جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1060
نقد و بررسی استدلال فخررازی به آیۀ صدیقین بر خلافت ابوبکر
نویسنده:
محمدمهدی نصیری
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ جانشینی رسول خدا(ص) را می‌توان پرچالش‌ترین مسئله میان شیعه و اهل سنت از آغاز تاکنون دانست که زمینۀ شکاف عمیق میان آنان را پدید آورد. عالمان شیعه معتقدند که امامت امری الهی بوده و به دلایل وحیانی فقط حضرت امیر(ع)، جانشین پیامبر(ص) معرفی شده است. در مقابل، عالمان اهل سنت افزون بر غیرالهی­دانستن امر خلافت، ابوبکر را به اقتضای هم‌صدایی اکثر صحابه در سقیفۀ بنی‌ساعده، خلیفۀ پیامبر(ص) معرفی می‌کنند. در این میان، گروهی از عالمان اهل سنت می‌کوشند تا وجاهتی وحیانی نیز به خلافت ابوبکر ببخشند؛ از­جمله باید به فخررازی اشاره کرد که در تفسیر خود، در این زمینه قلم‌فرسایی کرده است. او با صدیق­انگاشتن ابوبکر و برشمردن او جزء گروه صدیقان با توجه به آیۀ 69 سورۀ نساء و برداشت خود از آیات ششم و هفتم سورۀ فاتحه مبنی بر معرفی­شدن صدیقان به عنوان پیشوا و مقتدا، مدعی خلافت ابوبکر شده است. در مقالۀ پیش‌ رو با بررسی مقدمات و دلایل قیاس فخررازی، مشخص می‌گردد علاوه بر این‌که نمی‌توان ابوبکر را صدیق نامید و او را از گروه صدیقان برشمرد، تلازمی میان صدیق­بودن و منصب امامت و پیشوایی مردم وجود ندارد. بنابراین بر اساس آیۀ صدیقین نمی‌توان مدعی خلافت ابوبکر شد.
صفحات :
از صفحه 161 تا 185
رابطه عقل و دین از دیدگاه فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: عبدالکریم کشوری ؛ استاد راهنما: جهانگیر مسعودی ؛ استاد مشاور: جعفر مروارید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به واکاوی نظرات فخررازی و ملاصدرا درمورد رابطه عقل و دین می‌پردازدکه: آیا می توان تمام گزاره های دینی را عقل پذیر نمود؟ تعارضات میان دستاوردهای عقل فلسفی و فرآورده های دینی، واقعی است یا ظاهری؟ راه رفع تعارض چیست؟ لذا به روش توصیفی تحلیلی نظرات آندو تبیین وبا ذکر نمونه‌های عینی نظیرشش مسأله کلامی، (تاویل، حدوث عالم؛ رویت حق تعالی، علم خداوند به جزئیات، مساله صفات و اسماء، معاد جسمانی)، بررسی و مقایسه شده است. فخررازی، منقولات را درپرتو معقولات معتبر می داند"فخرمتاخر" با گرایش به شیوه عرفانی-قرآنی به ایمان گرای خردپیشه مبدل شده است. ملاصدرا بر هماهنگی عقل و دین تاکید داشته ونسبت گزاره‌ها رابه سه شکل بیان می کند: عقل پذیر، عقل ستیز، عقل‌گریز.که معارف خردستیزوجود ندارد ومعارف عقل‌گریز خارج از محدوده عقل انسانی هستند.وی حکم قطعی در موردگزاره های فرا عقلی را منوط به عواملی همچون قطعیت در حکم عقل و فهم دقیق ونه ظاهری ازآیات می داند.
رویکرد کلام فلسفی فخر رازی دربارة نظام فیض حکما
نویسنده:
لیلا افسری ، سید صدرالدین طاهری ، عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تحقیق و واکاوی در خصوص آفرینش جهان،از مسائلی است که همواره ذهن حکما و متکلّمین را به خود معطوف کرده است.فلاسفه معتقد به نظام فیض بوده و هندسة جهان را مبتنی بر قاعدة «الواحد لا یصدر عنه الّا الواحد» ترسیم کرده اند و معتقد به واسطه های فیض در جهان آفرینش می باشند. امّا متکلّمین اسلامی در برخورد با نظام فیض حکما به دو گروه تقسیم شده اند: گروهی موافق نظام فیض حکما بوده و گروهی نیز مخالفت خویش با نظام فیض حکما را ابراز نموده اند.از بین متکلّمین اسلامیِ مخالف، فخر رازی، سرسخت ترین مخالفِ نظام فیض حکما به شمار آمده که انتقادات جدّی به اصلِ نظام فیضِ حکما و مبانی آن وارد کرده است.در مقالة حاضر به بررسی نظام آفرینش جهان از منظر فخر رازی پرداخته می شود و دلایل فخر بر نقد نظام فیض حکما و مبانی آن عنوان می گردد. در نهایت نظر مختار فخر رازی در باب مراتب هستی، که عبارت از صدورِ بی واسطة تمام مخلوقاتِ عالَم از ذات اقدس الهی می باشد با توجّه به مبانی مورد پذیرش وی تبیین می گردد و طبقه بندی موجودات، مطابق دیدگاه خاصّ فخر تشریح می‌شود.روش کار در مقالة حاضر توصیفی-تحلیلی می باشد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 52
نقد و بررسي پاسخ‌هاي فخر رازي به مسئله شرّ
نویسنده:
محمد صمدپور آذر شربياني
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
وجود شرور در جهان، از ديرباز موجب آزردگي انسان بوده و او را به تفکر دربارۀ اين موضوع و ارتباط آن با وجود خداوند واداشته است. پرسش اين است که اگر جهان داراي آفريننده‌اي با صفاتي همچون قدرت مطلق، علم مطلق و خيرخواه محض است، چگونه وجود شرور را اراده مي‌کند؟ آيا او از وجود شرور در دنيا و زندگي همراه با رنج و سختي موجودات بي‌خبر است؟ يا قدرتِ آفرينش جهاني خالي از شرور را ندارد؟ يا با وجود داشتن آگاهي و قدرت مطلق، به خاطر نداشتن خيرخواهي، شرور را ايجاد کرده است؟ در اين نوشتار، با دادن پاسخ منفي به سه پرسش اخير، دلايل وجود شرور در آفرينش جهان، با تکيه بر آرا و ديدگاه فخررازي تبيين مي‌شود.
مقایسه و بررسی علم خداوند متعال به مخلوقات از منظر علامه طباطبائی و فخر رازی (با تأکید بر آیه 59 سوره انعام)
نویسنده:
رضا میرزایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براساس آیات قرآنی دو نوع علم نسبت به مخلوقات برای خداوند متعال قابل اثبات است؛ علم خداوند به مخلوقات قبل از آفرینش و علم او به مخلوقات بعد از آفرینش. در رابطه با تحقق و کیفیت چنین علومی برای خداوند بین مفسران اختلاف نظر وجود دارد. علامه طباطبائی به‌عنوان بزرگترین مفسر معاصر شیعه وجود هر دو نوع علم را برای خداوند پذیرفته، آنها را از سنخ علم حضوری می­داند. ایشان دلیل علم قبل از آفرینش را، علم خداوند به ذات و کمالات ذات خودش می­داند. علامه علم بعد از آفرینش را به معنای تحقق عینی و حضور آنها با وجود عینیشان برای خداوند متعال می­داند. فخر رازی به‌عنوان یکی از بزرگترین مفسران مکتب اشعری، علم بعد از خلقت را به معنای خود معلوم می­داند؛ چرا که معتقد است تحقق علم بعد از خلقت برای خداوند امری غیرممکن می­باشد؛ چون لازمه آن تغییر در خداوند خواهد بود که امری محال است. مقاله حاضر به بررسی دیدگاه تفسیری این دو شخصیت مطرح در عالم تفسیر می­پردازد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 145
تحلیل رابطۀ صفت حیات با سایر صفات الهی از منظر فخر رازی
نویسنده:
امیرحسین منصوری نوری ، فاطمه کوکرم ، محسن شمس ، عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به‌دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی که «رابطۀ صفت حیات خدای متعال با سایر صفات الهی از منظر فخر رازی چگونه است؟» شکل گرفت، ابتدا دغدغۀ فخر در معرفت صفات بررسی شد؛ دغدغۀ او رسیدن به معرفتی کامل یا دستکم معرفتی است که رافع تکلیف عقلی انسان در مقام معرفت خالق باشد؛ سپس رابطۀ علم و قدرت با حیات را بررسی کردیم و این نتیجه حاصل شد که علم و قدرت، از لوازم حیات هستند و حیات برای آنها نقش علیت دارد؛ سپس رابطۀ اراده با حیات کندوکاو شد؛ فخر این صفت را در مرتبۀ متأخر از علم دانست، سپس به سمیع و بصیر پرداخته شد که فخر آن دو را مساوق علم یا از لوازم علم معرفی کرد. صفت متکلم نیز بررسی شد و اندیشۀ فخر این‌گونه به‌دست آمد که کلام یا آشکارکنندۀ علم است یا آشکارکنندۀ قدرت و از این طرق به ذات منتسب می‌شود و در نهایت بقای حق‌تعالی مساوق حیات معرفی شد. نتیجه اینکه از منظر فخر، صفت حیات خدای متعال صفت محوری نسبت به سایر صفات بوده و تا حیات الهی نباشد، صفات دیگر به عرصۀ وجود نخواهد آمد..
صفحات :
از صفحه 661 تا 681
بررسی امکان شناخت خدا از منظر قاضی عبدالجبار و فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: طیبه شیرمحمدی ؛ استاد راهنما: سهراب حقیقت ؛ استاد مشاور: غلامحسین احمدی آهنگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مباحث اساسی علم کلام اسلامی که محور اصلی نظام فکری اکثر فرقه‌های اسلامی می‌باشد مبحث امکان یا عدم امکان شناخت خداوند است، متکلمان مسلمان در امکان معرفت از جمله شناخت خدا و صفات او هیچ تردیدی ندارند و معتقدند که شناخت خداوند نه تنها ممکن بلکه امری ضروری می‌باشد و همواره در آثار کلامی خود این مبحث را مطرح کرده‌اند. قاضی عبدالجبار بدلیل اهمیت عقل در آموزه‌های معتزلی، شناخت خداوند را محصول تأملات عقلانی دانسته و این شناخت عقلانی را بوسیله نظر و تفکر برای انسان ممکن می‌داند در نتیجه نزد قاضی معرفت و شناخت خداوند از طریق عقل انسان ممکن بوده و بر هر انسانی واجب است که با بکارگیری عقل به معرفت خدا دست یابد. اما فخر رازی به دلیل تأثر از دو مشرب فلسفی و کلامی دیدگاه متفاوتی درباره شناخت خداوند مطرح می‌کند به نظر وی اساساً شناخت خدا نه راجع به وجود خدا بلکه ناظر به حقیقت و ذات خدا مطرح می‌شود و از آنجا که اکثر متکلمان اشعری برای عقل و استدلالهای عقلی در شناخت خدا جایگاهی قائل نیستند معتقدند که شناخت و معرفت خدا واجب است ولی به موجب شرع نه از روی عقل و منطق اما با این حال فخر رازی به عنوان متکلم اشعری بدلیل تطور فکری اولاً برخلاف قاضی توانایی عقل در شناخت خداوند را محدود می‌داند ثانیاً تحت تأثیر آموزه‌های فلسفی و آرای کلامی اشعری بحث شناخت خداوند را بدلیل مغایرت وجود با ذات خدا، شناخت حقیقت خدا را مبتنی بر رؤیت خداوند در حیات اخروی امکان‌پذیر می‌داند. لذا در این پژوهش به بررسی مقایسه‌ی مبانی فکری قاضی عبدالجبار به عنوان متکلم معتزلی با رویکرد عقل گرایانه و فخر رازی به عنوان متکلم اشعری با رویکرد نقل گرایانه درباره امکان شناخت خداوند پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی ایمان از دیدگاه فخرالدین رازی و علامه جوادی آملی
نویسنده:
زهرا محمدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که از دیرباز در میان اندیشمندان مطرح بوده، مسئله ایمان و کفر است. مسئله­ای که روشن­شدن آن باعث اتحاد و تقریب میان مسلمانان، و عدم شناخت آن موجب تفرقه و جدایى میان آنها خواهد شد. این مقاله، ایمان و کفر را از منظر فخرالدین رازی و علامه جوادی عاملی به روش توصیفی-تطبیقی و به شیوه کتابخانه­ای-اسنادی بررسی کرده و نقاط توافق و تخالف این دو اندیشه را به دست آورده است. به نظر نگارنده، با وجود تفاوت مذهب فخر رازی و علامه جوادی آملی، این دو در بسیاری از مباحث مربوط به ایمان و کفر مانند تعریف ایمان و کفر، رابطه ایمان و عمل صالح و حکم مرتکب کبیره، توافق داشته و آرای یکسانی را اظهار کرده­اند. زیادت و نقصان ایمان، تنها مسئله­ای است که فخر رازی و علامه، آرای متفاوتی از آنها ارائه داده­اند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 30
نقد دیدگاه وهابیت درحیات برزخی با تاکید بر نظرعلامه طباطبایی و فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: تورج اسماعیلی درشکی ؛ استاد راهنما: محمدعلی اخویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان در سیر مراحل زندگی بعد از مرگ و قبل از معاد در منزلی به نام برزخ یا عالم مثال به سر می برد همانطور که دنیا نمونه و مثالی از برزخ است، برزخ نیز نمونه و مثالی از قیامت است و به زندگی در آن حیات برزخی می گویند. حیات برزخی مورد اتفاق مذاهب اسلامی و فرقه وهابیت است با این تفاوت که وهابیون تنها این امر را در زمان سوال ملکین می دانند و اختلاف در حیات شهدا و پیامبران دارند و پیامبران و شهدا را متنعم در بهشت و کفار را معذب در جهنم بعد از سوال می دانند و ارتباطی بین اموات و احیاء در این دنیا قائل نیستند و بنابر تعابیرشان از این حیات، عقاید مسلمین در توسل و شفاعت و زیارت و امثالهم را تکفیر می کنند. علامه طباطبایی و فخر رازی معتقدند، توجه و ارتباط اموات با احیاء و عالم ماده پس از مرگ افراد از بین نمی رود و انسان در آن متنعم و یا در عذاب خواهد بود و بهشت و قیامت بعد از این عالم است. اما پیشینه موضوع به ظهور وهابیت بازمی گردد و شبهات نوینی که این فرقه ترویج می دهند وعلمای فریقین در رسالات و منابع خود و در اثبات حیات برزخی در رد دیدگاه وهابیت از آیات و روایات و دلایل عقلی و تجربی استفاده می کنند. اما هدف از این نوشتار آگاهی از افکار و نظرات مسلمین و وهابیت و نقد آرای آنها در مورد حیات برزخی است. پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که: نقد دیدگاه وهابیت درحیات برزخی با تاکید بر نظرعلامه طباطبایی و فخر رازی چیست؟ بنابراین در این تحقیق با کاوش در آیات و روایات، بنابر روش کتابخانه ای و تحقیقاتی از نوع توصیفی- تحلیلی، به بیان دلایل عقلی و نقلی در رفع شبهات و فتاوی وهابیت در کیفیت حیات برزخی می پردازیم.
نقد نظرات فخر رازی در کیفیت معاد
نویسنده:
پدیدآور: مجید کعب عمیر ؛ استاد راهنما: سیدعلی موسوی نجاتی ؛ استاد مشاور: سیدعبدالرضا حسینی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف اصلی این مسئله ، نقد نظرات فخررازی در کیفیت معاد اسـت ، مسئله معاد از موضوعات پردامنه ای است که از سوی فلاسفه و حکمای بسـیار و از جانب فَِرق مختلف کلامی مطرح شده است، لذا در این پژوهش، به نقد نظرات فخررازی در کیفیت معاد پرداخته شده است.اکثر پاسخ های مطرح شده از سوی فخر رازی برگرفته از دیدگاه های کلامی هستند و به صورت کلی فخر رازی در برخی آثارش معاد روحانی را تلویحا می پذیرد، اما در بیشتر آثارش تصریح بر جسمانی بودن معاد می کند در کتاب(النفس و الروح و شرح قواهما) و نیز (تفسیر کبیر) پس از اثبات نفس مجرد به عنوان حقیقت انسان هر چند صریحاٌ متذکر نمی شود، اما این اثبات مستلزم اعتقاد وی به معاد روحانی است. فخر رازی معتقد است معاد جسمانی امکان دارد؛ زیرا برای امکان داشتن یک شیء، دو امر لازم است،امر اول از نظر قابلیت میباشد و امر دوم به فاعلیت بر میگردد، و این دو امر در مورد معاد جسمانی حاصل است، پس امکان دارد، همچنین فخر رازی در مورد اعاده معدوم اعتقاد دارد، برای معاد جسمانی به اعاده معدوم نیاز داریم تا صفات از بین رفته به بدن بازگردند
  • تعداد رکورد ها : 1060