جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 33
بررسی انتقادی جایگاه خدا در جهانشناسی پویشی وایتهد
نویسنده:
رستم شامحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آلفرد نورث وایتهد 1861-1947) در دوره سوم حیات فکری خویش، نظام جهان‌شناسانه‌ای رابر پایه ارکانی مانند نگرش اندام‌وار (ارگانیستی)، پویشی دیدن جهان، درهم تنیدگی تمام موجودات، دو قطبی بودن موجودات، نظریه دریافت و تعامل همه جانبه موجودات، تأسیس نمود. در این نظام جهان‌شناسانه، حضور خداوند است که می‌تواند از عهده تبیین گسترش خلاقانه جهان برآید.وایتهد به ویژه در پویش و واقعیت، خداوند را به مثابه هستی بالفعلی معرفی می‌نماید که تابع و مشمول مقولات حاکم بر جهان یکسره پویشی است. هستی بالفعل بودن خداوند ایجاب می‌نماید که مانند سایر هستی‌ها، دو قطبداشته باشد، یکی قطب ذهنی یا عقلیکه حکایت از ذات ازلی خداوند داشته و دیگری قطب فیزیکی است که حاکی از ذات تبعی است. با نظر به این دو قطبی بودن خداوند است که او از یک‌سو ثابت و غیر زمانمند بوده و از دیگر سو زمانمند و تابع تحولات جاری در جهان است. هماهنگی مقولات مابعدالطبیعی و درهم تنیدگی هستی‌ها، زمینه تعامل دو جانبه خدا و جهان را فراهم می‌نماید. از مهمترین پیامدهای این تعامل می‌توان به سازگاری میان حلول و تعالی، نفی قدرت مطلقه خداوند، خلّاق بودن همه هستی‌ها، زمانمندی خداوند، نفی کمال مطلق از خداوند و غیره اشاره نمود. این مدل خدای وایتهد از دو منظر قابل نقد است: یکی نقد درون سیستمی و دوم نقد درون سیستمی. محور نقد درون سیستمی این نکته است که برخلاف ادعای وایتهد (خداوند استثنایی بر اصول حاکم برجهان نیست و تابع مقولات است)، خداوند در نظام جهان‌شناسی او از جهاتی اساسی با سایر هستی‌ها تمایز دارد (مانند ازلی بودن، فناناپذیری خداوند، تقدم قطب عقلی بر فیزیکی و...) که موجب می‌گردد خدای وایتهد به معنای دقیق کلمه مشمول مقولات واقع نشده و تمایز‌هایی بنیادی با سایر هستی‌ها داشته باشد. در نقد برون سیستمی، چالش‌هایی که از منظر الهیات مسیحی فراروی خداشناسی وایتهد مطرح شده، قابل اشاره است.به هرحال با نظر به چنین انتقاداتی، شاید تلاش وایتهد در عبور از مادی‌گرایی علمی دوره جدید موفقیت‌آمیز بوده و خدا را در متن و بطن جهان قرار داده اما این تلاش با کاستیها و تعارضاتی روبروست.
رابطه علم و دین از دیدگاه عقل و نقل
نویسنده:
صفدر حلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده است مدلی از گفت‌و‌گوی مسالمت آمیز علم و دین ترسیم شده و به نقد مفاهیم و مکاتب فلسفی مانند پوزیتویسم علمی، تحویل گرایی متافیزیکی، ماتریالیسم علمی و خلقت گرایی علمیترسیم گردد و نیز به بحث ارتباط علم و دین از منظری عقلی و نقلی به صورت موردی و تعیینی در دو حوزه زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی جدید با توجه به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) پرداخته شود. مباحث این پایان نامه در پنج فصل تنظیم و ارائه گردیده است. فصل اول، به کلیات و مفاهیم تحقیق، مانند طرح مسئله، تاریخچه بحث رابطه علم و دین، مفهوم فلسفه دین، چیستی دین، تعریف دین از دیدگاه متکلمان اسلامی و اندیشمندان غربی و ویژگی‌های دین، چیستی علم و فلسفه علم، رویکرد تاریخی- منطقی به فلسفه علم، تحدید علم و مابعدالطبیعه، روابط مفاهیم علمی با واقعیت و چیستی عقل اختصاص دارد. در فصل دوم، افزون بر بحث در زمینه علم و دین در بستر تاریخ و در دوره‌های قبل از سقراط، دوران سقراط، افلاطون، ارسطو و پس از آن‌ها، دوران قرون وسطی، عصر رنسانس، قرون هجدهم تا بیستم؛ مباحث مربوط به علم و دین و رابطه آن ها از منظر اندیشمندان غربی بیان شده و دیدگاه‌های آنان مبنی بر جدایی ساحت دین از علم در فرضیه‌هایی، مانند فرضیه داروین دیدگاه پوزیتویسم علمی و همچنین دیدگاه‌هایی مبنی بر همگرایی علم و دین در دنیای معاصر و تفکیک ناپذیری آن ها از منظر دین اسلام بررسی گردیده است. در فصل سوم، ذیل مبحثی به نام زیست شناسی تکاملی، به این مسأله پرداخته شده که آیا روند خلقت انسان و جهان روندی تکاملی است و اگر چنین است پیامدهای قبول تکامل چیست. نویسنده واکنش متکلمان مسلمان و غربی را در برابر این فرضیه مطرح و دو قول موافق و مخالف فرضیه تکامل در خلقت را جداگانه تجزیه و تحلیل کرده است. آن گاه وی دیدگاه آیه‌ها، روایات و آرای برخی از دانشمندان مسلمان، مانندِ علامه طباطبایی، استاد مصباح یزدی و استاد شهید مطهری را در این زمینه و در مورد آفرینش استقلالی و رد تحول انواع و نظریه تکامل مطرح نموده و پیامدهای پذیرش فرضیه تکامل را بررسی کرده است. فصل چهارم، به بررسی دیدگاه‌های مبتنی بر رابطه علم و دین و عدم رابطه آن ها در زمینه مباحث کیهان شناسی و جهت‌گیری‌های دانشمندان مسلمان و غرب در این باره اختصاص یافته و تأثیرگذارهای علمی و دینی بر یکدیگر در بحث جهان شناسی و ضرورت گفت‌وگوی بین آن ها تبیین گردیده است. فصل پنجم، به تجزیه و تحلیل و نقد و ارزیابی دیدگاه‌ها در باب تعارض، توازی و استقلال علم و دین پرداخته است.
بررسی تناهی یا عدم تناهی عالم طبیعت از منظر فلسفه و کیهان شناسی جدید
نویسنده:
حبیب الله دانش شهرکی، حبیب الله رزمی، ایمان باغبانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع متناهی یا نامتناهی بودن عالم طبیعت از دیرباز علاقه همگان (اعم از دانشمندان، فیلسوفان، و حتی عموم مردم) را برانگیخته و گرچه، به خصوص در فلسفه، به تفصیل به آن پرداخته شده، اما همان گونه که در این مقاله خواهیم دید پرداختن به این موضوع با توجه به نگاه های عمیق تر ریاضی و هندسی که اکنون می شناسیم و بر اساس شناخت فیزیکی (نجومی و کیهان شناسی) وسیع تری که به شکل جدید در دسترس قرار دارد، لازم به نظر می رسد. در این مقاله، پس از طرح مقدماتی از عناوین و اصطلاحات لازم و مختصری از علم کیهان شناسی جدید، ادله مشهور اکثر فلاسفه را که قائل به تناهی عالم طبیعت بوده اند، مطرح می کنیم و به بررسی و نقد این دلایل می پردازیم.این نگرانی که به هر حال عالم طبیعت یک مخلوق ممکن الوجود است و نمی تواند نامتناهی باشد با استدلال ریاضی قابل رفع است، که اگر این عدم تناهی در یک یا چند بعد باشد مشکلی نیست؛ چرا که همواره می توان چنین عالمی را در عالم با ابعاد بیشتر محصور کرد. در خصوص مدل استاندارد کیهان شناسی و مواردی مانند انبساط عالم و «نقطه» انفجار بزرگ، که در ظاهر دال بر متناهی بودن عالم است، نیز توضیحاتی طرح شده که موضوع به این سادگی نیست و در شرایط فعلی شاهد و دلیل متقنی بر متناهی بودن کیهان نداریم و بهتر است منتظر کشفیات و اطلاعات رصدی جدیدتر باشیم. البته، با توجه به یک حالت شناخته شده در ریاضیات که می توان مجموعه بی کران ولی متناهی داشت، این حالت نیز برای جهان طبیعی قابل تصور است که کیهان مرز و کرانی نداشته باشد و در عین حال متناهی باشد.
بررسی تطبیقی مسأله شر در بودیسم و مسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)
نویسنده:
الهام قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت مسأله شر در بودیسم ومسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)و رویکردهایی در جهت حل این مسئله. از آن جا که بین عناصر تشکیل دهنده این دو دین همبستگی وجود دارد، در ابتدا مختصری به زندگی بنیان گذار این دو دین و تجربه و تأثیر آن ها در دینشان می پردازیم و سپس مواردی چون:تعریف شر، انواع شر، منشأ و مصادیق شر، جهان شناسی، خداشناسی، انسان شناسی، نجات شناسی، حل مسأله شر، و نماد شر مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به اینکه بودیسم دینی عمل گرا و انسان محور است و خدا منشأ شر تلقی نمی‌شود، تبیین شر از طریق حقایق چهارگانه برین، مبتنی بر راههشتگانه شریف صورت می گیرد . آموزه کرمهنیز در جهت حل نظری مسأله شر مورد توجه است و در بودیسم تبیین کننده رنج بشری تلقی می شود. در مسیحیت با توجه به اینکه خدا از صفات متمایزی برخوردار است مسئله شر اعتقادات دینی آن ها را مورد مناقشه قرار می دهد. از این رو از دیرباز نظریه های عدل الهی مختلفی برای توجیه شر مطرح بوده است. در میان همه نظریه های عدل الهی عنصر مشترک مسئله اختیار انسان است. نظریه عدل الهی پویشی تبیینی جدید از مسئله شر در اختیار قرار می دهد. در این رویکرد خداوند قادر مطلق نیست و نمی تواند شر را به نحو یکجانبه از میان بردارد. از این رو خداوند مسبب شر نیست و مانند مسیحیت سنتی صفت قدرت مطلق او مورد مناقشه قرار نمی گیرد.
واکاوی مناسبات علم و دین در نگاه هانس کونگ
نویسنده:
حمید رضانیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر در پی آن است که ضمن بررسی اثر یکی از صاحب نظران مطرح در این حوزه، با رویکرد توصیفی تحلیلی، به بررسی مناسبات علم و دین از منظر هانس کونگ به عنوان یکی از نظریه پردازان معاصر، بپردازد. به نظر می رسد که هانس کونگ ضمن آنکه خود یک مسیحی معتقد به شمار می رود و دلبستگی او همواره به سمت تلاش در بهینه سازی رابطه میان علم و دین بوده است که مهمترین آرا ء او بصورت پراکنده و نوشته هایش بیان گردیده است. کونگ به فراخور ممکن، در این مبحث ورود نموده است. هرگاه فرضیه ای در علوم مختلف مطرح می گردد و پس از مدتی فرضیه های تازه تری آن را کنار می زنند و یا بعضا به صورت قانون مقبولیت عام پیدا می کنند در حالی که ادیان همه برای اجرای دستورهای یک منبع متعالی قیام کرده اند و حال که علم را پیامبری نیست پس هر لحظه بشر در انتظار فرضیه و نظریه تازه ای است، در واقع با ابزار علم امروزی دین منطقا قابل نفی نیست. چنانکه از کلام وی نیز چنین استنباط می گردد. بر این اساس، این نوشتار بر آن است تا با ارائه کلیتی از مباحث مطروحه در این حوزه چگونگی رابطه این دو مقوله مهم را از نگاه این فیلسوف بویژه در برخی حوزه های کاربردی مانند آغاز جهان، خلقت و غیره بررسی نماید. کونگ را می توان یکی از حامیان نظریه سازگاری بلکه همکاری و تعاضد قلمداد کرد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 49
تاثیر اثولوجیا بر فلسفه ی فارابی
نویسنده:
فرخ شاه منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
عقل در نظام فلسفی ارسطو و فارابی
نویسنده:
جواد اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله عقل به صورتی جدی و تاثیر گذار در نظام فلسفی برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح گردید و ارسطو عقل را در آثار مختلف خود با معانی متفاوتی به کار برد.برجسته ترین نظریه مشائی در مورد عقل در فلسفه فارابی هم در معرفت شناسی به عنوان مراتب نفس و هم در جهانشناسی به عنوان موجودی مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد.فارابی اساس نظریه عقل را از ارسطو اخذ کرده و سپس با داشتن مبنایی توحیدی و تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت ، بعضا معنا و تفسیری متفاوت از ارسطو ایراد میکند.برجسته ترین قسمت نظریه عقل فارابی را عقل فعال تشکیل میدهد. عقل فعال هم در حیطه جهانشناسی هم در حوزه معرفت شناسی نقش و کارکرد ویژه دارد.معرفت انسانی در تمام مراتب خود وابسته به افاضه صور کلی و معقولات توسط عقل فعال بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است.بنابراین عقول در تمام مراتب وجودی و معرفتی فلسفه مشاء نقش و کارکرد گسترده ای داشته واز ارکان فلسفه مشائی به شمار می آید.
شرح احوال، آثار و افکار «پولس رسول»
نویسنده:
حوریه قربانزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از راهکارهای بنیادین شناخت ادیان و به تبع آن حقیقت، علم به عقاید و افکار پیشوایان دینی و سیر تحولی حیات دینی است؛ در این راستا حتی زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی آن پیشوایان که تداوم‌بخش (و یا احیاناً تحول‌بخش) سیر تاریخی و فکری آن دین‌اند، مطمح نظر است. نقش اساسی پولس به ویژه از بُعد ترویج مسیحیت و عالمگیر ساختن آن، بر صاحب‌نظران مسیحیت‌شناسی غیرقابل‌انکار است. عملکرد دیگر وی ایجاد الهیاتی نوین - سوای کیفیت و اصالت مفاهیم - در حیطه‌ی مسیحیت است که آموزه‌های مسیحیت امروزی ثمره‌ی آن است؛ بر این اساس شناخت او، زمینه‌ی اشراف بر عقاید مسیحی و حتی در برخی موارد، ریشه‌یابی دقیق آنها را فراهم می‌سازد. پژوهش حاضر، شرح حال و آثار پولس را به منظور فهم بهتری از تفکر و آموزه‌هایش(عقاید) در نظر دارد. از منابع دست اول شناخت پولس آثار وی است که متشکل از 13 رساله و در برگیرنده‌ی بخش قابل ملاحظه‌ای از عهد جدید می‌باشد. این رسائل جزء قدیمی‌ترین آثار کانن و از لحاظ اصالت دارای سلسله مراتب مختلفی هستند. پولس در برخی موارد از جمله اصل اعتقاد به خدای یگانه، معاد و دعوت به اسالیب اخلاقی مانند محبت، گذشت، اخوّت و ایمان، تداوم‌بخش عقاید عیسوی است، اما وی با عقایدی چون قائل شدن فرزند برای خدا، بخشیدن بُعد الوهی به عیسی مسیح (ع)، نفی لزوم شریعت و انکار اهمیت آن و سازش با حکومت‌های جور راه خود را از یهودیت و مسیحیت اولیه کاملاً جدا می‌کند و راه نجات را صرفاً ایمان در پرتو فیض الهی می‌داند؛ بر این اساس پولس رسول در برخی موارد حقیقت‌محور و در برخی موارد حقیقت‌گریز است که معیار ما در این قضاوت قول و فعل عیسوی است.
تمایزات مبانی اخلاقی امام خمینی (ره) با مبانی ارسطو
نویسنده:
کریم نیک نام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:این نوشته بررسی و مقایسه ای است بین مبانی اخلاقی ارسطو و امام خمینی در چند حوزه مختلف شامل؛ معرفت شناسی، هستی شناسی و نگاه اخلاقی. لازم به ذکر است که نگاه هستی شناسانه خود دربردانده مصادیقی چون؛ خداشناسی، انسانشناسی و جهان شناسی میشود.برای شناخت هر چه بهتر این دو طرز تفکر و دریافتن ارتباط آنها، ابتدا نظر ارسطو و سپس نگاه حضرت امام در این حوزه ها طرح شده، و بعد از طرح نوع نگاه به مقایسه وجوه اشتراک و افتراق آنها پرداخته شده است. درضمن در فصل دوم اشاره ای بسیار مجمل و گذرا به زمینه هایی از فرهنگ یونان و چند تن از اندیشمندان برجسته یونانی که در حوزه فرهنگ اسلامی تاثیر بیشتری داشته اند بعمل آمده است.در حوزه معرفت شناسی حضرت امام با پذیرش تفکر منطقی و قیاسی ارسطویی، منابع دیگری چون کشف و شهود عارفانه و آموزه های وحیانی را هم وارد می کند.در حوزه وجودشناسی ابتدا مسئله خداشناسی مطرح می شود. و سوای از میزان اهمیتی که این مسئله برای این دو اندیشمند دارد، خدای صانع ارسطو در مقابل خدای خالق و شارع امام قرار می گیرد، و همین شارع بودن خدای مورد اعتقاد حضرت امام مقتضای اخلاق بندگی می شود که رکن رکین ادیان وحیانی است و وجه امتیاز از ادیان طبیعی و ساخته دست بشر. در خصوص ارتباط جهان با خدا هم موضع مرحوم امام نزدیک به موضع وحدت وجودی افلوطین و موضع عارفان مسلمان است. درخصوص مراتب هستی، جهان مورد نظر امام با افزودن عالم مثال شیخ اشراقشامل وسعت بیشتری میشود. در عین حال این جهان بجز نظم و هماهنگی مورد نظر ارسطو به اعتقاد حضرت امام، شاعر هم بوده و گوش به فرمان حضرت حق دارد.در انسانشناسی، انسان مورد نظر ارسطو مرکب از ماده و صورت است و بهره او از عقل هم بعد از مرگ، فردی و شخصی نخواهد بود. در حالیکه انسان مورد اعتقاد امام مرکب از روح خدایی و جسم خاکیست و به نظر ایشان رابطه روح و جسم مانند سایه و صاحب سایه است. یا به تعبیر دیگر مثل رابطه ظاهر و باطن. همانطوریکه رابطه دنیا و آخرت هم رابطه ظاهر و باطن است و انسان در جهان آخرت به صورت تمام و کمال و با همه وجودش حضور یافته و حقیقت وجودی اعمال و افعالش را مشاهده خواهد کرد و به حیات ابدی ادامه خواهد داد. در نگاه اخلاقی هدف ارسطو بدست دادن معیارهای یک زندگی خوب برای انسان است، با دسته بندی از فضائل و ترسیم معیارهای سعادتمندی که آن را حاکمیت و پرورش عقل با ترضیه متوازن امیال انسانی می داند. حضرت امام با پذیرش حدوسط ارسطویی و تقسیم بندی از فضائل و رذائل مطرح شده توسط ایشان و قائل شدن به ریشه حدیثی و روایی برای حدوسط یا اعتدال، هدف نهایی خود را بسیار فراتر از شکوفایی و تعادل قوای انسانی در زندگی دنیایی قرار داده و هم خود را مصروف شناخت خداوند، پرستش او و تقرب به حضرت حق، و در نهایت پوشیدن ردای بندگی و خلیفة اللهی قرار می دهد.
بررسی مقایسه‌ای مسئله آفرینش جهان از نگاه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
علی حیدری‌فرج
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در طول تاریخ تفکر بشر مخلوق یا نامخلوق بودن عالم هستی بوده است. فیلسوفان پیش از ارسطو هر یک به نوعی قائل به ازلی و غیر مخلوق بودن عالم هستی بوده اند.ارسطو با قائل شدن به ازلیت مقوله های حرکت،زمان و ماده به عنوان مولفه های اصلی عالم هستی حکم به ازلی و غیر مخلوق بودن جهان هستی می دهد.از این حیث است که خدای ارسطو به عنوان علت فاعلی عالم هستی تنها محرک عالم بوده وهستی بخش قلمداد نمی شود. علت فاعلی ارسطویی نیز تحریکی و محرک است و نه هستی بخش.روی همین اساس خداوند نیز علت غایی جهان است ؛ چراکه علت فاعلی در معنای ارسطویی باعث تغییر پذیری خداوند می شود که این قول به هیچ وجه پسندیده ارسطو نیست. برهمین اساس است که خداوند در فلسفه ارسطو علت غایی جهان است و نه فاعل. در ادیان ابراهیمی از جمله اسلام خالقیت خداوند امری مسلم و بدیهی تلقی می شود.از این رو ابن سینا در مساله آفرینش عالم از ارسطو فاصله می گیرد.در واقع تصویر سینوی از عالم هستی و خداوند و رابطه این دو با هم متفاوت از تصویری می شود که ارسطوارائه می دهد.ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می شود که ازلی بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد.از این حیث نزد بوعلی خداوند به عنوان علت فاعلی عالم، صرفا محرک نبوده بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می شود. ابن سینا تمایزی متافیزیکی و هستی شناسانه بین وجود و ماهیت مطرح ساخت و وجود را به ممکن الوجود و واجب الوجود تقسیم کرد، واجب الوجودی که خالق و آفریننده ممکنات- یا ما سوای خویش- است.
  • تعداد رکورد ها : 33