جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 25
ارمغان نقد
عنوان :
نویسنده:
احد فرامرز قراملکي و همکاران؛ تهيه و تنظيم: فرشته ابوالحسني نيارکي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
تفکر، خردورزی و تعقل؛ زمینه‌ساز تحقق ساحات اخلاقی مدینۀ فاضله در نظریۀ جامعه‌گرایانۀ فارابی
نویسنده:
فرشته ابوالحسنی نیارکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ مقالۀ حاضر، بررسی نقش و تأثیر خردگرایی، تفکرمحوری و عقلانیت، به‌منزلۀ یکی از اصلی‌ترین عوامل زمینه‌ساز در طراحی مدینۀ فاضله (در ابعاد اخلاقی) در نظریۀ جامعه‌گرایانۀ فارابی است. هدف این مقاله بیان کیفیت تأثیر خردگرایی در اخلاق جوامع است که این مهم را در میراث اخلاقی یکی از مهم‌ترین فلاسفۀ اجتماعی یعنی فارابی بررسی کرده است. روش اصلی مقاله تحلیلی-عقلانی است و از ابزارهای مختلف تحلیل مفهومی، تحلیل گزاره‌ای و سیستمی برای تحلیل آرای فارابی استفاده شده است. فارابی جامعه را ساختار یا نظام و مجموعه‌ای سازمان‌یافته می‌داند و اگرچه به‌صراحت شاهدی وجود ندارد که بگوید جامعه از هویت و وجود مستقل برخوردار است، بحث‌ها ناظر بر نظمی جمعی مانند نظام هستی است که فارابی دربارۀ خصوصیات آن می‌نویسد. براین‌اساس خردگرایی و تفکرمحوری برای نیل به غایت اجتماعی مطلوب علاوه‌بر افراد و اخلاق شهروندان جامعه، بر محوریت این نظام نیز نظریه‌پردازی کرده است؛ تا آنجا که در برخی آثار، ملاک تشخیص مدینۀ فاضله از ضد آن، شاخصه‌های رشد شناختی در دو بعد علم و عمل است. بحث از قدرت استنباط و استدلال و همچنین سنجش و عقلانیت در سراسر نظریۀ جامعۀ اخلاقی آرمانی می‌درخشد و آن را در خصوصیات رئیس مدینۀ فاضله (که در بالاترین مرتبۀ عقلانیت است) و اخلاق شهروندان می‌بینیم. شهروندان برای وضعیت مطلوبشان و ملکه‌شدن فضایل نیکو، نیازمند قضاوت‌ها و سنجش‌های همیشگی و دائمی قوۀ ناطقه هستند. فضیلت‌های فکری که از عقل عملی برمی‌خیزد، هم در باب شهروندان و هم در قالب فضایل فکری، مدنی، منزلی و... طراحی شده‌اند و سعادت فردی و سعادت جامعه، هر دو بر مبنای خردورزی هستند؛ تا جایی که حتی عواطف اجتماعی مدنی مانند محبت در مدینۀ فاضله، براساس شاخصۀ عقلانیت ارزش‌گذاری می‌شوند. البته عقلانیت و سنجش خردبنیان، هرگز همۀ سلامت و سعادت شهروندان و جامعه نیست، اما مهم‌ترین شاخصه‌ای است که حتی عامل ایجاد سایر مؤلفه‌ها است.
صفحات :
از صفحه 20 تا 34
تبیین دگردیسی تاریخی آموزۀ دوستی و محبتِ افلاطونی ‌ـ‌‌ ارسطویی در اندیشۀ فارابی و طوسی (در عرصۀ روابط انسانی)
نویسنده:
فرشته ابوالحسنی نیارکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش محوری جستار حاضر، توصیف و تحلیل تطور تاریخی آموزۀ دوستی (محبت) افلاطونی‌‌ـ‌‌ارسطویی در آیینۀ اندیشۀ فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی است. روش تحقیق، مطالعۀ تاریخی است که علاوه بر توصیف، به چرایی این تطور نیز میپردازد. بحث دوستی در اندیشۀ ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوسی مطرح شده و رگه‌هایی از آموزه¬های افلاطونی در آن قابل مشاهده است. این بحث در فلسفۀ دورۀ اسلامی از جهاتی دچار دگردیسی شد، ازجمله از حیث تنوع محبوب (و بالاترین محبوب)، از حیث دامنه، یعنی فردگرایانه یا جامعه‌گرایانه بودن، و از حیث خودخواهی یا دیگرخواهی. از حیث تنوع محبوب، از دوستیِ بافضیلت به محبت نسبت به حکیم (خدا) رسیده است، از حیث دامنه، شاهد تغییر گفتمان از دوستی سیاسی ـ اجتماعی، به محبت بمثابه نوعی خصلت درونی هستیم که آثار فردی و اجتماعی دارد، و از خودخواهی و دیگرخواهی گذر کرده و مطابق با قاعدۀ سنخیت، به محبت از‌ـ‌اویی (خدایی) رسیده است. تأثیرپذیری از آراء متفکرانی همچون فلوطین و همچنین نقش دین، فرهنگ، عرفان و واسطه‌هایی چون آراء ابن¬سینا، آثار ابن¬مسکویه و شیخ اشراق در تبیین این دگردیسی اهمیت دارد. مبانی خاص فلسفی و کلامی فارابی و طوسی و همچنین برخی آراء اخلاقی ایشان، مهمترین عامل برای تفسیر چرایی این دگردیسی است.
صفحات :
از صفحه 129 تا 152
بررسی مسئله مسئولیت اخلاقی و جبر طبیعی و اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی:سازگارگرایی یا ناسازگارگرایی
نویسنده:
پدیدآور: الناز شاکری استاد راهنما: فرشته ابوالحسنی نیارکی استاد مشاور: مهران رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم اخلاقی که از گذشته توجه فیلسوفان اخلاق را به خود معطوف کرده مسئله مسئولیت اخلاقی است.در طول تاریخ مباحث اخلاقی و مسائل فراوانی تحت عنوان معنای مسئولیت،شرایط آن،خصوصیات مکلف و ویژگی های سائل مطرح شده است.نکته قابل تامل و مهم این موضوع در آنجاست که به ارتباط آن با برخی مباحث فلسفی و کلامی و برخی علوم دیگر مثل علوم طبیعی توجه کنیم.این مسئله از طرفی با مباحثی از جمله اختیار و علیت و جبر توامان شده است .امروزبه دلیل رشد چشمگیری که در علوم جامعه شناسی،مردم شناسی و روان شناسی پدید امده مسئله مسئولیت اخلاقی انسان را به چالش های جدی فراخوانده و بر اهمیت آن می افزاید برخی از اندیشمندان علوم انسانی با رفتارهای انسان،هرکدام به نوعی اختیار و اراده آزاد را از انسان نفی کرده و اذعان می کنند که آدمی کمتر به عنوان فاعل های داری اختیار وآزاد به شمار می آیند اما آنچه که اغلب در مباحث مسئولیت به آن توجه می شود،اراده انسانی است زیرا در غیر این صورت پیامد چنین دیدگاهی نفی مسئولیت اخلاقی از آدمی می باشد.به همین دلیل بحث از اراده انسان و مسئولیت به شدت به هم وابسته است. نکته ای که برای ما در این مقاله حائز اهمیت است ارتباط بین اراده آزاد و مسئولیت اخلاقی است؛و رویکردی که علامه طباطبایی راجع به این مساله دارد.مسئویت اخلاقی شامل وظایفی است که هر فرد برای رعایت حقوق دیگری برعهد دارد که این می تواند شامل خود فرد یا اشخاصی غیر فرد باشد. مسئولیت اخلاقی در بین فیلسوفان غربی از از اهمیت بسزایی برخوردار است آنها تلاش های بسیاری در این زمینه انجام دادند و برآن بودند که اختیار مهمترین زیربنای مسئولیت اخلاقی است و به منظور حل اختلاف بین اختیار و جبری بودن عالم دیدگاه های مختلفی را در پیش گرفتند که گروهی چنین رابطه ای را می پذیرند و گروهی دیگر آن را رد می کنند،هرکدام متناسب با دیدگاهایشان درجات مختلفی از اختیار را در انسان قائل شدند.88گروهی تسلیم این اختلاف شدند و دیدگاه ناسازگارگرایان را در پیش گرفتند و گروهی دیگر مختار بودن انسان را با جبرگرایی توام دانسته و دیدگاه سازگارگرایی را در پیش گرفتند،اما آنچه که جمع بیشتری به آن معترف هستند ضرورت پذیرش اراده آزاد برای پذیرش مسئولیت اخلاقی است.نگرش ناسازگارگرایی می تواند از سه منظر اختیار گرایی و جبرگرایی و ناسازگارگرایی سخت مورد مطالعه قرار گیرد. ایپیکوریان،کانت،آکمپیل و روبرت کن جز آن دسته اختیارگرایان هستند که در اختلاف بین جبرگرایی و اختیار،انسان را موجودی دارای اختیار تام در نظر گرفتند و هرگونه دیدگاه جبرگرایی در باب آن را نفی کردند.در مقابل افرادی مانند رواقیان و اسپینوزا که انسان را حاصل مواردی مانند حوادث گذشته محیط،وراثت،ژنتیک و... دانسته اند و چه بسا انسان را موجودی مجبور و اعمالش را نیز اجباری می دانند. در آثار غربی ذکر شده است که تا عصر مدرن گرایش بیشتر به سمت دیدگاه ناسازگارگرایی بوده است اما با عبور از عصر مدرن و با ورود هابز و هیوم به عالم فلسفه دیدگاه سازگارگرایی به طور جدی مطرح می شود و رشد می کند. جبر دو دسته است:1-جبرطبیعی 2-جبر مابعدالطبیعی جبرطبیعی خود به دو دسته طبیعی برون فردی مانند محیط،خانواده،معلم،... و طبیعی درون فردی مانند ژنتیک،وراثت و... تقسیم می شود. مساله ما بررسی مسئولیت اخلاقی در بستر مساله جبر و اختیار است و ما تلاش می کنیم علامه را با توجه به دیدگاه- های مختلف سازگارگرایی یا ناسازگارگرایی بررسی کنیم و بگوییم اگر علامه در این ادبیات قرار گیرد دیدگاهش چگونه است. ما پاسخ های علامه را در باب توجیه مسئولیت اختیاری با توجه به عوامل مختلف طبیعی مثل خانواده،ژنتیک،جنسیت،تغذیه... رصد می کنیم تا نشان دهیم علامه سازگارگرا است یا ناسازگارگرا و تبیین فلسفی ای از آن ارائه می دهیم. نوآوری این پژوهش در آنجاست که،این پژوهش برای اولین بار به طور مستقل به بررسی مساله مسئولیت اخلاقی با در نظر گرفتن تاثیر جبر طبیعی و اجتماعی،از دیدگاه علامه طباطلایی به عنوان فیلسوف مسلمان می پردازد تا نشان داده شود ایشان فیلسوفی سازگارگرا است یا ناسازگارگرا .هرچند که علامه آثار مستقلی در این باب ندارند اما می توان به طور پراکنده این مباحث را در آثار ایشان یافت.
تصویرسازی الکوی سازوکار و فرآیند تحول اخلاقی انسان از منظر ملاصدرا
نویسنده:
فرشته ابوالحسنی نیارکی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تصویرسازی سازوکار و فرآیند رشد و تحول اخلاقی انسان از منظر ملاصدرا، مسأله این جستار است که برای پاسخ به آن، ناگزیر از تحلیل مسائلی چون 1) منشأ اخلاق و کانون بروز تغییرات اخلاقی، 2) عوامل تحول اخلاقی، 3) کیفیت و ماهیت رشد اخلاقی هستیم. ملاصدرا با پذیرش اصل تغییر‌پذیری انسان، اخلاق را چیزی بین طبیعت و اراده‌های فکری می‌داند. یعنی نیروهای طبیعی و ذاتی اگرچه در جریان رشد اخلاقی دخیلند، اما این نقش جبری نیست بلکه با اراده‌های فکری صورت می‌بندد که با تمرین و عادت، سبب اکتسابات رشدی‌اند. براساس تحلیل اراده‌های فکری نزد صدرا در فرآیند کنش‌های درونی که مبتنی بر نوعی تحلیل رشد پیوسته و ذومراتبی است، سازوکار اخلاقی انسان، متضمن نوعی تفکر و استدلال‌اخلاقی است که برانگیزاننده گرایش‌ها و نظام‌بندی عواطف است که تحت تأثیر کشمکشی پیچیده از تأثیر و تأثرات متقابل نیروهای درون و القائات برون و اراده آدمی است. نیروهای درونی جنبه‌های متنوع شناختی‌ (علوم و باورها)، گرایشی (عواطف، احساسات، فطرت گرایشی، غرایز) و حتی بدنی (مزاج، تغذیه، مغز، ابزارهای حسی، زمنیه-های وراثتی) دارند و یا نظیر مکلات و شاکله شخصیتی ثانوی، تهذیب نفس و ... ، زمینه‌ساز و مؤثر در این ساحت‌اند. عوامل محیطی متنوعی نیز، همچون انتقال قوانین و هنجارهای اجتماعی یا شرعی (از طریق دین/ انبیاء) و یا الگودهی (با تأثیر مربی، والدین و ..)، و پیامدهای محیطی و همانندسازی (هم‌نشینی با دیگران، اجتماع با نیکوکاران) جریان رشد اخلاقی انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد که در تعامل با ارگانیسم درونی-زیستی-اکتسابی است.
واکاوی تصویرسازی ملاصدرا از اخلاق برپایه رویکرد سنجش‌گرایانه فلسفی در پرتو آراء اندیشمندان
نویسنده:
فرشته ابوالحسنی نیارکی ، هاشم قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا تعریفی از اخلاق ارائه کرده است که براساس طبقه‌بندی این جستار، تعریف به صفات درونی و ملکه‌انگاری اخلاق است، اما ملکه نزد وی که بنابر حرکت جوهری قائل به صورت باطنی متمایز در هر مرتبه است، متمایز از ملکه‌ی پارادایم مشائی است. این مقاله با گذار از تحلیل تعریف وی، در پرتو گفتگوی اثربخش میان صدرا و اندیشمندان، مقایسه تطبیقی و تحلیل مبانی فلسفی او، به بازسازی و به-روزرسازی تلقی صدرا از اخلاق پرداخته است. همچنین بازنمایی انگاره صدرایی براساس عوامل و مبادی رفتار اخلاقی که در سایر علوم اهمیت دارد، از وجوه نوآورانه این جستار است: اخلاق، نوعی بروز و ظهور مرتبه وجودی فرد است، در پاسخ به مواجهات او با موقعیت‌ها، مسائل، تعارض‌ها و یا آن‌چه متضمن یک نیت، تصمیم‌گیری یا انجام فعلی اختیاری است، در بستری از آنچه در استدلال خویش یا جامعه، خوب و بد شناخته می‌شود که فرد در ارائه این پاسخ از تمامی ظرفیت‌های درونی و درونی‌شده وجودی خود (شناخت و ابزارهای معرفت، نیروهای سرشتی، انگیزش و عاطفه، نیروهای بدنی و ...) و البته با اولویت مبادی فکری، بهره می‌جوید و این پاسخ به اشکال مختلفی چون رفتار بیرونی و یا نوعی گفتگوی با خود (تفکر، تصمیم و استدلال اخلاقی، نیِّات) و دیگران (با انواع زبان) نمود می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 11 تا 23
نظریه اسلامی؛ از چیستی تا چگونگی(فرآیند و متدولوژی نظریه‌سازی)
نویسنده:
فرشته ابوالحسنی نیارکی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
نظریه‌سازی و واکاوی فرآیند آن، از مسائل حوزه علم‌شناسی است. در این جستار با تحلیل نظریه، به چیستی‌گوئی نظریه‌سازی اسلامی پرداخته می‌شود. بازشناسانش نظریه اسلامی و تبیین آن، اساس پژوهش است. برپایه این تحلیل، نظریه اسلامی در دو سطح: نظریه‌های مستخرج از آیات و روایات و نظریه‌های اندیشمندان مسلمان مطرح می‌شود. گونه نخست که اساس نظریه اسلامی را سامان می‌دهد، در سه ساحتِ: (1)مسائل درون‌دینی (2)مسائل میان‌رشته‌ای و (3) مساله متعلق به حوزه خاصی از علوم قابلیت طراحی دارد. در این مقاله، با ارائه برخی تعریف‌های نظریه، تعریفی جامع از نظریه بازگفته شده و انحصار تعریف نظریه برپایه شاخص‌های تجربی نقد شده است. می‌توان با بهره‌برداری از روش‌شناسی متعلق به ساحات مختلف علوم، با هدف خاص تبیین آموزه‌های دینی، نظریه‌های اسلامی مختلف در علوم ارائه داد. این مقاله در سه بخش (1)چیستی‌گوئی نظریه اسلامی (2)تحلیل نظریه و فرآیند نظریه‌سازی اسلامی و (3)ارائه دوگونه نظریه اخلاقی اسلامی در قالب موردپژوهی طراحی شده است.
تحلیلی جامع از مفهوم سعادت نزد طوسی و رابطه آن با کمال و لذت
نویسنده:
فرشته ابوالحسنی نیارکی، هاشم قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بنیان هر نظریه اخلاقی را مؤلفه­ های آن سامان می­دهد. خواجه نصیرالدین طوسی، به عنوان نظریه­پرداز اخلاق­محور، تحلیل­های نظام‎مندی از مؤلفه­های اخلاقی ارائه کرده که سعادت یکی از آن‎هاست. رویکرد خواجه به سعادت، با دو تلقی همراه است: 1. رویکرد عام که سعادت را دربرگیرندۀ انسان و مجردات تام می­داند؛ 2. رویکرد خاص که سعادت انسان را تحلیل می­کند. شناساندن دومی، «لذت از سیرت حکیمانه» را پیش می­نهد و ازاین­رو خواجه، سعادت را در گرو زندگی حکیمانه می­داند. تحلیل طوسی از سعادت، مؤلفه­های «کمال» و «لذت» را پیش می­آورد. ازاین­رو تحلیل آن‎ها جهت فهم جامع سعادت از منظر طوسی ضروری است. در مؤلفه کمال، ضمن تحلیل آن، نشان داده می­شود که الگوهای اخلاق­نگاری متنوع خواجه در طول هم‎اند و از این منظر، هرم طولی مراتب کمال ترسیم می­شود که از سلامت نفس تا مرتبه اتحاد و فنا را دربرمی­گیرد. در تحلیل لذت، ضمن طبقه­بندی جامع از تعاریف لذت، به تحلیل سه­گانه خواجه از لذت پرداخته­ایم. ذومراتب بودن کمال و لذت نزد طوسی، با مراتب سعادت نزد وی سازگار است. سنجش دو گونه تعریف از سعادت، علاوه بر روشن­ کردن تمایز آن‎ها، ترابط آن‎ها را نیز واضح می‎سازد.
صفحات :
از صفحه 19 تا 44
تحلیل پیشانگارههای معرفتی و غیرمعرفتی رفتار در اندیشه فخر رازی
نویسنده:
هاشم قربانی،فرشته ابوالحسنی نیارکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این جستار، تحلیل فخر رازی از فرآیند صدور رفتار (فعل) بررسی می‌شود. رازی رفتار انسان را نه به صورت تک‌عاملی، بلکه در بافتاری ترکیب‌یافته از مؤلفه‌های مختلف تحلیل می‌کند. بر پایه نظر رازی، رفتار برآیندی است از پیش‌انگاره‌هایی معرفتی و غیرمعرفتی؛ آگاهی مهم‌ترین ایده‌ای است که او در پیش‌انگاره‌های معرفتی تحلیل می‌کند. رازی آگاهی را به مثابه داعی فعل بررسی می‌کند و بسیاری از مؤثرات همچون اراده و مصلحت و مفسدت را بدان ارجاع می‌دهد. در تعریف رازی، داعی به عنوان آگاهی انسان به وجود لذت، خیر، کمال و سرور در فعل صورت‌بندی می‌شود. در این مقاله گذشته از تحلیل این تعریف، جایگاه عقل عملی در این آگاهی و چگونگی بهره‌وری آن از عقل نظری ترسیم شده است. بازشناسایی تلقی رازی از جایگاه پیش‌انگاره‌های غیرمعرفتی در صدور فعل در دو سطح کلامی و فراکلامی صورت‌بندی شده است. در سطح کلامی، خداباوری و خواست خدا، و در سطح فراکلامی، اختلاف ماهوی نفوس انسانی، مؤثرات معرفت‌شناختی، بافتار اجتماعی، فضای فرهنگی و گروه‌های همسالان و همکاران، ساختار بدنی و مزاجی، تغذیه، محیط و نیز مسئلۀ درونی‌سازی به عنوان زمینه‌های مهم در ایجاد و شکل‌دهی آگاهی و صدور رفتار تحلیل شده‌اند. نظریه رازی آگاهی را همواره در صدور فعل حفظ می‌کند و بر آن است که مؤلفه‌های غیرمعرفتی در آگاهی به عنوان مهم‌ترین مؤلفه نزدیک بر صدور فعل تاثیر‌گذارند و بنابراین حیثیت جانشین‌پذیری طردکننده نسبت به یکدیگر ندارند.
صفحات :
از صفحه 163 تا 187
الگوی رشد اخلاقی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
فرشته ابوالحسنی نیارکی، هاشم قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این جستار، تلاش می‌شود الگوی رشد اخلاقی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی بازطراحی شود. این مقاله بر آن است که با تأکید بر امکان تحول اخلاقی، و معنایابی واژۀ رشد در آثار خواجه نصیرالدین، از طریق تعمیم تعریف استکمال، به مقایسۀ مفهوم‌سازی وی از رشد اخلاقی با انگارۀ روان‌شناسان رشد بپردازد. تأکید اندیشمندان رشد اخلاقی، تعریف از طریق عوامل اخلاق است. ما پس از تبیین فرایند رشد اخلاقی، ماهیت رشد اخلاقی را از حیث کیفیت ترکیب و اولویت عوامل تعریف می‌کنیم. تحلیل مفهومی، گزاره‌ای و تحلیل سیستمی از آثار طوسی، ابزار و روش تحقیق بوده است. طوسی همچون فلاسفۀ یونان به نقش شناخت در تحول اخلاقی اهمیت ویژه‌ای داده است. استنباط و استدلال موضوعات کلی و جزئی اخلاقی ـ که منشأ رفتار است ـ از پیش‌انگاره‌های معرفتی عقل نظری، از طریق عقل عملی صورت می‌پذیرد. نقش عواملی چون عواطف، جنسیت، عوامل جسمانی، عوامل بیرونی‌ـ‌محیطی نیز بررسی شده است. بر این اساس، کارکرد اخلاقی انسان، فرایندی فعال با خاستگاه سرشتی، متضمن نظم‌دهی رفتارهای آدمی توسط شناخت در بافت هنجارها و ارزش‌های محیط است، به گونه‌ای که در طول زمان و ممارست و تجربه، این انتظام برای انسان به صورت ملکه ـ که ارزش‌های خودساخته زیربنایی رفتارند ـ درونی‌ می‌شود. این تحول اخلاقی، به شکلی نظام‌مند همچون یک الگوی مرحله‌ای، از کودکی شروع به شکل‌گیری می‌کند و مراحل آن تا بزرگسالی ادامه دارد و در بزرگسالی نیز دارای سطوح و مراتب متعدد است. خواجه برای هر یک از این مراحل، اصول تربیتی‌ای بیان کرده است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 106
  • تعداد رکورد ها : 25