جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
نسبت میان دیالوگ، دیالکتیک و اخلاق در گادامر و حضور افلاطون در آن
نویسنده:
پدیدآور: حمیده ایزدی نیا ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد راهنما: حسن فتحی ؛ استاد مشاور: مجید صدر مجلس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دیالکتیک از آغاز تاریخ فلسفه، دارای ویژگیِ سروکار داشتن با ضدین است و به معنای فرآیند تناقض میان ضدین است.‌ دیالکتیک به خود- متناقض بودن عقل اشاره می‌کند که به طور هم‌زمان می‌تواند یک گزاره را تأیید و انکار کند. گادامر در هرمنوتیک فلسفی خود، دیالکتیک را فرآیند اندیشیدن به تضادها می‌داند و به قدرت دیالکتیکی عقل اشاره می‌کند. قدرت دیالکتیکی عقل در عمل به صورت جدل و منازعه تحقق می‌یابد و از آن برای ابطال و انکار دیدگاه دیگری بهره می‌بریم. ما با قدرت دیالکتیکی عقل خویش، له و علیه واقعیت سخن می‌گوییم بدون این که به شناختی از آن دست یابیم، اما گادامر در عین حال، دیالکتیک را دانشی می‌داند که با آن به شناختی از واقعیت و خود شیء دست می‌یابیم و صرفا دارای جنبه‌ی سلبی نیست. در رساله‌ی حاضر نشان می‌دهیم که گادامر جنبه‌ی سلبی و ایجابی دیالکتیک را با یکدیگر ترکیب می‌کند و جمع آن‌ها در بستر دیالوگ تحقق می‌یابد. گادامر با تفسیر خاص خودش از ذاتِ اشیا، نگاهی وجودشناختی به دیالکتیک دارد. از نظر گادامر، هستی و واقعیت، دیالکتیکی است و دیالکتیک اندیشه نمایشی از دیالکتیک واقعیت است. جمع میان دیالکتیک واقعیت و دیالکتیک اندیشه در گفتگو تنها در صورتی ممکن است که طرفین گفتگو شرایط اخلاقی دیالوگ را رعایت کنند. سپس به توضیح و بررسیِ اخلاق دیالکتیکی در اندیشه‌ی گادامر می‌پردازیم تا نشان دهیم که دستیابی به شناختی از واقعیت و آشکارگی حقیقت برای ما به چگونه زیستن ما وابسته است و ارتباط تنگاتنگی میان نظر و عمل وجود دارد. در نهایت، نشان می‌دهیم که گادامر در بیان ارتباط میان دیالوگ و دیالکتیک و اخلاق متاثر از افلاطون است.
طرفین گفتگو در دیالوگ گادامر: اشخاص یا اشیا
نویسنده:
حمیده ایزدی نیا؛ حسن فتحی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گادامر همچون افلاطون «دیالوگ» را مبنای شناخت می­داند، بدین معنا که ما از طریق دیالوگ اشیا پیرامون خودمان را می­شناسیم. روشن است که برای تحقق دیالوگ، دست کم، دو طرف لازم است. در افلاطون، حداقل در نگاه اول، چنین به نظر می­آید که طرفین دیالوگ دو شخص هستند. آیا در گادامر هم چنین است؟ برای این پرسش در میان مفسرین گادامر دو پاسخ وجود دارد. الف) اکثر آن­ها دیالوگ میان اشخاص را اساس می­دانند. به نظر آن­ها، ما به­مثابه اشخاص برای شناخت جهان و اشیاء پیرامون خودمان باید گرد هم آییم و با یکدیگر گفتگو کنیم. ب) اما برخی از آن­ها همچون فیگال Günter Figal خود اشیا را نیز دوشادوش اشخاص طرفی برای گفتگو می­شمارند؛ زیرا انسان و جهان هر دو در گادامر زبانمند هستند. اشیاء نیز زبانمند هستند و چیزی برای گفتن دارند. فهم و شناخت در گفتگوی زبانی میان انسان و جهان به­مثابه طرفین گفتگو، یعنی به­مثابه من/تو، رخ می­دهد. در این مقاله می­کوشیم نشان ­دهیم که هر دو نحوه­ی «گفتگوی میان انسان و جهان» و «گفتگوی میان اشخاص» در هرمنوتیک فلسفی گادامر به همراه یکدیگر مبنای شناخت و فهم هستند.
صفحات :
از صفحه 187 تا 209
تاریخ مندی فهم و چالش نسبیت گرایی
نویسنده:
واعظی اصغر, ایزدی نیا حمیده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گادامر به پیروی از هیدگر نگاهی هستی شناختی به تاریخ و فهم دارد، زیرا هستی انسان را یک هستی افکنده شده در جهان می داند که به تاریخ تعلق دارد و پیشاپیش متاثر از تاریخ است. در نتیجه، فهم نیز به عنوان یکی از حالت های هستی انسان، متاثر از تاریخ است. اما این نگاه او به تاریخ زمینه ساز این نقد اساسی می شود که وی نمی تواند از توصیف هستی شناختی فهم، یک قاعده معرفت شناختی بیرون بکشد و معیاری فراتاریخی برای عینیت و اعتبار تفسیر ارائه دهد و از این رو با چالش نسبیت گرایی مواجه می شود. گادامر اما مدعی است که متهم کردن او به نسبیت گرایی برخاسته از نگاه معرفت شناختی به تاریخ است، حال آنکه سخن او در لایه ای زیرین تر و در سطح هستی شناسی فهم و تاریخ است. در نظر گادامر، تاریخ نقشی انکارناپذیر در تقوم فهم دارد. تاریخ و زبان نه تنها مانعی بر سر راه فهم حقیقت نیستند، بلکه حاملان حقیقت اند و حقیقت از رهگذر تاریخ و زبان خود را بر ما آشکار می کند. پس تاریخ مندی فهم سبب نمی شود که هرکس موضوع را از چشم انداز خاص خود ببیند، زیرا حقیقت اگر چه در تاریخ و زبان نمایان می شود، ولی ساخته تاریخ و زبان نیست.
صفحات :
از صفحه 153 تا 169
چالش گادامر و هرش بر سر معیار درستی تفسیر
نویسنده:
حمیده ایزدی نیا، اصغر واعظی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
"هرش" بر این باور است که نظریه هرمنوتیکی "گادامر" به پلورالیسم و نسبیت انگاری می انجامد. هرش به پیروی از عالمان هرمنوتیکی رمانتیک هدف خوانش متن را دستیابی به قصد مولف می داند، اما در نظر گادامر، فهم عبارت است از تفاهم و توافق با دیگری، نه کشف قصد و نیت دیگری. بنابراین هرش معتقد است معنای متن از قبل تعین یافته است و هدف از خوانش متن کشف این معناست. اما در نظر گادامر معنا از طریق دیالوگ میان مفسر و متن تولید می شود و در نتیجه هیچ معنای از قبل تعین یافته ای وجود ندارد. بر پایه این نگرش، گادامر زبان و امکانات آن را شرط تعین معنا می داند، ولی هرش بر این باور است که زبان صرفا شرط آشکارگی معناست. هرش از سوی دیگر گادامر را متهم به بی معیاری می کند. وقتی معنا امری نامتعین شد دیگر هیچ معیاری برای تمییز تفسیر درست از تفسیر نادرست وجود ندارد. در این مقاله بر آنیم تا ضمن طرح سه انتقاد اساسی هرش به گادامر، پاسخ آنها را از منظر شارحان و مدافعان گادامر بیان نماییم.
صفحات :
از صفحه 45 تا 58
گشودگی به دیگری به مثابه‌ی شرط اخلاقی دیالوگ
نویسنده:
علی رضا آزادی ، حمیده ایزدی نیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گادامر پیش‌داوری‌ها را شرط امکان فهم می‌داند؛ اما دخالت پیش‌داوری‌ها در فهم، به معنای ذهنی و دلخواهانه ‌شدن فهم و دیالوگی نبودن آن نیست که یک رابطة یک‌سویه، به مثابة تحمیل ذهنیت و معنای خودمان بر دیگری باشد تا دیگری‌بودن او و انسانیتش را نادیده ‌بگیریم. گادامر با تمسک به مفهوم بازی و تمایز میان game و play، حرکت رفت‌وبرگشتی فهم و ساختار دیالوگی آن را آشکار می‌کند. از این رو، رابطة میان من و دیگری مانند رابطة میان سوژه و ابژة دکارتی یک رابطة سلطه‌جویانه و غیراخلاقی نیست. هیچ‌یک از طرفین گفت‌وگو بر دیگری سلطه نمی‌یابد و امتزاج افق‌ها، به معنای سلطة افقی بر افق دیگر نیست؛ بلکه هر دو آزادانه تسلیم و درگیر یک‌دیگر می‌شوند و خودشان را درگیر حقیقت موضوع مورد بحث می‌کنند. از نگاه گادامر، این درگیری اصیل در فرایند بازی فهم به معنای گشودگی به دیگری است که تنها در ساختار دیالکتیکی دیالوگ، ممکن است و به مثابة شرط اخلاقی آن است؛ زیرا ما در فرایند پرسش و پاسخ، با اذعان به نادانی خویش به حقیقت موضوع با پرسیدن آغاز می‌کنیم و پیش‌داوری‌های خودمان را با گوش‌سپردن به گفته‌های دیگری، مورد ارزیابی و اصلاح قرارمی‌دهیم و با فروتنی و بردباری با دیگری مواجه‌ می‌شویم که همگی مظهر فرایندی اخلاقی هستند. گشودگی به مثابة شرط اخلاقی دیالوگ و لوازم آن مورد بررسی این مقاله است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 127
  • تعداد رکورد ها : 5