جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17
رابطه هنر موسیقی و اراده از نظر شوپنهاور
نویسنده:
علی حاجی موسائی ، مریم بختیاریان ، شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هنر، یکی از بارزترین جلوه های اسرارآمیز فرهنگ و تمدّن انسانی است که همواره بر حیات انسانی سایه افکنده است. در فلسفۀ شوپنهاور نیز هنر بسان جزئی از اجزاء این نظام، در بطن آن مطرح شده و جزء لاینفک نظام فلسفی اوست. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوایی در صدد بررسی جایگاه هنر موسیقی در نظام فلسفی شوپنهاور می باشد. جهت رسیدن به این مطلوب، کلّ مقولۀ هنر از دیدگاه این فیلسوف، بررسی شده است. نتیجۀ مطالعات نشان داد که در فلسفۀ شوپنهاور دیگر هنر برای هنر مطرح نیست، بلکه وظیفه اش، حل مسألۀ وجود است و به عنوان دستاویز و مفرّی است برای نجات انسان از سلطۀ اراده به زندگی. شوپنهاور، معتقد است موسیقی جایگاهی مکانی و توهّمی ندارد. از این رو، ما را با نوعی واقعیّتِ عمیقِ خارج از مکان آشنا می سازد و نسبت به سایر هنرها، قدرت بیشتری در بالا بردن ما از این عالم نفسانی دارد. او موسیقی را برترین هنرها و معماری را پست ترین آن ها لحاظ می کند. زیرا، موسیقی نه تنها به ایده ها نزدیک است، بلکه خودِ اراده است و معماری چون دورترین جایگاه را به ایده ها دارد، پست ترین هنرهاست.
صفحات :
از صفحه 69 تا 90
هویت و خیر از نظر چارلز تیلور
نویسنده:
شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چارلز تیلور جایگاه ویژه‌ای در میان فلاسفۀ معاصر دارد. دغدغۀ او، هویّت انسان مدرن و فقدان معنا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ست. تیلور فلسفۀ اخلاق مدرن را واجد ارزش‌های قوی برای هویّت انسان نمی‌داند. به عقیدة او، در دورۀ مدرن، دیدگاه طبیعت‌گرایانه حاکم شده است و از بین رفتن معنا در زندگی بشر، محصول آن است؛ فردگرایی و عقل ابزاری هم، از تبعات چنین دیدگاهی است. تیلور با بررسی سیری تاریخی، بر آن است فردگرایی، آرمان اصالت را شکل می‌دهد و به نسبی‌گرایی می‌انجامد. به زعم او، هویّت شخص، همان فهم اوست از اینکه کیست و خصوصیّاتی است که از او یک انسان متمایز می‌سازد. همچنین، آنچه هویّت ما را شکل‌ می‌دهد، ویژگی گفتگویی و اجتماعی ماست؛ مفاهیمی مانند خیر نیز، در گفتگو و تعامل با دیگران شکل می‌گیرد. یکی از دغدغه‌های تیلور، بازگرداندن معنا به زندگی انسان است؛ به این منظور، او از چارچوب‌هایی نام می‌برد که معنا را به زندگی انسان باز می‌گرداند. اینکه آیا می‌توان با توجّه به بنیادهای تفکر تیلور، میان هویّت و خیر نسبت برقرار کرد، از موضوعات مطرح در این مقاله است. نقد اساسی به تیلور این است که شان گفتگویی مورد ادعای تیلور با آنچه او خیر می نامد همخوانی ندارد. به عبارت دیگر نمی‌توان هم به دیدگاه دیدگاه تیلور درباره شکل‌گیری هویت قایل بود و هم از شهودهای اخلاقی یکسان سخن گفت.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
بازخوانی نمایشنامۀ آه! ای روزهای زیبا اثر ساموئل بکت بر اساس اصول اگزیستانسیالیسم
نویسنده:
محمدباقر انصاری ، احمد کامیابی مسک ، شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگزیستانسیالیسم، مکتبی فلسفی مبتنی بر اصالت بشر و سه اصل آزادی، انتخاب و مسئولیت است. این نگرش در نمایشنامه‌های ساموئل بکت، نویسندۀ فرانسوی ایرلندی‌تبار سدۀ بیستم و برندۀ جایزۀ نوبل ادبی 1969، ازجمله آه! ای روزهای زیبا بازتاب یافته است. بکت همواره مستقل بود و هیچگاه وارد بازیهای سیاسی نشد. او دربارۀ آثارش سخن نمیگفت. ازهمین‌رو هر کس از منظر خود آثارش را تفسیر میکند و برخی که شناخت درستی از او ندارند، بکت را انسانی ناامید و آثارش را مبهم نشان میدهند. این پژوهش، به ترتیب، پس از بدست‌دادن خلاصه، خاستگاه، فردسانها و ساختار نمایشنامه، با بهره‌گیری از نمایشنامه، از منظری نو، با روش کتابخانه‌ای، توصیفی و تحلیلی، نشان میدهد بکت در نمایشنامۀ آه! ای روزهای زیبا با توصیف موقعیت انسانی و صحنۀ پایانی زندگی دو فردسان، بدنبال نقد ایستایی، رکود و انفعال انسان است. بیشتر انسانها، در عین آزادی، از اندیشیدن، تلاش برای پیش‌بردن جامعه و پذیرفتن مسئولیت گریزانند. بدون هیچ اراده‌ای، میلی به شدن و تغییر زندگی خود و دیگران ندارند و با تنبلی و ناآگاهی، پذیرای استثمار و استعمار میشوند. بکت مانند دیگر اگزیستانسیالیست‌ها، رهایی انسان را در خودسازی، بیداری و قدرت اراده و انتخاب میداند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 95
وسواسِ ذهنی: ناواقع‌گرایانه یا ناعمل‌گرایانه؛ تحلیلی فلسفی از اندیشیدنِ وسواسی
نویسنده:
کیوان انصاری ، مالک حسینی ، شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وسواسِ ذهنی -که عموماً بیماری یا اختلالی روانی تلقّی می‌شود- همراه با افکاری است که مکرراً و بی‌آنکه شخصِ مبتلا بر آن‌ها مهاری داشته باشد در ذهن حاضر می‌شوند و اضطرابِ سنگینی ایجاد می‌نمایند. در روان‌شناسی، این افکار به‌عنوانِ افکاری نامعقول که هیچ مبنایِ منطقی ندارند معرفی می‌شوند؛ روان‌پزشکان نیز می‌کوشند تا از طریقِ تجویزِ دارو راهِ ورودِ این افکار به مغزِ بیمار را مسدود کنند. فارغ از رویکردهایِ روان‌پزشکانه یا روان‌شناسانه، این مقاله با اتّخاذِ رویکردی فلسفی، تحلیلی از وسواسِ ذهنی ارائه می‌کند که بر مبنایِ آن، اندیشیدنِ وسواسی ازآنجاکه در جریانِ پیوسته و ممتدِ زندگی انقطاع و اختلال ایجاد می‌کند، ناکارآمد است؛ امّا درعین‌حال، معطوف به حقیقت است و به جزئیاتِ واقعی‌ای از امور نظر دارد که به چنگِ آگاهیِ متداول و روزمرّه نمی‌افتد. بنابراین، ناواقع‌گرایانه خواندنِ افکارِ وسواسی حاصلِ خلطی است که میانِ دو مفهومِ ناواقع‌گرایی و ناعمل‌گرایی صورت می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 26
بازخوانی نمایشنامۀ پایان بازی اثر ساموئل بکت بر اساس اصول اگزیستانسیالیسم
نویسنده:
محمدباقر انصاری ، احمد کامیابی مسک ، شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگزیستانسیالیسم مکتبی فلسفی است مبتنی بر آزادی، انتخاب و مسئولیت که در پی رسیدن به تعریفی برای اصالت بشر است. این نگرش فلسفی در نمایشنامه‌های ساموئل بکت، نویسندۀ فرانسوی ایرلندی‌تبار سدۀ بیستم و برندۀ جایزۀ نوبل ادبی 1969م، ازجمله پایان بازی بازتاب یافته است. بکت موضع سیاسی چپ یا راست نداشت و همواره مستقل بود. او دربارۀ آثارش سخن نمی‌گفت؛ ازهمین‌رو هرکس از دید خود، آثارش را تفسیر می‌کند و برخی که شناخت درستی از او ندارند، بکت را انسانی مأیوس و آثارش را مبهم می‌انگارند. مقاله حاضر با تکیه بر روش کتابخانه‌ای، توصیفی و تحلیلی، در صدد است نشان دهد که بکت در نمایشنامۀ پایان بازی با توصیف موقعیت انسانی، به دنبال نقد ایستایی، رکود و انفعال آدمی است. بیشتر انسان‌ها در عین آزادی، از اندیشیدن، تلاش در جهت پیش‌بردن جامعه و پذیرفتن مسئولیت گریزانند؛ بدون هیچ اراده‌ای، میلی به شدن و تغییر زندگی خود و دیگران ندارند و با تنبلی و ناآگاهی، پذیرای استثمار و استعمار می‌شوند. بکت همچون دیگر اگزیستانسیالیست‌ها، رستن و رهایی آدمی را در خودسازی، بیداری و قدرت اراده و انتخاب می‌داند.
صفحات :
از صفحه 173 تا 200
مطالعه ای در باب جایگاه و ضرورت آزادی در معرفت شناسی نزد هگل
نویسنده:
حامد شیوایی ، شهلا اسلامی ، شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اساساً در متن و کانون نظام فلسفی هگل، فلسفه روح او قرار دارد. هگل در پدیدارشناسی روح، تلاش کرده است تا حرکت روح و سرمنزل‌های آن در تاریخ را مورد واکاوی قرار دهد. از منظر هگل، تاریخ جهان، تاریخ حرکت روح به سمت عقلانی شدن است. در واقع حرکت روح در تاریخ حرکتی خردگرایانه و عقلانی است و در هر منزل از تاریخ ما شاهد تعامل روح با تاریخ واقعی و عینی از یک سو و تاریخ فردی و آزادی فرد از سوی دیگر هستیم. تعامل این دو، سرانجام در روح مطلق که همان آزادی است، تحقق می‌یابد. بنابراین می‌توان صورت‌بندی حقیقی روح مطلق را در تاریخ مشاهده کرد. روح مطلق از نظر هگل، منزلگاهی است که همه حقایق ازلی تاریخی در آن به شکوفایی و تحقق غایی خود می‌رسند. به عبارت دیگر، روح مطلق، همان پرنده‌ای است که آزادانه بر دشت‌ها و تپه‌های تاریخ پرواز می‌کند. در فلسفه هگل، روح مطلق بدون آزادی امکان تحققِ ذات حقیقی‌اش را از دست خواهد داد. در واقع آزادی عنصر حیاتی و قوام‌بخش فلسفه روح هگل است. بی‌گمان در فلسفه هگل، همه امور، نسبتی با آزادی در مقام پدیدارکننده روح مطلق در دیالکتیک تاریخ دارند. بنابراین در تحقیق حاضر که بر اساس روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، ضمن تلاش برای تشریح فلسفه روح هگل، به ویژه روح فردی، عینی و مطلق، به جایگاه و ضرورت آزادی در فلسفه روح هگل اشاره خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 43
بیان امر الهی در پیکرسازی گیاهی (بر اساس پدیدارشناسی روح و درس‌گفتارهای زیباشناسیِ هگل)
نویسنده:
محبوبه اکبری ناصری ، شمس الملوک مصطفوی ، شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در «پدیدارشناسیِ روح»، شواهدی دال بر این‌همانیِ مطلق و امر الهی وجود دارد. امر الهی در نزد هگل ذاتِ عقلانی دارد؛ بنابراین امر الهی بی‌کرانه، می‌بایست در موجودِ کران‌مند حضور یابد تا روح، خود را در جهان محقق سازد. این پویش و عزیمتِ روح در «دین طبیعی» و به موازاتِ آن در هنر نمادین پدیدار می‌شود. «پیکره‌های گیاهی» نخستین ریختِ تن‌یافتۀ امر الهی‌اند. این ریختِ بدوی ابتدا به صورت ستون­های ساده نشان داده می‌شود که کمترین «کار» بر روی آن‌ها انجام شده است. این ستون‌ها عمدتاً از ملحقات معماری هستند. پیکره‌های گیاهیِ مستقل به ندرت یافت می‌شوند، زیرا در این مرحله روح آزاد نیست و شناخت او از خویشتن در حدّ شناختِ گیاهان است. در «دین گیاهان» معصومیتی وجود دارد که با آغاز زیستِ جانوری و پیکار و پویشِ ناشی از آن، از دست می‌رود. با پایان دین طبیعی و هنر نمادین، پیکره‌های گیاهی به­صورتِ «رفع­شده» در ادیان و هنر ادوارِ بعدی تداوم می‌یابد. دین گیاهی، سرآغاز بیان امرِ الهیِ تن‌یافته در ادیان است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 104
عناصر پراگماتیک نظریه عدالت راولز
نویسنده:
Shahla Eslami
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 105 تا 118
پیوند منصفانه عدالت و آزادی
نویسنده:
موسی اكرمی، مرتضی نوری، شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ادبیات همچون راهنمایی برای اخلاق: بازخوانی نسبت ادبیات و اخلاق در دو دوره اندیشه ورزی سارتر
نویسنده:
منیره حجتی سعیدی، بابک عباسی، شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در اگزیستانسیالیسمِ سارتر انسان در دو حوزه اخلاق و هنر در موقعیت آفرینندگی قرار دارد. سارتر این آفرینندگی را به امر خیالی نسبت می دهد و معتقد است که هنرمند آنچه را در جهانِ واقعی نیست امّا باید هست شود براساس آگاهی خیالی اش می آفریند. ما در این پژوهش قصد داریم ضمن بررسی نسبت هنر و اخلاق در دو دوره تفکر فلسفی سارتر، به این پژوهش قصد داریم ضمن بررسی نسبت هنر و اخلاق در دو دوره تفکر فلسفی سارتر، به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که چگونه تلقی او از نسبت هنر و امر خیالی در دوره نخست زمینه مناسب برای رویکرد بعدی را آماده می سازد؛ رویکردی که براساس آن ادبیات به عنوان شاخه هنری برگزیده می تواند همچون راهنمایی برای ساختن ارزش های اخلاقی به کار گرفته شود. ارزش هایی که با مدد گرفتن از آگاهی خیالی و با مشارکت نویسنده و مخاطب آفریده و بازآفرینی می شوند. بر این اساس خواهیم دید که در اگزیستانسیالیسمِ سارتر ادبیات نسبت انکارنشدنی با اخلاق دارد و می تواند خلأِ موجود در فلسفه وی، در زمینه احکام مدون اخلاقی را پر کند.
  • تعداد رکورد ها : 17