جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 510
بررسی زمینه‌های نگارش «کشف اسرار» توسط امام خمینی(ره)؛  چرا حکمی‌زاده «اسرار هزار ساله» را نوشت؟
نویسنده:
فاطمه تفتیان
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
برهان,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
همخوانی یا مباینت نگاه سید عبدالاعلی سبزواری با مکتب تفکیک درباب نسبت فلسفه و نقل
نویسنده:
یاسر سالاری ، مهدی افچنگی
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سیدعبدالأعلی سبزواری از جمله اندیشمندان بزرگ معاصر ، نه تنها شارح حکمت متعالیه که در بسیاری از اصول و مسائل فلسفی منتقد آراء ملاصدراست. موضع انتقادی ایشان نسبت به مسائل متعددی از حکمت متعالیه و تأکید بر استفاده از قرآن و سنت و نیز مقارنت سال های ابتدایی تحصیل ایشان در مشهد با پایه ریزی اندیشه های تفکیک؛ موهم تفکیکی بودن سید سبزواری و در نتیجه عدم توجه لازم به اندیشه های فلسفی و کلامی ایشان شده است. اما، آیا می‌توان سید سبزواری را از پیروان این مکتب دانست؟ پاسخ منفی است. هر چند قول به اشتراک لفظی، اصالت ماهیت، انکار وحدت وجود، و برخی دیگر از مسائل و نیز برخی مواضع وی در جدایی عقل و نقل، سبزواری را به عقاید تفکیکی نزدیک می‌نماید، ولی ایشان در استفاده از نقل و استمداد از عقل در فهم قرآن و سنت روش خاص و متفاوت از آنچه در مکتب تفکیک مطرح می‌شود، دارد. مقاله حاضر، پاسخ به شبهه فوق از طریق بررسی آراء اساتید سبزواری و تحلیل میزان تأثیر‌پذیری از آنها، مقایسه و تحلیل اندیشه‌های سبزواری با آراء متفکران مکتب تفکیک و تفاوت میان آنها در تبیین قرآن و سنت می‌باشد.
بررسی مقایسه ای ارتباط دین و عرفان از دیدگاه امام خمینی (ره) مرحوم میرزا مهدی غروی اصفهانی (ره) رئیس مکتب تفکیک
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه یغمور ؛ استاد راهنما: قاسم کاکایی ؛ استاد مشاور: محمدباقر عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امام خمینی و میرزا مهدی اصفهانی از عالمان تاثیرگذار در عرصه دین می باشند، امام خمینی فقیهی عارف است و در مقابل میرزا مهدی اصفهانی بنیان‌گذار مکتبی با هدف جداسازی عرفان و فلسفه از دین می باشد و ادعای ارائه معارف اصیل اسلامی بدون هرگونه اختلاط با افکار و علوم بشری را دارد، وی فلسفه و عرفان و علوم بشری را در تضاد کامل با دین می‌داند. در این نوشتار ما در هر فصل، آراء تفکیکی وی را در کنار نظرات فلسفی و عرفانی امام خمینی بیان نموده و به مقایسه آنها می‌پردازیم. پس از بیان کلیات و همچنین ارائه روش شناسی، موضوعاتی را از نظرگاه هر یک بیان نموده و ارتباط آنها را با دین بررسی می‌نماییم؛ موضوعات شامل عقل و فلسفه، شهود، فطرت و عرفان و ارتباط هر یک با دین می‌باشد پس از آن به بررسی وحی و گزاره‌های دینی و اصول اعتقادات که شامل توحید، نبوت و معاد است؛ پرداخته می‌شود. امام خمینی عقل را بطور کلی مورد پذیرش قرار می‌دهد، اما میرزای اصفهانی عقل نوری را تنها باعث هدایت و عقل مصطلح حکما را گمراه کننده می‌داند. امام خمینی معتقد است عرفان اسلامی سرچشمه‌ای جز دین و معارف دینی ندارد. در مقابل میرزا مهدی اصفهانی تلاش می‌کند تا جدایی و ضدیت عرفان را بطور کلی با اسلام بیان کند. امام خمینی به اصول اعتقادات نیز نگاهی عارفانه داشته و میرزا مهدی نگاهی تفکیکی دارد.
فهم خدا از منظر ملاصدرا و مکتب تفکیک
نویسنده:
پدیدآور: مهدی آزادپرور ؛ استاد راهنما: حبیب‌الله دانش شهرکی ؛ استاد راهنما: علی اله‌بداشتی ؛ استاد مشاور: احمد عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی فهم از خداوند متعال، از دیدگاه ملاصدرا و علمای مکتب تفکیک می‌پردازد و تلاش دارد تا با معیار قرار دادن آیات و روایات غیر متشابه، نظرات مطرح ‌شده توسط آنان را بررسی و نقد کند. اهمیت شناخت صحیح از خداوند متعال به این سبب است که این شناخت در تمام ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان تأثیرگذار است. از نظر ملاصدرا با اینکه ادراک ذات الهی برای انسان‌ها امکان ندارد، اما برهان‌آوری برای خداوند متعال ممکن است. ملاصدرا در معناشناسی صفات الهی قائل به نظریه اشتراک معنوی است، البته از نظر او نحوه‌ی وجود خارجی این صفات به وسیله عقل قابل درک نیست. از نظر علمای مکتب تفکیک خداوند متعال خود را به بندگان معرفی کرده است و اساس شناخت خداوند متعال همین معرفت است. مشکل اساسی برهان‌های فلسفی این است که آنها گرفتار مفاهیم ذهنی هستند و ما را از خدای واقعی دور می‌کنند. از نظر آنان صفات الهی به صورت مشترک لفظی استعمال می‌شوند. نتیجه حاصل‌ شده از این پژوهش این است که در منابع دینی سه نوع شناخت و معرفت نسبت به خداوند متعال بیان ‌شده است: اولین قسم از معرفت به خداوند متعال، معرفت فطری است و این معرفت مورد قبول ملاصدرا و جریان فکری مکتب تفکیک است. معرفت دوم، معرفت شهودی یا دیدن قلبی است و ملاصدرا و علمای تفکیک در مورد آن سخن گفته‌اند. سومین معرفت، معرفت عقلی یا استدلالی است که در مورد گستره و نحوه‌ی آن میان علمای مکتب تفکیک و ملاصدرا اختلاف وجود دارد و اشکالاتی از سوی علمای مکتب تفکیک به روش استدلالی ارائه ‌شده توسط ملاصدرا و فلاسفه وارد شده است. با مراجعه به آثار روائی ملاصدرا و تبیین آراء او مشخص می-شود که روش استدلالی ملاصدرا استحکام عقلی دارد. در مورد اختلاف موجود در زمینه‌ی فهم صفات الهی در بین علمای مکتب تفکیک و ملاصدرا نیز مشخص می‌شود که ملاصدرا و جریان فکری تفکیک این مطلب را قبول دارند که در بحث شناخت خداوند متعال و صفات الهی نباید به تشبیه یا تعطیل برسیم، اما تبیین ارائه ‌شده توسط علمای مکتب تفکیک در واقع منجر به تعطیل شناخت خداوند متعال می‌شود.
نقد و بررسی مکتب تفکیک با تاکید بر دیدگاه های محمدرضا حکیمی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا بنی اسدی ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مکتب تفکیک، اصطلاحی است که عمر نسبتا کوتاهی دارد.این اصطلاح را نخستین بار محمدرضا حکیمی، برای طرز فکر خاص برخی از اندیشمندان که بیشترآنها از حوزه علمیه مشهد برخاستند به کار برد.اصحاب مکتب تفکیک معتقدند که معارف قرآنی جدید و درمیان معارف بشری بی سابقه اند و از این رو با معارف و اندیشه های بشری هیج شباهتی ندارند.همه آنچه دیدگاه تفکیک برآن اسرار دارد این مطلب است که فلسفه وعرفان کاملا با وحی متناقض است و باید حوزه این معارف را از یکدیگر جدا کرد اصولا نهادن نام تفکیک بر این دیدگاه از همین جا سرچشمه میگیرد.این دیدگاه از طرفی،اساس معارف بشری را با اساس معارف الهی متفاوت میداند ،یعنی معارف بشری را برآمده از علوم مفهومی یا حضوری میداند و اساس علوم و معارف الهی را بر« تذکر »استوار میکند. از طرفی دیگر، سنخیت معارف بشری و الهی را به کلی نفی و آنهارا متناقض و در عرض یکدیگر تصور میکند. در این پژوهش که روش گردآوری اطلاعات،روش کتابخانه ای است و روش بررسی داده ها به شیوه توصیفی-تحلیلی است، به تبیین برخی مبانی مکتب تفکیک و نظرات محمدرضا حکیمی و در نهایت به نقد و بررسی مبانی و نظرات پرداخته شده و با مطرح شدن این مطالب روشن میشود که اختلافات، در تمامی علوم نیز وجود دارد.هیچ علمی را نمیتوان یافت که چنین اختلافاتی نداشته باشد.گذشته از این، آنچه در فلسفه مطرح میشود، شامل اصول کلی عقلی مورد قبول همگان است و ملاصدرا و بوعلی و امثال آنها عباراتی دارند که نشان میدهد پذیرفته اند که در جایی که عقل مطلبی را در نیابد، حق تقدم با وحی است.پس فلسفه تا جایی پیش میرود که با وحی هماهنگ باشد و هرگز بنایش بر این نیست که خود را در قبال وحی قرار دهد.آیا به صرف استناد به چند مورد از گفته های ملاصدرا یا دیگر فلاسفه ی اسلامی میشود بنیان فلسفه را زیر سوال برد؟
مقایسه‌ی نسبت خالق و مخلوق از دیدگاه مکتب تفکیک و حکمت متعالیه (با محوریّت آراء آیه اللّه سیّدجعفر سیّدان و آیه اللّه عبداللّه جوادی آملی)
نویسنده:
پدیدآور: محمد نصری نصرآبادی ؛ استاد راهنما: عبداللّه نصری ؛ استاد مشاور: غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نسبت خالق و مخلوق، مسأله‌ای است که فهم دقیق آن، هستی‌شناسی انسان را به کلّی دگرگون می‌کند. در پاسخ این مسأله ـ فارغ از اختلافاتی که در تقریر هر نظریّه وجود دارد ـ می‌توان سه نظریّه‌ی تباین، سنخیّت و عینیّت را به عنوان مرجع تمامی پاسخ‌های موجود، برشمرد. پیروان مکتب تفکیک و نیز اکثر متکلّمان، قائل به کثرت وجود و موجود و تباین وجودی کثرات، اغلب فلاسفه و حکماء، قائل به وحدت وجود و کثرت موجود و سنخیّت وجودی کثرات و اغلب صوفیّه و عرفاء، قائل به وحدت وجود و موجود و عینیّت وجودی کثرات هستند. هر گروه، دلایل عقلی و نقلی متعدّدی با دو رویکرد ایجابی و سلبی در راستای اثبات نظریّه‌ی خود و ابطال نظریّات رقیب پیش نهاده است که قبول هر یک، لوازم و نتایج ویژه و کاملاً متفاوتی از دیگری دارد. بنابراین می‌توان اتّخاذ موضع در این زمینه را از پربسامدترین باورها و مؤثّرترین آن‌ها در سلسله‌ی باورهای دیگر محسوب نمود. نوشتار حاضر پس از ارائه‌ی روش‌شناسی مکتب تفکیک و حکمت متعالیه در ابتدای دو فصل نخست، به تبیین پاسخ این مسأله با محوریّت آراء آیه‌اللّه سیّدجعفر سیّدان و آیه‌اللّه عبداللّه جوادی آملی به عنوان دو تن از اندیشمندان شاخص این دو سنّت فکری می‌پردازد و ادلّه و سپس لوازم هر یک را بیان می‌کند. در پایان با توجّه به مقایسه‌ی صورت گرفته، نظریّه‌ی وحدت شخصی وجود، تبیینی موجّه‌تر ارزیابی می‌گردد.
بررسی مساله شر از نگاه مکتب تفکیک با تاکید بر آثار میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
پدیدآور: سید شرف الدین محمد حیدریه ؛ استاد راهنما: نعیمه پورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کوشش پیش رو جستجویی است در حد توان و به اختصار که در ابتدا شناختی درباره مساله شرّ ازمنظر فلسفه دین را در معرض دید خوانندگان قرار می دهیم، و در ادامه با واکاوی آثار میرزای اصفهانی به دنبال عرضه منسجمی از آرای وی درباره مساله شرّ خواهیم بود. در این عرضه از دو رویکرد سخن به میان می آید. نخست، و به علت وابستگی میرزای اصفهانی به سنت فلسفه اسلامی، مساله شرّ از منظر فلسفه موضوع سخن است. در فلسفه اسلامی ناهماهنگی وجود شرور با نظریه صدور عالم از خداوند باعث پدید آمدن مساله شرّ شده است. و عدم انگاری شرورمهم ترین پاسخ پذیرفته شده در این سنت است. نشان می دهیم که میرزای اصفهانی پس از طرح مساله شرّ و تبیین و توضیح ضرورت پدید آمدن چنین مساله ای در فلسفه اسلامی، به دلیل عدم جمع بین عدمی دانستن شرور و وجودی بودن آنها؛ تناقض خیر محض بودن خداوند با وجودی دانستن شرور؛ مخالفت با فهم اولیه و عمومی انسانها و نبود ملاک مشخص در تشخیص امر عدمی، چگونه پاسخ عدمی بودن را مورد انتقاد قرار می دهد. رویکرد دوم با طرح مبانی خاص میرزای اصفهانی نمایان می گردد. ابتدا در بحث معرفت - و نشان دادن ناکارآمدی واسطه گری مفاهیم و گزاره ها در کسب آن - در رابطه با علم و عقل و به طور کلی معرفت، دیدگاه بدیع وی را ارائه میکنیم. پس از طرح کلی مباحث معرفت شناسانهِ میرزای اصفهانی پلی به بحث معرفت خداوند زده بیان می داریم که وی معرفت الهی را امری غیر قابل دسترس برای بشر که کسی را در حاصل شدن آن دستی نیست معرفی کرده و تنها راه انحصاری معرفت خداوند را شناخت ارائه شده از جانب خود خداوند می داند. در ادامه دیدگاه میرزای اصفهانی در مورد علم و قدرت الهی و چگونگی تعلق آن به موجودات، فعل و جاعلیت خداوند را مطرح کرده و در تمام این موارد آرای وی را در حد امکان در مقایسه با مباحث مشابه مطرح در فلسفه - چنانکه خود او اینگونه کرده است - قرار داده تفاوت آشکار آنها را به نظاره می نشینیم. بعد از جمع بندی مباحث مطروحه نمایان می گردد که میرزای اصفهانی با بیگانه دانستن ساحت علم و عقل (معرفت) از معلوم و معقول (معروف) و نشانه بودن آن دو بر تنزیه علم الهی از معلوم و قدرت الهی از مقدور و تذکر به رای (مشیت) الهی در پدید آمدن مخلوقات نظریه صدور جهان از خداوند را که بر پایه نظام علی و معلولی استوار است نمی پذیرد. و نتیجه چنان می شود که شرور نیز مانند دیگر موجودات این جهان مخلوق خداوند و اموری وجودی به شمار می روند و نه معلول او تا به معظله ناسازگاری خدای خیر محض و وجود شرور مواجه شویم. در انتها و ذیل عنوان "شرور با شعور" سخن از اظهار عدل، حفظ، تربیت، آزمایش، ازدیاد ایمان، بالا بردن درجات ودیگر چرایی های خلق شرور توسط خداوند به میان خواهد آمد.
نقد و بررسی مخالفت‌‌‌های مکتب تفکیک با ‌‌فلسفه‌ی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یونانی با تمرکز بر ابواب الهدی میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
پدیدآور: عاطفه رنجبر دارستانی ؛ استاد راهنما: مرتضی مزگی نژاد ؛ استاد راهنما: سید محمد فضل هاشمی ؛ استاد مشاور: محمدرضا رضائیان دلوئی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«مکتب تفکیک» یا «مکتب معارف اهل بیت» جریانی فکری است که در میان شیعه دوازده امامی رواج یافته است. حوزه‌ی اصلی فعالیت این جریان خراسان است. بر اساس قول مشهور، مطالبه اصلی این مکتب فکری جدا ساختن فلسفه و عرفان از آموزه‌‌‌های اسلامی است. در این مکتب به طور کلی علوم به بشری و الهی تقسیم می‌شود و منظور از علوم بشری نزد ایشان بیشتر علومی است که از یونان در دوران ترجمه وارد جهان اسلام شد. قید یونانی در عبارت ‌‌فلسفه‌ی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یونانی در تحقیق حاضر نیز ناظر به همین معنا است. مؤسس این مکتب را میرزای اصفهانی (1265-1325 شمسی) دانسته‌‌اند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که نام کامل او محمد مهدی غروی اصفهانی خراسانی است. تمرکز بر آثار میرزا در تعیین چارچوب‌‌‌های مکتب تفکیک اهمیت بسزایی دارد. از میان کتاب‌‌‌های او برای ابواب الهدی جایگاه ویژه‌‌‌ای در شکل‌‌‌گیری مکتب تفکیک قائل شده‌‌اند. اختلاط آموزه‌‌‌های اسلامی با فلسفه و عرفان از نظر میرزا باعث دور شدن از باورهای ناب مذهبی شده است و مانند برخی دیگر ازمتفکرینی که در شرایط زمانی و مکانی مشابه متذکر الزام به رجوع به بنیاد‌‌‌های مذهبی شدند، میرزا در ابواب الهدی پالایش معارف دینی از انحرافات ناشی از پرداختن به فلسفه و عرفان را لازم می‌داند. تمرکز ما در تحقیق حاضر بر این پرسش است که «در کتاب ابواب الهدی چه مؤلفه‌هایی را می‌توان در مخالفت با ‌‌فلسفه‌ی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یونانی یافت؟». در نهایت فرضیه تحقیق تایید می‌شود که «در این اثر علاوه بر مخالفت‌‌‌های سطحی و مربوط به محتوا، می‌توان مخالفت‌هایی را نیز یافت که عمیقا ریشه در نگاه روش‌شناختی و معرفت‌شناختی متفاوت دارد». نقدهای محتوایی میرزا به طور کلی ناظر بر مسائلی چون وحدت وجود، معاد، علم به جزئیات، نفس، قدمت عالم و خطاپذیری روش فلاسفه است. رویکرد معرفت‌شناختی متفاوت میرزا را باید در طرح متفاوتی که مبتنی بر احادیث پیش کشیده است، جستجو نمود؛ رویکردی که به جهت منابع محدود به قرآن و احادیث (شیعه) و به جهت روش مبتنی بر تذکر، مراقبت و در نهایت اشراق نور علم و عقل است.
نقد و بررسی رویکرد انتقادی امام محمد غزالی و مکتب تفکیک نسبت به فلسفه اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: عبداللطیف لطفی ؛ استاد راهنما: سیدزهیر المسیلینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
امام محمد غزالی که در سال‌های 450 هـ ق. - 505 هـ ق. زندگی می‌کرد، کسی بود که فلسفه را به‌خوبی مطالعه نمود و سپس موردنقد قرارداد. طوری که برخی معتقد اند: انتقادات غزالی فلسفه را از شرق جهان اسلام برچید. انتقادات غزالی در بیست مسئله از مسائل فلسفی برجسته‌تر است. غزالی در سه موضوع ازاین بیست مسئله فلاسفه را تکفیر نموده است که عبارت‌اند از انکار معاد جسمانی، قول به قدم عالم و انکار علم خداوند به جزئیات. در دوران معاصر نیز رویکردهای انتقادی نسبت به فلسفه اسلامی موجودند که ازجمله‌ی آنان می‌توان به مکتب تفکیک به ظهور رسیده در جمهوری اسلامی ایران اشاره نمود. این مکتب چنانچه از نامش پیداست، معتقد بر تفکیک میان گزاره‌های وحیانی، فلسفی و عرفانی است؛ اما مکتب تفکیک نیز گزاره‌های فلسفی را همچون غزالی موردانتقاد قرارداده است. هرکدام از دو رویکرد بطور جداگانه از سوی منتقدین بارها مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند؛ اما کاری که ظاهرا تاکنون انجام نشده است، بحث و بررسی تطبیقی و مقایسه‌ی میان دو رویکرد است که هدف پایان‌نامه را تشکیل می‌دهد. امام محمد غزالی و مکتب تفکیک از حیث اینکه هر دو ناقد برخی از مسائل و گزاره‌های فلسفی ارائه‌شده از سوی فلاسفه هستند، باهم مشابه‌اند؛ اما از دید مبنایی تفاوت‌های میان این دو رویکرد دیده می‌شود که ازجمله می‌توان به مواردی مانند قول به تفکیک میان اسلام و عرفان اشاره نمود، طوریکه از سوی مکتب تفکیک مطرح‌شده و مورد تأیید غزالی نیست. دوم: اصل مسئله تفکیک میان گزاره های وحی، فلسفه و عرفان است که از سوی غزالی بدان اشاره‌ی صورت نگرفته است، اما در مکتب تفکیک به‌عنوان مبنای شناختی محوری مطرح هست. پایان‌نامه سعی نموده است تا مسایل خاصی را که دو رویکرد موردانتقاد قراردادند، گردآوری نموده، سپس مورد تحلیل و بررسی قرار دهد، تفاوت‌ها و این‌همانی‌ها میان دو رویکرد را برجسته سازد.
رابطه معاد و معرفت نفس از دیدگاه علامه حسن زاده آملی و نقد آن بر اساس مبانی مکتب تفکیک
نویسنده:
پدیدآور: شهاب گلوی‌زاده رحیم ؛ استاد راهنما: حمید اسکندری ؛ استاد مشاور: ابراهیم نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله به معاد و ارتباط اعمال انسان با مجازات و پاداش اخروی می‌پردازد. می‌دانیم که وحدت عاقل و معقول، تجرد خیال، تکامل برزخی، لذائذ و آلام اخروی، تمثل اعمال، اوصاف دوزخیان و بهشتیان، مسئله شفاعت و نیز تبیین جمع میان معاد جسمانی و روحانی، از جمله مباحثی هستند که باید در قلب اصل معاد بررسی شوند، یعنی همان اصلی که بسیاری از آیات و نیز روایات معصومین (علیهم السلام) به آن اشاره دارد. وانگهی، همه اینها به مسئله محوری معرفت نفس بازمی‌گردند. در اینجا کوشیده‌ایم که نظر حسن زاده آملی (بر اساس دیدگاه ملاصدرا) در این باره را معرفی و تحلیل کنیم و نیز انتقادات پیروان مکتب تفکیک را توضیح داده و به آنها پاسخ دهیم.
  • تعداد رکورد ها : 510