جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 219
ایمانگروی در نظام معرفت شناسی پاسکال
نویسنده:
احمد رستم پور، عبدالرسول کشفی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأثیر پاسکال در علم تجربی بر کسی پوشیده نیست. او متفکری است که نزاع درباره ی اندیشه او بسیار مطرح است. عده ای وی را فیلسوفی طراز اول می شمرند و عده ای دیگر او را تنها مدافع نویسی می دانند که تنها دغدغه ی وی دفاع از مسیحیت است. شرطیه مهمترین بخش تفکری پاسکال است که مورد توجه اهل اندیشه قرار گرفته است و دیگر آراء و نوآوری های مغفول مانده است. چنین دیدی به معرفت شناسی پاسکال سبب شده است نه تنها نگاه ناقصی به آن داشته باشیم بلکه سبب می شود نگاه اشتباهی به کل نظام معرفت شناسی داشته باشیم. به کارگیری شیوه های جدید در منابع شناخت، به ویژه در تعریف کارکرد عقل و وارد کردن منبع شناختی دل و توجه همزمان به توجیه باورهای غیر دینی و دینی اساس تفکر فلسفی پاسکال را تشکیل می دهد. در این پژوهش، سعی بر آن است که ضمن تبیین مفاهیم ایمان و ایمانگروی و انواع هریک از آنها، به شکل تحلیلی تفاوت باور گزاره ای، باور از مقوله ی رابطه، ایمان از گزاره ای و ایمان از مقوله ی رابطه روشن گردد. در نوشتار حاضر، ارائه تحلیلی از معرفت شناسی پاسکال که شامل نقد جزمگرایی، توجیه معرفت ریاضی، توجیه معرفت حسی و مهمتر از همه توجیه باورهای دینی با توجه به تقریرهای مختلف برهان شرط بندی مورد نظر است. در پایان با توجه به نظام معرفت شناسی پاسکال، نتیجه گیری درباره ی ایمانگرا بودن یا معرفت دل به عنوان معرفت شناسی اصلاح شده هدف این پژوهش است.
حیات معقول و زندگی معنادار
نویسنده:
مصطفی موسوی اعظم، امیر عباس علیزمانی، قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این رساله به بررسی و تطبیق آراء جعفری و کاتینگهام در باب «معنای زندگی» پرداخته می¬شود. در راستای این هدف نخست به تبین و تحلیل اصل مسأله، دشوارهای بحث از آن و نظریّه¬های «معنا» پرداختیم. در ادامه دیدگاههای جعفری مورد بررسی قرار می¬گیرد. آنچه مسلم به نظر می¬آید این است که جعفری به خاطر توجه به دو مقام پرسش و پاسخ در این مسأله خود را از دیگر متفکران و فلاسف? ¬اسلامی، که تنها به مقام پاسخ التفات داشته¬اند، متمایز کرده است.جعفری در مسأله¬شناسی خود سه شرط اساسی را به منظور ارائ? پرسش از«معنای زندگی» ضروری می¬داند، که در صورت فقدان هریک از آنها اصل پرسش از فرم منطقی¬اش خارج می¬شود. مراد از پرسش در نظر جعفری یک پرسش سلوکی است که به نوعی «مسأله-شناسی» وی را به «دین¬شناسی» و « اخلاق¬شناسی» پیوند می¬زند. از این رو جعفری در بحث «معنای زندگی» رویکرد «دینی-اخلاقی» اتّخاذ می¬کند و بر این باور است که تنها دین است که می¬تواند به سؤالات مبنای فرد جواب دهد و ما را در راستای تحقّق «حیات معقول» یاری رساند. کاتینگهام به مانند جعفری رویکرد دینی را برای دست¬یابی به «معنا» ضروری می¬داند. وی «معنا» را دارای سه ویژگی اهمیّت¬دار بودن، موفقیّت¬مدار و اخلاقی بودن می¬داند. از نگاه او زندگی اخلاقی هر چند از شروط لازم برای کشف معنا محسوب می¬شود؛ امّا شرط کافی نبوده و نیاز به تأیید دینی دارد؛ چرا که هر عمل اخلاقی حداقلّ باید دورنمایی از موفقیّت را دارا باشد. در تطبیق آراء و دیدگاه¬های جعفری و کاتینگهام در این مسأله وجوه اشتراک و افتراق حدّالامکان ذکر می¬شود. اشتراکات: 1. فراطبیعت¬گرای خدا-روح محور 2. اتخاذ رویکرد دینی 3. لازم دانستن زندگی اخلاقی 4. نا کارامدی راهبرد عقلانی 5. اتخاذ رویکرد رئالیستی و کشفی بودن «معنا» 6. رابط? شکوفائی استعدادهای انسانی و عبادت راستین. افتراقات: 1. تأکید جعفری بر زندگی و کاتینگهام بر معنا 2. مسأله شناسی و تبارشناسی «معنای زندگی» 3. دال بودن یا نبودن ماهیت جهان بر هدف والای زندگی
بررسی تطبیقی دیدگاه های کی یر که گور و سارتر درباره رابطه خدا و معنای زندگی
نویسنده:
فاطمه جواهری، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی مسئله شر از دیدگاه شهید مطهری و بوروس ریشنباخ
نویسنده:
آرزو مشایخی، عبدالرسول کشفی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده یکی از دغدغه های همیشگی بشر چرایی وجود شرور در عالم و تحمّل آن ها از سوی مخلوقات هستی بوده است.اهمیت این موضوع تا به آن حد است که حتی ذهن فلاسفه ی معاصر را به خود مشغول کرده و اهتمام آنان را در حل این مسئله موجب گشته است. «بروس رایشنباخ» به عنوان یک فیلسوف غربی و «شهید مطهری» به عنوان فیلسوفی اسلامی به اهمیت این موضوع پی برده و به آن پرداخته اند. آن ها از بحث تفکیک ناپذیری شرور از خیرات در عالم برای پاسخ به پرسش های مربوط به شرّ بهره می گیرند. شهید مطهری این بحث را به عنوان اصلی از اصول حلّ مسئله ی شرّ، چه شرّ اخلاقی و چه شرّ طبیعی، معرفی می کند و این جدایی ناپذیری را ذاتیّ عالم طبیعت اثبات می کند و تمام پرسش های مربوط به این مسئله اعم از علّت وجود مصائب، تبعیض ها و کمبود ها را با همین اصل پاسخ می دهد. رایشنباخ نیز با استفاده از این موضوع نشان می دهد از آنجا که بشر موجودی مختار است، انجام فعل سوء از سوی او امری طبیعی است که اگر امکان انجام شرّ از انسان گرفته شود، دیگر مختار بودن او معنا نخواهد داشت. علاوه بر این، چون هستی دارای قوانینی است که انفکاک از این قوانین به معنای نظام مند نبودن آن است و اقتضای این عالم وقوع گه گاه شرور طبیعی است، تصوّر جهان مادی بدون وجود این شرور محال است. لذا در دیدگاه دو فیلسوف جهان کنونی بهترین جهان ممکن است، چراکه تحقق فاعل اخلاقی و نظامی قانون مند در آن دیده می شود.
خدا و عینیت گرایی اخلاقی (استدلال از طریق عینیت ارزش های اخلاقی بر وجود خدا
نویسنده:
کاظم راغبی، امیر عباس علیزمانی، محمد رضا بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انتقادات گسترده ی فلسفی، همراه با پیشرفت های علمی قرون اخیر، براهین سنّتی اثبات وجود خدا را متزلزل نمود و مؤمنانرا برای اثبات معقولیّت دیدگاه خود، مجبور به روی آوردن به براهین نوین تری کرد. با توجه به این که استدلال اخلاقی کانت، که برای حفظ اطلاق امر اخلاقی وضع شده بود، نه تنها مورد هجمه ی انتقادات فراوانی قرار گرفت بود، بلکه رضایت مؤمنان را نیز فراهم نمی-کرد؛تعدادی از اندیشمندان که به عینیّت ارزش های اخلاقی باور داشتند، تلاش کردند نظریه ای را سامان دهند که هم از عینیّت ارزش های اخلاقی محافظت کند و هم برای معقولیّت وجود خدا قرائنی عقلی پدید آورد.این رساله با مطالعه ی سیر این اندیشه درباره ی «خدا و عینیّت گرایی اخلاقی»، و با تمرکز بر موضوع «استدلال از طریق عینیّت ارزش های اخلاقی بر وجود خدا»، در سه فصل اصلی تنظیم شده است. فصل نخستین بحث به سنت راشدال- سورلی اختصاص داده و در دو بخش به شکل گیری و تکامل استدلال از طریق عینیّت گرایی اخلاقی اشاره کرده است. در فصل دوم، ورود و تکاملِ تفکراتِ متفاوت تری نسبت به سنّت راشدال- سورلی، مورد مطالعه قرار گرفته و به استدلال های سی. اس. لوئیس، تروبلود و آدامز پرداخته شده است. فصل سوم این رساله، به نقد، مقایسه ی مباحث مطرح شده و بررسی نکات مهمی پیرامون ارتباط خداباوری و اخلاق اختصاص داده شده است و در انتها به این نتیجه رسیده است که باور به عینیّت ارزش-های اخلاقی، شاید توان ارائه ی استدلالی خردناگریز را نداشته باشد، اما دیدگاه مؤمنانه و عینیّت گرایی اخلاقی، حمایتی دوجانبه از یکدیگر دارند و از این رو باور به عینیّت ارزش های اخلاقی، شواهد و قرائن مهمی به نفع خداباوری پدید می آورد.
بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناختی خواجه نصیرالدین طوسی ورنه دکارت در باب ادراک حسی
نویسنده:
احمد اله یاری، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دکارت و خواجه نصیر، جزء واقع گرایان غیر مستقیم به شمار می آیند یعنی معتقدند در مواجهه ی با عالم خارج صور ذهنی معلوم بی واسطه هستند و این صور ذهنی حاکی از عالم خارج و بازنما می باشند ولی این دو در نحوه‌ی بازنمایی صور ذهنی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. خواجه به تطابق ماهوی ذهن و عین معتقد است ولی نظریه ی معادل دکارت تقریبا شبح محاکی است یعنی وی معتقد است صور ذهنی تا حدودی از خارج حکایت می کنند. و اما نکته مهم دیگری که در این نوشتار بدان می پردازیم میزان پای بندی هر یک از این دو اندیشمند به نظریات تصریح شده در آثارشان است. با وجود این که خواجه به بازنمایی صور ذهنی معتقد است اما در برخی مواضع، نظیر بیان نحوه رویت رنگ، در مرز بازنمایی و عدم بازنمایی صور ذهنی قرار می گیرد. و همچنین باور ایشان به نظریه‌ی «تطابق ماهوی ذهن و عین» با نظرات دیگر ایشان در مورد نحوه علم به معقولات ثانیه منطقی و معرفت به واجب سازگار نیست. و اما دکارت نیز با وجود باور به بازنمایی صور ذهنی در تشریح فرآیند شکل گیری مفاهیم و ایده های ناظر به محسوسات، مدعای خویش را نقض می کند و فرآیند نابازنمایی را تشریح می کند که در آن فرآیند مفاهیم و ایده هایی ناظر به محسوسات شکل می گیرند. شکل گیری این گونه ایده ها در ذهن موجه به نظر نمی رسد بنابراین با استفاده از تلقی ایشان در مورد نحوه وقوع ابصار تلاش شده است فراز و نشیب ها‌ی دیدگاه ایشان بیان شده و بر ناموجه بودن آن تاکید شود. بنابراین در این نوشتار تلاش شده است، با تمرکز بر تلقی و دیدگاه هر یک از این اندیشمندان در مورد ادراک حسی، مساله¬ی نحوه بازنمایی صور ذهنی را بیان نموده و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو اندیشمند را بیان کنیم. و چون قسمت اعظم باورهای حسی ما از طریق قوه بینایی حاصل می شود. بنابراین چگونگی وقوع ابصار، برای بیان تلقی و دیدگاه خواجه نصیر و دکارت در مورد ادراک حسی می تواند رکن مهمی به شمار آید. علاوه بر این که دکارت خود تصریح می کند که نظریه ادراک حسی خود را در قالب تشریح عملکرد قوه بینایی بیان نموده است. در نتیجه ابتدا کیفیت وقوع ابصار را از نظر خواجه و دکارت بیان می کنیم و بعد بهره های معرفت شناختی هر یک از آن دو را، از نظریه ابصار بدست می آوریم. واژه های کلیدی: ادراک حسی، داده های حسی، ابصار، واقع گرایی غیرمستقیم، وجود ذهنی، تطاب.
بررسی و نقد دیدگاههای تفکرات یال ادی در باب پلورالیسم دینی جان هیک
نویسنده:
مرجان نوری، امیر عباس علیزمانی، محسن جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا نظریه کثرت گرایی جان هیک در تبیین تنوع دینی سازگاری و کفایت دارد؟ در برابر مساله تنوع ادیان تبیینهای متفاوتی با تقریرهای مختلف مطرح شده است (انحصارگرایی، شمول‌گرایی، پلورالیسم). در این میان پلورالیسم به روایت جان هیک از نظریات پرمناقشه چند دهه اخیر بوده است. ادعای اصلی هیک آن است که همه ادیان از ارزش معرفتی برابری برخوردار هستند و در همه آنها تحول وجود انسانی از خود محوری به حقیقت محوری بوقوع می‌پیوندد. اصلی ترین چالش پیش روی جان هیک، دعاوی متعارض ادیان در باب الوهیت است، به این ترتیب که او باید چاره‌ای بیاندیشد تا تصورات متفاوت، وحتی متعارض از الوهایت -به‌ویژه تصور الوهیت متشخص و نامتشخص- را با یکدیگر سازگار نماید. او برای حل این مسئله به پیروی از کانت، با رهیافتی معرفت شناسانه، حقیقت دینی را به دو سطح نومنی و فنومنی تفکیک می کند و سپس با انتقال معرفت شناسی کانت از ساحت امور حسی به تجربه دینی بین حقیقت فی نفسه ‏‎و حقیقت آنگونه که در ادیان مختلف جهان به تجربه درمیآید و پرستیده می‌شود، تمایز قائل می‌شود. طبق این مدل نوکانتی، حقیقت فی‌نفسه فراتر از گسترده مفاهیم انسانی بوده و نمی‌تواند فراچنگ سنت‌های دینی درآید و برهمین اساس تعارضی نیز در آن راه نمی‌بابد . پال ادی یکی از متفکرین و متالهین معاصر مسیحی است که مطالعات گسترده‌ای را در زمینه پلورالیسم دینی جان هیک انجام داده است. او ازجمله منتقدینی است که براین باورند مدل پلورالیستی هیک از تعارض درونی رنج می‌برد. ادی در کتاب « فلسفه پلورالیسم دینی جان هیک» ضمن توصیف و تحلیل دقیق این مدل، سه دسته انتقاد را برآن وارد می‌داند. نخست انتقاداتی که به غیر کثرت‌گرایانه بودن این مدل اشاره دارند. دوم انتقاداتی که به عدم پذیرش این مدل در سنت مسیحی می‌پردازند و سوم انتقاداتی که از ناکارآمدی این مدل در دستیابی به اهداف از پیش مشخص شده پرده‌ برمی‌دارند. درهرصورت به‌نظر می‌رسد مدل پلورالیستی جان هیک در خواستگاه اصلی خود، یعنی سنت مسحیت و تفکرات فلسفی غرب نیز از کفایت و کارآمدی لازم برخوردار نمی‌باشد.
بررسی و مقایسه نظریات شهید مطهری و برایان دیریس در مسئله شر
نویسنده:
ملیحه توحیدی مقدم، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده : بی¬شک جهان ما پیچیده از شرور اخلاقی و طبیعی است و در فلسفه معاصر دارای جایگاه ویژه¬ای است، تا جائی¬که بعنوان یکی از اشتغالات ذهنی مهم خداشناسان قرار گرفته است. برایان دیوس یکی از متألهان عصر حاضر؛ در پاسخ به انتقادات ملحدانی نظیرجی.ال.مکی مبنی بر ناسازگاری منطقی گزاره¬های خدا وجود دارد، و شر وجود دارد، پاسخ خود را با تکیه بر امکان شناخت خدا و پذیرش صفات قدرت، علم، و خیر مطلق بودن او، مطرح کرد. دیویس با حمایت از عقاید دینی و اثبات وجود خدا، نظریات دفاع اختیارگرایانه و تئودیسی های مطرح شده را ، به¬تمامه نمی پذیرد و با دیدگاهی مبتنی بر الهیات سلبی، تلاش دارد، راهی نو در پاسخ به مسأله شر ارائه نماید. در میان فیلسوفان معاصر مسلمان نیز شهید مطهری، عقاید خویش را پیرامون مسأله شر به نحو گسترده¬ای بیان کرده¬است. ایشان ضمن آنکه شر را امری عدمی دانسته، امری جدایی ناپذیر از نظام عالم می¬داند. شهید مطهری با روش پیشینی به بحث خدا و شر ورود یافته و نظریه ای مبتنی بر دادباوری و عدل الهی را بیان می دارد. دراین رساله پس از بیان مختصر آراء و عقائد فیلسوفان مغرب و مشرق زمین به ویژه دو فیلسوف خداشناس، استاد مطهری و برایان دیویس نکات اشتراک و افتراق عقائد آنان ارزیابی شده است. واژگان کلیدی: مسأله شر، خیر،دادباوری، خیر اخلاقی، شر طبیعی، شر اخلاقی.
مقایسه انتقادی دیدگاه های فیلیپس وکیوپیت در باب ناواقع گروی دینی
نویسنده:
محسن فیض بخش، امیر عباس علیزمانی، رضا اکبری، عباس یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ناواقع‌گروی دینی به عنوانِ یکی از رهیافت‌های مهمّ در تحلیل زبان دینی، از اواخر قرن بیستم کانون توجّه فلاسفه‌ی دین بوده است. ناواقع‌گروی را می‌توان ایده‌ی عدم پذیرشِ واقعیّت مستقلّ از انسانِ متعلّق گزاره‌های دینی در عینِ مهمّ پنداشتنِ دین تعریف کرد. د. ز. فیلیپس و دان کیوپیت دو تن از متفکّرانی اند که به ناواقع‌گروی دینی شهرت دارند. دان کیوپیت، استاد فلسفه‌ی دانشگاه کمبریج، زبان دینی را به مثابه بازتاب معنوی انسان می‌پندارد و معتقد است که باور‌های متافیزیکی دینی -که ذاتی دین نیستند- در زمانه‌ی معاصر باید کنار نهاده شوند و گوهر دین -که خواست دینی است- خود را خالص تر نمایان سازد. وی بر این مبنا، باور دینی، عمل دینی و تجربه‌ی دینی را تحلیل ناواقع‌گرایانه می‌کند. د. ز. فیلیپس، استاد ولزی دانشگاه سونسی و مدرسه عالی کلیرمانت، مبتنی بر نگاه ویتگنشتاین متأخّر به باور دینی، برای شناخت زبان دینی و یافتنِ راهی جدا از تحویل‌گروی و واقع‌گروی، طرحی تحتِ عنوانِ فلسفه‌ی تأمّلی دین ارائه می‌کند. از دید او فلسفه‌ی تأمّلی دین باید جنبه‌ی وصفی داشته باشد و بی‌طرف و خود‌بنیاد باشد؛ کار فیلسوف وصف باور دینی است؛ نه طرفدارِ آن است نه منکرِ آن. بر مبنای این تحلیل، وظیفه‌ی فلسفه روشن کردنِ گرامرِ عمقیِ گزاره‌های دینی است؛ گرامری که خلطِ آن با گرامرِ گزاره‌های تجربی باعث پیدایی این خطا می‌شود که گزاره‌های دینی ناظر به واقع دانسته شوند. بدین ترتیب مفاهیم دینی لزوماً ما بازای خارجی ندارند؛ بلکه عناصر تشکیل دهنده‌ی زبان دینی اند. فیلیپس و کیوپیت در نفی واقع‌گروی و اهمّیّت قائل شدن به دین هم عقیده اند؛ امّا اگر چه فیلیپس مخالف تحویل‌گروی است و وظیفه‌ی فیلسوف دین را وصف می‌داند؛ امّا کیوپیت را می‌توان تحویل‌گرا دانست و هم چنین وی آشکارا به تجویز نسبت به گزاره‌های دینی می‌پردازد. به نظر می‌رسد مهم ترین اشکال وارد به این دو نگاه، این است که آن‌ها به دنبال اثبات چیزی اند (نا‌واقع‌گروی دینی) که از پیش آن را مفروض انگاشته اند. هم چنین اگر هدفِ این رویکرد احیای ایمان باشد، به نظر می‌رسد دشوار به این هدف نائل خواهد شد؛ چرا که آگاهانه باور داشتن به موجودی که وجود واقعی ندارد، به نظر پارادوکسیکال می‌رسد.
زندگی اصیل و مولفه های آن از دیدگاه سورن کی یرکگارد و مارتین هایدگر
نویسنده:
وحیده اقامهدی صراف، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حیات انسان در طی دوران طویل خود حیاتی اجتماعی بوده‌است و انسان به عنوان موجودی پرسش‌گر، با زیستن در سایه‌ی اجتماع، همواره از هویت خود سوال کرده است. پس از آغاز دوران مدرن، همگام با پیشرفت تدریجی فنآوری و کمرنگ شدن نقش فعالیت مؤثر انسان در زندگی شخصی و اجتماعی، پرسش از هویت فردی، در فلسفه‌ی اگزیستانس توجه ‌ویژه‌ی خود را به وجود خاصّ انسان معطوف کرد و نزد اندیشمندانی همچون کی‌یرکگور و هایدگر، به جستجو برای اصالت و داشتن زندگی اصیل تبدیل شد. در این پژوهش که به بررسی تطبیقی آراء کی‌یرکگور و هایدگر در خصوص زندگی اصیل و مؤلّفه‌های آن می‌پردازد، در ابتدا به شرح آراء هریک در خصوص زندگی اصیل و سپس به بررسی تطبیقی و ملاحظه‌ی وجوه افتراق و اشتراک آنها در این مبحث پرداخته شده‌است. برای کی‌یرکگور زندگی اصیل انسان در گرو ایمان و اعتماد کامل به خدا و داشتن ارتباطی فردی، خالصانه و بی‌واسطه با اوست؛ برای هایدگر این زندگی نه ضرورتاً با ایمان به خدا، بلکه با آگاهی از بیهودگیِ زندگی روزمرّه، مواجهه‌ی مستقیم و فردیِ انسان با مرگ خود با توجه به زمان‌مندی و محدودیت هستی خود، و تلاش برای فراروی به سمت آن زندگی‌ای‌ بنا می‌شود که خود از پیش طرح‌افکنده است. اما با اینحال، تأثیر آراء کی‌یرکگور بر هایدگر انکارناپذیر است. این دو اندیشمند بر انتخاب آزادانه و آگاهانه‌، دلشوره، مسئولیت‌پذیری و مصمّمیت انسان تأکید ویژه‌ای داشتند. نتیجه‌ای که از این پژوهش حاصل می‌شود این است که در آراء کی‌یرکگور و هایدگر، زندگی اصیل خصیصه‌هایی در انسان می‌طلبد که برای هر فردی سازنده و تعالی‌بخش است، تلاش برای ایجاد این خصایص، قطعاً در پرتو جدّیت و تلاش دائمی انسان‌ بدست خواهد آمد و این امر خود به زندگی اجتماعی امکان ارتقاء خواهد داد. واژه‌های کلیدی : زندگی اصیل، اصالت، کی‌یرکگور، ایمان، هایدگر، مرگ‌آگاهی، انتخاب آزادانه و آگاهانه، دلشوره.
  • تعداد رکورد ها : 219