جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4235
فلسفه سیاسی علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: حسن امهز استاد راهنما: رضا آذریان استاد مشاور: مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت بالایی که فلسفه سیاسی در سطح نظری و عملی از آن برخوردار است بر کسی پوشیده نیست، و این اهمیت نزد نظریه پردازان اسلام سیاسی که معتقد به لزوم و حتمیت حکومت الهی و حاکمیت اسلام در جامعه بشری می باشند، بیشتر هم می شود. لیکن این مسأله در جهان عرب در طول قرن گذشته با انتقادهای سنگین و وحشتناکی در زمینه ها و ابعاد مختلف مواجه شده است تا اینکه سرانجام بُرد با کسانی بود که منطقاً موضوع امکان حاکمیت خداوند متعال بر انسان ها همچنین امکان حاکمیت دین اشکال گرفته بودند. پژوهش پیشرو، از آن جهت که به این موضوع و به ارائه ی دیدگاه متناسبی که به امکان این حاکمیت می پردازد، اهمیت دارد. این پایان نامه روش تحلیلی در چارچوب اندیشه حکیم و اندیشمند معاصر ـ علامه طباطبایی (قدس سره الشریف) ـ را در پیش گرفته است. در این تحقیق توانستیم به مبدأ حاکمیت از نظر این فیلسوف بزرگ و میزان ضرورت آن و سپس بر ضرورت حکومت الهی به معنای صحیح آن و پیامدهای مترتب بر آن پی ببریم. همچنین توانسته ایم اندیشه ی علامه طباطبایی درباره مبانی اساسی و ضروری حکومت اسلامی را استخراج نمائیم.
بررسی آداب شریعت از دیدگاه علامه طباطبایی و مولانا (با تاکید بر تفسیرالمیزان و مثنوی معنوی)
نویسنده:
پدیدآور: بهنام اسمعیل پور استاد راهنما: اشرف میکاییلی استاد مشاور: بهمن زاهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همان‌طور که می‌دانیم مولوی آمیزه ای است از دو آموزه متفاوت در عین حال به هم شبیه که یکی شریعت و دیگری طریقت است. استادان او در حوزه شریعت پدرش و محقق ترمذی و استاد و در واقع مراد او در حوزه طریقت شمس تبریزی است البته شایان ذکر است که پدرش و محقق ترمذی نیز اندک گرایشی به صوفیه داشته اند لذا مولوی هم با شریعت انس گرفته است و هم پا در مراحل طریقت گذاشته و بر همین اساس است که بسیاری در مورد مولوی گفته اند که در نگاه او برای رسیدن به کمال راهی جز طریقت نداریم و بیان کرده اند که این هیچ گاه به منزله فدا کردن شریعت در برابر طریقت نبوده است بلکه مولوی معتقد بوده است برای رسیدن به حقیقت که کمال محض است باید جاده طریقت را در پرتو شریعت پیمود و این دو لازم و ملزوم .همند مولانا در جای جای دفتر خود بر چنین نظری صحه گذاشته است و التزام شریعت و طریقت را تکرار کرده است با این وجود مواردی دیده میشود که یکی را بر دیگری ترجیح داده است و کار ما در این تحقیق این است با نگاهی دقیق تر این مساله را واکاوی کنیم و از لحاظ علمی بررسی کنیم که در عمل چگونه بوده است و بسامد دیدگاه او را در مثنوی و آثار علامه طباطبایی با کمک گرفتن از دیگر منابع معتبر و دیگر آثار او به اجمال مشخص سازیم و بررسی کنیم آیا چنین نظری در تمام مثنوی جاری است یا نه و بدینوسیله ارتباط شریعت و طریقت را در دیدگاه مولانا علامه طباطبایی بیشتر بشناسیم. لذا در این تحقیق نگارنده نیز بر آن است تا گوشه‌هایی از شریعت را که عمدتاً مغفول مانده است، بیان کند و شریعت در بیان مولانا و طباطبایی بسنجد. برای دسترسی به چنین مهمی نیاز است تا ابتدا مشخص شود که منظور از شریعت در لغت اصطلاح بزرگان دین و عرفان - با تمام ویژگی‌ها و تعاریف چیست و چه کسانی یا چه چیزهایی محدوده شریعت را مشخص می‌کنند. بدین وسیله تعریفی برای شریعت به‌دست می‌آوریم و با توجه به آن تحقیق را آغاز می‌کنیم تا حدود بررسی در مثنوی برای ادامه کار مشخص باشد.
بررسی تطبیقی دیدگاه هایدگر و علامه طباطبایی در باب معرفت
نویسنده:
پدیدآور: حسام یزدی استاد راهنما: علی فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت چیست؟ و چه مبنا و بنیادی معرفت را امکان‌پذیر ساخته است؟ علامه طباطبایی و مارتین هایدگر با آنکه در دو سنت فلسفی متفاوت می‌زیستند لکن هردو با تبیینی هستی‌شناسانه به این پرسش پاسخ داده‌ و حقیقت و بنیاد معرفت را به نحوه‌ای «حضور» بر‌گردانده‌اند. علامه طباطبایی با نظریه «بازگشت علم حصولی به علم حضوری» خود نشان می‌دهد که هرعلم حصولی مجاز و اعتباری اضطراری است که به‌پشتوان? یک علم حضوری پیدا شده است. هایدگر نیز معتقد است معرفت نظری اولین مواجهه آدمی با عالَم نیست و پیش از آن، دازاین به‌واسطه در-جهان-هستنش یک نوع فهم حضوری و شناخت عملی از عالَم دارد که معرفت نظری انشقاق و انعکاسی از این فهم حضوری او است. بنابراین هر دو فیلسوف با وجود تفاوت در مبانی، قائلند معرفت نظری مبتنی بر معرفتی حضوری است.در این پایان‌نامه، در یک فصل، با بیانی نسبتاً نو دیدگاه علامه طباطبایی در باب «علم به مادیات»، «ملاک تقسیم علم به حصولی و حضوری»، «چگونگی پیدایش معقولات اولیه و معقولات ثانیه» و «کیفیت مجاز بودن علم حصولی» تقریر شده و در نهایت «هستی» به‌عنوان بنیاد هرگونه معرفت معرفی می‌شود. در ادامه، در فصلی دیگر، دیدگاه هایدگر با تبیین «سوبژکتیویسم به‌عنوان ریش? معضل معرفت»، «هویت وجودی دازاین به‌عنوان در-جهان-هستن» و «معرفت به‌عنوان شیوه‌ای از در-جهان-هستن» شرح و بسط داده ‌شده و مشخص می‌شود که معرفت نظری در-جهان-هستنی نظری است که انشقاق‌یافت? از در-جهان-هستنِ عملی دازاین است. سپس با توجه به مسئله حقیقت از منظر هایدگر روشن می‌شود که «هستی» بنیاد نهایی حقیقت ومعرفت است. در فصل پایانی، با بررسی تطبیقی و مقارنه‌ای میان وجوه مختلف دیدگاه این دو فیلسوف همچون «طرح مسئله معرفت و مسئله هستی»، «اگزیستانس دازاین و وجود بالقوه انسان» و «پروا و عقل»، تلاش می‌شود با یافت نقاط همگرایی و واگرایی درتحلیل آنها، شناختی تازه‌ و جامع از اید? «معرفت به‌مثابه حضور هستی» به‌دست آید.
مطالعه تطبیقی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی و ژان ژاک روسو
نویسنده:
پدیدآور: شادی نادی؛ استاد راهنما: اکبر رهنما؛ استاد مشاور: اکبر رهنما
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تربیت دارای ابعاد و گونه‌های مختلفی است که توجه به همه گونه‌ها در تربیت انسان، امری است که گریزی از آن نمی‌باشد. از میان گونه‌های تربیت، تربیت اجتماعی دارای اهمیت زیادی می‌باشد چرا که انسان موجودی است اجتماعی و باید خود را برای ‌این نهاد آماده کند. برخی از ‌اندیشمندان دینی بر‌آنند که بنای زندگی انسان، برپایه زندگی اجتماعی شکل گرفته است و این امر در فطرت و ذات او به امانت قرار داده شده و به علت نیاز او نمی‌توان انسان را از آن دور کرد. این نظر به خلاف برخی دیگر از ‌اندیشمندان است که قایلند، پیدایش جامعه و نیز تن‌دادن انسان به زندگی اجتماعی محصول تکامل طبیعی و تاریخی اوست. (طباطبایی، 1360) اخلاق و تربیت اجتماعی در عصر حاضر از بنیادی‌ترین موضوعات بشریست که همواره مورد توجه اندیشمندان و صاحبنظران مختلف در اقصا نقاط جهان بوده است. تربیت اجتماعی یکی از اصلی ترین و مهمترین مباحثی است که در جوامع امروزی مطرح است. تربیت به عنوان نیاز امروز و دیروز بشر درگذر زمان به شکل های مختلفی اعمال شده اند. از جمله تربیت جسمانی، اخلاقی، روانی و بحثی که در اینجا ما به دنبال آن هستیم یعنی تربیت اجتماعی. دلایل اهمیت تربیت اجتماعی برای افراد ولزوم به کارگیری این نوع تربیت توسط مدارس و خانواده ها. از این رو با بررسی مبانی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی که بیشتر بر مبنای تقرب انسان به سوی خدا می‌باشد، و دیدگاه طبیعت‌گرایانه روسو روشن می شود، که عمده هدف آن ها جامعه پذیر کردن افراد می باشد. یکی از بهترین آثار تربیت اجتماعی، تحقق مهمترین آرمان اندیشمندان و متفکران یعنی تشکیل جامعه سالم ‌نام برده شده است. در بستر جامعه رشد یافته است که می‌توان افرادی سالم و صالح ساخت و‌ این امر با جامعه‌گریزی به ‌دست نمی‌آید و این خود نشان از اهمیت و ضرورت بسیار بالای تحقیق و تفحص در این زمینه را روشن میسازد. (امیدی و همکاران؛1396). تمامی روابط نسل‌ آینده یک جامعه، متاثر از تربیتی است که در عصر حاضر حاکم بر جامعه است. اگر جامعه‌ای ظالم بوده و تعدی و خیانت در آن جامعه رواج داشته باشد، همین صفت‌ها را می‌توان در نسل‌های بعدی ‌ایشان دید و اگر جامعه‌ای راه رستگاری را بپیماید، نسلی که در آن زندگی می‌کند در زمانی‌که خود حاکم بر سرنوشت خویش شود همین راه را می‌پیماید؛ چرا که فواید زندگی همراه با عدالت را چشیده است.در تربیت اجتماعی، فرد از خود‌محوری گذشته و با خروج از سلطه‌ مدار فردی، هر دو مدار را مورد توجه قرار می‌دهد؛ یعنی هم برای اجتماع ارزش قایل است و هم برای خویشتن خویش و بیهوده هیچ‌کدام را فدای دیگری نمی‌کند. در بستر جامعه هست که صلاح خویش را بهتر می‌شناسد و با مقایسه خود با دیگر افرادی که در‌ این اجتماع هستند می‌تواند مطلوب را بشناسد و آن‌چه به‌عنوان انسان از او خواسته می‌شود را درک کند. فرد با تربیت اجتماعی می‌تواند در جامعه به‌درستی انتخاب کند و از آسیب‌های اجتماعی که ممکن است با حضور فرد در اجتماع پدید بیاید، خود را دور کند. همزیستی درست اجتماعی و زیستن آسوده در کنار هم با داشتن آرامش و امنیت‌خاطر یکی دیگر از فوایدی است که در‌ این تربیت عاید انسان می‌شود.
پیامد ها وچالشهای کار معلمی مبتنی بر معرفت قلبی برگرفته از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: نجمه اصغرزاده استاد راهنما: علیرضا محمودنیا استاد مشاور: سشیشسیشسی شسیشسیشسی استاد مشاور: اکبر صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی(ره) با بررسی آیات معرفت نفس در قرآن کریم علاوه بر تعریف فلسفی از نفس، آن را موجودی معتدل و ساده دانسته که تقوا و فجور بر اساس آن نسبت پیدا می‌کند. علامه به تناسب، در مباحث علمی فلسفی خود به بحث های مرتبط با فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته است. نظرات ایشان با توجه به رویکرد فلسفی و توجه ویژه به حکمت متعالیه و تکمیل آن، بستر مناسبی برای طرح ریزی یک نظام جامع تربیتی برآمده از فلسفه اسلامی است. خصوصیات کم نظیر و گاهی هم منحصردبه فرد ایشان، از جمله اشراف بر مباحث فلسفه اسلامی و ارائه نظرات مبتکرانه از طرفی و آشنایی با فلسفه غرب و مبانی آن از سوی دیگر، می تواند از دلایل اقبال عموم فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی به ایشان باشد. ازاین رو، پرداختن به آرای این اندیشمند فرزانه، گامی به سوی نظام تعلیم و تربیت اسلامی می باشد. در این پژوهش سعی شده است با بیان دیدگاه علامه طباطبائی درباره فلسفه آموزش و پرورش، بعد نگرشی آن و استلزامات تربیتی آن در آموزش و پرورش، با نقل قول مستقیم و گاهی هم با برداشت های محتاطانه از تفسیر شریف المیزان، به طور اجمالی نظام تربیتی اسلامی بر اساس دیدگاه ایشان ترسیم شود. به عنوان پرسش اصلی این پژوهش،می توان این سوال را مطرح کرد: کار معلمی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) به چه چالش هایی روبه رو است؟ در این جستار سعی شده است با بهره مندی از روش تحلیل داده ها، با رویکردی کیفی، که مبتنی بر گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای است، به سوال این پژوهش پاسخ داده شود.هدف از نگارش مقاله حاضر ارایه دیدگاه صحیح از علامه طباطبایی (ره) در باره معرفت قلبی و چالش های پیش روی معلمان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد تربیت زمانی می تواند موفق شود که به پیدایی برخی صفات رفتاری مطلوب در یادگیرنده منجر شود و از آنجا که در تربیت اسلامی رسیدن به توحید و پرورش انسان خداپرست هدف غایی مطرح شده ، مییتوان اذعان کرد که نقش اسوه ای مربی یا معلم جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد.
بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با تاکید بر اندیشه های علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: مطهره اسمعیل زاده آرائی استاد راهنما: حکیمه السادات شریف زاده استاد مشاور: حجت صفارحیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از موضوعات اساسی در تربیت انسان ها تربیت جنبه اخلاقی انسان است زیرا در نظام دینی ما تربیت به معنای احیای هویت دینی و طی کردن مسیر کمال و سعادت اوست و بعد اخلاقی تربیت از همه ی ابعاد مهم تر می باشد. سعادت و رستگاری همه انسان‌ها در گرو تزکیه و تذهیب نفس است و در قرآن کریم هم بدان تاکید شده‌است و به‌همین دلیل هم هدف بعثت پیامبران قرار گرفته‌است . هدف از این تحقیق بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با بهره گیری از اندیشه های علامه طباطبایی (ره )می باشد. روش پژوهش به جهت ماهیت کیفی است و از روش توصیفی تحلیلی استفاده گردیده است . یافته های تحقیق حاکی از آن است که از جمله مهم‌ترین مباحث فلسفه اخلاق رابطه دین و اخلاق می‌باشد .در دیدگاه علامه طباطبایی می‌توانیم به نوعی استقلال دین و اخلاق را نتیجه بگیریم به این معنا که درعین استقلال بین اخلاق و دین تعامل سازنده وجود دارد. علامه مهم‌ترین نوع تعامل بین دین و اخلاق را استکمال اخلاق توسط دین و دستیابی به اخلاق توحیدی می‌دانند زیرا قوانین جامعه تنها در صورتی به سرانجام می‌رسند که در چارچوب اخلاق کریمه باشند و اخلاق کریمه هم با ایمان به توحید محقق می‌گردد. شکل‌گیری هر عمل اختیاری نیازمند شناخت و انگیزه و انجام عمل در انسان مبتنی می‌باشند و در نتیجه مراحل تربیت اخلاقی موثر در شکل گیری هویت دینی که شامل شناخت، شکوفایی میل و انگیزه و درنهایت اراده انجام عمل است با مولفه های هویت دینی که شامل مولفه های شناختی، عاطفی ،فرهنگی و اجتماعی وآسیب پذیری هویت دینی است ، در ارتباط می باشند.
استعاره مفهومی خدا با تاکید بر اراء امام محمد غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: وحید جعفری نوش آباد استاد راهنما: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ارسطو اولین کسی است که به طور رسمی درباره استعاره بحث کرده است. در قرن 20 لیکاف و جانسون از نخستین افرادی بودند که نظریه جدید در مسئله استعاره مطرح کردند ارسطو در تعریف استعاره چنین می آورد" تشبیه با حذف توضیحات به صورت استعاره ظاهر می گردد"( ارسطو 1398). اما تعاریف دیگری هم مطرح شده است. به تعبیر بلک "قاعده الف به عنوان ب را داریم و در واقع الف را به جای ب می نشانیم و تمامی احکام الف را احکام ب می شناسیم"(black1993). در دیدگاه کلاسیک استعاره ها محدود به زبان وتحت عنوان بلاغت مطرح می شد.اما در نگاه جدید به عنوان یک فرایند شناختی است که با ذهن بشر پیوند خورده است. بحث از چیستی خدا از جمله مباحثی است که تاریخ بشر را به خود مشغول ساخته است. ویژگی هایی برای خدا در ادیان ابراهیمی مطرح می شوند که مهمترین آنها قادر مطلق بودن، عالم مطلق بودن، حی محض بودن است. اما ویژگی دیگری نقش مهم دارد، غیب بودن خداوند است .خدا بازیگر اصلی غیب است . دو متفکر که در دو فضای متفاوت دغدغه شرح عقاید دینی و هدایت دیگران را داشته‌اند، درباره امر پیچیده خدا به ایضاح مفهومی پرداخته اند و استعاره هایی را درباره خدا به کار برده اند.. ازجمله استعاره هایی که امام محمد غزالی استفاده می کند، عبارتند از پادشاه، فرمانده، مقنن، نورو... .هرکدام از این استعاره ها از مبانی و نظریات کلامی یا فلسفی یا اخلاقی متفاوتی بیرون می ایند.. علامه طباطبایی نیز از استعاره هایی مثل معلم، نور، داور، مقنن، نجار و محبوب و محب(معشوق و عاشق) استفاده کرده است. این دو نه تنها در ابتدا و انتهای مسیر وجوه اشتراک و اختلاف هایی دارند بلکه استعاره های به کار رفته توسط ان دو لوازم خاصی را خواهد داشت
تأثیر مرگ‌اندیشی بر معناداری زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: سکینه برقبانی استاد راهنما: محمد رضا ارشادی نیا استاد مشاور: احمد رزم خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معناداری زندگی از موضوعات مهمی است که ذهن بشر را به خود مشغول نموده، بشر به دنبال این است که چه عواملی باعث معناداری زندگی می‌شود. یکی از این عوامل معناداری زندگی اندیشه در باب مرگ است. این پژوهش با روش همبستگی مفهومی به رابطه‌ی معناداری زندگی و مرگ‌اندیشی از دیدگاه علامه طباطبایی که ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند، می‌پردازد. معمولاً معناداری زندگی به سه معنای هدف، ارزش و کارکرد به کار می‌رود. در این نوشتار دیدگاه علامه طباطبایی از جهت کارکرد تبیین می‌گردد و ارتباط معناداری با مرگ‌اندیشی از این زاویه مورد بررسی قرار می‌گیرد. ایشان بر اساس اعتقاد به مبدأ و معاد، مرگ‌اندیشی را عامل مهمی در معناداری زندگی انسان می‌داند.که زندگی انسان را معنادار می‌سازد و انگیزه و شوق انجام عمل صالح و اجرای قوانین الهی را در وی ایجاد می‌کند.‌ مرگ‌اندیشی بر تمام رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تأثیر می‌گذارد. چون تمام اعمال انسان در جهت رسیدن به هدف نهایی زندگی‌اش معنا پیدا می‌کند و چنین زندگی معناداری از کارکردهای بسیاری در حوزه‌های ارتباطی انسان با خود، دیگران، عالم طبیعت و خداوند برخوردار است.
نقش باورهای کلامی در معنویت با تاکید بر آراء علامه محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی یارمحمدی استاد راهنما: عباس ایزدپناه استاد راهنما: سید احمدرضا شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر دستگاه معنوی، بر مجموعه‌ای از نظام‌های توصیفی و تجویزی ازجمله باورهای کلامی مبتنی است. پژوهش حاضر با روش گردآوری کتابخانه‌ای و شیوه اندیشه‌ورزی توصیفی، تحلیلی و استنتاجی و رویکردی ایجابی در تلاش است تا باورهای کلامی معطوف به معنویت را استخراج و معنویت مطلوب مبتنی بر آنان را با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی تبیین کند. نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که معنویت نوعی وضعیتی وجودی در انسان و حاصل باور، توجه و ارتباط با بُعد فرامادی انسان و جهان است. در اندیشه علامه طباطبایی معنویت مطلوب فراورده‌ای مبتنی بر اصالت عالم معنا و مدارج باطنی انسان است که به‌مثابه کمالی انسانی و معطوف به قرب الهی، با حرکت جوهری وجود انسان را متعین می‌سازد. این پدیده هویتی متطور و مشکک، مبتنی بر دین، ملازم با عدالت، عقلانیت و اخلاق محور دارد. منبع معنا به‌مثابه بنیان معنویت، هویتی متشخص و شخص‌وار دارد که در عین فرا‌بودگی، درون‌بوده و واجد صفاتی نظیر طهارت و قدسیت، شایستگی عبادت و خیر محض است. تشخص و شخص‌وارگی در کنار شایستگی عبادت، بستر پرستش و ارتباطی از جنس من-تو را فراهم می‌کند. فرا‌‌بودگی، مانع زمینی شدن معنویت و درون‌بودگی، عامل نزدیکی و پیوند با سالک معنوی است و قدسیت منبع معنا، در کل دستگاه معنوی تسری می‌یابد. این پژوهش مدعی است که دین خصوصا در دستگاه فکری علامه طباطبایی برای وصول به معنویت، لازم، کافی و نیاز به آن همیشگی است. راهنمای معنوی واجد صفاتی نظیر جامعیت علمی، راهبری باطنی، عصمت، رأفت و مهربانی و در یک‌کلام انسان کامل است. معنویت مطلوب به‌مثابه امتداد سیر معنوی در قالب معاد و تجسم اعمال -و نه تناسخ- محقق می‌شود. باور به معاد، فصل ممیز معنویت دینی و مدرن است و ضمانت اجرایی لازم برای پایبندی به مناسک معنوی را فراهم می‌آورد.
واکاوی مسئله ی شرور با تکیه بر رویکرد علامه طباطبایی در المیزان و مولوی در مثنوی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا رمضانی کیوانی استاد راهنما: علی حسن بیگی استاد مشاور: محمدرضا قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مسائلی که در طول تاریخ، همواره مورد توجه گروه‌های مختلف بوده است، بازنگاری تعاریف شر، تشریح اصل شرور و تعیین راه حل برای رفع شبهات مرتبط با آن می‌باشد. شبهات پیرامون مسئله شر، به زمان و مکان و آئین خاصی محدود نمی‌شود و به جهت ارتباط و نقش این موضوع در تفکر اعتقادی، پرداختن به آن در همه ی ادوار ضرورت می‌یابد. یکی از تقریرهای رایج آن اینست که یا خدا می‌خواهد شرور را نابود کند و نمی‌تواند، یا می‌تواند و نمی‌خواهد، یا نه می‌خواهد و نه می‌تواند، یا هم می‌خواهد و هم می‌تواند؛ اگر او می‌خواهد و نمی‌تواند پس عاجز است ولی این با اوصاف خداوند مطابق نیست، اگر او می‌تواند و نمی‌خواهد پس بخیل است که این نیز با خداوند سازگار نیست، اگر او هم می‌خواهد و هم می‌تواند که تنها فرض متناسب با خداست، در این صورت شرور از چه منبعی سرچشمه می‌گیرند و چرا او آنها را از بین نمی‌برد؟ سوالات پیرامون مسئله ی شرور، گاه منجر به انکار وجود خداوند، گاه منجر به انکار قدرت مطلق و علم مطلق و خیرخواهی مطلق خداوند و گاه منجر به شکل‌گیری باور به ثنویت خالق، شده است. منکران معتقدند چون نمیتوان پاسخ شایسته ای بر آن پرسش‌ها یافت، این مسئله، دلیل محکمی بر ضعف مدعای خداباوران مبنی بر رحمت و قدرت مطلق خدا است. از آنجا که مسئله ی شرور، تنها استدلال ملحدان علیه خداست؛ پاسداری از باور به خداوند یکتای قادر مطلق و عالم مطلق و خیرخواه مطلق ایجاب می‌کند تا در مسیر پاسخگویی به اشکالات آسیب زننده به نظام دینی قدم برداشته و از آسیب هایی مانند دوری جامعه از اصل خداباوری و یکتا پرستی که نهایتا منجر به شیوع ناهنجاری های اجتماعی و ارتکاب جرم و ایجاد ناامنی می‌شود، پیشگیری کنیم. هدف از پژوهش پیش رو، حل معمای شر با توجه به دیدگاه مفسر و فیلسوف بزرگ علامه طباطبایی و عارف نامدار حوزه ی ادبیات تعلیمی، مولوی است؛ بدین منظور با در نظر گرفتن " تبیان لکل شئ " بودن قرآن، به قیاس رویکرد فکری علامه طباطبایی و مولوی در برخورد با مسئله ی شر پرداخته می‌شود. نحوه ی ورود هر دو فرد به این چالش، پرداختن به بحث هستی شناختی و الهیاتی است و هر دو به عدمی بودن و نسبی بودن شر باور دارند. در این بررسی، به سبب نظری بودن موضوع، به صورت توصیفی ـ تحلیلی به پردازش محتوای کیفی مطالب گردآوری شده، توجه می‌شود. در این پژوهش، به ترتیب به شرح اصل مسئله ی شر، بیان ناسازگاریهای موجود، راه حل ها و پاسخهای دگرگون ارائه شده توسط اندیشمندان، تحلیل و نقد راهکارهای اراِئه شده، تبیین مبانی و رویکرد علامه طباطبایی نسبت به شرور، تبیین مبانی و رویکرد مولوی نسبت به شرور، تطبیق یابی رویکرد علامه طباطبایی و مولوی با آیات متناظر به بحث و در نهایت، با دقت در انسجام متن و پیوستگی محتوا، به کشف وجوه تشابه و تمایز و قیاس بین رویکرد علامه طباطبایی و مولوی پیرامون مسئله ی شرور خواهیم پرداخت تا هدف پژوهش که تبیین رهیافتی برای حل معمای شر می‌باشد، محقق گردد. ان شاء الله تعالی.
  • تعداد رکورد ها : 4235