جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
بررسی و تحلیل مفهوم دموکراسی نزد اندیشمندان جهان اسلام (تشیع و تسنن)، با تأکید بر آراء علی شریعتی و اقبال لاهوری
نویسنده:
امیرحسین حاتمی ، خورشید نجفی جویباری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نظر سیاسی مفهوم دموکراسی یکی از پرکاربردترین و مناقشه‌انگیزترین مفاهیم نزد اندیشمندان جهان، در چند سده اخیر بوده است. در این میان اندیشمندان مسلمان، هم در جهان تشیع و هم در جهان تسنن، هر کدام با توجه به زمینه‌ها و پیشینه‌های مختلف نظری، مذهبی، فلسفی، تاریخی، اجتماعی و ملی خود، به تحلیل و بررسی این مفهوم مهم سیاسی پرداخته‌اند. در این میان علی شریعتی و محمد اقبال لاهوری از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اندیشمندان جهان اسلام هستند، که هر کدام از منظری متفاوت به مفهوم دموکراسی و نسبتش با مفاهیم و مضامین اسلامی پرداخته‌اند. پژوهش پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که شریعتی و اقبال در راستای امکان برقراری حکومت دموکراتیک در جوامع اسلامی، چه نوع خوانشی از دموکراسی داشتند؟ وجوه افتراق و اشتراک این دو خوانش چیستند؟ بر مبنای یافته‌های پژوهش، شریعتی با تمرکز بر این نکته که برقراری دموکراسی آن‌گونه که در غرب رایج است، در کشورهای توسعه‌نیافته ممکن نیست، نوعی از دموکراسی را تئوریزه کرد که آن را «دموکراسی متعهد» می‌نامید. در سوی دیگر، اقبال با تأکید بر وجه روحانی که لازمه برقراری هر نوع حکومت دموکراتیک در جوامع اسلامی است، بر «دموکراسی روحی» تأکید می‌ورزید. گرچه هر دو اندیشمند نوگرا در نهایت محاسن حکومت‌های دموکراتیک را تصریح می‌کردند، اما استدلال شریعتی در این زمینه بیشتر نظری و جامعه‌شناختی و استدلال اقبال تاریخی و فقهی‌تر بود.
صفحات :
از صفحه 23 تا 45
مواجهه مسلمانان با بودیسم در عصر فتوحات و سده‌های نخستین اسلامی
نویسنده:
فهمیه حمیدی، امیرحسین حاتمی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی در عصر فتوحات و سده‌­های نخستین اسلامی در ایران، وضعیت اقلیت های دینی و نوع مواجهه مسلمانان با آنان بود. قرآن با تأکید بر مفهوم «اهل کتاب»، تکلیفِ چگونگی مواجهه مسلمانان با یهودیان، مسیحیان، صائبین و با تفسیری که از این مفهوم شد با زرتشیان را مشخص نموده بود. اما زمانی­‌که در جریان فتوحات، فاتحان مسلمان به شرقی‌­ترین نواحی ایران رسیدند، با بودیسم مواجهه شدند. آیینی که برای آنان کمتر شناخته بود و بنابراین تا آن هنگام برای آنان مشخص نبود که چگونه و بر مبنای چه نوع احکام فقهی می‌­بایست با بوداییان مواجهه شوند. بنابراین در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که مسلمانان چگونه و بر چه مبنایی توانستند روابط خود را با بوداییان تنظیم کنند. بر مبنای یافته­‌های پژوهش تلقی نخستین مسلمانان از بودیسم آیینی مشرک و بت‌­پرست بود و آنان بر مبنای همین تلقی برخوردهای خشن و بدون تسامحی با بوداییان داشتند. اما در ادامه، ضرورت‌­های حکومت نوپای مسلمانان در این مناطق موجب تغییر نگرش آنان نسبت به بودیسم شد. به گونه‌­ای که با بوداییان همان معامله‌­ای صورت گرفت که با اهل کتاب صورت گرفته بود.
نظام جانشینی در نهاد مرجعیت تامه شیعه (1266 ـ 1380/1229ـ1340ش)
نویسنده:
امیرحسین حاتمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
میان سال­های 1266 ـ 1380/1229ـ1340ش یکی از مهم­ترین ادوار تاریخ نهاد مرجعیت دینی شیعی بود. در این دوره، مرجعیت دینی شیعه با گذار از تعدد و تکثر پیشین، با عنوان مرجعیت تامه یا عام در یک مرجع تمرکز یافت و اکثر مجتهدان دیگر در حکم وکلای این مرجع تام قلمداد شدند. مرجع تامه معمولاً از حیث دانش و دیانت و مقبولیّت عام و نیز اقتدار و نفوذ کلام در موقعیتی ممتاز قرار داشت و عملاً در رأس تشکیلات روحانیت شیعه تلقی می­شد. با این همه، پس از درگذشت مرجع تامه، ساز و کار جانشینی وی، معمولاً موضوعی مناقشه برانگیز بود. در پژوهش حاضر، چارچوب و چگونگی نظام جانشینی در نهاد مرجعیت تامه بررسی شده­است: پس از درگذشت مرجع کل، جانشین او بر مبنای چه ساز و کاری انتخاب می­شد؟ بنابر یافته­های پژوهش، گرچه برای انتخاب شایسته­ترین جانشین مرجعیت کل معمولاً ضوابط مشخصی وجود داشت، رَویه واحد و ثابتی در پیش گرفته نمی­شد و همین مسأله، مهم­ترین عامل در گسستگی­های پدید آمده در نهاد مرجعیت تامه در این دوره بود.
صفحات :
از صفحه 19 تا 35
بررسی تاریخی زمینه‌ها و مصادیق تأثیر ادب ایرانی بر ادب عربی و پی‌آمدهای آن در قرون نخستین اسلامی
نویسنده:
امیرحسین حاتمی، حسن الهیاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از پی‌آمدهای ظهور دین اسلام و نزول قرآن کریم به زبان عربی، خارج شدن این زبان از مهجوریت و محدودیت دوران جاهلی و تبدیل آن به زبان اول و رسمی جهان اسلام در عرصه‌های مختلف سیاسی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود. بدیهی است که زبان عربی در دوران جاهلی به دلیل کاربرد صرفاً گفتاری، آن هم در یک محیط جغرافیایی نسبتاً محدود، نمی‌توانست با همان توان محدود، چنین نقشی را در جهان اسلام ایفا نماید. بنابر این، بلافاصله پس از تثبیت و استقرار دین اسلام و شروع فتوحات بزرگ و همچنین شکل‌گیری نهاد خلافت و دیوان‌سالاری، مسلمانان ناچار شدند برای غنا بخشیدن به زبان و ادب عربی، از زبان و ادبیات و فرهنگ سایر ملل بهره گیرند. در این میان به دلایل متعدد تاریخی و ویژگی‌های منحصر به فرد، زبان و ادبیات پارسی توانست جایگاه نخست را به دست آورد و در طول چند قرن اثرهای گسترده و قابل توجهی بر زبان مقدس مسلمانان بگذارد. این مقاله کوشیده است در یک بررسیِ به صورت عمده تاریخی، و با روشی وصفی ـ تحلیلی، پیشینه، زمینه‌ها و مصادیق تأثیرات ایرانی بر ادب عربی و برخی پی‌آمدهای آن در قرون نخستین اسلامی را بکاود
صفحات :
از صفحه 137 تا 164
کرامات اولیا در اندیشه اسلامی و نقد معتزله بر آن
نویسنده:
امیرحسین حاتمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کرامات اولیا یکی از مهم‌ترین مسائل مورد بحث در مجادلات دینی کلامی متکلمان و اندیشمندان مسلمان از قرون نخستین اسلامی تا کنون بوده است. کرامت، در مفهوم عام و وسیع کلمه به معنای امکان وقوع خوارق عادات به دست غیر نبی (ولیّ صاحب ولایت) است. از این منظر کرامت و معجزه (خرق عادت به دست نبی) در خارق ­العاده بودن مشترک­اند، اما از نظر فاعل متمایز­ند؛ فاعلِ یکی ولی و فاعل دیگری نبی است. اما آن‌چه درباره مفهوم کرامت، بیش از هرچیز دیگر، محل مناقشه بوده امکان وقوعی و وقوع خوارق عادات به دست شخصی غیر از نبی است. عموم ملل و نحل و مذاهب و فرق اسلامی چنین امکانی را تأیید و حتی گروهی نظیر متصوفه بر آن تأکید ورزیده­ اند. اما در این میان یک استثنای بزرگ وجود دارد: معتزله. به باور معتزلیان ازآنجا­که کرامات تفاوت ماهوی با معجزات ندارند، می­توانند نافی دلالت معجزات باشند، که به باور متکلمان دلیل تصدیق نبوت انبیایند. تحقیق پیش رو با تکیه بر تحلیل چند منبع متقدمِ مکتب معتزله به دنبال یافتن چرایی این موضع آنان در دو بخش «امکان وقوعی» و «وقوع کرامات» است. بر بنیاد یافته­ های پژوهش، ردّ و انکار امکان و وقوع کرامات از سوی معتزله، بیش از هر چیز ریشه در مبانی فکری و معرفتی آنان دارد؛ درواقع اندیشه آنان بر بنیادهایی استوار است که در چارچوب آنها نمی­توان به ­آسانی به امکان وقوع کرامات اولیا باور پیدا کرد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 96
  • تعداد رکورد ها : 5