جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
سیر تاریخی شعر نیما از دیدگاه جامعه شناختی
نویسنده:
فرخ نیا مهین دخت, ضیاالدینی علی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
بررسی دوره های گوناگون شعری نیما نشان می دهد که او بتدریج از رمانتیسم به رئالیسم، سمبولیسم و سمبولیسم اجتماعی گرایش می یابد. در این مقاله با توجه به بررسی ویژگیهای سیاسی و اجتماعی عصر نیما، علت گرایش نیما به این مکاتب شعری از دیدگاه جامعه شناختی تجزیه و تحلیل می شود و با تقسیم بندی شعر او به پنج دوره متمایز، بازتاب حوادث مهم اجتماعی هر دوره درشعر او، همراه با تحلیل آماری اشعار او مورد توجه قرار می گیرد و خواننده را به این نتیجه رهنمون می سازد که وضعیت اجتماعی زمان نیما در تکامل شعر نیما و دستیابی او به محتوا و ساختاری نو، تاثیر بسزایی داشته است.
صفحات :
از صفحه 183 تا 212
تحلیل انتقادی نگاه نیما یوشیج به شعر کلاسیک در تبیین الگوی وصفی روایی شعر نو
نویسنده:
چراغی رضا, رضی احمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
نیما یوشیج دیدگاه ادبی خود را بر رویکردی انتقادی به شعر کلاسیک بنیان نهاد و آرای او به صورت گسترده و گاه تناقض آمیز بر پیروانش و نسلهای بعدی نوگرایان تاثیر گذاشت . اکنون پس از گذشت نیم قرن از مرگ نیما، با توجه به ظهور نظریه های جدید و گسترش امکانات متنوع نقد ادبی، بازنگری دیدگاههای او و پیروانش ضروری می نماید. این مقاله بر آن است تا رویکردهای انتقادی نیما را نسبت به شعر کلاسیک در الگوی وصفی ـ روایی شعر نو بررسی و نقد کند. بررسی این الگو که کانونی ترین بخش دیدگاه ادبی نیماست می تواند به رفع ابهامها و تناقضات درونی نظریه شعر نو کمک نماید و امکانات مغفول مانده شعر کلاسیک را فرا روی آن قرار دهد. مهمترین اشکالهایی که در احتجاجات نیما برای نقد شعر کلاسیک وجود دارد عبارت اند از: ذهنی تلقی کردن شعر کلاسیک به ویژه غزل فارسی، بی توجهی به وجه روایی غزل در شعر کلاسیک، توجه به ویژگیهای داستان مدرن در نقد شعر کلاسیک، وفاداری به رئالیسم در شعر، تقلیل دادن امکانات شعری کهن به کاربرد تزئینی عناصر بلاغی، بی توجهی به زمان ذهنی و درونی در روایت، و قرار دادن الگوی وصفی ـ روایی در تقابل قطعی با شعر کلاسیک.
صفحات :
از صفحه 21 تا 42
بررسی استعاره از دیدگاه شناختی در اشعار فروغ فرخزاد
نویسنده:
سیما حسن‌دخت فیروز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
استعاره یکی از مهم ترین موضوعاتِ موردِ بحث در زبان شناسی شناختی است. هدف از پژوهشِ حاضر مقایسه ی دو دیدگاهِ سنتی و شناختی و نیز بررسیِ اشعارِ فروغ فرخزاد در چارچوبِ شناختی است. به این منظور ابتدا به تفاوت های دو دیدگاهِ سنتی و شناختی پرداخته می شود. در این راستا علاوه بر آثارِ محققانِ غربی، آثارِ پژوهشگرانِ ایرانی نیز موردِ مطالعه قرار می گیرد و به چهارده مورد از تفاوت هایبرجسته ی این دیدگاه و نظریه ی شناختی اشاره می شود. در ادامه تلاش می شود تا تقسیم بندیِ «نظریه ی معاصر استعاره» در بررسی و تحلیلِ اشعارِ فروغ فرخزاد به کار گرفته شود. بدین منظور داده ها از تمامیِ دفاتر شعری فروغ به نام های «اسیر»، «دیوار»، «عصیان»، «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» جمع آوری و بر این اساس مشخص می شود که شش استعاره ی بنیادین زمان، حالت، هدف، نیرو، کنش و تغییر در اشعار فروغ وجود دارند وبه دو دسته یکلی تر تقسیم می شوند. دسته ی اول استعاره های «زمان، مکان است»، «حالت، مکان است»و «هدف، مکان است» می باشد؛ و دسته ی دوم استعاره های «نیرو، حرکت است»، «کنش، حرکت است» و «تغییر، حرکت است» را شامل می شود. در این میان دو استعاره ی «حالت، مکان است» و «زمان، مکان است» بیش از استعاره های دیگر به چشم می خورند و استعاره ی «نیرو، حرکت است» هم کمترین کاربرد را دارد. در بخش بعدی ساز و کار های تفسیرِ این اشعار از سه راهِ استعاره های عام، بسطِ استعاره های قراردادی، و استعاره های تصویری موردِ توجه قرار می گیرد و با ارائه ی شواهدی از دیوانِ اشعارِ فروغ، وجودِ هر سه این ساز و کار ها در اشعار به اثبات می رسد. سپس به نمونه هایی از تشخیص، به عنوانِ یک استعاره ی هستی شناسانه، اشاره می شود و در پایان نیز با توجه به داده هایی از سراسرِ دیوانِ اشعار فروغ، و با در نظر گرفتنِ اصولِ استعاره از دیدگاهِ شناختی، یک بررسی موردی انجام می شود تا کاربرد این نظریه در تحلیلِ یک شعر مشخص گردد.