جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 44
Dualism of the Soul and the Body in the Philosophical System of Ibn Sīnā and Descartes
نویسنده:
Aqdas Yazdī; Rāḍiyyih Shafi‘ī
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 311 تا 326
ثنویت نفس و بدن در نظام فلسفی ابن سینا و دکارت
نویسنده:
اقدس یزدی ، راضیه شفیعی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شناخت دو ساحتی بودن انسان، تأثیر بسزایی در شناخت انسان دارد و از آن­جا که امتیاز انسان در عالم نسبت به سایر موجودات و نیز تجرد نفس و...، بر اثبات جوهریت نفس به صورتی مجزای از بدن مبتنی است، پس شایسته است که در این مسأله پژوهشی در آراء دو فیلسوف غربی و اسلامی صورت گیرد. ابن‌سینا در آثار خود، به تمایز نفس از بدن تصریح دارد و با براهینی از جمله برهان «انسان معلق در فضا»، به طور ضمنی به اثبات آن می‌پردازد. دکارت نیز این تمایز را با برهان «می‌اندیشم، پس هستم» اثبات می‌کند. در این نوشتار، پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف، سعی شده است به مقایسه این دو دیدگاه پرداخته شود. ابن­سینا نفس را «کمال اول جسم الی...» و دکارت نفس را «جوهر اندیشنده» تعریف کرده است. هر دو فیلسوفانی دوالیست هستند. در برهان هر کدام هم تجرد نفس، هم تمایز آن از بدن و هم خودآگاهی اثبات می­شود. تفاوت مهم آن­ها این است که برهان «انسان معلق» ابن­سینا، حالتی فرضی است، در حالی که «کوجیتوی» دکارت تجربه­ای شخصی به­شمار می­رود که با قدری تأمل حاصل می­گردد. هر دو فیلسوف، قائل به تأثیر و تأثر متقابل نفس و بدن هستند.
صفحات :
از صفحه 311 تا 326
جایگاه عقلانیت و عدالت در برپایی حکومت دینی از منظر امام خمینی و آیه اللّه جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: زهراسادات حجازی‌نسب ؛ استاد راهنما: اقدس یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان توانایی بسیاری در درک و فهم امور و شناخت پدیده های جهان دارد. عقل به عنوان منبعی مستقل در شناخت دین محسوب می شود و در کنار نقل، روشنگر مسیر انسان در راه رسیدن به تعالی و سعادت دنیوی و اخروی است. حضور پیامبران و نزول کتابهای آسمانی در هر عصری باعث شکوفا شدن عقول مردم شد ؛ چنانکه ظهور اسلام با دو چراغ علم و عدل باعث شد جاهلیت به عقلانیت تبدیل گردد. برقراری عدالت از منظر قرآن کریم یکی از اهداف اصلی دررسالت انبیا است. همچنین عدالت یکی از ارکان اصلی در تشکیل حکومت دینی محسوب می شود. این متن به بررسی نظرات امام خمینی (ره) و آیه اللّه جوادی آملی در این موضوع پرداخته است و با اشاره به شیوه حکومت پیامبر گرامی اسلام و امیر المؤمنین (علیه السّلام) درگسترش عقلانیت و برپایی عدالت، در نهایت به کمال این دو امر در زمان ظهور ولی عصر (عج اللّه) می پردازد. همچنین از دلایل عقلی و نقلی در قرآن و سنّت، استفاده نموده است. در نتیجه این مطلب را بیان می کند که گسترش عقلانیت نقش مؤثری در ایجاد حکومت دینی و به تبع آن اجرای عدالت در جامعه دارد. این پایان نامه به شیوه توصیفی _ تحلیلی به نگارش در آمده است و از منابع کتابخانه ای در جمع آوری مطالب آن استفاده شده است.
نقد مبانی پوچ‌گرایی از منظر استاد مطهری
نویسنده:
اقدس یزدی، گیسیا محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پوچ‌گرایی تفکری است که همه‌ ارزش‌ها را بی‌ارزش کرده و به بحران عمیق معنوی در زندگی بشر منجر شده است. پوچ‌گرایی مبتنی بر اصولی است که از نظر فلسفی باطل‌اند. در این مقاله ما در پی ابطال مبانی پوچ‌گرایی در حوزه اندیشه استاد مطهری هستیم. مهم‌ترین مبانی پوچ‌گرایی که به بی‌هدفی و بی‌معنایی زندگی منجر می‌شوند، عبارت‌اند از: بی‌خدایی، مسئله مرگ، مسئله خلقت، اعتقاد به جبر، درد و رنج، مسئله‌ زمان، عقل‌بسندگی، شکست‌ها و ناکامی‌ها، مسئله شر و از خود بیگانگی. از نظر استاد مطهری خلقت انسان هدفمند است، اعلا هدف آفرینش انسان رسیدن به مقام عبودیت در سایه معرفت است. انسان با یاد خدا و ذکر خدا، مانع از خودبیگانگی و خودباختن می‌شود. با نظر به صفت حکمتی که برای خدای متعال قائلیم، شکست‌ها و ناکامی‌ها را با دیده‌ مثبت، بر اساس مصلحت و مشیت الهی نگریسته و آن‌ها را برای رسیدن انسان به خیرهای برتر و اعلا می‌دانیم. از این‌رو انسان الهی شری نمی‌بیند و همه چیز را چون تحت تدبیر و اراده الهی است، زیبا می‌بیند. درد و رنج را برای انسان مؤمن مایه آگاهی، بیداری، تهذیب نفس و تصفیه‌ اخلاق، و مرگ را نقطه عطفی در مسیر حرکت اشتدادی وجود انسان و دروازه‌ای به دنیایی بزرگ‌تر می‌داند. خداوند با مختار آفریدن انسان، او را در انتخاب راه زندگی‌اش آزاد گذاشته؛ چون در صورت جبری بودن انسان، تکلیف در دنیا و جزا در آخرت به کلی باطل می‌شود. روش ما در این پژوهش فیش‌برداری و استخراج و تحلیل نقدها از آثار استاد مطهری بوده است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 54
بررسی تطبیقی کارکردهای نظریه مُثل در فلسفه افلاطون و سهروردی
نویسنده:
اقدس یزدی، فاطمه بنی‌اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر با بیان این نکته که اعتقاد به عالم مُثل، فصل جدیدی را در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی افلاطون و سهروردی گشوده است، به بیان انگیزه طرح این عالم توسط این دو حکیم پرداخته و سپس تأثیر این نظریه را در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی این دو فیلسوف به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار داده است. در پایان نیز به این نتایج رسیده است که افلاطون، مُثل را متعلق اصلی علم می‌داند و قائل است که جهان مادی نمی‌تواند ثابت و در نتیجه متعلق علم باشد. از آن‌جا که طبق نظر وی مُثل حقایقی عینی‌اند، بنابراین تصمیم گرفت که جایگاه مُثل را از حیث هستی‌شناسی تبیین کند که در هستی‌شناسی وی، جایگاه مُثل مادون مثال خیر و مافوق عالم ماده است. سهروردی نیز در سلسله مراتب هستی، پس از نورالانوار به موجودات نوری محض معتقد است که آن‌ها را انوار قاهره می‌نامد. انوار قاهره، موجودات مجرد تامی به شمار می‌آیند که در دو حالت طولی و عرضی شکل گرفته‌اند که از نظر وی این عقول عرضیه، همان مُثل افلاطونی‌اند که حکمت راستین و حقیقی از نظر سهروردی در اثر عروج و اتصال به همین عقول عرضیه (رب النوع) حاصل می‌شود.
صفحات :
از صفحه 119 تا 138
شرح و بررسی کلامی فلسفی رساله معراجیه ابن سینا با نظر به آیات و روایات
نویسنده:
پدیدآور: فروغ شمسی ؛ استاد راهنما: اقدس یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از معجزات پیامبر اسلام معراج است. معراج، سفر پیامبر اکرم از مسجدالحرام به مسجدالاقصی و از آنجا به آسمان‌ها تا سدره المنتهی است. در قرآن‌کریم آیاتی به طور صریح به این واقعه اشاره دارند و حضرات ائمه اطهار تاکید خاصی بر پذیرش آن داشته‌اند. واقعه معراج تحت حدیث معراج در کتب روایی معتبر نقل شده، اما شرحی کامل در مورد آن آورده نشده است. شیخ الرئیس ابوعلی سینا رساله‌ای در باب معراج پیامبر نگاشته که در حقیقت رمزگشایی از واقعه معراج است و از آنجا که تا به حال شرح کامل و مفصلی از نظر فلسفی و حتی کلامی بر رساله نگاشته نشده است، در این پژوهش بر آن شدیم تا شرح کلامی ـ فلسفی این رساله و دیدگاه این حکیم، پیرامون معراج را در تناظر با آیات و روایات جویا شویم. در این رساله ابتدا مقدماتی در مورد مسئله نبوت و ضرورت بعثت و بررسی نظر خاص ابن‌سینا در مورد آن و سپس بررسی سندیت معراج در آیات و روایات و از منظر علمای شیعه و اهل سنت و نهایتاً بررسی رساله معراجیه مطرح شده است. ابن‌سینا معراج پیامبر را سفر عقلانی و سیر در عالم عقول می‌داند و با رمزگشایی از آن، رموز و اسرار حدیث شریف را تأویل می‌نماید. ابن سینا بازگشت علم و ادراک را به قوه عاقله دانسته و به عبارتی عقل و علم را یک حقیقت واحد می‌داند و معتقد است نطق همان ادراک معنا توسط نفس است. از نظر او نفس پیامبر در اتصال مداوم با عقل فعّال است و در نتیجه، تمام نطق نبی، عین کلام خداوند می‌باشد. او معتقد است معراج پیامبر سفر روحانی است نه جسمانی، چون صعود جسم به عالم ماوراء ماده را خلاف عقل و برهان می‌داند. هدف و مراد ابن‌سینا از نگارش این رساله اثبات امکان عقلی معراج است. شایان ذکر است که هر چند ابن‌سینا انسانی متشرّع و مسلمانی متعبّد است، اما در مسئله معراج در جایگاه یک حکیم و فیلسوف برجسته صرفاً از جنبه عقلانی به شرح و رمزگشایی حدیث شریف معراج پرداخته است.
بررسی و نقد مبانی پلورالیسم دینی (کثرت گرایی دینی) از دیدگاه متفکران حکمت متعالیه معاصر
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه حیدریان گرجی ؛ استاد راهنما: اقدس یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کثرت‌گرایی دینی یکی از رویکردها به مسئله تعدد ادیان و از مباحث مهم، نوظهور و نقشآفرین در عرصه دین‌پژوهی(کلام جدید و فلسفه دین) است. در این پژوهش ضمن تعریف پلورالیسم و انواع آن به بررسی مبانی پلورالیسم( نسبی بودن حقیقت، هرمونتیک، تجربه دینی و نومن و فنومن) پرداخته شد. تکثرگرایی دینی پذیرش این نکته است که در حوزه عقاید و ادیان، حق‌ها بسیار است و هر دینی می‌تواند جلوه‌ای از حقیقت باشد. بدین معنا، حقیقت مطلق منحصر به یک دین یا مذهب خاص نیست، بلکه هر دین و عقیده‌ای می‌تواند به نوبه خود و در جایگاه خاص خود حق باشد،که مقصود همان حقانیت ادیان مختلف در عرض هم است. این امر موجب پیدایش شبهاتی در پذیرش حقانیت انحصاری دین اسلام ایجاد نموده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و بهره‌گیری و استناد به کتاب و سنت و آثار فلسفی و کلامی و هم‌چنین با استفاده از سامانه رایانه‌ای و نرم-افزارهای علمی صورت گرفته است. در این تحقیق نظر متفکران حکمت متعالیه معاصر در مورد حقانیت دین اسلام و نقدهایی که بر مبانی پلورالیسم از دیدگاه این متفکران وارد است، بررسی شده است. طبق بررسی و تحقیقات به عمل آمده حاصل بحث پلورالیسم دینی این است که در آثار این متفکران مسلمان و فیلسوفان صدرایی، همچون امام خمینی(ره)، آیت الله محمد حسین طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح، پلورالیسم دینی در خصوص حقانیت ادیان به طور هم زمان و در عرض هم، باطل و کاملا قابل رد و نقد است. در ادامه پژوهش مبانی پلورالیست‌ها در اثبات مدعای شان مورد نقد و تحلیل قرار گرفت که در نتیجه با ادله کلامی و فلسفی، از جمله قاعده صرف الشیء لایتثنی و لا یتکرر، جمع المسئله فی المسئله واحده، امتناع اجتماع نقیضین و حدیث ثقلین بی-اساس بودن این مبانی نیز آشکار شد.
احباط و تکفیر عمل از دیدگاه فخرالدین رازی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
زینب عباسی آغوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«احباط و تکفیر عمل» از مباحث مهم کلامی در ارتباط با اعمال نیک و بد انسان است. «احباط» بدین معناست که معصیت متأخر موجب محو طاعت متقدم و ثواب آن می‌شود؛ در مقابل «تکفیر» به معنای محو معصیت متقدم و اثر آن و عقاب آن توسط طاعت یا ثواب متأخر است. عدم آشنایی با این سنت قرآنی، موجب غفلت انسان از آثار اعمال خود بر برخی اعمال دیگر است. در حیطه کلامی و تفسیری، بحث‌هایی در این زمینه صورت گرفته‌؛ اما از منظر فلسفه و حکمت متعالیه تاکنون پژوهشی در این خصوص صورت نگرفته ‌است. در رساله حاضر پس از بررسی دیدگاه‌های کلامی اشاعره، معتزله و امامیه به پژوهش دو دیدگاه فخرالدین رازی متکلم اشعری و نیز آیت الله جوادی آملی، مفسر و فیلسوف شهیر، پرداخته‌ایم. مسئله اصلی این پژوهش مقایسه بین دیدگاه این دو عالم است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه‌ای و روش پردازش آن توصیفی- تحلیلی است. معتزله قائل به احباط کلی بوده، دلایل عقلی و نقلی ذکر می‌کنند. در مقابل اشاعره و اکثر امامیه، جز در موارد مرگ در حال کفر، ارتداد، شرک و نفاق، منکر احباط کلی هستند و احباط و تکفیر کلی را مستلزم ظلم، ترجیح بلامرجح و یا تناقض و دور می‌دانند. فخر رازی با نقد جدی معتزله، «احباط و تکفیر» قرآنی را با معنایی که معتزله قائل به آن هستند، متفاوت می‌داند. وی معتقد است احباط به معنای عدم مطابق با شرع و صحیح نبودن عمل از ابتدا و تکفیر به معنای پوشش قبح گناه و بخشش آن است. وی بر مبنای حسن و قبح شرعی، تکفیر را بر خداوند واجب ندانسته و آن را از باب فضل و احسان می‌داند. آیت الله جوادی آملی در مورد کفر، شرک، نفاق و ارتداد، قائل به حبط محض هستند که انسان بر اثر آن‌ها همه هستی خود را از دست می‌دهد و در مورد معاصی قائل به حبط غیر محض‌اند. ایشان بر اساس حرکت جوهری نفس معتقدند که نفس مادامی که رابطه تعلقی با بدن دارد، قابلیت دگرگونی دارد و افعال انسانی با نفس اتحاد وجودی دارند و صورت متناسب با خود را ایجاد می‌کنند.
بررسی تطبیقی تمایز نفس از بدن از منظر افلاطون، ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
راضیه شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل بنیادین، مساله شناخت انسان است. دو ساحتی بودن انسان به عنوان موجودی که مرکب از نفس و بدن است،تأثیر بسزایی در شناخت انسان دارد. از آنجا که امتیاز انسان در عالم خلقت نسبت به سایر موجودات نفس ناطقه است و نیز اثبات حیات پس از مرگ برای انسان بستگی به اثبات نفس به عنوان جوهری متمایز از بدن دارد؛یعنی تجرد و بقاء نفس مبتنی بر اثبات جوهریت نفس به صورتی مجزای از بدن است؛پس شایسته است که در این مسئله پژوهشی در آراء سه فیلسوف شاخص غربی و اسلامی صورت گیرد. باشد تا تطبیق آراء این سه فیلسوف،زوایای پنهانی از انسان‌شناسی را برای ما آشکار سازد. پی‌بردن به حقیقت نفس، همواره دغدغه فیلسوفان بوده است. از میان آن‌ها افلاطون، ابن سینا و دکارت عنایت ویژه‌ای به بحث نفس و از جمله تمایز نفس از بدن داشته‌اند.در این زمینه، هرسه فیلسوف قائل به تمایزند. دیدگاه افلاطون درباره ساحات وجودی آدمی را می‌توان نوعی ثنویت‌گرایی افراطی خواند.به اعتقاد او میان نفس و بدن نهایت فاصله برقرار است،به گونه‌ای که نفس موجودی متعلق به عالم بالا بوده و پیش از بدن موجود بوده است. او نظریه خود را با دلایلی از جمله «نظریه تذکر و یادآوری» اثبات می‌کند.تعریف ابن سینا از نفس با دیدگاه افلاطون مبتنی بر دوگانگی و ثنویت نفس نزدیک است،ابن‌سینا در آثار خود در موارد متعددی به تمایز نفس از بدن تصریح دارد و با براهینی از جمله برهان معروف «انسان معلق در فضا» به اثبات آن می‌پردازد.اما دیدگاه دکارت در مورد تعریف نفس با افلاطون و ابن سینا متفاوت است.دکارت ابتدا به اثبات نفس و بعد به ماهیت آن می‌پردازد.او نیز قائل به تمایز نفس از بدن است و این مطلب را بابراهینی از جمله برهان معروف «می‌اندیشم پس هستم» اثبات می‌کند. روش گردآوری این پایان‌نامه کتابخانه‌ای است،و روش پژوهش به صورت تحلیلی-توصیفی می‌باشد.
تبیین فلسفی-کلامی مناظرات پیرامون اثبات توحید و صفات خداوند در کتاب الاحتجاج طبرسی
نویسنده:
ریحانه مهرانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت پروردگار و خالق هستی، بنیادی‌ترین اصل از اصول عقاید است که تحقیق پیرامون آن ضروری است. ائمه اطهار که مصادیق کامل‌ترین انسان‌ها بوده‌اند، عالی‌ترین سطح شناخت را نسبت به معبود خویش داشته‌اند؛ پس شایان تحقیق است که به منظور ارتقاء معرفت خویش نسبت به توحید و صفات خداوند، به تأمل در کلام پیشوایان هدایت در این خصوص بپردازیم. یکی از کتبی که بخش عمده‌ی آن، در بردارنده‌ی این معارف توحیدی می-باشد، کتاب شریف "الاحتجاج" طبرسی است. در این تحقیق بر آنیم که بتوانیم با تبیین فلسفی- کلامی و فهم عمیق روایات معصومین، نسبت به توحید و صفات الهی شناختی عمیق‌تر بیابیم. با توجه به محوریت کتاب "الاحتجاج" و منتظم بودن مباحث توحیدی، روش پژوهش حاضر بدین نحو است‌که ابتدا روایات توحیدی، از کتاب "الاحتجاج" استخراج شده، سپس به وسیله‌‌ی آراء فلسفی و کلامی متناطر با آن‌ها، مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است. دستاوردهای این تحقیق، این است که برخی آراء فلاسفه و متکلمین، قرابت زیادی با مفاد روایات دارد، از جمله این‌که هرچند شناخت حقیقت ذات خداوند، صفات و افعال الهی برای بشر غیر ممکن است، ولی این به معنای تعطیلی عقل نیست و می‌توان از طریق "تشبیه در عین تنزیه و تنزیه در عین تشبیه" نسبت به صفات خداوند شناخت پیدا کرد. همچنین براهین بسیاری را می‌توان برای اثبات خداوند، از فرمایشات معصومین برداشت نمود، مانند برهان: صدیقین، حدوث، علیت و... . دیگر آن‌که حضرات در باب صفات، قائل به عینیت صفات با ذات بوده و صفات کمالیه و سلبیه‌ی زیادی را برای خداوند برمی‌شمارند که می‌توان با استفاده از آراء فلسفی و کلامی علمای اسلام، به تفسیر و درک درستی از آن‌ها دست یافت. همچنین از جمله مسائل بحث برانگیزی که در احتجاجات آن‌ها دیده می‌شود، مسائل توحید افعالی، از جمله جبر و اختیار، قضا و قدر، شرور و... است که تبیین و تفسیر درست آن‌ها از دیدگاه‌های مختلف فلاسفه و متکلمین مسلمان، قابل برداشت است.کلمات کلیدی: الاحتجاج، طبرسی، شناخت خدا، توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی.
  • تعداد رکورد ها : 44