جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
تأثیرپذیری متون نقّالیِ شاهنامه از عناصر صوفیانه
نویسنده:
بهزاد اتونی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سنّت نقّالی به معنای خاص آن احتمالاً چند‌ صد سال پیش از حکومت صفویه در ایران وجود داشته است، ولی دورة رواج واقعیِ نقّالی به عهد صفوی بازمی‌گردد. نقّالی به انواع گوناگونی چون پرده‌خوانی، حمزه‌خوانی، شمایل‌خوانی، صورت‌خوانی، قوّالی و روضه‌خوانی تقسیم می‌شده است، اما مهم‌ترین و جذاب‌ترین نوعِ نقّالی را شاید بتوان نقّالی شاهنامه و داستان‌های حماسی دانست. اگرچه ریشة قصه‌های اینگونه نقّالی (نقالی شاهنامه و قصه‌های پهلوانی) برآمده از سنّت‌ها و روایت‌های پهلوانیِ کهن پارسی است، ویژگی اصلی و بارزِ آن‌ها تأثیر‌پذیری از باورها، اعتقادات و ارزش‌هایِ نقّالان و مخاطبانِ اینگونه از نَقل‌هاست. از جملة این باورها و اعتقادات، آموزه‌های صوفیانه و درویشی است که به علت رواج صوفی‌گری در عصر صفوی و قاجار (دورة رواییِ نقّالی)، و مهم‌تر از آن، نَقلِ اینگونه داستان‌ها توسط دراویشِ فرقة عجم و خاکساریه در روایات/ متونِ نقّالی شاهنامه وارد شده‌اند. با بررسی روایاتِ مکتوبِ نقّالی می‌توان به روشنی اثرپذیری آن‌ها را از سنّت‌ها و عناصر صوفیانه مشاهده کرد؛ سنّت‌ها و عناصری مانند پوشیدن جامة درویشی، توبه، زهد، ریاضت و چلّه‌نشینی، مرگ اختیاری، و انواعِ کرامات توسط برخی پهلوانان و شاهانِ حماسی.
صفحات :
از صفحه 36 تا 65
پژوهشی پیرامون چهره اولیاءاللهی و عرفانی کاوه آهنگر در روایات عامیانه و نقالی شاهنامه
نویسنده:
بهزاد اتونی ، بهروز اتونی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کاوة آهنگر به عنوان اولین پهلوان شاهنامه، از جمله شخصیت‌هایی است که نامی از او در متون اوستایی و پهلوی نیست و به عقیدة برخی پژوهشگران، چهره‌ای نوظهور در ادب حماسی به شمار می‌آید. تنها خویشکاری‌های کاوه در شاهنامه، یاری رساندن فریدون در قیام علیه ضحاک و ساخت درفشی ملّی برای ایرانیان است. او پس از به انجام رساندن این دو خویشکاری، ناگهان از صحنة داستان کنار می‌رود و گرفتار سرانجامی نامشخص می‌شود، اما در برخی متون نقّالی و عامیانه، داستان این چهرة پهلوانی گونه‌ای دیگر است. شخصیت او در این متون، نه به عنوان پهلوانی ملی، بلکه به عنوان یکی از اولیاءالله که با یاری جستن از نیروهای قدسی و ماورائی، در برابر نیروهای اهریمنی می‌ایستد، نمود یافته است. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی درصدد بیان مضامین داستانیِ زندگی کاوة آهنگر با توجه به متون عامیانه و نقّالی شاهنامه است. نگارنده بر این باور است که بسیاری از مضامین داستانیِ زندگی کاوة آهنگر در متون عامیانه و نقّالی شاهنامه از قبیلِ: رسیدن به مقام اولیاءاللّهی، ساخت درفش کاویانی به یاری اسماءالله و نقوش و نوشته‌های مینوی، طلسم افکنی بر راهِ شخصیت‌های اهریمنی، منطق‌الطیردانی او، و سرانجامِ زندگیش که با مرگی اختیاری پایان می‌یابد، همگی برگرفته از داستان‌های اولیاءالله، متصوفه و شاهانِ فره‌مندِ ایرانی است.
صفحات :
از صفحه 13 تا 38
نمادِ «مرکز» در کیهان‌شناسی اساطیری ایرانی و سنجش آن با کیهان‌شناسی یهودی
نویسنده:
بهزاد اتونی، مهدی شریفیان، بهروز اتونی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از موضوعات مهم در اسطوره‌شناسی و دین‌پژوهی تطبیقی که جنبه جهانی دارد و در همه ملل و اقوام دیده می‌شود، موضوع مرکز است. مرکز در حقیقت محوری است مینوی و قدسی که انسان به واسطه آن، به نوزایی و تشرّف می‌رسد و به امری والا، نائل می‌آید. مرکز، ممکن است شخص، جسم، فکر، مکانی مذهبی یا حتی کوهی اسطوره‌ای باشد. در کیهان‌شناسی اساطیری ایرانی و یهودی، مهم‌ترین نماد مرکز، کوه است؛ کوه البرز در اساطیر ایرانی و کوه‌های جرزیم، صهیون، سینا، هور و ... در اساطیر یهودی، که به واسطه پیونددهندگی زمین به آسمان، یعنی جایگاه خدایان، سرشار از نیروی قدسی و مینوی است و از طریق آن، بسیاری از شاهان، پهلوانان و رهبرانِ دینیِ اسطوره‌ای، به نوزایی و تشرّف رسیده‌اند. کوه‌های اساطیری ایرانی و یهودی، از آنجا که مرکزی قدسی هستند، جایگاه برخی خدایان و ایزدان تصوّر شده‌اند و در حقیقت، یادآور بهشت آغازین‌اند. نگارندگان در این جستار بر آنند تا با مقایسه اساطیر ایرانی و یهودی، اهمیت این کوه‌های اسطوره‌ای را به مثابه مرکزی کیهانی، که آیین تشرف بدان واسطه صورت می‌پذیرد، نشان دهند.
صفحات :
از صفحه 107 تا 121
بررسی تطبیقی عرفان شمنی و تصوف اسلامی
نویسنده:
بهزاد اتونی، مهدی شریفیان، بهروز اتونی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیشتر مکاتب عرفانی جهان سعی بر آن دارند تا با شیوه‌ها و روش‌هایی، سالک و نوآموز را از هستی روزمره و دنیوی جدا سازند و به سرمنشأ نیروی حقیقی عالم و دنیای پررمزوراز جهان مینوی هدایت کنند. شمنیسم یکی از آن مکاتب عرفانی است که با آیین‌ها و اعمالی خاص، سالک را به خلسگی و بی‌خویشی می‌کشاند و بدین‌واسطه و از طریق یاری‌جستن از دنیای ارواح و عالم خدایان، موجب اعمالی خارق عادت می‌شود. آیین‌ها و آداب شمنی، شباهت بسیار زیادی به آداب متصوفۀ اسلامی دارد و موجب شده که حتی برخی بر این باور باشند که تصوف اسلامی تحت تأثیر شمنیسم بوده است. نگارندگان در این جستار به بررسی بعضی از این شباهت‌ها، از جمله موضوع خلسگی و بی‌خویشی، اهمیت به موسیقی و پایکوبی، عروج و صعود سالک، پرواز جادویی، ریاضت‌های عرفانی، کرامت و موضوع نوزایی می‌پردازند و آنان را واکاوی می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 26
پدیدارشناسی زن جادو (با تکیه بر شاهنامه و شهریار نامه)
نویسنده:
مهدی شریفیان ,بهزاد اتونی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
از جمله موجودات اهریمنی که در اساطیر، افسانه ها و حماسه های پارسی در تقابل با قهرمان داستان به ایفای نقش می پردازد و سعی در اغوای قهرمان و گاه کامگیری از او دارد، «زن جادو» است. در شاهنامه و شهریارنامه، دو اثر حماسی پارسی، نیز سه بار با این موجود اهریمنی روبه رو می شویم، در شاهنامه در خان چهارم رستم و خان چهارم اسفندیار، و در شهریارنامه در داستان مرجانه جادو با شهریار. در این مقاله پس از بحثی مختصر پیرامون «پری»، کوشیده ایم اثبات نماییم که زن جادو، همان پری است. آنگاه به بررسی تاثیر اعتقادات و افکار زرتشتی در شکل گیری این موجود اهریمنی با تکیه بر روانشناسی ژرفا پرداخته ایم.
صفحات :
از صفحه 129 تا 167
«کهن نمونه» و کارکرد آن در حماسه‌های اسطوره‌ای پارسیِ قرن چهارم و پنجم هجری (شاهنامه، گرشاسب نامه، بهمن نامه، بانو گشسب نامه، کُک کوهزاد، فرامرز نامه، برزو نامه،کوش نامه)
نویسنده:
بهزاد اتونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در یک سده‌ی اخیر، رویکردهای مختلف و گوناگونی به مسئله‌ی اسطوره پدید آمده ، که هر یک از این رویکردها، در تبیین اسطوره، از دانشی خاص، چون: مردم شناسی، تاریخ، دین، زبانشناسی، و ... بهره جسته است. یکی از شاخص ترین و مهمترین این رویکردها، رویکرد روانشناسانه به مسئله‌‌ی اسطوره است. پایه گذار و موسساین رویکرد، دکتر کارل گوستاو یونگ، روانشناس و فیلسوف اهل سوئیس است. پروفسور یونگ، در توجیه پیدایی و ساختِ اسطوره‌ها ، افسانه‌ها، حماسه‌ها و .... عوامل روانیِ گوناگونی را در نظر می‌گرفت، که یکی از مهمترینِ این عوامل، « کهن نمونه‌ها » بودند. او کهن نمونه‌ها را ، محتویات ناخودآگاهی جمعیِ بشر می‌دانست که در بین همه‌ی افراد، یکسان و یکشکل است و چونان مُرده ریگی، نسل به نسل به ما رسیده است. بیرونی‌ترین و دردسترس‌ترین لایه روان، «خودآگاهی» است که وظیفه‌اش آگاهی انسان از خویشتن و جهان پیرامونش است. خودآگاه روان، مرکزی دارد به نام «من» که همه محتویات خودآگاه بدان ربط دارند و در حقیقت، معیار خودآگاهی، رابطه یک محتوای روانی با «من» است. به بیان ساده‌تر، محتویات روان، آنگاه به درجه خودآگاهی می‌رسند که از پالوانه (فیلتر) «من» بگذرند و اگر این عمل اتفاق نیفتد، آن محتویات روان در قسمت تاریک روان باقی می‌مانند و هیچگاه خودآگاه نمی‌شوند. در زیر خودآگاه، ناخودآگاه واقع شده است و در حقیقت پایین‌تر از آستانه‌ی خودآگاهی است. «ناخودآگاهی، به دو بخش قردی و جمعی تقسیم می‌شود. ناخودآگاه فردی، متعلق به فرد است و دیگران از آن نصیبی ندارند. لایه زیرین ناخودآگاه فردی، ناخودآگاه جمعی یا همگانی استکه کهن نمونه‌ها در آن قرار گرفته‌اند. کهن نمونه‌ها، که از محتویات و درونه-های ناخودآگاه جمعی به شمار می‌آیند، به مانند خودِ ناخودآگاه جمعی، عمری به اندازه عمر بشر دارند و نسل به نسل، تا به امروز، در میان افراد بشر انتقال پیدا کرده‌اند؛ بدین روی، ذهن بشر به هنگام تولد، لوحی سفید نیست بلکه یک طرح اولیه کهن الگویی در ساختمان مغز انسان موجود است.از آنجا که حماسه‌های اسطوره‌ای ، از اسطوره‌ها سر برآورده‌اند و در ساختار ، به آنها بسیار نزدیک هستند.بدین روی، می‌توان تجلی کهن نمونه‌ها را در آن مشاهده کرد.از آنجا که حماسه‌های اسطوره‌ای در قرن چهارم و پنجم، از رواج و اصالت بسیاری برخوردار است ، بدین روی، می‌توان زیر ساختی کهن نمونه‌ای را در آن به آشکارگی مشاهده کرد. از جمله‌ی مهمترین کهن نمونه‌های رایج و آشکار در ادب حماسی پارسی قرن چارم و پنجم، عبارتند از : آنیما، سایه، فردیت، مرکز، پیر خردمند، آب و کوه، که هر یک از این کهن نمونه‌ها در نمادهای گوناگون و متفاوتی رخ نموده‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 6