جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4210
اشاراتی در تربیت هنری بر بنیاد نسبت عشق و عقل در اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا احمدی استاد راهنما: علیرضا محمودنیا استاد مشاور: اکبر صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین نسبت عقل و عشق در اندیشه علامه طباطبایی و اشارات آن در تربیت هنری طراحی شد. در پژوهش حاضر به این سؤالات پاسخ داده شد. 1- رابطه بین عقل و عشق در اندیشه علامه طباطبایی چگونه است؟ 2- پس از بررسی رابطه بین عقل و عشق از دیدگاه علامه طباطبایی چه دلالتهایی بر اهداف و روش‌های تربیت هنری می‌توان استنتاج نمود؟ در این پژوهش از دونوع روش تحقیق استفاده گردید. به منظور پاسخ دهی به سؤال اول از روش تحلیلی- توصیفی استفاده شد و پاسخ دهی سؤال دوم به روش قیاس عملی بود. از جمله یافته های مرتبط با سؤال اول عبارتند از: از دیدگاه علامه طباطبایی عقل، به عنوان عاملی برای شناخت، اعتبار و ارزش زیادی قائل است و آن را « در فهم امور کلی، مادی و غیر مادی، مانند مسائلی مربوط به مبدأ و معاد، ریاضی و طبیعی، قابل اطمینان و محکم می‌داند. این مطلب به نوعی بیانگر آن است، که «قرآن به وجود عقل در نهاد انسان‌ها، به عنوان یکی از بهترین طریق رسیدن به رشد و کمال اذعان دارد» و اما علامه طباطبایی درباره قلب می نویسید: « در حقیقت قلب همان نفس آدمی است که با قوا و عواطف باطنیه‌ای که مجهز است به کارهای حیاتی خود می‌پردازد. علامه طباطبایی در بیانی با فطری دانستن عشق، به جهت مملوکیت و آیت بودن ماسوی الله، حسن و جمال را از آن خداوند دانسته و حکایت کننده از زیبایی مطلق خداوند می‌داند از این رو، بنده‌ای که سراپای وجودش را محبت صاحب آیت پر کرده، رشته محبت خود را از هر چیزی بریده و منحصر در پروردگارش خواهدکردو به غیر از خدای سبحان و جز در راه خدا محبت نخواهد داشت. به طور کلی ازنظر علامه طباطبایی عقل و عشق هر دو فطری هستند که خداوند متعال آن را در وجود همه انسان‌ها قرار داده است. یافته‌های پاسخ به سؤال دوم را می توان این گونه بیان کرد که انسان نه تنها از وجود جسمانی و مادی برخوردار است بکله موجودی است که دارای شعور و اراده نیز می باشد. و به همین سبب می تواند مفاهیم خوبی و بدی و زشتی و زیبایی را به خوبی درک نماید. تناسب و زیبایی در ذهنیت علامه با هم پیوند دارند و این دو را عطف بر یکدیگر آورده است. علامه طباطبایی بر این باور بودند که عقل، عشق و زیبایی دوستی اموری فطری هستند. بنابراین اهداف تربیت هنری نیز باید مبتنی بر فطرت انسان باشد. ازجمله این اهداف می توان: شناخت زیبایی‌ها جهان درک زیباییهای باطنی وحقیقی، پرورش ذوق و احساس در دانش آموزان، ایجاد قوه ادراک زیبایی ها، لذت بردن از زیبایی، پرورش خلاقیت نام برد. انتخاب روشهای تدریس باید متناسب با منبع شناخت صورت گیرد. زمانی که منبع شناخت عقل باشد می توان از روش‌هایی نظیر: تهییج حس زیبایی دوستی، ارائه تصاویر نیمه تمام ارائه داستان های نیمه تمام ، فراهم کردن فرصت گفتگو و اگر منبع شناخت و معرفت درونی: عشق و عقل باشد از روشهایی نظیر شعر خوانی، موسیقی، نقاشی، بازی های نمایشی، تئاتر،خوش‌نویسی و غیره می توان در آموزش و تربیت هنری استفاده نمود.
بررسی مسئله جبر و اختیار و نسبت و ارتباط آن با توحید افعالی از نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: ویدا رنجبر ؛استاد راهنما: محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اراده انسان از موضوعات پیچیده ای است که تلاش های فکری بی پایانی پیرامون آن صورت گرفته است. از گذشته های دور، این پرسش همواره ذهن عموم مردم و اندیشمندان علوم مختلف با اندیشه مذهبی متفاوت را به خود مشغول داشته که آیا انسان در افعال خویش مجبور است و همانند موجودی بی اختیار تحت اراده پروردگار می باشد یا این که خود نیز در پدید آوردن افعالش دخالت دارد؟ و اگر هر دو، خداوند و انسان تأثیر در افعال دارند این فاعلیت و تأثیر و کیفیت تعلق آن چگونه خواهد بود؟ و اساسا مسئله جبر و اختیار در افعال چگونه با توحید افعالی خدا سازگاری داشته و قابل اجتماع است؟ در همین راستا این پژوهش با بررسی نظریات سایرین راجع به این موضوع و با تمرکز بر نظر علامه طباطبائی به بررسی جبر و اختیار و ارتباط و چگونگی اجتماع آن با توحید افعالی پرداخته است. لازم به ذکر است که این تحقیق از حیث هدف بنیادی بوده و در جهت وسعت مرزهای اندیشه انجام شده است. این نوشتار با توجه به پرسش ها و اهداف تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی در سه سطح مفهومی، گزاره ای و ساختاری به کار رفته است. از مطالعه ی کتب کلامی و فلسفی طی فرایند تکمیل پروژه روشن می شود که از منظر هر یک از مکاتب کلامی این مسئله معنایی خاص می یابد. علامه طباطبائی با بررسی دقیق مسئله ی پژوهش معتقد است که مختار بودن بشر به فاعلیت الهی بوده و گرچه حق تعالی در افعال بشر می تواند تصرفاتی داشته باشد اما خود اراده کرده تا مخلوقاتش مختار باشند. گفتنی است این مختار بودن مخلوق به معنی قطع ارتباط و بی نیازی از خالق نبوده، بلکه برعکس سر از نیازمندی همیشگی مخلوق به خالقش در می آورد زیرا هر فعلی که می خواهد از مخلوق سر بزند، اذن آن توسط حق تعالی صادر شده و توانایی اراده و اختیار آن از سوی خداوند به بنده اش واگذار می گردد و به این ترتیب نه انسان مختار مطلق است و نه افعال او جبری محض؛ بلکه میانه ای است بین اختیاری و جبری بودن؛ همچنانکه گذشت. علامه در تفسیر توحید افعالی و چگونگی جمع آن با اختیار معتقد است که معلولات و موجودات امکانی در عالم هستی دارای وجود رابط و غیر مستقل اند. از سویی دیگر برابر با قاعده الواحد، خداوند در وجودش بسیط محض بوده و مستقل در ذاتش است به گونه ای که علت های موجود در نظام علیت منتهی به علت حقیقی یعنی خداوند شده و به نوعی عین ربط و نیازمندی به او خواهند بود.
مطالعه تطبیقی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی و ژان ژاک روسو
نویسنده:
پدیدآور: شادی نادی؛ استاد راهنما: اکبر رهنما؛ استاد مشاور: اکبر رهنما
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تربیت دارای ابعاد و گونه‌های مختلفی است که توجه به همه گونه‌ها در تربیت انسان، امری است که گریزی از آن نمی‌باشد. از میان گونه‌های تربیت، تربیت اجتماعی دارای اهمیت زیادی می‌باشد چرا که انسان موجودی است اجتماعی و باید خود را برای ‌این نهاد آماده کند. برخی از ‌اندیشمندان دینی بر‌آنند که بنای زندگی انسان، برپایه زندگی اجتماعی شکل گرفته است و این امر در فطرت و ذات او به امانت قرار داده شده و به علت نیاز او نمی‌توان انسان را از آن دور کرد. این نظر به خلاف برخی دیگر از ‌اندیشمندان است که قایلند، پیدایش جامعه و نیز تن‌دادن انسان به زندگی اجتماعی محصول تکامل طبیعی و تاریخی اوست. (طباطبایی، 1360) اخلاق و تربیت اجتماعی در عصر حاضر از بنیادی‌ترین موضوعات بشریست که همواره مورد توجه اندیشمندان و صاحبنظران مختلف در اقصا نقاط جهان بوده است. تربیت اجتماعی یکی از اصلی ترین و مهمترین مباحثی است که در جوامع امروزی مطرح است. تربیت به عنوان نیاز امروز و دیروز بشر درگذر زمان به شکل های مختلفی اعمال شده اند. از جمله تربیت جسمانی، اخلاقی، روانی و بحثی که در اینجا ما به دنبال آن هستیم یعنی تربیت اجتماعی. دلایل اهمیت تربیت اجتماعی برای افراد ولزوم به کارگیری این نوع تربیت توسط مدارس و خانواده ها. از این رو با بررسی مبانی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی که بیشتر بر مبنای تقرب انسان به سوی خدا می‌باشد، و دیدگاه طبیعت‌گرایانه روسو روشن می شود، که عمده هدف آن ها جامعه پذیر کردن افراد می باشد. یکی از بهترین آثار تربیت اجتماعی، تحقق مهمترین آرمان اندیشمندان و متفکران یعنی تشکیل جامعه سالم ‌نام برده شده است. در بستر جامعه رشد یافته است که می‌توان افرادی سالم و صالح ساخت و‌ این امر با جامعه‌گریزی به ‌دست نمی‌آید و این خود نشان از اهمیت و ضرورت بسیار بالای تحقیق و تفحص در این زمینه را روشن میسازد. (امیدی و همکاران؛1396). تمامی روابط نسل‌ آینده یک جامعه، متاثر از تربیتی است که در عصر حاضر حاکم بر جامعه است. اگر جامعه‌ای ظالم بوده و تعدی و خیانت در آن جامعه رواج داشته باشد، همین صفت‌ها را می‌توان در نسل‌های بعدی ‌ایشان دید و اگر جامعه‌ای راه رستگاری را بپیماید، نسلی که در آن زندگی می‌کند در زمانی‌که خود حاکم بر سرنوشت خویش شود همین راه را می‌پیماید؛ چرا که فواید زندگی همراه با عدالت را چشیده است.در تربیت اجتماعی، فرد از خود‌محوری گذشته و با خروج از سلطه‌ مدار فردی، هر دو مدار را مورد توجه قرار می‌دهد؛ یعنی هم برای اجتماع ارزش قایل است و هم برای خویشتن خویش و بیهوده هیچ‌کدام را فدای دیگری نمی‌کند. در بستر جامعه هست که صلاح خویش را بهتر می‌شناسد و با مقایسه خود با دیگر افرادی که در‌ این اجتماع هستند می‌تواند مطلوب را بشناسد و آن‌چه به‌عنوان انسان از او خواسته می‌شود را درک کند. فرد با تربیت اجتماعی می‌تواند در جامعه به‌درستی انتخاب کند و از آسیب‌های اجتماعی که ممکن است با حضور فرد در اجتماع پدید بیاید، خود را دور کند. همزیستی درست اجتماعی و زیستن آسوده در کنار هم با داشتن آرامش و امنیت‌خاطر یکی دیگر از فوایدی است که در‌ این تربیت عاید انسان می‌شود.
فلسفه سیاسی علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: حسن امهز استاد راهنما: رضا آذریان استاد مشاور: مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت بالایی که فلسفه سیاسی در سطح نظری و عملی از آن برخوردار است بر کسی پوشیده نیست، و این اهمیت نزد نظریه پردازان اسلام سیاسی که معتقد به لزوم و حتمیت حکومت الهی و حاکمیت اسلام در جامعه بشری می باشند، بیشتر هم می شود. لیکن این مسأله در جهان عرب در طول قرن گذشته با انتقادهای سنگین و وحشتناکی در زمینه ها و ابعاد مختلف مواجه شده است تا اینکه سرانجام بُرد با کسانی بود که منطقاً موضوع امکان حاکمیت خداوند متعال بر انسان ها همچنین امکان حاکمیت دین اشکال گرفته بودند. پژوهش پیشرو، از آن جهت که به این موضوع و به ارائه ی دیدگاه متناسبی که به امکان این حاکمیت می پردازد، اهمیت دارد. این پایان نامه روش تحلیلی در چارچوب اندیشه حکیم و اندیشمند معاصر ـ علامه طباطبایی (قدس سره الشریف) ـ را در پیش گرفته است. در این تحقیق توانستیم به مبدأ حاکمیت از نظر این فیلسوف بزرگ و میزان ضرورت آن و سپس بر ضرورت حکومت الهی به معنای صحیح آن و پیامدهای مترتب بر آن پی ببریم. همچنین توانسته ایم اندیشه ی علامه طباطبایی درباره مبانی اساسی و ضروری حکومت اسلامی را استخراج نمائیم.
معنا شناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی و مکتب کریپکی
نویسنده:
پدیدآور: محمد تقی دستجردی استاد راهنما: حسن فتح زاده استاد مشاور: سحر کاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه اسلامی یکی از مهمترین موضوعات مطرح و مورد بررسی محققان مسلمان، معرفت شناسی و معنا شناسی صفات الهی است و توجیه اطلاق مفاهیم و اوصاف بشری بر خدای نامحدود ذهن آنان را به خود مشغول کرده است. مسئله کیفیت اتصاف حق تعالی به صفات ذاتی از مهمترین مباحث خداشناسی است که همواره میان اندیشمندان مسلمان مطرح بوده است. نظریه ادراکات اعتباری و روح معنا از نظریات ابتکاری علّامه طباطبایی است که به موازات نظریه استعلایی معنا مورد توجه قرار گرفته است. این نظریه ابعاد گوناگونی دارد. معناشناسی ادراکات اعتباری یکی از ابعاد این نظریه است که مقدمه لازم برای ورود به هر بعد دیگر این نظریه به شمار می رود. برای فهم دقیق معنای این اصطلاح باید ابهامات سه گانه زبانی، معنایی و مصداقی آن برطرف شود. این مهم می تواند با کمک رویکرد های مطرح اخیر در فلسفه زبان و زبان دین بررسی شود. لذا در این رساله، ابتدا نظریه های ارائه شده مربوط به معناداری اسامی و صفات و گزاره های دینی از دیدگاه های فلاسفه معاصر مانند فرگه، ویتگنشتاین و کریپکی مطرح می شود و نقد های وارد بر آنها بررسی می شوند. در ادامه دیدگاه های کارکرد گرایانه ملاصدرا و علامه طباطبایی در توضیح چگونگی وضع واژه ها و کارکرد آنها در بیان صفات الهی و نحوه ی ارجاع آنها به ذات الهی مورد مداقه قرار می گیرند. در نهایت مقایسه ی دیدگاه ها بر اساس نقاط مشترک و تفاوت ها صورت می گیرد و تا حد امکان ریشه یابی تفاوتها ی مذکور بررسی خواهند شد.
هستی و چیستی ملک و حقیقت تمثل آن از منظر علامه طباطبائی با تکیه بر آیات و روایات و نگاهی به آراء عرفانی
نویسنده:
پدیدآور: زهره یوسفی نیسیانی استاد راهنما: رضا سعادت نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از موضوعات قابل توجه که در آیات زیادی از قرآن مطرح گردیده موضوع ملک یا ملائکه می باشد. موضوعی که علاوه بر قرآن ، در منابع روایی شیعی و سنی بازتابی گسترده دارد. اما آنچه که در قرآن و روایات و منابع تفسیری با آن روبرو هستیم بیشتر درباره صفات و ویژگی ها و نیز اعمال و مقامات ملائکه است اما اینکه این فرشتگان ماهیتشان چیست بحث و گفتگویی جز مواردی نادر دیده نمی شود .که در این زمینه اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد. بخش قابل توجهی از دانشمندان اسلامی در حوزه کتب کلامی و تفسیری ، ملائکه را موجوداتی جسمانی ولیکن از نوع جسم لطیف میدانند. برخی ماده اولیه ی آنها را از جنس نور می دانند.در حالیکه برخی از فلاسفه اسلامی فرشتگان را دارای تجرد و به دیگر سخن مجرد از جسم و جسمانیات می دانند. به گفته علامه طباطبائی ، آنچه در روایات درباره مشاهده ملائکه در شکل ها و صورت های جسمانی آمده تمثل است. (یعنی چیزی برای کسی در صورت خاص پدید آید.) همچنین به گفته او اینکه مشهور شده که فرشته و جن اجسام لطیفی اند که به صورت ها و اشکال مختلف در می آیند ؛ دلیل معتبری ندارد. (المیزان ، ج17 ، ص13) همانگونه که گفته شد در قرآن و روایات ویژگی های متعددی برای چنین موجوداتی بیان شد از جمله : اینکه آنها عاقل و دارای شعورند و نیز سر به فرمان خدا دارند و هرگز نافرمانی نمی کنند ، مدبرات امر خدایند و دارای صنوف مختلف برای مأموریت های مختلف هستند و همواره تسبیح و حمد خدا میگویند البته در مواردی به صورت انسان بر انبیاء و یا انسان های شایسته و دارای قلبی پاک متمثل می‌شوند چنانچه طبق آیه10 سوره مبارکه مریم(س) فرشته روح بر حضرت مریم (س) به صورت بشری در نهایت زیبایی متمثل شد. و این تمثل برای بسیاری از انبیاء الهی در روایات گزارش شده است. لذا یکی از اهداف این پژوهش علاوه بر معرفت نسبت به چیستی و ماهیت فرشتگان آشنایی با حقیقت تمثل است از منظر علامه طباطبائی و بررسی تطبیقی آن با برخی از مفسران بزرگ و مطرح جهان اسلام و جواب به سوال هایی که در این خصوص مطرح است. به عنوان نمونه: آیا فرشتگان می توانند تغییر ماهیت دهند و مبدل به انسان شوند؟یا اینکه نه ، حقیقت تمثل چیز دیگری است و مربوط به ظرف ادراکی انسان میشود. ... بنابراین با توجه به اینکه قرآن یکی از شاخصه های مؤمن بودن را ایمان و باور به ملائکه خدا دانسته است (بقره/285) و کمال ایمان و بهره مندی هرچه بیشتر از این موجودات معصوم و مکرم منوط به شناخت و معرفت هرچه بیشتر نسبت به چیستی و حقیقت آنهاست این پژوهش در پی آن است که با تاکید بر تفسیر گرانسنگ المیزان و نگاهی به آراء برخی دیگر از فیلسوفان و عارفان مسلمان گامی در جهت معرفت افزایی نسبت به آنها بر دارد . مسئله شناخت موجودات غیر مادی و آسمانی همواره برای انسان مهم و جذاب بوده است. در جایی که تعالیم ناب آموزه های الهی مورد توجه قرار نگیرد ، بالتبع مباحث پیرامون دین هم به تحریف و خرافه و خیال پردازی کشیده می شود و همچنین در پرتو شناخت و معرفت است که انسان میتواند خوب رشد کند و حرکت کند ضرورت دارد که ما این موجودات را در حد توان خود بشناسیم. هدف از این نوشتار، آشنایی با نظر اسلام در مورد ماهیت ملائکه ، آشنایی با دیدگاه علامه طباطبائی در مورد حقیقت ملائکه و نیز آشنایی با حقیقت تمثل فرشته بر انبیاء و صالحان با تکیه بر تفسیر المیزان و آراء برخی از فیلسوفان و عارفان مسلمان می باشد.
حل تعارض شر با اوصاف الهی از نگاه علامه طباطبایی(ره) و شارحان
نویسنده:
پدیدآور: علی کاظمی استاد راهنما: حبیب‌الله دانش شهرکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شر که از قرون باستان ذهن متفکران زیادی را به خود مشغول کرده است، در این دوران نیز یکی از مسائل بسیار مهم و بحث برانگیز است. ملحدان معاصر وجود شر در جهان را انتقادی قوی بر اعتقادات دینی دانسته و مدعی‌اند که میان وجود شر و اعتقاد به خداوندی که دارای صفات قدرت مطلق و خیرخواه محض است تناقض وجود دارد. قوی‌ترین استدلال در مسأله منطقی شر توسط جی ال مکی مطرح گشته است. او مدعی است مسأله شر ثابت می‌کند که خداباوری سنتی نه تنها پشتوانه عقلانی ندارد، بلکه ایجابا غیر عقلانی است و برخی از تعالیم اصلی آن به عنوان یک مجموعه، با یکدیگر سازگار نیستند. مکی برای اثبات مدعیات خویش بین سه قضیه‌ای که مورد قبول خدا شناسان است ناسازگاری برقرار می‌کند. این سه قضیه عبارتند از(خداوند قادر مطلق است)، (خداوند خیرخواه محض است) و (شر وجود دارد) وی بیان می‌کند هرچند میان این سه گزاره تناقض اشکار وجود ندارد اما با انضمام چند گزاره تناقضی اشکار محقق خواهد شد، که حاصلش عدم تحقق صفات کمالیه برای خداوند است.موحدین برای حل تعارض شر با اوصاف الهی نظریه‌ها و دفاعیه‌های مختلفی را ارائه کرده‌اند، اما مکی برخی از مهم‌ترین راه‌حل‌ها را مورد نقد و بررسی قرار داده و هیچ یک را قابل قبول ندانسته‌ است و بیشترین اشکال را به قوی‌ترین جواب در مسأله شر که دفاع مبتنی بر اختیار است وارد می‌نماید و می‌گوید دفاع مبتنی بر اختیار قابل اثبات نیست.او ادعا کرده است تنها به واسطه نفی یکی از گزاره‌ها می‌توان تعارض موجود را حل کرد. و از آنجایی که استقرار تعارض مساوی با نفی صفات کمالیه الهی است بر آن شدیم که به واسطه روش کتابخانه‌ای به نحو تحلیلی و توصیفی و برهانی به حل این تعارض همانگونه که مکی گفته بود، به صورت نفی گزاره‌های مطرح شده، مبتنی بر مبانی علامه طباطبایی و شارحان ایشان که تفاوت اساسی با هم ندارند مگر در روش بپردازیم. علامه نیز در رفع تعارض مانند سایر علما از عدمی بودن شر همراه با تقریری جدید، و نسبی بودن شر کمک گرفته است. اما به واسطه تعریف متفاوت از خیر و شر و بیان نظام احسن مبتنی بر مسأله عنایت تفاوتی اساسی در اقسام شر و وجود شرور در عالم ایجاد نموده است. چرا که مبتنی بر این تعریف بعضی از اقسام شر تخصصاً از عالم خارج می‌شوند. علامه به واسطه تعریف دقیق اختیار و بیان فروض موجود در آن، انسان را دارای قدرت اختیار می‌داند که باعث شرور اخلاقی گشته و تمام اشکالات مکی را در مسأله اختیار جواب می‌دهد، او علاوه بر این مطالب مبتنی بر قواعد فلسفی و آیات الهی مصرانه در پی اثبات اثرگذاری شر اخلاقی بر شر طبیعی می‌باشد. ایشان شر را لازمه جهان مادی می‌داند و خلقت جهان مادی را بدون لازمه آن محال می‌شمارد و از آنجا که قدرت به محال‌های ذاتی تعلق نمی‌گیرد خلق جهان بدون شر را محال می‌داند.
دیدگاه مفسران و قرآن پژوهان معاصر درباره‌ی آراء و روش تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: امان اله ناصری کریموند استاد راهنما: مینا شمخی استاد مشاور: عباس مصلایی‌پور یزدی استاد مشاور: قاسم بستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسیر المیزان یکی از آثار مبرّز شیعی است که تا حدّ بسیار زیادی مورد توجه مفسران و قرآن‌پژوهان معاصر قرار گرفته است. صاحبان آثار قرآنی معاصر که به‌طور کم ‌نظیری به تمجید از شخصیت و مقام علمی علامه طباطبایی و همچنین جایگاه تفسیر المیزان پرداخته‌اند، اغلب به استناد و بهره‌گیری از نظرات مؤلف المیزان و تأیید آرای ایشان پرداخته‌اند. مهم‌ترین جنبه‌های تفسیر المیزان که بیشتر مورد توجه اندیشمندان قرآنی قرار گرفته است، غالباً معطوف به روش تفسیری قرآن به قرآن و بهره‌گیری از دلالت‌های قرآنی و قراین درون‌‌متنی می‌باشد که در مواردی ازجمله: تحلیل مباحث نحوی و ادبی در فهم معنا و مفاد کلام، تعیین معانی و مفاهیم واژگان و عبارات قرآنی که خود مشتمل بر موارد متعددی از روش‌های معناشناسی می‌باشد، تعیین مصادیق و عبارات قرآنی که از طرق مختلفی به دست می‌آید، کشف معانی و مفاهیم آیات با توجه به ارتباط معنایی موجود در قرآن که غالباً بر تحلیل روابط معنایی بین عبارات و آیات و اجزاء و ساختار آن استوار می‌باشد، همچنین دیگر انواع روابط معنایی موجود در آیات ازجمله: تعلیل، تکمیل و تتمیم، اجمال وتبیین(مجمل و مبیِّن)، بدل و مبدلٌ‌منه، حال و صاحب حال، ظرف و مظروف، موکِّد و موکََّد، تقدّم و تاخّر، قسم و جواب قسم، ارتباط معنایی(شبکه‌ای) چند آیه با هم، ارتباط یک آیه با آیاتی از سوَر دیگر، هم‌معنایی دو یا چند آیه و... قابل بحث می‌باشد. مفسران در موارد متعددی نیز ازجمله: مباحث نحوی و ادبی، معناشناسی واژگان قرآنی، تعیین مصادیق واژگان و عبارات قرآنی، بیان معانی و مفاهیم عبارات و آیات، بیان غرض سوَر و... به تأیید نظرات علامه طباطبایی پرداخته‌اند. البته گستردگی بهره‌گیری از نظرات علامه و تأیید نظرات ایشان، به معنای صحت و تأیید همه‌ی دیدگاه‌های ایشان نیست، بلکه گروهی نیز -گرچه از نظرات ایشان بهره برده‌اند- در موارد قابل توجهی به برخی از نظرات تفسیری ایشان نقدها و اشکالاتی وارد نموده‌اند و در مواردی ازجمله: مباحث نحوی و ادبی، معناشناسی واژگان و عبارات قرآنی، تشخیص مصادیق قرآنی، کشف معانی و مفاد آیات و... با ادله‌ی مختلفی نظیر: مغایرات نظر علامه با آیات قرآن، عدم دلالت آیه بر تفسیر علامه، عدم توجه به قراین درون متنی، ناسازگاری با سیاق، بدون شاهد و قرینه بودن نظر علامه، مخالفت نظر علامه با نظر مشهور، مخالفت با قرآن و آموزه‌های قرآنی و... به نظرات علامه اشکالاتی وارد نموده و به نقد و رد آرای ایشان پرداخته‌اند. در چنین مواردی بعد از ذکر دیدگاه ناقدان و علامه، با توجه به نظرات مفسران مشهور فریقین، دلایل عقلی، نقلی و... به داوری پیرامون این تضارب آراء پرداخته شده که نتیجه‌ی داوری در این زمینه چنین می‌باشد که در مواردی این نقدها صحیح و معتبر بوده ولی در بیشتر موارد نظرات ناقدان به دلایلی از جمله: نقل ناقص و ناصواب نظرات علامه، نسبت دادن نظرات دیگران به علامه، عدم درک صحیح نظرات علامه، بدون دلیل بودن نظرات ناقدان و... از اعتبار لازم برخوردار نبوده و نظر صاحب المیزان ارجح می‌باشد.
تأثیر مرگ‌اندیشی بر معناداری زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: سکینه برقبانی استاد راهنما: محمد رضا ارشادی نیا استاد مشاور: احمد رزم خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معناداری زندگی از موضوعات مهمی است که ذهن بشر را به خود مشغول نموده، بشر به دنبال این است که چه عواملی باعث معناداری زندگی می‌شود. یکی از این عوامل معناداری زندگی اندیشه در باب مرگ است. این پژوهش با روش همبستگی مفهومی به رابطه‌ی معناداری زندگی و مرگ‌اندیشی از دیدگاه علامه طباطبایی که ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند، می‌پردازد. معمولاً معناداری زندگی به سه معنای هدف، ارزش و کارکرد به کار می‌رود. در این نوشتار دیدگاه علامه طباطبایی از جهت کارکرد تبیین می‌گردد و ارتباط معناداری با مرگ‌اندیشی از این زاویه مورد بررسی قرار می‌گیرد. ایشان بر اساس اعتقاد به مبدأ و معاد، مرگ‌اندیشی را عامل مهمی در معناداری زندگی انسان می‌داند.که زندگی انسان را معنادار می‌سازد و انگیزه و شوق انجام عمل صالح و اجرای قوانین الهی را در وی ایجاد می‌کند.‌ مرگ‌اندیشی بر تمام رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تأثیر می‌گذارد. چون تمام اعمال انسان در جهت رسیدن به هدف نهایی زندگی‌اش معنا پیدا می‌کند و چنین زندگی معناداری از کارکردهای بسیاری در حوزه‌های ارتباطی انسان با خود، دیگران، عالم طبیعت و خداوند برخوردار است.
بررسی مبانی فلسفی اصالت فرد یا اجتماع از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محمد رضا متین فر استاد راهنما: محمد بید هندی استاد مشاور: سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مسائل بسیار مهم و تأثیرگذار در علوم انسانی به‌ویژه علوم اجتماعی، روانشناسی و فلسفه تاریخ، بحث از چگونه ترکیب شدن افراد و تشکیل اجتماع است که آیا ترکیب افراد در اجتماع از نوع ترکیب حقیقی است یعنی این افراد در ترکیب و تشکیل اجتماع هویت خود را حفظ نکرده و یک هویت جدید که اجتماع است را به وجود آورده است و آنچه حقیقت دارد اجتماع خواهد بود و فرد در اجتماع وجودی اعتباری و انتزاعی خواهد داشت یا اینکه ترکیب افراد از نوع ترکیب اعتباری خواهد بود به این معنا که تک‌تک افراد در اجتماع هویت مستقل خود را حفظ کرده و آنچه حقیقت دارد و وجود به آن تعلق گرفته است افراد در اجتماع است و اجتماع اعتباری و انتزاعی خواهد بود این بحث یکی از مباحث بسیار مهم و تأثیرگذار بر علوم مختلف خواهد بود. مطلبی که کمتر به ان توجه شده این است که بحث از اصالت فرد یا اجتماع صرفا در صلاحیت فلسفه است و نه علومی همچون جامعه‌شناسی زیرا اولاً هیچ علمی متکفل اثبات موضوع خود نیست و هر علمی وجود موضوع خود را مسلم می‌انگارد و به بحث در باب احوال آن می‌پردازد ثانیاً مفاهیمی که در این بحث به کار می‌آید مانند وجود، وحدت، ترکیب، اتحاد و اصالت همگی مفاهیم فلسفی است و نه جامعه‌شناختی؛ بنابراین هرکس که راجع به اصالت فرد یا اجتماع تحقیق یا اظهار نظر کند در واقع به قلمرو فلسفه پای نهاده است (مصباح یزدی، 1390: 33) بحث اصالت جامعه یا فرد یا هردو از موضوعات بسیار مهم و تأثیرگذاری است که در طول تاریخ ذهن بسیاری از فیلسوفان و جامعه شناسان را به خود مشغول کرده است این بحث آن‌گونه که مورد اعتنای برخی فیلسوفان بوده، مورد نظر جامعه شناسان قرار نگرفته، زیرا بحث اصالت فرد و اجتماع بیش از آنکه صبغه ی اجتماعی و جامعه‌شناختی داشته باشد، در حیطه موضوعات فلسفی است. از همین رو گفته شده است که این موضوع را نخستین بار خواجه‌نصیرالدین طوسی، از فلاسفه بزرگ قرن هفتم (672-597 ق) باز گفته است اما حقیقت این است که قبل از خواجه‌نصیرالدین در اثر شریف اخلاق ناصری، ابو نصر فارابی (339-260 ق) آن را مطرح ساخته است و پس از او، اخوان صفا در قرن چهارم و ابن خلدون، در سده هشتم، موضوع را تعقیب و در زمان معاصر اقبال لاهوری، علامه طباطبایی و دیگران آن را در آثار خویش بیان کرده‌اند (جوادی املی، 1389: 288-287). در خصوص مسئله مذکور سه رویکرد وجود دارد گروهی معتقد به اصالت فرد و گروهی دیگر به اصالت اجتماع و گروه سوم به اصالت هر دو قائل شده اند.گروه سوم معتقدند اصالت فرد در عین اصالت جامعه و اصالت جامعه در عین اصالت فرد می باشد. به نظر می‌رسد ملاصدرا بنیان‌گذار حکمت متعالیه بحثی مجزا و مخصوص به این امر در آثار خود ندارد بلکه می‌توان از مبانی فکری و فلسفی آن و مباحثی که غیرمستقیم مربوط به بحث ما می‌شود این طور فهمید که ایشان اصالت را از آن فرد می‌دانند نه اجتماع ایشان در اسفار به صراحت تاکید میکنند که وجود مساوق با وحدت است و عین ان است و کثیر از ان رو که کثیر است وجودی جز احاد ندارد به این معنا که مثلا مجموعه یک و دو، چیزی جز یک و دو نیست و این طور نیست که چیزی سومی هم به نام مجموعه متشکل از هر دو انها محقق باشد«عندنا لأن الوجود یساوق الوحده بل عینها و قد علمت أن الکثیر بما هو کثیر لیس له وجود إلا وجودات الآحاد فالمجموع من زید و عمرو لیس إلا اثنین و لا یتحقق منهما شیء ثالث فی الوجود إلا بمحض الاعتبار فإذن لأحد أن یقول إن جمیع الممکنات لیست لها عله أخری غیر علل الآحاد فعله مجموعها عباره عن مجموع علل أفرادها فلیست بخارجه عن ذواتها الممکنه»(ملاصدرا،30:1368) درباره علامه طباطبایی نظرات مختلف وجود دارد بعضی ایشان را اصالت فردی می دانند و بعضی اصالت جمعی و بعضی هم معتقدند نظرات ایشان در کتب مختلفشان تناقض امیز است. به عنوان مثال برخی معتقدند که علامه طباطبایی اصالت فرد و اجتماع را توامان قبول دارند«دیدگاه علامه درباره فرد و جامعه،اصالت توامان هر دوی انهاست:یعنی ایشان هم فرد را اصیل می داند و هم جامعه را. (فریدی،بهزاد وکیل ابادی،عبدالهی عابد ،285:1399) برخی معتقدند علامه اصالت فردی است و می گویند«می توان نتیجه گرفت که رای و باور علامه در مساله اصالت فرد و اجتماع بر اصالت فرد است و اجتماع تنها اعتباری است که توسط انسان برای پاسخ به نیاز ها و غرایزش شکل می گیرد هرچند می توان وجودی بالتبع و وابسته برای اجتماع در نظر گرفت که برگرفته از وجود عینی و خارجی افراد شکل دهنده ان اجتماع خواهد بود»(جلالوند، طاهری، سعیدی مهر،221:1398) برخی معتقدند اراء علامه طباطبایی متناقض است انها می گویند علامه در اصول فلسفه معتقد به اصالت فرد است ولی در المیزان معتقد به اصالت جامعه شده است« انچه در چکیده این مقاله در تنافی ارا مرحوم علامه طباطبایی در زمینه نحوه و نوع حیات جامعه ادعا شده بود صحت دارد.نوشته ایشان در اصول فلسفه و روش رئالیسم کاملا صریح و گویاست که اجتماع/جامعه در زمره اعتباریات عملی و ریشه گرفته از عواطف و احساسات و اراده و خواست انسان است»(تقی زاده داوری ،144:1398) انچه مشخص است در وهله اول ان است که نظری واحد در باره علامه وجود ندارد و نظرات به شدت مختلف و متناقض است و محققانی که در این زمینه کار کرده اند به نظری واحد نرسیده علت ان هم این است که عبارت علامه در کتب فلسفی و تفسیر قران خود به شدت انسان را به خطا می اندازد و به نظر با یکدیگر متعارض است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه 200 سوره آل‌عمران و تفسیر آیات اجتماعی قرآن نظری برخلاف کتاب اصول فلسفه می‌دهند و به صراحت تأکید می‌کنند که اصالت با اجتماع است و از وجود انسانی و حتی اراده و اختیار جامعه سخن می‌گویند «به همین جهت قرآن کریم غیر از آنچه برای افراد هست وجودی و عمری و کتابی و حتی شعوری و فهمی و عملی و اطاعتی و معصیتی برای اجتماع قائل استـ»(طباطبایی،1385 :152) ایشان در جایی دیگر این‌گونه تصریح می‌کنند «و خلاصه اینکه لازمه آنچه در این باره اشاره کردیم این
  • تعداد رکورد ها : 4210