جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
علل الشرایع
نویسنده:
محمد بن علی ابن بابویه؛ قدم له: محمد صادق بحرالعلوم
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: ,
چکیده :
عناوین اصلی کتاب شامل: [مقدمه مترجم در باره مؤلف]؛ [مقدمه مترجم در باره ترجمه]؛ باب اول علت شباهت فرزند بعمو و یا دائی خود، و جهت آنکه آسمان را اسماء، و دنیا را دنیا، و آخرت را آخرت، و آدم را آدم، و حوا را حوا، و درهم را درهم، و دینار را دینار نامیدند، و جهت آنکه باسب إجد، و بقاطر عد، و بالاغ خر گفتند.؛ باب دوم علت و چگونگی پیدایش آتش پرستی ؛ باب سوم علت و چگونگی پیدایش بت پرستی ؛ باب چهارم علت آنکه درخت بید را خلاف نامیدند؛ باب پنجم علت آنکه حیوانات از یک دیگر تنفر دارند؛ باب ششم علت آنکه بعضی از مردم بهتراند از ملائکه و بعضی بدتر و پست تر هستند از حیوانات ؛ باب هفتم علت آنکه پیغمبران و ائمه (ع) افضلند از تمام ملائکه ؛ باب هشتم در اینکه قرار داده نشده هیچ حکم و دستوری (در اسلام) مگر برای علت و جهتی ؛ باب نهم علت آفرینش بشر و اختلاف احوال آنها؛ باب دهم علت آنکه آدم را آدم نامیدند؛ باب یازدهم علت آنکه انسان را انسان گفتند؛ باب دوازدهم علت آنکه حضرت آدم بدون پدر و مادر، و حضرت عیسی بدون پدر خلق شدند، و سایر مردم خلق نشدند مگر با پدر و مادر؛ باب سیزدهم علت آنکه خداوند قرار داد ارواح را در بدنها؛ باب چهاردهم علت آنکه حوا را حوا نامیدند؛ باب پانزدهم علت آنکه زن را (بزبان عربی) مراه گفتند؛ باب شانزدهم علت آنکه زنها را نساء گفتند؛ باب هفدهم چگونگی ابتدای نسل بشر؛ باب هیجدهم پیغمبران مرسل و غیر مرسل و ائمه (ع) برترند یا ملائکه ؛ باب نوزدهم علت آنکه حضرت ادریس (ع) را ادریس نامیدند؛ باب بیستم علت آنکه حضرت نوح (ع) را نوح نامیدند؛ باب بیست و یکم علت آنکه حضرت نوح را بنده شاکر گفتند؛ باب بیست و دوم شیطان و اجنه کجا بودند موقع طوفان، و علت آنکه طوفان را طوفان نامیدند، و پیدایش قوس ؛ باب بیست و سوم علت آنکه تمامی مردم غرق شدند در زمان حضرت نوح ؛ باب بیست و چهارم علت آنکه دهکده حضرت نوح را قریه الثمانین نامیدند؛ باب بیست و پنجم علت آنکه پسر نوح از پدر جدا شد؛ باب بیست و ششم علت آنکه نجف را نجف نامیدند؛ باب بیست و هفتم علت آنکه حضرت نوح بر قوم خود نفرین کرد؛ باب بیست و هشتم علت و چگونگی پیدایش نژاد سیاه پوستان و ترک و سقالبه و یأجوج و مأجوج ؛ باب بیست و نهم علت آنکه خداوند برای پیغمبران کشاورزی و چوپانی را اختیار فرموده ؛ باب سی ام علت آنکه بادیکه قوم عاد را هلاک کرد باد عقیم نامیده شد و جهت آنکه بلاد قوم عاد ریگستانست و کوه ندارد و علت آنکه قوم عاد را إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ نامیدند؛ باب سی و یکم علت آنکه حضرت ابراهیم (ع) را ابراهیم نامیدند؛ باب سی و دوم علت آنکه خداوند حضرت ابراهیم را خلیل خود گردانید؛ باب سی و سوم علت آنکه خداوند فرمود: حضرت ابراهیم وفا بعهد خود کرد؛ باب سی و چهارم علت آنکه حضرت اسماعیل مادر خود هاجر را پهلوی خانه کعبه دفن نمود؛ باب سی و پنجم علت آنکه اسبها را جیاد نامیدند و چگونگی اهلی شدن آنها؛ باب سی و ششم علت آنکه حضرت ابراهیم تمنای مرگ نمود با اینکه قبلا از آن کراهت داشت ؛ باب سی و هفتم علت آنکه ذو القرنین را ذو القرنین نامیدند؛ باب سی و هشتم علت آنکه أصحاب رس را أصحاب رس و جهت آنکه عجم ماههای خود را بآبان و آذر و غیره نامیدند؛ باب سی و نهم علت آنکه حضرت یعقوب را یعقوب و اسرائیل نامیدند؛ باب چهلم علت آنکه پیغمبران و مؤمنان مبتلا ببلا میشوند؛ باب چهل و یکم علت آنکه حضرت یعقوب مبتلا بفراق حضرت یوسف شد؛ باب چهل و دوم علت آنکه برادران یوسف گفتند اگر بنیامین سرقت نموده ..؛ باب چهل و سوم علت آنکه ببرادران یوسف گفتند شما دزد هستید؛ باب چهل و چهارم علت آنکه حضرت یعقوب بفرزندانش فرمود بروید و تجسس کنید از یوسف و برادرانش ؛ باب چهل و پنجم علت آنکه بوی پیراهن یوسف از مسافت ده روز راه بمشام یعقوب رسید؛ باب چهل و ششم علت آنکه یوسف ببرادرانش فرمود ملامتی بر شما نیست و حضرت یعقوب تأخیر در دعا نمودن کرد؛ باب چهل و هفتم علت آنکه از صلب حضرت یوسف پیغمبری بوجود نیامد؛ باب چهل و هشتم علت آنکه حضرت یوسف زلیخا را بهمسری اختیار فرمود؛ باب چهل و نهم علت آنکه حضرت موسی را موسی نامیدند؛ باب پنجاهم علت آنکه خداوند فقط با موسی تکلم فرمود؛ باب پنجاه و یکم علت آنکه خداوند حضرت موسی را خادم حضرت شعیب نمود؛ باب پنجاه و دوم علت آنکه فرعون حضرت موسی را نکشت ؛ باب پنجاه و سوم علت آنکه خداوند فرعون را در آب غرق فرمود؛ باب پنجاه و چهارم علت آنکه خضر را خضر نامیدند و سبب و حکمت کارهای او با حضرت موسی ؛ باب پنجاه و پنجم علت آنکه خداوند بحضرت موسی فرمود: فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ و موسی گفت: وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی ؛ باب پنجاه و ششم علت آنکه خداوند بموسی و هارون فرمود: بروید بسوی فرعون و او را دعوت کنید؛ باب پنجاه و هفتم علت آنکه کوهی که حضرت موسی روی آن با خدا سخن میگفت طور سینا نامیدند؛ باب پنجاه و هشتم علت آنکه هارون بموسی گفت: (یا ابن ام) ای پسر مادر؛ باب پنجاه و نهم علت آنکه حرام شد بر یهود گرفتن ماهی در روز شنبه ؛ باب شصتم علت آنکه فرعون را ذو الاوتاد گفتند؛ باب شصت و یکم علت آنکه حضرت موسی آرزوی مرگ کرد و قبر او نامعلومست ؛ باب شصت و دوم علت آنکه حضرت سلیمان گفت: خدایا سلطنتی بمن عنایت کن که بعد از من کسی سزاوار آن نباشد؛ باب شصت و سوم علت آنکه در اسم سلیمان یکحرف زیادتر است و علت آنکه داود را داود نامیدند و جهت آنکه باد مسخر سلیمان گردید و سبب آنکه سلیمان از سخن مورچه خندید؛ باب شصت و چهارم علت آنکه هر کجا موریانه است زمین نمناکست ؛ باب شصت و پنجم علت آنکه حضرت أیوب مبتلا ببلا شد؛ باب شصت و هفتم علت آنکه اسماعیل بن حزقیل را صادق الوعد نامیدند؛ باب شصت و هشتم علت آنکه شماره ناس بیشتر از بنو آدم است ؛ باب شصت و نهم علت آنکه ارمنیها شب میلاد حضرت عیسی آتش روشن میکنند و با گردو بازی مینمایند؛ باب هفتادم علت آنکه پیغمبر اسلام مانند عیسی پس از ولادت تکلم نفرمود؛ باب هفتاد و یکم علت آنکه کفار حضرت زکریا را کشتند؛ باب هفتاد و دوم علت آنکه حواریون را حواریون، و نصاری را نصاری نامیدند؛ باب هفتاد و سوم علت آنکه نباید اطفال را زد بجهت گریه نمودنشان ؛ باب هفتاد و چهارم علت خشکی چشم و قساوت قلب و فراموش کردن گناهان ؛ باب هفتاد و پنجم علت آنکه بعضی از مردم زشت صورتند و یا پیس و مجذومند؛ باب هفتاد و ششم علت آنکه آفات بدنی بیشتر در بدن فقرا است ؛ باب هفتاد و هفتم علت آنکه اولاد مؤمن کافر می شود و اولاد کافر مؤمن میگردد و علت آنکه مؤمن گناه میکند و کافر کار نیکو و عمل خیر انجام میدهد؛ باب هفتاد و هشتم علت آنکه مؤمن گناه میکند و سبب قبولی توبه او؛ باب هفتاد و نهم علت دوستی و دشمنی مردم با یک دیگر؛ باب هشتادم علت آنکه در مؤمنین تندی و غضب (و غیرت) هست و در مخالفین آنها نیست ؛ باب هشتاد و یکم علت آنکه آب گوش تلخست و آب چشم شور و آب دهان شیرین و گوارا و آب بینی غلیظ؛ باب هشتاد و دوم علت آنکه مردم با داشتن عقل چیزی را نمیدانند؛ باب هشتاد و سوم علت آنکه خداوند وسعت داده روزی احمقان را؛ باب هشتاد و چهارم علت آنکه انسان بدون علت گاهی محزون میگردد، و گاهی خوشحال می شود بدون جهت ؛ باب هشتاد و پنجم علت آنکه انسان چیزی را فراموش میکند و یا بخاطرش می آید و علت آنکه انسان شبیه بپدر و یا بعمو و یا بدائی خود می شود؛ باب هشتاد و ششم علت آنکه انسان خوب و بد را میفهمد و چگونگی خلقت عقل ؛ باب هشتاد و هفتم علت و حکمت خلقت بعضی از اعضاء و جوارح انسان ؛ باب هشتاد و هشتم علت آنکه احمق مبغوض است نزد خداوند؛ باب هشتاد و نهم علت آنکه کف دست مو ندارد؛ باب نودم علت آنکه تحیت بین مردم سلام علیکم و رحمه الله و برکاته گردید؛ باب نود و یکم علت سرعت انتقال و تفاوت فهم مردم ؛ باب نود و دوم علت خوش اخلاقی و بد اخلاقی ؛ باب نود و سوم علت شباهت نداشتن فرزند بپدر خود و جهت آنکه جایز نیست پدری بگوید که این فرزند من نیست چون شباهت بمن و یا پدران من ندارد؛ باب نود و چهارم علت آنکه پدر دوست میدارد فرزند خود را؛ باب نود و پنجم علت سفیدی مو و اولین زمان پیدایش آن ؛ باب نود و ششم علت و چگونگی طبیعت و محبت و غرائز جنسی در بشر و کیفیت خلقت آدم ؛ باب نود و هفتم علت آنکه بعضی خدا را میشناسند و بعضی منکر خدا هستند؛ باب نود و هشتم علت آنکه خداوند از نظر مردم پنهانست ؛ باب نود و نهم علت بعثت و چگونگی اثبات نبوت انبیا و مرسلین و علت اختلاف معجزه ایشان ؛ باب صدم علت آنکه انبیاء و ائمه (ع) دارای معجزه بوده اند؛ باب صد و یکم علت آنکه پیغمبران اولو العزم را اولو العزم گفتند؛ باب صد و دوم علت آنکه مردم مأمورند از پیغمبران و ائمه (ع) اطاعت نمایند؛ باب صد و سوم علت آنکه مردم احتیاج به پیغمبر و امام (ع) دارند؛ باب صد و چهارم علت آنکه پیغمبر خاتم (ص) از تمامی انبیاء افضل است ؛ باب صد و پنجم علت آنکه نبی اکرم (ص) را امی نامیدند؛ باب صد و ششم علت آنکه رسول خدا (ص) را محمد و احمد و ابو القاسم و بشیر و نذیر و داعی و ماحی و عاقب و حاشر و احید و موقف و معقب نامیدند؛ باب صد و هفتم علت آنکه خداوند بپیغمبر (ص) فرموده: اگر تو در شک هستی ؛ باب صد و هشتم علت آنکه رسول خدا (ص) بر اطفال سلام میکرد؛ باب صد و نهم علت آنکه رسول خدا (ص) را یتیم نامیدند؛ باب صد و دهم علت آنکه خداوند پیغمبر اکرم (ص) را یتیم نمود؛ باب صد و یازدهم علت آنکه پسری برای حضرت رسول (ص) باقی نماند؛ باب صد و دوازدهم علت آنکه خداوند حضرت رسول (ص) را بمعراج برد؛ باب صد و سیزدهم علت آنکه بعد از واجب شدن پنجاه نماز رسول اکرم (ص) از خداوند درخواست تخفیف ننمود تا آنکه حضرت موسی (ع) بآن حضرت گفت درخواست تخفیف کنید؟ و علت آنکه از پنج نماز تخفیف نخواست ؛ باب صد و چهاردهم علت آنکه پیغمبر (ص) عقیل را دوست میداشت ؛ باب صد و پانزدهم علت آنکه پیغمبر (ص) دستهای گوسفند را بیشتر از اعضای دیگرش دوست میداشت ؛ باب صد و شانزدهم علت آنکه نزد خداوند: حضرت رسول و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) قرب و منزلت بیش از دیگران دارند؛ باب صد و هفدهم علت آنکه محبت خدا و رسول و اهل بیت آن حضرت بر مردم واجبست ؛ باب صد و هیجدهم علت و چگونگی پیدایش عشق ؛ باب صد و نوزدهم علت آنکه باید دوستی و دشمنی در راه خدا باشد، و دوستان و دشمنان علی (ع) دوست و دشمنان خدا هستند؛ باب صد و بیستم علت آنکه محبت با اهل بیت پیغمبر (ع) دلیل بر حلال زادگی است و دشمنی با آنها در أثر خبث ولادتست ؛ فهرست مطالب صفحه موضوع
تحریر دیدگاه شیخ صدوق در وحدت «مُعاذ بن مسلم» و «مُعاذ بن کثیر»
نویسنده:
معصومه طاهریان قادی، محسن موسوی ، علی اکبر ربیع نتاج، مهدی تقی زاده طبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از موانع شناسایی هویت راویان در بررسی­های سندی، عناوین متعدد راوی در قالب کنیه، لقب و اسم و نیز اشتراک یک اسم بر مصادیق مختلف است. در همین رابطه شیخ صدوق مدعی است «معاذ بن مسلم» و «معاذ بن کثیر» هویت یکسانی دارند. در کتب رجالی، تاریخی و حدیثی برای معاذ بن مسلم، اسامی «الهرا، الفرا، بیّاع الهروی و نحوی» و برای معاذ بن کثیر نام­های «کسایی، بیّاع الاکسیة، صاحب الاکسیة و بیّاع الکرابیس» ذکر شده است. از آنجا که برای معاذ بن کثیر برخلاف معاذ بن مسلم، توثیقی در کتب رجالی متقدم وجود ندارد، اثبات اتحاد این دو راوی، موجب توثیق معاذ بن کثیر نیز می­گردد. طبق شواهد ارائه شده، عنوان مشترک معاذ بن مسلم در منابع تاریخی و روایی سبب شده است تا برخی متأخران، ویژگی طویل­العمر بودن شخصیت تاریخی را به شخصیت روایی سرایت دهند. این پژوهش نشان می‌دهد با توجه به اتحاد طبقه، شغل، محل سکونت، مقام و شأن معاذ بن مسلم و معاذ بن کثیر نزد امام صادق (ع)، صحت ادعای شیخ صدوق تأیید می­شود و در نتیجه، توثیق معاذ بن کثیر نیز به‌دست می­آید.
صفحات :
از صفحه 261 تا 279
الشيخ الصدوق وجهوده الحديثية
نویسنده:
ثائر عبدالزهراء الموسوي
نوع منبع :
کتاب , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
بازتاب روایات محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی در میراث روایی شیخ صدوق(ره)‏
نویسنده:
فرهاد نعمتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نام محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی در برخی از روایت‌های آثار صدوق وجود دارد. منابع روایی و رجالی متقدم امامیه داده‌های کمتری از این محدث ارائه کردند. پژوهش پیش‌رو با هدف شناسایی فرد یاد شده و نیز تبیین چرایی مراجعة صدوق به این فرد در شهر ری برای نقل روایت شکل گرفت. یافته‌ها نشان دهندة امامی بودن این محدث است که گزارش‌های صدوق از وی در موارد زیادی با روایت‌های منابع دیگر همخوان است. روایاتی مرتبط با کلام، اخلاق، فضائل برخی ماه‌ها، اخبار تاریخی دربارة معصومان به‌ویژه حضرت حجت(ع)، برخی نصوص ائمه نظیر حدیث لوح و از همه مهم‌تر نص امام حسن عسکری(ع) بر فرزندش، دیدار با حسین بن روح نوبختی، بخشی از اخبار وی است. حجم بالای روایات و وجود اساتیدی مانند محمد بن همام عالم نامی امامیه، احمد ابن عقده و عبدالعزیز بن یحیی مورخ شیعه اهمیت دو چندانی به محمد بن ابراهیم طالقانی می‌بخشد.
صفحات :
از صفحه 399 تا 417
مقایسه تطبیقی خلافت از نگاه شیخ صدوق و ابن عربی
نویسنده:
سیدمحمدامین درخشانی ، مهدی آزادپرور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله خلافت در حوزه‌های مختلف معارف دینی، مورد تفسیر و شرح و بسط قرار گرفته است. مطالعه تطبیقی در این دیدگاه‌ها و ایجاد گفتمان میان آن‌ها به ظهور آثار و نتایج جدید کمک خواهد کرد. اگرچه هم از نظر شیخ صدوق و هم در نگاه ابن عربی، خلیفه دارای دو سویۀ آسمانی و زمینی و مرجع سیاسی و علمی و معنوی جامعه بوده، جعل این منصب در عالم ظاهر به اراده الهی و خارج از انتخاب مردم است و به حسب باطن، خلیفه واسطه فیض و سبب بقای عالم به شمار می آید، اما نگرش کلامی شیخ صدوق و گرایش عرفانی ابن عربی باعث ایجاد وجوه تفارقی میان این دو دیدگاه شده است که برخی از آن‌ها مهم و قابل توجه است؛ از جمله اینکه شیخ صدوق خلافت را برآمده از صفت الهی «الانتصاف لأولیائه من أعدائه» و برای جلوگیری از ایجاد جبر در عالم دانسته است، اما ابن عربی خلیفه را مظهر اسم جامع «اللّٰه» معرفی کرده و برای خلافت، دو مرتبه باطنی یعنی حقیقت محمدیه، و ظاهری یعنی مصادیق بشری اولیاء در نظر گرفته است. همچنین ابن عربی میان خلافت الهی و خلافت رسول تفکیک کرده و خلیفة اللّٰه را به عنوان مرجع سیاسی و علمی معرفی نموده است.
صفحات :
از صفحه 73 تا 97
جایگاه عقل در مبانی اخلاق معرفت شناسی در اندیشه شیخ صدوق [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Syed Javad Ebrahimi (Iran); Dr. Hadi Sadeqi (Iran)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: موضوع و اهداف: عقل با وحی و سایر قوای انسانی مانند حس و قلب، قوه ادراکی به عنوان یکی از مهمترین مبانی معرفت انسان است. شناخت جایگاه عقل در هندسه معرفتی اسلام، به ویژه اخلاق اسلامی که حقیقت بشر را هدایت می کند، مهم است. برای پی بردن به عقل و جایگاه آن در میان مبانی معرفتی، نظر برخی از علمای پیشینی چون شیخ صدوق از زمان نزدیکی عصر ایشان به حضور امامان معصوم و یافتن عصر غیبت صغری برجسته است. روش و يافته ها: با روش توصيفي- تحليلي به دنبال جايگاه عقل به عنوان يكي از مباني معرفتي اخلاق و رتبه تأثير آن بر معرفت اخلاقي بر اساس انديشه هاي كلامي شيخ صدوق مي گرديم. ما عقل را از منظر معرفت شناسی به عنوان منبع معرفت تعریف کرده ایم. سپس به انواع عقل اعم از نظری و عملی و یافتن نوع خاص مورد نظر در معرفت شناسی پرداخته ایم. نتيجه گيري: شيخ صدوق گرچه از متفكران متن گرا به شمار مي آيد، اما عقل در انديشه وي منبع مستقلي در گستره مسائل عقلي به شمار مي رود كه به ساير منابع شناخت اعتبار مي بخشد. از عقل نیز به عنوان منبع اولیه شناخت یاد می شود و در همراهی با وحی به عنوان عامل اصلی شناخت شناخته می شود.
صفحات :
از صفحه 131 تا 167
بررسی احتمال پیامبری حیّ بن یقظان در اندیشۀ شیخ صدوق
نویسنده:
سید محسن موسوی ، سیده فرناز اتحاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
داستان حیّ بن یقظان، توسط دانشمندان علوم اسلامی و بیشتر، عارفان و حکیمان مطرح شده است که برخی از معارف را بر آن استوار ساختند. قهرمان داستان، تنها از طریق تعقّل، قدم‌‌به‌‌قدم به اسرار عالم پی می‌برد و در نهایت آنچه را یافته با دین قومی دیگر هماهنگ می‌بیند. به‌خلاف عارفان و حکیمان، برخی از محدثّان و متکلّمان معتقدند چنانچه بر فرض، فردی بدون بهره­گیری از ارشاد و راهنمایی دیگران و در محیطی به دور از همه انسان­ها پرورش یابد، اگر بتواند خدا را با عقل و فطرت دریابد، چنین شخصی، حجّت خداست. آنچه در تمثیل مطرح می­گردد شخصی با این شرایط را حجّت باطن معرفی می­کند. در مقابل، شیخ صدوق نه تنها با اصل این تمثیل و افسانه موافق نیست، بلکه از بررسی آثاری که نزدیک به این مفهوم دارد، چنین برمی­آید که اگر چنین احتمالی با این مبانی مورد پذیرش قرار گیرد آن شخص هر که باشد حجّت ظاهری ـ‌یعنی پیامبر در ظاهرـ خواهد بود نه حجّت باطنی. پژوهشِ حاضر به شیوۀ توصیفی، تحلیلی به دنبال اثبات اعتقاد شیخ صدوق به وجود شخص خاص یا افسانۀ حیّ بن یقظان نیست، بلکه درصدد دستیابی به آن است که وی، چگونه و با چه مبنایی شخصیتی مانند حیّ بن یقظان را حجّت خدا و پیامبر می­داند. یافته­های پژوهش حکایت از آن دارد که مبنای خالی نبودن زمین از حجت خدا و نیز اعتبار روش عقلی در شناخت خداوند، احتمالِ حجّت خدا بودن با شرایطی همچون شرایط حیّ بن یقظان در اندیشۀ شیخ صدوق قابل اثبات و امری ممکن است.
صفحات :
از صفحه 245 تا 268
مشایخ قزوینی شیخ صدوق و نقش آنان در شکلگیری منظومۀ روایی وی
نویسنده:
حسین ستار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار پیش رو سعی دارد با استخراج مشایخ صدوق از قزوین و روایات و نظرات آنان به نقشی که محدثان این دیار در شکل‌گیری آثار حدیثی صدوق دارد بپردازد. صدوق با تلمذ نزد محدثانِ قزوینی در ری و بلخ و قم از میراث حدیثی این حوزه استفاده نموده است. نتایج این مقاله روشنگر آن است که کمترین میزان استفاده از اخبار این بلد در کتب فقهی صدوق شده است؛ اما در عوض کتب علل الشرایع و معانی الاخبار؛ روایات بیشتری از راویان قزوینی را به خود اختصاص داده. در بین محدثان قزوینی حمزه العلوی نقل بیشتری را در کتب صدوق به خود اختصاص داده. نقل‌های صدوق از این محدثان؛ داده های رجالی و تاریخی قابل توجه و گاه منحصر به فردی از آنان را خصوصاً در شناسایی مشایخشان به ما ارائه می‌دهد. این مطالعه همچنین بیش از 150 روایت صدوق از مشایخ قزوینی و نقش این روایات در شکل‌گیری منظومۀ روایی و فکری صدوق را شناسانده است.
صفحات :
از صفحه 237 تا 258
بررسی تطبیقی مسائل مربوط به راهنماشناسی در آراء کلامی شیخ صدوق و شیخ مفید (با محوریت دو کتاب «الإعتقادات» و «تصحیح اعتقادات الإمامیّة»)
نویسنده:
سمیه خلیلی آشتیانی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علما و محدّثان شیعه در دوران غیبت امام عصر (علیه السلام) نقش بسزایی در حفظ و صیانت از معارف اهل بیت (علیهم السلام) و خنثی ساختن تهمت‌ها و شبهات وارد بر شیعیان ایفا کرده‌اند. از این میان تلاش شیخ صدوق در تبیین دیدگاه اعتقادی و کلامی شیعیان در نگارش الإعتقادات با استناد به آیات و روایات ستودنی است. به دلیل جایگاه بلند این کتاب، شیخ مفید آن را مورد بازنگری قرار داده و سعی نموده که در تصحیح اعتقادات الإمامیّة با افزودن استدلال‌ و استنباط‌های عقلی بر استدلال‌های صرفاً نقلی بر غنای این کتاب بیافزاید. از جملۀ اصول عقاید، مسائل مربوط به نبوت و امامت (راهنماشناسی) است که شیخ صدوق در الإعتقادات به آن پرداخته است و دیدگاه‌های شیخ مفید ذیل برخی از مباحث همچون نزول یک‌بارۀ قرآن در شب‌قدر، مقتول یا مسموم شدن پیامبر اکرم و ائمه (علیهم السلام)، سهوالنبی (ص) و ... با او متفاوت است و به صراحت مخالفت خود را با آراء شیخ صدوق بیان می‌دارد و از مواردی که اتفاق نظر دارند می‌توان به عدم تحریف قرآن به زیاده و نقصان، نزول تدریجی قرآن کریم، پذیرفتن فضائل پیامبر و خاندانش، شمار انبیای الهی و افضل بودن ایشان از ملائکه اشاره کرد.
الغيبة
عنوان :
نویسنده:
شيخ صدوق، محمد بن علي
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجموعه احاديثي است پراكنده در بحث امامت وبيشتر در اثبات امامت حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه، با اشاره مختصر به برخي از مباحث اعتقادي درباره آن حضرت. (سيد جعفر اشكوري) رساله اي است استدلالي در سبب طولاني بودن غيبت امام عصر عج الله فرجه الشريف و پاسخ به اشكالات فرق ضاله. (غلامي مقدم) گرچه اين رساله در فهرست آستان قدس26/407 و مجلس شورا 14/55 به شيخ صدوق نسبت داده شده است ولي باتوجه به اينكه در آغاز نسخه «قال الشيخ الصدوق » آمده است به نظر مي رسد مؤلف از بيانات شيخ صدوق استفاده برده است نه اينكه رساله تاليف وي باشد ! والله العالم (علي زاده) آغاز كتاب: و قال الشيخ الصدوق ره و لقد كلمني رجل بمدينة السلام فقال لي ان الغيبة قد طالت و الحيرة قد اشتدت و قد رجع كثير عن القول بالامامة لطول الامد فكيف هذا فقلت له ان سنة الاولين في هذه الامة جارية حذو النعل بالنعل كما روي عن رسول الله في غير خبر انجام كتاب: دخلوا عليه فعرفهم و هم له منكرون، و شبهنا امر حيوته بقصة اصحاب الكهف فانهم لبثوا في كهفهم ثلثمائة و ستين و اذ دار و اتسعاً و هم احياء [آستان قدس 26/407؛ مجلس 14/55]