جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 94
بررسی مفهوم «من» و آگاهی از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب‌شناسی
نویسنده:
زهره سلحشور سفیدسنگی، محمدکاظم علمی سولا، علیرضا کهنسال، علی مقیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث آگاهی و «من» از مهم‌ترین مباحث تاریخ فلسفه است. ملاصدرا مانند سایر فلاسفۀ اسلامی، مفهوم «من» و آگاهی را به نفس نسبت می‌دهد. لکن وی بر خلاف فلاسفۀ پیشین سعی کرد تبیینی یگانه‌انگارانه از رابطۀ نفس و بدن ارائه دهد تا مشکلی را که پیشینیان بر اساس تبیین دوگانه‌انگار از نفس و بدن داشتند، حل کند. از نظر وی، انسان را جوهری در حال حرکت است که از نحوۀ وجود ضعیف‌تری به نام بدن به نحوۀ قوی‌تری از وجود به نام نفس مجرد تبدیل می‌شود. این در حالی است که در علوم اعصاب، آگاهی را به مغز نسبت می‌دهند و معتقدند که «من» نیز از آگاهی به دست می‌آید. اما عصب‌شناسان هنوز توضیح کاملی دربارۀ چگونگی آگاهی ارائه نکرده‌اند. از این رو با استفاده از آسیب‌های مغزی که باعث تغییر و از دست دادن آگاهی می‌شود، نظریۀ خود را توجیه می‌کنند. لکن از آنجا که در حکمت متعالیه، نقش مغز در فرایند آگاهی انکار نشده است، این دلیل برای توجیه مادیت آگاهی کفایت نمی‌کند. طبق دیدگاه حکمت متعالیه، آگاهی را نمی‌توان صرفاً به ماده (مغز) نسبت داد، هرچند که فعل و انفعالات مغز، زمینه‌ساز آگاهی هستند. اما طبق این دیدگاه، آگاهی و «من» امر مجردی است که عامل وحدت‌دهندۀ ادراکات مختلف است و توانایی تجزیه و تحلیل و مقایسۀ این ادراکات را دارد، در حالی که در علوم اعصاب، در مورد چنین عاملی، تبیینی ارائه نشده است.
ویژگی تعریف و مؤلّفه‌های آن از دیدگاه سقراط و ارسطو
نویسنده:
محمدکاظم علمی سولا، علی بیک محمدلو،
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این پژوهش درصدد است با اشاره به جایگاه بنیادین «تعریف» در اندیشه سقراط و ارسطو، به این پرسش پاسخ دهد که: ویژگی و مؤلفه‌های تعریف از نظر این دو فیلسوف چیست؟ ازآنجاکه این تحقیق، پژوهشی بنیادی است، این مقاله با روش استناد به منابع اصلیِ دو فیلسوف در راستای پاسخ بدین پرسش اساسی، ویژگی و مؤلفه‌های آن را بررسی می‏‌کند. بدین منظور، ابتدا بارزترین ویژگی تعریف را که همان «کلیت» آن است، مورد بحث قرار داده، سپس مؤلفه‌های تعریف را از دیدگاه این دو اندیشمند تحقیق و بررسی می‌کند. نهایتاً نظر آن ‌دو متفکر درباره اینکه کدام‌یک از علل چهارگانه باید بنیاد تعریف قرار گیرد، مورد ارزیابی قرار گرفته، ضمن تحقیق در مغایرت دیدگاه‌های سقراط در رساله‌های گوناگون افلاطون، اختلاف نظر او با ارسطو مورد پژوهش و نقادی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 153 تا 174
تبعیت از قانون به‌مثابه روشن‌نگری از دیدگاه کانت و افلاطون
نویسنده:
محمد کاظم علمی، سعید آزادمنش
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلاسفه بزرگ از نظریات عمیقی در عموم حوزه‌های مختلف فلسفی ازجمله در قلمرو جامعه و سیاست برخوردارند که ریشه در مبنای فکری و فلسفی ایشان دارد. با نظر به این مهم، این مقاله موضوع تبعیت و صیانت از قانون را از منظری فلسفی موردنظر قرار داده است. در راستای نیل به این هدف، پژوهش حاضر به مقایسه اجمالی دیدگاه کانت در تبعیت از قانون که آن را در بحثی که در مقاله «در پاسخ به سؤال روشن‌نگری چیست؟» آورده است و دیدگاه سقراط که در رساله کریتونِ افلاطون در گفت‌وگوی با نوموس بیان‌شده است می‌پردازد. این مقاله مدعی است که به‌رغم تفاوت‌های قابل‌ملاحظه‌ای که در مبانی اندیشه فلسفی این دو اندیشمند مشهود است، به نظر می‌رسد در مسئله تبعیت از قانون در دو مقام نظر و عمل به یکدیگر نزدیک شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 115 تا 130
جایگاه «وجود حقیقی» در اندیشه افلاطون و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا محمدی محمدیه، محمد کاظم علمی سولا، علیرضا کهنسال
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
افلاطون در مکتب فلسفی خویش، نظام خاصی از هستی بر پایه ارتباط سایه و عکس با اصل و حقیقت ارائه می‌دهد. وی در این راستا از موجودی متعالی که اصل خیر(خدای نظام فلسفی او) است، سخن می‌گوید که ورای وجود است. با دقت در جایگاه اصل خیر در هستی و تحلیل کیفیت «بهره‌مندی»، آشکار می‌گردد که وجود حقیقی منحصر در آن است و سایر موجودات نمود و سایه‌ای از آن هستند، آن چنان که برای سایر موجودات حتی ایده‌ها(مُثُل) هیچ استقلالی نمی‌توان در نظر گرفت و به این ترتیب هستی‌شناسیِ فلسفی افلاطون بر محور حقیقتی واحد دنبال می‌شود. ملاصدرا نیز با طرح نظریۀ نهایی خویش یعنی وحدت شخصی وجود، هستی را منحصر در امری واحد(خدا) می‌داند و ما سوای حق‌تعالی را ظهورات و شئون او در نظر می‌گیرد که حکایت‌گر و نمود ذات حق هستند، آن چنان که این کثراتِ ظهور، مخلّ وحدت حقیقت وجود نمی‌گردند. این پژوهش بر آن است تا افتراقات و تشابهات رویکرد فلسفی افلاطون و ملاصدرا در رابطه با نگاه آن دو به وجود حقیقی را بر اساس مبانی هستی‌شناسی متفاوت آنها آشکار سازد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 68
بررسی تطبیقی عشق از دیدگاه مولوی و عرفانهای نوظهور (راجنیش (اوشو))
نویسنده:
جواد سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ازدغدغه های فرهنگی و فکری کشور ما در سالهای اخیر، موضوعی است به نام عرفانهای نوظهور، (هر چند در ایران ظهوری به این گستردگی یافته است و نو نامیده می شود) که رواج قابل توجهی به خصوص در نسل جوان داشته است. و از جمله موضوعاتی که به ویژه در نسل جوان مورد استقبال واقع شده است بحث عشق می باشد. با توجه به کم کاری و بی توجهی که نسبت به این موضوع در مقام تبیین و تفسیر دقیق آن از دیدگاهفلسفه اسلامی شده است مباحثاین عرفانهای نوظهور به خصوص مبحث عشق، در جامعه به عنوان مطالب و مفاهیم بسیار زیبا و جدید و قابل استفاده، طرح می شود و از طرفی طرح بحثهای انحرافی و مبانی فکری غلط در لابه لای بعضی از این کلمات به ظاهر درست و بعضا برگرفته شده از متون فلسفی و دینی ما موجب گرایش به این مکاتب شده است.از دیگر عوامل کثرت توجه به این امور شاید معرفی غلط و بعضا نقد متعصبانه و ناصحیح و غیرعالمانهاین کتب و جریانات می باشد که تأثیر به سزایی در ترویج این عرفانهای نوظور دارد. و از طرفی هم متاسفانه توجهی نداریم به سرعت رشد تبادل اطلاعات و اخبار و افکار، و اکثرا در پی دور نگه داشتن مردم از این افکار وآراء می باشیم که باید قبول کنیم که چه بخواهیم یا نخواهیم این افکار در جلوی چشم و ذهن ما قرار می گیرد و باید طوری زمینه و بستر رشد فکری جامعه را بالا ببریم که از این نوع خطرات مصون باشیم.برای ترسیم یک مسیر صحیح و تبیین نزدیک به واقع مفهوم عشق به بررسی نظریات دو نمونه از افرادی که راجع به این موضوع سخن گفته اند مورد بررسی قرار گرفته است. از طرفی به بیان نظریات شخصیتی همچون مولوی که در جهان اسلام به شعر و عرفان شناخته شده، و از سویی به بررسی دیدگاه های راجنیش پرداخته شده است؛ که در این سال ها با تعداد زیادی از ترجمه آثار ایشان در ایران مواجه هستیم.که البته سخنان ایشان بیشتر بیان نظریات مکاتب هندی در این مقوله می باشد. از آن رو که بیشترین وجه اختلاف در بحث عشق مجازی می باشد و اکثر انحرافات نیز در همین حیطه است، به این موضوع کمی بیشتر توجه شده است. ان شاء الله برآنیم که با معرفی صحیح این جریان به خصوص افکار راجنیش (اوشو)، در مقام روشنگری غیرمتعصبانه و در حد توان عالمانه باشیم؛ تا مقدمه ای باشد برای مصون نگه داشتن افکار اجتماعی از التقاط های فکری و عقیدتی.
نگرشی شناختی ـ ‌وجودی در رشد و تربيت ارادی «شخصيت» بر مبنای انديشه ملاصدرا
نویسنده:
طوبی لعل صاحبی، محمد کاظم علمی سولا
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«من» يا «خود» در نظريه» صدرايي با خودآگاهي عجين است. پيدايش و ظهور «من» با آگاهي از خود آغاز شده و سپس با آگاهي نيز تكامل و رشد يافته و داراي مراتب گوناگون ميگردد. آنچه اين نوشتار بر اساس مباني فكري ملاصدرا درصدد بيان آن است، در نظر گرفتن رشد «من» يا «شخصيت» است. «شخصيت» بمعناي اصطلاحي آن، كه در اثر تربيت و عوامل مؤثر ديگر ايجاد ميگردد، در حوزة «منِ» متعالي و رشديافته شكل ميگيرد، زيرا «من» از همان آغاز پيدايش، شخص و يك هويت وجودي خاص است، اما شخصيت كه بيشتر نمايانگر صفات و ويژگيهاي ارادي فرد است، در مراحلي از سير تكاملي و تربيت صحيح عقلاني آن بروز مي‌يابد. جستار حاضر با بررسي تحليلي خاص، فرايند اين رشد صحيح را كه عمدتاً پس از بلوغ حاصل ميشود، واكاوي ميكند.
صفحات :
از صفحه 41 تا 52
بررسی عنصر ثبات در حافظه از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب‌شناسی
نویسنده:
محمدکاظم علمی سولا، زهره سلحشور سفیدسنگی، علیرضا کهنسال، علی مقیمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حافظه قابلیتی است که باعث می‌شود، انسان بتواند اطلاعاتی را که از طریق حواس فراهم می‌شود، ثبت و ذخیره کرده و در موقع لزوم آن‌ها را یادآوری کند. از این‌رو در حافظه، صور ادراکی ما بدون تغییر باقی می‌مانند و این عدم تغییر باعث می‌شود تصویر منسجمی از گذشته به یاد داشته باشیم. ملاصدرا علت این عدم تغییر حافظه را تجرد آن می‌داند. از نظر وی امر مادی همواره در حال حرکت است، بنابراین تغییرپذیر است. اما عصب­شناسان هر حرکتی را تغییر تلقی نمی­کنند، از این­رو حرکاتی را که در سطح جهان اتم و کوچک‌تر اتفاق می­افتد، باعث تغییر در سطح کلان­تر یا همان ماده­ در سطح زیستی نمی­دانند. هر چند از نظر حکمت متعالیه تغییر محسوب شود. عصب­شناسان تغییراتی را باعث تغییر حافظه می­دانند که در سطح سلول­های عصبی رخ دهد. از این­رو ثبات حافظه را به ثبات رمزگذاری ژن‌ها و به تبع آن رمزگذاری نورون‌ها نسبت می‌دهند، و اگر اختلالی در این عملکرد رخ دهد منجر به از دست دادن حافظه می‌شود. پس از نظر ایشان حافظه مادی است و به رغم مادی بودنش در شرایط متعارف تغییری در صور ادراکی ذخیره شده آن رخ نمی‌دهد. بدین ترتیب برای اثبات تجرد حافظه باید از دلایل دیگر بهره گرفت.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
بررسی تطبیقی خیر، علم و زیبایی از دیدگاه افلاطون و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا محمدی محمدیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر بر آن است تا به مقایسه‌ی سه مسأله‌ی خیر، علم و زیبایی در اندیشه‌ی افلاطون و ملاصدرا بپردازد. در این راستا حقیقت هر یک از این سه مسأله و ویژگی‌های آن‌ها و ارتباطشان با یکدیگر از دیدگاه این دو فیلسوف بررسی می‌گردد و اشتراکات و افتراقات دیدگاه‌های این دو فیلسوف در این زمینه مشخص می‌گردد. با توجه به اینکه اندیشه‌ی فلسفی این دو اندیشمند با رویکردی خدا‌محور قرین است، ارتباط تنگاتنگی میان خدا، خیر، علم و زیبایی در نظریات آن‌ها وجود دارد. افلاطون حقیقتِ هریک از این سه را یک چیز و عین خدای صانع و خالق در نظر می‌گیرد و ملاصدرا خیر، علم و زیبایی را از حیث مصداق عین وجود می‌داند که در بالاترین مرتبه‌ی وجودی، عین ذات واجب‌الوجود (خدا)، می‌باشد.
یررسی و نقد تعریف و احکام آن در منطق و فلسفه اسلامی
نویسنده:
زهرا فراشیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده پایان‌نامه:اهمیت تعریف بر هیچ‎کس پوشیده نیست. در ضرورت تعریف همین بس که آغاز هر علمی با تعریف است و مسائل علم به‌واسطه تعریفی که در آغاز شده است مورد بحث قرار می‌گیرند. اینکه گاهی دیده می‌شود، در ضمن مباحث علوم دیگر، بحث از «اقسام تعریف» و «تعاریف صحیح و ناصحیح» به میان می‌آید، به این دلیل نیست که آن علم برای خود بیانی جدا و مجزا از «تعریف» دارد؛ بلکه چون در هر علمی ابتدا باید موضوعات مورد بحث آن علم مشخص گردد تا بعد به مسائل پیرامون آن موضوعات پرداخته شود نسبت به موضوع مورد بحث تعاریفی ارائه می‎گردد. پس جایگاه اصلی «تعریف» در علم منطق است. بدون تعریف هم تداخل در علوم رخ خواهد داد و هم مغالطات فراوانی که برخواسته از ابهام الفاظ است رخ خواهند نمود. هدف از این تحقیق و پژوهش، بیان مفصل بحث تعریف می‌باشد در این پژوهش سعی در تبیین مباحثی ازجمله اینکه تعریف حقیقی چیست و آیا تعریف حقیقی بنا بر آنچه منطقدانان دانسته‎اند امکان‌پذیر است یا خیر، بحث تعریف لفظی و جایگاه آن در منطق بر خواهیم آمد. همچنین بسیاری از احکام که ظاهراً در برخی از مواقع ناسازگارند بررسی می‎گردند.
علم از دیدگاه ملاصدرا و لایب نیتز
نویسنده:
حسین پارسا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهم ترین هدف از بحث پیرامون علم، ایجاد توانمندی در تشخیص علم حقیقی از علم کاذب است. این گفتار به تحقیق در مورد تعریف علم، متعلق آن، انواع علم، شرایط تحقق علم و نسبت میان علم و عالم و معلوم در آثار ملاصدرا و لایب نیتز، و مقایسه نظرات دو فیلسوف پرداخته است. تاثیر ایمان به خداوند در طرح ریزی نظام فلسفی، اقتباس بسیاری از مفاهیم کلیدی از سایر نظام های فلسفی، مخالفت هر دو فیلسوف با نظریه لوح سفید، از جمله شباهت های مهم در نظام فلسفی آنان است. از طرف دیگر، رویکرد ملاصدرا به علم، فلسفی و پس از تحقق علم است. اما رویکرد لایب نیتز، منطقی و پیش از تحقق علم؛ که این خود گویای تفاوتی بنیادی در رویکرد دو فیلسوف به بحث علم است.
  • تعداد رکورد ها : 94