جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
ماکیاولی و نسبت او با فلسفه سیاسی جدید
نویسنده:
معصومه حاجتی ، محمداکوان ، امیر محبیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با تفکر ماکیاولی ،دریچه ای تازه از سیاست به روی جهان گشوده می شود.و سنگ بنای آن جهان، استقلال و انسانمداری است.ماکیاولی نخستین متفکر سیاسی است که یا تعیین مفهوم سیاست به منزله عملکرد استراتژی قدرت ،راه را برای نظریه سیاسی مدرن می‌گشاید. دو کتاب اصلی ماکیاولی شهریار و گفتارها می باشد.بررسی کتاب شهریار ماکیاولی سیاست را با دو مفهوم قدرت و قانون مشخص می کند.به همین دلیل او سیاستمداران را به ارتشی قوی و قانونی مدون توصیه می کند.ارتش قوی برای حفاظت از تمامیت ارضی و دفاع از مرزهای یک کشور و قانون مدون برای نگاه داشتن مردم و ایالتها در زیر یک پرچم واحد می باشد.او برای قانون مدون ابتدا مطالعه تاریخ و سپس استنتاجات صحیح ازحوادث را برای مورخان و سیاستمداران سفارش می کند.چون هر که تاریخ بداند مسلط بر اوضاع و احوال مردمان است.چراکه حوادث تاریخی معمولا تکرار شدنی هستندکتاب دیگر ماکیاولی یعنی گفتارها به منزله دستورالعملی مدون درخصوص شهریار یا رئیس جمهور می باشد. این مقاله در پنج فصل و نتیجه¬گیری به تاثیر نظریات ماکیاولی در سلوک سیاسی بعد از خود پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 90
تحلیل و بررسی نگرش ماکیاولی درباره انسان و مقایسه آن با انسان کامل در عرفان اسلامی
نویسنده:
معصومه حاجتی ، محمد اکوان ، امیر محبیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله دیدگاه­های نیکولو ماکیاولی درباره انسان مبنی بر اینکه که حقیقتی طبیعی است و باید او را از مشاهده رفتارهایش تعریف­کرد با دیدگاه ابن عربی که انسان را جمیع اسماء الهی می­داند که هدفش تحقق به اخلاق است، مقایسه­می­شود. ماکیاولی انسان را همچون یک زیست­شناس تفسیرمی­کند و همین نقطه عطف دیدگاه ماکیاولی است. او برخلاف پیشینیان خود و ابن عربی که انسان را در دستگاه فلسفی خود و عرفان اسلامی توصیف­می­کنند انسان را یک موجود مادی محض در کنش مستقیم با جامعه، دولت و سرنوشت خود می­داند. برخلاف اخلاق مسیحی و انسان کامل ابن عربی، از نظر ماکیاولی، انسان مفهوم مافوق خود را ازدست­داده­است و همچون نیرویی در درون طبیعت و در کنش با جامعه شهر و دولت مشاهده­می­شود و اراده را معطوف به قدرت می­داند و علاوه بر قبولی عدالت به­کاربردن زور را برای اجرای عدالت در جامعه مفید می­داند. درحالی­که ابن عربی اراده را معطوف به علم دانسته و قوای جلالی و قهریه را در انسان مفید می­داند. ازآنجاکه تحلیل و مقایسه نگرش ماکیاولی با انسان کامل ابن عربی کار جدیدی به­نظرمی­رسد به­عنوان موضوع مورد نظر قرارگرفت و مقاله حاضر به شیوه کتابخانه­ای و منتج از کتاب­های اصلی و شرح­ها و تفاسیر آن­ها سامان­یافت.
صفحات :
از صفحه 149 تا 154
تبیین شعر و فلسفه در اندیشه هایدگر
نویسنده:
معصومه حاجتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مارتین هایدگر (1889-1976) فیلسوف و اندیشمند معاصر آلمانی را به همراه دیگر فیلسوف هم زمانش لودویگ ویتگنشتاین ، از برجسته ترین و تاثیر گذارترین فیلسوفان سده بیستم تلقی می شود. مسئله اصلی هایدگر پرسش از هستی است. او در پی پاسخ به این پرسش ، بر آمده از سه سنت فکری نخست تفکر الهیاتی مسیحی ، دوم فلسفه سنتی آلمانی و سوم پدیدار شناسی آلمانی به ویژه هوسرل ، کتاب سترگ «هستی و زمان» (1927) را نگاشت که در آن با پدیدار شناسی هستی خاص انسانی (دازاین) کوشید مجلای تجلی هستی را روشن کند. هایدگر در مسیر اندیشه ورزی ، پس از این کتاب ، از روشی که در آن انتخاب کرده بود ، دوری جست و این بـار توجه خود را صرف خود هستی ، عزل نظـر از انسان یـا هر هستنده دیگری ، کرد و از این رو به نشان دادن تاریخ هستی روی آورد. در این دوره دوم فکری ، هایدگر اهمیتی بیش از پیش برای زبان به مثابه روشنی گاه هستی قائل شد و شعر و شاعرانگی را زایش یا آشکارگی ای وصف کرد که در آن هستی خودش را به نمایش می گذارد. او که در این دوره با تبری جستن از فلسفه به مثابه میراث اندیشه متافیزیک ، کار خود را تفکر خواند، اهمیت ویژه ای برای شاعرانی چون هلدرلین قائل شد و در رساله ها و نوشته های متعددی که نگاشت، گوهر شعر (پوئیسیس) را آشکارگی هستی خواند. از این منظر برای هایدگر شعر بعنوان ناب ترین شکل رخ نمایی زبان، نه امری صرفا زبان شناختی که موضوعی هستی شناسانه تلقی می شد. گو این که نگاه هایدگر به مقوله زبان در این دوره هستی شناسانه است و در آن گفتاورد مشهور او یعنی «زبان خانه هستی است» مشهود می گردد. اما به راستی مراد هایدگر از شعر چیست؟ آیا صرفا جوشش هایی زبانی در ذهن و روح انسان هایی که شاعر خوانده می شوند یا هرگونه نوزایش و جوششی که نشان گر آشکارگی و البته پنهانی وجهی از وجوه خود پنهان گر هستی ست؟ شاعر از دید هایدگر چه کسی ست؟ ملاک او در برجسته ساختن هولدرلین به عنوان شاعر شاعران چیست؟ نسبت شعر با اندیشه خود او در چیست؟
  • تعداد رکورد ها : 3