جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1972
بررسی تطبیقی تربیت دینی از دیدگاه ژان ژاک روسو و شهید مطهری
نویسنده:
مریم احسان فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث ارتباط دین و تربیت از دیرباز مورد توجه بوده است. تربیت دینی با این که ظاهری بسیار روشن دارد، ولی در عین حال از ابهام برخوردار است و بررسی جامع و دقیقی را می طلبد. مسئله مورد مطالعه ما این است که با انجام یک مطالعه بین آراء روسو و شهید مطهری، شباهت ها و تفاوت های موجود را استخراج نموده و از آن یک نتیجه کلی گرفته شود. روشی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته روش تطبیقی است، یعنی نکات مشترک و متضاد موجود در نظرات روسو و مطهری را مورد مقایسه قرار داده ایم. هدف از انجام این تحقیق این است که ببینیم میان یک متفکر غرب و یک متفکر شرق که در دوره های متفاوتی می زیسته اند در مورد تربیت و مخصوصاً تربیت دینی نکات مشترک و متضادی دیده می شود و تا آن جا که می شود سعی شده است پیشنهاداتی از میان نظرات آنان در رابطه با تعلیم و تربیت ارائه دهیم. نتیجه ای که از این تحقیق گرفته ایم این است که مطهری و روسو با این که در دو دوره متفاوت می زیسته اند، در رابطه با انسان و ابعاد و ویژگیهای او و همجنین در مورد راههای خداشناسی نظرات مشترکی دارند، ولی در ارتباط با جایگاه عقل در دین شناسی، مطهری برای عقل، ارزش بالایی قائل است، ولی روسو برای احساسات.
تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باور دینی از دیدگاه ویلیام جیمز و استاد مطهری
نویسنده:
نجم السادات الحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پرسش های مهم پیش روی معرفت شناسان کنونی، تاثیر و یا عدم تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باورهیکی از پرسش های مهم پیش روی معرفت شناسان کنونی، تاثیر و یا عدم تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باورها به طور کلی وباورهای دینی به طور خاص است. در این زمینه معرفت شناسان به دو گروه تقسیم شده اند که گروه اول، تاثیر عوامل غیر معرفتی را نادیده می گیرند و گروه دوم، قائل به تاثیر عوامل غیر معرفتی در کنار عوامل معرفتی هستند. در این زمینه ویلیام جیمز تاثیر هر سه ساحت وجودی را بر انسان می پذیرد و برای اولین بار هفت عامل غیر معرفتی را که دارای تاثیرات مثبت و منفی بر باورهای انسان هستند، ذکر می کند. استاد مطهری نیز یکی از معدود متفکران اسلامی است که این مطلب در آثارشان _هرچند به طور پراکنده_ ذکر شده است. ما در تحقیق حاضر کوشیده ایم تا با ذکر ساحت های وجودی انسان، به ذکر عوامل غیر معرفتی از دیدگاه ویلیام جیمز و استاد مطهری بپردازیم و نظرات ایشان را درباره تعداد این عوامل و نقش مثبت و منفی آن ها بر باور دینی بررسی کنیم.
بررسی آراء ویلیام جیمز در عرصه معرفت شناسی دینی و نقد آن بر مبنای علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
عباس حاج زین العابدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله رهیافت جیمز برای توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور ابتدا تحلیل وی نسبت به چگونگی تکون باور به طور عام و باور دینی بطور خاص ارائه میگردد، آنگاه آموزه اراده معطوف به باور او و نیز آموزه تجربه دینی وی در جهت توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. در آخرین فصل آراء جیمز در این حوزه براساس آراء علامه طباطبایی و استاد مطهری مورد بررسی و نقد قرار میگیرد
رابطه ایمان و عقلانیت از دیدگاه توماس اکونیاس، سورن کی‌یرکگو، ویلیام جیمز، علامه طباطبائی و استاد مرتضی مطهری
نویسنده:
احمد طیبی چوبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق علاوه بر اینکه به طور گذرا به تاریخچه بحث ایمان و عقلانیت در جهان غرب و جهان اسلام پرداخته شد دیدگاه پج تن از متفکران اسلامی و مسیحی نیز تعیین گردید. توماس آکویناس معتقد است که ایمان نوعی علم است لیکن علمی کمتر از معرفت و بالتر از گمان، چرا که متعلق ایمان امری غیر مشهود می‌باشد، پس ایمان بر شواهد ناقص مبتنی است و برای رفع این نقیصه، اراده انسان واسطه می‌شود و عقل را به پذیرش امور وادار می‌کند. سورن کی‌یرکگور معتقد است که معرفت عقلانی، معرفتی عرضی است و توان راه یافتن به ساحت والای "هست بودن"-که ایمان از سنخ آن است -را ندارد، از اینرو لازم است انسان ابتدا به عجز خود واقف شود سپس چشم بسته و با جهش معنوی این امر خلاف عقل را که وجودی به نام "خدا هست " را بپذیرد و با او در ارتباط برقرار کند. نگاه ویلیام جیمز به ایمان مبتنی بر تفسیری است که وی از پراگماتیسم ارائه می‌دهد به این بیان که هر امری که آزمون پذیری در مورد آن ممکن بوده و دارای فائده عملی باشد به میزان این فائده، از ارزش و اعتبار برخوردار است و ایمان هم از این قبیل است .علامه طباطبائی عقل را به معنی ادراک و فهم کامل امور دانسته و برای ایمان جوهری معرفتی قائلند و بر این باورند که بین ایمان و عقلانیت رابطه مستحکمی برقرار است تا جائی که آورده‌اند: "تنها برهان و استدلال است که می‌تواند ایجاد عقیده و ایمان بنماید." استاد مرتضی مطهری نیز معتقدند که معرفت و تسلیم دو رکن ایمان بوده و ضمن گوشزد نمودن به وسعت و عمق امور ایمانی و ماوراءالطبیعی برا این باورند که دشوار بودن راه سبب نمی‌شود که ساحت امور معنوی را از عقلیات مبرا نمائی بلکه باید خود را مجهز نموده و با رعایت احتیاط، در این امور غور نمائیم. و بالاخره در فصل پایانی قرآن کریم بعنوان حکم قرار گرفته و بر اساس آن نظریات مطرح شده را مورد ارزیابی قرار داده‌ام. از مجموع آیات قرآن کریم در این باب استفاده می‌شود که: ایمان مری است اختیاری همراه با معرفت و علم که به حریم دل راه یافته و رفتار و منش آدمی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
تربیت اخلاقی از نظر شهید مطهری و ویلیام جیمز
نویسنده:
نصرتی نصرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عوامل و موثر بر تحولات اساسی در تعلیم و تربیت در قرن حاضر، تاثیر اندیشه های متفکران و مربیان بزرگ و فرآیندهای تربیتی می باشد. اندیشمندان مسلمان در پرتو تعالیم انسان ساز اسلام به موضوع انسان و کمال و سعادت او و راههای وصول به کمال، بسیار پرداخته اند و نظامهایی فکری را برای پاسخگویی به سوالات مربوط به انسان و تربیت او بنا گذارده اند. از دانشمندان معاصری که یادش همواره جاودانه است. شهید آیت الله مرتضی مطهری است. در بین متفکران بزرگ و معاصر جهان غرب نیز، ویلیام جیمز از جمله اندیشمندانی است که نقش عمده ای در تحولات فلسفیو تربیتی جامعه معاصر ایفا نموده است. وی در پایه ریزی یک نظام فلسفی و تربیتی معاصر یعنی مکتب پرگماتیسم نقش اساسی را برعهده داشته است.ضعف پژوهش در حوزه تعلیم و تربیت بویژه در قلمرو ((تربیت اخلاقی))، بی توجهی به اهداف اساسی و بنیادی اختلاق و نقش قابل توجه تربیت اخلاقی در ساماندهی و بهبود وضعیت خشک و بی روح حاکم بر جهان ماشینی امروز، همگی لزوم پرداختن به این تحقیق و مقایسه دیدگاههای مکاتب اسلام بر جهان ماشینی امروزه، همگی لزوم پرداختن به این تحقیق و مقایسه دیگاههای مکاتب اسلام و غرب را ضروری می می نماید. همچنین بحران معنوی و اخلاقی حاکم بر جوامع بشری به خصوص در کشورهای پیشرفته و صنعتی غرب از یک طرف و مشخص نبودن مرزهای تعلیم و تربیت و تربیت اخلاقی و نظامهای تربیت و جوامع اسلامی از طرف دیگر، بحث و بررسی پیرامون اهداف، معیارها و شیوه های تربیت اخلاقی از منظر شهید مطهری و ویلیام جیمز در این پژوهش مشخص تر می سازد.در این پژوهش با طرح سوالاتی نظیر اینکه در دو دیدگاه مزبور ملاک تشخیص حسن و قبح اعمال اخلاقی چیست؟ ماهیت تربیت اخلاقی چگونه؟ اهداف تربیت اخلاقی کدامند؟ ارتباط بین اموزش ارزشها و تربیت اخلاقی به چه صورت است؟ و جامعیت تربیت اخلاقی چگونه است؟ فرضیتی نیز طرح و در طی این بررسی همه آنها به ترتیب زیر بررسی شده است: 1- تشخیص حسن و قبح اعمال و اخلاقی در نظرشهید مطهری با فطرت و عقل است ولی در مکتب جیمز مبتنی بر میل و رغبت است.2- ماهیت تربیت اخلاقی از نظر شهید مطهری، امری متعالی و قدسی است لیکن از دیدگاه جیمز نوعی آموزش سیر و سلوک اجتماعی است.3- اهداف تربیت اخلاقی از منظر شهید مطهری امری پیشینی و ثابت است ولی در نظر جیمز جران تربیت امری متغیر و موقعیت است.4- از نظر شهید مطهری بین آموزش ارزشها و تربیت اخلاقی تفاوتی وجود ندارد ولی در مکتب جیمز بدلیل نسبی بودن ارزشها و مشخص نبودن هدف نهایی، برنامه ریزان و معلمان تربیت نمی دانند فراگیران را به سمت کدام ارزشها هدایت نمایند. 5- تربیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری همه جانبه (مادی و معنوی) است ولی از نظر جیمز تنها دارای دو بعد فردی و اجتماعی است.از دیگر نتایج این تحقیق یافتن وجوه مشترکی بین دو دیدگاه مزبور می باشد. برخی از این آرا مشترک عبارتند از:الف) شهید مطهری ایمان و مذهب را ضامن اجرای اخلاقیات می دانند. جیمز هم احساسات مذهبی در افراد را احساسات واقعی و موثر در رفتار و کردار آنها می داند.ب) موضوع عفت و پاکدامنی و اهمیت اخلاقی جنسی هم در نظام تربیتی شهید مطهری و هم در دیدگاه جیمز جایگاه بالا و والایی دارد. به نظر جیمز حیا و عفت باعث عزیز شدن زن و بالا رفتن نیرو و شجاعت در مرد می شود.ج) به نظر شهید مطهری مسائل اخلاقی و ارزشهای غیر مادی تنها در مکتب توحید و خداپرستی قابل توجیه است. به نظر جیمز هم تنها فلسفه الهی و دینی است که می تواند حقایق جهان نادیدنی و مسائل غیر حسی را ثابت و روشن نماید.د) از نظر شهید مطهری یکی از خاصیتهای عادت این است که با قوی تر شدن عادت در انسان، از دقت و توجه ارادی انسان کاسته می شود. در دیدگاه جیمز هم بنی عادت و آگاهی مغایرت وجود دارد.
توجیه اعتقاد دینی از طریق عقل عملی " از دیدگاه پاسکال، ویلیام جیمز و شهید مطهری"
نویسنده:
علی کبودتبار فیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله ابتدا بطور مفصل به تاریخچه بحث توجیه عقاید دینی (ادله اثبات خدایا خداباوری) در فرهنگ های اسلامی و غربی پرداخته شد، سپس دیدگاه سه تن از متفکران مشهور، یعنی پاسکال، ویلیام جیمز، و استاد مطهری مورد بررسی قرار گرفته است. پاسکال جزء ایمانگرایانی است که معتقد است دل برای خود دلایلی دارد که عقل از درک آن عاجز است. او شرطیه ای راپیشنهاد می کند که در پرتو آن شخص معتقد به گزاره خدا وجود دارد سود بی نهایتی را از آن خود می کند. در ایمانگرایی پاسکال می توان به ضعف هایی از جمله مصلحت اندیشانه بودن ایمان و.... اشاره کرد. تفسیر ویلیام جیمز از اعتقاد دینی بی شک مبتنی بر تفسیر ایشان از پراگماتیسم و مبانی معرفت شناختی آن است. در تجربه گرایی مورد نظر جیمز، حقیقت آن است که دارای فائده عملی باشد و به میزانی که این فائده از اعتبار برخوردار است. اعتقاد دینی هم توجیه پذیر خواهدبود. از طرف دیگر نمی توان از فوائد روان شناختی دینداری صرف نظر کرد. بنابراین حتی اگرخدایی هم نباشد باور به او که سودی بی نهایت دارد معقول به نظر می رسد. اما در نگاه استادمطهری ایمان دارای دو رکن معرفت و تسلیم است که از یک طرف پذیرش یکی بدون دیگری ایمان حقیقی نیست و از طرف دیگر متعلق چنین معرفتی از عینیت برخوردار است. انسان درپرتو عقل، معرفت لازم را نسبت به خداوند و هستی بخش به دست می آورد اما معرفتی که با تسلیم و خضوع همراه نباشد حق نما نخواهد بود. ایشان در طرح مباحث دینی دنباله رو حکمای اسلامی قبل از خود و به ویژه ملاصدرا وعلامه طباطبایی است که بر حسب مرسوم بیشتر مباحثشان پیرامون اثبات وجود خداست، نه معقول نشان دادن باور دینی. استاد مطهری اعتقاد دینی را اموری مطابق فطرت می داند و با بینش قرآنی خود همه انسانها را حق طلب معرفی می کند و نیز نظریه اخلاقی کانت را با تفسیری جدید و با تمسک به برهان فطرت و نظریه پرستش معتبرمی داند. به این ترتیب فلاسفه متأخر اسلامی و به ویژه مطهری به جای توجیه باور دینی و معقول جلوه دادن آن از طریق عقل عملی، بیشتر به دلایل اثبات محوری ترین اعتقاد دینی یعنی وجودخدا از طریق عقل نظری پرداخته اند، اما در میان فلاسفه غربی به ویژه پاسکال و جیمز، عمده مباحث حول محور معقول جلوه دادن باور دینی بوده است، نه اثبات حقانیت وجود خدا.
انسان کامل از دیدگاه مرتضی مطهری و فریدریش نیچه
نویسنده:
جمال الدین شوکوراف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان کامل یکی از مهمترین موضوعات و دغدغه‌های متفکران در هر دوره فکری بوده و هست. اینکه انسان کامل کیست؟ و چه ویژه‌گیهایی را باید دارا باشد و عناصر و مولفه‌های آن از پرسش‌های این پژوهش می‌باشند.
رابطه ایمان و عقلانیت از دیدگاه توماس آکویناس، سورن کی یر کگور، ویلیام جیمز، علامه طباطبائی و استاد مرتضی مطهری
نویسنده:
احمدطیبی چوبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق علاوه بر اینکه به طور گذرا به تاریخچه بحث ایمان و عقلانیت در جهان غرب و جهان اسلام پرداخته شده دیدگاه پنج تن از متفکران اسلامی و مسیحی نیز تعیین گردید. توماس آکویناس معتقد است که ایمان نوعی علم است لیکن علمی کمتر از معرفت و بالاتر از گمان، چرا که متعلق ایمان امری غیر مشهود می باشد، پس ایمان بر شواهد ناقص مبتنی است و برای رفع این نقیصه، اراده انسان واسطه می شود و عقل را به پذیرش امور وادار می کند. سورن کی یرکگور معتقد است که معرفت عقلانی، معرفتی عرضی است و توان راه یافتن به ساحت والای "هست بودن"-که ایمان از سنخ آن است -را ندارد، از اینرو لازم است انسان ابتدا به عجز خود واقف شود سپس چشم بسته و با جهش معنوی این امر خلاف عقل را که وجودی به نام "خدا هست " را بپذیرد و با او ارتباط برقرار کند. نگاه ویلیام جیمز به ایمان مبتنی بر تفسیری است که وی از پراگماتیسم ارائه می دهد به این بیان که هر امری که آزمون پذیری در مورد آن ممکن بوده و دارای فائده عملی باشد به میزان این فائده، از ارزش و اعتبار برخوردار است و ایمان هم از این قبیل است .علامه طباطبائی عقل را به معنی ادراک و فهم کامل امور دانسته و برای ایمان جوهری معرفتی قائلند و بر این باورند که بین ایمان و عقلانیت رابطه مستحکمی برقرار است تا جائی که آورده اند: "تنها برهان و استدلال است که می تواند ایجاد عقیده و ایمان بنماید." استاد مرتضی مطهری نیز معتقدند که معرفت و تسلیم دو رکن ایمان بوده و ضمن گوشزد نمودن به وسعت و عمق امور ایمانی و ماوراءالطبیعی براین باورند که دشوار بودن راه سبب نمی شود که ساحت امور معنوی را از عقلیات مبرا نمائی بلکه باید خود را مجهز نموده و با رعایت احتیاط، در این امور غور نمائیم. و بالاخره در فصل پایانی قرآن کریم بعنوان حکم قرار گرفته و بر اساس آن نظریات مطرح شده را مورد ارزیابی قرار داده ام. از مجموع آیات قرآن کریم در این باب استفاده می شود که: ایمان امری است اختیاری همراه با معرفت و علم که به حریم دل راه یافته و رفتار و منش آدمی را تحت تاثیر قرار می دهد/
تبیین موقعیت گرایی در تربیت اخلاقی پراگماتیسم (با تأکید بر نظرات جان دیویی) و نقد آن بر اساس رئالیسم اسلامی (با تأکید بر نظرات شهید مطهری و استاد مصباح یزدی)
نویسنده:
محمد فروزان فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه موقعیت گرایی دیویی در تربیت اخلاقی، رویکردیست بر اساس مبانی فلسفی- تربیتی و ارزشی مکتب پراگماتیسم که ضعیف بودن تحقیق در این حوزه و نیز نقش چشمگیر تربیت اخلاقی در تغییر وضعیت جهان ماشینی امروز و از آن جایی که تقلید و اقتباس محض در تربیت ارواست و بایستی با سنجش دقیق از تجربیات و اندیشه های دیگران سودجست، ضروری می نماید که با نقد خردمندانه از مؤلفه های مثبت این رویکرد سود جست و آنچه را که ناهمگون با فرهنگ اسلامی ماست، پرهیز نمود. پژوهش حاضر که با توجه به ماهیت موضوع از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد، پس از تبیین مبانی فلسفی- تربیتی موقعیت گرایی پراگماتیسم (با تأکید برنظرات جان دیویی) و بررسی پیامدهای آن در تربیت اخلاقی، در نهایت به نقد مبانی فلسفی موقعیت گرایی بر اساس مبانی فلسفی رئالیسم اسلامی (با تأکید بر نظرات مصباح یزدی و شهید مطهری) پرداخته است. آسیب رساندن به جریان تربیت اخلاقی و نیز نفع و رضایت بخشی در عمل، به عنوان تنها معیار ارزیابی ارزش ها از پیامدهای موقعیت گرایی در تربیت اخلاقی است و نیز رویکرد مذکور به لحاظ مباحثی مانند توجه به تفاوت های فردی و نیازهای کنونی متربی با نزدیک کردن جریان تربیت اخلاقی به زندگی واقعی و نگریستن به کودک به عنوان موجودی فعال دارای نقاط قوت بوده ومی توان از آن ها بهره برد. همچنین بر اساس رئالیسم اسلامی به لحاظ مباحثی مانند حرکت مستمر جهان و فاقد مبدأ و منتها بودن آن، ترسیم سیمای مادی، ناقص و عمل زده از انسان، محدود کردن حیطة معرفت به یک نوع علمی- تجربی، انکار آنچه ورای تجربه است و نسبی دانستن ارزش های اخلاقی انتقاد وارد است. و نیز به لحاظ مباحثی مانند عدم توجه به فراموقعیت به عنوان حقیقتی برتر، نفی غایت گرایی در تربیت اخلاقی، عدم جامعیت تربیت اخلاقی و عدم توجه به آموزش های مذهبی و آموزش ارزش ها در تربیت اخلاقی دارای ضعف و کاستی بوده و باید از آن ها پرهیز نمود.
مقایسه‌ی دیدگاه استاد مطهری و مایکل پترسون درباره‌ی مساله‌ی شر
نویسنده:
زکیه‌ احمدی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«مسأله‌ی شر» که می‌توان آن را یکی از مسائل بسیار مهم و بحث‌انگیز در مباحث کلام جدید و فلسفه دین معاصر دانست، از آنجایی‌که به بنیادی‌ترین اصول ادیان توحیدی – اعم از وجود خداوند و صفات مطلق او مانند قدرت، علم، خیریت و عدالت- حمله می‌برد، متألّهان خداباور را درصدد ارائه‌ی پاسخ برمی‌انگیزد. پژوهش حاضر به تقریر و مقایسه‌ی دیدگاه مایکل پیترسون و شهید مطهری درباره‌ی مسئله‌ی شر اختصاص یافته است. مهم‌ترین پاسخ پیترسون برای رفع مسئله‌ی شر، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر است؛ وی تنها آن دسته از دادباوری‌هایی را که «امکان شر» را برای دستیابی به خیرهای برتر ضروری می‌دانند، قابل پذیرش می‌داند. مهم‌ترین استدلال مطهری، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر می‌باشد؛ وی با تأکید بر اینکه وجود شرور در تحقق خیرهای برتر در جهان مادی ضروری هستند، اذعان می‌نماید که شرور، نقش‌های مثبت زیادی در جهت رشد و تعالی انسان ایجاد می‌نمایند. با مقایسه‌ی دو فیلسوف به این نتیجه می‌رسم که وجوه تشابه آن‌ها در اتخاذ دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر، به عنوان پاسخی مناسب و قابل پذیرش در برابر مسئله‌ی شر می‌باشد، وجوه اختلاف‌شان را نیز می‌توان در نحوه‌ی پذیرش دادباوری مزبور دانست؛ بدین شکل که پیترسون دادباوری‌هایی که مدعی هستند «واقعیّت شر» برای دستیابی به «خیرهای برتر خاص» ضروری می‌باشد را محکوم به شکست می‌داند، اما مطهری در تکمیل‌ دادباوری-های خود به ارائه‌ی مصادیقی از شرور دست می‌زند که ضرورتاً به خیرهای برتر خاصی منتهی می‌شوند. ادعای پیترسون معقولانه است، اما به نظر می‌رسد هر دو پاسخ در پیش‌برد بحث خدا و شر در خور توجه و مهم بوده باشند.
  • تعداد رکورد ها : 1972