جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336532
پیامدهای خطیئه آدم در سنت تفسیری اسلامی و الهیات مسیحی
نویسنده:
امید عسکری؛ استاد راهنما: محمدتقی انصاری پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع این تحقیق، بررسی و تحلیل پیامدهای خطیئه آدم در سنت تفسیری اسلامی و الاهیات مسیحیت است. در این تحقیق، ما قصد داریم تا با استفاده از منابع معتبر و مطالعات کتابخانه ای، به بررسی عمیق این موضوع بپردازیم. این موضوع شامل بررسی تفاوت ها و تشابه های بین دیدگاه های مختلف در مورد پیامدهای خطیئه آدم در سنت تفسیری اسلامی و الاهیات مسیحیت خواهد بود در سنت اسلامی و الاهیات مسیحیت ، خطیئه آدم و پیامدهای آن یکی از موضوعات مهم و بحث برانگیز است. این موضوع در بسیاری از تفاسیر قرآنی مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق، ما قصد داریم به پیامدهای خطیئه آدم در سنت اسلامی و الاهیات مسیحی بپردازیم در سنت اسلامی، خطیئه آدم اغلب به گناه آدم و حوا در بهشت اشاره دارد که منجر به هبوط انسان و آغاز زندگی او در دنیا شد. این موضوع در قرآن، حدیث، و تفاسیر مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در الاهیات مسیحیت، خطیئه آدم می تواند به معنای گناه اصلی باشد که در برخی از سنت های مسیحیت مورد بررسی قرار می گیرد. این موضوع در فلسفه دین، الاهیات سیستماتیک، و الاهیات مقارن مورد بررسی قرار گرفته است. خطیئه آدم، داستانی در متون دینی است که به نافرمانی اولین انسان‌ها از خداوند اشاره دارد. این داستان در هر دو دین اسلام و مسیحیت وجود دارد، اما جزئیات و تفسیرهای آن در هر دو دین متفاوت است. در مسیحیت، خطیئه آدم یا گناه اصلی، به گناهی اشاره دارد که به عقیده برخی از مسیحیان، به عنوان پیامد گناه آدم و حوا به تمام انسان‌ها منتقل شده است. این گناه باعث می‌شود که انسان‌ها به طور طبیعی گرایش به گناه داشته باشند و نیازمند رستگاری باشند از طرفی خطیئه آدم در الاهیات مسیحی جایگاه بسیار مهمی دارد چون که هم با بحث انسان شناسی مسیحی هم با بحث نجات شناسی مسیحی و هم با بحث مسیح شناسی ارتباط وثیقی دارد از سوی دیگر، در اسلام، گناه آدم و حوا به عنوان گناهی شخصی تلقی می‌شود که تاثیر مستقیمی بر روح و طبیعت بقیه انسان‌ها ندارد. در این دیدگاه، هر انسان برای کنش‌های خود مسئول است و گناهان آدم و حوا بر زندگی او تاثیر نمی‌گذارد. و از طرفی خطیئه آدم در الهیات اسلامی صرفا نوعی بحث اخلاقی است و نوعی عبرت آموزی در التزام به تقوا و خویشتن داری و مقابله با وسوسه شیطان است تبعاتی که در مسیحیت مورد بحث است با تبعات آن در اسلام متفاوت است که در این راستا نظرات متکلمین اسلام اعم از شیعه و سنی ذیل مبحث عصمت و متکلمین مسیحی بررسی می شود. پیامدهای خطیئه آدم ، نقشی کلیدی در الهیات هر دو دین دارد. این پیامدها شامل مواردی مانند هبوط انسان از بهشت، مرگ، شر، و نیاز به رستگاری می‌شوند.
تحلیل دلالت های تربیتی مبنای هستی شناختی سوره نساء
نویسنده:
زهرا نجفی؛ استاد راهنما: حیدر اسماعیل پور؛ استاد مشاور: حسین حافظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در این پژوهش، هدف بررسی و تحلیل دلالت های تربیتی هستی شناختی سوره نساء است. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی-استنتاجی انجام شده است و به بررسی مفهوم قرآنی هستی شناسی سوره نساء می‌پردازد. در این روش تحقیق، مفاهیم و مضامین مورد بررسی در سوره نساء به صورت دقیق و جامع تحلیل و سپس استنتاجات تربیتی از این تحلیل به دست آمده است. منبع اصلی برای بررسی و تحلیل دلالت‌های تربیتی، متن سوره نساء از قرآن کریم است و تمامی آیات و اطلاعات موجود در سوره نساء مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. در تحقیق حاضر که بررسی هستی شناسی سوره نساء را در بر می‌گیرد، از نمونه برابر با کل استفاده شد. به این معنی که تمامی آیات سوره نساء، به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابتدا آیات سوره نساء از قرآن کریم مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفتند. سپس، با استفاده از چارچوب دلالت‌های تربیتی، هستی شناسی، فیش‌هایی از آیات برداشت و دسته‌بندی شدند. بر اساس یافته های پژوهش مبانی هستی شناسی شامل؛ برابری انسان ها در آفرینش ، نعمت های الهی حکیمانه و آگاهانه هستند ، مسئولیّت حقیقی انسان در مقابل خدا ، میان تکوین و آفرینش انسان، و تشریع و احکام الهی هماهنگی است و .. می باشند. اصول هستی شناشی شامل؛ زن و مرد در آفرینش وحدت دارند و هیچکدام از نظر جنسیّت بر دیگری برتری ندارند. ، همه موجودات باید به سبب اعمال خود از جزا و پاداش الهی برخوردار می شوند و ... و روش های دستیابی به اصول و مبانی فوق الاشاره شامل؛ آموزش برابری جنسیتی به دانش اموزان ، آموزش مفهوم عدالت الهی ، تش پذیرش مسئولیت برای انتخاب‌ها و عملکرد دانش آموزان و ... می باشند.
بررسی تطبیقی دانش اهل‌بیت و یاران کبار ایشان از منظر روایات شیعه و مستشرقان
نویسنده:
امیر داوری دولت آبادی؛ استاد راهنما: علیرضا کاوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
بررسی تطبیقی دانش اهل‌بیت و یاران کبار ایشان از منظر روایات شیعه و مستشرقان مفسران شیعه بر پایه آیات و روایات معتقدند اهل‌بیت مرجع علمی مسلمانان پس از پیامبر هستند. ازنظر مفسران شیعه مصداق آشکار اهل ذکر، اهل‌بیت هستند. علاوه بر دانش اهل‌بیت، یاران آن‌ها نیز از دانش بی‌بهره نبودند و با علم و تجربه‌ای که در طول عمرشان کسب کرده بودند و هم‌نشینی با پیامبر اکرم و امام علی علم و دانش خود را به بالاترین حد خود رسانده بودند و از عالم‌ترین افراد محسوب می‌شدند. در این میان دیدگاه مستشرقان نسبت ‌به اهل‌بیت متفاوت است. برخی مستشرقان دیدگاه مثبتی نسبت به اهل‌بیت پیامبر داشته‌اند و برخی دیگر نیز منکر این امر هستند. مستشرقانی که به منابع اصیل اسلامی مراجعه کرده و کتب فرق اسلامی را جست‌وجو کرده‌اند، نسبت به اهل‌بیت اظهار ارادت می‌کنند و عده‌ای نیز دیدگاه منفی نسبت به این خانواده داشته اند. چگونگی برخورد شیعیان با این‌گونه روایات و بررسی نظرات مستشرقان می‌تواند دیدگاهی جامع در ارتباط با الگو گیری از دانش اهل‌بیت و یاران کبار ایشان به ارمغان آورد و مهم‌تر از آن می‌توان به نقش سازنده‌ی اسلام و مربی‌گری اهل‌بیت در تعلیم علوم به یاران خاص ( یاران کبار) و عام خود پی برد. با توجه به جایگاه دانشی که اهل‌بیت و یاران ایشان از آن برخوردار بودند و با توجه به اینکه بحث شیعه پژوهی و مسئله دیدگاه خاورشناسان به اسلام و مسائل دانشی اهل‌بیت همواره مورد توجه بوده است، این پژوهش درصدد است که دیدگاه‌ها و نظرات مفسران شیعه و مستشرقان (خاورشناسان) را در مورد جایگاه علوم و دانش اهل‌بیت و همچنین یاران کبار اهل‌بیت مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و ببیند آیا می‌توان اعتبار و ارزشی که در علم پیامبر و اهل‌بیت وجود دارد را برای یاران کبار ایشان در نظر گرفت یا خیر؟ این پژوهش با گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه‌ای به بررسی تطبیقی دانش اهل‌بیت پیامبر, و یاران کبار ایشان از منظر روایات شیعه و مستشرقان می‌پردازد. در نتیجه ازنظر روایات شیعه، علوم اهل‌بیت از جانب خداوند می‌باشد و اهل‌بیت این علوم را به یاران کبار خود نیز منتقل کرده اند، اما مستشرقان معتقدند که علم تنها می‌تواند از طرق علوم دنیایی به دست آید و به علوم وحیانی اعتقادی ندارند، بنابراین یاران کبار نیز از این دانش برخوردار نبوده‌اند. کلیدواژه: دانش، اهل‌بیت پیامبر، یاران کبار، روایات شیعه، مستشرقان.
بررسی تطبیقی نعمت ها و نقمتهای قیامت در قرآن و اشعار ( بررسی موردی اشعار مولوی)
نویسنده:
مریم ذوقی؛ استاد راهنما: علی غضنفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن کریم کتاب دینی ماست، معانی و مفاهیم آن در طول چهارده قرن از جهات مختلف در حیات فردی و اجتماعی ما تأثیر پنهان و آشکار داشته است، چنانکه امروزه نمی توان جنبه ای از جنبه های گوناگون زندگی مسلمانان را یاد کرد که قرآن مجید و معانی والای آن، به نحوی مستقیم یا غیر مستقیم در آن تأثیر نگذاشته باشد و هر کس در این باره تأملی شایسته کرده باشد و عناد نورزد به درستی تأثیر قرآن در زندگی خویش اقرار می دهد. یکی از بارزترین موارد این تأثیر، سروده های شاعران و نوشته های نویسندگان است. شاعرانی چون رودکی، فردوسی، ناصرخسرو، خاتونی، سنائی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ، جامی و صدها شاعر دیگر و آثار غزالی، عنصرالمعالی زیاری، نصرالله منشی و بسیاری دیگر تأثیر فراوانی از قرآن گرفته اند که بدون فهم آن و تأمل در احادیث درکشان ممکن نیست.
نقد و بررسی آراء قرآنی گوستاو ویل بر اساس منابع موجود
نویسنده:
علی بنویدی ورزنه؛ استاد راهنما: محمد مجید شیخ بهایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
خوانشی تحلیلی از تاریخ تفسیر قرآن کریم از منظر خاورشناسان در دوره میانه (مطالعه موردی تفسیر الکشاف زمخشری)
نویسنده:
لیلا مبشر؛ استاد راهنما: مهدی لطفی؛ استاد مشاور: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این پژوهش درصدد است که در بخش اول پژوهش، یک خوانش تحلیلی از تاریخ تفسیر نزد مستشرقان ارائه دهد و نگاه مستشرقان به این دوره را توصیف و نقد کند. بخش دوم پژوهش، توصیف و نقد مطالعات استشراقی با تمرکز بر روی یک اثر است و تحلیل آرای آنها در مورد تفسیرکشاف زمخشری با هدف نمونه سازی برای رویکردها و تحلیل‌های آنها انجام می‌شود. مسئله پژوهش این است که مستشرقان چرا و چگونه به بررسی دوره میانه تاریخ تفسیر اسلامی پرداخته‌اند و آیا در رویکرد مسلمانان و مستشرقان به این دوره اختلافی وجود دارد یا خیر؟ اگر هست به چه شکلی است و در چه نمودهایی دیده می‌شود؟ پرواضح است که در تبیین این اختلاف رویکردها، مبانی هر یک استخراج شده و چه از جهت روش و چه از جهت محتوا به توصیف و تحلیل پرداخته می‌شود که نتیجه کار این رساله پُر کردن شکاف‌های تاریخ‌نگاری تفسیر قرآن از طریق نقد دیدگاه‌های خاورشناسان است.
یقین وآثار آن در تربیت عرفانی با تاکید بر اندیشه امام خمینی ره
نویسنده:
زینب عسکری مسینان؛ استاد راهنما: محمد مهدی علیمردی؛ استاد مشاور: حنیف نصراللهی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بیان موضوع در تربیت عرفانی یقین به‌عنوان یکی از اصول بنیادین شناخته می‌شود که نقش اساسی در تعمیق ایمان و استواری اخلاقی افراد دارد. فقدان یقین در فرآیند تربیت عرفانی منجر به بروز رفتارهای سطحی، عدم پایبندی به اصول دینی و کاهش تعهدات اخلاقی می‌شود. این مسئله به‌ویژه در دوران معاصر، با توجه به چالش‌های فرهنگی و اجتماعی مختلف، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. امام خمینی (ره)، در آثار خود مانند "چهل حدیث" و "آداب الصلوه"، یقین را به‌عنوان مفهومی محوری و تحول‌ساز در رشد معنوی معرفی کرده‌اند. از این رو، درک دقیق مفهوم یقین و بررسی نقش آن در تربیت دینی، به‌ویژه با تأکید بر اندیشه‌های امام خمینی، اهمیت بسیاری دارد. همچنین در سایر کتب مانند قوت القلوب ابوطالب مکی و آیات وروایات متعدد بینش دهی وآثار مراتب یقین بطور قابل توجهی ذکر شده است. این پژوهش درتلاش است تا رابطه بین یقین ، تربیت عرفانی وتاثیرات عمیق ان برارتقای ارزشهای دینی را بررسی کند. مسئله اصلی این پژوهش بادرنظر گرفتن افزایش رویکردهای رفتاری نامطلوب حتی در قشرمذهبی و عدم رضایت از زندگی ودین گریزیهای روزافزون بویژه در جامعه اسلامی این پرسش است که چگونه یقین می‌تواند به‌عنوان یک نیروی محرک، نقش محوری در تربیت عرفانی ایفا کند وچگونه می‌توان آن را در نظام‌های تربیتی پیاده‌سازی و تقویت کرد. این پژوهش به دنبال آن است تا با تبیین مفهوم یقین و تحلیل جایگاه آن در شکل‌دهی رفتارهای دینی و اخلاقی، زمینه هایی برای تقویت معارف یقینی بمنظور اصلاح دیدگاهها وبه تبع آن اتخاذ رویه رفتاری مطلوب ومتناسب در تربیت عرفانی پیشنهاد کند. در نتیجه، این پژوهش با هدف شناخت دقیق‌تر جایگاه یقین در تربیت عرفانی و بررسی آثار آن در تلاش است تا زمینه های تربیتی مؤثری برای تربیت نسل‌های آینده ارائه دهد بنحوی که بتوانند در مواجهه با چالش‌های روزمره زندگی، به ارزش‌های دینی پایبند باشند و از تزلزل‌های روحی و اعتقادی در امان بمانند. دلایل انتخاب موضوع یقین به‌عنوان نیرویی که شخص را به سوی خداوند و اهداف معنوی هدایت می‌کند و در تصمیم‌گیری‌های فرد و اتخاذ رویه‌های مختلف او در زندگی نقش مهمی دارد، نیازمند مطالعه و تبیین عمیق است تا نقش آن در ایجاد تعهدات دینی و پرورش نسل‌های متعهد روشن گردد. لذااین موضوع به دلیل اهمیت جایگاه یقین درنظام تربیت عرفانی که درمنابع متعدد اسلامی وبویژه درآثارامام خمینی رحمه الله علیه بعنوان یک اصل مهم به آن پرداخته شده است انتخاب گردید
تفسیر ساختاری سوره نساء، روش‌ها و دستاوردها
نویسنده:
مرضیه رئیسی؛ استاد راهنما: شادی نفیسی؛ استاد مشاور: عبدالهادی فقهی زاده، منصور پهلوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تفسیر ساختاری به‌عنوان یکی از گونه‌های روش تفسیر جامع اجتهادی که در آن بر ارتباط شبکه‌وار اجزای سوره اعم از آیات، مفاهیم و موضوعات تأکید می‌شود، در دهه‌های اخیر موردتوجه ویژه مفسران و قرآن‌پژوهان قرارگرفته است. علاوه بر تحولات یک صد سال اخیر در جریان روشنفکری دینی با شعار بازگشت به قرآن و کفایت آن در هدایت، اقبال نسبت بدان را می‌توان از یک سو تقابل با سنت تفسیرنگاری پیشین دانست که آیات غالباً در آن منفک از هم تحلیل می‌شدند و از سوی دیگر آن را پاسخی به شبهات مستشرقان دال بر تحریف و گسیختگی آیات در سور دانست. ازاین‌رو روش مذکور نیازمند واکاوی دقیق علمی از حیث مبانی، روش‌ها و دستاوردها است. از دیگر الزامات علمی پیش روی تئوری مذکور جهت اثبات صحت آن، تطبیق بر مصادیق عینی یعنی سوره‌های قرآن بالأخص سور بزرگ است که ارتباط یابی میان تمامی آیات و عناصر آن با سختی بیشتری همراه بوده و گاه فرد را به تکلف دچار می‌کند. به همین جهت پژوهش پیش‌رو از یک سو به مباحث مبنایی و روشی در تفسیر ساختاری پرداخته و از سوی دیگر مبنا و روش‌های پیشنهادی را بر سوره نساء تطبیق داده تا به تناسب خطی آیات و شبکه حجمی مفاهیم دست یابد و بر اساس شبکه موضوعات آن بتواند دستاوردهایی را در حوزه‌های مختلف تفسیری، لغوی، فقهی، علوم قرآنی، تاریخی، روایی و نیز ترجمه ارائه کند. روش انجام این پژوهش تحلیلی توصیفی برمبنای گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای است که طبیعتاً از ابزار ساختار سوره به‌عنوان معیار اصلی در تحلیل‌های قرآنی و روایی بهره گرفته‌شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مواردی چون «اصالت و هویت سوره»، «تناسب آیات در سور»، «انسجام ساختار در سور» و نیز اعتقاد به «لایه‌بندی فهم در شناسایی ساختار» و جواز «نقش‌آفرینی اطلاعات فرانص همچون روایات و تاریخ در تحلیل ساختار سوره» را می‌توان در زمره مبانی خاص تفسیر ساختاری به‌حسب آورد. همچنین سه روش اصلی تحت عناوین خوانش کل‌گرای سوره، سیاق بندی و محورهای موضوعی قابل ارائه هستند. در تکمیل یافته‌های حاصل از سه روش مذکور از قرائن ویژه درون سور، سایر سور قرآن و همچنین داده‌های برون‌متنی جهت تحلیل دقیق‌تر ساختار بهره گرفته می‌شود. کاربست موارد فوق در سوره نساء رأی را به وجود انسجام در این سوره می‌دهد؛ به‌نحوی‌که می‌توان تناسب آیات و شبکه بودن مفاهیم را در آن به اثبات رساند و سازه منسجم سوره را مبنایی برای حصول دستاوردهای مختلف قرار داد.
بررسی و تحلیل انسان ارزشمند از دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
بهناز طبیبیان؛ استاد راهنما: فروغ رحیم پور؛ استاد راهنما: مجید صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث و نظر پیرامون ارزشمندی انسان از مباحثی است که در آثار اندیشمندان بسیاری از جمله عرفا مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. حکیم ترمذی از عارفان برجسته، انسان را به دلیل آفرینش بر صورت الهی مخلوق ویژه و خاص خداوند و تجلی گر اسما و صفات الهی می داند. او همراهی عقل و معرفت را از ویژگی های انسان شمرده، بر این باور است حتی زمینی ترین ساحت وجودی انسان، حقی دارد که باید ادا شود (ترمذی،1980: 96). مولانا از یک سو معتقد است که انسان به واسطه دارا بودن گوهر دل و جان که گنجینه اسرار حق و تجلی گاه انوار الهی است و به حکم آیاتی نظیر «وَ لَقَد کَرَمنابَنی آدمَ» (اسراء/70) و «إنی جاعِل فی الارضِ خَلیفهً» (بقره/30) مظهر جمیع صفات و أسماء خداوند و خلیفه الله بر روی زمین بوده، در عرصه کائنات، تاج کرامت و ارزشمندی بر سر دارد (مولوی،1382،ج5:ب3574). اما از سوی دیگر انسان ها را به ناس و نسناس تقسیم می‌کند و معتقد است که ناس فقط به انسانی اطلاق می‌شود که به معرفت حق رسیده ( انسان کامل) و نسناس انسانی است که به صورت انسان و به سیرت حیوان است (مولوی،1382،ج4 :762-760). محمود شبستری نیز انسان را نماینده حق و مظهر نام الله که جامع صفات جمال و جلال الهی است می داند ولی بر این باور است که تا نماینده از تعینات خود رها و آزاد نگردد؛ نمایندگی شایسته او نیست (شبستری،1336: 18). از آنجایی که ابن عربی غرض اصلی نگارش آثار خود را آگاه کردن غافلان از آن چه در عین و شخص آدمی نهفته است بیان می کند (ابن عربی، 1426: 12)؛ شایسته و به جاست که علل و عوامل ارزشمندی انسان را از دیدگاه این متفکر بزرگ جهان اسلام نیز مورد کنکاش و جستجو قرار دهیم. برای دستیابی به نظام فکری ابن عربی در حوزه انسان و ارزشمندی آن نخست باید به مبانی فکری او دست یافت. مباحثی نظیر تجلی و وحدت وجود، نفس رحمانی و فیض الهی بنیان‌های عرفان نظری و جهان‌بینی عرفانی او را تشکیل می‌دهند. از اصلی ترین مبانی فکری او در حوزه شناخت انسان، نظریه وحدت وجود است و بر اساس همین مبناست که در فص آدمی بیان می‌کند که انسان دارای صورت الهی است، شریف المنزله، رفیع المرتبه و اکمل موجودات است، هم خلق است و هم حق و در یک کلام، نسخه جامع هستی است (ابن عربی،1946: 521). کرامت و ارجمندی انسان به این علت است که او صاحب امر و مصور به صورت الهی و دارنده نفس ناطقه است. به عقیده ابن عربی انسانیت انسان به مظهریت اوست نه به جسم و جسد وی؛ که از این نظر نه تنها بر دیگر موجودات برتری ندارد، بلکه از اکثر آنها پایین تر است (جهانگیری،512:1359-481). ابن عربی بر این باور است که انسان ها در قوس نزول؛ یعنی از جهت نشئه طبیعی خود، یکسان اند و همگی بر صورت الهی خلق شده اند. او کمال ذاتی و ارزشمندی را مربوط به نوع انسان می داند که به طور تکوینی از جانب حق اعطا شده است و کوشش انسان نقشی در کسب آن ندارد و همه انسانها از جهت نشئه طبیعی برابرند (ابن عربی،347:1388). نظریه آفرینش انسان بر صورت الهی، یکی از مهم ترین ارکان عرفان فلسفی ابن عربی است. اما این عارف بزرگ صرفا به بعد فردی انسان، معطوف نشده است و در بعد اجتماعی انسان نیز ملاک ها و عواملی را برای ارزشمند شمرده شدن انسان، در نظر گرفته است. به عنوان نمونه: در زمینه حقوق سیاسی و اجتماعی به ملاک های انتخاب و گزینش یک حاکم اشاره کرده است. در زمینه حقوق اجتماعی به مسأله عدل و مولفه های اجرای آن یا شیوه اخذ مالیات از مردم با رعایت شأن و جایگاه آنها توجه نموده است و متناسب با آن برای امیری که مسوول اخذ مالیات است صفاتی نظیر قدرت، شجاعت، مورد اعتماد بودن در نظر گرفته و توصیه نموده است که با رعیت به حسن معاشرت و رفاقت تام با حفظ شأن انسانی جهت برقراری عدالت رفتار گردد (ابن عربی، 1402: 98). تفصیل و بررسی این مطالب، در رساله پیش رو مد نظر است. مجموعه مولفه ها و عوامل ارزشمندی انسان از دیدگاه ابن عربی را می توان به این ترتیب در دو دسته نظر و عمل قرار داد: 1. علم و معرفت در حوزه نظر 2. تزکیه و تهذیب نفس در حوزه عمل. در حوزه نظر، برای ابن عربی از میان همه معارف، معرفـت النفس شرافت خاصی دارد تا آنجا که معتقد است معرفت یا غفلت انسان به حقیقت خویشتن است که او را سعید یا شقی می سازد ( قیصری،1375: 643)؛ اما از دیدگاه وی این معرفت نباید صرفاً محدود به حیطه ذهنی و نظری بماند؛ بلکه باید علمی باشد که عین عمل است. ابن عربی علوم را به دو دسته اکتسابی و غیراکتسابی تقسیم می کند. ابزار علم اکتسابی را عقل می داند؛ اما معتقد است عقل مصون از خطا و اشتباه نیست (ابن عربی، بی تا، ج1: 126). وی جایگاه معرفت غیراکتسابی را قلب می داند و بر این باور است که علوم غیراکتسابی جامع است و معلم و معطی آن خداست؛ بنابراین مصون از خطا و اشتباه است. یکی از سوالاتی که در این حیطه چالش برانگیز می شود این است که در نگاه ابن عربی علم به طور مطلق در ارزشمندی انسان مؤثر است یا شرایط و ضوابطی نظیر معلم، متعلم، نوع علم وامثال آن تعیین کننده ارزشمندی آن است؟ در حیطه عمل اموری همچون تزکیه و تهذیب نفس، عمل صالح و .... موجب ارزشمندی می‌شوند اما در اینجا گاه نگرشی دوگانه در سخن ابن عربی به چشم می‌خورد. به عنوان مثال در مورد تزکیه نفس از یک سو از نظر ابن عربی موضوع تزکیه و تهذیب، نفس است و نفس در این مسیر باید مشقات، دشواری‌ها و آلام روحی و جسمی فراوانی را تحمل نماید. از سوی دیگر از نظر وی نفس همه انسانها (بی هیچ تفاوتی) چون به صورت الهی آفریده شده اند، شریف و ارجمند است (همان، ج154:3) و بر همین اساس او حتی به شرافت نفس اهل دوزخ نیز قائل بوده، بر این باور است که ارزش و اعتبار نفس، امری ذاتی است و به اموری مانند تحمل مشقات و آلام روحی که اموری عارضیند، وابسته نیست (همان،ج56:8). اکنون سوالی که مطرح است این است که آیا عرضی بودن این امور به معنای نفی هویت ارزشی آنها و نادیده گرفتن جایگاهشان در تزکیه و تهذیب نخواهد بود؟ و اساس
ارزیابی دیدگاه مستشرقان درباره جانشینی امام علی علیه السلام (ویلفرد مادولونک به عنوان نمونه)
نویسنده:
انور ناجح هنین المجتومی؛ استاد راهنما: قاسم رزاقی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در عصر کنونی، پژوهشگران غیر مسلمان زیادی که به آنان مستشرق گفته می‌شود، پدیدار شده‌اند که با تکیه بر روش‌های رایج در سرزمین خودشان کتاب‌هایی درباره اسلام و مسلمانان تألیف کرده‌اند بدون این‌که آن روش‌های مورد استفاده در کتاب‌هایشان را بیان کنند، اما کسی که کتاب‌های آنان را می‌خواند و دنبال می‌کند، متوجه می‌شود که آن‌ها تحت تأثیر محیط‌هایی که در آن بزرگ شده‌اند، رویکردهای متعددی را دنبال کرده‌اند. آنها در ارزیابی‌هایی که از اسلام و شخصیت‌های اسلامی ارائه داده‌اند به سه گروه موافق، مخالف و منصف تقسیم شده‌اند. از جمله شخصیت-های اسلامی که این مستشرقان به آن‌ها پرداخته‌اند، امام علی علیه السلام پسر عموی پیامبر (ص) و همسر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. آنان به موضوع خلافت و مهمترین رویدادهایی که خلافت ایشان به همراه داشت از جمله جنگ با ناکثین، قاسطین و مارقین، یا به عبارت دیگر جنگ جمل، صفین و فتنه خوارج پرداخته‌اند. پژوهشگران مسلمان در ارزیابی خود از این مستشرقان نظرات مختلفی دارند. برخی از این پژوهشگران به تلاش‌های علمی آنان را در غنی سازی کتابخانه‌های غربی و عربی و إحیاء میراث عربی و اسلامی اذعان داشته‌اند، در حالی که برخی دیگر آنها را به دسیسه و تلاش برای تحریف دین و تاریخ اسلام متهم کرده‌اند. با توجه به آن‌چه گذشت، این پژوهش که از مقدمه، سه فصل و نتایج تشکیل شده است به بررسی آراء مستشرقان درباره خلافت امام علی علیه السلام و رویدادهای زمان خلافت آن حضرت می‌پردازد، اما از آنجا که از بین مستشرقان ویلفرد مادلونگ به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است، بیشتر تمرکز این پژوهش بر آراء او قرار گرفته است. لذا در طول این پژوهش آراء آن‌ها را ذکر خواهیم نمود و در صورت ایجاب، به آن‌ها پاسخ می‌دهیم. همچنین در این پژوهش سعی شده به این سؤال اصلی پاسخ داده شود: ارزیابی نظرات مستشرقان، خصوصا ویلفرد مادولونگ درباره خلافت امام علی علیه السلام چیست؟ این پژوهش از روش استقرایی و توصیفی تحلیلی استفاده کرده است و کوشیده مطالب مربوط به خلافت امام علی علیه السلام را استقراء نماید، سپس آن‌ها را از لحاظ تاریخی دسته‌بندی و تحلیل کند. مهمترین نتایج به دست آمده عبارتند از اینکه آراء برخی از مستشرقان درباره امام علی علیه السلام با انصاف همراه است. برخی دیگر از آنان اتفاق نظر داشتند که امام علی علیه السلام در اداره دولت ناموفق بوده و این عدم موفقیت ایشان را ناشی از عدم انعطاف سیاسی ایشان دانسته‌اند. بیشتر پژوهش‌های تخصصی مستشرقان در زمینه خلافت امام علی (ع) چون بر اساس مفاهیم و اصول اشتباه بنا شده بود، جفا و ستم به امام علی علیه السلام است و علت این اشتباهات اصولی آنان پیشینه و عقاید فکری ناشی از عدم اطلاع از وقایع تاریخی و تکیه بر شبهات مطرح شده در منابع اسلامی است. همچنین مشخص شد که ویلفرد مادلونک پژوهشگری است که با انصاف و عدالت بیشتری به خلافت امام علی علیه السلام پرداخته است، زیرا او با تفصیل و روشنگری به این موضوع پرداخته است که مستشرقان کمی چنین عمل کرده‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 336532