جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
شهرام محمودی ، ابراهیم دانش ، فرامرز جلالت
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بسیاری از رنج‌های روانی انسان ریشه در رفتار والدین با وی در دوران کودکی دارد. کارن هورنای روان‌شناس نئوفرویدی، نظریّة «روان‌رنجوری» را بر اساسِ رنج‌های روانی و عوارضِ آن‌ها بنا کرده است. هورنای معتقد است شخص روان‌رنجور به مکانیسم‌های دفاعی «مهرطلبی»، «برتری‌طلبی» و «عزلت‌گزینی» پناه می‌بَرَد، امّا این مکانیسم‌ها تسکین موقّت روان‌رنجوری را به دنبال دارد و ممکن است منجر به تشدید ناراحتی وی شوند. مولانا نیز، به عنوان عارفی مردمی که رفتار اقشار مختلف جامعه را به دقّت زیر نظر داشته، در پرتو علوم و معارف گران‌قدر اسلامی، راهکارهایی را برای درمان روان‌رنجوری افراد ارائه کرده است که شباهت‌هایی با مکانیسم‌های نظریّة کارن هورنای دارد. این مقاله به روش تحلیلی ـ تطبیقی، نمودهای مختلف «عزلت‌گزینی» را در مثنوی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که عزلت‌گزینی روان‌رنجورانه نمودهای بیشتری در رفتار شخصیت‌های مثنوی دارد. همچنین مولانا برای صحبت، در تکامل انسان و اجتماع شأنی عظیم قائل است و عزلت‌گزینی را در صورتی جایز می‌داند که به هیچ وجه امکان معاشرت وجود نداشته باشد. وی برای عزلت‌گزینی انواع متعددی چون عرفانی، اجتماعی و روان‌رنجورانه قائل است و عزلت‌گزینی روان‌رنجورانه را بیشتر ناشی ازعواملی چون جهل، حسد، نفرت، عدم درک فلسفة اختلافات انسانی و عدم درک متقابل می‌داند.
صفحات :
از صفحه 137 تا 168
نویسنده:
امیرحسین زنجانبر ، ایوب مرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یونگ روان‌کاوی را باستان‌شناسی در بستر گونه‌های انسانی می‌داند. از همین‌رو اصطلاح «کهن‌الگو» (آرکی‌تایپ) که زیربنای نظریۀ فرایند تفرّد است، حاصل اشتقاق دو واژۀ باستان‌شناسی (آرکیولوژی) و گونه‌شناسی (تایپولوژی) است. تفرّد، کهن‌الگوی رشد روانی است که غیرارادی، تدریجی، منظم و نیرومند است. این کهن‌الگو متشکل از زنجیرۀ کهن‌الگوهایی همچون سایه، نقاب، پیر خردمند، آنیما و خویشتن است. غایت فرایند تفرّد چیزی جز یکپارچه‌سازی آگاهانۀ تمام حلقه‌های این زنجیرۀ کهن‌الگویی نیست. در همین راستا، پژوهش پیشِ‌رو با روش تحلیلی ـ ‌توصیفی در پی بازشناسی زنجیرۀ کهن‌الگوهای تفرّد و چگونگی فرایند یکپارچه شدن آنها است. از آنجا که در خوانش یونگیِ کتاب‌های کودک ایرانی، نشانه‌های تصویری همواره مغفول واقع شده‌اند؛ کتاب تصویری «بوقی که خروسک گرفته بود» برای موضوع پژوهش اختیار شده است. کتاب مذکور اثر حامد حبیبی و به تصویرگری علی‌رضا گلدوزیان است. نتیجۀ پژوهش نشان می‌دهد: شناخت شکاف‌های میان خودآگاه و ناخودآگاه و پذیرش بخش تاریکِ وجود، لازمۀ شکل‌گیری هویت یکپارچۀ انسان است.
صفحات :
از صفحه 43 تا 74
نویسنده:
مرتضی ملکیان ، عبدالرضا مظاهری ، خسرو ظفرنوایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معانیی که از حضرت الهی فرودمی­آیند یک صورت جسمانی مانند صورت خیال ما می­پذیرند و سپس به عالم ملک فرودمی­آیند. بدین لحاظ جهان مثال را « خیال منفصل» نیز می­نامند. و ارواح کلی انسانی پیش از ظهورشان در بدن با آن صورت­ها ظاهرند و اکثر مکاشفات در این عالم است که آن­ را « خیال مقید» می­نامند انواع خواب­ها مربوط به این عالم است و معبر نیز خواب را با توجه به این عالم تعبیرمی­کند. پیامبر (ص) در مورد دو خواب فرموده : یوسف (ع) وقتی که برادرانش در برابر او سجده کردند صورت خارجیه حسیه را حق قرارداد و گفت خوابم تعبیر شد و آن را خیال اندر خیال دانست نه حقیقت و در مورد ابراهیم (ع) بایست خوابش را تأویل­می­کرد اما چون انبیاء امور را در عالم مثال مطلق مشاهد­ه­می­کنند که مطابق با واقع است و نیازی به تعبیر ندارد آن را تأویل نکرد و به ذبح فرزندش پرداخت و این فدیه مربوط به آن چیزی بود که در ذهن ابراهیم (ع) بود نه آنچه در نفس­الامر بود. به این دلیل خداوند فرمود: « ان یا ابراهیم قد صدقت الرویا» نفرمود در رویا صادق بودی. دکتر عبدالکریم سروش نیز به پدیدارشناسی قرآن پرداخته و در موردِ ماهیت رویا ، قرآن و وحی الهی نق. طه نظراتی دارد؛ از این‌رو ، هر دوی این مطالب را بررسی می­کنیم زیرا بر این اعتقادیم که تضاربِ آراء نه­تنها جمودِ فکری دینی را ازبین­می‌برد بلکه بیش از آن ، باعثِ رشدِ و ارتقاء معرفتی نیز می‌­گردد. این مقاله ‌، از ره‌آوردِ چالش‌های میانِ ادعای سروش و نقد‌های بر آن است که می‌تواند به درک و فهمی عمیق‌تر از مسائلِ مهم و تأثیرگذار در زندگی دینی‌ راه­یابد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
نویسنده:
خدیجه بهرامی رهنما
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طرح‌وارة نیرو، یکی از مؤلفه‌های مهم در زبان‌شناسی شناختی است که اساس استعارة مفهومی را تشکیل می‌دهد. مارک جانسون، طرح‌وارة نیرو را به هفت بخش تقسیم می‌کند که با استفاده از آن، می‌توان مراحل گذار عارف را در متون عرفانی بررسی کرد. جستار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد است مسئلة انواع طرح‌واره‌های نیرو و چگونگی تأثیرشان را بر سیر و سلوک عارف، در مثنوی معنوی مولانا و قصیدة تائیة کبرای ابن‌فارض بررسی کند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که طرح‌وارة اجبار، در دو مقولة واژگانی و دستوری قابل بررسی است. سراسر مثنوی معنوی و قصیدة تائیة کبرا، دربرگیرندة طرح‌وارة حرکتی است که در آن عارف، با مانع‌هایی مواجه می‌شود که این مانع‌ها، بسان سدّی قدرتمند عمل می‌کنند و عارف را از درنوردیدن مراحل سلوک باز می‌دارند. در طرح‌وارة نیروی مقابل، دو نیرو به شدّت به یکدیگر برخورد می‌کنند که برآیند این دو نیرو، منجر به ایجاد وحدت می‌شود. در طرح‌وارة رفع مانع، مولانا و ابن‌فارض عناصری چون ریاضت، تجرید و دوری از تناسخ را در زدودن مانع‌ها موثّر می‌دانند. در طرح‌وارة انحراف از جهت، هر دو شاعر علوم ظاهری را، عامل مهمی در توقف و ایستایی عارف به ‌شمار آورده‌اند.
صفحات :
از صفحه 13 تا 42
نویسنده:
رقیه محمودی وند بختیاری ، پروانه عادل زاده ، کامران پاشایی فخری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
داستان کوتاه بانوی باغ از هفت ناخدای مندنی‌پور، شرح دیدگاهی پدرسالارانه‌ دربارة زن و جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کند. وی برای بیان دیدگاه‌های خود از جامعه و سرزمینش از زبان نماد و بن‌مایه‌های اساطیری ـ در فضای بوف‌کوری و وهمناک ـ استمداد می‌جوید. این مقاله می‌کوشد با دیدگاه اسطوره‌ای و روش توصیفی ـ تحلیلی پاسخ دهد که نویسنده از کدام بن‌مایه‌ها و روایات اسطوره‌ای برای تفهیم بهتر داستان بهره جسته است؟ وآیا این بن‌مایه‌ها در تار و پود داستان فرو رفته‌اند یا صرفاً به صورتی نمادین حضور دارند؟ مندنی‌پور برای توضیح مرگِ ‌زیبایی و پیشرفت، عدم تغییر و نرسیدن به آمال در سرزمینش، از اسطورۀ سفر به جهان زیرین، مرگِ ایزد گیاهی سخن می‌گوید و از نمادهای مربوط به دوران برزیگری ـ چاه، گُل و... ـ نام می‌برد؛ عامل نابودی را دیو می‌نامد و تقابلی بین ایزدبانوی برزیگری و خدای آریاییان ایجاد می‌کند. نویسنده با آگاهی از «تکرار اساطیر در زمان‌ مقدّس» تبیین می‌کند که در هر زمان قهرمانی سعی در تغییری شگرف دارد و در نهایت به آن ایده‌آل نمی‌رسد، چراکه افراد، حقیقت، زیبایی و تغییر را در پدیدۀ خاصی می‌جویند.
صفحات :
از صفحه 169 تا 200
نویسنده:
آرش غفرانی ، سعید خیرخواه ، حسین آذرپیوند
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در اکثر قریب به اتفاق منابع پس از اسلام، روایت غلبه ضحاک بر جمشید این‌گونه آمده است که پس از افول اقتدار سلطنت جمشید و گریختن فرّه از او و پیشروی و کشورگشایی ضحاک، در نهایت جمشید حکومت و تخت پادشاهی را رها می‌کند و می‌گریزد. مدت زمانی او در نقاط مختلف جهان سرگردان و فراری بود و ضحاک همه ‌جا در پی او. در پایان ضحاک، جمشید را می‌یابد، و وی را با ارّه به دو نیم می‌کند. حال سوال اینجاست: چرا ضحاک جمشید را با این شیوه منحصر به فرد می‌کشد؟ آیا ضحاک نمی‌توانست مانند بسیاری از شاهان یا پهلوانان تاریخ اساطیری ایران، دشمن خود را سر ببرد؟ چرا ضحاک او را به دار نیاویخت؟ یا حتی می‌شد بدون بیان نحوه کشته شدن، تنها به ذکر این مطلب بسنده کرد که ضحاک پس از یافتن جمشید، او را کشت. پس بی‌گمان رازی و نمادی در پس این نحوة خاص کشتن جمشید؛ یعنی ارّه کردن او بوده است. این تحقیق بر آن است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و با توجه به تأثیر اسطوره‌های اقوام بومی ایران که قطعا تحت تأثیر اسطوره‌های دولت‌شهرهای میان‌رودان بوده است، مطابقت اسطوره‌های ضحاک و مردوک را بیان کند؛ با توجه به شباهت این دو روایت، این نظریه را مطرح می‌سازد که ارّه کردن جمشید توسط ضحاک، متأثر از دوپاره کردن تیامت توسط مردوک است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 136
نویسنده:
علیرضا صیادنژاد ، فاطمه نمازی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اسطوره، زبانی برای بیان احساسات و خواست‌های جمعی هر ملتی است که از الگوهای واحد و مشترکی پیروی می‌کنند. حمزه‌نامه، یکی از اسطوره‌های ایرانی‌‌ ـ ‌اسلامی است که در قالب متنی ادبی ارائه شده تا خواسته‌های درونی جامعة اسلامی را با بهره‌گیری از فرهنگ ایرانی با زبانی نمادین بیان نماید. در این متن ادبی، کهن‌الگوی قهرمان که ریشه در روان انسانی دارد، در قالب شخصیت تاریخی حمزه‌ابن‌عبدالمطلب تجلی یافته است تا حقایق پنهان در روان جامعه را به ‌زبان بیاورد. پژوهش حاضر به ‌منظور یافتن عوامل و نیازهای جامعة اسلامی قرن هشتم، تلاش دارد تا با بهره‌گیری از مبانی روانشناسی و جامعه‌شناسی عصر حاضر و دیدگاه‌های اسطوره‌پژوهانی همچون میرچا ‌الیاده و جوزف‌کمبل، با رویکردی تاریخی‌ ـ تطبیقی، این متن ادبی را بازخوانی، تحلیل و به ‌گونه‌ای پدیدارشناسی نماید. حاصل چنین پژوهشی، رسیدن به این حقیقت است که به ‌دلیل تنوع فرهنگی، ملی و اقلیمی جامعة اسلامی آن دوره، تهدید انسجام درونی جامعه بسیار زیاد است؛ ضمیر ناخودآگاه جامعه اسلامی ‌ـ ‌ایرانی برای حل این مشکل، لباس‌های فاخر فرهنگ ایرانی را بر تن قهرمانی سامی‌نژاد با خُلق و خُوی اسلامی می‌کند تا بقای خود را تضمین نماید.
صفحات :
از صفحه 75 تا 107
  • تعداد رکورد ها : 7