جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 25
مبانی، اصول و روش‌های تربیت عرفانی در مکتب غزالی
نویسنده:
سید حسام حسینی ، اکبر رهنما
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین مبانی، اصول و روش‌های تربیت عرفانی در مکتب تربیتی غزالی صورت گرفت. نوع این پژوهش کیفی و برای دستیابی به هدف پژوهش، از سه روش تحلیل اسنادی، روش داده‌بنیاد و استنتاج عملی فرانکنا بهره گرفته شد. یافته‌های پژوهش نشان داد که تربیت عرفانی در مکتب غزالی، حرکت درونی متربی در جهت نیل به قرب الهی است. در این حرکت، متربی با تکیه بر ظرفیت‌های وجودی و در راستای تغییر در جهان‌بینی، نیاز به طی مسیری دارد که بر مبانی و اصول و روش‌هایی برگرفته از اسلام و سنت استوار است. در این پژوهش، سه مبنا، پنج اصل و چهارده روش تربیتی استنتاج گردید. مبنای اول: بیداری و معرفت‌یابی است. اصل اول ناظر به این مبنا، غفلت‌زدایی است و روش‌های ناظر به این اصل، اتکال به مرشد و خودیابی است. اصل دوم ناظر بر مبنای اول، تحول درون است که روش‌های ناظر به این اصل، روش توبه، زهدورزی و صبر است. مبنای دوم، ثبات قدم و حفظ شرایط است. اصل ناظر به این مبنا، مرابطه است و شش روش ناظر بر این اصل، مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاقبه، مجاهده و معاتبه هستند. سومین مبنا، خدادوستی و خداگونگی است. اصل اول ناظر به این مبنا، عشق‌ورزی است و روش‌های ناظر بر این اصل، تفکر و خلوت و وجد و سماع است. اصل دوم ناظر بر این مبنا، خداگونگی و معرفت‌یابی و روش ناظر بر این اصل، رازداری است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 20
تبیین اصول تربیت فلسفی براساس تلقی علامه طباطبایی از فلسفه
نویسنده:
حسین جعفریان ، اکبر رهنما ، محمد حسن میرزامحمدی ، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تربیتِ فلسفی از ساحت‎های مهم تربیت در دنیای معاصر می‎باشد؛ لکن از ظرفیت فلسفه اسلامی و آراء فیلسوفان مسلمان دراین عرصه تربیتی کمتر استفاده شده است و عموماً متأثر از فلسفه‎های غربی، اصول و روش‎هایی برای تربیت فلسفی نسل جوان و نوجوان تجویز می‎شود. تلقی علامه طباطبایی از فلسفه در میان فلاسفه مسلمان واجد ظرائف و ویژگی‎های بدیعی است که در مجموع از ظرفیت خوبی برای تبیین اصول تربیت فلسفی برخوردار است. چیستی ویژگی‎های فلسفه از نگاه علامه و در پی آن تبیین اهم اصول تربیت فلسفی مبتنی بر آن، دو سؤال اساسی این پژوهش را تشکیل می‎دهد. برای تبیین تلقی علامه از فلسفه از روش تحلیل مفهوم استفاده شده و برای به دست آوردن اصول تربیت فلسفی مبتنی بر آن از روش استنتاجی بهره گرفته شده است، ده اصل تربیتِ فلسفی منتج از این پژوهش شامل: حرکت به سمت تفاهم فکری با دیگران، حقیقت‎جویی و سنجش حقیقت و پندار، کلی‎نگری، علت‎شناسی، خداشناسی، انسجام‎گرایی توحیدی، طرد روش‎های غیریقینی در فلسفه‎ورزی، حضور وجودشناسانه فلسفه در علوم، فلسفه‎ورزی در اعتقادات و تطهیر نفس می‎باشد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
تبیین فلسفی اخلاق معلمی از دیدگاه فیلسوفان تربیتی غرب و مربیان و اندیشمندان مسلمان به‌منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن
نویسنده:
رسول ملایی ، محمد حسن میرزامحمدی ، اکبر رهنما
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف تبیین فلسفی اخلاق معلمی از دیدگاه فیلسوفان تربیتی غرب و مربیان و اندیشمندان مسلمان به‌منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن انجام شد. برای پاسخگویی به مسائل پژوهش از روش‎های توصیفی تحلیلی و گروه کانونی استفاده شد. نتایج بررسی‎ها نشان داد منشور اخلاق معلمی مورد نظر فیلسوفان و مربیان تربیتی را می‎توان در سه هسته ساحت‎ها، مؤلفه‎ها و شاخص‎ها ترسیم کرد. ساحت‎ها شامل جسمانی و ظاهری، اعتقادی و اخلاقی، علمی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و حرفه‎ای بودند. مؤلفه‎های ساحت اول شامل «آراستگی ظاهری، آراستگی پوشش، قدرت و توانایی جسمانی، توانمندی کلامی و رفتاری»، مؤلفه‎های ساحت دوم شامل «خدابینی، باور و عمل به ارزش‎های معنوی، تواضع، سازواری کردار و گفتار، انصاف و بزرگ‎منشی، برابری، رفق و مدارا، عشق و محبت، انسان‎سازی»، مؤلفه‎های ساحت سوم شامل «دانش عمومی، دانش تخصصی، شایستگی در تدریس، شناخت تفاوت‎های فردی، آگاهی از مراحل رشد، هدایت و اصلاح‌گری»، مؤلفه‎های ساحت چهارم شامل «مسئولیت‎پذیری، هشیاری اجتماعی، انتقال میراث فرهنگی، تعامل فرهنگی، انتقادگری» و مؤلفه‎های ساحت پنجم شامل «کفایت مالی و ساده زیستی» بودند. ذیل مؤلفه‎ها نیز صد و چهار شاخص جزئی شناسایی و معرفی شد. اعتبار درونی منشور طراحی شده و هسته‎های سه‎گانه آن توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت.
صفحات :
از صفحه 81 تا 105
بررسی و نقد تطبیقی مبانی انسان شناختی یاسپرس و علامه طباطبایی و دلالت های تربیتی آن در باب نفس آدمی
نویسنده:
پدیدآور: محمود درستی استاد راهنما: اکبر رهنما استاد مشاور: محسن فرمهینی فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر در پی بررسی و نقد تطبیقی مبانی انسان شناختی کارل یاسپرس و علامه طباطبایی و دلالت های تربیتی آن در باب نفس آدمی می باشد. برای تبیین دیدگاه های این دو صاحبنظر در زمینه مبانی انسان شناسی ،ماهیت ،ویژگی ها و مراتب نفس از روش تحلیل مفهومی، شامل تفسیر مفهوم،مفهوم پردازی و ارزیابی مفهوم، استفاده شده است.همچنین برای تطبیق این دو دیدگاه و تشریح وجوه افتراق و اشتراک آنها از روش مطالعات تطبیقی (روش هشت مرحله ای فرامرز قرا ملکی) استفاده گردیده و سپس با استفاده از روش نقادی دیدگاه یاسپرس را از نگاه علامه طباطبایی مورد نقد قرار داده ایم و در انتها با استفاده از روش استنتاج عملی پیش رونده و پس رونده ویلیام فرانکنا دلالت های تربیتی که شامل مبانی ،اهداف و اصول تربیتی است، را در پرتو مقایسه این دو دیدگاه به دست آورده ایم. دلالت های تربیتی به شرح ذیل است : مبانی تربیتی: 1.سعادت انسان دارای دوجه جسمانی و روحانی است.2. بین فطرت و آزادی در حقیقت جود انسان ،تنافی و تعارض وجود ندارد.3. مرگ و نیستی پایان حقیقت انسان نیست ، بلکه عوض کردن نشئه وجودی و تعالی بخشیدن به ظرفیت های وجودی آدمی است.4. نفس انسان امری است که قبل از دنیا و بعد از آن باقی است.5. بعد روحانی نسبت به بعد جسمانی دارای اصالت است.6.انسان موجودی اجتماعی بوده و با دیگران در ارتباط است . اهداف تربیتی :1.متربی باید به توحید در مرحله ی اعتقاد و عمل برسد. 2.متربی باید فطرت الهی خود را شکوفا کند. 3.متربی باید برای آگاهی از منشأ هستی و وجودی خویش نسبت به حقیقت مرگ آگاهی یابد. 4.متربی باید به شناخت نفس دست یابد. 5.متربی باید به پرورش بعد روحانی بپردازد. 6.متربیان باید با همدیگر ارتباط و همدلی داشته باشند. اصول تربیتی : 1. اصل توحید گرایی 2.اصل اصلاح موقعیت محیطی 3.اصل مرگ اندیشی 4.اصل گذر از ظاهر به باطن 5.اصل تزکیه نفس 6.اصل رعایت حقوق همدیگر یاسپرس و علامه طباطبایی گرچه به دو منظومه فکری متفاوت تعلق دارند و از رویکرد و روش متفاوتی در مباحث مربوط به نفس استفاده کرده اند اما هردو بر ضرورت شناخت انسان تأکید و به وجود هسته ای مرکزی به نام نفس که بیانگر حقیقت انسان است ، اشاره داشته اند. این دو فیلسوف گرچه نفس انسان را حقیقتی سیال و همواره در حرکت و صیروت و مرتبه ای می دانند، اما نظر مشترکشان نشأت یافته از مبانی و علل متفاوتی است که یاسپرس بر اساس امکان استقبالی و وجود آزادی اگزیستنز و علامه بر اساس حرکت جوهری نفس به آن اصل رسیده اند. مراتبی که علامه برای نفس در نظر می گیرد با مراتبی که یاسپرس به آن معتقد است کاملاً از همدیگر متمایزند. علامه به وجود نفس قبل و بعد از دنیا نیز باور داشته و مراتبی هم سنخ بااین عوالم برای نفس در نظر می گیرد، ولی یاسپرس فقط به عالم دنیا توجه داشته و مراتبی هم که برای اگزیستنز در نظر می گیرد این جهانی است.
مطالعه تطبیقی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی و ژان ژاک روسو
نویسنده:
پدیدآور: شادی نادی؛ استاد راهنما: اکبر رهنما؛ استاد مشاور: اکبر رهنما
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تربیت دارای ابعاد و گونه‌های مختلفی است که توجه به همه گونه‌ها در تربیت انسان، امری است که گریزی از آن نمی‌باشد. از میان گونه‌های تربیت، تربیت اجتماعی دارای اهمیت زیادی می‌باشد چرا که انسان موجودی است اجتماعی و باید خود را برای ‌این نهاد آماده کند. برخی از ‌اندیشمندان دینی بر‌آنند که بنای زندگی انسان، برپایه زندگی اجتماعی شکل گرفته است و این امر در فطرت و ذات او به امانت قرار داده شده و به علت نیاز او نمی‌توان انسان را از آن دور کرد. این نظر به خلاف برخی دیگر از ‌اندیشمندان است که قایلند، پیدایش جامعه و نیز تن‌دادن انسان به زندگی اجتماعی محصول تکامل طبیعی و تاریخی اوست. (طباطبایی، 1360) اخلاق و تربیت اجتماعی در عصر حاضر از بنیادی‌ترین موضوعات بشریست که همواره مورد توجه اندیشمندان و صاحبنظران مختلف در اقصا نقاط جهان بوده است. تربیت اجتماعی یکی از اصلی ترین و مهمترین مباحثی است که در جوامع امروزی مطرح است. تربیت به عنوان نیاز امروز و دیروز بشر درگذر زمان به شکل های مختلفی اعمال شده اند. از جمله تربیت جسمانی، اخلاقی، روانی و بحثی که در اینجا ما به دنبال آن هستیم یعنی تربیت اجتماعی. دلایل اهمیت تربیت اجتماعی برای افراد ولزوم به کارگیری این نوع تربیت توسط مدارس و خانواده ها. از این رو با بررسی مبانی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی که بیشتر بر مبنای تقرب انسان به سوی خدا می‌باشد، و دیدگاه طبیعت‌گرایانه روسو روشن می شود، که عمده هدف آن ها جامعه پذیر کردن افراد می باشد. یکی از بهترین آثار تربیت اجتماعی، تحقق مهمترین آرمان اندیشمندان و متفکران یعنی تشکیل جامعه سالم ‌نام برده شده است. در بستر جامعه رشد یافته است که می‌توان افرادی سالم و صالح ساخت و‌ این امر با جامعه‌گریزی به ‌دست نمی‌آید و این خود نشان از اهمیت و ضرورت بسیار بالای تحقیق و تفحص در این زمینه را روشن میسازد. (امیدی و همکاران؛1396). تمامی روابط نسل‌ آینده یک جامعه، متاثر از تربیتی است که در عصر حاضر حاکم بر جامعه است. اگر جامعه‌ای ظالم بوده و تعدی و خیانت در آن جامعه رواج داشته باشد، همین صفت‌ها را می‌توان در نسل‌های بعدی ‌ایشان دید و اگر جامعه‌ای راه رستگاری را بپیماید، نسلی که در آن زندگی می‌کند در زمانی‌که خود حاکم بر سرنوشت خویش شود همین راه را می‌پیماید؛ چرا که فواید زندگی همراه با عدالت را چشیده است.در تربیت اجتماعی، فرد از خود‌محوری گذشته و با خروج از سلطه‌ مدار فردی، هر دو مدار را مورد توجه قرار می‌دهد؛ یعنی هم برای اجتماع ارزش قایل است و هم برای خویشتن خویش و بیهوده هیچ‌کدام را فدای دیگری نمی‌کند. در بستر جامعه هست که صلاح خویش را بهتر می‌شناسد و با مقایسه خود با دیگر افرادی که در‌ این اجتماع هستند می‌تواند مطلوب را بشناسد و آن‌چه به‌عنوان انسان از او خواسته می‌شود را درک کند. فرد با تربیت اجتماعی می‌تواند در جامعه به‌درستی انتخاب کند و از آسیب‌های اجتماعی که ممکن است با حضور فرد در اجتماع پدید بیاید، خود را دور کند. همزیستی درست اجتماعی و زیستن آسوده در کنار هم با داشتن آرامش و امنیت‌خاطر یکی دیگر از فوایدی است که در‌ این تربیت عاید انسان می‌شود.
اخلاق معلمی از دیدگاه مربیان و اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن
نویسنده:
رسول ملایی، محمدحسن میرزا محمدی، اکبر رهنما
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی اخلاق معلمی از دیدگاه اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن انجام شد. برای پاسخگویی به مسائل پژوهش از روش‌های توصیفی تحلیلی و گروه کانونی استفاده شد. نتایج بررسی‌ها نشان داد منشور اخلاق معلمی در سه هسته: ساحت‌ها، مؤلفه‌ها و شاخص‌ها ترسیم گردید. مؤلفه‌های: ساحت جسمانی «آراستگی ظاهری، پوشش، توانایی جسمانی، کلامی و رفتاری»، ساحت اعتقادی «خدابینی، عمل به ارزش‌های معنوی و تواضع، سازواری کردار و گفتار، بزرگ‌منشی، برابری، مدارا، محبت، انسان‌سازی»، ساحت علمی (بصورت) دانش عمومی، تخصصی، شایستگی در تدریس، شناخت تفاوت‌های فردی، آگاهی از مراحل رشد، هدایت و اصلاحگری، ساحت اجتماعی «مسئولیت‌پذیری، هشیاری اجتماعی، انتقال میراث فرهنگی» و ساحت اقتصادی «کفایت مالی و ساده زیستی» بودند. ذیل مؤلفه‌ها هفتاد و یک شاخص جزئی شناسایی و معرفی شد. اعتبار درونی منشور طراحی شده و هسته‌های سه‌گانه آن توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت.
مقایسه دیدگاه کانت و خواجه نصیرالدین طوسی در زمینه تربیت اخلاقی
نویسنده:
اکبر رهنما
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 21 تا 33
تبیین الگوی نظری مشاوره فلسفی در تعلیم و تربیت برمبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی
نویسنده:
سید حسام حسینی ، اکبر رهنما
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: این پژوهش با هدف تبیین الگوی نظری مشاوره فلسفی در تعلیم و تربیت بر مبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی صورت گرفت. روش پژوهش: نوع پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی می­باشد و جهت تبیین هدف و دستیابی به پاسخ سؤالات از روش تحلیل مفهومی و از نوع تفسیری بهره گرفته شد. به منظور جمع­آوری داده­های پژوهش از آثار دسته اول و پژوهش­های صورت گرفته در خصوص عنوان پژوهش، شامل دیالوگ­های افلاطون، پایان­نامه­ها، مقالات، آثار و نوشته­ها و روایت­های تاریخی مرتبط با موضوع تحقیق استفاده گردید. بدین منظور نمونه­های در دسترس و مناسب از منابع مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و برای ثبت داده­ها از فرم فیش برداری استفاده شد و داده­های بدست آمده در طول تحقیق به صورت مستمر تحلیل و تفسیر گردید. یافته‌ها: براساس یافته­های پژوهش، ابعاد اصیل هویت انسانی به واسطه سلطه هویت­های کاذب برخاسته از جهان­بینی­های غیر اصیل در حاشیه قرار گرفته و بخش قابل توجّهی از نگرانی­ها و تعارضات درونی وی با این تعارضات گره خورده است. و رویکرد مشاوره فلسفی بر مبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی با این پیش فرض که این تعارضات دارای ریشه­ای درونی شامل ناآگاهی و نیروی برتر اقناع جهان­بینی­های سطحی است و با تکیه بر این مهم که انسان اراده ذاتی به خیر دارد، در تلاش است تا با خودشناسی و کشف فلسفه خود بنیاد زندگی بر اساس دیالوگی درونی بر این تعارضات غلبه یابد. نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که الگوی مطلوب برخاسته از این رویکرد فرایندی سه مرحله­ای مشتمل بر کشف هویت­های کاذب، به چالش کشیدن و زیر سؤال بردن این هویت­ها و حرکت به سوی یک جهان­بینی نوین است.
صفحات :
از صفحه 86 تا 110
فناناپذیری اگزیستنز در فلسفة یاسپرس با تأکید بر مرگ‌اندیشی او
نویسنده:
محمود درستی ، اکبر رهنما ، محسن فرمهینی فراهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستة اصلی تفکر فلسفی یاسپرس وجود انسان و به‌ویژه اگزیستنز است. تمام عقاید فلسفی دیگر او به همین موضوع محوری مربوط می‌شود. مفهوم اگزیستنز یاسپرس بیانگر واقعیت غیرتجربی، غیرانضمامی فرد و شخصیت واقعی است که می‌تواند از زمان عینی فراتر رود. این مقاله تصور یاسپرس از مرگ را بررسی و با استفاده از روش تحقیق تحلیل مفهومی از نوع بسط مفهوم به روشن‌سازی مفهوم وی در مورد مرگ و فناناپذیری اگزیستنز پرداخته و سعی کرده است درک بهتری از وجود انسان در این جهان را ارائه دهد. از دیدگاه یاسپرس، واقعیت مرگ بیولوژیکی مربوط به دازاین است، درحالی‌که موقعیت مرزی مرگ، که ممکن است به تحقق خود واقعی فرد منجر شود، متعلق به اگزیستنز است. او می‌کوشد نشان دهد که اگرچه انسان موجودی فانی است، جنبة استعلا نیز دارد و به موجود فیزیکی صرف در جهان قابل تقلیل نیست. یاسپرس در تلاش برای تبیین جنبة استعلایی انسان، اگزیستنز را فناناپذیر و نامحدود می‌داند. فناناپذیری اگزیستنز از نظر یاسپرس به معنای زندگی پس از مرگ در قلمرو دیگری نیست، بلکه فرد می‌تواند در زمان زنده بودن احساس فناناپذیری را در لحظه‌ای وجودی تجربه کند. طبق دیدگاه او، این لحظة جاودانه بی‌زمان است، به این معنا که روابط گذشته، حال و آینده، همان‌طورکه ما آنها را درک می‌کنیم، در آن اعمال نمی‌شوند، بلکه همزمان در آن لحظه بدون زمان درک می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 565 تا 593
مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان
نویسنده:
سیدعلی حسینی ، اکبر رهنما ، رقیه موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این مقاله مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان است. سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه مبانی هستی‌شناسی رویکردهای مرلوپونتی و لیپمن چه بوده و بر اساس آن الگوی تلفیقی دو رویکرد در برنامه فلسفه برای کودکان چیست؟ در این مقاله، در بحث شناخت مبانی هستی‌شناسی از روش پژوهش تحلیلی-استنتاجی و در ارائه الگوی تلفیقی از روش پژوهش ترکیب سازوار استفاده‌شده است. نتایج بیانگر وجود وجوه اشتراک و افتراق میان رویکرد مرلوپونتی و رویکرد لیپمن است. با توجه به اشتراکات پایه‌ای در مبانی هستی‌شناسی و تأکید بر اهمیت دوران کودکی و تأثیر آن بر بزرگسالی در دو رویکرد، می‌توان با حذف عناصر ناهمسان و همپوشانی نقاط اشتراک با انجام اصلاحات لازم، از تلفیق دو رویکرد برای بهبود برنامه فلسفه برای کودکان استفاده نمود.
  • تعداد رکورد ها : 25