جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9006
بررسی تطبیقی عقلانیت از نظرگاه کانت و هابرماس
نویسنده:
زهرا پلمه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده ندارد.
تحلیل تطبیقی دیدگاه‌های تربیت اخلاقی کانت و ریچارد رورتی
نویسنده:
ماشااله ویسی چراغ آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاملات اخلاقی همواره با اندیشه درباره طبیعت آدمیهمراه بوده و از دیرباز تا کنون، تصویری که فیلسوفان و عالمان اخلاق از طبیعت آدمی عرضه کرده اند از مهمترین پایه های شکل گیری تئوریهای تربیتی بوده، که روش ها و اصول خاصی را در تربیت افراد به دنبال داشته است. در این پژوهش نیز، موضوع تحلیل تطبیقی تربیت اخلاقی از دیدگاه امانوئل کانت و ریچارد رورتی مورد بررسی قرار گرفته است که در این راستا محقق با سولاتی مانند، خاستگاه های بنیادین فلسفه اخلاق کانت و رورتی کدامند؟ بر مبنای بنیاد های نظری فلسفه اخلاق رورتی و کانت چه روش هایی را برای تربیت اخلاقی کانت و رورتی می توان ارئه داد؟ مواجهه شده، که پژوهشگر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و روش مطالعات تطبیقی(توصیف،تفسیر، همجواری و مقایسه)جرج بردی به بررسی متون فلسفی، تربیتی، اخلاقی کانت و رورتی وآثار مرتبط با آنها می پردازد.همچنین در این راستا محققپس از استخراج خاستگاه هایاساسی اخلاق کانت و رورتی، و روش هایی برای تربیت اخلاقی بر اساس خاستگاه هایشان به بررسی تشابهات و تفاوت های تربیت اخلاقی آنها نیز پرداخته است. در این میان چون رورتی همواره از فلسفه اخلاق کانت انتقاد کرده و آن را به چالش کشیده است و از بنیان(نادیده گرفتن نظریه های جهان شمول عقل گرایانه که خاستگاه اصلی اخلاق کانت است) با آن مخالف است،به همین دلیل تشابه خاصی میان آنهادیده نمی شود اما تفاوت های اساسی و مهمی با آن دارد که اهم آن را می توانیم اینگونه برشمریم؛ تربیت اخلاقی کانت وظیفه گراست که در آن مهم عمل کردن به وظیفه عقلانی است و خوشایند یا ناخوشایندبودن نتیجه عمل چندان اهمیتی ندارد،اما تربیت اخلاقی رورتی نتیجه گراست که هدفش کاهش عینیت و تلاش برای همبستگی بیشتر با توجه به حفظ عنصر نسبیت گرایی خود است.کانت اصول گرا است و بر مطلق بودن عقل به منزله مرجع و مبنای تربیت اخلاقی تاکید فراوان دارد،اما رورتی مخالف اقتدارگرایی عقل است و در حقیقت تربیت اخلاقی مورد نظر او فاقد بنیادهای ثابت و جهانی است.رویکرد تربیت اخلاقی کانت، عقل باور و خرد گرا و صرفا به پشتوانه عقل است. اما به زعم رورتی تاکید زیاد بر عقل اشتباه بوده و بیشتر بر احساسات تاکید می کند.
بررسی و مقایسه اراده و خیر از دیدگاه کانت و هگل
نویسنده:
فرشاد رحمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
زندگی انسان همواره با مسائل اخلاقی پیوندی ناگسستنی داشته است و در این میان دو مقوله اراده و خیر مورد توجه تمام فلاسفه بوده است. در این تحقیق سعی بر آن شد تا دو مقوله خیر و اراده از دیدگاهدو فیلسوف اثرگذار کانت و هگل مورد بررسی قرار گیرد. فلسفه اخلاق آنها از فلسفه نظریشان سرچشمه گرفته است. ولی روش استنتاج آنها کاملا متفاوت است و لذا نتایجی که از نگاه کلی آنها به فلسفه اخلاق و نتایجی که منجر به عمل اخلاقی می شود کاملا متفاوت است . در این رساله تلاش شده است با توضیح فلسفه نظری کانت و هگل ارتباط آن با فلسفه اخلاق مطرح شود.آنچه این دو متفکر به عنوان مبانی تفکر اخلاقی مطرح می کنند معیاری برای فعل اخلاقی در نظر گرفته می شود. هگل تمایل را به عنوان شوری برای انجام کار بزرگ لحاظ می کند در حالی که کانت فعلی را اخلاقی می داند که بر اساس تکلیف انجام شود و تنها زمانی این کار انجام می شود که اراده خیر که تنها چیزی است که فی نفسه خیر است در کار باشد. به نظر او کار بر اساس تمایل آن را از اخلاقی بودن ساقط می کند.از دیدگاه هگل این تمایل است که بر اساس خودآگاهی ابتدا به اراده جزیی و در نهایت تکاملش به اراد? کلی یا دولت تبدیل می شود. در حالی که کانت فلسف? اخلاق خود را اساسا با طرح مسأله اراده فی النفسه خیر آغاز می کند و تنها معیار فعل اخلاقی اراد? خیری است که به تکلیف عمل می کند. واژگان کلیدی : کانت ، هگل ، فلسفه ، اخلاق ، خیر ، اراده
برسی تطبیقی فیزیک قدیم وجدید با تئاتر ارسطویی وتئاتر پست مدرن
نویسنده:
میرعلی فتوحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش به برسی رابطه تئاتر وعلم فیزیک پرداخت شده است ..نقطه ارتباط این دو از نظر نگارنده درعلم فلسفه نهفته است.(تئاتر ارسطویی با فیزیک نیوتنی وتئاتر پست مدرن بافیزیک کوانتومی)وفلسفه قدیم وجدیدمورد برسی قرار گرفته است.در نهایت نگارنده به این نتیجه رسیده کههنر تئاتر وعلم فیزیک رابطه تنگاتنگی داشته واین رابطهریشه در علم فلسفه دارد
مطالعه تطبیقی آراء تربیتی کرشن اشتاینر و امانوئل کانت
نویسنده:
ابراهیم خسروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
نقد قدرت در جامعه مدرن از دیدگاه نیچه و مارکوزه
نویسنده:
حمزه ذاکرعنبرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحولات ناشی از رنسانس و روشنگری، باعث ابطال ارزشها و باورهای جامعهء سنتی گردید و باورها و ارزشهای جدیدی ارائه داد. در نگرش جدید، خدا از محوریت و مرکزیت هستی افتاد و انسان جای آنرا گرفت . باورهای مذهبی و مباحث انتزاعی اموری غیرقابل اثبات و در نتیجه بیهوده، دانسته شد. مدرنیته که در نتیجهء این تحولات پدید آمد، بر عقلانیت تاکید زیادی داشت . چرا که انسان مدرن معتقد بود عقلانیت تنها وسیله برای رساندن انسان به سعادت می‌باشد. اما با گذشت زمان، عده‌ای از دانشمندان بر این باور شدند که جامعهء مدرن دچار کمبودها و نقصانهای اساسی است . از جملهء این دانشمندان، نیچه و مارکوزه‌اند که کمبود جامعهء مدرن را بیشتر در زمینهء ارزشها و باورها می‌دانند. آنان معتقدند در جامعهء مدرن، انسان آزادی و فردیت خود را از دست داده است . انسان مدرن، انسان برده‌ای است که جامعه بر او حکمرانی می‌کند. جامعه تمام ارزشها را تعیین می‌نماید و فرد هیچگونه آزادی‌ای برای انتخاب راه و مشی زندگی خود ندارد. ارزشهای مادی بر جامعه حاکم شده‌اند و حاکمان نیز به خاطر منافع خود این ارزشها را ترویج می‌دهند. نیچه با انسان محوری و حس باوری رنسانس و روشنگری موافق است و از آن حمایت می‌کند اما معتقد است رنسانس و روشنگری را جنبش پروتستان و انقلاب فرانسه، تحریف نموده‌اند. ایده‌های نوین که منشا انگلیسی دارند، همان باورها و اخلاق مسیحی است که در جامعهء سنتی رواج داشته است ولی اکنون صورت دنیوی یافته‌اند. ارزشها و باورهای مسیحی و به تبع آن ایده‌های نوین، بیانگر خواست قدرت گله‌های ضعیف و بیمار عوام می‌باشد که بر علیه قدرتمندان طرح شده است . این باورها، منحط می‌باشند چرا که از ضعیف و کمبود برمی‌خیزند و بر علیه نیرومندی و شادابی زندگی می‌باشند. این ارزشها و باورها را باید واژگون نمود و ارزشهای قدرتمندان را که از شادابی و نیرومندی سرچشمه می‌گیرد، جایگزین آن کرد. برای آنکه قدرتمندان، حاکم گردند باید انقلابی فرهنگی در جامعه صورت گیرد که با توجه به هیچ انگاری جامعهء مدرن، این تحول عظیم به زودی به وقوع خواهد پیوست . تنها نگرشی که با واقعیت جهان همخوانی داشته باشد و فریبنده نباشد، نگرش هنری است ، چرا که از دل واقعیت جهان برمی‌آید، واقعیت جهان خواست قدرت است . در دیدگاه هنری، هدف زندگی و هستی، ابرمرد می‌باشد. ابرمرد تنها هدف اصیلی است که زندگی می‌تواند داشته باشد. مارکوزه نیز معتقد است ، جامعهء مدرن، صرفا به واقعیات موجود بسنده می‌کند و در پی برتری جستن از این واقعیات نمی‌باشد. در این جامعه انتزاعیات ، اموری بیهوده تلقی می‌گردند. اصل عقلانیت در جامعه مدرن به عقلانیت ابزاری تبدیل شده است که جز به سود مادی نمی‌اندیشد. ارزشهای جامعهء مدرن را تکنولوژی تعیین می‌کند که همه ارزشهایی مادی می‌باشند. جامعه بر فرد حاکم شده است و آزادی او را سلب نموده است . جامعهء مدرن جامعه‌ای تک‌ساحتی است چرا که یک جنبهء اساسی از زندگی انسان را که همانا جنبهء معنوی آنست ، نادیده می‌گیرد. برای رهایی از بند عقلانیت ابزاری جامعهء مدرن باید به هنر پرداخت . چرا که هنر با ویژگی انتزاعی خود واقعیات موجود را به نقد می‌کشد و انسانرا تعالی می‌بخشد.
مطالعه تطبیقی اخلاق نزد هدایت و نیچه
نویسنده:
رقیه خان‌محمدزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقایسه و تطبیق خاستگاه‌های فکری و اندیشه‌هایی که در بستر فرهنگ‌های متفاوتی شکل گرفته-اند، درحوزه‌ی مطالعات تطبیقی بوده و این‌گونه از مطالعات به ویژه در حوزه‌ی ادبیات، به دریافت و درک افکار مشابه میان بزرگان علم و ادب کمک می‌کند. صادق هدایت، نویسنده و متفکر برجسته، در حوزه‌ی فرهنگ است. از جمله دغدغه های وی، توجه به انسان، خودشناسی،مبارزه با جهل و خرافات و به طور کلی واژگون کردن و ساخت و شناساندن فرهنگی با ارزش‌های نو است.فردریک نیچه، فیلسوف و متفکر آلمانی نیز تأثیرگذارترین فیلسوف قرن در حوزه‌ی فرهنگ و توجه به انسان و دستاوردهای آن است. نقطه‌ی مشترک فکری هر دو اندیشمند،ساخت فرهنگی نو به کمک روشن کردن بستر باورهای مردمی و چگونگی رفتار،تحت عنوان اخلاق است. در این پایان‌نامه، به تعریف ادبیات تطبیقی و بیان مفاهیم (علم اخلاق و فلسفه‌ی اخلاق) پرداخته، سپس جایگاه مفهوم اخلاق در اندیشه‌ی هدایت و نیچه، بررسی شده است.برخی هنجارشکنی‌های هدایت که تعریف اخلاقنزد مردم را زیر سوال می‌برد، مشابه نفی وبت‌شکنی‌های نیچه در حوزه‌ی اخلاق است.با توجه به وجوه مشترک میان اندیشه‌های این دو متفکر، نگارنده سعی دارد تا دیدگاه هدایت در حوزه‌ی اخلاق را با دیدگاه نیچه مقایسه کرده و گزاره‌های فکری هر دو را در این زمینه تطبیق نماید.
مقایسه بین برهان صدیقین فلاسفه اسلامى و وجود شناختى فلاسفه غرب بر اثبات وجود خدا
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نقد جماعت‌گرایی بر لیبرالیسم و ارزیابیِ آن از منظرِ ریچارد رورتی
نویسنده:
مرتضی نوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکتب جماعت‌گرایی یکی از منتقدان اصلی نظریۀ اخلاقی ـ سیاسیِ لیبرالیسم به شمار می‌آید. طبق نظر بنیان‌گذاران این مکتب، لیبرالیسم تصویری از هویتِ انسان را پیش‌فرض می‌گیرد که حق پیوندهای جمعی در آن ادا نمی‌شود. لیبرالیسم با تأکیدِ نادرست بر اولویتِ عدالت از منظری فردگرایانه، تکالیفِ دگرخواهانه و تعهداتِ جمعیِ به‌ارث‌رسیده از سنت و تاریخ را، که نقشی قوام‌بخش در هویتِ فرد ایفا می‌کنند، نادیده می‌گیرد و به غلبۀ شخصیت‌هایی میان‌مایه، خودخواه، و بیگانه با ارزش‌های جمعی دامن می‌زند. در این مقاله می‌کوشم این انتقادها را به اختصار شرح دهم و سپس از منظرِ یکی از مدافعانِ لیبرالیسم، یعنی ریچارد رورتی، آن‌ها را پاسخ دهم. رورتی این سخنِ جماعت‌گرایان را می‌پذیرد که اجتماع نقشی قوام‌بخش در شکل‌گیریِ هویتِ فرد ایفا می‌کند، اما نقدهای آنان را بر قطبِ پراگماتیستیِ لیبرالیسمِ معاصر وارد نمی‌داند و می‌کوشد نشان دهد لیبرالیسمِ سیاسی سدۀ بیستم، که بهترین صورت‌بندیِ خود را در آثارِ جان دیویی و جان رالز پیدا می‌کند، به دلیلِ سازگاری با تاریخ‌گرایی و قوم‌مداری، برخلافِ لیبرالیسمِ فلسفیِ فیلسوفانِ روشنگری، از انتقادهای جماعت‌گرایان مصون است.
صفحات :
از صفحه 409 تا 444
بررسی تطبیقی غدیریه بولس سلامه و عبدالمسیح انطاکی
نویسنده:
مصطفوی نیا سیدمحمدرضی, توکلی محمدی محمودرضا, نیکنام رحمان
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی شک واقعه غدیر یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخ اسلام به شمار می رود؛ چرا که در آن، یکی از مهم ترین مسائل جامعه اسلامی، یعنی خلافت و جانشینی پیامبر(ص)، مشخص می شود. درباره غدیر و اتفاقات این واقعه بسیار سخن گفته اند. این حادثه را بسیاری از مورخان در کتاب های تاریخی خود ثبت کرده اند؛ همچنین، در احادیث نقل شده از ائمه (ع) اشاراتی به این واقعه شده است. بسیاری از شاعران نیز این واقعه را در الب شعر ثبت کرده اند که در میان آنها، شاعران مسیحی هم وجود دارد. در این مقاله، این مساله با تحلیل دو قصیده غدیریه از دو شاعر مسیحی (بولس سلامه و عبدالمسیح انطاکی) بیان می شود. هر دو شاعر در قصاید خود:1. تاریخ و حقایق تاریخی را مدنظر قرار داده و تاریخ را بیشتر از تخیل در اشعار خود وارد کرده اند،2. جزئیات این واقعه (مواردی مانند میزان گرما، انبوه جمعیت، وجود نگرانی در چهره پیامبر(ص)) را نیز توصیف کرده اند،3. به آیات قرآن، احادیث، و حوادث تاریخی اشاره کرده اند،4. عاطفه شعری را صادقانه در اشعار خود به کار برده و در بیان احساسات خود موفق بوده اند.
صفحات :
از صفحه 101 تا 124
  • تعداد رکورد ها : 9006