جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > نقد ادبی > 1389- دوره 3- شماره 10
  • تعداد رکورد ها : 8
نویسنده:
بهنام مینا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر، کارکردهای استعاره نور و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی خورشید، آفتاب، شمع، چراغ و... در غزل های مولوی تبیین می شود. از رهگذر بررسی نور در دیوان شمس درمی یابیم که شناخت و معرفت مقوله ای بصری است و به عنوان انگاره استعاری اولیه در ژرف ساخت این اثر نمودار می شود؛ مولوی با توجه به این انگاره و انگاره ثانوی «جهانِ غیب نور است»، نور را به مثابه خدا، انسان کامل، مکان، خوراک و شراب، وجود، هدایت و امید و نیز وسیله ای برای تبیین مقوله فنا و بقا برمی شمارد. این انگاره های استعاری برای تحلیل و تبیین مقولات انتزاعی موردنظر مولوی بستری مناسب است و انسجام درون متنی غزل ها را در پرتو ایده ای واحد و انگاره ای نخستین به تصویر می کشد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 114
نویسنده:
سارلی ناصرقلی, سعادت درخشان فاطمه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«دوره» در مطالعات تاریخی، مفهومی نظام بخش است و مورخان علوم و هنرها را در طبقه بندی اطلاعات تاریخی یاری می کند. در اغلب کتاب های تاریخ ادبیات «دوره بندی»، اساسی ترین پایه بخش بندی و فصل بندی است. دوره بندی در علوم ادبی مانند بلاغت نیز روایی و کاربرد یافته است؛ ازجمله شوقی ضیف تاریخ بلاغت عربی- اسلامی را به ادواری تقسیم کرده است.در این مقاله طرحی برای دوره بندی تاریخ بلاغت فارسی پیشنهاد شده است. نظام بلاغت نظری فارسی دراصل از زبان عربی گرفته شده؛ اما کیفیت و کمیت اقتباس در ادوار زمانی مختلف یکسان نبوده است. گاهی بلاغی های فارسی نویس خود نیز نوآوری هایی داشته و گاه از نظام بلاغت نظری سایر تمدن های مجاور ازجمله بلاغت هندی در بررسی زیبایی های سخن فارسی بهره گرفته اند. برمبنای عصر زندگی نویسندگان کتاب های بلاغت فارسی و شباهت و یکسانی رویکردهایی که در نگارش کتاب ها و رساله های بلاغی در پیش گرفته اند، در این نوشته چهار دوره متفاوت را بازشناخته ایم:1. دوره بومی سازی (از قرن پنجم تا هفتم هجری) که دوره آغازین بلاغت فارسی است و سه کتاب مهم ترجمان البلاغه، حدائق السحر فی دقایق الشعر و المعجم فی معاییر اشعار العجم را دربرمی گیرد.2. دوره شرح و تقلید (از قرن هشتم تا پیش از دوره معاصر) که عصر شرح نویسی بر کتاب های دوره بومی سازی است.3. دوره هندی گرایی (مقارن با رواج سبک هندی) که در آن فارسی نویسان هند و سبک هندی می کوشند سخن فارسی را به میزان نظام بلاغی برگرفته از هندی برسنجند.4. دوره بلاغت مدرسی (دوره معاصر) که دوره متاخرتر است و کتاب های درسی بلاغت فارسی را شامل می شود.
صفحات :
از صفحه 7 تا 33
نویسنده:
قاسمی پور قدرت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سابقه بحث درباب گونه های ادبی به دستگاهِ ردگان شناسی و تقسیم بندی آثار ادبی از نظر افلاطون و ارسطو برمی گردد که سه گونه اصلی حماسه، نمایش نامه و آثار غنایی را بر اساس «وجه» یا چگونگی بازنمایی سخن در کلام گوینده یا شاعر بررسی کرده اند. در نظریه انواعِ ادبی معاصر، از این اصطلاح برای بیان جنبه های درون مایگانی گونه های ادبی استفاده می شود. به کمک اصطلاح وجه، چرایی و چگونگی کاربرد اصطلاحات وصفی همچون «تراژیک، حماسی، غنایی، مرثیه ای و طنز آمیز» تشریح می شود؛ این اصطلاحات بر جنبه های مفهومی و درون مایگانی اثر دلالت دارند. برای مثال وقتی می گوییم این اثر «رمانی حماسی» است؛ به این معناست که نوع یا گونه آن رمان است، اما وجه معنایی آن حماسی است. تفاوت دیگر وجه با گونه در این است که یک گونه خاص همچون حماسه یا تراژدی ممکن است از بین برود؛ ولی وجه تراژیک و حماسی آن ممکن است تا زمان ها باقی بماند. اصطلاحات «وجه نما»- یعنی اصطلاحاتی همچون تراژیک، حماسی، غنایی، مرثیه ای و طنزآمیز- به شکل و ساختار صوری آثار ادبی خاص وابسته نیستند؛ بلکه گویای جنبه های درون مایگانی آثار ادبی هستند. همچنین، این مبحث ناظر است بر اینکه چگونه برخی انواع ادبی همچون تراژدی، حماسه و غزل آن قدر گسترش پیدا می کنند که ویژگی های درون مایگانی آن ها برای توصیف ابعاد درون مایه ای دیگر انواع ادبی به کار می روند و در مقابل، برخی انواع ادبی همچون رمان، داستان کوتاه، قصیده و مقامه از چنین خصلتی برخوردار نیستند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 89
نویسنده:
فتوحی محمود
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله سخن منثور صوفیانه را در دو گونه متقابل رده بندی می کند: یکی سخن مغلوب و دیگری سخن متمکن. دو اصطلاح مغلوب و متمکن را برخی از صوفیان در آثارشان به کار برده اند. بنیاد تفاوت های این دو گروه از متن ها عبارت اند از: خاستگاه معرفتی، منبع آگاهی، محتوای متن و نقش و کارکرد زبان. متن های متمکن منطبق بر آگاهی گروهی و ایدئولوژیک و حاوی مفاهیم اجتماعی و عقاید گروه صوفیان اند، وضعیتی را سازمان دهی و تثبیت می کنند و زبان در آن ها نقش تنظیم کنندگی دارد. دسته دوم متن های مغلوب اند که مولود تجربه های شخصی اند و جهان متنی و تصویری تازه ای می سازند. از لحاظ دلالی، متن مغلوب گشوده و تاویل پذیر است و قطب استعاری زبان در آن غلبه دارد؛ اما متن متمکن در شمار متن های بسته است. مقاله در پایان، سیر دگردیسی زبان نثرهای صوفیانه را از جانب کلام متمکن به سوی کلام مغلوب بیان می کند.
صفحات :
از صفحه 35 تا 62
نویسنده:
بهفر مهری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا هر رویکرد نقد ادبی قابلیت بررسی هر اثر ادبی را دارد؟ و از آن فراتر، آیا هر نظریه روان شناختی، جامعه شناختی، فلسفی و... قابلیت بررسی هر متنی را دارد؟ به صِرف مشاهده چند شباهت یا نشانه ای ضعیف و کوچک از بحث های موجود در یک نظریه می توان آن را برای تفسیر و تحلیل هر متن ادبی مناسب دانست؟ آیا نمی باید اصولا میان متن و نظریه ای که قرار است تحلیل گر و گشاینده رمز و راز و پیچیدگی های متن باشد، نوعی ارتباط و سازگاری و همگونی وجود داشته باشد؟ و در چه صورتی می توان گفت منتقد در ارایه خوانش تازه ای از مثلا یک متن کهن بنا بر یک نظریه علوم انسانی توفیق یافته است؟ شاید البته اگر منتقد برداشت و تحلیل جدیدی را از متن به دست دهد، اگر از راز و رمز اثر پرده بردارد، اگر بتواند فراروی درون مایه اثر را با اندیشه ها و نظرهای جدید نشان دهد، اگر با ارایه آگاهی های تازه درک ما را درباره متن دگرگون کند و در نهایت بتواند به کشف لایه ای ناشناخته از متن یا به شناخت جدیدی از آن دست یابد.
صفحات :
از صفحه 205 تا 211
نویسنده:
نجفیان آرزو, عامری حیات, قیومی صدیقه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دانش وجوه از شاخه های علوم قرآنی است که قرآن پژوهان در تاریخ تفسیر و پژوهش های قرآنی بسیار به آن توسل جسته اند. اصطلاح وجوه به کلمات چندمعنایی اطلاق می شود که در قرآن به کار رفته است. گاه یک کلمه به بیست وجه یا بیشتر در قرآن به کار می رود. بررسی متن قرآن و تعیین مدلول دال های قرآنی (واژگان قرآن) با وجود انبوهی واژگان در وجوه، امری دشوار است. در این مقاله سعی شده است تا با رهیافتی نشانه شناختی وجوه متفاوت واژه «آیه» بررسی شود. واژه «آیه» در قرآن به دو مفهوم متنی (به معنای خود آیات قرآن) و فرا متنی (به معنای جهان طبیعت، نفس انسان و سرگذشت پیشینیان) به کار رفته است.نتایج این پژوهش نشان می دهد برای تبیین وجوه متفاوت این واژه، توجه دقیق به بافت متنی بلافصل و بافت متنی گسسته ضروری به نظر می رسد؛ به این معنا که روابط همنشینی و جانشینی در متن به روابط همنشینی و جانشینی بلافصل محدود نمی شود. یک آیه از یک قسمت متن قرآن را می توان با آیه ای از جای دیگر بر روی محور جانشینی و همنشینی در ارتباط قرار داد.
صفحات :
از صفحه 175 تا 203
نویسنده:
عابدینی فرد مصطفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به ویژه به یمن ترجمه معروف فیتز جرالد، رباعی های خیامی از شناخته شده ترین و شاید محبوب ترین رباعی های فارسی در سراسر دنیاست. شاید تعیین دلایل دقیق این شهرت و محبوبیت جهانی و چه بسا روزافزون، مستلزم پژوهشی جداگانه باشد؛ اما دل مشغولی همه گویندگان این رباعی ها به مضامین فلسفی و دغدغه های جهان شمول و بنیادینِ بشر با زبان و تصاویری همه فهم و گویا می تواند از دلایل این محبوبیت و شهرت این رباعی ها باشد. یکی از مضامینی که عموما به رباعی های خیامی نسبت داده شده، اما متاسفانه تاکنون به تفصیل و بر پایه بحثی روشمند و مبتنی بر نظریه به آن نپرداخته اند، مضمون فلسفی نیهیلیسم است. این تحقیق به بررسی این مضمون در دو تصحیح از رباعی های مکتب خیام می پردازد. به این منظور، ابتدا در مقدمه تحقیق درباب لزوم قایل شدن به مکتب خیام در رباعی- و نه رباعیات مسلم خیام- بحث شده است. در ادامه، انواع نیهیلیسم با اقتباس از پژوهش دانلد کراسبی در این باره تعریف، و دو نوع مرتبط با این پژوهش به اختصار توضیح داده شده و نیز به برخی از استدلال های رایج نیهیلیستی اشاره شده است. سپس با اتکا به این مفاهیم نظری، نیهیلیسم در رباعی های خیامی بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 143 تا 174
نویسنده:
صادقی اصفهانی لیلا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقد ادبی به دلیل وجود محدودیت هایی قادر به اتصال «جهان متن» به جهان خواننده و بررسی همه زوایای متن داستانی نیست. به این منظور نیاز به نظریه ای است که هم از دیدگاه علمی و هم از دیدگاه خلاقیت ادبی بتواند وارد فضای متن شود. نظریه جهان های متن در بوطیقای شناختی این امکان را ایجاد می کند. در این مقاله به تحلیل مجموعه داستان بیژن نجدی به نام یوزپلنگانی که با من دویده اند، با توجه به لایه های مختلف جهان های متن می پردازیم. پرسش های پژوهش این است: آیا نظریه «جهان متن» قادر است عناصری را که به ساخت روایت داستان های نجدی منجر می شود، شناسایی کند؟ و دیگر اینکه تولید و دریافت جهان داستانی نجدی چگونه از دیگر نویسندگان متمایز می شود؟ فرضیه پژوهش نیز این است که سه لایه «جهان گفتمان»، «جهان متن» و «جهان زیرشمول» هرکدام بخشی از روایت داستانی را شکل می دهند. در پاسخ به پرسش دوم، فرض بر این است که نجدی در آثار خود، با ایجاد عناصر مشترک در همه داستان ها جهان گفتمانی منسجمی ایجاد می کند و بدین سان داستان های مجزا را به صورتی نامریی به هم مرتبط می کند؛ این ویژگی او را از دیگر نویسندگان متمایز می کند. با توجه به مطالعه آثار او، هر جهان می تواند جهان های دیگری را در خود درونه گیری کند و به شکل گیری فضای داستانی با شگردهای مختلف روایی بینجامد. جهان های زیرشمول به ساخت روایت داستانی با استفاده از فعال سازی داستان های زیرساختی می انجامد که مشخصه اصلی آثار نجدی است.
صفحات :
از صفحه 115 تا 142
  • تعداد رکورد ها : 8