جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
بررسی ديدگاه دو شارح هدايه الحكمه در باب صادر نخستين (ميبدی و ملاصدرا‌)
نویسنده:
عليرضا جوانمردی اديب، مقصود محمدی، مهدی نجفی افرا‌
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قاضي كمال‌الدين ميبدي و صدرالمتألهين شيرازي هر دو بر طبيعيات و الهيات هدايةالحكمه‌ ‌ابهري شرح نگاشته‌اند و در اغلب موارد به نقد و نظر نسبت به ديدگاههاي موجود در باب مسائل مطرح شده پرداخته‌اند. از جملة اين مسائل، مسئلة صادر نخستين است كه ميبدي با تكيه بر «جهات اعتباريه (سلوب و اضافات) بعنوان منشأ صدور كثرات از واجب تعالي» و نيز «صدور افعال از نفس بدون واسطة بدن»، بر صادر نخستين بودن «عقل» اشكال نموده و معتقد است نفس نيز ميتواند بلاواسطه از مبدا اول صادر شود. ملاصدرا در ردّ مبادي استدلال ميبدي ميگويد: اوّلاً، «تحقق سلوب همچون تحقق اضافات در صدق قضاياي سالبه متأخر از تحقق واجب تعالي است» و ثانياً، «نفس تا زماني كه نفس است با قوه و ضعف همراه است و در افعال و تصرفات خويش نيازمند به بدن است». اين بيان ملاصدرا در باب عدم صلاحيت نفس براي صادر نخستين بودن، بيش از آنكه با رويكرد و مباني حكمت مشائي در باب نفس، يعني «روحانيةالحدوث و روحانيةالبقاء» بودن آن هماهنگ باشد، با رويكرد و مباني حكمت متعاليه، «جسمانية الحدوث و روحانيةالبقاء» بودن نفس، هماهنگ است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 150
قاضی کمال الدین حسین بن معین الدین میبدی (زندگی، شخصیت، دیدگاهها)
نویسنده:
عليرضا جوانمردی اديب، مقصود محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حسین بن معین الدین میبدی ملقب به «کمال الدین»، مشهور به «قاضی»، متخلص به «منطقی» از جمله بزرگ زادگان و شخصیتهای برجسته علمی، ادبی و حکمی ایران زمین است که در قریه «میبد» از توابع یزد در قرن نهم هجری پا به عرصه حیات نهاد. وی پس از فراگیری مقدمات مرسوم علوم معقول و منقول زمان خود، در جوانی به شیراز رفت و در آنجا به شاگردی دوانی درآمد. میبدی حکیمی است مسلمان، بر مذهب شافعی که اهل تولّا است، اوج این تولّا نسبت به امیرالمؤمنین (ع) و خاندان عصمت و طهارت(ع) تا بدانجاست که برخی وی را از علمای تشیع دانسته اند. او در زمان حکمرانی سلطان یعقوب آق قویونلو، قاضی و متصدی موقوفات یزد و توابع آن گشت. مهمترین آثار معروف وی شرح هدایه الحکمه ابهری و شرح دیوان منسوب به امیرالمؤمنین(ع) و منشآت است. او در دوران شاه اسماعیل صفوی هنگامی که محمد کره (حاکم ابرقوه) یزد را تصرف مینمود به سمت وزارت او درآمد و در حدود سالهای 909 تا 911هـ .ق که شاه اسماعیل یزد را دوباره به تصرف خویش درمی آورد به دستور وی به قتل رسید. میبدی مسلک اشراقین و متصوفین (عرفا) را برتر از مسلک متکلمان و مشائین میدانست و طریقه اخیر را که بر پایه دلیل و قیاس عقلی است طریقه یی دارای شک و شبهه فراوان میخواند که قدم عقل در گذر از آنها خسته و درمانده میشود. اگرچه او بنیان گذار مکتب خاصی همچون ابن سینا و سهروردی و ابن عربی نبوده است، ولی با بیان نقد و بررسیهای دقیق و اظهار نظرهای خاص خود در موضوعات مورد بحث از منظر متکلمان و مشائین و اشراقین و عرفا در قالب آثار مستقل و غیرمستقل (شرح و حواشی) توانسته بعنوان حلقه واسط علاوه بر نقش بسزایی که در تطور حکمت اسلامی و نزدیک شدن مشارب مختلف فکری تا زمان خود داشته، الهام بخش صدرالمتألهین شیرازی در ظهور حکمت متعالیه نیز باشد.
صفحات :
از صفحه 145 تا 184
مبانی انسانشناسی از منظر صدرالمتألهين شيرازی
نویسنده:
عليرضا جوانمردی اديب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
چکیده :
چهرة حقيقي زندگاني براي انساني پديدار ميگردد كه توانسته باشد در پاسخ به پرسش از «حكمت وجودي خويش» به معنايي دست يافته باشد كه او را در مسير رشد و تعالي قرار دهد. از ديدگاه حكماي اسلامي رابطة بين انسان و اله، رابطة رب و مربوبي است. در اين رويكرد، اله، علاوه بر برنامه و هدفي كه از خلقت موجودات داشته، داراي نقش تربيتي و هدايتي پس از خلقت نيز ميباشد. حكما، الگوهاي تربيتي انسان را انسانهايي دانسته‌اند كه توانسته‌اند به فضل الهي، كمال مورد انتظار نوع خود را متحقق ساخته و بعنوان انسان كامل عهده‌دار هدايت ساير انسانها بسوي صراط مستقيم شوند. در حكمت صدرايي براساس اصولي همچون اصالت وجود، تشكيك وجود و حركت جوهري، همۀ موجودات در صراط تكوين‌كه با خلقت جهان پديدار گشته‌‌ـ بسوي مسبب الأسباب در حال سيرند (عبادت تكويني.) در اين ميان، انسان بدليل برخورداري از جايگاه ويژه در نظام هستي، داراي اين توانايي است كه در صراط تشريع نيز گام نهد و با الگو قرار دادن انسان كامل بوسيلة بهره‌گيري از حكمت نظري و بكاربندي حكمت عملي به اوج كمال وجودي خويش كه همان عبوديت الهي (لقاء اللّه) است دست يابد (عبادت تشريعي.)‌ از منظر ملاصدرا لازمة رسيدن به چنين مرتبتي، حكمت و حريت است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 84
حريت انسانی و عبوديت الهی در حكمت متعاليه
نویسنده:
عليرضا جوانمردی اديب, مهدی نجفی افرا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
چکیده :
صدرالمتألهين ـ همانند ساير حكماي اسلامي‌ـ انسان را در ميانة مبدا و معاد نگريسته‌ است، از اينرو در نحوة پيدايش اوليه، در كيفيت سير وجودي و در بازگشت او بسوي مبدا المبادي سخن‌گفته‌ است. وي با توجه به مباني خاص حكمي خود همچون اصالت، تشكيك، بساطت و حركت جوهري وجود، انسان را در گذرگاه هستي ديده است كه سير وي ـ بعنوان سالك طريق وجودـ از وجود، در وجود با وجود و بسوي وجود است. در اين نحو نگرش، حريت انساني بعنوان يك ملكة نفساني و فضيلت اخلاقي، معنايي وجودشناسانه دارد كه در پرتو حكمت نظري و عملي دستيافتني است. از منظر ملاصدرا اين مرتبه از وجود براي انساني متجلي ميشود كه توانسته باشد اولاً در بعد حكمت نظري، به شناخت صحيح نسبت به وجود و حقيقت وجودي خويش دست يافته باشد و نفس خود را مستعد دريافت و مشاهدة معارف حقه از مبادي عاليه گرداند؛ ثانياً در بعد حكمت عملي، با استيلاي قوة عاقله بر قوة شهويه و غضبيه، تعادل را در ارضاي خواهشهاي اين قوا ايجاد نمايد. حكيم الهي، همان مؤمن حقيقي است كه توانسته به غايت حكمت نظري يعني نور و غايت حكمت عملي يعني سعة صدر دست يابد. حريت كه بمعناي رهايي از قيود است، در معناي عالي خود ـيعني همان عبوديت الهي كه گرايش و توجه بسوي مطلق است ـ متجلي ميگردد، بگونه‌يي كه سالك از بند رقيت هر آنچه غير حق است، آزاد و خود را در حق فاني ميسازد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 102
موت اختياری در رساله الاصول العشره‌‌ ‌شيخ نجم‌الدين كبری
نویسنده:
عليرضا جوانمردي اديب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
چکیده :
در نظر شيخ نجم‌الدين كبري «حيات حقيقي»، همان «حيات معنوي» است؛ حياتي كه برون رفت از ظاهر بسوي باطن، فنا شدن در حق و بقا يافتن به بقاي او، و نيز بازيافتن حق است در هر آنچه كه رنگ و نامي از هستي و زندگاني دارد. وي كه از جمله پيران طريقت است، با توجه به يافته‌هاي خويش در اين حيات معنوي به نگارش رسالة الاصول العشره پرداخته تا‌ ‌به دستگيري و ارشاد سالكين بپردازد. او در اين رساله با بهره‌گيري از آموزه‌هاي وحياني و نيز بكارگيري سنت پيامبران و اولياي حق، دستور العملهايي را براي سالكيني كه قصد دست يافتن بدين مرتبه از زندگاني را دارند، وضع نموده و طريقة مختار خويش را «طريقة شطار» ناميده كه بر پاية «موت اختياري» است و داراي اصول دهگانه‌ توبه، زهد، توكل، قناعت، عزلت، ذكر، توجه، صبر، مراقبه، رضا ميباشد. موت اختياري سالك از «توبه» آغاز ميگردد؛ اين اصل نه تنها «سر آغاز تولد ثاني» است بلكه «شرط لازم ادامة حيات معنوي» نيز هست، بدين نحو كه سالك پس از اداي حق هر مقام، تا رسيدن به مقام توحيد حقيقي از هر منزل و مقامي بوسيلة توبه بدر خواهد شد. چنين سالكي كه توانسته با عنايت حق تعالي و ارشاد پير طريقت و نيز كوشش خويش «تولد ثاني»‌ بيابد، پس از پيمودن منازل و مقامات معنوي متخلق به اخلاق الهي ميگردد و در اوج اين حيات به «مقام وصول و فناي در حق» كه بالاترين معنا از معناي توحيد است، دست مي‌يابد. اساس بودن «موت اختياري» در اين رساله، علاوه بر اذعان ابتدايي شيخ، بخوبي از اصرار وي در خلال توضيح اصول دهگانه با واژه «خروج» و نيز مقايسة اين نحوه خروج با «موت طبيعي» پيداست، لذا در پيوند موت اختياري بعنوان اساس طريقة شطار با اصول دهگانه ميتوان گفت كه شيخ نجم الدين براساس آموزه‌هاي رسالة الاصول العشره‌ ‌نه‌تنها از يك موت و تولد اختياري بلكه از چندين موت و تولد اختياري ديگر متناسب با هر منزل و مقام سخن بميان آورده است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 116
  • تعداد رکورد ها : 5