جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 146
مکتب لاتینی ابن رشدی و اصالت عقل جدید
نویسنده:
کلباسی اشتری حسین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
اصالت نظریه فرا اخلاقی خوب و توجیه آن در فعل اخلاقی از دیدگاه راس در پرتو اندیشه های کانت و مور
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری، بیتا نخعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مفاهیم مورد بحث در فرا اخلاق مفهوم خوبی است که در سیاق­ های اخلاقی بسیار به کار می­رود و نقش مهمی در صدور داوری اخلاقی دارد از فیلسوفانی که به این مفهوم پرداخت و آن را غیرقابل تقلیل به دیگر مفاهیم اخلاقی می­دانست، ویلیام دیوید راس است. با این حال پیشینیان وی از جمله کانت و مور هم در باب خوبی نظریه پردازی کرده­ اند که نظرات آن­ها بر او تأثیر داشته است. نوشتار حاضر در صدد است تا دیدگاه فرا اخلاقی او را در پرتو دو نظریه مور و کانت به روش تطبیقی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ­ای مورد مداقه قرار دهد که در چه مواردی راس از این دو فیلسوف تاثیر پذیرفته است و آیا می توان به رغم این تاثیرها نظر راس را دیدگاهی بدیع محسوب نمود. در نهایت تحقیق حاضر نتیجه­ گیری می­نماید راس علیرغم تأثیری که از پیشینیان پذیرفته سعی کرده تا مشکلات آن­ها را برطرف کند و با ترکیب نظرات کانت و مور و اضافه کردن عناصر دیگر به آن­­ها نظریه شخصیت خوب اخلاقی را ارائه نماید.
صفحات :
از صفحه 339 تا 360
جایگاه وجود در خداشناسی فرانسیسکو سوآرز
نویسنده:
مستانه کاکایی، حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث «خدا» و «وجود» در فلسفۀ مدرسی به‌هم گره می‌خورند. در متافیزیک سوآرز، «وجود» معانی مختلف و تقسیمات متفاوتی دارد و بررسی جایگاه «وجود» در خداشناسی سوآرز به بررسی معانی وجود به‌عنوان موضوع متافیزیک و تقسیمات وجود در خداشناسی نیاز دارد. پرسش ما این است که وجود مدنظر در موضوع متافیزیک سوآرز، چه نسبتی با وجود در بحث خداشناسی او دارد. آیا وجود در متافیزیک (جلد نخست مباحثات) با وجود خدا (بخش دوم مباحثات) نسبتی دارد. در این نوشتار، نسبت وجود در متافیزیک و خداشناسی سوآرز با دو رویکرد فلسفی و کلامی بررسی می‌شود. ازنظر فلسفی، خدا یکی از مصادیق اتم وجود در متافیزیک است و ازنظر کلامی، خدا «وجود» مطرح‌شده در جمله سفر خروج (۱۴: ۳) است. این مقاله در دو بخش بررسی شده است: در بخش نخست، بحث عام متافیزیکی دربارۀ وجود و در بخش دوم، وجود خداوند و نسبت وجود با خداوند بررسی شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 17 تا 28
بررسی آموزه تثلیث از دیدگاه متکلمان مسیحی (آگوستین و ... و مقایسۀ آن با توحید از دیدگاه متکلمان مسلمان (خواجه نصیرالدین طوسی و ...)
نویسنده:
ژاله خراسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مهمترین و در عین حال، مناقشه برانگیز‌ترین مباحث مطرح در دو دین اسلام و مسیحیّت، بحث از خداوند و یکتایی اوست. مسلمانان، ضمن اینکه توحید را در چهار سطح ذاتی، صفاتی، افعالی و توحید در عبادت مطرح می‌کنند، بر اصل جزمی توحید به شدت تأکید کرده و هیچ چیز را در ذات و صفات و افعال، هم‌مرتبۀ خداوند نمی‌دانند و مقام شامخ خداوند را برتر و بالاتر از آن می‌دانند که بتوان برای او شریک و یا فرزندی در نظر گرفت. این در حالی است که مسیحیان، قائل به اصل «تثلیث» هستند، یعنی از میان صفات خداوند، سه صفت او را همراه با ذات او قدیم و ازلی می‌دانند و اینکه طبیعت واحد خداوند، بر این صفات ازلی استوار است. آنان مسیح را کلمۀ خداوند قلمداد می کنند که تجسّم پیدا کرده و برای نجات بشریت از گناه، بر زمین فرود آمده. قرآن، بارها در آیات متعدد، این اعتقاد آنها را مورد حمله قرار داده و مسیحیان را برای داشتن چنین اعتقادی مورد سرزنش قرار داده، اما مسیحیان معتقدند که قرآن، یک آیین سه خدایی را نفی می‌کند که با اصل جزمی مسیحی که ایمان به خدای واحد در سه شخص است، تفاوت دارد و تأکید کلام قرآن بر این حقیقت که خداوند، نه همسری دارد و نه فرزندی را مطابق با تعریف کلیسایی خود می دانند که می گوید، خداوند نه کسی را زاده و نه از کسی زاده شده است. در حقیقت، مفهوم تجسّد، آنگونه که دریافتۀ دانشمندان مسیحی علوم الهی است، اصل جزمی یکتایی خداوند تعالی و لا یتغیّر بودن او را خدشه‌دار می‌سازد. به اعتقاد آنان، خداوند، یکتا و مطلقاً بسیط است اما ماهیت او میان سه شخص الهی: پدر، پسر و روح‌القدس، مشترک است. هدف، در اینجا مقایسه‌ای است میان دو دین اسلام و مسیحیت در بحث از توحید و ارائۀ برخی از همانندی‌ها و ناهمانندی‌ها در این زمینه، و اینکه در نهایت، آنچه حاصل می شود، آن است که آنچه مسیحیت تحت عنوان تثلیث ارائه می‌دهد، منافی با اصل جزمی توحید و یکتایی خداوند بوده و نیز، منافی با تمام سطوح توحید در اسلام است و لذا نمی‌توان به تفاهم میان دو دین مسیحیت و اسلام، در بحث از توحید و یکتایی خدا قائل شد.
ملاحظاتی در مضامین فلسفی شعر متنبی با ارجاع به امثال و حکم دهخدا
نویسنده:
علیرضا منوچهریان، زهرا حامدی یکتا، حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شاید بتوان ابوالطیب متنبّی، این شاعر کوفی نیمۀ نخست قرن چهارم هجری را از برجسته‌ترین شاعران تاریخ به شمار آورد؛ زیرا وی هم در ادب عربی سبک‌آفرین است و هم در ادب پارسی دارای آوازه‌ای پرطنین. او هم در شعر عربی، از پیشروان است و هم اثرگذار بر بزرگانی چون سعدی و مولوی، یعنی الگوهای ادب و عرفان در جهان. متنبّی شاعری است موسوعی و استاد در انواع گوناگون شعری. اما آنچه موجب اشتهار بیش از حدّ وی شده، اشعار حکمی‌ـ‌فلسفی اوست. انعکاس بخشی از این اشعار و اقوال حکیمانه در مجموعۀ چهارجلدی امثال و حکم دهخدا که از گران‌بهاترین گنجینه‌های ادب و معرفت به شمار می‌آید، موضوع این نوشتار است که دربردارندۀ اشاراتی در اشعار متنبّی به حیثیّات هستی‌شناسی و انسان‌شناسی است؛ اشاراتی مبتنی بر سرشت تاریک یا سلطه‌طلب آدمی که به برخی نگرش‌های بدبینانه در سنت فلسفی غرب شباهت دارد. شعر متنبّی در واقع، به عنوان پیش‌نیازی برای مطالعات عمیق در برخی از منابع و متون معرفتی مشرق‌زمین مطرح می‌شود؛ زیرا او به لحاظ قدمت، تقریباً همزاد ادب پارسی دری بوده و بر بسیاری از بزرگان اهل معرفت تأثیر گذارده است و طرفه اینکه برخی گفته‌اند این متنبّی بود که راه را برای شعر فلسفی ابوالعلاء معرّی و نگاه بدبینانۀ او به انسان و جهان گشود. البته فلسفۀ بدبینی در شعر متنبّی با دیدگاه رایج در سنت فلسفی غرب یا نیست‌انگاری متفاوت است. بدیهی است که بررسی تطبیقی اندیشۀ فلسفی در اشعار متنبّی، با برخی جریان‌های فکری در فلسفۀ معاصر غرب از یک‌سو و انعکاس این اشعار فلسفی در مجموعۀ امثال و حکم دهخدا دست‌مایه‌هایی قوی برای ادبیات تطبیقی است.
صفحات :
از صفحه 129 تا 154
معانی «موجود» در وجودشناسی ارسطو و تحول آن نزد حکمای مشا
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری، مستانه کاکایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«وجود» نخستین پایة هرگونه آگاهی و لاجرم به طریق اولی، متعلق مابعدالطبیعه قرار گرفته است. ارسطو در مواضع مختلف کتاب مابعدالطبیعه درباب «موجود چونان موجود»(to on) سخن گفته و بیان می‌دارد «موجود دارای معانی بسیار است.» او بیش از آنکه در آن کتاب از واژۀ «وجود» استفاده کرده باشد از «موجود» نام می‌برد و در کتاب هفتم می‌‌گوید «آنچه از دیرباز مایه سرگشتگی بوده این است که «موجود» چیست؟» پرسش دیرین در ساحت مابعدالطبیعه این بوده است که براستی «موجود» نزد ارسطو چه معنایی دارد؟ و معانی وجود چه تأثیری بر نظام مابعدالطبیعی ارسطو گذاشته است؟ آیا این معانی به یکدیگر قابل تحویل هستند یا خیر؟ دربارة اینکه معانی «موجود» نزد ارسطو به چند گونه است، نزد مفسران اختلاف‌نظر وجود دارد؛ کسانی مانند توماس آکوئینی «معانی پنجگانه»، فارابی «معانی سه‌گانه» و ابن‌سینا نیز «معانی پنجگانه» را برای آن لحاظ می‌کنند. در این نوشتار ضمن بررسی دیدگاه ارسطو براساس مابعدالطبیعه و نگاهی به دیدگاه توماس آکوئینی، چهار معنا برای «موجود» نزد ارسطو بیان می‌کنیم (موجود بالعرض، موجود به معنای صدق، موجود بالقوه و موجود بالفعل، موجود به معنای مقولات) و در ادامه به سرگذشت معنای «وجود» نزد حکمای مشا، بویژه فارابی و ابن‌سینا خواهیم پرداخت برحسب مبانی فلسفی‌شان معانی چندگانه‌ای لحاظ کرده که با معانی «موجود» نزد ارسطو بسیار متفاوت است.
صفحات :
از صفحه 19 تا 37
بررسی مبانی و آراء آقامحمدرضا قمشه ای(حکیم صهبا) پیرامون ولایت
نویسنده:
مسعود محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئلۀ ولایت و ختم ولایت، از جمله محورها وابواب اصلی عرفان اسلامی است که مورد توجه خاص فحول و بزرگان از عرفا قرار داشته و دارد. موضوع ولایت، افقی است که تمامی عرفان نظری با همه وسعت و عمقش را دربرگرفته و دریچه ایست پیش روی سالکان حقیقت تا از طریق آن به کمال حیقیقی خود دست یابند. به عبارت دیگر، هرگاه که سخن از ولایت به میان می آید ناگزیریم تا از تمامی ابواب عرفان، چه نظری و چه عملی به بحث بپردازیم، بنابراین می توان گفت که ولایت، آینه تمام نمای عرفان است و در نتیجه، سخن گفتن از آن با تمام گستره اش، نیازمند تسلّط بر تمامی مباحث عرفان عملی و نظری است. در میان بزرگان و اکابر عرفان بعد از ابن عربی، که عمدتاً شارحان وی محسوب میگردند، شخصیتی چون حکیم صهبا است که می تواند با تسلط فوق العاده اش بر مبانی عرفانی ابن عربی، و نیز روش محققانه اش در طرحِ موضوعات و مسائل حکمی و عرفانی، که برگرفته از روح الهی وی و نیز زبان خاص شارحان صدرایی است، به بیان مسئلۀ ولایت در تمامی ابعاد و عمق آن بپردازد.آن چیزی که نگارنده را بر آن داشت تا به کنکاش مبانی و آراء حکیم صهبا بپردازد، نوع نگرش وی به موضوع ختم ولایت از دیدگاه ابن عربی است.در نگرش شارحان ابن عربی در این مسألۀ مهم که مرادِ محی الدین از خاتم الأولیاء چیست و شخص خاتم الأولیا چه کسی است، اختلاف نظر وجود داشته و تقریر های گوناگونی از آن عرضه شده است، زیرا وی در آثارخویش، مصداقاً افراد مختلفی را به عنوان خاتم ولایت معرفی نموده است. در میان شارحان وی تنها حکیم متأله آقا محمدرضا قمشه ای(مشهور به حکیم صهبا) (1234-1306ق.) توانسته است با طرحِ تقریری ابتکاری و بیانی نوآورانه، ارائه دهندۀ نوعی خوانش از دیدگاه ابن عربی در موضوع ختم ولایت باشد که در آنمراد ابن عربی از چیستی و کیستی خاتم ولایت را به خوبی تبیین کرده باشد.
فلسفه حقوق کانت و اندیشه انسان جهان‌وطن
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری، محمدجلیل آل امین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پرسشی که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت نسبت بین فلسفة حقوق کانت و تلقی او از انسان، به عنوان موجودی جهان‌وطن است. اگر کانت، حقوقِ خود را با التفات به انسانِ جهان‌وطن تقریر کرده باشد، می‌توان فهمی فرا‌اروپایی از فلسفة حقوق وی داشت و فلسفة حقوق کانت واجد انسجام و ظرفیت لازم برای استقرار مدنیت در زیست اجتماعی انسان‌ها بوده و این امر بنیانی برای طرح فلسفی صلح پایدار، در نظام فلسفی کانت خواهد بود. کانت در فلسفة حقوق، از حقوق خصوصی و حقوق عمومی به‌تفکیک سخن می‌گوید. حقوق خصوصی به مالکیت محدود می‌شود. انسان آزادی مالکیت دارد اما این آزادی در حقوق کانت مطلق نیست. حق عمومی در فلسفة کانت، به سه دستة حق حکومت، حق ملی و حق بین‌الملل تقسیم می‌شود. حق خصوصی بسترِ حق عمومی و در حق عمومی، حق حکومت، بستر حق ملی و حق ملی بستر حق بین‌المللی است. بنابراین برای توجیه حق بین‌المللی باید از حق خصوصی آغاز کرد. در نتیجة این مراحل است که می‌توان درک کرد کانت متأثر از هابز، ضرورت حکومت را در حفاظت از آزادی افراد می‌داند. پس آزادی فردی حقی طبیعی است که حق حکومت اجتماعی را طبیعی می‌سازد و بر این اساس، مدنیت در شأن اجتماعی انسان‌ها، قابل تحقق خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 81 تا 102
شکل نهایی فلسفه‌ی عملی کانت بر اساس روایت آلن وود
نویسنده:
حسین کلباسی، حمزه حجت حاتم پوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شکل نهایی فلسفه‌ی اخلاق ایمانوئل کانت چگونه است؟ آیا همان‌طورکه شهرت دارد، نظام اخلاقی کانت نظامی خشک، سخت و انعطاف‌ناپذیر است و این فیلسوف آلمانی قرن هجدهم در مسیر سلوک اخلاقی، غایت و سعادت را کنار می‌گذارد؟ چگونه می‌توان اصول اخلاقی کانت را در زندگی روزمره اجرا کرد؟ این‌ها پرسش‌هایی است که در این مقاله مطرح می‌شود و براساس تفسیر آلن وود از اخلاق کانت، پاسخ‌هایی عرضه می‌شود که با نظر متداول درمورد اخلاق کانت تفاوت شایان توجهی دارد. تصویر دقیق اخلاق کانت باید با نگاه به کتاب مهجور مابعد‌الطبیعه‌ی اخلاق ترسیم شود و غایت جایگاه مهمی در آن دارد. در مرحله‌ی عملی هم کانت فرمول دوم را ترجیح می‌دهد که در آن انسان غایت فی نفسه است و به‌عکس تصور عمومی، راه‌حل اصلی کانت آزمون تعمیم‌پذیری و نتایج برآمده از فرمول قانون عام نیست. در همین راستا، عشق و علاقه‌ی به نیکوکاری و کمک به دیگران نه‌تنها مانعی بر سر راه اخلاق نیست که کمک‌حال آن به‌شمار می‌آید.
صفحات :
از صفحه 63 تا 103
مابعدالطبیعه در فلسفه نقادی کانت: طرد و تمنا
نویسنده:
کلباسی اشتری حسین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
با فرض این مساله که دغدغه اصلی- یا یکی از دغدغه های- کانت در طرح و عرضه «فلسفه نقادی» ناظر به مساله «مابعدالطبیعه» بوده و از این رو بخش عمده کتاب «نقد عقل محض» و «تمهیدات» به بررسی مبادی، ساختار، روش، موضوعات و ساختار مابعدالطبیعه اختصاص یافته است؛ می توان پرسید آیا طرح نظری فیلسوف کونیگزبرگ برای تاسیس آن چه وی «مابعدالطبیعه ما بعدالطبیعه» نامیده بود، محقق گردید، یا خیر و آیا اخلاف معنوی او ایده آلیسم آلمانی و به طور کلی جریان فلسفه اروپایی در دویست سال اخیر به چنین طرحی اقبال نشان دادند، یا خیر؟ از همه این ها گذشته، آیا فلسفه کانت می توانست خود را از روح و جوهره متافیزیک غربی و نگاه سوبژکتیو آن خلاصی بخشد؟ ظاهرا تمایز میان «عقل» و «فاهمه» و به دنبال آن «نفس الامر» و «پدیدار» می توانست مودی به تاسیس مابعدالطبیعه ای موافق رای کانت باشد، اما نتیجه این امر و نیز پاسخ به سوالات مذکور را می توان با ملاحظه و تامل در کمتر از یک قرن تحولات فلسفی پس از او ملاحظه کرد.
صفحات :
از صفحه 157 تا 174
  • تعداد رکورد ها : 146