جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
امیر متشرعی ، مصطفی تقوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ون‌فراسن با مطرح کردن استدلال گروه بد، نقدی مهم به استنتاج به قصد بهترین تبیین وارد کرده و واقع‌گرایی علمی را با چالش مواجه ساخته است. گذشته از واقع‌گرایی علمی و با توجه به اتکای روش‌های علمی امروز به استنتاج به قصد بهترین تبیین، این نقد در سطحی عمیق‌تر تهدیدی جدی برای اعتبار کاوش علمی ایجاد می‌کند. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا با توجه به ساختار جامعه علمی، راهی برای مقابله با این تهدید ارائه دهیم. برخی ویژگی‌های ساختاری جامعه علمی معاصر باعث محدود شدن کاوش علمی به علمِ برآمده از سنت غربی و محرومیت آن از امکانات نظری موجود در سنت‌های گوناگون شده است. ادعای اصلی مقاله این است که برای توسعه علم، توجه به سنت‌های گوناگون می‌‌تواند راه مناسبی جهت گسترش کاوش علمی و مقابله با تهدید مذکور در پیش روی جامعه علمی قرار دهد. در بخش اول نشان خواهیم داد که استدلال گروه بد از چه رهگذری اعتبار کاوش علمی را مورد تهدید قرار می‌دهد. در بخش دوم درخصوص ارتباط تنگاتنگ میان علم و سنت بحث می‌کنیم و سپس وضعیت این ارتباط را در جامعه علمی معاصر مورد بررسی قرار می‌دهیم. بخش نهایی به مطرح کردن ایده کثرت‌گرایی درخصوص بهره‌مندی از امکانات نظری سنت‌های گوناگون در کاوش علمی، به عنوان راه حل پیشنهادی برای مقابله با این تهدید اختصاص یافته است.
صفحات :
از صفحه 242 تا 270
نویسنده:
رضا ماحوزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اینکه آیا اشیاء دارای جوهری هستند یا خیر، همواره موردنظر فیلسوفان بوده است. اساس‌گرایی یکی از نظریه‌‌های شناخته شده در متافیزیک تحلیلی معاصر است؛ جریانی که تلاش دارد پس از تبعید فلسفه از ساحت علم، بار دیگر فلسفه را با رویکردهای جدید به علم نزدیک کند و مفاهیم فلسفی را بر اساس رویکردهای جدید تجربی خاصه در فیزیک جدید بازتعریف کرده و مورد استفاده قرار دهد. در این سیاق، اساس‌گرایی به‌عنوان یکی از تلاش‌ها، سعی دارد ساختار شیء را بر مبنای دو مؤلفه جوهر و کیفیات تحلیل کند. این نظریه با معرفی جوهر اشیاء به‌عنوان اساس، در رویکردی تجربه‌گرایانه کیفیات را معرفی کرده و تبیینی از اشیاء‌ انضمامی ارائه می‌کند. در مقابل، نظریه دسته‌ای از منظری وجودشناختی با انکار اساس، اشیاء انضمامی را صرفاً تشکیل شده از کیفیات می‌داند و فرایند دسته (خوشه) شدن این کیفیات را تبیین کرده است. این نوشتار ضمن تشریح این دو نظریه و داوری در باب دعاوی آن‌ها علیه یکدیگر، به‌نحو ضمنی نشان خواهد داد فیزیک جدید نه تنها در فرض هستنده‌های نامشهود برای تبیین ساختار وجودی اشیاء انضمامی به فلسفه نیاز دارد بلکه این علم برای فراتر رفتن از سطح کیفیات و پدیدارها و استفاده از مفاهیم تخصصی خود برای ارائة تصویری از جهان پیرامون، به فلسفه نیاز دارد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 152
نویسنده:
حسین آزادمنجیری ، مجید ملایوسفی ، محمدحسن حیدری ، محمد صادق زاهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر با بازتعریف فوسیس(φυσις) و پسوخه(Ψυχη) ارسطویی در مقام انتقاد از علم تجربی (Science) و علم‌گرایی(Scientism) برمی‌آید که بر تمام ساحات زندگی انسان و از جمله فلسفه سایه افکنده بود. از خلال این تفسیر‌ها و انتقادات، می‌توان نظرات وی را درباره آگاهی(Consciousness) استخراج کرد. در نظر وی، معنای فوسیس در زبان یونانی «وجود به ما هو وجود» است و درμορφη (صورت) که تغییر پیوستار را نشان می‌دهد، رخ عیان می‌کند. صورت که خلاء دوگانه علت فاعلی و علت غایی را برای فوسیس پر می‌کند در حقیقت همان آگاهی است. آگاهی که هایدگر از آن با «تجربه زیسته‌»(lived experience) یاد می‌کند، دارای لایه‌های مختلف رفتاری-ادراکی، اجتماعی و پیشا-شخصیِ از قبل معنادار است. هایدگر در تفسیر پسوخه به عنوان آگاهی از اصطلاحات مختلفی همچون صورت، Truth(حق)، لوگوس و مقوله استفاده و بیان می‌کند که آگاهی در تمام این اصطلاحات شامل یک دوگانگی است که همواره ارتباط آن با امر خارجی حفظ می‌شود. آگاهی برای هایدگر با هستی گره خورده است و وی همواره بر این نکته تاکید می‌کند که آگاهی همان ارتباط انسان یا دازاین(Dasein) با خارج است و هر چه از این ارتباط برداشت شود، در مرحله دومی است که ممکن است انتزاع یا علم یا هر چیز دیگر نام بگیرد.
صفحات :
از صفحه 326 تا 347
نویسنده:
سید هدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این مقاله صورت‌بندی رهیافت‌های فلسفی هایزنبرگ در خلال شکل‌ گیری مکانیک کوانتومی با تعبیرکپنهاگی است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا می‌توان رهیافت‌هایی فلسفی را در فرآیند شکل‌ گیری مکانیک‌کوانتومی در آثار هایزنبرگ صورت‌بندی نمود؟ برای پاسخ به این پرسش، دو مقاله کلیدی و مهم هایزنبرگ(1925و 1927) بررسی می‌شوند. روش پژوهش در این مقاله براساس تحلیل محتوای متن مقالات هایزنبرگ است که در واقع به جای فیزیکدان‌محوری از روش متن(فیزیک) محوری بهره گرفته شده است. پس از تحلیل و بررسی مقالات، برخی اصول و آموزه‌های مفهومی استنباط و از خلال آن‌ها رهیافت‌هایی فلسفی صورت‌بندی شده‌اند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که از مقاله 1925 هایزنبرگ سه اصل اساسی مشاهده‌پذیری، همخوانی و مماثلت نقش کلیدی در شکل‌ گیری بنیان‌های مکانیک ماتریسی دارند و همچنین آموزه‌هایی از قبیل فهم و رابطه کلاسیک-کوانتوم، نقش تجربه و اندازه‌گیری، موضوع علیت و واقعیت در مقاله 1927 وی مورد توجه قرار گرفته‌اند. در نهایت این پژوهش نشان می‌دهد که از خلال این آثار هایزنبرگ، چهار رهیافت کلی تجربه‌گرایی، وحدت‌گرایی، ضدعلیتی و ضدموجبیتی و نیز ضدواقع‌گرایانه قابل صورت‌بندی است.
صفحات :
از صفحه 100 تا 130
نویسنده:
محمدابراهیم مقصودی ، مهدی گلشنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا فلسفه برای فیزیک مفید است؟ پاسخ بسیاری از فیزیک‌دانان و فلاسفه مثبت است؛ اما هستند کسانی که مفید بودن فلسفه برای علم را به چالش می‌کشند. سه اعتراض عمده را می‌توان در خط‌فکری این دسته تشخیص داد: 1. اعلام مرگ فلسفه، که بیان می‌دارد فلسفه مرده است و چیز جدیدی به ما نخواهد آموخت؛ 2. استدلال یا چالش تاریخی-ندانم‌گرایانه، که بیان می‌دارد هیچ شاهد تاریخی مبنی بر مفیدبودن فلسفه برای علم وجود ندارد، یا دست‌کم شناخته‌شده نیست. 3. استدلال «جداکردن حساب»، که بیان می‌دارد فلسفه و علم دو حوزۀ کاملاً جداگانه هستند. هدف این مقاله پاسخ‌دادن به این سه اعتراض است؛ اما برای این‌کار مطالعۀ موردی ارتباط نسبیت عام و فلسفه را اساس قرار می‌دهد. با نظر کردن به تاریخچۀ شکل‌گیری و بسط نسبیت عام، استدلال خواهیم کرد که: 1. فلسفه‌ورزی سبب تدقیق و فهم مفاهیم اساسی «هموردایی» و «ناوردایی» شده است. 2. شواهد تاریخی روشنی له تاثیرگذاری مثبت فلسفه بر بسط مفاهیم نسبیت عام، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نظریه‌های فیزیکی و همچنین، شواهد انکارناپذیری له نقش‌آفرینی برخی فلاسفه در تکامل این نظریه وجود دارد. 3. فیزیک و فلسفه، در بحث از پرسش‌های بنیادی، دو حوزۀ به‌شدت درهم‌تنیده هستند.
صفحات :
از صفحه 42 تا 69
نویسنده:
سیدصابر سیدی فضل اللهی ، محمد اکوان ، امیر محبیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
جان دیویی قصد داشت تا بر اساس نظریۀ تکاملی داروین، نحوۀ نگرش ما را نسبت به جهان پیرامونمان متحول سازد. او در روزهای پیشامدرن برای رسیدن به وعدۀ مدرنیته که همانا ترقی و پیشرفت در تمام زمینه‌ها بود تلاش می‌کرد. دیویی نه‌تنها چنین مرحله و گذاری را پیش‌بینی نمود بلکه راه و روش عبور از آن را نیز مورد مطالعه قرار داد. در این مقاله از سال‌هایی که دیویی یک مسیحی پر شور بود آغاز کرده ایم و به زمانی‌که او مجذوب علوم تکاملی گشت و با رویکردی عقل‌گرایانه به بسط نظریۀ «تجربۀ» خود رسید، پرداخته‌ایم. طبق رویکرد طبیعت‌گرایانۀ دیویی به انسان، ما با تجربه‌های دینی روبرو هستیم که در فرایند تکاملی، پاسخی به نیازهای اولیۀ انسان بوده و در بستر فرهنگ‌های مختلف در قالب ادیان متفاوتی ظاهر شده‌اند. تجربۀ‌دینی مدنظر دیویی، همان آرزوها و رؤیاهای شخصی انسان است. خدا، آخرت، دین و امور فراطبیعی از این جنس بوده و زادۀ تبادل و سازگاری-های انسان با محیط‌زیست او می‌‌باشند. پس سخنی از عوالم دیگر و جهان‌هایی با سطح‌های مختلف و یا جهان‌هایی موازی که جدیداً بر‌اساس فرضیه‌های علمی مطرح شده نیست. معنویت، دین و اخلاق، همگی طبیعی، تجربی، واقعی و البته با‌ارزش هستند. دیویی انسان را به‌عنوان یک ارگانیزم در بین میلیون‌ها‌ جاندار دیگر و در پیوند و پیوستگی با آن‌ها در‌نظر می‌گیرد و به کاربرد و کارکرد تجربه‌های دینی در زندگی روزمره می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 302 تا 325
نویسنده:
فلورا بیابانی ، محمدجواد صافیان ، شیرین طغیانی ، مینا سادات طباطبایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکان بنیادی‎ترین مفهوم در معماری و شناخت ماهیت مکان از ضروریات امر طراحی معماری است و از‎ آنجا‎که طی دوره مدرن با تغییراتی در فهم معنای مکان مواجهیم و این تغییرات بر طراحی‎های دوران مدرن و پس از آن، تأثیرات عمیق و گاه ناخوشایندی گذارده ‎‎‎به‎شکلی‎که معماری، وظیفه اصلی خود یعنی ساخت مکان زندگی آدمی به‎نحو اصیل و پاسخگویی به وجه سکنی‎گزیدن آدمی را تا حدود زیادی فرو‎‎گذاشته است، لذا در این پژوهش سعی بر آن ‎شده تا با شناخت مفاهیم مکان در یونان باستان(خاستگاه تفکرات غربی بعدی ‎‎‎به‎ویژه تفکر مدرن) تا عصر مدرن و یافتن ریشه‎های تحوّل ماهیت و تطوّر معنای آن، به این پرسش‎ها پاسخ دهیم که مفهوم مکان نزد متفکران باستان و نیز علل تغییر فهم مکان در عصر مدرن چه بوده‎است و این دگرگونی، چه تأثیری بر فهم مکان در معماری عصر مدرن گذارده‎است. از یافته‎های این پژوهش دگرگونی معنایی عظیم مکان در عصر مدرن و جایگزینی آن با مفهوم فضا در معماری مدرن است که حاصل توجه عمده به ویژگی امتداد‎داری مکان، ظهور کار‎کردگرایی در افول مکان به مفهوم سایت و نگاه به مکان به عنوان کالا می‎باشد.
صفحات :
از صفحه 418 تا 449