جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
بررسی انتقادی استدلال داگلاس به منظور توجیه دخالت ارزش‌های غیرمعرفتی در علم
نویسنده:
جلال عبدالهی ، سیدهدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دخالت ارزشهای غیرمعرفتی در استدلال علمی بحث‌های زیادی به همراه داشته است. یکی از راه‌هایی که می‌تواند این دخالت را توجیه نماید، استدلال از راه ریسک استقرائی است. هدف این مقاله، بررسی نسخه‌ای از این استدلال است که توسط داگلاس ارائه می‌گردد. وی با طرح پرسش در مورد «حد کفایت شواهد» استدلالش را پیش می‌برد. ما با مفروض گرفتن درستی استدلال داگلاس، سعی می‌کنیم که پاسخ پرسش از «حدکفایت شواهد» را با توجه نتیجه‌گیری استدلالش مشخص سازیم. نشان خواهیم داد که با درنظرگرفتن توأمان ارزش‌های معرفتی و غیرمعرفتی نمی‌توان پاسخ مناسبی برای حدکفایت به‌دست آورید، زیرا یا گرفتار دور می‌شویم و یا مجبور به اضافه کردن اموری مبهم. همچنین، توضیح خواهیم داد که داگلاس می‌توانست پاسخ به پرسش از حد کفایت را با تاکید بیشتر بر عمل دانشمندان و کاربران واقعی علم جست‌وجو کند که در آن، الزامی بر ادغام مدعیات علمی با حیطه‌های سیاست‌گذارانه علم وجود ندارد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 86
نگرش فیزیک‌دانان درباره‌ی واقع‌نمایی نظریه‌های علمی، و پیدایش واقع‌گرایی ساختاری در فلسفه‌ی علم
نویسنده:
ساسان مژده‌شفق ، سید هدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واقع‌گرایی ساختاری از دیدگاه‌های تاثیرگذار در فلسفه‌ی علم معاصر است که در میان بسیاری از فیلسوفان علم واقع‌گرا مورد اقبال واقع شده است. این دیدگاه به شکلی سامان‌یافته از سوی جان ورال معرفی شده و دیگران آن را گسترش داده‌اند. هدف از این پژوهش بررسی نسبت میان شکل‌گیری دیدگاه واقع‌گرایی ساختاری و دیدگاه‌های پراکنده‌ی فیزیک‌دانان درباره واقع‌نمایی نظریه‌های علمی است و به این پرسش می‌پردازد که چگونه ساختارگرایی جان ورال بر زمینه‌ای از دیدگاه‌های فیزیک‌دانان درباره‌ی واقعیت فیزیکی و واقع‌نمایی نظریه‌های علمی شکل گرفته است؟ پس از بررسی دیدگاه جان ورال و نیز آرای شماری از فیزیک‌دانان برجسته در باب واقع‌نما بودن نظریه‌های علمی و شرح دو رویکرد مهم در تقابل میان آن‌ها، نشان داده شد که ورال از خلال رویکرد ساختارگرایانه‌ی هانری پوانکاره که به شکل روشن‌تری سامان یافته بود، به نظریه‌ی واقع‌گرایی ساختاری‌اش دست یافته،و نخستین کسی بود که جوهره‌ی اندیشه‌ی پوانکاره را دریافته و سپس آن را به شکلی فنی‌تر و فلسفی‌تر پرورش داده است. همچنین می‌توان نتیجه گرفت که برخلاف دیدگاه معمول، که در بسیاری موارد پنداشته می‌شود نظریه‌های فلسفی از مناقشات میان فیلسوفان سر برمی‌آورند، در این مورد می‌توان به روشنی دید که نظریه‌ی واقع‌گرایی ساختاری جان ورال ریشه در مناقشات فلسفی میان فیزیک‌دانان دارد.
صفحات :
از صفحه 121 تا 153
بررسی انتقادی رویکرد ماریو آلای برای حل مسئله تعین ناقص نظریه‌های مکانیک کوانتومی در دفاع از رئالیسم علمی
نویسنده:
جلال عبدالهی ، سید هدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعین ناقص تجربی از جمله مسائلی است که موضع رئالیست‌ها در مورد شناخت مشاهده‌ناپذیرها را با چالش روبه‌رو می‌سازد. ماریو آلای در پاسخ به این مسئله مدعی است که تعین ناقص (چه در گذشته و چه امروزه) نتوانسته و نمی‌تواند موضع رئالیسم علمی را با اشکال روبه‌رو سازد. او ابتدا همصدا با دیگر رئالیست‌ها، مزیت‌های نظری را برای شکستن تعین ناقص معرفی می‌کند و برای رهایی از ایرادات به‌کارگیری مزیت‌های نظری، راهکار ویژه‌ای ارائه می‌دهد. با این که آلای معتقد است که مزیت‌های نظری به خوبی می‌توانند تعین ناقص بروزیافته در مورد بیشتر نظریه‌ها در تاریخ علم را بشکنند، اقرار دارد که امروزه به واسطه به‌کارگیری مزیت‌های نظری، تعین ناقص بین بدیل‌های مکانیک کوانتومی شکسته نمی‌شود. به همین دلیل، وی برای دفاع از موضع رئالیستی در این مورد ویژه، راه‌حل جدیدی را ارائه می‌دهد که در آن بر توافقات و اشترکات مشاهده‌ناپذیر مفروض در هستی‌شناسی‌های نظریه‌های بدیل انگشت می‌گذارد. در این مقاله، با بررسی انتقادی رویکرد ماریو آلای در مواجهه با مسئلۀ تعین ناقص تجربی نشان داده می‌شود که راهکار وی برای رفع ایرادات به‌کارگیری مزیت‌های نظری خالی از اشکال نیست. همچنین راه‌حل پیشنهادی‌اش برای حفظ موضع رئالیستی در مورد نظریات مکانیک کوانتومی با سه اشکال مواجه است: تقلیل نظریات بدیل به یکدیگر و منحل کردن مسئله به جای حل مسئله، ناسازگاری و ابهام در صدق اشتراکات، و نبود تضمین در وجود اشتراکات و ناکارمدی برای تعمیم راه‌حل برای موارد احتمالی دیگر.
صفحات :
از صفحه 101 تا 126
آموزش خداباورانۀ علم در ساحت نگرش: راه‌حلی برای مسئلۀ تحقق‌پذیری نظریه‌های علم دینی در حوزۀ علوم طبیعی
نویسنده:
سیدهدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی مسئلۀ تحقق‌پذیری علم دینی در حوزۀ علوم طبیعی است. در این راستا نخست ضمن تحلیلی بر مسئلۀ تحقق‌پذیری علم دینی به‌طورکلی، به بررسی تحقق‌پذیری آن در یکی از زمینه‌های خاص، یعنی آموزش علوم طبیعی (شامل فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی و زمین‌شناسی) پرداخته شده است. سپس به‌مثابۀ یکی از راه‌حل‌های مسئله در حوزۀ آموزش علوم طبیعی، پیشنهاد (فرضیه) نگارنده با عنوان «آموزش خداباورانۀ علم در ساحت نگرش» بررسی شده است. این راه‌حل پیشنهادی به روشی تحلیلی از یک منظر، سازگاری و هم‌خوانی آن با نظریه‌های علم دینی انتخابی (نظریۀ گلشنی و جوادی آملی) بررسی شده و از منظری دیگر، به‌مثابۀ یک برساختۀ آموزشی، بررسی سازگاری و انسجام درونی آن را صورت داده است. براساس یافته‌های این پژوهش، در مقام تحقق‌پذیری نظریه‌های علم دینی در آموزش علوم طبیعی، باید بر «تعلیم و تربیت دینی با محوریت پرورش نگرش خداباورانه» تأکید کرد. این امر از استلزامات نظریه‌های علم دینی در آموزش علوم طبیعی است. از سوی دیگر معیار سازگاری و انسجام درونی برساخته، با «پرورش نگرش خداباورانه در آموزش علوم» نامتعارض نیست که اجتماع سازگار این دو، در «آموزش خداباورانۀ علم در ساحت نگرش» خود را نشان می‌دهد. درنهایت اینکه «آموزش خداباورانۀ علم در ساحت نگرش» به‌مثابۀ راه‌حلی سازگار و منسجم، موضوع تحقق‌پذیری نظریه‌های علم دینی در حوزۀ علوم طبیعی را به سطحی بسیار اجرایی‌تر و عملی‌تر می‌آورد که با نظریه‌های علم دینی انتخابی سازگار است و معیارهای حداقلی و مشترک این نظریه‌ها را برآورده می‌کند. همچنین هم با آموزش علوم تعارضی ندارد و متخصصان این حوزه آن را درک می‌کنند.
مکمّلیت بور و رهیافت‌های فلسفی در شکل‌گیری آن
نویسنده:
سید هدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکمّلیت یکی از اجزای اساسی تعبیر موسوم به کپنهاگی مکانیک کوانتومی است که نیلز بور برای نخستین بار در کنفرانس کومو و سپس در کنفرانس پنجم سولوی در 1927 ارائه داد و متن آن نیز در مقاله‌ای با عنوان اصل موضوع کوانتومی و تحولات اخیر نظریۀ اتمی در 1928 منتشر شد. هدف از این پژوهش صورت‌بندی رهیافت‌های فلسفی بور، ازخلال بررسی متن این اثر مربوط به مکمّلیت است. روش پژوهش براساس تحلیل مفهومی محتوا و متن این مقاله (1928) است که آموزه‌هایی مفهومی از آن استنباط می‌شود و براساس این آموزه‌های مفهومی، سعی می‌شود رهیافت‌هایی فلسفی صورت‌بندی شود. درنهایت، نتیجه می‌شود چهار رهیافت فلسفی وحدت‌گرایی، تجربه‌گرایی (از نوع پوزیتیویستی و متافیزیکی)، ضدعلّیت‌گرایی و موجبیت‌گریزی، و نیز ضدواقع‌گرایی قابل‌صورت‌بندی هستند؛ ضمن اینکه برای استنتاج دقیق‌تر، نیاز است به آثار بعدی بور، یا به‌تعبیر دیگر «بور از نگاه بور» مراجعه شود.
صفحات :
از صفحه 109 تا 124
آموزش دینی علم: از رویکرد بین رشته‌ای تا آموزش خداباورانۀ علم
نویسنده:
سید هدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: هدف از نگارش این مقاله، بررسی راه حلهایی برای پاسخ این پرسش بود که چگونه می‌توان در پرتو نظریه‌های علم دینی، آموزش دینی علم سازگار داشت. این پرسش که خود ذیل مسئلۀ «کاربست علم دینی در آموزش علوم» تلقی می‌شود، در تحلیل دقیق‌تر مسئله، به پرسش از امکان و سازگاری «آموزش دینی علم» تقلیل یافته بود. روش: در راستای هدف تحقیق، سه فرضیه مطرح شد و فرضیه‌ها با روشی تحلیلی- فلسفی، هم در پرتو نظریۀ علم دینی مهدی گلشنی که متناسب‌ترین نظریه با علوم طبیعی است و هم از منظر سازگاری برساختۀ «آموزش دینی علم»، بررسی شدند. یافته‌ها: پس از تحلیل و بررسی و تدقیق فرضیه‌ها، یافته‌های این پژوهش نشان داد که در حوزۀ آموزش علوم: نخست، «آموزش خداباورانۀ علم» رویکردی حداکثری برای «آموزش دینی علم سازگار» است؛ دوم، «آموزش خداباورانۀ علم» در ساحت نگرش قابل تحقق است؛ سوم، رویکرد بین رشته‌ای، رویکردی منصفانه و حداقلی در برنامۀ «آموزش دینی علم سازگار» است. نتیجه‌گیری: برای دستیابی به «آموزش دینی علم سازگار»، می‌توان در طیفی از راه حلها از رویکرد بین رشته‌ای(رویکرد حداقلی) تا آموزش خداباورانۀ علم(رویکرد حداکثری) عمل کرد.
صفحات :
از صفحه 1021 تا 1036
رهیافت‌های فلسفی هایزنبرگ در شکل ‎گیری مکانیک کوانتومی با تعبیر کپنهاگی
نویسنده:
سید هدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این مقاله صورت‌بندی رهیافت‌های فلسفی هایزنبرگ در خلال شکل‌ گیری مکانیک کوانتومی با تعبیرکپنهاگی است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا می‌توان رهیافت‌هایی فلسفی را در فرآیند شکل‌ گیری مکانیک‌کوانتومی در آثار هایزنبرگ صورت‌بندی نمود؟ برای پاسخ به این پرسش، دو مقاله کلیدی و مهم هایزنبرگ(1925و 1927) بررسی می‌شوند. روش پژوهش در این مقاله براساس تحلیل محتوای متن مقالات هایزنبرگ است که در واقع به جای فیزیکدان‌محوری از روش متن(فیزیک) محوری بهره گرفته شده است. پس از تحلیل و بررسی مقالات، برخی اصول و آموزه‌های مفهومی استنباط و از خلال آن‌ها رهیافت‌هایی فلسفی صورت‌بندی شده‌اند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که از مقاله 1925 هایزنبرگ سه اصل اساسی مشاهده‌پذیری، همخوانی و مماثلت نقش کلیدی در شکل‌ گیری بنیان‌های مکانیک ماتریسی دارند و همچنین آموزه‌هایی از قبیل فهم و رابطه کلاسیک-کوانتوم، نقش تجربه و اندازه‌گیری، موضوع علیت و واقعیت در مقاله 1927 وی مورد توجه قرار گرفته‌اند. در نهایت این پژوهش نشان می‌دهد که از خلال این آثار هایزنبرگ، چهار رهیافت کلی تجربه‌گرایی، وحدت‌گرایی، ضدعلیتی و ضدموجبیتی و نیز ضدواقع‌گرایانه قابل صورت‌بندی است.
صفحات :
از صفحه 100 تا 130
آموزش علم دینی یا آموزش دینی علم: ازآرمان تا تناقض نمایی
نویسنده:
سید هدایت سجادی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
عمده نظریه‌های علم دینی در ایران نه تنها در تلاش برای تحقق عملی سازگاری علم و دین، بلکه فراتر از آن در پی بکارگیری آموزه‌های دینی در علم و آموزش علوم(طبیعی و انسانی) و برقراری نسبتی میان آنها هستند. هدف از این مقاله تحلیلی بر مساله کاربست علم دینی در آموزش علوم(طبیعی) است که در ذیل مسئله گسترده‌تر "تحقق‌پذیری علم دینی" قرار دارد و در راستای تحلیل و بررسی دقیق‌تر مسئله، در آغاز سه تز(پیشنهاد) طرح می‌شوند: نخست، آموزش علم دینی یک آرمان بی‌معنی و امکان‌ناپذیر است؛ دوم، به جای آموزش علم دینی باید از آموزش دینی علم سخن راند؛ و سوم، آموزش دینی علم هم خود یک متناقض‌نما(پارادوکس)است. این پیشنهاد‌ها با روشی تحلیلی و با اتکا به نظریه‌های علم دینی و نیز شناختی که درباره ماهیت، ساختار و اهداف آموزش علوم وجود دارد بررسی می‌شوند. این پژوهش نشان می‌دهد که آموزش علم دینی در وضعیت کنونی و با توجه به فقدان مدل دینی برای علوم، اگرچه علی‌الاصول بی‌معنا و امکان‌ناپذیر نیست، اما یک آرمان(نه به مفهوم دست‌نیافتنی) است.در عوض، آموزش دینی علم در وضعیت کنونی ممکن و تحقق‌پذیر است؛ با این وصف، باتوجه به اهداف کنونی آموزش علوم در صورت جانبداری جزم‌گرایانه از دین، آموزش دینی علم می‌تواند واقعیتی متناقض‌نما(پاردوکسیکال) باشد. با توجه به این شرایط، مسئله کاربست علم‌دینی در آموزش‌علوم نه تنها با چندین مسئله دیگر گره خورده‌ است، بلکه می‌تواند به آنها هم تقلیل‌پذیر باشد و پاسخ دقیق‌تر مسئله هم مبتنی بر پاسخ آن مسائل وابسته است.
علم دینی با رویکرد متافیزیک‌گرایانه: بررسی امکان و معناداری آن
نویسنده:
سید هدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این نوشتار بررسی معناداری و امکان علم دینی از منظر سازگاری میان متافیزیک دو حوزۀ علم و دین است. سعی شده است از دو روش تاریخی و تحلیل فلسفی به بررسی این پرسش پرداخته شود که آیا علم دینی علی‌الاصول امکان‌پذیر و معنادار است؟ در پاسخ به این پرسش ضمن تمایز قائل شدن میان ساحت علوم طبیعی از ساحت تکنولوژی از یک طرف و نیز از علوم انسانی و اجتماعی، خود را صرفاً به حوزۀ علم موسوم به طبیعی یا تجربی محدود نموده‌ام. بدین منظور در ابتدا به بررسی دیدگاه دکتر گلشنی به عنوان نظریه‌پرداز و مدافع مدل متافیزیک‌گرایانۀ علم دینی پرداخته و در مقابل به ملاحظات انتقادی دکتر پایا به ویژه در حوزۀ رابطۀ میان علم و متافیزیک پرداخته شده است که به زعم وی علم دینی ناسازگار تلقی می‌شود. با استناد به شواهدی از تاریخ علم و آموزه‌هایی برآمده از فلسفۀ علم، نتیجه می‌شود که علی‌الاصول علم دینی از منظر سازگاری متافیزیک‌های دو حوزه امکان‌پذیر است، هر چند علم غیر دینی و یا سایر انواع دیگر علم‌ها نیز امکان‌پذیر هستند. با این وصف امکان و تحقق علم دینی به رویکرد انتخابی ما در باب علم و به تعبیر دیگر به فلسفۀ علم ما بستگی دارد. همچنین با توجه به آن‌چه که از علم دینی مراد نمی‌شود به نظر می‌رسد که بکاربردن اصطلاح علم خداباورانه مناسب‌تر از علم دینی باشد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 98
مسئله تقلیل تابع موج کوانتمی توسط ذهن آگاه در پرتو نظریه های ذهن-بدن
نویسنده:
سید هدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این نوشتار، ارائه تحلیلی فلسفی بر مسئله تقلیل تابع موج توسط ذهن، مبتنی بر نظریه‌های حوزۀ فلسفه ذهن است. با توجه به این رویکردها درباره رابطۀ ذهن-بدن و ماهیت ذهن، هم در چارچوب دوگانه انگاری مادی_نفسانی، و هم ویژگی های ذهنی نوخاسته و فراپدیدارگرایانه، به بررسی معضلات مفهومی این مسئله پرداخته می شود. تلقی مادی و سخت افزارانه از ذهن، معضلات مربوط به دستگاههای اندازه گیری در مکانیک کوانتمی را با خود دارد؛ تلقی نفسانی و همچنین دیگر تلقی های غیرمادی،علاوه بر معضلات رابطه ذهن بدن، معضل تبیین سازوکار برهمکنش ذهن یا ویژگیهای ذهنی با سیستم مادی مورد مشاهده جهان خارجی را نیز دارند. همچنین با طرح یک آزمایش فکری و نیز تحلیل مبتنی بر مشابه انگاشتن فرآیند"تقلیل تابع موج" و فرآیند"تصمیم گیری" در انسان، به مثابه یک راه حل احتمالی،تبعات مفهومی آنها برای مکانیک کوانتمی بررسی می‌شود. در نهایت، نشان داده می شود که هر جنبه از مسئله تقلیل تابع موج توسط ذهن، معضلات مفهومی خاص خود را دارد و این مسئله در ذیل برهمکنش ذهن-ماده همچنان باز خواهد ماند.
  • تعداد رکورد ها : 14