جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
نقد و بررسی مکتب تفکیک با تاکید بر دیدگاه های محمدرضا حکیمی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا بنی اسدی ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مکتب تفکیک، اصطلاحی است که عمر نسبتا کوتاهی دارد.این اصطلاح را نخستین بار محمدرضا حکیمی، برای طرز فکر خاص برخی از اندیشمندان که بیشترآنها از حوزه علمیه مشهد برخاستند به کار برد.اصحاب مکتب تفکیک معتقدند که معارف قرآنی جدید و درمیان معارف بشری بی سابقه اند و از این رو با معارف و اندیشه های بشری هیج شباهتی ندارند.همه آنچه دیدگاه تفکیک برآن اسرار دارد این مطلب است که فلسفه وعرفان کاملا با وحی متناقض است و باید حوزه این معارف را از یکدیگر جدا کرد اصولا نهادن نام تفکیک بر این دیدگاه از همین جا سرچشمه میگیرد.این دیدگاه از طرفی،اساس معارف بشری را با اساس معارف الهی متفاوت میداند ،یعنی معارف بشری را برآمده از علوم مفهومی یا حضوری میداند و اساس علوم و معارف الهی را بر« تذکر »استوار میکند. از طرفی دیگر، سنخیت معارف بشری و الهی را به کلی نفی و آنهارا متناقض و در عرض یکدیگر تصور میکند. در این پژوهش که روش گردآوری اطلاعات،روش کتابخانه ای است و روش بررسی داده ها به شیوه توصیفی-تحلیلی است، به تبیین برخی مبانی مکتب تفکیک و نظرات محمدرضا حکیمی و در نهایت به نقد و بررسی مبانی و نظرات پرداخته شده و با مطرح شدن این مطالب روشن میشود که اختلافات، در تمامی علوم نیز وجود دارد.هیچ علمی را نمیتوان یافت که چنین اختلافاتی نداشته باشد.گذشته از این، آنچه در فلسفه مطرح میشود، شامل اصول کلی عقلی مورد قبول همگان است و ملاصدرا و بوعلی و امثال آنها عباراتی دارند که نشان میدهد پذیرفته اند که در جایی که عقل مطلبی را در نیابد، حق تقدم با وحی است.پس فلسفه تا جایی پیش میرود که با وحی هماهنگ باشد و هرگز بنایش بر این نیست که خود را در قبال وحی قرار دهد.آیا به صرف استناد به چند مورد از گفته های ملاصدرا یا دیگر فلاسفه ی اسلامی میشود بنیان فلسفه را زیر سوال برد؟
  • تعداد رکورد ها : 1