جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
Dualism of the Soul and the Body in the Philosophical System of Ibn Sīnā and Descartes
نویسنده:
Aqdas Yazdī; Rāḍiyyih Shafi‘ī
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 311 تا 326
جایگاه بدن در امر ادراک از منظر ابن‌سینا و موریس مرلوپونتی
نویسنده:
راضیه شفیعی، سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تاریخ اندیشۀ فلسفی، بحث از علم و ادراک همواره بر محور نفس بوده و بدن به‌منزلۀ امری ثانوی دائماً در حاشیه قرار گرفته است. فیلسوفان اسلامی به‌ویژه مشائیان، علم و ادراک را فعل نفس و نه بدن می‌دانند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با روش تحلیلی‌توصیفی و با رویکرد تطبیقی، آرای علم‌النفس ابن‌سینا و اندیشه موریس مرلوپونتی دربارۀ ادراک بدن‌مند بررسی شوند. در این راستا ابتدا آرای ابن‌سینا در باب اصول علم‌النفسی و سپس نقش بدن در ادراک، واکاوی و در ادامه پدیدارشناسی ادراک و نقش بدن در آن از منظر موریس مرلوپونتی بررسی می‌شوند. ابن‌سینا با اعتقاد به دوگانگی نفس و بدن، نفس را مبنای ادراک دانسته است؛ اما در عین حال، از نقش بدن – اعم از تأثیر مستقیم و غیرمستقیم – در امر ادراک نیز غافل نیست. او نفس را همچون راکبی می‌داند که از مرکب خود یعنی بدن، در افعال و همچنین ادراک بهره می‌گیرد. درمقابل، نفس و بدن نزد مرلوپونتی با هم اتحاد دارند و بدن در امر ادراک دارای نقشی پررنگ‌تر و برجسته‌تر است و به عبارتی، بدن، یگانه راه ادراک هستی است و آگاهی در بدن جاسازی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
ثنویت نفس و بدن در نظام فلسفی ابن سینا و دکارت
نویسنده:
اقدس یزدی ، راضیه شفیعی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شناخت دو ساحتی بودن انسان، تأثیر بسزایی در شناخت انسان دارد و از آن­جا که امتیاز انسان در عالم نسبت به سایر موجودات و نیز تجرد نفس و...، بر اثبات جوهریت نفس به صورتی مجزای از بدن مبتنی است، پس شایسته است که در این مسأله پژوهشی در آراء دو فیلسوف غربی و اسلامی صورت گیرد. ابن‌سینا در آثار خود، به تمایز نفس از بدن تصریح دارد و با براهینی از جمله برهان «انسان معلق در فضا»، به طور ضمنی به اثبات آن می‌پردازد. دکارت نیز این تمایز را با برهان «می‌اندیشم، پس هستم» اثبات می‌کند. در این نوشتار، پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف، سعی شده است به مقایسه این دو دیدگاه پرداخته شود. ابن­سینا نفس را «کمال اول جسم الی...» و دکارت نفس را «جوهر اندیشنده» تعریف کرده است. هر دو فیلسوفانی دوالیست هستند. در برهان هر کدام هم تجرد نفس، هم تمایز آن از بدن و هم خودآگاهی اثبات می­شود. تفاوت مهم آن­ها این است که برهان «انسان معلق» ابن­سینا، حالتی فرضی است، در حالی که «کوجیتوی» دکارت تجربه­ای شخصی به­شمار می­رود که با قدری تأمل حاصل می­گردد. هر دو فیلسوف، قائل به تأثیر و تأثر متقابل نفس و بدن هستند.
صفحات :
از صفحه 311 تا 326
رابطه نفس و بدن از منظر دکارت و مرلوپونتی
نویسنده:
فرح رامین، راضیه شفیعی، حسین حسینی امین
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موریس مرلوپونتی، اگزیستانسیالیست و پدیدارشناس فرانسوی، می‌کوشد شکافی را که در فلسفه دکارت درباره رابطه نفس و بدن پدید آمده بود، حل کند؛ از‌این‌رو روش جدیدی در توصیف تجربه انسان در جهان ارائه کرد و به جای تکیه بر ایده‌ها، ادراک حسی را پدیدارشناسی کرد. وی در کتاب پدیدارشناسی که در آن از تأملات دکارت بسیار تأثیر پذیرفته است، تمام تلاش خود را برای حل معضلات عقل‌گرایان و تجربه‌گرایان در این زمینه به کار بست. مرلوپونتی معتقد است که ادراکْ پدیداری بدنی است، نه رویدادی ذهنی. نزد وی ما مدرک‌هایی بدن‌مند هستیم. بدن جای‌گرفتن انسان در جهان، نظرگاه انسان به سوی جهان، لنگرگاه ما در جهان است. مرلوپونتی تمایز دکارتی درباره نفس و بدن و عالم مکانیکی دکارت را نمی‌پذیرد. در این تحقیق برآنیم با ذکر اشتراک‌ها و اختلاف‌‌های آرای مرلوپونتی و دکارت در بحث نفس و بدن، اصالت بدن در تفکر مرلوپونتی و اصالت نفس در اندیشه دکارت را ارزیابی کرده و از این رهگذر، سیمای کلی از نفس‌شناسی هریک را ترسیم کنیم. یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهد که هر دو فیلسوف، در تبیین رابطه نفس و بدن ناموفق بوده‌اند.
صفحات :
از صفحه 108 تا 131
بررسی تطبیقی تمایز نفس از بدن از منظر افلاطون، ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
راضیه شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل بنیادین، مساله شناخت انسان است. دو ساحتی بودن انسان به عنوان موجودی که مرکب از نفس و بدن است،تأثیر بسزایی در شناخت انسان دارد. از آنجا که امتیاز انسان در عالم خلقت نسبت به سایر موجودات نفس ناطقه است و نیز اثبات حیات پس از مرگ برای انسان بستگی به اثبات نفس به عنوان جوهری متمایز از بدن دارد؛یعنی تجرد و بقاء نفس مبتنی بر اثبات جوهریت نفس به صورتی مجزای از بدن است؛پس شایسته است که در این مسئله پژوهشی در آراء سه فیلسوف شاخص غربی و اسلامی صورت گیرد. باشد تا تطبیق آراء این سه فیلسوف،زوایای پنهانی از انسان‌شناسی را برای ما آشکار سازد. پی‌بردن به حقیقت نفس، همواره دغدغه فیلسوفان بوده است. از میان آن‌ها افلاطون، ابن سینا و دکارت عنایت ویژه‌ای به بحث نفس و از جمله تمایز نفس از بدن داشته‌اند.در این زمینه، هرسه فیلسوف قائل به تمایزند. دیدگاه افلاطون درباره ساحات وجودی آدمی را می‌توان نوعی ثنویت‌گرایی افراطی خواند.به اعتقاد او میان نفس و بدن نهایت فاصله برقرار است،به گونه‌ای که نفس موجودی متعلق به عالم بالا بوده و پیش از بدن موجود بوده است. او نظریه خود را با دلایلی از جمله «نظریه تذکر و یادآوری» اثبات می‌کند.تعریف ابن سینا از نفس با دیدگاه افلاطون مبتنی بر دوگانگی و ثنویت نفس نزدیک است،ابن‌سینا در آثار خود در موارد متعددی به تمایز نفس از بدن تصریح دارد و با براهینی از جمله برهان معروف «انسان معلق در فضا» به اثبات آن می‌پردازد.اما دیدگاه دکارت در مورد تعریف نفس با افلاطون و ابن سینا متفاوت است.دکارت ابتدا به اثبات نفس و بعد به ماهیت آن می‌پردازد.او نیز قائل به تمایز نفس از بدن است و این مطلب را بابراهینی از جمله برهان معروف «می‌اندیشم پس هستم» اثبات می‌کند. روش گردآوری این پایان‌نامه کتابخانه‌ای است،و روش پژوهش به صورت تحلیلی-توصیفی می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 5