جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
آگاهی، ویژگی نوخاسته یا برخاسته از جوهر نفس؟
نویسنده:
احمد عبادی ، محمدمهدی عموسلطانی فروشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نگاه نوخاسته‌گرایان ویژگی‌ها، آگاهیْ صرفاً ویژگی‌ای است که از فرایندها و همسازی‌های ریزترین اتم‌ها، مولکول‌ها، پروتئین‌ها، پلیمر‌ها، سلول‌ها تا بافت‌ها، ارگان‌ها و اندام‌ها، براثر تعامل با کل جهان هستی و گذر از مراحل تکامل نوخاسته شده است و به این زیرلایه‌ها فروکاسته نمی‌شود؛ بلکه تمایز وجودی با اجزا و ساختار سیستمِ زیرلایۀ فیزیکی، شیمیایی و عصبی خود دارد؛ درعین‌حال، خصوصیتی نیست که حاکی از جوهر ذهن/نفس باشد. درمقابل، نوخاسته‌گرایی جوهری، بر تحقق جوهر مجردِ نفس/ذهن استدلال کرده است. تجزیه، تحلیل و تکمیل فلسفی‌ـ‌استدلالی این دو مدعا، مسئلۀ اصلی است. نوخاسته‌گرایان ویژگی‌ها، به‌دلیلِ نگاه سیستمی و وابستگیِ آگاهی به حالات عصبی و نواحی مغزی و نیز مشاهدۀ اختلالات عصبی‌ـ‌روان‌شناختی، حالت آگاهی را به زیرلایۀ عصبی نسبت می‌دهند و وجود جوهر ذهن/نفس را نمی‌پذیرند؛ ولی براساسِ خصوصیات آگاهی ازجمله منظر اول‌شخص، ارجاع، وحدت ذهنی، کیفیات ذهنی (کوالیا)، علّیت ذهنی آگاهی، وضع‌نداشتن و محال‌بودن انطباع آن بر ماده، اتمی و انفعالی‌نبودن، بلکه ارتباطی، تفسیری و استنباطی و ابداعی‌بودنِ آگاهی، می‌توان بر تحقق جوهر مجرد ذهن/نفس استدلال کرد. منشأ اختلالات اعصاب و روان، تعلق ذاتی نفس به بدن در مرتبۀ گیاهی و تعلق عارضی آن در مرتبۀ جوهری است.
صفحات :
از صفحه 151 تا 168
نفس و اختلالات عصبی- روانی؛ تبیینی نوخاسته‌گرایانه و صدرایی
نویسنده:
احمد عبادی ، محمدمهدی عموسلطانی فروشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انواع آسیب‌های مغزی و عصبی (از جمله اختلال هویت تجزیه‌ای، اسکیزوفرنی، تغییرات خُلقی و مانند آن) بر تباه‌شدن و دگرگون‌شدن ِکیفیاتِ حیاتی، حالاتِ ذهنی و شخصیتی، و حتی انگارۀ نفس و «خود» تأثیر مستقیم دارد. مشاهدۀ این تأثیرات، دستاویز نظریات گوناگونی دربارة وجودِ نفس و مفارقت‌پذیری آن (از نفی وجود خود/ذهن/نفس و یا نفی تجرد خود/ذهن/نفس تا نفیِ بقای نفس مجرد آن) شده است. چارچوب نظری و مفهومی نوخاسته­گرایی و حکمت متعالیه، قابلیتی دارد که می‌توان از آن در تجزیه و تحلیل این مسئله بهره برد و نگاهی فراتر از ابزارگراییِ دوگانه­انگاران، به‌عنوان یک راهکار کلی دربارة تأثیر اختلالات عصبیِ فیزیکی بر نفسِ مجرد ارائه داد. با اذعان به نوخاسته‌گرایی جوهری و همسوبودن آن با نظریۀ جسمانیة‌الحدوث صدرایی، و عبور از دیدگاه نوخاسته‌گرایی ویژگی‌های صرف، می‌توان گفت که بدن و دستگاه پیچیدة عصبی بر اساس میزان تکامل و پیچیدگی‌اش، موجب نوخاستگیِ (حدوث) مراتبی از نفس (از نوخاستگی مرتبة گیاهی تا مرتبة وجود لنفسه و خودآیین) و نوخاستگیِ ویژگی‌های حیاتی، ذهنی و روانی متناسب می‌شود. به سبب این همبستگی و تعامل علّیِ نوخاسته‌گرایانه، انواع آسیب‌های عصبی، مادامی‌که نفسِ انسان در مرتبه نباتی، تعلق ذاتی به بدن دارد و در مرتبۀ تجرد جوهری، تعلق عارضی به بدن دارد، موجب نوخاستگیِ اختلالات روانی به‌عنوان ویژگی‌های مختل‌کننده برای جوهر نفس و نیز فروخفتگیِ برخی ویژگی‌های ذهنیِ نوخاسته می‌شود؛ بدون آنکه وجودِ بسیط، لنفسه، خودآیین و مفارقت‌پذیرِ نفس نفی و تباه شود.
صفحات :
از صفحه 173 تا 196
بررسی رابطه نفس و بدن از منظر حکمت متعالیه و نوخاسته گرایی و تاثیر آن بر آموزه های دینی (با تاکید بر عالم پس از مرگ)
نویسنده:
پدیدآور: محمدمهدی عموسلطانی فروشانی ؛ استاد راهنما: محمدمهدی علیمردی ؛ استاد مشاور: مسعود آذربایجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این رساله پژوهشی تطبیقی در فلسفه اسلامی صدرالمتألهین و مکتبِ علمی فلسفی نوخاستهگرایی پیرامون مسائل حدوث، آفرینش و تکامل نفس/ذهن در جهت حل مسئلهی دینیِ امکان و ضرورت حیات و جزای تکوینی پس از مرگ است. هدف: الف( از آنجا که تبیینهای رایج با گرایش فلسفی از مسئله برزخ، معاد، رجعت، غالباً بر اساس تجرد نفس است و بیشتر براهین تجرد نفس، بر طبیعیات قدیم مبتنی است لذا بررسی این براهین با توجّه به دستاوردهای جدید نوخاستهگرایی از اهم اهداف رساله است. ب( پژوهش تعامل علم و دین در مسئله نفس و بدن، و کوشش در ارائه راهحلی نو در رفع تعارض ظاهری بین آن دو. ج( تلاش در توسعه و بازسازی علم النفس اسلامی و مترقی نسبت به رشد مبانی علم روانشناسی. د( بررسی نگاه روانشناسی حال حاضر به انسان و سعی در تزریق روحیه نفس باوریِ صحیح و معنویتهای مربوطه آن به روحیهی علمزده در نگرش به انسان. ه( سنجش توان فلسفه اسلامی نسبت به دستاوردهای فلسفی و علمی حال حاضر دنیا. و( ارائه افقهای جدید فکری برای متکلمان، فیلسوفان و روانشناسان. روش: در پژوهشی مسئلهمحور بین نظریه نوخاستگی ذهن و نظریه جسمانیهالحدوث صدرایی، مطالعهای تطبیقی، تحلیلی )تحلیل محتوای متون فلسفی و علمی(، استدلالی، انتقادی و میانرشتهای انجام شد. مبنای رساله بر آن بوده که روش شناخت منحصر به روش تجربی نیست. یافتهها: با مطالعه و معرفی نوخاستهگرایی و کشف شباهتهای آن با حکمت متعالیه، نوخاستگی ذهن و حدوث نفس در یک راستا دیده شد اما در سایه نوخاستهگرایی بیست و سه استدلال از ادله صدرایی بر تجرد نفس ناطقه ابطال و از طرفی دو استدلال تقویت، بازنگری و مبنای طرح نظریه نوخاستهگرایی جوهری صدرایی واقع شد. درعوض حدود هیجده دلیل بر تجرد جوهری نفس ارائه گردید. نقاط قوت فلسفه صدرایی در رفع شکافهای تبیینی نوخاستهگرایی پررنگ گردید و ضعف علمی استدلالهای صدرایی بر امکان بقای نفس پس از مرگ و تحقق تکوینی جزای اخروی با استدلالهای به روزتری جبران شد. با عبور از هیمنه علمی و فلسفی نوخاستهگرایی ویژگیها و به تبع نوخاستهگرایی مادهانگار و تبیین مستدل نوخاستگی جوهر مجرد نفس، معضل وابستگی تنگاتنگ جوهر نفس به بدن و تأثیر و تأثرات متقابل آنها توجیه علمی و عقلی مناسبتری یافت. با الهام از نوخاستهگرایی و نگاه صدرایی این نظریه پیشنهاد شد که در این دنیا نفس از قابلیت سیستمی بدن نوخاسته میگردد و مادامیکه به بدن تعلّق ذاتی یا )پس از تکامل جوهری، تعلّقِ( عارضی دارد از بدن قویاً تأثیرات ذهنی/نفسانی میگیرد اما این تأثرات و بعضاً اختلالات در حکم نوخاستگی ویژگیهاست؛ نفس )در فرایند حرکت و تکامل جوهری( به نوخاستگی جوهری نائل میشود و این جوهرِ نوخاسته )بر خلاف دیدگاه نوخاسته- گرایان جوهری مانند هسکر( تکویناً پس از مرگ باقی است بلکه در این مرتبه، بدن مثالی و تمام حالات و رویدادهای اخروی، تکویناً از نفس نوخاسته میگردد و نفس/ذهن از این اکتسابات و ملکات تجرد یافته خود متأثر خواهد بود.. نیز با طرح خلأ تبیینی نوخاستهگرایی جوهری، و سپس رفع این خلأ به کمک حکمت متعالیه، میتوان ضمن پذیرش تکامل نوخاستهگرایانه، خالقیت مستقیم الهی را تبیین کرد.
رابطه متقابل توحید و امامت
نویسنده:
محمد مهدی عموسلطانی فروشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
چکیده توحید در اندیشه متعالی اسلامی اساس و بنیاد هر دانشی و محور هر گونه شناخت و معرفتی است. امام نیز در اندیشه متعالی امامیّه خلیفه و مثل اعلای الهی است که ولایت، طاعت و شناخت او، ولایت، طاعت و شناخت خداوند متعال است. در بررسی حقیقت توحید، به وحدت حقّه و سِعیِ حق متعال پی برده می شود که وجود و کمال را مختص ذات او می گرداند و جمل? ماسوایِ او را به عنوان آیت و مظهر او معرفی می کند. خداوند واجد تمامی اوصاف و اسماء کمالیّه ای است که اگر هر کدام از آن اوصاف و اسماء نباشد کمال ذاتی و دائمی خداوند خدشه دار می گردد و با خدشه دار شدن کمال خداوند توحید حقّ? حقیقیّه و سعی (صمدی) زیر سؤال می رود و دیگر خداوند احد و واحد حقیقی نبوده بلکه توحید او عددی و اعتباری خواهد بود. خداوند تعالی گرچه بی نیاز است از ماسوای خود لیکن اسماء غیر متناهیّ? او اقتضاء می کند که هر یک از آنها را در خارج مظهری باشد. باید هر اسمی از اسماء او مظهری داشته باشد تا اثر آن اسم در آن مظهر به ظهور برسد، زیرا کمال هر چیزی در اظهار خاصیّت آن معلوم می گردد. جمیع این اسماء در حیط? اسم «الله» می باشند. پس این اسم اقتضای مظهر کلّ کند و آن جامع مظهر کلّ، انسان کامل است که مخزن انوار الهی و فیوض نامتناهی، بل مخزن کل وجود و مفتاح جمیع خزائن وجود است. هر آن کس به سرّ توحید پی برد و به حقیقت خداشناسی کند به ظهور ولایت کلیّ? الهی در انسان کامل مکتفی بنفسه در کلیّه ادوار آفرینش و استمرار آن در خلعتهای نبوّت، رسالت، امامت تصدیق کند. رابط? دیگر امامت و توحید یعنی رسیدن از امامت به توحید نیز از نتایج این بحث است. شناسایی حق تعالی به تمام مدالیل اسماء و اوصاف جمال و جلال و احصاء آنها توسط انسان (که حقیقت توحید، مقصد و مقصود حقیقی، این معرفت و احصاء است)، بدون شناخت این انسان کامل و ارتباط با او و تعلیم و تعلّم و کسب فیض از او میسّر و مثمر ثمر نیست. چرا که بی امام، سیر و سلوک، از خود با خود در خود به سوی نفس پر آفت خود است. یعنی هم امامت مبتنی بر توحید است و هم توحید (عملی) مبتنی بر امامت. کلید واژه: توحید، وحدت سعی، امامت، ولایت، مظهر اسم جامع، انسان کامل (مکتفی بنفسه).
  • تعداد رکورد ها : 4