جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 569
بررسی نقش نمایندگان برجسته کلام امامیه و اشاعره در تحول کلام در قرن ششم و هفتم
نویسنده:
نیلوفر اسداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تبیین نقش متفکّران در تحوّل کلام به لحاظ نظری و عملی اهمیّت به سزایی دارد. با توجّه به جایگاه ویژه‌ی اصول عقاید و تحوّلات صورت گرفته در آن در میان مکاتب مختلف کلامی در جهان اسلام در این پژوهش به بررسی این موضوع از دیدگاه ابوحامد غزالی و عبدالکریم شهرستانی و فخر رازی به عنوان نمایندگان برجسته‌ی اشاعره و خواجه نصیر الدّین طوسی به عنوان برجسته ترین نماینده‌ی امامیّه پرداخته می‌شود. از آن‌جا که در قرن ششم و هفتم اصول عقاید دچار تحوّلی عظیم گشته بود تعیین جایگاه این تحوّل منوط به بررسی آراء این متکلّمان در زمینه توحید و عدل خداوند و امامت و نبّوت و معاد است. و چون پایداری هر دینی در گرو دفاع متکلّم از دین است و ثابت شدن تحوّل در علم کلام باعث پایداری دین می‌شود بنابراین نظرات جدید خواجه نصیرطوسی در هریک از این اصول عقاید به عنوان نوآوری‌های علم کلام و تحوّل درکلام امامیّه در این پژوهش مورد توجّه واقع شده است؛ زیرا براساس آن نظریّات، خط بطلانی بر روی برخی اصول عقاید اشاعره کشیده می‌گردد و این اصول به شکل جدیدی مطرح و تبیین می‌شود و این از شاهکارهای قرن ششم و هفتم محسوب می‌شود. در این پایان‌نامه با مقایسه‌ی دیدگاه این چهار متکلّم و بررسی موارد اختلافی آن‌ها چگونگی تحوّل علم کلام در مبحث توحید خداوند در زمینه‌ی صفات، ذات، افعال باری‌تعالی، امامت، نبّوت و عصمت انبیاء و معاد جسمانی و روحانی به اثبات می‌رسد و سیر کمال آن معیّن می‌گردد.
حق و باطل در نهج‌البلاغه
نویسنده:
حمید مروجی طبسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به لزوم جداسازی حق و باطل از یکدیگر، لزوم تعیین تکلیف مسایل و ضمانت سعادت انسان و این‌که اطاعت از امر فرمان‌روا لازمه‌ای دارد، شناخت حق و باطل ضروری به نظر می‌رسد. علم تفصیلی به حق، ‌حصول اطمینان، استقلال اندیشه، عدم فردگرایی، یقین‌گرایی و بصیرت از لوازم شناخت حق و باطل می‌باشد. جدیت و تلاش، موشکافی، دوری از هوای نفس، ثبات قدم و پرهیز از شتاب‌زدگی، راه رسیدن به شناخت حق و باطل و در مقابل، کنجکاوی بی‌جا، اصرار بر جهل، بزرگنمایی، شتاب‌زدگی و جَوزدگی از موانع رسیدن به شناخت حق است. عاقبت به خیری از پیامدهای شناخت حق و باطل در بعد فردی و پیروی از امام حق و انسجام ملی از پیامدهای آن در بعد اجتماعی است.سه معیار مطابقت با وحی، سیره معصومین(ع) و فطرت یا عقل سلیم به عنوان معیارهای شناخت حق و باطل از کلام امام علی(ع) استخراج می‌شود. دین اسلام و قرآن کریم با شاخصه‌هایی از جمله فرقان، هموار، هدایت‌گر، مستقیم و حجت است، از شاخه‌های تطبیق موضوع با وحی است. پیامبر اکرم(ص) دارای ویژگی‌هایی از جمله آشکارکننده حق، داور، حق‌رو و فصل‌الخطاب هستند؛ امیرالمومنین(ع) نیز قاطع در راه حق، حق‌پو، راستگو، پاسخگوی ندای حق، عالم به حق، حق‌جو و حق‌یاب هستند؛ ائمه اطهار(ع) نیز دارای وحدت رویه، مرجع حق، زمامداران حق و پرچم‌داران حق هستند؛ لذا به عنوان یکی از معیارهای شناخت حق در کلام امام علی(ع) معرفی شده‌اند.ویژگی‌های حق عبارتند از میانه‌بودن حق، سنگینی و گوارایی، تأثیرگذاربودن، شایسته پیروی‌بودن، روشن‌بودن، کمی یاران، اختلاط با باطل، مخفی‌بودن و داشتن مخالف بسیار. ویژگی‌های باطل نیز عبارتست از تظاهر و جلوه‌گری، کثرت طرفداران، پر سر و صدا بودن، شباهت با حق، گوشه‌نشینی خواص و نیت باطل. پیمان‌شکنان، دشمنان دوست‌نما و خواص ساده‌لوح، گمراهان و منافقان به عنوان مصادیق باطل معرفی شده‌اند. عمل‌گرایی، ایمان راستین، برپاکننده حق، حق‌گویی و حق‌پویی؛ خصوصیات طرفداران حق و شعارگرایی، مدعیان دروغین، ایستادگی در مقابل حق، شراکت با شیطان و خودمحوری؛ خصوصیات طرفداران باطل شمرده شده است.از آنجا که به دلیل علمی‌بودن شناخت کلیات حق و باطل، نمی‌توان در عالَم خارج، حق و باطل واقعی را با آن شناخت معین نمود، پس نیاز به مهارتی به نام بصیرت است تا بتوان حق و باطل و ویژگی‌های آنها را تطبیق نمود. در دوران غیبت معصوم(ع) حکم حاکمان صالح به حق نزدیک‌تر است و در زمان حکومت حاکمان ناصالح، رأی عالمان و راویان احادیث ائمه(ع) معتبر است. در زمان حاکمیت حاکمان صالح که عالم دینی نیستند، نظر علما صائب است. البته در دو مورد اخیر، آرای عالمانی که دارای تخصص بیشتر ـ اَعلَم در موضوع ـ هستند، معتبرتر است. رضایت و خواست جامعه، هنگامی که بر اساس موازین اسلامی باشد، مورد تأیید است و این به هیچ وجه نتیجه نمی‌دهد که حکومت به خواست مردم می‌تواند از معیارهای اسلامی دست بردارد. شرایط بیان حق عبارتست از این که انسان باید با توجه به موقعیت‌ها، سنجش ظرفیت‌ها، زمان‌ها و مکان‌ها به بیان حقایق اقدام کند.
مبانی کلامی مشروعیت حکومت دینی
نویسنده:
قاسم برازنده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهمیت مسأله «مشروعیت» از آن روست که ثبات و بقای نظام سیاسی، به تحقق مشروعیتِ آن وابسته است و لذا هر حکومتی می‌کوشد پایه‌های «مشروعیت» خویش را مستحکم کند و حتی حکومت‌های جائر و غاصب نیز تلاش می‌کنند تا به شکلی، حاکمیت خود را با نوعی از «مشروعیت» و لو کاذب بیآرایند. بدین‌رو، مبنای «مشروعیت» حکومت دینی، همواره از مباحث محوری و پر چالش میان متفکران دینی و سیاسی بوده است. نوشتار حاضر، با استفاده از بنیادی‌ترین مباحث جهان‌ بینی و کلامی اسلام، یعنی: «نظریه توحید»، «نظریه امامت» و «نظریه معاد»؛ مبانی کلامی مشروعیت حکومت دینی را به بحث نشانده است. بدون شک «نظریه توحید»، آموزه‌ای صرفا اندیشه‌ای و نظری نیست؛ بلکه تأثیر آن در مسائل اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی، انکار ناپذیر و تأمین‌گر یکی از متقن‌ترین پشتوانه‌های مشروعیت حکومت دینی، از طریق انحصار ولایت و حاکمیت در ذات احدیت است. نظریه امامت در تفکر شیعی نیز از محورهای مهم در تبیین مبنای مشروعیت حکومت دینی است؛ چه اینکه در این نظام فکری، سکان جامعه اسلامی تنها در اختیار مأذونان الهی است، که مصداق بارز آنها انبیاء و ائمه هدی با ویژگی عصمت و علم لدنی هستند. سخن دیگر اینکه بر اساس جهان بینی اسلامی، سعادت و شقاوت حیات ابدی، از رهگذر اعمال این دنیایی است و از آنجا که کوچکترین اعمال انسان‌ها در وادی ابدیت نقش آفرین است؛ لازم و ضروری است که هدایت جامعه توسط نظامی سامان یابد که اوّلا، جامعه را از آلودگی‌ها و پلیدی‌ها دور نگه دارد و ثانیاً، بستر بالندگی آحاد را در ورود سعادتمندانه به حیات ابدی فراهم سازد، لذا به حکم عقل، ضروری است سازمان اجتماعی بشر از هر جهت مطابق اراده الهی بوده و ناحیه قدس الهی تأمین‌گر درستی، حقانیت و مشروعیت آن باشد. بدین ترتیب با الهام از اصول سه گانه «توحید»، «امامت» و «معاد»؛ احراز می‌شود که مبنای فرید مشروعیت حکومت دینی، جز إذن الهی نیست.
روش تفسیری سید مرتضی در امالی (سوره بقره)
نویسنده:
مهدیه لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوالقاسم علی بن الحسین بن موسی مشهور به سید مرتضی و ملقب به علم الهدی و ذوالثمانیین ، از بزرگان علمای شیعه امامیه است . سید مرتضی ، متولد 355 و متوفی 436 هـ . ق ، برادر سید رضی ( ره ) گرد آورنده نهج البلاغه است . نسب شریف وی از سوی پدر به امام موسی بن جعفر (ع) و از سوی مادر به امام علی بن الحسین می رسد . وی در ادب ، فقه ، اصول فقه ، کلام ، تفسیر ، حدیث و رجال و سایر علوم عصر خود ، سر آمد زمان بود . ایشان پیشوای فقهی و متکلم و مرجع امامیه ، پس از در گذشت برادرش سید رضی گردید . وی در محیط علمی مساعدی رشد و نمو کرد و از محضر اساتید و بزرگانی چون شیخ مفید ، خطیب ادیب ، ابن نباته و شیخ حسن بابویه بهره جست . همچنین شاگردانی مانند شیخ طوسی ، قاضی ابن البراج ، ابو الصلاح حلبی ، ابوالفتح کراجکی ، سالاربن عبدالعزیز دیلمی و دهها نظایر این بزرگان را در حوزه درسی خویش تربیت نمود. ایشان تالیفات زیادی در علم کلام ، فقه ، اصول فقه و تفسیر دارد . از تالیفات مهم سید مرتضی ، کتاب « الامالی » ( دررالفوائد و غرر القلائد ) وی می باشد که جزو تفاسیر غیر جامع محسوب می شود ، یعنی همه سوره ها و آیات قرآن کریم تفسیر نشده است؛بلکه آیاتی که به نوعی فهم آنها مشکل و از لحاظ کلامی مورد بحث و توجه بوده ، در این کتاب تفسیر شده است . روش تفسیری ایشان ، در این کتاب شریف ، اجتهادی می باشد . ضمن اینکه با رویکردی کلامیبه دفاع از دیدگاههای شیعه امامیه پرداخته است . سید( ره ) در تبیین و توضیح مفردات آیات ، از اشعار عرب بهره فراوان برده است . در مجموع قواعد زبانی و ادبیات ، در کنار دلایل عقلی و کلامی ، مهمترین ابزارهای ایشان در تفسیر است . از جمله ویژگیهای تفسیر سید ؛ اتقان ، اختصار ، دفاع از ظاهر تعابیر قرآنی ، دفاع از معتقدات شیعه امامیه و اجتناب از تمسک به اسرائیلیات است .
شئون و صفات امام معصوم از نظر امام‌ هشتم حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام)
نویسنده:
اسماعیل سالاری پاک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شئون وصفات امام معصوم (علیه السلام) به عنوان یکی از مسائل اصلی در کلام شیعه مورد توجه علمای شعیه بوده است. هر چند ائمه (علیه السلام) جملگی یک نورند ولی در این میان امام هشتم (علیه السلام) به عنوان شخصی که بیشترین روایات در این باب از ایشان روایت شده، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. این بحث از آنجا اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که بنابر تعالیم اسلامی مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. در این زمینه آیات و روایات بسیاری وارد شده است، از طرفی شبهاتی در مورد شئون و صفات امام مطرح است بنابراین برای رفع شبهه باید در مورد این مسأله بحث و تحقیق شود. هدف این نوشتار بررسی دقیقصفات و شئون امام از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) می‌باشد تا با بررسی آن از دیدگاه ایشان جایگاه این مسأله نزد شیعه امامیه تبیین شود. نتایج بدست آمده بیان کننده این استکه صفات امام معصوم (علیه السلام) از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) عبارتنداز: عصمت امام، علم امام، افضلیت امام، حلم، زهد، عادل بودن، سعه صدر، قریشی بودن، موید من عندالله و عبادت، و شئون از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) عبارتند از: زعامت سیاسی، مرجعیت دینی، ولایت تکوینی، حافظ دین بودن، دعوت به سوی خدا، خلیفه و جانشین خدا، اقامه حدود الهی، گواه بر خلق، امین خدا، هدایت کننده و خیر خواه بندگان می باشد البته بعضی از شئون با هم جمع می‌شوند. روش تحقیق کتابخانه‌ای و توصیفی با رویکرد تحلیلی است.
سیر تطور مفهوم خدا در سبک خراسانی و بینابین
نویسنده:
مهناز سخاوت‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم خدا در شعر سبک خراسانی و بینابین از مفاهیمی بوده که تحت تأثیر بسیاری از جریانات فکری همچون نحله‌های کلامی و فرقه‌های مختلف عرفانی در طی قرون چهارم تا ششم هجری، دستخوش دگرگونی‌های مختلفی شده است، بطوری‌که این تغییر و دگردیسی‌ها در آثار شاعران این دوره‌ها به روشنی مشهود است، از این رو برآنیم، در این تحقیق چهار گرایش کلامی، عرفانی، دینی- قرآنی و تأثیرات الهیات پیش از اسلام در باب مفهوم خدا را مورد بحث و بررسی قرار دهیم و تأثیرات هر یک از این گرایش-ها را در ذهن . زبان این شاعران در این باب را به چالش کشیم. در تحقیق پیش رو، مفهوم خدا و سیر تطور آن در شعر شش شاعر (رودکی، کسایی، فردوسی، فرخی سیستانی، منوچهری دامغانی و ناصرخسرو) از سبک خراسانی و دو شاعر (خاقانی شروانی و نظامی گنجوی) از سبک بینابین با بررسی گرایش‌های کلامی، عرفانی، دینی- قرآنی و تأثیرات الهیات پیش از اسلام در اندیشه این شاعران، تحلیل می‌شود. بر این اساس نشان خواهیم داد که گرایش‌های کلامی و تأثیرات الهیات پیش از اسلام تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی، همچنین قرابت زمانی شاعران سبک خراسانی با ایران پیش از اسلام، در آثار شاعران این دوره رسوخ و نفوذ بیشتری داشته است و موجب شده این مفهوم تحت‌الشعاع این جریانات، ضمن آنکه نشانگر ستیز اشعریت و اعتزال را در آیینه‌ی شعر صدر اول فارسی‌ست، بیانگر سیر تطور خاص خود نیز در این دوره باشد.اما به دنبال ورود و نفوذ نحله‌های فکری چون مکتب‌های مختلف عرفانی، همچنین گسترش مطالعات قرآنی در آثار شاعران سبک بینابین، مفهوم خدا در این دورهتحت تأثیر این جریانات پرورش می‌یابد و مفهومی متفاوت از شاعران سبک خراسانی می-آفریند.برای دریافت این نتیجه، ابتدا مفهوم خدا در شعر شاعران سبک خراسانی و بینابین بر اساس گرایش‌های کلامی، تأثیرات الهیات پیش از اسلام و قرآنی و عرفانی آنها بررسی شده و پس از آن، به مقایسه و سیر تطور این مفهوم پرداخته‌ایم.
بررسی آموزه گناه و نجات در مسیحیت
نویسنده:
لیلی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آموزه‌ی گناه نخستین یکی از آموزه‌های کلیدی مسیحیت است که مفاد اصلی آن، آلودگی نوع انسان است. براساس این آموزه، انسانها به دلیل اینکه از نژاد حضرت آدم (ع) هستند، گناه آدم را به عنوان فرزندان او به ارث می‌برند و در نتیجه همه‌ی آنها گناهکارند. مسیحیان بر این باورند که رهایی از این گناه جز از طریق خود خداوند ممکن نبود. اما خداوند، از یک طرف، صفت عدل او اقتضا می‌کند که آدم و و ذریّه اش را به سبب گناهی که او مرتکب شد مجازات کند، و از طرف دیگر، صفت رحمت او اقتضا می‌کند که گناهان بشر را ببخشد. از نظر آنهاتنها راه جمع بین عدل و رحمت خداوند ارسال پسر یگانه‌ی خود عیسی مسیح (ع) بود. اینکه او در هیئت انسانی ظاهر شود و مانند یک انسان زندگی کند و سپس برای اینکه گناه بشر را کفاره دهد ظالمانه مصلوب شود. به عبارت دیگر، مسیحیان مرگ مسیح روی صلیب را کفاره‌ای برای گناه آدم می‌دانند. از این رو هر کس به عیسی مسیح ایمان بیاورد از طریق غسل تعمید از این گناه پاک می‌شود. و اما در مورد گناهانی که افراد پس از غسل تعمید مرتکب می‌شوند طریق تبرئه‌ی از آن توبه و اعتراف در نزد کشیش است.بازخرید گناه نخستین، یعنی این اعتقاد که خداوند به خاطر کفاره‌ی گناه آدمیان پسر یگانه خویش را فدا کرد مطلبی است که فهم آن ممکن نیست. در تمام کاینات کسی بالا دست خدا نیست پس خداوند در قبال چه کسی مسئول است و پسر خویش را در قبال مسئولیت در برابر چه کسی فدا می‌کند؟ او قربانی خویش را به چه کسی تقدیم می‌کند؟ به نفس خودش؟لازم است که در تمامی شریعت‌ها بین گناه و عقوبتِ آن تناسب وجود داشته باشد. آیا بین مصلوب شدن مسیح بدین صورت و گناهی که آدم مرتکب آن شد، توازن و تناسبی وجود دارد؟آیا انصاف است که برای گناه دو نفر نه تنها گناهکاران اصلی بلکه میلیاردها انسان دیگر اعم از همه‌ی آنهایی که هرگز در جهان نزیسته‌اند و هیچگاه نخواهند زیست مجازات شوند؟بسیاری از متکلمان مسیحی عصر حاضر این نظریه را قبول ندارند چرا که معتقدند این نظریه به مفهوم عدالت خداوند آسیب می‌رساند چون که بر این فرض استوار است که خدا خون مسیحی را می‌طلبد که از هر جهت بی‌گناه بود، تا با روش نابهنجاری که مبتنی بر شکنجه و مرگ سرخ است، گناه دیگران را جبران کند. هیچ انسانی نمی‌تواند این روش ظالمانه و وحشیانه را بپذیرد، پس چگونه می‌توانیم آن را به خداوند نسبت دهیم؟!
فلسفه‌ی تربیت بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
ابراهیم راستیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر مکتب تربیتی مبتنی به یک نظام فکری است که مبانی و اصول و فروع خود را از آن مکتب اخذ می کند. حکمت ملاصدرا که مبتنی بر قرآن و برهان و عرفان است، معدنی پاک برای اخذ مبانی و اصول و فروع تربیتی است. در اولین بخش از این رساله مبانی نهایی و منسجم ملاصدرا در حیطه های هستی شناختی و انسان شناختی و معرفت شناختی تبیین می شود. در بخش دوم از درون این مبانی، اصول تربیتی استخراج می شود. توحید، نظام تربیتی، فطرت، اختیار، رابطه ی نفس و بدن، ایمان و عمل از جمله اصول مستخرج از مبانی صدرایی می باشند که مستقیما در فروع تربیتی موثر هستند. در بخش سوم نیز به فروع تربیت صدرایی پرداخته می شود که در این فصل ضرورت، ماهیت، غایت و روش تربیت بر اساس اصول مذکور تبیین می شود. در قسمت آخر، پس از تبیین ضرورت تربیت بر اساس اصول تربیت صدرایی، به نقد تعاریف گوناگون تربیت و ارائه ی تعریف مختار پرداخته می شود. همچنین در ادامه مشخص می شود که اهداف فردی تربیت، اهداف بالذات هستند و اهداف اجتماعی، اهداف بالعرض و در راستای اهداف فردی می باشند. سرانجام تبیین می شود، اکثر روش هایی که در تربیت به کار گرفته می شود، روش هایی اعدادی در تربیت می باشند و روش های حقیقی صرفا از طریق انسان کامل که واسطه ی فیض است، فراهم می شود. لذا انسان باید به نحو کامل و دقیق روش های اعدادی را به کار گیرد تا زمینه ی تحقق روش های حقیقی فراهم آید. در پایان، به تبیین روش حقیقی پرداخته می شود و همچنین مولفه های روش های اعدادی تبیین و بعضی از روش ها اعدادی احصاء می شود.
فلسفه اسلامی از دیدگاه مکتب معارفی خراسان
نویسنده:
مریم مین‌باشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با ورود فلسفه به دامان فرهنگ اسلامی، عده‌ای به مخالفت با این نحله فکری برخاستند. مکتب معارفی خراسان از جملة این مخالفان می‌باشد. این مکتب در سده چهاردهم هجری قمری، توسط میرزا مهدی اصفهانی شکل گرفت و در ابتدا مشهد مقدس، کانون ترویج این عقیده قرار گرفت. شاگردان میرزای اصفهانی، پیرو تعالیم استاد، با تکیه بر خلوص معرفت دینی، به تخطئه علوم بشری به ویژه فلسفه می‌پردازند. در حال حاضراین مکتب با نام« مکتب تفکیک » شناخته می‌شود و مدافعان و مروجان آن با تأکید بر جدایی رهیافت‌های وحیانی از معارف فلسفی و عرفانی، طریق پیشگامان خویش را دنبال می‌کنند.از آنجا که فلسفه اسلامی در بین مسلمانان به ویژه شیعیان، از جایگاه ویژه‌ایی بر خوردار است و نیز پيروان اين مکتب، خود از شيعيان و از مدرسان فلسفه بوده‌اند، بررسی نظرات ایشان در نفی فلسفه ضروری می‌نماید؛ زیرا اگر دلایل ایشان مستحکم نباشد، قابلیت-های فلسفه بیشتر از پیش نمایان خواهد شد و اگر دلايلی مستدل و قابل پذيرش در اين زمينه داشته باشند، جای آن دارد که نسبت به فلسفه و فلسفه‌انديشی با ترديد نگریسته شود.در این نوشتار با موضوع" فلسفه اسلامی از دیدگاه مکتب معارفی خراسان"، موضع این مکتب نسبت به کلیت فلسفه اسلامی گزارش و دلایل آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. رساله حاضر از چهار بخش تشکیل شده است: بخش نخست شامل کلیات تحقیق است . بخش دوم به معرفی اجمالی اصول و شخصیت‌های شاخص این مکتب می‌پردازد. دربخش سوم دلایل این مکتب در نفی فلسفه بیان شده و نقاط ضعف و قوت آن‌ها، با رویکرد کلامی و با استفاده از متون علمی بررسی می ‌شود. در پایان این نتیجه به دست می‌آید که مدافعان مکتب معارف در مقام نقد فلسفه و نیز ارائه صحیح اصول خویش، کامیاب نبوده‌اند.
بررسی و نقد نظریه امامت از دیدگاه متکلمان اشعری
نویسنده:
مریم علی اکبریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله امامت از مهمترین مسائل عقیدتی اسلامی و جنجالی‌ترین مسأله مورد اختلاف فرق و مذاهب اسلامی است. همچنین مطالعه در حقیقت و حقانیت امامت سابقه‌ای بسیار طولانی در تاریخ اندیشه اسلامی دارد.آثار گوناگون به ویژه رساله های مستقل در امامت و مسائل فرعی آن، نشانگر اهمیت مسأله نزد دانشمندان مسلمان است.دانشمندان شیعه و اهل سنت در آثار تفسیری و کلامی خود به بحث از امامت پرداخته اند، البته با رویکردهای متعدد و مختلف، به عنوان نمونه، امامت و خلافت را شاخه‌ای از مسأله امر به معروف و نهی از منکر می‌دانند و معتقدند چون اجرای این اصل نیاز به وجود امام دارد، باید امت امامی را برای اداره امور انتخاب کند، تا بتواند به این اصل، جامه عمل بپوشاند.در حالی که بر اساس مبانی شیعه، امامت یکی از اصول مهم اعتقادی دانسته می شود و یک مقام و منصب الهی است، همانطور که مقام نبوت، اینگونه است و خداوند متعال باید نبی و پیامبر را تعیین کند.رساله حاضر، پژوهشی است که با نگاهی نقادانه بر اساس مبانی شیعه به مسائل مختلف مربوط به امامت از نگاه متکلمان معروف اشعری، پرداخته است.مهمترین هدف این تحقیق ارائه تحلیلی دقیق و نسبتاً جامع از نظریه امامت در مکتب اهل سنت و مقایسه اجمالی دیدگاه های متکلمان شیعه و اهل سنت در خصوص امامت است.این پژوهش، مبتنی بر هشت فصل است که در هر فصل مسائل مختلفی بیان و نقد آن به رشته تحریر در آمده است.فصل اول، کلیات تحقیق، شامل مقدمه، طرح مسئله ، انگیزه و اهداف پژوهش، سوال های و فرضیه های تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق و پیشینه و روش پژوهش که در واقع خلاصه از پژوهش به شمار می آید.فصل دوم با موضوع امامت در حقیقت به تعریف امامت و چیستی و حقیقت امامت می پردازد. فصل سوم، نگارنده به اثبات ضرورت امامت پرداخته است و دیدگاه متکلمان اشعری را در خصوص این موضوع بیان می کند.فصل چهارم، اوصاف و ویژگی‌های شخصیتی امام مدنظر است.فصل پنجم، فرآیند تعیین امام از دیدگاه متکلمان اشعری مورد بررسی قرار می‌گیرد.فصل ششم، نگاهی به مسئله جانشینی و تعیین امام بر حق بعد از پیامبر(ص) دارد.در فصل هفتم، محقق دلایل متکلمان اشعری برای خلافت خلفای سه گانه (ابوبکر، عمر، عثمان) را نقد و بررسی می‌کند.و در فصل هشتم که آخرین فصل رساله است، دیدگاه انتقادی اشاعره در مورد امامت و افضلیت امام علی(ع)، مورد بحث قرار می گیرد.و در آخر رساله نتیجه ای کلی از این پژوهش، ارائه می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 569