جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
بررسی تطبیقی مفهوم سایه در جهان شناسی عرفان محیی الدینی و ساختار کهن الگویی یونگ
نویسنده:
احسان احمدی خاوه ، محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در هستی شناسی عرفانی ابن عربی، حقیقت وجود، منحصر به ذات الهی است. در این نگرش، عالم به مثابه سایه حق است؛ همچنانکه وجود سایه، اعتباری و وابسته به شخص است، عالم نیز در ذات خود چیزی جز نمودی از حقیقت متعالی وجود نیست. از سوی دیگر، مفهوم سایه در مکتب یونگ نیز مفهومی کلیدی و مهم است. یونگ تلاش می‌کند با تکیه بر اصل کهن الگوها در مکتب روان تحلیلگری خویش، نظام روانی انسان را توضیح دهد. گرچه در مکتب ابن عربی و یونگ، سایه یک عبارت واحد است لیکن مفهومی دوگانه دارد. در نظریه ابن عربی، سایه هیچ استقلال ذاتی از شخص (ذی ظل) ندارد، اما در روان تحلیلگری یونگ، سایه یکی از کهن الگوها است که برای نیل به یکپارچگی و تمامیت، باید آن را شناخت. به رسمیت شناختن سایه، فرد را قوی می‌کند و انسجام و یکپارچگی شخصیتی را به ارمغان می‌آورد. بر خلاف عرفان محی الدینی که در آن، عالم که سایه حق تعالی و صرفاً «نمود» و ظهور حق است، سایه در مکتب یونگ، بخش پنهان و تاریک شخصیت و بخشی از «بود» است که اقتضای آن پوشیدگی، تاریکی و نهان‌وارگی است و در فرایند خودشناسی باید شناخته شود. این مقاله تلاش دارد تا به بررسی تطبیقی و تحلیلی مفهوم سایه را در این دو مکتب بررسی کرده و نسبت میان خودشناسی در منظر یونگ و جهان شناسی در منظر محیی الدینی را واکاود. و با توجه به یگانگی جهان و روان در مکتب یونگ، شناخت سایه، فرد را به توحید و یگانگی ـ آنچنانکه در جهان شناسی عرفانی مد نظر است ـ خواهد رساند یا خیر؟
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
مشکل گتیه و ناتوانی نظریه وثاقت‌گرایی برای حل آن
نویسنده:
محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«مشکل گتیه» دربرگیرندۀ مجموعه‌ای از مثال‌های نقضی است که تعریف استاندارد و رایج از معرفت در معرفت‌شناسی، تا قبل از نیمه دوم قرن بیستم میلادی، را به چالش می‌کشاند. براساسِ تعریف استاندارد، که به‌اختصار آن را «JTB» می‌خوانیم، معرفت چیزی غیر از «باور صادق موجه» نیست. مشکل اجمالاً این است که تعریف استاندارد از معرفت دربرگیرندۀ شرایط کافی برای معرفت نیست، به‌دلیلِ آنکه می‌توان مثال‌هایی نقضی نشان داد که هرچند مصداق باور صادق موجه هستند، اما نمی‌توانند معرفت دانسته شوند. از زمان گتیه به بعد، معرفت‌شناسان تلاش‌های بسیاری برای پرهیز یا حل یا حتی نفی مشکل گتیه انجام داده‌اند. یکی از تلاش‌ها برای حل این مشکل در نظریه‌ای موسوم به «برون‌گرایی» انجام شده است. برون‌گرایی دو شکل عمده دارد: «نظریۀ علّی» و «وثاقت‌گرایی». وثاقت‌گرایی عامل اصلی پیدایش مشکل را مفهوم یا شرط «توجیه» می‌داند و، بنابراین، سعی دارد مفهوم یا شرط دیگری به‌جایِ آن قرار دهد. این مفهوم یا شرط بر فرایند موثق بیرونی تمرکز دارد که در اکثر اوقات باعث پیدایش باورهای صادق در شخص می‌شود. از نگاه این مقاله، نظریۀ برون‌-‌وثوق‌گرایانه و اندیشۀ «فرایند موثق» در آن، به دلایلی که در متن مقاله خواهد آمد، توانایی لازم را برای حل مشکل گتیه ندارد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 149
انگیزش اخلاقی، جهات تناسب، و برخی دلالت‌های فلسفه ‌دینی آن‌ها
نویسنده:
محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«انگیزش اخلاقی» یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در فلسفه اخلاق است. انگیزش اخلاقی با «دلایل فعل» و «حکم اخلاقی» که دو اصطلاح کلیدی در فلسفه اخلاق هستند، ارتباطی وثیق دارد. انسان‌ها اغلب افعال خود را از روی دلایل انجام می‌دهند و دلایل انگیزشی یکی از آن دلایل هستند. انسان‌ها هم‌چنین احکام اخلاقی صادر می‌کنند و «انگیزش» چیزی است که احکام را به افعال پیوند می‌زند. فیلسوفان اجماع دارند که فاعل برای انجام فعل باید ابتدا به سوی آن برانگیخته شود. نظریه غالب، مشهور به «نظریه هیومی»، دو حالت روان‌شناختی «میل» و «باور» را عامل انگیزش فاعل به فعل می‌داند. براساس اندیشه «جهات تناسب» که مورد پذیرش غالب فیلسوفان ذهن، فعل و اخلاق است، میل یک حالت روان‌شناختی ذاتاً انگیزشی با جهت تناسب عالم با ذهن است و باور هم حالت دیگر ذاتاً شناختی با جهت تناسب ذهن با عالم است. برخی از فیلسوفان اخلاق منکر اطلاق و کلیت نظریه هیومی شده‌اند و دست‌کم تعدادی از باورهای اخلاقی را شناختی‌-‌انگیزشی و دارای دو جهت تناسب می‌دانند. دیدگاه فیلسوفان اخیر می‌تواند به باورهای دینی هم توسعه پیدا کند. دراین‌صورت، دست‌کم برخی از باورهای دینی و جملات تعبیر کننده از آن‌ها دو جهت تناسب خواهند داشت. پذیرش این دیدگاه، در نهایت، ما را به ارائه رویکردهایی جدید و دو وجهی به معرفت‌شناسی دینی و زبان دینی خواهد رساند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 44
  • تعداد رکورد ها : 3