جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تحلیل و مقایسه نظریه «تجدید حیات» در اندیشه عرفانی مولوی و روان شناسی تحلیلی یونگ
نویسنده:
آیلار ملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجدید حیات در آرای مولوی و یونگ اشاره به سیری درونی دارد که از وجه نازل انسان آغاز شده و به پرورش روحی او می انجامد. غایت این سیر در افق­های ناشناخته­ای رقم می­خورَد­ که در عرفان مولوی فنای در توحید است و در آرای یونگ نیل به «تمامیت شخصیت» و «فردیت یافتن». سفر سالک با ستیزی درونی توام است تا زایشی نو را رقم بزند. در این سفر، فرد از خود ظلمانی­اش می میرد تا در ساحتی برتر ولادت یابد. در عرفان مولوی سخن از مرگ اختیاری است و در آرای یونگ نیز قهرمان درون، در ستیزی انتخابی، کشته می شود و سپس هر دو تجدید حیات می­یابند. در اندیشه مولوی این مسیر با عشق، ریاضت، عبادت و کشش­های آن سَری پیموده می­شود. یونگ نیز معتقد به کشش ذاتی و درونی برای نیل به چنین تحولی است اما کشش­ها از اعماق ناخودآگاه فرد نشأت می گیرند و البته قدسیّت دارند. هدف پژوهش حاضر این است که با تطبیق دو اندیشه از دو نحله متفاوت، اهمیت تجدید حیات روحی را برجسته سازد لذا به شیوه توصیفی- تحلیلی در صدد نیل به این هدف تالیف شده و روشن گردید که نو زایی روحی، اگرچه دشوار اما مطلوب و مقصود انسان است.
صفحات :
از صفحه 275 تا 297
بررسی تطبیقی مفهوم سایه در جهان شناسی عرفان محیی الدینی و ساختار کهن الگویی یونگ
نویسنده:
احسان احمدی خاوه ، محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در هستی شناسی عرفانی ابن عربی، حقیقت وجود، منحصر به ذات الهی است. در این نگرش، عالم به مثابه سایه حق است؛ همچنانکه وجود سایه، اعتباری و وابسته به شخص است، عالم نیز در ذات خود چیزی جز نمودی از حقیقت متعالی وجود نیست. از سوی دیگر، مفهوم سایه در مکتب یونگ نیز مفهومی کلیدی و مهم است. یونگ تلاش می‌کند با تکیه بر اصل کهن الگوها در مکتب روان تحلیلگری خویش، نظام روانی انسان را توضیح دهد. گرچه در مکتب ابن عربی و یونگ، سایه یک عبارت واحد است لیکن مفهومی دوگانه دارد. در نظریه ابن عربی، سایه هیچ استقلال ذاتی از شخص (ذی ظل) ندارد، اما در روان تحلیلگری یونگ، سایه یکی از کهن الگوها است که برای نیل به یکپارچگی و تمامیت، باید آن را شناخت. به رسمیت شناختن سایه، فرد را قوی می‌کند و انسجام و یکپارچگی شخصیتی را به ارمغان می‌آورد. بر خلاف عرفان محی الدینی که در آن، عالم که سایه حق تعالی و صرفاً «نمود» و ظهور حق است، سایه در مکتب یونگ، بخش پنهان و تاریک شخصیت و بخشی از «بود» است که اقتضای آن پوشیدگی، تاریکی و نهان‌وارگی است و در فرایند خودشناسی باید شناخته شود. این مقاله تلاش دارد تا به بررسی تطبیقی و تحلیلی مفهوم سایه را در این دو مکتب بررسی کرده و نسبت میان خودشناسی در منظر یونگ و جهان شناسی در منظر محیی الدینی را واکاود. و با توجه به یگانگی جهان و روان در مکتب یونگ، شناخت سایه، فرد را به توحید و یگانگی ـ آنچنانکه در جهان شناسی عرفانی مد نظر است ـ خواهد رساند یا خیر؟
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
بررسی تطبیقی خودشناسی و خودآگاهی از نگاه ابن‌عربی و یونگ
نویسنده:
فاطمه محمودی ، هادی وکیلی ، محمدتقی فعالی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسألة شناخت خود در علوم انسانی بویژه عرفان و روان‌شناسی جایگاهی ویژه دارد. تعبیر مرسوم از «شناختِ خود» در عرفان، «خودشناسی» و تعبیر مرسوم از آن در روان‌شناسی تحلیلی، «خودآگاهی» است. علی­رغم تفاوت ظاهری این دو اصطلاح می‌توان از منظری تطبیقی به بررسی این دو مفهوم پرداخت. در این مقاله، ابن‌عربی به نمایندگی از عرفان اسلامی و یونگ به نمایندگی از روان‌شناسی تحلیلی برگزیده­شده‌اند. ابن‌عربی به­منظور خودشناسی از مفاهیمی همچون تزکیة نفس، ذکر و فکر بهره­می‌گیرد و یونگ از طریق پژوهش در ناخودآگاه، تحلیل رویاها و مراقبه به بررسی خودآگاهی پرداخته­است. در نتیجة مقایسة دیدگاه‌ها و بیان تفاوت‌ها و شباهت‌ها، راهکارهای عینی که در دسترس یا درخور فهم انسان باشند مطرح­شده­است. به­عنوان مثال شناخت‌پذیری نفس در عین شناخت‌ناپذیری آن و امکان‌پذیری شناخت خود از طریق آگاهی درونی؛ همچنین مراقبه، تزکیه و توجه به جسم از جمله راهکارهای مشترک و قابل ­دسترسی است که مطرح­شده­است. با ارائه راهکارهای قابل­دسترس در این مقاله می‌توان به وحدت نزدیک‌تر شد. نهایتاً می‌توان­گفت سنّت عرفانی ابن‌عربی در باب شناخت خود به دیدگاه‌های روان‌شناسی معاصر نزدیک شده­است. این مقاله بر پایة مطالعات کتابخانه‌ای و به روش مقایسه‌ای شکل گرفته­است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 62
چهار مقاله یونگی: شناخت نفس، رویارویی با شخصیت مهتر، فرایند تفرد، انسان کیهانی
نویسنده:
ماری لوئیز فن فرانتس, ادوارداف ادینجر؛ مترجم: مهدی سررشته داری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: مهراندیش,
چکیده :
توضیح کتاب: در کتاب حاضر، مفاهیم بنیادی روانشناسی یونگی به قلم دو تن از معروف‌ترین مفسران اندیشه «یونگ» معرفی شده است. نویسنده در دو مقاله فرآیند تفرد و انسان کیهانی به چگونگی و زیروبم‌های جریان خودیابی انسان و رسیدن به تمامیت می‌پردازد و چنان‌که رسم این‌گونه بررسی‌هاست، به اسطوره‌ها و داستان‌های پریان کشورهای دیگر هم اشاره می‌کند. دو مقاله «شناخت نفس» و «رویارویی با شخصیت مهتر» را «ادوارد اف ادینجر»، که او نیز از بزرگ‌ترین شارحان و مفسران اندیشه‌های «یونگ» به شمار می‌رود، نوشته است. «ادینجر» به ساختمان روان آدمی، وجود دو مرز آگاهی در آن و چگونگی برخورد، ملاقات و رویارویی این دو مرکز با یکدیگر می‌پردازد و ما را برای وقع چنین رویدادی آماده می‌کند.
مفهوم نمادین «مرکز» با مطالعۀ تطبیقی نظریات الیاده و یونگ
نویسنده:
مرضیه ثابت اقلیدی ، محمدتقی پیربابایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«مرکز» از جمله موضوعات بنیادین در توضیح و فهم جهان هستی و پدیده‌ها است. بسیاری از هستی‌شناسان مبانی خود را با اتکاء به تلقی خود از این مفهوم تبیین می‌کنند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی ـ تطبیقی درصدد بررسی مفهوم نمادینِ مرکز با تکیه بر نظریات دو اسطوره‌شناس برجسته، میرچا الیاده و گوستاو یونگ است. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که مفهوم نمادین مرکز در نگاه میرچا الیاده و گوستاو یونگ چه بوده و نمود آن در جهان خارج کدام است؟ برای پاسخ به این سؤال، ابتدا تلقی این دو اندیشمند از جهان، انسان و رابطۀ جهان و انسان بررسی و سپس مفهوم «مرکز» در نظام معرفتی‌شان تبیین شده و در نهایت با توجه به نگاه نمادگرایانۀ آن‌ها، نمادهای این مفهوم در جهان خارج نیز معرفی شده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته، الیاده مرکز را نقطۀ شروع آفرینش می‌داند که در آن نقطه مراتب مختلف هستی به یکدیگر مرتبط و متصل می‌شوند. وی ستون کیهانی را به عنوان نماد این مفهوم معرفی می‌کند. یونگ حقیقت را در روان انسان جست‌وجو و کهن‌الگوی خویشتن را به عنوان مرکز روان و ماندالا را به عنوان نماد این کهن‌الگو در جهان خارج معرفی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 13 تا 46
روانشناسی به مثابه اخلاق: خواندن یونگ با کانت، نیچه و ارسطو [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Giovanni Colacicchi
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Routledge,
سی.جی. یونگ: مرد مذهبی؟ حواس تجربه دینی در سی جی. یونگ [پایان نامه پرتغالی]
نویسنده:
Marcos Fleury de Oliveira
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف اصلی این پژوهش تعمیق اندیشه دینی سی جی یونگ به عنوان گسترش احتمالی دانش در حوزه علوم دینی است. در زیرشاخه روانشناسی دین، یونگ را می توان یکی از نمایندگان اصلی آن دانست و مهم ترین مشارکت نظری آن حوزه وسیعی از گفتگو با فلسفه، الهیات مسیحی، اساطیر و تاریخ ادیان را پوشش داد. با این حال، کار او نیاز به مطالعات بیشتری دارد تا بتوانیم بر طیفی از سوء تفاهم ها، در کنار اختلافات میان رشته ای، نظری و معرفتی غلبه کنیم. برای دستیابی به این هدف، در اینجا پیشنهاد می‌کنیم که لایه‌های متمایز معنای تجربه دینی - هدف این اثر - را بررسی کنیم تا منحصربه‌فرد بودن و مرکزیت این مفهوم را در نظریه و جهان‌بینی او بازتاب دهیم. فرضیه ما این است که در اندیشه یونگ پیشرفت نظری قابل توجهی از زمانی که یونگ مطالعه ادیان را عمیق تر می کند وجود دارد، که به ما امکان می دهد سطح جدیدی را در ارجاع به آنچه که به طور سنتی تجربه دینی نامیده می شود، به ویژه در سنت مسیحی، بشناسیم. یونگ به دنبال دور شدن از تقلیل گرایی الحادی فروید و همچنین از موضع متضاد «قدرت مطلق» و «علم مطلق» گفتمان الهیاتی است و می کوشد تا جایگاه محفوظی از «دانش» (gnosis / علم) درباره تجربه دینی ایجاد کند. . به عبارت دیگر، یونگ پیشنهاد می‌کند و می‌کوشد نشان دهد که می‌توان از تجربه خدا، به طور معتبر و کارآمد، بدون کرست متافیزیک و الهیات صحبت کرد. برای حمایت از تحقیقات خود، ما به کار متعارف یونگ، کار مفسران و مطالب نامه نگاری موجود متوسل شدیم.
یونگ و رب النوع: اهمیت نظریه یونگ و پسا یونگ در توسعه جنبش رب النوع غربی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Patricia Iolana
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه به اهمیت تئوری یونگ و پسا یونگ در توسعه جنبش الهه غرب معاصر می پردازد، که شامل انواع مختلف طبیعت مبتنی بر خودشناس، پاگان، فمینیسم الهه، آگاهی الهه، معنویت الهه، ویکا و الهه است. - سنت‌های ایمانی متمرکز که در پنج دهه گذشته شاهد افزایش مجموع طرفداران غربی بوده‌اند و هدف مشترکی برای ادعای الهه به عنوان بخشی فعال از آگاهی و سنت‌های ایمانی غربی دارند. جنبش الهه غربی به شدت تحت تأثیر افکار یونگ و بازنگری های فمینیستی نظریه یونگ قرار گرفته است، که گاهی اوقات به طور خاص تفسیر می شود، اما به عنوان مسیری برای دگرگونی شخصی و معنوی ارائه می شود. این تحلیل راه‌هایی را بررسی می‌کند که در آن زنان با الهه از طریق فرآیند فردیت یونگی مواجه می‌شوند و با شناسایی متفکران کلیدی و ایده‌های اصلی که به شکل‌دهی به توسعه جنبش الهه غربی کمک کردند، توسعه نظریه‌های یونگ و پسا یونگ را ردیابی می‌کند. این کار را از طریق مطالعه دقیق و تجزیه و تحلیل پنج خاطرات زندگی‌نامه‌ای «تولد دوباره» منتشر شده بین سال‌های 1981 و 1998 انجام می‌دهد: کریستین داونینگ (1981) The Goddess: Mythological Images of the Feminine; ژان شینودا بولن (1994) عبور به آوالون: زیارت میانسالی یک زن؛ Sue Monk Kidd's (1996) The Dance of the Disident Daughter: A Woman’s Journey from Christian Tradition to Sacred Feminine; مارگارت استاربرد (1998) The Goddess in the Gospels: Reclaiming the Sacred Feminine; و فیلیس کوروت (1998) کتاب سایه ها: سفر یک زن مدرن به سوی حکمت جادوگری و جادوی الهه. این پنج خاطرات منعکس کننده تنوع سنت های اعتقادی در جنبش الهه غربی است. این تحقیق بر دو موضوع تحقیقاتی موازی و تکمیلی متمرکز است: 1) بررسی انتقادی محتوای خاطرات به منظور تعیین سهم آنها در توسعه جنبش الهه و 2) ترسیم و یافتن منبع توسعه نظریه‌های اصلی یونگ و پسا یونگ. در خاطرات به منظور ارزیابی اهمیت اندیشه یونگ و پسا یونگ در نهضت دفاع کرد. هدف از این مطالعه به دست آوردن درک بهتر از سوال اصلی تحقیق بود: اهمیت نظریه یونگ و پسا یونگ برای توسعه جنبش الهه غربی چیست؟ هر خاطره در معرض بررسی انتقادی مخاطبان مورد نظر، دستاوردهای آن، کارکردها و نقاط قوت و چارچوب های نظری آن قرار می گیرد. نتایج تحقیقات بیش از تجربیات پنج زن غربی ارائه کرد، همچنین شواهدی برای تحلیل اهمیت نظریه یونگ و پسا یونگ در توسعه جنبش الهه غربی ارائه کرد. یافته‌ها مشارکت حیاتی روان‌شناسی تحلیلی کارل یونگ و استر هاردینگ، اریش نویمان، کریستین داونینگ، ای سی ویتمونت و ژان شینودا بولن را نشان می‌دهند. کمک‌های اضافی سو مونک کید، مارگارت استاربرد، و فیلیس کوروت، و مسیرهای یونگی و پسا یونگی را به الهه نشان می‌دهد. از طریق رویکردهای گوناگون به مقوله‌های یونگ، این خاطرات ادبیات فردی برای جنبش الهه غربی را تشکیل می‌دهند.
روان‌اسطوره‌شناسی داستان کودکانۀ «بوقی که خروسک گرفته بود»: بر اساس نظریۀ فرایند تفرد
نویسنده:
امیرحسین زنجانبر ، ایوب مرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یونگ روان‌کاوی را باستان‌شناسی در بستر گونه‌های انسانی می‌داند. از همین‌رو اصطلاح «کهن‌الگو» (آرکی‌تایپ) که زیربنای نظریۀ فرایند تفرّد است، حاصل اشتقاق دو واژۀ باستان‌شناسی (آرکیولوژی) و گونه‌شناسی (تایپولوژی) است. تفرّد، کهن‌الگوی رشد روانی است که غیرارادی، تدریجی، منظم و نیرومند است. این کهن‌الگو متشکل از زنجیرۀ کهن‌الگوهایی همچون سایه، نقاب، پیر خردمند، آنیما و خویشتن است. غایت فرایند تفرّد چیزی جز یکپارچه‌سازی آگاهانۀ تمام حلقه‌های این زنجیرۀ کهن‌الگویی نیست. در همین راستا، پژوهش پیشِ‌رو با روش تحلیلی ـ ‌توصیفی در پی بازشناسی زنجیرۀ کهن‌الگوهای تفرّد و چگونگی فرایند یکپارچه شدن آنها است. از آنجا که در خوانش یونگیِ کتاب‌های کودک ایرانی، نشانه‌های تصویری همواره مغفول واقع شده‌اند؛ کتاب تصویری «بوقی که خروسک گرفته بود» برای موضوع پژوهش اختیار شده است. کتاب مذکور اثر حامد حبیبی و به تصویرگری علی‌رضا گلدوزیان است. نتیجۀ پژوهش نشان می‌دهد: شناخت شکاف‌های میان خودآگاه و ناخودآگاه و پذیرش بخش تاریکِ وجود، لازمۀ شکل‌گیری هویت یکپارچۀ انسان است.
صفحات :
از صفحه 43 تا 74
پرستش تاریکی: جلوه های کهن الگوی سایه کارل گوستاو یونگ در ویکای معاصر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Nicholas Marc Dion
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : چکیده دیدگاه کینگ از جامعه محبوب به عنوان پاسخ مسیحی نمونه به نسل کشی در دارفور نوشته Vernon Frazier, JD در سال 1948، مجمع عمومی سازمان ملل متحد کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسل کشی (CPPCG) را در پاسخ به هولوکاست که جان بیش از 6 میلیون نفر را گرفت. از زمان پایان جنگ جهانی دوم و تصویب CPPCG توسط سازمان ملل، جهان شاهد نسل کشی در کامبوج، بوسنی، رواندا و موضوع بحث من، دارفور بود. در سال 2003، یک ضد شورش که توسط دولت سودان و شبه‌نظامیان جنجاوید انجام شد، جان بیش از 300,000 نفر را گرفت و بیش از 4 میلیون نفر را تا سال 2007 آواره کرد. در 14 ژوئیه 2008، دادگاه بین‌المللی کیفری، رئیس‌جمهور البشیر را به ده اتهام حمایت از جنایات جنگی و جنایات متهم کرد. علیه بشریت بر اساس مواد 7 (1)، 8 (1) و 8 (f) اساسنامه رم. 1 از زمان صدور کیفرخواست، رئیس جمهور البشیر همچنان آزاد است و همچنان به ارتکاب جنایات علیه دارفوری ها بدون مجازات مانند رد 13 سازمان بین المللی بشردوستانه ادامه می دهد. سازمان های مردم نهاد پس از اعلام کیفرخواست. اعتقاد من این است که اقدامات نسل کشی دولت سودان و شبه نظامیان جنجاوید بین سال های 2003 و 2007 در این بازه زمانی مجزا نیستند. با این حال، پیامدهای ضد شورش شرایطی را ایجاد کرده است که بحران در دارفور را ادامه می دهد. دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور در سخنرانی خود، فراتر از ویتنام - زمانی برای شکستن سکوت، از دیدگاه اخلاقی خود، جامعه محبوب، برای رسیدگی به جنایات نیروهای آمریکایی در ویتنام استفاده کرد. دیدگاه اخلاقی کینگ می تواند برای اطلاع رسانی یک پاسخ اخلاقی به جنایات نسل کشی دارفور و همچنین ارائه راه حل های بالقوه برای آشتی استفاده شود. نقض حقوق بشر مانند کشتار غیرنظامیان، سلب آزادی های مدنی شهروندانش که در دارفور رخ داد، مشابه آنچه در ویتنام و در جریان جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده وجود داشت. در پایان نامه به موارد زیر خواهم پرداخت