جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 677
مکاتبه فقهی- اصولی پاسخ شیخ‌العراقین(شیخ عبدالحسین) به سید صالح داماد
نویسنده:
علی قنبریان
نوع منبع :
مقاله , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
کتاب حاشيه بر رساله ارث ملاهاشم خراساني
نوع منبع :
حاشیه،پاورقی وتعلیق , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
شرح الأصول الخمسة
نویسنده:
عبدالجبار بن احمد؛ تعلیق: احمد بن الحسین بن ابی هاشم؛ تحقیق و تقدیم: عبدالکریم عثمان؛ تصدیر: احمد فؤاد الاهوانی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: مکتبة وهبة,
چکیده :
شرح الأصول الخمسة قاضى عبدالجبار، تألیف قاضى عبدالجبار در منابع تراجم و كتاب شناسى گاه به اسم «الاصول» و گاه به اسم «الاصول الخمسة» و گاه به اسم «شرح الاصول الخمسة» معرفى شده است. در مورد علت تسميه كتاب قاضى عبدالجبار به شرح الاصول الخمسة احتمالاتى ذكر شده است: اين كتاب شرح و تكمله كتاب ابوعلى بن خلاد در توضيح اصول خمسه مى‌باشد. اين نظريه را عبدالكريم عثمان در مقدمه شرح الاصول الخمسة تقويت مى‌كند. قاضى عبدالجبار گرچه از شاگردان ابن خلاد مى‌باشد و از كتابى به نام الاصول گزارش شده است. المنية و الامل در ترجمه او مى‌گويد: فمنهم (معتزله طبقه دهم) ابوعلى بن خلاد صاحب كتاب الاصول؛ اما از محتواى كتاب ابن خلاد كسى گزارشى نداده است و نسخه‌اى از آن سراغ نداريم تا بتوان شرح الاصول الخمسه قاضى را با آن تطبيق نمود. كتاب شرح الاصول الخمسة شرح كتاب الاصول الخمسة عالم زيدى قاسم بن ابراهيم رسى است. اين نظريه را فواد سزگين در تاريخ التراث العربى ارائه نموده است. از قاسم رسى رسائل متعددى بر جاى مانده است كه در مجموعه «كتب و رسائل القاسم بن ابراهيم الرسى» به چاپ رسيده است. در اين مجموعه چند رساله با نام «العدل و التوحيد» وجود دارد كه از حيث موضوعات مورد بحث (اصول خمسه) با كتاب شرح الاصول الخمسة قاضى عبدالجبار هماهنگى دارند و اما رساله‌اى كه سزگين اعتقاد دارد، قاضى آن را شرح نموده است، رساله‌اى است كوچك با نام الاصول الخمسة، اين رساله گرچه از جهت نام با كتاب عبدالجبار تطابق دارد؛ اما از جهت محتوا اصل چهارم و پنجم آن با اصول خمسه قاضى هماهنگ نيست./ كتاب در واقع شرح اصول پنجگانه معتزلى مى‌باشد و ناظر بر هيچ كتابى نيست و مويد اين امر سياق نوشتار مولف و عدم استناد مطالب به ديگران مى‌باشد./ و شايد همين مساله باعث شده كه از اين كتاب در بعضى منابع و نسخ به «الاصول الخمسة» ياد شده است./ علاوه بر آنچه گفته شد، در سال 1998 دانشگاه كويت كتابى با عنوان «الاصول الخمسة»، تألیف قاضى عبدالجبار به چاپ رساند كه محتواى اين كتاب همان عباراتى است كه در كتاب شرح الاصول الخمسة به قاضى عبدالجبار نسبت داده شده است./ با صرف نظر از اين كه نام كتاب قاضى عبدالجبار الصول الخمسة مى‌باشد يا شرح الاصول الخمسة و با صرف نظر از اين كه اين كتاب شرح چه كتابى است، لازم است متن كتاب شرح الاصول الخمسة كه توسط دكتر عبدالكريم عثمان چاپ كرده است و آن را به قاضى عبدالجبار نسبت داده است، بررسى كنيم تا مشخص گردد كه آيا اين كتاب مى‌تواند، تألیف قاضى باشد و يا نه؟/ ترديد در انتساب كتاب به قاضى: نقل قول از قاضى عبدالجبار در موارد عديداى از كتاب: در اين كتاب مطالب متعددى از قاضى عبدالجبار نقل شده است كه چنين نقل‌هايى را به طور متعارف هيچ كس از خود نمى‌كند، به عنوان نمونه: ذكر قاضى القضاة فى حد الموجود، أنه المختص بصفة تظهر عندها الصفات و الأحكام. ... و قد استدل قاضى القضاة على المسألة بأن قال... و الطريقة الثانية، ما ذكره قاضى القضاة. و تحريرها، هو... قد أورد قاضى القضاة فى الكتاب هذا السؤال على نفسه و أجاب عنه ببعض ما مر، و ألحق به ما لم يمر. .../ نقد مواضع قاضى در ديگر كتاب‌هايش: از مواردى كه انتساب كتاب به قاضى را مخدوش مى‌كند، انتقاد از مواضع قاضى در ديگر كتاب‌هايش توسط مولف اين كتاب است كه از آن ايرادات مى‌توان به موارد ذيل اشاره نمود: ايراد مولف به نظر قاضى و تناقض گفتار او در مساله لطف. - اشكال مولف به تعداد اصولى كه اعتقاد به آنها در نزد قاضى واجب است، و تناقض در گفتار او چنان كه اين اصول را در كتاب مغنى دو اصل و در كتاب مختصر الحسنى چهار اصل و در كتاب شرح الاصول الخمسة پنج اصل دانسته است؛ اما مولف اين كتاب قائل است، اين اصول دو اصل توحيد و عدل مى‌باشد. - تعارض بين اين كتاب و كتاب‌هاى قاضى: يكى از مواردى كه انتساب اين كتاب را به قاضى مخدوش مى‌كند. تعارض‌هاى آشكار در بين مطالب اين كتاب با كتاب‌هاى قاضى است؛ از آن جمله مى‌توان به موارد ذيل اشاره نمود: يكى از كليدى‌ترين نظريات معتزله نظريه «المنزلة بين المنزلتين» است، اين نظريه از سوى واصل بن عطا پى‌ريزى شد، مطابق اين اصل، مسلمان مرتكب كبيره، در اين دنيا نمى‌تواند در زمره «مؤمنان» باشد، چنانكه مرجئه قائلند و نمى‌تواند در زمره «كافران» قرار گيرد، چنانكه خوارج قائلند، بلكه به دسته سومى به نام «فاسقان» ملحق مى‌شوند و حال آنكه مولف اين كتاب قائل است، اين مساله از اصول نمى‌باشد، بلكه مساله‌اى است شرعى و بايد بر اساس مسايل و اصول شرعى مورد بررسى قرار گيرد./ يكى از اختلافات مبنايى اين كتاب با كتاب‌هاى ديگر عبدالجبار مساله اثبات وجوب امامت مى‌باشد. مولف اين كتاب قائل است، زمين نمى‌تواند خالى از امام باشد. و حال آن كه همين نظر را قاضى عبدالجبار در المغنى مورد نقد قرار مى‌دهد و قايل است اين سخن به هيچ وجه قابل توجيه نمى‌باشد./ يكى از بنيادى‌ترين موارد تعارض بين اين كتاب و ديگر كتب قاضى مساله تعيين امام بعد از پيامبر(ص) مى‌باشد. مولف در اين كتاب قائل شده است كه امام بلافصل بعد از پيامبر(ص)، اميرالمومنين(ع) و بعد از او امام حسن(ع) و بعد از ايشان امام حسين(ع) و بعد از ايشان زيد بن على است. اما در كتاب المغنى امام بلا فصل پيامبر را ابوبكر مى‌نامد و هر شبهه‌اى را در اين زمينه مورد نقد قرار مى‌دهد./ تقابل مولف با معتزله: يكى از مواردى كه صحت انتساب اين كتاب را به قاضى عبدالجبار مورد ترديد قرار مى‌دهد. اين است كه مولف خود را از معتزله نمى‌شمارد، بلكه گاه نظر خود را در مقابل نظر معتزله بيان مى‌كند به عنوان نمونه: الكلام فى طرق الإمامة. فقد اختلف فيه، فعندنا: أنه النص فى الأئمة الثلاثة و الدعوة و الخروج فى الباقى، و عند المعتزلة: أنه العقد و الاختيار و إليه ذهبت المجبرة. - ما إذا أردت هذه المقالات، فإن الذى يشتبه الحال فيه ليس إلا مقالة المعتزلة، و ما عداها فظاهر السقوط. و إذا أردت إفساد مقالتهم فلك فيه طريقان: أحدهما: هو أن تطالبهم بتصحيح ذلك و تفسد عليهم ما يحتجون به. و الثانى: هو أن تبدأ بالدلالة على فساد مقالتهم... و إذا أردت ابتداء الدلالة على فساد مذهبهم، فالأصل فيه أن تقول... قد اعترضت المعتزلة على الذى اخترناه من وجوه تقدم بعضها و لم يتقدم البعض. - اعلم أن مذهبنا، أن الإمام بعد النبى صلى اللّه عليه و سلّم، على بن أبى طالب، ثم الحسين ثم الحسن، ثم زيد بن على، ثم من سار بسيرتهم. و عند المعتزلة، أن الإمام بعد رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلّم أبوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم على عليه السلام، ثم من اختارته الأمة./ منافات شيوه نگارش كتاب و ادبيات آن با ديگر كتب قاضى عبدالجبار: عبدالكريم عثمان گرچه خود به اين امر ملتفت شده است؛ اما در توجيه آن بر آمده است./ با توجه به مطالب مذكور مشخص مى‌شود، همان طور كه اين كتاب نمى‌تواند، تألیف قاضى عبدالجبار باشد، نمى‌تواند از امالى او نيز به حساب بيايد؛ چون: شخص كاتب تنها به يادداشت گفته‌هاى مولف بسنده مى‌كند و حال آنكه در اين كتاب تنها بخش كوچكى از مطالب به قاضى نسبت داده شده است. اين كتاب بعد از وفات قاضى نوشته شده است، از اين رو مولف از قاضى به «قاضى القضاة رحمه الله»، «انه رحمه الله»، «على ما ذكره رحمه اللّه فى المغنى» «قال رحمه الله»، «منه رحمه الله»، «سأل رحمه الله»، «ذكر رحمه الله» و تعابير مشابه ياد مى‌كند./ پس بنابر آنچه ذكر شد، اين كتاب شرحى است آزاد بر كتاب قاضى عبدالجبار با عنوان «الاصول الخمسة» يا «شرح الاصول الخمسة» كه بعد از وفات قاضى نوشته شده است. و مولف گاه مطالب قاضى را شرح و گاه آن را مورد نقد قرار مى‌دهد./ ساختار و گزارش محتوا: اين كتاب از يك مقدمه و پنج اصل تشكيل يافته است. مولف در مقدمه مباحث مربوط به نظر را مطرح مى‌كند. او مى‌گويد، اول الواجبات نظر است و مباحثى كه در اين رابطه طرح مى‌كند، عبارتند از: تعريف و انواع نظر، چگونگى تمييز آنها، رابطه نظر با فكر، معرفت و علم، ضرورى نبودن معرفت خداوند تبارك و تعالى، تقليدى نبودن و علت وجود آن، نظر تنها راه شناخت خداوند، پس از آن در اصل توحيد. مولف ابتدا صفات قدرت، حيات و علم را به اجمال بيان كرده، آنگاه به بيان تفصيلى آنها مى‌پردازد. او اثبات مى‌كند كه خداوند جسم نيست و به شبهاتى كه وارد شده، جواب مى‌دهد و اثبات مى‌كند كه خداوند قابل رؤيت نيست و براى او ثانى متصور نمى‌باشد. در ادامه به شبهات نصارى و كلابيه جواب مى‌دهد./ مولف در اصل دوم، ابتدا حقيقت عدل را بيان مى‌كند و اثبات مى‌كند كه خداوند بر فصل قبيح قدرت دارد. سپس مباحثى حول خلق افعال بيان مى‌كندكه عبارت است از ردى بر مجبره، غير مخلوق بودن افعال بندگان كه با ادله عقلى و نقلى اين مساله را اثبات مى‌كند. او در ادامه از كسب و حقيقت آن، قدرت و رابطه آن با تفويض، آلام، اعواض، تكليف و لطف كه از مباحث عدالت مى‌باشند، سخن مى‌گويد. سپس بحثى از كلام خداوند به ميان مى‌آورد و بحث مى‌كند از كيفيت كلام خداوند و حقيقت آن و اثبات مى‌كند، حادث بودن كلام الهى را و در ادامه مباحث مربوط به نبوت را مطرح مى‌كند. مباحثى؛ همچون معجزات، لطف بودن بعثت، صفات رسول، نسخ، بداء، معجزات پيامبر اكرم(ص) و قرآن./ در اصل سوم، مولف مباحث مربوط به معاد را بيان مى‌كند. مباحثى نظير: احباط و تكفير، خلود فساق در آتش و شهادت./ در اصل چهارم كه به منزلة بين المنزلتين پرداخته است، مراد اعتقادى است كه معتزله در مقابل مرجئه و خوارج دارند. مرجئه قائلند كه صاحب گناه كبيره و فاسق مومن است و خوارج اعتقاد دارند كه فاسق كافر است. معتزله قائل شده‌اند كه فاسق نه كافر است و نه مومن، بلكه از منزلتى بين اين دو برخوردار است. مولف در اين اصل ادله خوارج بر كفر فاسق و ادله مرجئه بر ايمان فاسق را بيان كرده و آنها را ابطال مى‌كند. او قائل است، گرچه فاسق كافر نيست؛ اما در آتش عذاب الهى سوزانده خواهد شد./ در اصل پنجم كه آخرين بخش كتاب است، مولف اقسام امر به معروف و نهى از منكر را بيان مى‌كند. در ادامه از توبه سخن گفته و مباحث مربوط به امامت را بيان مى نمايد كه عبارتند از: حقيقت امامت، علت نياز به امام، ملاك‌هاى امامت، تعيين مصاديق امامت، خلو زمان از امام و مباحث مربوط به قضا و قدر، آجال و اجل، وقت، ارزاق، اسعار و توبه را در پايان كتاب بيان مى‌كند./ شرح الاصول الخمسة از منابع كلام زيدى مى‌باشد، گرچه متكلمين زيدى قايل به عدل بوده و در بخشى از اصول با معتزله هم راى مى‌باشند؛ اما در برخى اصول نيز همچون مساله امامت و منزلة بين المنزلتين از آنها ممتاز هستند، چنانكه در اين كتاب به آنها اشاره شده است. از اين رو اگر كسى اعتزال را به معناى عام آن - يعنى قايلين به عدل و عقل گرايان - گرفت مى‌تواند از آثار زيديه و بخشى از شيعيان امامى - همچون آثار سيد مرتضى- به عنوان آثار معتزله استناد كند؛ اما اگر مراد از معتزله فرقه خاص از فرق كلامى اهل سنت باشد، ديگر نمى‌توان كتاب شرح الاصول الخمسه و كتاب‌هاى مشابه آن را از منابع معتزله به حساب آورد. نسخه شناسى: اين كتاب براى اولين بار در سال 1384ق توسط مكتبۀ وهبۀ با تحقيق عبدالكريم عثمان در 830 صفحه در قاهره به چاپ رسيده است و چندين مرتبه تا سال 1408ق تجديد چاپ شده است./ در سال 1422ق توسط استاد سمير مصطفى رباب و دار احياء التراث العربى در 567 در بيروت به چاپ رسيد. اين نسخه در واقع چاپ جديدى از نسخه عبدالكريم عثمان مى‌باشد كه بخشى از مقدمه آن حذف شده و نامى از عبدالكريم، محقق كتاب وجود ندارد./
امام خمینی و تعلیقه بر مقدمه فصوص الحکم
نویسنده:
محمد ملکی
نوع منبع :
مقاله , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تأملی در مبانی وجودشناختی صادر اول بر اساس تعلیقات امام خمینی(ره) بر مصباح‌الانس
نویسنده:
غلامرضا حسین‌پور
نوع منبع :
مقاله , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اديان و عرفان,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالدین قونوی و به تبع او، شمس‌الدین فناری، معتقدند که بر طبق قاعدة الواحد، وجود منبسط یا مُفاض، اوّلین صادر از حق تعالی است. از نگاه قونوی، صادر اوّل از ذات حق تعالی، وجود عامّ و فیض ذاتی است که از او به تجلّی ساری در حقایق ممکنات؛ از عقل اوّل تا هیولای اولی تعبیر می‌شود. به عبارت دیگر از منظر قونوی اولین صادر از حق تعالی، وجود عامّ افاضه‎شده بر اعیان موجودات است و آن چیزی است که از اعیان موجودات، موجود شده است و این وجود عامّ، میان عقل اوّل و سایر موجودات، مشترک است و به این معنا، حقیقت جعل متعلق به وجود است. بیشترین تمرکز امام خمینی(ره) نیز برای تبیین مراتب نظام وجود، در «تعلیقات مصباح‌الانس» فناری که شرح «مفتاح‌الغیب» قونوی است، متوجه صادر اول یا به تعبیر او، مشیّت مطلقه یا کلی است. به عقیدة امام، صادر اول، هیچ کثرتی ندارد و کثرت در مرتبة بعدی آن است که همان تعیّنات صادر اول به شمار می‎رود؛ اما در عین حال، از نظر او صادر اوّل دارای اعتبار وحدت و اضمحلال کثرات در ذات آن و اعتبار کثرت و ظهور در مظاهر است. امام مسئلة علم حق تعالی به جزئیات را نیز از طریق صادر اول حل می‎کند و برخلاف قونوی و فناری، نسبت مجعول بودن به وجود را باطل می‎خواند، زیرا معتقد است که صادر اول یا وجود عامّ، ربط محض است و ربط محض، حکمی ندارد و به همین مناسبت نمی‌تواند که مجعول باشد. با این حساب، میان اصالت وجود و مجعول بودن ماهیت را جمع می‌کند.
صفحات :
از صفحه 175 تا 194
حاشیه بر رساله ارث ملا هاشم خراسانی
نویسنده:
محمدهاشم خراسانی؛ حاشیه نویس: روح الله خمینی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س),
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «حاشیه بر رساله ارث ملا هاشم خراسانى» حواشى امام خمینی بر رساله ارث ملا هاشم خراسانی است که شامل یک مقدمه، هفت فصل و خاتمه مى‌ باشد. این کتاب به سبک فقه رساله‌ اى و فارسی نوشته شده است. اگر چه سبک آن فقه رساله‌ ای است اما گاهى به بعضى از کتب فقهى همچون المسبوط شیخ طوسی، قواعد الاحکام علامه حلی، ایضاح الفوائد فخر المحققین، مسالک الافهام شهید ثانی، مستند الشیعة محقق نراقی و اجماع استناد شده است.
حضرت امام خمینی کتاب حاشیه بر اسفار را بر مبنای کدام کتاب از کدام فیلسوف بزرگ اسلامی نوشته است؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های فرعی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
حاشیه ‏اى بر مقاله‏ بررسى دیدگاه علامه طباطبائى درباره رابطه ‏داده‏ هاى فلسفى با تعالیم وحیانى
نویسنده:
غلامعلى عزیزى کیا
نوع منبع :
مقاله , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
تصحیح و تحقیق حاشیه علامه خضری بر شرح جدید فاضل قوشیحی
نویسنده:
اقدس جدیدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب"تجریدالعقائد" مهمترین کتابکلامی شیعه استو شرحهای متعدددی توسط فیلسوفان و متکلمان اسلامی اعم از شیعه و سنی بر آن نوشته شده است . یکی از مهمترین شرح‌های آن "شرح تجریدالعقائد" قوشچی استکه اکثرا به نقد آرای خواجه پرداخته است ، تعداد زیادی علمای متاخر از قوشچی نیز به نقد کلماتعلاءالدین قوشچی پرداخته‌اند که علامه شمس‌الدین‌محمدخفری از جمله آنان استو از علمایقرن دهم بوده که حلقه واسطه‌ای بین تفکر فلسفی مشاء و حکمتمتعالیه ملاصدرا استو به همین جهتمطالعه آثار او برای بهتر فهمیدن اندیشه‌های صدرالمتالهین مفید است . این کتابتاکنون خطی بوده و به زیور چاپآراسته نشده استلذا این حاشیه "حاشیه علامه خفری بر شرح تجرید فاضل‌قوشچی" را براساس3 نسخه از آن تصحیح نمودم. نسخه ب : شماره (427) از کتابخانه آستان قدسرضوی. نسخه ج: ش(458) از کتابخانه آستان قدسرضوی. نسخه د: ش(3300) از کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران. روشتصحیح نیز اینگونه بود که قدیم‌ترین و کم غلطترین نسخه - یعنی نسخه شماره (458) کتابخانه آستان قدسبا علامترمزی "ج" - را اصل قرار داده و آنرا در متن آوردم و با سایر نسخه‌ها مقایسه نموده، آنچه که مسلما غلط واضح بوده استبه عنوان نسخه بدل نیاورده و سایر اختلافاترا در پاورقی منعکسنمودم. در مواردی که معلوم بود یکنسخه بدل بهتر از متن استو بطور قطعی ثابتشد، آن را در متن آورده و عبارتنسخه اصل را در پاورقی اشاره کرده‌ام. همه اقوال و سخنانی را که علامه خفری نقل کرده به منابع اصلی آن ارجاع داده و در نهایتیکمتن تصحیح شده از کتابخفری ارائه نمودم. و در مقدمه نکته‌های مهم کتابخفری را به همراه زندگینامه او و خواجه و قوشچی بیان کردم.
تصحیح و تعلیق "الصافی فی شرح اصول کافی" شرح و ترجمه کتاب ایمان و کفر اصول کافی
نویسنده:
محمود صمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر , حاشیه،پاورقی وتعلیق , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه تصحیح نسخه خطی شرح و ترجمه کتاب ایمان و کفر اصول کافی است که توسط مرحوم ملاخلیل قزوینی در سال 1068 هجری نوشته شده است . وی معاصر با مرحوم فیض کاشانی و علامه مجلسی بوده و از علمای زمان خود می‌باشد. ایشان ابتدا متن حدیث را با اعراب‌گذاری کامل نوشته و سپس مشکلات آن را شرح کرده‌اند و در مرحله بعد آن را ترجمه نموده و چنانچه مواردی را لازم بوده با آیت قرآن نیز منطبق داده‌اند که در مقدمه به طور مفصل آمده است . ایشان در شرح و ترجمه ارجاعاتی به احادیثی قبل و بعد با ذکر دقیق شماره باب و حدیث می‌دهند و همچنین به کتبی نظیر شرح المقاصد، "الحجه للقرا السبعه" و ... ارجاع داده‌اند که دلالت بر مطالعه وسیع و احاطه علمی ایشان دارد. شرح و ترجمه ایشان روان و قابل استفاده عموم مردم می‌باشد و می‌توان ادعا کرد تاکنون شرح و ترجمه‌ای به این سبک و تفصیل به فارسی چاپ نشده است . گر چه جهت اختصار سلسله راویان حدیث را ذکر نکرده ولی در بعضی مورد که در مقدمه بطور کامل گفته شده ریشه‌یابی افراد و قبایل را انجام داده است . و مجموعا این شرح و ترجمه مفید و برای عموم و خواص راهگشا است .
  • تعداد رکورد ها : 677