جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
دین، پساسکولاریسم و همبستگی اجتماعی
نویسنده:
زهرا خشک جان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دین، حوزه حاصلخیزی از معناست که فارغ از توحیدی یا غیر توحیدی بودن، یکی از پربارترین، معنادارترین و تاثیرگذارترین نظام‌های معنایی است که بشر، تجربه کرده و هرگز نتوانسته است (حداقل به طور کامل) از دایره نفوذ و تاثیر آن عبور کند. متن حاضر به دنبال بررسی نظری تاثیر دین (به عنوان یک نظام معنایی جمعی) بر همبستگی و کنش اجتماعی سیاسی در نظریه‌های جامعه‌شناسی دین کلاسیک (با تاکید بر وبر و دورکیم) و خوانش‌های نوین از آن است. از دید جامعه‌شناسان دین مدرن مانند ترنر، برگر و لوکمان، دوران حاضر، بیش از آنکه سکولار باشد، دورانی از تجربه رویکردهای پساسکولار و یا بازگشت امر قدسی به زندگی فردی و اجتماعی است. ریشه این نظریه‌های نوین که به آنها رویکردهای نئودورکیمی اطلاق می‌شود، در دیدگاه امیل دورکیم به دین، به عنوان عنصر اصلی انسجام و همبستگی اجتماعی و تاکید بر خصلت نامیرایی دین است. آنچه اکنون به عنوان الهیات عملی ظهور کرده است، نوعی دینداری مبتنی بر کنشگری اجتماعی و سیاسی است که فرد را به عنوان یک شهروند، به نظام معنایی جمعی و قدسی شده، پیوند می‌زند، حتی اگر این امر قدسی، بازتعریف، در دسترس و ابهام زدایی شده باشد.
صفحات :
از صفحه 24 تا 40
امر قدسی و برساخت معنا: دین به مثابه نظام معنایی جمعی
نویسنده:
زهرا خشک جان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تمرکز این مقاله بر کنکاش در چیستی معنای دینی (نه معنای دین) و چگونگی عملکرد آن در برساخت رفتار و کنش‌های فردی و جمعی است که با اتخاذ برساخت‌گرایی اجتماعی به عنوان رویکرد نظری‌روشی صورت گرفته است. از دیدگاه برساخت‌گرایی اجتماعی، دین، سایبان مقدسی است (به تعبیر برگر) که توان چشمگیر آن در معنابخشی به تمام وجوه حیات انسانی در اشکال فردی و جمعی، آن را به یکی از نظام‌های معنایی بسیار نامیرا و مؤثر در زندگی بشری تبدیل کرده است. از این‌رو حتی در عصر پساسکولاریسم نیز، ماهیت دین به عنوان منبع معنایی، هرچند با بازنمایی‌های متفاوت، اما به صورتی پیوسته، توأم با فراز و نشیب، پایدار بوده است. برساخت‌گرایان معتقدند دین، نظام معنایی کاملاً جمعی و تعاملی است که بسان نظام معنایی غالب عمل می‌کند که جهان و پدیده‌های آن را برای باورمندان، فهم‌پذیر، هدفمند و توجیه‌پذیر می‌کند و حتی زمانی که این نظام غالب، در گستره فردی و جمعی، با مشکل مواجه شود، معنای موقعیتی نشئت‌گرفته از آن، به عنوان جایگزین موقت و گاه دائمی عمل کرده، هویت، رفتار و کنش‌های متعدد را برمی‌سازد و جهت‌دهی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 215 تا 231
رنج قدسی و رهایی در الهیات متأخر مسیحیت
نویسنده:
زهرا خشک‌جان
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
این مقال درصدد است، علاوه بر واکاوی مفهوم رنج، به رابطة بین رنج و رهایی (رستگاری) در الهیات مسیحی بپردازد. تمرکز نویسنده بر سه طیف از رنج است که نه‌تنها از هم گسسته و غیرمرتبط نیستند، بلکه در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر نیز به سر می‌برند: رنج مسیح به‌عنوان انسانی برگزیده و حتی خارق‌العاده؛ رنج انسان (معمولی) و رنج خدا. سئوال دربارة چرایی و چگونگی تحقق رنج است و توجه به یک رویکرد تئولوژیک در الهیات مسیحیت؛ خدایی که رنج می‌کشد. پاسخ الهیات مدرن مسیحی به این سئوال که آیا خداوند (با همة قدرت و قهاریتش) می‌تواند دچار رنج شود، مثبت است و البته مي‌کوشد به پارادوکس قادر و مطلق بودن خدای یگانه (که در عین حال پدر است) و رنج کشیدنش، با طرح مفاهیمی چون تجسم، کنوسیس (Kenosis) خدای عشق و رهایی، پاسخ دهد. البته این پاسخ، شرحی توأمان است بر چرایی رنج مسیح، و البته وجه کنوتیکی و غیرفیزیکی رنج او. از این‌رو وجه کنوتیکی رنج پدر و پسر، نشان از عمق رنجی داوطلبانه، آگاهانه و عامدانه، برای رستگاری بشر دارد؛ هرچند پدر این رنج را از همان ابتدای خلقت و با حلول روح خود در بنی‌آدم به جان خریده است. روایت چرایی و چگونگی وقوع این رنج ـ که در الهیات مسیحی، رنج قدسی و الهی (sacred and divine suffering) نام گرفته ـ با بهره‌گیری از رویکردهای متألهان متأخر مسیحیت (کاتولیک) انجام شده است که برخی از آنها مانند یورگن مولتمان، مفهوم رنج قدسی را تا بعد پراکتیکال الهیات امید و رهایی‌بخش (liberation theology) تداوم داده‌اند.
رنج قدسی و تحول اجتماعی در الهیات سیاسی یورگن مولتمان
نویسنده:
زهرا خشک جان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر به دنبال کنکاش در چگونگی ارتباط معنایی و انضمامی بین دو مفهوم رنج و کنش اجتماعی سیاسی در الهیات سیاسی مولتمان است، با هدف طرح و پاسخ به این سؤال‌ها که رنج، در نظام معنایی مسیحیت، چگونه قدسی می‌شود و چگونه این رنج قدسی شده، در بستر الهیات سیاسی و رهایی‌بخش که مولتمان مطرح می‌کند، معنای ایجابی و پراگماتیک می‌یابد؟ یورگن مولتمان در زمره اندیشمندانی است که در حوزه الهیات سیاسی اجتماعی، مفهوم رنج را به مثابه کاتالیزوری ایجابی که قادر به ایجاد بستر مناسب برای شکل‌گیری تحولات و کنش‌های اجتماعی سیاسی است، به رسمیت می‌شناسد. در این راستا، او مفهوم «رنج برای تغییر» را به عنوان مفهومی کلیدی و معناساز که بستر معنایی الهیات امید را بر می‌سازد، مطرح می‌کند. هدف مولتمان، تلاش برای برقراری ارتباط بین حادثه تثلیث، به عنوان رنجی امید بخش و پویا، و لزوم تلاش و کنش‌گری اجتماعی برای مسیحیان است. در دیدگاه او، الهیات رهایی‌بخش، خوانشی اجتماعی از حادثه تثلیث، و تأکید بر مشارکت پویای کلیسا در امور اجتماعی و حمایت از نهضت‌های آزادی‌بخش است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 60
تحلیل مبانی و کارکردهای مفهوم «رهایی» و «موعودگرایی» در الهیات عمل‌گرای یهود
نویسنده:
زهرا خشک جان , امیر رضائی پناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
انسان پژوهی دینی,
چکیده :
ین جستار درصدد به‌ پرسش‌ گرفتن مبانی و اندرکنش سطوح فکری و اجتماعی الهیات یهود است. بر پایه فرضیه پژوهش، الهیات و عرفان یهود را نمی‌توان جدای از ارتباط آن با بعد سیاسی - ‌اجتماعی‌اش تحلیل کرد. بر این اساس، در کنار باور یهود به اینکه قوم برگزیده خدا است، آنان معتقدند رنج‌های تاریخی فراوانی (آوارگی، تبعید، کشتار، بردگی و...) گریبان‌گیر قومشان بوده‌ است. شاید از همین ‌رو است که برخلاف سایر ادیان توحیدی که بر مفهوم رستگاری تمرکز دارند، ادبیات الهیاتی‌عرفانی یهود، از رهایی و نجات سخن می‌گوید. این رهایی مبتنی بر دو بُعد فردی و جمعی است. بُعد جمعی که الهیات یهود را به زندگی اجتماعی پیوند می‌دهد، با موعودگرایی عمل‌گرایانه در هم آمیخته است. این امر نه‌تنها بر انتظارِ ظهور ماشیح استوار است، که بیش از آن دربردارنده لزوم اقدام عملی برای تحقق ظهور و رهایی نهایی است. چارچوب نظری پژوهش استوار بر نظریه تحلیل گفتمان (انتقادی) به‌ویژه خوانشی است که نورمن فرکلاف از آن به ‌دست می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 66
بررس نقش بنیانگرایی اسلامی و پروتستانتیسم مسیحی در تحولات تمدنی اسلام و مسیحیت
نویسنده:
زهرا خشک جان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
رنج کنش ساز و ریشه های انقلابی آن در اندیشه سیاسی مارکس
نویسنده:
خشک جان زهرا, تاجیک محمدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله به دنبال بررسی دیدگاه کارل مارکس، به عنوان جامعه شناس و فیلسوف سیاسی در ارتباط با برساخت عینی شرایط وقوع انقلاب با توجه به مفهوم کلیدی رنج انسانی است. مارکس در بررسی شرایط و زمینه های وقوع انقلاب، بر مفهوم رنج (که آن را در قالب الیناسیون و شرایط عینی و ذهنی منتهی به وقوع آن تعریف می کند) تمرکز کرده و از وجه پارادوکسیکال رنج سخن می گوید که مبتنی بر توامانی وجوه مثبت و منفی رنج اجتماعی پرولتاریا است. از دید او، پیش شرط تحقق پراکسیس و کنش انقلابی، وابسته به وجود عینی و ذهنی رنجی اجتماعی است که با تحقق آگاهی (عینی و ذهنی) پرولتاریا نسبت به آن و خروج از وضعیت الیناسیون، می تواند او را از ابژه منفعل به سوژه فعال امر اجتماعی در جهت برساخت کنش انقلابی تبدیل کند. در این راستا او به عنوان فیلسوف سیاسی و جامعه شناس از نقش دین (که به زعم او برساخت عامدانه طبقه سرمایه دار برای آگاهی بخشی کاذب و خنثی کردن اثر رنج اجتماعی موجود است) غافل نیست و آن را به مثابه مانعی در جهت به اوج رسیدن رنج اجتماعی پرولتاریا و تبدیل آن به محرکه عینی لازم برای انقلاب نکوهش می کند. بنابراین مارکس با اذعان به وجه ایجابی رنج (علی رغم تعینات سلبی اجتماعی آن)، آن را در فرایند برساخت کنش سیاسی پرولتاریا (انقلاب) به مثابه یک نیروی حیاتی، پیش برنده و حتی ضروری در پروسه دیالکتیک تحول اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار می دهد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 125
  • تعداد رکورد ها : 7