جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2082
تحلیل فلسفی تعریف زنانگی ( جنسیت/جنس ) در مستند زن چیست بر مبنای اندیشه آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
ملیحه ستودهءخطیبانی؛ استاد راهنما: اعلی تورانی؛ استاد مشاور: محسن بدره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرداختن به تفاوت ها و شباهت های وجودی جنس زن و مرد در اسلام و نگاه غرب همواره مساله بوده .ایناختلاف ها در مبانی و جود شناختی و معرفت شناختی هر دو مکتب وجود داشته که ریشه در تعیین مصلحت از جانب خداوند در اسلام و بشر در نگاه غرب دارد . بر این اساس معنای عدالت در جنسیت امری کاملا نسبی در نگاه غرب است که بر اساس تجارب بشری قابل تغییر است اما این مفهوم در نگاه اسلامی معنای نفس الامری داشته و بر این اساس مقتضیات وجودی زن در تساوی حقوقی نقش مهمی دارد . بر این اساس معنای عدالت در جنسیت امری کاملا نسبی در نگاه غرب است که بر اساس تجارب بشری قابل تغییر است اما این مفهوم در نگاه اسلامی معنای نفس الامری داشته و بر این اساس مقتضیات وجودی زن در تساوی حقوقی نقش مهمی دارد جنسیت زنانه همواره در تقابل با جنسیت مردانه بوده که به دلیل نا عدالت هایی که در مورد آنها صورت گرفته دیدگا ه هایی خواهان برابری و تشابه همه جانبه حقوق انها بوده اند .عدم برخورداری از آموزه های مبتنی بر وحی و نادیده گرفتن ویژگی های فطری و هویت انسانی از جمله علل این تقابل بوده و هست .به نظر میرسد بهره مندی از آموزه های وحیانی و در نظر گرفتن ساحت های وجودی زنان و مردان و پذیرفتن حقایق جسمی و روحی انان می تواند بخشی از دستور العمل رفع این تعارضات باشد . همه جانبه حقوق انها بوده اند .عدم برخورداری از آموزه های مبتنی بر وحی و نادیده گرفتن ویژگی های فطری و هویت انسانی از جمله علل این تقابل بوده و هست .به نظر میرسد بهره مندی از آموزه های وحیانی و در نظر گرفتن ساحت های وجودی زنان و مردان و پذیرفتن حقایق جسمی و روحی انان می تواند بخشی از دستور العمل رفع این تعارضات باشد . روح انسان از انجا که حقیقت واحدی دارد و جنسیت بردار نیست و اصول و احکام اخلاقی برای انسان ها بما هو انسان یکسان است و نقش جنسیت تنها در زیست زنانه یا مردانه است که تحقق می یابد .آنچه در منابع دینی اشاره شده حقیقت انسانی زن و مرد فارغ از جنسیت انان است که مرتبط با جنسیت خود از حقوقی برخور دارند که اصل تعادل را در عالم تبیین می کند . است که مرتبط با جنسیت خود از حقوقی برخور دارند که اصل تعادل را در عالم تبیین می کند . نقش جنسیت تنها در زیست زنانه یا مردانه است که تحقق می یابد .آنچه در منابع دینی اشاره شده حقیقت انسانی زن و مرد فارغ از جنسیت انان است که مرتبط با جنسیت خود از حقوقی برخور دارند که اصل تعادل را در عالم تبیین می کند . از نظر علمه جوادی آملی در نگاه قرآنی تفاوتی برای زن ومرد از نظر طینت و سرشت نیست .آنها دو صنف از نوعی واحد هستند که اگر چه اشتراکاتی در ویژگی های جسمی روحی و تکالیف دارند دارای تفاوت هایی نیز در این موارد هستند .تفاوت برتری جنسیتی در کار نیست و تقواست که ملاک برتری دانسته شده که همان نگاه توحیدی به انسان است . دانسته شده که همان نگاه توحیدی به انسان است . مستند "زن چیست "ساخته جاستین فولک به بحث جنسیت و جنس و تعریف زنانگی می پردازد . ایده ی کلی مستند که از سیالیت جنسی شکل گرفته به تبیین مساله ی جنسیت به مثابه ی پدیده ای سیال می پردازد به این معنا که زن بودن یا مرد بودن صرفا با فرض اینکه فردی فیزیک واندام مردانه یا زنانه دارد تعریف نمی شود ضرورت پژوهش پیش رو به منظور بررسی و ارائه نظر در خصوص مسائل بیان شده و بسیاری از سوالات بنیادین دیگر نظیر مفهوم هویت و هویت جنسی در سایه ی اعتنا به ساحت رویکرد های اصیلی همچون رویکرد های فلسفی و عقلانی مبتنی بر آموزه های الهی راهگشا خواهد بود .
بررسی وجود ذهنی در حکمت متعالیه با تاکید بر آرای استاد جوادی آملی
نویسنده:
زهرا افشاری؛ استاد راهنما: عباس موسوی؛ استاد مشاور: مهناز امیرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت متعالیه یکی از مهم‌ترین شاخه‌های فلسفه اسلامی است که توسط ملاصدرا پایه‌گذاری شده است. این فلسفه به بررسی مسائل مربوط به وجود، ماهیت، و رابطه آن‌ها با هم جوهری می‌پردازد. یکی از مباحث مهم در حکمت متعالیه، مسأله “وجود ذهنی” است. وجود ذهنی به این مفهوم اشاره دارد که چگونه تصورات و مفاهیم انتزاعی می‌توانند در ذهن انسان تحقق یابند.
علم دینی، مبانی، چالش‌ها و کارکردها از منظر آیت الله جوادی آملی، محمد نقیب العطاس و پلانتینگا
نویسنده:
علی قنواتی؛ استاد راهنما: عین الله خادمی؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سالهای اخیر نظریه‌ی «علم دینی» به یکی از محورهای بحث‌های علمی در محافل فکری شرق و غرب تبدیل شده است. اندیشمندان و صاحب‌نظران بسیاری در پی کشف ماهیت این نظریه و ارائه راهکارهای عملی برای تحقق آن بوده‌اند. در این میان، اندیشمندانی همچون آیت‌الله جوادی آملی، سید محمد نقیب العطاس و آلوین پلانتینگا با رویکردی کاربردی به این عرصه وارد شده و تلاش کرده‌اند تا نظریه‌های جامع‌تری در باب علم دینی ارائه دهند. با این حال، ماهیت نظریه‌های علمی همواره در گرو امکان ابطال‌پذیری آن‌هاست و نظریه‌های این سه اندیشمند نیز از این قاعده مستثنی نیست و در این عرصه نیاز به تحقیق مفصل‌تر و کامل‌تری احساس می‌شود. پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این نیاز و با بهره‌گیری از روش تحلیلی-توصیفی حول محور سوال اصلی آن «علم دینی، مبانی، چالش‌ها و کارکرد‌ها از منظر آیت الله جوادی آملی، محمد نقیب العطاس و پلانتینگا چگونه است؟» انجام شده است. یافته‌های تحقیق حاکی از این بوده است که مقوله علم دینی از منظر جوادی آملی، نقیب العطاس و آلوین پلانتینگا، دارای مفهوم مشخص، مبانی دینیِ روشن و تأثیرپذیری قابل توجه از ارزش‌‌ها و آموزه‌های دینی است. علاوه بر این، تحقق علم دینی در نظرگاه این سه اندیشمند، با چالش‌‌ها و مشکلات عدیده‌ای، ازجمله آلایش علوم رایج با مظاهر تمدن غربی، وجود تفکر قارونی دانشمندان، تقابل عقل و نقل و در حاشیه بودن دین مواجه است که قابل رفع‌ورجوع هستند. گذشته از این، مشخص گردید که در صورت تحقق علم دینی، نتایج و کارکردهای متعددی از قبیل وحدت دین، وحدت علم، تکامل انسان، تحول در تمدن‌سازی، جامعیت منابع معرفت و دستیابی به حیات طیبه بر آن مترتب است. گرچه پلانتینگا در این راستا تحقق معرفت‌شناسی اصلاح‌شده (باور دینی) را پیشنهاد کرده است تا بار دیگر دین از حاشیه به متن آمده و مومنان و شهر خدا غالب گردد.
توجیه معرفتی در قرائت های مبنا‌گرایی بررسی تطبیقی دیدگاه پلانتینگا و جوادی آملی
نویسنده:
سجاد صالح شنیار حلفی؛ استاد راهنما: عباس مهدوی؛ استاد مشاور: محمد کیوانفر، مصطفی فرهودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجیه یکی از مسائل مهم در معرفت انسانی وسومین رکن تعریف معرفت در فلسفه غرب شمرده می شود. چنانکه در فلسفه اسلامی هم از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا بدون آن، دانش در هاله ای از شک ونسبیت است.پژوهش حاضر با توجه به اهمیت توجیه معرفتی وکمبود تولیدات علمی مرتبط با آن در میان آثار نگاشته شده به زبان عربی تهیه شده است وبه دنبال دستیابی به چند هدف مهم است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین قابلیتهای فلسفی دو مکتب اسلامی وغربی وهمچنین توضیح توانمندی ها وظرفیتهای معرفتی آن در توجیه باورهای عمومی ودینی است. اهداف دیگری نیز در این پژوهش مد نظر است. از جمله: بررسی مبانی نظریات واعتقادات دینی ومسائل مربوط به آن، وبررسی دیدگاه‌های عمومی ودینی معرفت شناسی پیرامون توجیه معرفتی از دیدگاه جوادی آملی ومقایسه آن با آرای معرفتی پلانتینگا. ارائه قرائت های مختلف از آن وشناخت معیار مسائل اساسی، دامنه وتعداد آنها، وشناخت سازوکار صعود معرفتی در مسائل غیر اساسی عمومی ودینی. همچنین در این پژوهش با دقت به دنبال یک توصیف کامل وتحلیل جامع، دقیق وتطبیقی از تقریر جوادی آملی درباره مبناگرایی قوی، وتقریر پلانتینگا از مبناگرایی معتدل در توجیه علم گزاره ای بوده وآنها را با هم مقایسه می‌کنیم.بر پایه آنچه گفته شد، پژوهش حاضر به دنبال این است که از طریق یک معیار یقینی ثابت، معقول بودن معرفت را در مورد توجیه مسائل، اثبات کند ونسخه های اصلی واصلاح شده از نظریه مهم را درباره توجیه معرفتی مقایسه می‌کند. این پژوهش برای دستیابی به اهداف بیان شده، از رویکرد توصیفی، تفسیری، تحلیلی واستنباطی تطبیقی استفاده کرد. پژوهش حاضر با رویکردی که دارد، به سؤال اصلی تحقیق پاسخ داده است: اینکه مبنای دو تقریر پلانتینگا وجوادی آملی برای تحقق معیار مبنا‌گرایی در توجیه معرفتی باورهای عمومی ودینی چیست؟ پاسخ این است که پلانتینگا معیار توجیهی خود را بر اساس دیدگاه معرفتی اصلاح‌طلبانه‌اش در مبنا گرایی معتدل بنا کرده است، در حالی که آملی ارکان نظریه‌اش را در مبناگرایی شدید ترسیم کرده است. دست یافته، این است که مسائل اساسی در نظر آملی، بدیهیات هستند که به اولیات برمی‌گردند وبه علم حضوری ختم شده واز خطا مصون هستند. اما پلانتینگا دامنه مسائل اساسی را گسترش داده وآن‌ها را قابل خطا می‌داند وعلت توجیه آن‌ها را تجربیات وموقعیت‌ها دانسته است.روش او در این مسائل، خارجی، نسبی وفردی است که در مقابل روش داخلی، مطلق وعینی آملی قرار دارد . منشأ این اختلاف نظر، نحوه بازگشت مسائل نظری به بدیهی وخصوصیات ومصادیق آن‌هاست. همچنین در این پژوهش مشخص شد که صدق از نظر آملی به معنای انطباق قضیه با نفس امر وواقع است، اما توجیه با ذات معرفت بیگانه نیست. این بر خلاف دیدگاه پلانتینگا است که توجیه را به عنوان جایگزینی برای صدق انتخاب کرده وسپس قول به تضمین را پذیرفته است. علت تفاوت دیدگاه آنها این است که آملی در مسأله صدق، به منطق دو ارزشی متکی است، بر خلاف پلانتینگا که منطق چند ارزشی را می‌پذیرد. از نظر آملی، معضل صدق بدیهیات اولیه ومشکل توجیه دو راه حل دارد: ذاتی واولی بودن محمول برای موضوع وبازگشت به علوم حضوری. چرا که یقین در نظر آملی ممکن است، بر خلاف پلانتینگا که از بیاناتش نسبیت معرفت لازم می‌آید. اصل واقعیت در اپیستمولوژی آملی ضروری است، اما موضع پلانتینگا مبهم است. او برخلاف آملی اعتقاد دارد که اپیستمولوژی دینی از اپیستمولوژی عمومی جدا شده است.
جاهلیت در اندیشه قرآنی آیت الله جوادی آملی با محوریت سوره جاثیه
نویسنده:
فاطمه ازک؛ استاد راهنما: بی بی رضی بهابادی؛ استاد مشاور: فرشته معتمد لنگرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
- شرح پیشنهاده پایان نامه الف) بیان مسأله، هدف و ضرورت تحقیق: قرآن کریم در زمانی نازل شده است که اعرابِ معاصرِ آن زمان از لحاظ عقیدتی و فرهنگی در جاهلیت به سر می‌بردند. جاهلیّت آن زمان دارای مؤلفه‌های اخلاقی، عقیدتی، فرهنگی و اجتماعی بود. منظور از جاهلیّت، اصطلاحی قرآنی و حدیثی درباره‌ی نوعی از ویژگی‌های رفتاری، اخلاقی و اعتقادی در دوره‌ای از تاریخ پیش از اسلام در شبه جزیره عربستان می‌باشد (میر سلیم، 1389، ج9، ص507). جاهلیّت چهار بار در سوره‌های مدنی قرآن در تعابیر «ظَنُّ الجاهِلیَّه»(آل‌عمران آیه 154، «حُکمُ الجاهِلیَّه» (مائده آیه 50)، « تَبَرُّجُ الجاهِلیَّه» (احزاب آیه 33) و «حَمیَّه الجاهِلیَّه» (فتح آیه 26) به کار رفته (روحانی، 1376، ج دو، ص 617) و در هر چهار مورد با ملامت و مذمت همراه شده است . با توجه به اینکه منظومه‌ی فکریِ اندیشمند، فقیه و مفسّر قرآن کریم، آیت الله جوادی آملی، در صیانت بخشی جامعه در حوزه فرهنگ، دین و نظایر آن بسیار اثرگذار است؛ از این‌رو، در این پژوهش از دیدگاه ایشان به مقوله جاهلیّت پرداخته شده است. در این دیدگاه، جاهلیّت؛ ندانستن اصول تمدّن ناب یا عمل نکردن به آن، بر فرض دانستن است؛ یعنی جهالت و ضلالت، دو عاملِ قطعیِ انحطاطِ جامعه‌ی جاهلی و محرومیّت جامعه‌ی بشری از برکاتِ علومِ وحیانی است و این حرمان یا در اثر افراطِ جاهلیّتِ جدید است که عقل را بی‌نیاز از وحی می‌پندارد و یا در اثر تفریطِ جاهلیّتِ قدیم است که عقل را لایق وحی خدا می‌دانست و منصب پیامبری را وقف فرشتگان می‌شمرد(جوادی آملی، 1387، ج4، ص63). مهم‌ترین هدف حکومت اسلامی در بخش فرهنگی به معنای جامع، جهالت‌زدایی و ضلالت‌روبی است؛ تا با برطرف شدن جهل و نادانی؛ علم، کتاب و حکمت جایگزین گردد و با برطرف شدن ضلالت و گمراهی اخلاقی و انحرافِ عملی، تزکیه و تهذیب روح جانشین شود (جوادی آملی، 1388، ص 318). در این پژوهش از آثار آیت الله جوادی آملی، سخنان و پیام‌های ایشان استفاده می‌شود. تمرکز اصلی بر تفسیر تسنیم است؛ با توجه به این که طبق نظر آیت الله جوادی آملی، سوره مبارکه‌ی جاثیه، شرح حال جاهلیّت قدیم و جاهلیّت مدرن است، این پژوهش به سوره‌ی جاثیه توجه ویژه دارد. این پایان‌نامه بر آن است که اندیشه جاهلیّت را در ابعاد و مصادیق مختلف از منظر استاد جوادی آملی بررسی نماید و درصدد پاسخ به این سوال است که جاهلیّت در اندیشه‌ی قرآنی آیت الله جوادی آملی چگونه ترسیم شده است؟
بررسی نسبت عالم ذر با فطرت الهی انسان از دیدگاه علامه جوادی آملی
نویسنده:
هادی احمد نژاد؛ استاد راهنما: محمد کیوانفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله عالم ذر و فطرت الهی انسان از مهم‌ترین مباحث هستی‌شناختی و انسان‌شناختی در حوزه اندیشه دینی و فلسفه اسلامی است. عالم ذر به‌عنوان مرحله‌ای پیشینی در وجود انسان که در آن عهد و میثاق الهی با انسان بسته شده، و فطرت الهی به‌عنوان گرایش درونی و ذاتی انسان به سوی حق، دو مفهوم کلیدی در تبیین رابطه انسان با خداوند به‌شمار می‌آیند. این پژوهش با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی و با محوریت آرای علامه عبدالله جوادی آملی، به بررسی نسبت این دو مفهوم بنیادین پرداخته است. بر اساس دیدگاه علامه جوادی آملی، عالم ذر صرفاً ناظر به یک مرتبه وجودی انسان در سیر تکوینی اوست که بروز آن در فطرت الهی تجلی می‌یابد. از منظر ایشان، فطرت الهی همان عهد فطری است که در عالم ذر به‌صورت اجمالی تحقق یافته و در ساحت دنیا به‌صورت تفصیلی ظاهر می‌شود. بنابراین، فطرت الهی نه تنها با عالم ذر تعارضی ندارد، بلکه استمرار و بسط همان تجربه شهودی و میثاق الهی در وجود انسان است. این ارتباط نشان می‌دهد که انسان با بهره‌ مندی از فطرت، قابلیت شناسایی و گرایش به حقیقت را در خود حفظ کرده و مسئولیت‌پذیری او در قبال هدایت الهی، ریشه در این پیوند دارد. پایان‌نامه حاضر به بررسی برخی از مهم‌ترین این اشکالات می‌پردازد و به آن‌ها پاسخ می‌دهد. همچنین، نظرات و مباحث مربوط به فطرت الهی انسان را به‌طور کلی مطرح می‌کند،و یک تاریخجه کلی از نظرات بزرگان فلاسفه و متکلمین درباره عالم ذر و فطرت الهی انسان و رابطه بین این دو مفهوم را بیان می کند.
حقیقت انسان از دیدگاه فخر رازی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
فائزه براهوئی شاد؛ استاد راهنما: ابراهیم نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی تطبیقی دیدگاه‌های فخر رازی و جوادی آملی درباره حقیقت انسان تعریف مسئله و سوالات اصلی تحقیق مسئله «حقیقت انسان» از بنیادی‌ترین مباحث در فلسفه اسلامی و کلام است که به پرسش‌هایی مانند چیستی انسان، جایگاه او در نظام آفرینش، رابطه‌اش با خدا و سرنوشت نهایی‌اش می‌پردازد. این تحقیق به بررسی تطبیقی دیدگاه‌های فخر رازی (متکلم و مفسر اشعری) و آیت‌الله جوادی آملی (فیلسوف و عارف حکمت متعالیه) درباره ماهیت انسان می‌پردازد. دیدگاه فخر رازی - نفس و تجرد: رازی در آثار خود گاهی نفس را جسم مادی، گاه جسم لطیف (اثیری) و در نهایت مجرد معرفی می‌کند. با این حال، در تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب) به تجرد نفس تصریح دارد و آن را غیرمادی و واحد می‌داند. - تقسیم‌بندی نفوس: او نفوس ناطقه را به دو دسته نیک‌سرشت (که بدون تلاش به کمال می‌رسند) و بدسرشت (که به‌رغم تلاش به کمال نمی‌رسند) تقسیم می‌کند. - خلافت الهی: رازی در تفسیر آیه خلافت (بقره:30)، انسان را مظهر صفات الهی می‌داند که با عقل و اراده، شایستگی این مقام را یافته است. دیدگاه جوادی آملی - حقیقت مجرد انسان: جوادی آملی با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه و عرفان اسلامی، نفس انسان را مجرد و دارای مراتب وجودی می‌داند که به سوی کمال و قرب الهی حرکت می‌کند. - انسان کامل: از نگاه او، انسان کامل اولین مخلوق الهی و مظهر اسماء خداوند است که به مقام خلافت و قرب divine نائل می‌شود. پیامبران و امامان مصداق‌های اعلای انسان کامل هستند. - خلافت الهی: او با استناد به آیات قرآن، خلافت انسان را ناشی از علم، اختیار و قابلیت تکامل وجودی او می‌داند. تفاوت‌های کلیدی دو دیدگاه 1. مبانی فلسفی: - رازی بر کلام اشعری و استدلال‌های عقلی تکیه دارد، در حالی که جوادی آملی از حکمت صدرایی و عرفان بهره می‌برد. 2. نفس و تجرد: - رازی در تعریف نفس دچار تردید است (بین مادی، اثیری و مجرد)، اما جوادی آملی به‌صرافت بر تجرد نفس تأکید دارد. 3. کمال انسان: - رازی به جبرگرایی نسبی در سعادت و شقاوت انسان معتقد است، اما جوادی آملی بر اختیار و سیر تکاملی انسان تأکید می‌کند. 4. انسان کامل: - جوادی آملی انسان کامل را مظهر تام اسماء الهی می‌داند، در حالی که رازی بیشتر بر عقلانیت و اراده انسان تمرکز دارد جمع‌بندی این تحقیق نشان می‌دهد که اختلاف مبانی کلامی-فلسفی فخر رازی و جوادی آملی، منجر به تفاوت در تبیین حقیقت انسان، تجرد نفس، و مسیر کمال شده است. بررسی تطبیقی این دو دیدگاه، می‌تواند به درک عمیق‌تری از مسئله انسان در اندیشه اسلامی کمک کند. کلمات کلیدی: حقیقت انسان، فخر رازی، جوادی آملی، نفس مجرد، انسان کامل، خلافت الهی.
حاکمیت انسان کامل در فلسفه اسلامی(فارابی - ملاصدرا - جوادی آملی)
نویسنده:
حسین صدام مطشر بهادلی؛ استاد راهنما: حمید رضا شریعتمداری؛ استاد مشاور: مجید مرادی رودپشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه اسلامی از آغاز پیدایش خود به بسیاری از موضوعات مرتبط با واقعیت انسان توجه داشته و اهمیتی ویژه به مسائلی داده است که با سرنوشت انسان حتی پس از مرگ او پیوند دارند. از این‌رو، از نخستین مراحل شکل‌گیری فلسفه اسلامی، بینشی فلسفی ـ سیاسی پدید آمد که می‌کوشید میان دیدگاه دینی برخاسته از وحی و ادراکات عقلی انسان ـ که در فرایند اندیشیدن درباره دغدغه‌ها و مشکلات پیرامونی خود به آنها دست می‌یابد ـ نوعی هماهنگی برقرار سازد. از همین رهگذر، این پژوهش درصدد پاسخ به پرسش اساسی درباره دیدگاه فلسفه اسلامی پیرامون مسأله حاکمیت سیاسی انسان کامل است. بر اساس اندیشه فلسفی، انسانی که به بالاترین درجه کمال قوه نظری ـ یعنی مرتبه عقل مستفاد ـ و نیز بالاترین درجه کمال قوه عملی دست یافته باشد، بنا بر خوانش فلسفی اسلامی، شایسته اداره امور مسلمانان است. در این پژوهش سه شخصیت برجسته فلسفی برگزیده شده‌اند: نخست، ابونصر فارابی که تدوین‌کننده فلسفه اسلامی و از فلاسفه مشائی به‌شمار می‌رود؛ دوم، صدرالمتألهین شیرازی، بنیان‌گذار حکمت متعالیه؛ و سوم، آیت‌الله جوادی آملی که از پیشگامان مدرسه صدرائی نوین به‌حساب می‌آید. هدف از گزینش این سه متفکر، ارائه دیدگاهی جامع از تاریخ فلسفه اسلامی در ارتباط با موضوع پژوهش است. از جمله نتایج این تحقیق آن است که: حاکمی که باید رهبری نظام سیاسی در دولت اسلامی را بر عهده گیرد، باید داناترین، تواناترین در اجرای نظام، عادل‌ترین و حکیم‌ترین فرد باشد؛ و این در خوانش اسلامی همان انسان کامل است که واجد مجموعه‌ای از صفات و خصال است و او را برای امر حکومت شایسته می‌سازد. مصداق اتمّ انسان کامل، پیامبر اکرم ( ص) است که بر اساس نگرش اسلامی، خلیفه خدا در زمین است و طبق دیدگاه فلسفی به مرتبه عقل مستفاد دست یافته و دارای ویژگی‌های عصمت، علم، عدالت و شایستگی است. هر کس که چنین صفاتی داشته باشد، او نیز برای حاکمیت سیاسی صلاحیت خواهد داشت. حاکمیت انسان کامل، امری عقلی است که هر انسان خردمند به آن حکم می‌کند؛ چرا که تقدیم فرد فروتر بر فرد برتر روا نیست. وقتی انسانی داریم که برخوردار از والاترین مراتب کمال انسانی است،از نظر عقلی ناپسند و قبیح خواهد بود که او تحت فرمان انسانی قرار گیرد که از او در کمال فروتر است. فیلسوفان مسلمان، به‌ویژه نمونه‌های برگزیده در این پژوهش، در صدد نظریه‌پردازی برای «مدینه فاضله» بوده‌اند؛ شهری که در آن جامعه به اوج سعادت و کمال انسانی خویش برسد و این امر تنها در سایه حاکمیت انسان کامل تحقق‌پذیر است، زیرا این حاکمیت شرط اساسی برای تحقق مدینه فاضله است. فلسفه سیاسی اسلامی در نبود انسان کامل به‌عنوان رهبر یا حاکم دولت اسلامی، گزینه‌های بدیلی واقع‌بینانه مطرح کرده است که آنها نیز بر بنیاد عقلانی استوارند. از مهم‌ترین و شاید بهترین این گزینه‌ها، رهبری «ولی فقیه» است، به‌ویژه نزد شیعه دوازده‌امامی؛ زیرا فقیه جامع‌الشرایط در عصر غیبت امام معصوم، نایب امام حجت (عج) محسوب می‌شود و از اختیارات گسترده‌ای برخوردار است که شریعت مقدس اسلامی به او اعطا کرده است. از نتایج مهم این است که بر اساس توحید افعالی و توحید در مالکیت، حاکمیت سیاسی انسان کامل جز به تفویض و اذن الهی نخواهد بود.
مقایسه فطرت در عرفان اسلامی و ندای درون در معنویت جدید با تأکید بر نظرات عبدالله جوادی آملی و چارلز تیلور
نویسنده:
اسماء سلطان علی حسن علی راشد؛ استاد راهنما: رضا الهی‌منش، وحید سهرابی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
معنای حکمت در قرآن از نظر جوادی آملی و مقایسه‌ی آن با فهم در معرفت شناسی فضیلت محور زاگزبسکی
نویسنده:
نجف یزدانی؛ استاد مشاور: فخر علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت به عنوان یکی از مفاهیم پرکاربرد در متون اسلامی، در تفسیر و فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. آیت‌الله جوادی آملی با نگاه فلسفی به تحلیل مفهوم «حکمت» در قرآن پرداخته‌اند. وی با تقسیم حکمت به نظری و عملی چنین بیان می‌کند: «قسمی که مربوط به جهان‌بینی است که در جهان چه چیزی هست و چه چیزی نیست، می‌شود حکمت نظری؛ یک حکمت مربوط به جهان‌داری است که در جهان چه باید کرد و چه نباید کرد؟ می‌شود حکمت عملی؛ و اگر کسی هم به جهان‌بینی دست یافت، و هم به جهان‌داری، آن‌گاه به جهان‌آرایی هم موفق می‌شود که چگونه عالَم را بیاراید که بشود زینت عالَم؛ و آن نصیب اوحدی از اهل ایمان خواهد شد» (جوادی آملی، 1403، ج77). جوادی آملی در بیان مؤلفه‌های دستیابی به حکمت، هم به جنبه نظری و هم به جنبه عملی توجه می‌دهد. همچنین وی حکمت را خیر کثیر معرفی کرده و درجه کامل عقل می‌داند که عاقل متذکر از آن بهره مند خواهد بود. در جای دیگر حکمت، تفضل الهی و به نوعی عطا و پاداش خداوند تلقی می‌شود که جنبه موهبتی نیز پیدا می‌کند. در قرآن برخورداری از این سطح از معرفت، فضایل خاصی را می‌طلبد که اعمال درست آگاهانه آن فضیلت‌ها یا شایستگی‌ها را به همراه دارد و در غیر این صورت، دستیابی به دانش غیرممکن می شود. در حقیقت حکمت با تحقق فضایل اخلاقی و فکری به دست می‌آید. از سوی دیگر، در معرفت شناسی فضیلت محور بر مسأله فهم و مدخلیت فضائل فکری و اخلاقی فاعل شناسا در حصول فهم تأکید شده است؛ لیندا زاگزبسکی یکی از نظریه پردازان به نامِ این نوع معرفت شناسی است (زاگزبسکی، 1998). وی و عموم معرفت شناسان فضیلت محور معتقدند که فضایل فکری ساختاری مشابه فضایل اخلاقی نزد ارسطو دارد؛ بر همین اساس نزد ایشان فضایل فکری درست همانند فضایل اخلاقی استعدادهای اکتسابی از انگیزه، احساس، عمل و ادراک است. پارادایم فضیلت در میان این گروه متشکل از ویژگی های شخصیتی نهادینه شده همچون سعه صدر، انسجام در مقام نظر و عمل، شجاعت، عدالت، صداقت، وفاداری، انصاف و فروتنی فکری است. به باور این گروه، فضایل و رذایل فکری ویژگی‌هایی شخصیتی هستند که ما در قبال آن‌ها مسئول شناخته می‌شویم. این نوع معرفت شناسی به جای تمرکز بر تحلیل ماهیت معرفت به عنوان یک گزاره، بر فاعل شناسا به عنوان صاحب و دارنده معرفت تاکید دارد و قائل است فضایل معرفتی فاعل شناسا، شایستگی معرفتی است که دستیابی به حقیقت و اجتناب از خطا را در پی دارد. در صورتی فاعل شناسا به باور صادق و مطابق با واقع دست می‌یابد که واجد دو دسته از فضایل باشد: فضایل عقلانی که مربوط به قوا و استعدادهای عقلانی است و فضائل اخلاقی که عواطف، احساسات، میل و اراده را در بر می‌گیرد. زاگزبسکی در تبیین نظریه معرفت شناسی فضیلت محور خود از تعبیر «با وجدان بودن» استفاده می‌کند و معتقد است فضایل علاوه بر تاثیر در فرایند شکل‌گیری باور، «با وجدان بودن» معرفتی را نیز ایجاد می کنند. با توجه به آنچه بیان شد، می‌توان از نسبت این دو معرفت پرسش نمود؛ معرفتی که نزد جوادی آملی از آن تعبیر به حکمت می‌شود و نزد زاگزبسکی تعبیر به فهم؛ با وجه مشترک مدخلیت فضایل در حصول این معرفت؛ و اکنون می‌توان پرسید چه مولفه‌هایی برای دستیابی به «حکمت» در قرآن بیان شده است و چنین مولفه‌هایی تا چه اندازه در معرفت شناسی فضیلت محور مورد تاکید اند؟ و نیز اینکه در قرآن، فاعل شناسا چه وظایفی در این مورد برعهده دارد، به عبارت دیگر، دستیابی به معرفت از منظر قرآن بر چه تکالیفی استوار است و در معرفت شناسی فضیلت محور این هنجارها چگونه تبیین می‌شود و تاثیرگذاری آن‌ها بر رسیدن به «فهم» چگونه است؟ در این پژوهش، تلاش می شود با تحلیل معنای «حکمت» در قرآن از منظر آیت‌الله جوادی آملی و تبیین «فهم» در معرفت شناسی فضیلت محور زاگزبسکی به مقایسه و بررسی این دو مقوله و پاسخ به پرسش‌هایی از قبیل پرسش‌های فوق پرداخته شود.
  • تعداد رکورد ها : 2082