جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 23
راز و رازداری در عرفان مولوی
نویسنده:
پیروز غلامرضا, باقری خلیلی علی اکبر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در کنش هستی شناسانه عرفانی، هدف سالک وصال به حق و معرفت بر امور، پدیدهها و حالاتی است که کمیت عقل در راه آن لنگ است و بالهای پرواز دل، فربه. او برای نیل بدین هدف باید به مدد ریاضت و صداقت، پاکی را برای دل، روشنایی را برای دیده و آشنایی را برای گوش به ارمغان آورد. در این حالت، دلش روشن از نوری است که محرومان هرگز آن را نیافته اند و دیدگانش گشوده به دیدنی هایی است که اغیار ندیده اند و گوش هایش آشنا به رمز و رازهایی است که ناآشنایان نشنیده اند. عرفا از حاصل این پاکی و روشنایی و آشنایی، با عنوان سر یا راز یاد می کنند و عارف واصل و کامل کسی را می دانند که در کتمان اسرار بکوشد. جلال الدین محمد بلخی در مثنوی و کلیات شمس، راز و رازداری و موضوعات مربوط بدان را مطرح کرده است و از جایگاه راز، رازداری و خاموشی، محرم و نامحرم، موانع رازدانی، عوامل افشای راز و رسولان یا پیام آوران راز و... سخن گفته است. این مقاله به تحلیل راز و رازداری در عرفان مولوی پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 16 تا 32
بررسی تطبیقی «انسان معنوی» در اندیشة مولانا و وین دایر
نویسنده:
مریم مردانی ورپشتی ، حسین حسن پور آلاشتی ، مسعود روحانی ، علی اکبر باقری خلیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله واکاوی حقیقت انسان از اساسی‌ترین تأملات فلسفی، دینی و جامعه‌شناسی است. در مکاتب عرفانی نیز شناخت ویژگی‌های انسان معنوی و راه‌های وصول وی به سعادت، در رأس امور قرار دارد. عالمان و عارفان بی‌شماری ـ چه در غرب و چه در شرق ـ به این موضوع پرداخته و به نتایج متفاوتی دست یافته‌اند. در این جستار با روش توصیفی ـ تطبیقی، به بررسی نظام اندیشگانی دو عارف بزرگ دنیا، مولانا جلال الدین محمد بلخی و وین.ولتر دایر پیرامون مسألة «انسان معنوی» پرداخته و وجوه همسان و غیرهمسان اندیشة این دو عارف تبیین می‌شود. یافته‌های پژوهش نشان از آن دارد که وجوه اشتراک نظرات این دو عارف بسیار بیشتر از وجوه افتراق آن‌ها است. این امر از تأثیر فراوان دایر از آموزه‌های مولانا و نیز همسانی آبشخورها و مشارب تجربی آنان؛ یعنی عرفان حقیقی یا حقیقت عرفان حکایت دارد. از جمله اصلی‌ترین نقاط اشتراک این دو، می‌توان به مفهوم «وحدت وجود» و از مهمترین وجوه افتراق میان آن دو می‌توان به مسألة «اعتقاد به عقوبت» اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 137
طرحواره حرکتی در منطق الطیر عطار
نویسنده:
علی اکبر باقری خلیلی، عارفه طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زبان‌شناسان شناختی معتقدند ذهن با تکیه بر تجربه به مفهوم‌سازیِ استعاری پدیده‌ها می‌پردازد و استعارۀ مفهومی محصول دو حوزۀ ذهنی و عینی است. فرایند عینی‌سازی در استعارۀ مفهومی بر اساس انطباق یک‌به‌یک دو حوزۀ عینی (مبدأ) و ذهنی (مقصد) که «انگاشت یا انگاره» نامیده ‌می‌شود، انجام می‌شود و به‌کمک طرح‌واره‌های تصویری بازتاب می‌یابد. طرح‌وارۀ حرکتی از نوع استعارۀ ساختاری و دارای سه جهت مبدأ و مسیر و مقصد است. منطق‌ الطیر به‌دلیل ماهیت رواییِ مبتنی بر سفر، قابلیت فوق‌العاده‌ای برای تحلیل از دیدگاه طرح‌وارۀ حرکتی دارد. پرسش این است که انگیزه‌ها و اهداف طرح‌وارۀ حرکتی با تکیه بر مبدأ و مسیر و مقصد در منطق‌ الطیر چیست؟ استعارۀ «سلوک، حرکت است»، استعارۀ بنیادین یا کلان‌استعارۀ عرفانی منطق‌ الطیر است و هدف آن «بازگشت به اصل». با توجه به نتایج تحقیق، در این طرح‌واره، خود، مبدأ حرکت است؛ هفت وادی، مسیر حرکت است و درگاه سیمرغ/ حق، مقصد حرکت. طرح‌وارۀ مبدأ ماهیت ارادی و انگیزشی دارد؛‌ حرکت در طرح‌وارۀ مسیر عینیت می‌یابد و مقصد نتیجۀ حرکت را نشان می‌دهد. عطار برای تبیینِ سفر بازگشت به اصل بیش از همه به توصیف «مسیرِ» می‌پردازد و هفت وادی را گذرگاه‌های اصلی آن می‌داند. مبدأ سفر در منطق‌ الطیر، «خودِ سایه‌ای» است و مقصد آن «خودِ مینوی یا خویشتنِ خویش» که به سیمرغ حقیقت تعبیر می‌شود. رسیدن به مقصد برابر با بازگشت به اصل، کمال اولیه، وحدت و جاودانگی است.
صفحات :
از صفحه 67 تا 94
شادی در غزلیات شمس تبریزی با تکیه بر عوامل عرفانی
نویسنده:
باقری خلیلی علی اکبر, عامری عصمت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
با وجود آنکه مولوی پرورده دوران آشوب زده ای چون دوران مغول است، تحت تاثیر تعالیم پدرش، بها ولد، و استادش، محقق ترمذی، و به ویژه شمس تبریزی، با سلوک در تصوف بسطی و عرفان عاشقانه، شادی و طرب را درون خود جاری ساخت و در غزلیات شمس بازتاب داد. با مطالعه و بررسی عوامل شادی در غزلیات وی، روشن می شود که نوع شادی او انفسی و درونی است. او بر عشق، معشوق، رهایی از خود و وصال، بیش از سایر عوامل تاکید دارد. از دیدگاه او، عشق، شادی بخش زمان و مکان، عامل کمال و وصال به معشوق است و معشوق دوگانه، یعنی نهان (خدا) و آشکار (شمس، زرکوب و چلبی) به زندگی اش معنا می بخشند. او با کشف معنای زندگی، در رهایی از خود و پیوستن به وصال می کوشد و آن گاه که به خودشکوفایی و کمال می رسد، مغز و معنی شادمانی را می یابد و برای ابدی ساختن آن، از بندگی معشوق غافل نمی شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 23
از قوس هرمنوتیکی ریکور تا نوبت‌های سه‌گانۀ تأویلی در اندیشه و آثار عین‌القضات همدانی
نویسنده:
علیرضا تقوی کوتنائی ، سیاوش حق جو ، فرزاد بالو ، علی اکبر باقری خلیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأویل در گفتمان تصوف ذوقی، ازجمله در آثار و اندیشه‌های عین‌القضات، اصلی بنیادین به‌شمار می‌آید. در عرفان فلسفیِ او که دارای طرحی پلّکانی و مدرج است، هر مفهوم ابتدا و انتهایی دارد. سالک از ابتدا به انتها می­رسد و در انتها نیز مدارجی را می­ پیماید تا به نهایت انتها برسد. نوبت‌های سه‌گانۀ تأویلی عین‌القضات در پرتو مراتب سه‌گانة معرفتی-ادراکیِ «خواندن»، «دانستن» و «رسیدن»، علاوه بر حیثیت معرفت‌شناختی، بُعد هستی‌شناختی نیز پیدا می‌کند؛ سلسله‌مراتبی تأویلی که درنهایت منجر به تحول باطنی و گشودگی چشم و دل به ساحت و افق تازه‌ای می ­شود. در قوس هرمنوتیکی پل ریکور نیز مفسریا خواننده در مواجهه با متن مراحلی را پشت سر می ­گذارد که عبارت‌اند از: «تبیین»، «فهم»، و «به خود اختصاص دادن». «تبیین» ساختار لفظ را بررسی می‌کند و به نشانه‌شناسی واژگان توجه دارد. در مرحلة «فهم»، مفسر یا خواننده درصدد کشف ژرفای معنا و حصول به نیت مؤلف ضمنی متن است. «به خود اختصاص دادن» مرحلة پایانی فهم است که داده­ های معنایی سبب تحول مفسّر گردیده، به فهمی متفاوت­تر از خویش نائل می­ شود. ما در این پژوهش برآنیم تا میاننوبت‌های سه‌گانۀتأویلی عین‌القضات و قوس هرمنوتیکی ریکور تناظر برقرار کنیم و ضمن اشاره به وجوه متشابه و متفاوت این دو رویکرد تأویلی/‌هرمنوتیکی، از قوس تأویلی در نظام فکری عین‌القضات پرده برداریم.
صفحات :
از صفحه 9 تا 35
طرح‌وارۀ عمودی (نزولی/ صعودی) در منطق‌الطیر عطار
نویسنده:
علی اکبر باقری خلیلی ، عارفه طاهری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
زبان‌شناسی شناختی با بررسی روابط میان ذهن و زبان به کشف معنا می‌پردازد و با بررسی طرح‌واره‌های تصویری و کشف انگاشت‌های میان حوزۀ ذهنی و عینی، شناخت تازه‌ای از سوژه به دست می‌دهد. طرح‌وارۀ حرکتی، طرح‌واره‌ای تصویری است که در آن، انسان از تجربۀ حرکت خود و پدیده‌های متحرک برای پدیده‌های ذهنی، ساختار مفهومی متحرک و محسوس می‌سازد. منطق‌الطیر به­دلیل ماهیت تعلیمی عرفانی بر بنیاد سفر مرغان و زبان نمادین، قابلیت بررسی براساس طرح‌وارۀ حرکتی را دارد. این طرح‌واره بر اهتمام عطار برای بازگشت به اصل دلالت دارد. پرسش مقاله این است که مصادیق و اهداف حرکت نزولی و صعودی در منطق‌الطیر چیست و عطار با طرح سفر مرغان، درصدد تبیین کدام مسائل عرفانی است. عطار اصل نزول آدمی را مثبت می‌داند و نتیجۀ آمیزش روح و جسم، یعنی آدمی را «اعجوبۀ اسرار» می‌خواند. مقصود او از طرح‌وارۀ نزولی، تشریح موانع و ضرورت گذر از آن‌ها و منظورش از طرح‌وارۀ صعودی، تبیین اهمیت و اصالت بازگشت به اصل است. مهم‌ترین شرط سیر صعودی «رهایی از خود» است و بدترین نوع سیر نزولی، تنزل صفتی است که به‌دنبال آن، انسان قوۀ درکش را از دست می‌دهد. سیر صعودی از عقل به عشق، مستلزم درگذشتن از دنیا و آخرت و دل‌بستن فقط به حق است که با «عشق» ممکن و به وحدت منتهی می‌شود. هریک از طرح‌واره‌های نزولی و صعودی می‌توانند با حرکت کمی و کیفی تبیین شوند.
تحلیل ساختاری تقابل نشانه ای در غزلیات حافظ شیرازی با تکیه بر نظریه «رولان بارت»
نویسنده:
باقری خلیلی علی اکبر, ذبیح پور سیده فاطمه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 25 تا 53
معاد گرایی در مثنوی معنوی
نویسنده:
زهرا قدیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمعاد یکی از اصول دین اسلام است که موضوعات و سوالاتپربحث وچالش‌برانگیزی را به خود اختصاص داده است. مولانا نیز از جمله شاعرانی است که با توجّه به اعتقادات دینی و مذهبی‌اش بیش از هر شاعر دیگری به معاد و موضوعات آن پرداخته و آن را ژرف‌اندیشانه و کنجکاوانه در مثنوی معنوی مطرح کرده و از دو دیدگاه مذهبی و عرفانی مورد بررسی قرار داده است: ۱) دیدگاه مذهبی که نزد مولانا رستاخیز اخروی یا همان قیامت کبراست که معاد روحانی توأم با جسمانی بوده و روز رسیدگی به اعمال انسان‌هاست. او در اثبات معاد اخروی به چرخه‌های پدیده‌های طبیعی، مانند، شب و روز، زمستان و بهار، خواب و بیداری و پاره‌ای از رخدادهای تاریخی و حوادث داستانی و... تمسک می‌جوید و با نقل داستان-های مختلف به‌ویژه داستان‌ها و اشارت‌های قرآنی می‌کوشد تا به شک‌ها و شبهات مطرح در باب معاد پاسخ دهد و معتقد است که ظهور و افول بسیاری از مظاهر طبیعی دالّ بر قدرت و مشیّت بالغه‌ی حضرت حقّ بر رستاخیز اخروی است؛ اما مولوی معتقد است که مطابق آموزه‌های دینی فلسفه و حکمت رستاخیز، حسابگری و رسیدگی به اعمال انسان‌ها و مشاهده‌ی پاداش اعمال و کیفر کردار است که لازمه‌ی کمال الهی است. جزا و کیفر اخروی از محدوده‌ی اعمال خارج نیست و ترازوی جزا، اعمال است و انسان‌ها بر اساس علم و عملی اکتسابی‌شان محاسبه می‌شوند و کسی از توشه‌ی دیگران سودی نخواهد برد ولذا، آخرت محلّ برداشت و درو کردن و دنیا مزرعه‌ی آخرت است. ۲) دیدگاه عرفانی که همان معاد معنوی و باطنی، موت اختیاری و ارادی یا مرگ پیش از مرگ است که سالک به توفیق مخالفت و پرهیز از خواهش-های نفسانی بدان دست یافته و با تقرّب به حضرت حق به مقام قرب و لقای حضرت دوست نایل می‌آید. باری، معاد از موضوعات کلیدی مثنوی، از اندیشه‌های زیرساختی مولوی و از مضامین اصلی بسیاری از حکایت‌ها و داستان‌هاست که بر آخرت‌اندیشی و عمل‌گرایی مولوی برای آراستگی به فضایل اخلاقی در دنیا و رستگاری در آخرت دلالت دارد.
بررسی تجربه‌ی دینی حافظ شیرازی
نویسنده:
سهراب قهارپور گتابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجّه به چالش های دین در دنیای مدرن و دفاع به ویژه جامعه شناسان و روان شناسان از کارکردها و آثار معنوی و تربیتی دین، دانش های جدیدی، نظیر جامعه شناسی و روان شناسی دین در حوزه ی پژوهش های دینی پدید آمد. پژوهشگران این حوزه کوشیدند تا طرح ها و راهکارهایی برای عملیاتی کردن دین ارائه نمایند و آثار تربیتی دینداری را به صورت عینی در مناسبات و رفتارهای اجتماعی نشان دهند. ازاین رو، برای دین ابعاد متعدّدی مطرح نموده و آن را به عنوان پدیده ای چند بعدی معرّفی کردند. یکی از مهم ترین ابعاد دینداری، تجربه ی دینی است که جوهره ی دین را می توان در آن جست و جو نمود.تجربه ی دینی یکی از موضوعات بنیادی در دین پژوهی معاصر به شمار می آید. در تجربه های دینی بر احساس که منبع ژرف دین است تأکیدمی گردد. تجربه ی دینی از عناصر مشترک همه ی ادیان و شیوه ای برای احساس حضور خداوند در درون می باشد و برای آن، شاخص ها و مولّفه های ویژه ای برشمرده اند. گلاک و استارک: 1. شناخت 2. توجّه 3. ایمان و 4. ترس را شاخص های تجربه ی دینی می دانند. ویلیام جیمز: 1. کیفیّت معرفتی 2. انفعال 3. بیان ناپذیری و 4. ناپایداری را شاخص های تجربه ی دینی معرّفی می کند. اریک فروم: 1.حیرت 2. علاقه و 3. وحدت را به عنوان شاخص های تجربه ی دینی برمی شمارد. حافظ شیرازی به عنوان مسلمان مومن و معتقد و شاعر عارف، صاحب تجربه های عمیق دینی است. بررسی غزلیّات حافظ بر اساس شاخص های مذکور، شباهت های بسیاری را میان تجربه های دینی حافظ با شاخص های مطرح شده به دست می دهد. با توجّه به شاخص های گلاک و استارک، شناخت و ایمان حافظ از نوع شهودی و دعا، پُل ارتباطی او با خداست. تنها تمایز او با دیدگاه گلاک و استارک در زمینه ی ترس است؛ به این معنی که حافظ در تجربه های دینی خود، امید را جایگزین ترس می کند. بر اساس شاخص های ویلیام جیمز، تجربه ی دینی حافظ از نوع شهودی و اشراقی است. او در لحظه های ناب تجربه ی دینی از خود بیخود بوده و تسلیم محض مکاشفات است. به دلیل ناتوانی زبان، عقل، قلم و نیز بیان ناپذیری احساسات، تجربه های دینی حافظ هم بیان ناپذیر بوده و چنین تجربه هایی برای او جنبه ی پایدار نداشته و لحظه ای هستند. بر مبنای شاخص های اریک فروم، تمایز آشکاری میان حافظ با او وجود دارد و این به تلقّی آنان از شاخص ها ی تجربه ی دینی برمی گردد. حیرت حافظ، ناشی از غایت شناخت و حاصل تفکّر و تعمّق اوست. در زمینه ی علاقه باید گفت که حافظ نماد علاقه به زندگی و شادی و عشرت است. در زمینه ی وحدت، حافظ معتقد به وحدت ادیان بوده و از نظر او خداوند را در همه جا می توان یافت و حضورش را می توان احساس کرد.
همانندی های فلسفه نوافلاطونی و عرفان مولوی
نویسنده:
علی اکبر باقری خلیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
فلوطین با ترکیب افکار افلاطون، ارسطو، آرا و عقاید ادیان و مذاهب مختلف، از جمله حکمت و فلسفه کهن شرقی، فلسفه نوافلاطونی را پی ریزی کرد. فلسفه او بر فلسفه و عرفان و تصوف اسلامی ـ ایرانی تاثیر گذاشت و حکمت اشراق، برجسته ترین حکمت ایرانی متاثر از آن است. این مقاله، ضمن بحث از چگونگی تاثیر و تاثر فلسفه نوافلاطونی و حکمت و تصوف اسلامی، به بازتاب آن در عرفان مولوی پرداخته و همانندی های فلسفه نوافلاطونی و عرفان مولوی را بررسی کرده است. در این بررسی، مبانی فلسفه فلوطین، یعنی احد، عقل کلی و نفس کلی مورد بازکاوی قرار گرفته و با اندیشه فلسفی و بینش عرفانی مولوی سنجیده شده است و همانندی ها و تفاوت های اساسی آن دو، به ویژه در موضوع نفس کلی، بازگشت نفس، چگونگی بازگشت نفس، معرفت، وحدت وجود، هستی معقول و محسوس و آفرینش بر اساس صدور یا فیضان و تجلی، تجزیه و تحلیل شده است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 74
  • تعداد رکورد ها : 23