانی و بعضا معارض با آموزه-های متشابه قرآن است. درست برخلاف ایمان‌گروی زائیده از بطن قرون وسطی که برخاسته از تهافت در متن دین محرَّف مسیحیت نظیر تثلیث و تجسد و الوهیت عیسی(علی نبیا و علی آله و علیه السلام) است و کلیسای اندوده با تعصب بر فلسفه یونانیِ متدین گشته!
چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملاصدرا و کانت و تبیین لوازم اعتقادی آن
نویسنده:
مهدی امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله چیستی و معیار صدق را از نگاه دو فیلسوف بزرگ، ملاصدرا و کانت، بررسی می‌کند. معرفت‌شناسی نه تنها یکی از مهم‌ترین دانش‌های فلسفی و مبنایی‌ترین آن تلقی می‌شود، بلکه اساسی-ترین پایه در رسیدن به گامهای بعدی نیز می‌باشد؛ به این معنا که اگر اصل معرفت انکار شود تمام دانش های انسان زیر سوال می رود. هدف این تحقیق عمق بخشیدن به مقوله صدق و بررسی آن در دو حوزه متفاوت فلسفی است؛ به خاطر نوپا بودن این مسئله معرفت‌شناختی، و پیچیدگی در مباحث کانت، به ویژه نبود دیدگاهی نظام‌مند از او، نگارنده تصمیم دارد تا ابعاد، زوایا و مولفه های «صدق» رابررسی کند. روش تحقیق پایان‌نامه، توصیفی تحلیلی درباره چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملا صدرا و کانت است. از طرفی نتایج به دست آمده در مورد چیستی صدق از منظر صدرالمتألهین همان مطابقت قضیه با واقع است؛ بنابراین او در باب معیار صدق مبناگراست. یعنی معتقد است همه گزاره‌ها و معرفت‌های انسان به گزاره‌های پایه بی نیاز از اثبات منتهی می‌گردد. از طرف دیگر کانت، معرفت شناسی را محصول مشترک ذهن و ارتسامات حسّی برگرفته از اشیای خارجی می‌داند. از نظر کانت، جای ذهن و عین باید عوض شود. برخی از شارحان از جمله نورمن کمپ اسمیت او را از مبدعان و بنیانگذاران انسجام گرایی معرفی کرده‌اند؛ که این دیدگاه مبتنی بر درون‌گرایی در معرفت است. معیاری که کانت به آن اشاره می‌کند، مطابقت واقع با ذهن است طوری که واقعیت، با استفاده از مقولات دوازده گانه بر ذهن منطبق می‌شود و مکانیزم شناخت را تبیین می‌کند. اما مهمترین لوازم اعتقادی ملاصدرا و کانت درباره صدق این است که ملاصدرا هستی شناسی را با معرفت شناسی پیوند می‌دهد وی معرفت را هم سنخ وجود بلکه عین وجود می داند و اما برخی از لوازم اعتقادی معرفتی کانت درباره صدق این است که از نظر کانت علم را نباید با وصف کاشفیت از واقع و نفس الامر تعریف کرد وآنچه به عنوان‏ معرفت در ذهن انسان صورت می‏بندد، دیگر تصویری‏ دست نخورده از عالم واقع و خارج نیست، بلکه تصویری‏ است ساختهء مشترک ذهن و عالم خارج،که آن را «پدیدار» یا «فنومن» می‏نامد.
بررسی تجربه‌ی هنری به عنوان امر معرفت شناسانه بر مبنای نظریات هرمنوتیک گادامر
نویسنده:
امیرحسین فقیه دزفولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث ارائه شده در این پژوهش برای پاسخ دادن به این پرسش است که «تجربه‌ی هنری»، چه در مقام مخاطب اثر هنری و چه در جایگاه فاعل یا خالق آن، دارای چه کیفیتی از ارتباط با «کلیت جهان قابل تجربه که در آن امور، در حال وقوع یافتن هستند» و «تفکر» است؟ برای پاسخ‌گویی به این پرسش به نظریات زیبایی‌شناختی «هانس گئورگ گادامر» رجوع کرده‌ایم؛ و از طریق نظریات او، تجربه‌ی هنری را در نسبت با معرفت و حقیقت مورد بررسی قرار می‌‌دهیم. در این رویکرد هنر و تجربه‌ی زیبایی‌شناختی گشایشی به سوی افقی وسیع قلمداد می‌شود که اساس هستی شناسی فهم و بنیان تجربه‌ی هرمنوتیکی با تکیه بر آن‌ها شکل می‌گیرد.بدین ترتیب اثر هنری، صرفاً متعلق به لذت زیبایی‌شناسی سوژه نخواهد بود، چرا که رسالتی فراتر از آن دارد. به بیان دیگر بر مبنای این رویکرد، حقیقت و زیبایی را در تجربه‌ی اثر هنری نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد، چراکه این رویکرد مبنایی برای شناخت حقیقت به دست می‌دهد.آن‌چه که ما در تجربه‌ی هنری با آن مواجه می‌شویم زبان، کلام و گفتار است. « هستی راستین اثر هنری، در آن چیزهایی است که می‌تواند بگوید، و این توانایی فراسوی مرزهای تاریخی می‌رود.»(احمدی،۱۳۸۵، ص۵۸۳) از این منظر، «تجربه‌ی هنری» تجربه‌ی حقیقت است. اما نه حقیقتی که از طریق فرآیندی روشمند به دست آید؛ چرا که حقیقت هنری یک رویداد است. اگر تجربه‌ی هنر یک شکل منحصر به‌فرد از تجربه‌ی زبانی است، و تفکر نیز جز در زبان مقدور نیست و خود زبان ، انتزاعی از آن جهان کلی قابل تجربه است، پس ضرورتاً این سه در ارتباط با یکدیگرند. به واسطه‌ی آدمی، مفاهیم و معانی از طریق زبان ساخته می‌شوند تا در آن کلیت قابل تجربه وقوع یابند و تجربه شوند. هر شکلی از تجربه‌ی هنری، چه تاریخی و چه معاصر، با کیفیتی منحصر به زمانمندی وقوع خویش، در این ارتباط بوجود آمده است. از همین روست که هنر اساساً مستلزم تفسیر و تأویل است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که هنر، بی‌درنگ و در لحظه به فهم در نمی‌آید و خصلتی زمانمند دارد، و به گونه‌ای غیر زمانی برای خود و ما حاضر نمی‌شود.. گادامر تجربه و تفسیر هنر را نوعی روبرو شدن چیزی با چیز دیگر می‌داند. چنین تجربه‌ای به معنای روبرو شدن با نوعی رویداد و رخداد تاریخی است. رویدادی که در جریان رویارویی ما با زبان هنر روی می‌دهد، که در دیدگاه گادامر گشوده، خاتمه ناپذیر و فراگیر است. اثر هنری هربار تحت شرایط متفاوت، خود را به گونه‌ای دیگر عرضه می‌کند. تماشاگر امروزی نه تنها تصویر را به نحوی دیگری می‌بیند، بلکه چیز دیگری را نیز می‌بیند. یکی از ویژگی‌های اصلی هنر بازنمایی است. بازنمایانگری در هنر به معنای جلوه‌گر شدن محتوا و حقیقتی در اثر هنری است. به عقیده‌ی گادامر، حقیقت یک اثر هنری تنها از طریق محتوا و معنای آن است که می‌تواند خود را عیان کند. فهم ما ناظر بر محتوای اثر هنری است و نه مانند آنچه که زیبایی‌شناسی مدرن مطرح کرده است، معطوف به صورت ظاهری.اثر هنری همانند یک متن در برابر ما جلوه‌گر می‌شود و ما را دعوت به خواندن و فهمیدنش می‌کند. در چنین شرایطی مخاطب اثر هنری این امکان را پیدا می‌کند تا با تفسیر، باز سازی و باز آفرینی، هر متن تاریخی را در زمانه‌ی خود، بخواند و به فهم درآورد. بنابراین هر خواندنی که همراه با فهمیدن باشد، نوعی بازآفرینی و تفسیر است.
قضایای ناتمامیت: مبانی، برهان و برخی نتایج فلسفی
نویسنده:
میثم میرزایی عطاآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 77