جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336531
مکتب گفتگوی ادیان از ماهاتما گاندی تا سامی ویو کاناندا
نویسنده:
محدثه سهراب زهی اصل؛ استاد راهنما: خلیل حکیمی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درجهان چندفرهنگی و چنددینی امروز ،گفتوگوی ادیان به عنوان راهکاری اساسی برای کاهش تنش های مذهبی و تقویت صلح نقش جهانی مطرح شده است. در این میان دو چهره برجسته هندی مهاتما گاندی و سامی ویوکاناندا، با رویکردهای متمایز اما تأثیر گذار، نقش مهمی در شکل گیری گفتمان گفتگوی ادیان ایفا کرده اند. گاندی با تکیه بر اصول "آهیمسا" (عدم خشونت) و ساته اگرا (پایداری در حقیقت)، گفتوگوی ادیان را در بستری اجتماعی-سیاسی و با هدف وحدت عملی پیروان ادیان مختلف دنبال کرد. از سوی دیگر ویوکاناندا با رویکردی فلسفی عرفانی و با تأکید بر وحدت متعالی ادیان در چارچوب ،و دانتا در پارلمان ادیان شیکاگو (1893) و دیگر محافل بین المللی به ترویج دیالوگ میان ادیان پرداخت. با وجود مطالعات متعدد درباره اندیشه های هر یک از این دو متفکر تحلیل تطبیقی نظام مند میان دیدگاههای گاندی و ویوکاناندا زمینه گفتوگوی ادیان و تأثیر آنها بر شکل گیری مکتب گفتوگوی ادیان معاصر ، کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این پژوهش میکوشد با بررسی مقایسهای آراء این دو اندیشمند خلا موجود در ادبیات پژوهش را پر کند و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا میتوان با تلفیق اندیشههای گاندی و ویوکاناندا، الگویی جامع برای گفتوگوی ادیان در جهان امروز ارائه داد؟
مفهوم و تصور خدا در اندیشه ملاصدرا، مولوی و سهراب سپهری
نویسنده:
زهرا کنعانی هرندی؛ استاد راهنما: اسماعیل زارعی حاجی آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان‌نامه به بررسی مفهوم و تصور خدا در اندیشه سه متفکر برجسته، ملاصدرا، مولوی و سهراب سپهری می‌پردازد. این پژوهش با بررسی دیدگاه‌های کلامی، فلسفی و روانشناختی مرتبط با مفهوم خدا، به تحلیل و مقایسه نظرات این سه اندیشمند در باب شناخت خداوند، صفات الهی و تجلیات او در هستی می‌پردازد. هدف از این تحقیق، ارائه درکی جامع از چگونگی شکل‌گیری تصور خدا در اندیشه این متفکران و تأثیر آن بر جهان‌بینی و آثار آن‌ها است. این پژوهش نشان می‌دهد که چگونه هر یک از این اندیشمندان با رویکردی متفاوت، به تبیین و تفسیر مفهوم خداوند پرداخته‌اند. همچنین، به بررسی نقش باورهای دینی و اعمال مذهبی در شکل‌گیری هویت فردی، بهزیستی و رفتار انسان در ارتباط با خدا می‌پردازد. بررسی‌ها نقش تجربیات دینی، دعا و مراقبه را در سلامت روان و انعطاف‌پذیری عاطفی مورد تاکید قرار می‌دهند.
تحلیل و تبیین منت در آیه 164 ال عمران از دیدگاه مفسران
نویسنده:
راضیه کشانی؛ استاد راهنما: مهرناز گلی؛ استاد مشاور: علیرضا حیدری نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بیان مسئله قرآن کریم، به عنوان والاترین منبع الهام‌بخش مسلمانان و کتاب هدایت آسمانی، سرشار از مفاهیمی است که تبیین دقیق، علمی و جامع آن‌ها برای شکل‌گیری نگرش و رفتار صحیح فردی و اجتماعی، ضرورت دارد. یکی از این مفاهیم کلیدی، واژه «منت» است که در آیه 164 سوره آل عمران مورد تأکید قرار گرفته است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ...» در این آیه، خداوند، بعثت پیامبر اکرم (ص) را نعمتی عظیم و مصداقی از «منت» الهی بر مؤمنان معرفی می‌کند؛ اما نکته مهم و چالش‌برانگیز در فهم این آیه، معنای دقیق واژه «منت» و کاربرد خاص آن در نسبت با خداوند متعال است. در ادبیات عربی و فارسی، واژه «منت» معمولاً با مفاهیمی چون نعمت‌بخشی همراه با بزرگ‌نمایی، سرزنش، تحقیر و حتی طلبکار بودن به کار می‌رود و اغلب دارای بار معنایی منفی است. به گونه‌ای که اگر انسانی پس از اعطای نعمتی، به گیرنده آن منت بگذارد، این عمل نکوهیده تلقی می‌شود. اما زمانی که همین واژه به خداوند نسبت داده می‌شود، روشن است که بار منفی آن منتفی است و صرفاً به معنای عنایت خاص، لطف بی‌کران و نعمتی بی‌بدیل به بندگان است. با این حال، این تفاوت معنایی، پرسش‌های مهمی را در حوزه تفسیر و علوم قرآن مطرح می‌سازد: آیا واژه «منت» در همه کاربردهای قرآنی از همین خلوص معنایی برخوردار است؟ چگونه می‌توان مرز معنای الهی و انسانی «منت» را از یکدیگر تفکیک کرد؟ آیا مفسران مختلف، این واژه را به یک شکل تفسیر کرده‌اند یا میان دیدگاه‌های آنان اختلاف وجود دارد؟ مطالعه تفاسیر کهن و معاصر نشان می‌دهد که مفسران در تبیین معنای «منت» در این آیه، به ظرافت‌های لغوی، سیاق آیه و تفاوت کاربرد انسانی و الهی توجه کرده‌اند. برخی آن را به معنای «نعمت عظیم» و برخی دیگر به معنای «تفضّل خالص و بی‌منت» و برخی نیز به نوعی «بزرگی نعمت و لطف بی‌بدیل» دانسته‌اند که تنها از خداوند صادر می‌شود و هیچ شباهتی به منت‌گذاری‌های انسانی ندارد. این تفاوت تفسیری، نه‌تنها ابعاد لغوی و ادبی دارد، بلکه در ساحت‌های اخلاقی و تربیتی نیز آثار گسترده‌ای بر جای می‌گذارد؛ چراکه فهم درست معنای «منت» در نسبت انسان با خدا و در مناسبات اجتماعی انسان‌ها، می‌تواند الگویی کاربردی برای رفتار مؤمنان باشد. در عین حال، با وجود اهمیت موضوع، به نظر می‌رسد که تاکنون پژوهشی مستقل و جامع که به‌طور اختصاصی به بررسی و تحلیل معنای «منت» در آیه 164 سوره آل عمران، با رویکرد تفسیری، لغوی و تربیتی پرداخته باشد، کمتر انجام شده است و اغلب پژوهش‌ها به صورت پراکنده و در حواشی تفاسیر یا ذیل مباحث اخلاقی مطرح گردیده‌اند. بنابراین، تحقیق حاضر با بهره‌گیری از منابع تفسیری معتبر شیعه و سنی، متون لغوی اصیل و بررسی آثار تربیتی و اخلاقی این واژه، می‌کوشد ضمن واکاوی عمیق معنای «منت» در این آیه، زمینه‌ای نوین برای فهم دقیق‌تر پیام قرآن کریم و غنای مطالعات علوم قرآنی فراهم آورد.
نقش مؤلفه‌های معنویت اسلامی در ایجاد و تقویت احساس فقر و نیاز به خدا از منظر قرآن کریم
نویسنده:
خدیجه ضیایی؛ استاد راهنما: محمود کاویانی؛ استاد مشاور: طاهره ماهروزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معنویت، عنصر اساسی دین و حلقه ارتباطی انسان با خدا، یعنی «تقرب الی الله» است. این نوع ارتباطِ ملکوتی و باطنی که بر مبنای اصالت روح، شریعت، فطرت و عالم غیب استوار است، در قالب باور به خدا، عشق و محبت، تسلیم‌پذیری محض، بندگی و اطاعت از دستورات الهی و دوری از پلیدی‌ها در انسان شکل گرفته، اولاً نیاز اساسی بشر که ارتباط عمیق او با خداوند است را هدف غایی خود می داند و ثانیاً بر پایه آموزه‌های قرآن کریم و برنامه دعوت انبیاء و اولیاء، به رشد ابعاد وجودی انسان می‌پردازد. یکی از دلایل برقراری ارتباط انسان با خدا، دریافت این نکته است که پروردگارش غنی مطلق است و انسان در فقر مطلق به سر می‌برد و نیازمند رحمت حق‌تعالی است. انسان با ابراز فقر به درگاه خداوند، مشمول فیض و رحمت خاص الهی و عنایت ویژه پروردگار می‌شود؛ لذا این نوشتار با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به آیات الهی و روایات معصومان ,در پی استخراج مولفه‌های معنویت اسلامی است که به انسان در برقراری ارتباطی صحیح و عمیق با خداوند متعال و همچنین تقویت احساس نیاز و فقر به درگاه او، که غنی مطلق است، یاری رساند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مولفه‌های معنویت اسلامی را می‌توان در سه حیطه شناختی، گرایشی-عاطفی و رفتاری استخراج کرد. در حیطه شناختی و نظام خداباوری، خداشناسی،خودشناسی، راهنماشناسی، هستی‌شناسی و معادشناسی موجب ایجاد و تقویت احساس فقر عمیق انسان به غنی مطلق عالم می‌شود. در حیطه گرایشی، ارتباط میان انسان و خداوند که ناشی از عشق و محبت الهی، در قالب دعا و مناجات و اطاعت بی چون و چرا از اوامر الهی است، در ایجاد و تقویت احساس فقر و نیاز به خدا منشأ اثر است. نهایتاً، در حیطه رفتاری، پذیرش محض عبودیت بنده و ربوبیت خداوند و تثبیت و تحکیم این دو، به تقوای الهی و قرب الی الله می‌انجامد. نتیجه هر آنچه بیان شد، آن است که بینش، گرایش و کنش انسان تحت تأثیر مؤلفه‌های معنویت اسلامی رنگ و بوی معنوی به خود گرفته و انسان معنوی، عبودیت و نیازمندی خود را به معنای واقعی درک نموده و به هدف نهایی و سعادت جاودانه و هم‌جواری با عظمت حضرت حق نائل می آید.
بررسی دیدگاه مفسران در مورد ظلم منسوب به سه پیامبر بزرگ خداوند در قرآن حضرت آدم (ع) و حضرت موسی (ع) و حضرت یونس (ع)
نویسنده:
فائزه ذاکری امین؛ استاد راهنما: الهه هادیان رسنانی؛ استاد مشاور: حسن اصغر پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آنجا که به طور تقریبی همه ی ما مسلمانان بر عصمت پیامبران معتقدیم و مسئله ی عصمت داشتن پیامبران را یکی از اصول پیام آوران خداوند می دانیم که به دور از گناه و معصیت پیامبران مسئله ایست که خداوند در وجود آنها قرار داده است،اما موضوعاتی که در قرآن کریم در رابطه با نحوه ی عملکرد و زندگی پیامبران خداوند وجود دارد ،اختلافاتی را در ذهن انسان درباره ی عصمت ایشان به ارمغان می آورد که آدمی را به تحقیق و پژوهش فرا می خواند تا بتواند ادله ای در جهت عصمت پیامبران در ذهن بشریت بیش از پیش ثبت نماید. در میان این آیات،آیاتی وجود داردکه واژه ی "ظلم" و غفران آن را درباره ی سه پیامبر بزرگ خداوند یعنی حضرت آدم علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام و حضرت یونس علیه السلام مطرح می کند که دشواری و پیچیدگی بسیاری در رفع تشابه برای مفسران قرآن ایجاد کرده است و به نظر می رسد بسیاری از مفسران و مترجمان قرآن کریم، از عهده ی تفسیر و ترجمه صحیح این آیات بر نیامده اند و نتیجه ی مطلوبی برای اثبات عصمت این سه پیامبر بزرگوار به دست نیامده است. در این پژوهش سعی داریم تا با بررسی تفاسیر و ترجمه های گوناگونی که در راستای این موضوع موردنظر در رابطه با سه پیامبر بزرگ خداوند مطرح است، به دقیق ترین تفسیر و ترجمه که معنا و مفهوم دقیق را همراه با حفظ مقام و منزلت سه پیامبر بزرگ الهی است، دست یابیم تا چالش ها و نقدهای تفاسیر و ترجمه ها را براساس تفسیر درست این آیات واکاوی کنیم و به نتیجه قطعی درباره ی عصمت این سه پیامبر بزرگ خدا برسیم.برای پژوهش مورد نظر از جریانات تفسیری نظیر تفاسیر اهل حدیث مانند:(ابن ابی حاتم،تفسیر القرآن العظیم،تفسیر مأثور اهل سنت، قرن چهارم،سال نشر:1419ق)،(تفسیر فی ظلال القرآن سیدقطب(ترجمه فارسی)،تفسیر اجتماعی قرآن قرن چهاردهم،سال نشر1387ش)تفاسیر اشاعره مانند: (تفسیر القرآن العظیم "تفسیر ابن کثیر" تفسیر قرآن با قرآن)،(الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن"تفسیر ثعالبی" تالیف ابو زید عبدالرحمن)تفاسیر معتزله مانند(الکشاف اثر محمود بن عمر زمخشری،تفسیر ادبی قرآن)و تفاسیر کلامی شیعه امامیه مانند:( مجمع البیان فی تفسیر القرآن اثر فضل بن حسن طبرسی(م548ق) ،(الکاشف اثر محمد جواد مغنیه "م1400ق")و(مکارم شیرازی،ناصر و همکاران،تفسیر نمونه،تفسیر اجتهادی و اجتماعی جامع،قرن پانزدهم ،سال نشر:1380ش) و....مورد استفاده قرار می گیرد و برای کامیابی در این پژوهش با بررسی واژگان قرآنی و تفاسیر مربوط به موضوع مورد نظرهمراه با استخراج معانی آن و مفهوم اصلی لغت، تفاسیر گوناگون دیگر را بررسی می نماییم.
عقل و دین ازدیدگاه فارابی و پروکلوس
نویسنده:
معصومه کرمی؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: رضا سلیمان حشمت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فارابی فیلسوفی مسلمان و عقل گراست. وی شش معنای عقل را مطرح کرده است. عقل عرفی، عقل متکلمان، نظری، عملی و پنجمین عقل، عقلی است که درآن چهار عقل بالقوه، بالملکه، بالفعل و مستفاد را مطرح کرده است. تلاش فارابی درعقل و نسبتی که میان عقل و سیاست، انسان، سعادت برقرار می سازد معطوف به معنای پنجم ازعقل است. و عقل ششم عقل فعال است. انسان با عبوراز عقل بالقوه می تواند به مراحل بالاتر عقل برسد. فارابی انسانی که واجد عقل بالفعل شود را انسان الهی می نامد. ومعرفت کامل موجب دست یافتن به سعادت است. فارابی میان دین وفلسفه تعارضی نمی بیند ومعتقد است میان آنها سازگاری است چراکه هردو امر واحدی را می گویند فلسفه حقیقت آن امررا می گوید ودین آن حقیقت را نشان می دهد. پروکلوس فیلسوفی نوافلاطونی است که معتقد به سه گانه بازگشت، صدور، بقاء است. هرچیزی ازعلت صادر می شود واقانیم پایین تر معلول اقانیم بالاتر خود هستند. اقانیم مراتب متکثر جهان هستند که ازاحد به عنوان واحد محض و بالاترین اقنوم صادر می شوند و به تدریج بسط می یابند.
بررسی تطبیقی گفتمان حجاب در اسلام و یهودیت در عصر جدید
نویسنده:
زهرا ذاکررضوی؛ استاد راهنما: منصور معتمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حجاب در معنای کلی و عام خود در همه ادیان ابراهیمی حائز اهمیت است. مسأله حجاب به طور خاصبه معنای پوشش ظاهری بانوان از مباحث مشترک مطرح شده در ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام است و شواهد متعددی در کتب مقدس اعم از عهد عتیق یا تنخ (شامل تورات، کتاب انبیاء و مکتوبات مقدس)، تلمود، عهد جدید، قرآن کریم و راه و روش پیروان اولیه برای آن وجود دارد. تنها تفاوتی که مسأله حجاب در همه ادیان ابراهیمی دارد حدود حجاب و گاهی فلسفه آن است. پژوهش حاضر ضمن بررسی اجمالی پیشینه تاریخی حجاب در ادیان یهودیت و اسلام در صدد بررسی تطبیقی آن به عنوان یک مسأله در دوران حاضر و همچنین مواجهه مسلمانان و یهودیان با جهان جدید و مدرنیته و چگونگی برخورد آن‌ها با مسأله حجاب می‌باشد که از آن به گفتمان حجاب تعبیر می‌‌شود. دین یهودیت از قدیمی‌ترین ادیان صاحب شریعت محسوب می‌شود و در تعالیم آن از موضوع حجاب یاد شده است. در تورات و نیز در کتب انبیاء عباراتی وجود دارد که رواج استفاده از حجاب سر و اندام و حتی صورت با روبند یا برقع را نشان می‌دهد. زنان طی سالیان طولانی در یهودیت از جایگاه خوبی برخوردار نبودند و اختیاری در زمینه تصمیم‌گیری درمورد بسیاری از مسائل از جمله پوشش خود را نداشتند و طبق نظر ویل دورانت، یهودیان وجود آنان را فقط به دلیل تأمین منبع تولید سربازان جنگ‌جو تحمل می‌کردند.(دورانت،1374،ص149) عصر روشنگری در تاریخ فلسفه غرب و همچنین یهودیت در میانه سده هفدهم آغاز شد و انقلاب‌های عظیمی در دانش و فلسفه به وجود آورد. اهداف روشنفکران در این دوره آزادی، پیشرفت و مدارا بود. در این میان زنان نیز برای رسیدن به حقوق خود و ارتقای جایگاهشان در جامعه تلاش‌هایی کردند. رعایت حجاب در اسلام نیز مورد تأکید قرار دارد و حجاب زن در برابر مردان بیگانه جزء ضروریات و واجبات دین است. آیات حجاب که در طول ده سال حکومت اسلامی پیامبر در مدینه نازل شد، در ابتدا خطاب به زنان پیامبر بود و سپس شامل همه مسلمانان گشت.حدود حجاب در اسلام در روایاتی برشمرده شده است و بنابر تعالیم قرآن، کلیه فرق اسلامی به ضروری بودن حجاب و در مورد حدود آن (پوشش همه بدن به جز دست‌ها تا مچ و صورت) هم‌نظراند. در دین اسلام فلسفه و چرایی آن با صراحت بیشتری مورد توجه قرار گرفته و مواردی مانند حفظ شخصیت زن از طمع بیماردلان به عنوان منشأ این حکم ذکر شده است. زنان تا صدها سال پیش از انقلاب مشروطه در وضعیت زیردستانه قرار داشتند؛ حالتی که نه می‌توانستند آن را تغییر دهند و نه امیدی داشتند که بتوانند حقوق خود را دریافت کنند. آن‌ها حتی اجازه نداشتند کنار همسر خود در ملأ عام قدم بزنند چه رسد به اینکه همسرشان را خود انتخاب کنند یا برای رسیدن به انتخاب‌های دیگر تصمیم بگیرند. در زمان انقلاب مشروطه و مواجهه با جهان جدید بود که زمینه بروز تغییرات گسترده در ایران رقم خورد و این انقلاب را می‌توان «آغاز» یک رنسانس تاریخی برای زنان ایرانی دانست. این پژوهش بعد از نگارش کلی پیشینه حجاب در یهودیت و اسلام، در پی بررسی عصر جدید و عوامل اجتماعی مرتبط با گفتمان حجاب در این زمان خواهد بود. عصر جدید به‌معنای برخورد با مدرنیته و تجدد که در اروپا حدوداً از نیمه قرن هفدهم و قرن هجدهم و همچنین در اسلام و ایران از حدود سال‌ 1280‌ و نزدیک به انقلاب مشروطه آغاز می‌شود. یهودیان که از جهان قرون وسطایی گتو به زندگی روشنفکرانه قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم وارد گشتند با این تحولات روبه‌رو شدند. همچنین ما در این پژوهش قصد داریم به بازنگری برخی آثار موزس مندلسون(1729-1786) و نحمان کروحمال(1785-1840) بپردازیم. دو الهی‌دان بزرگ عصر جدید که سنت‌گرایان، آن‌ها را بانی اصلی نهضت اصلاح‌گرایی می‌دانستند و دیگران را از خواندن آثارشان منع می‌کردند. مندلسون در سرآغاز این دوره انتقالی فرهنگی قرار داشت و زندگی و آثار وی برجهت‌گیری آن تأثیر بسیاری نهاد. او یک یهودی راست‌کیش بود که به جزئیات آداب آن جماعت اهمیت می‌داد. به طور مثال در ایام عزای عمومی در تقویم یهودی، موی سر و صورت خود را اصلاح نمی‌کرد و همسرش مانند زنان یهودی پس از ازدواج موی سر خود را می‌پوشاند؛ با این حال ایشان تغییر در آداب و شعائر یهودیت را برای بروز جنبش اصلاح‌گرایی لازم می‌دانست. در قرن نوزدهم طی جریاناتی در جامعه یهود اشورین، (Schwerin؛ شمال آلمان، شرق هامبورگ، کنار دریاچه اشورینر) دو تلقی مختلف از هلاخا به وجود آمد که مندلسون و حاخام‌های منتقد نماد آن بودند و آن یکی از اصلی‌ترین علل تقسیم جامعه یهود اروپا به دو گروه متفاوت بود. عده‌ای از یهودیان مانند اصلاح‌گرایان درپی تغییر سنت‌های گذشته و هماهنگ‌سازی با عصر جدید بودند و بیشتر رهبران راست‌کیشی موضع محافظه‌کارانه داشتند و از تقدس سنت دفاع می‌کردند. واضح است در چنین شرایطی مسائل و احکام مختلف از جمله حجاب مورد بازبینی قرار گیرد و موافقان و مخالفان خود را داشته باشد. کروحمال نیز به فلسفه تاریخ توجه داشت و اهمیت او در سودمندی اندیشه‌هایش و بُعد تاریخی‌ای بود که بخش زیادی از حیات فکری یهودیت قرن نوزدهم را تحت نفوذ خود گرفت. برخی از کسانی‌که از اندیشه‌های او تبعیت می‌کردند، سنت‌گرایانی بودند که بین تحقیقات سکولار و دیدگاه‌های تاریخی با مسائل تلمودی و قرون وسطایی ارتباط ایجاد می‌کردند. در سال‌های بعد نیز دیگرانی آمدند که مدافع اصلاحاتی معتدل، مطابق و هماهنگ با تحقیقاتی که در تاریخ و تحولات اندیشه و رفتار یهودیان داشتند، بودند.بعد از اروپا و تحولات آن در خصوص گفتمان حجاب، این مسأله در چهارچوب بحث دفاع از حقوق زن در کشورهای اسلامی نیز مطرح شد. سابقه این مباحث در کشور ما، به صورت محدود به سه چهار دهه پیش از مشروطه و بیشتر به پس از انقلاب مشروطه، به ویژه دوره سلطنت رضاخان پهلوی(1320-1305) برمی‌گردد. حجاب یک عمل اجتماعی، شرعی و عرفی است و ضروری است تا هر مبحث از هم تفکیک و بررسی شود.
آسیب‌شناسی مطالعات تاریخی مستشرقان در عرصه مدعیان مهدویت
نویسنده:
رقیه خوشه سپهر؛ استاد راهنما: امیرمحسن عرفان؛ استاد مشاور: زهیر دهقانی آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مهدویت یا اندیشه منجی موعود از اصلی‌ترین اندیشه‌های اعتقادی اسلام است و با نگاه به منابع روایی اسلام (شیعه و سنی) اثبات می‌گردد که باور به آمدن مصلح و منجی در آخرالزمان یکی از اساسی‌ترین و بدیهی‌‌ترین مؤلفه‌های فکری و کلامی تمامی فرقه‌های مذهبی است. مؤید اقبال عمومی به اندیشه مهدویت، فراوانی تعداد مدعیان این عنوان در تاریخ اسلام است. از آنجایی که آشنایی جهان غرب با اسلام و آموزه‌های آن، عمدتاً به واسطه مکتوبات مستشرقان بوده است؛ هر پژوهشگر عرصه دین را به تأمل وامی‌دارد که با توجه به اینکه نگاه و مطالعات اکثر مستشرقان برون دینی بوده است تا چه حد یافته‌ها و پژوهش‌های مستشرقان منطبق با واقعیت دین اسلام و آموزه‌های مهدویت است. از طرفی مبحث مدعیان دروغین مهدویت در مهدویت پژوهی مستشرقان، جایگاه قابل توجهی را به خود تخصیص داده است؛ لذا با توجه به اینکه مکتوبات و نگاشته‌های مستشرقین از گذشته تا کنون، منبع علمای روشنفکر شیعه و سنی و مستشرقین آینده است و از آنجا که عاملی تأثیرگذار در مشی فکری و امتداد مسیر پژوهشی شان می‌باشد و از طرفی مطالبی که ریشه‌های غلط و نادرستی دارند طبیعتاً پایه‌های استدلال و نتیجه گیری‌های آنان قرار می‌گیرد و گاها منجر به نفی اصل مهدویت می‌گردد. این پژوهش نیز با هدف آسیب‌شناسی مطالعات تاریخی مستشرقان در عرصه مدعیان دروغین مهدویت به کاوش پرداخته است؛ تا با رصد پژوهش‌های آنان در این زمینه و احصاء اسلوب‌های روشی و محتوایی تحقیقات مستشرقان، به نقد و تحلیل آسیب‌هایشان بپردازد. این نوشتار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی می‌کوشد تا آسیب‌شناسی مطالعات تاریخی مستشرقان را در عرصه مدعیان دروغین مهدویت واکاوی نماید. قابل ذکر است که ماحصل این پژوهش در بررسی آسیب‌های روشی مستشرقان، حاکمیت روش تاریخی‌نگری، یکسو نگری و فقدان تتبع در مراجعه به منابع تاریخ و تعمیم بی‌ضابطه تحلیل‌های تاریخی است. و همچنین در تفحص آسیب‌های محتوایی مستشرقان، نقل گزارشات تاریخی ناهمگون و متعارض، سامان‌دهی جهت‌دار گزارشات تاریخی، برخورد گزینشی با گزارشات تاریخی می‌باشد که در فصول جداگانه در حد بضاعت نگارنده، مصادیق متعدد از نگاشته‌های آنان رصد و در ادامه به نقد آنها پرداخته شده است.
نقد دیدگاه های غیرواقع نمائی گزاره های تاریخی قرآن ( با تاکید بر پاسخ به شبهات مستشرقان )
نویسنده:
عادل حسین؛ استاد راهنما: حسین علوی مهر؛ استاد مشاور: باقر ریاحی مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
واقع نمایی زبان قرآن از مبحث زبان دین محسوب می‌شود. این بحث در عصر حاضرازغرب آغاز به کار نمود و در ادامه از سوی دانشمندان اسلامی وارد حوزه اسلام شد. مستشرقان با اهداف مختلف از جمله جلوگیری از نشر و وسعت اسلام، گزاره‌های قرآنی بالخصوص گزاره‌های تاریخی آن را غیر واقع نما و غیرمعرفت بخش می‌دانند که هیچ واقعیت و حقیقت خارجی ندارد و زبان این گزاره‌ها را ابرازگرایی یعنی به جز بار احساسی که ناشی از حوادث یا احساسات انسان های متدین هست، نمادین یعنی حیرت زا، رمزی یا اشاری که مقصود و مراد آن به خوبی واضح نیست و اسطوره‌ای یعنی گزاره های باطل و افسانه، تلقی نموده‌اند. بنا براین ضرورت ایجاب می‌کند که برای پند آموزی که متوقف بر واقع نمائی است وسد باب اهداف غربیان، در تحقیقی جامع به این بحث پرداخته شود. رساله حاضر با هدف نقد و بررسی دیدگاه‌های غیر واقع نمائی و شبهات خاورشناسان پیرامون گزاره‌های تاریخی قرآن با روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. با توجه به ادله عقلی، نقلی و تاریخی، نگارنده براین باور است که گزاره‌های تاریخی قرآن واقع نما ومبنی برحقیقت بوده چنانچه دانشمندان حتی برخی از محققان غربی نیز به این مطلب، اعتراف نموده اند. نتائج ودستاوردهای مهم تحقیق در موارد ذیل خلاصه می شود • تحقیق مستقل و جامع با چینش وموضوع نومربوط به بحث مورد نظر • پاسخ به شبهات مطرح شده از سوی خاورشناسان که به دور از واقعیت بوده است.
جایگاه علوم انسانی در تفسیر قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبایی و رشیدرضا
نویسنده:
یاسر عبدالرسول محمد الدوری؛ استاد راهنما: محمد علی نظری؛ استاد مشاور: صادق میراحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی جایگاه علوم انسانی در دو تفسیر برجسته قرآنی، یعنی تفسیر المیزان نوشته علامه سید محمدحسین طباطبایی و تفسیر المنار اثر رشیدرضا، انجام گرفته است. از آنجا که علوم انسانی در دهه‌های اخیر به یکی از چالش ‌برانگیزترین حوزه‌ها در رابطه‌ با دین و عقلانیت مدرن تبدیل شده است، بازخوانی ظرفیت‌های قرآنی و تفسیری در این زمینه ضرورتی جدی دارد. مسئله محوری این پژوهش، تبیین چیستی و چگونگی حضور مفاهیم و مبانی علوم انسانی در ساختار تفسیری دو اندیشمند قرآنیِ شیعه و سنی و بررسی وجوه اشتراک و تمایز آن‌ها در مواجهه با انسان، جامعه، تربیت، روان، سیاست، و عقلانیت است. پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد مقایسه‌ای انجام شده و منابع اصلی آن، دو تفسیر المیزان و المنار، همراه با منابع مکمل فلسفی، علوم انسانی و دینی بوده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که تفسیر المیزان با تکیه بر مبانی فلسفی، رویکردی عقلانی-درون‌متنی به مفاهیم علوم انسانی دارد و بر فطرت، عقل توحیدی، کرامت ذاتی انسان و عدالت هستی‌شناختی تأکید می‌ورزد. در مقابل، تفسیر المنار با نگاهی اصلاح‌گرایانه، اجتماعی و برون‌متنی، به دنبال بهره‌گیری از قرآن در خدمت توسعه تمدن اسلامی، عقلانیت اجتماعی و ساخت نهادهای مؤثر تربیتی و سیاسی است. این دو تفسیر، با وجود تفاوت در روش‌شناسی، از حیث تأکید بر عقل، عدالت، اصلاح اجتماعی و معرفت دینی، اشتراکاتی بنیادین دارند. نتایج نهایی پژوهش نشان می‌دهد که ترکیب و تلفیق این دو رویکرد تفسیری می‌تواند مسیر نظری و کاربردی مناسبی برای طراحی علوم انسانی اسلامی فراهم آورد. از رهگذر فهم عمیق و تطبیقی این تفاسیر، می‌توان به ساختاری نوین برای معرفت دینی در حوزه علوم انسانی دست یافت؛ ساختاری که هم با عقلانیت وحیانی سازگار باشد و هم پاسخ‌گوی نیازهای دنیای مدرن.
  • تعداد رکورد ها : 336531