جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
خودفرهنگی در سنت اسلام‌گرایی و رابطه‌ی آن با امر سیاسی از نگاه اقبال، شریعتی، سید قطب
نویسنده:
پدیدآور: نرگس بروغنی ؛ استاد راهنما: مهدی رفیعی ؛ استاد مشاور: محمدجواد غلامرضاکاشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
برخورد جهان اسلام باغرب به‌عنوان یک امر اجتناب‌ناپذیر اگر چه همیشه همراه با تنش و دشمنی نبوده، اما از همان ابتدا به‌عنوان دو نیروی تأثیرگذار متفاوت مطرح شده‌اند؛ که ماهیت هر یک دیگری را به چالش‌ می‌کشد. اسلام همیشه به‌عنوان یک تهدید مطرح بوده که محوریت تمدن غرب را به چالش کشیده و غرب نیز در نگاه مسلمانان نماد یک فرهنگ بی‌روح و عامل انحطاط جوامع معرفی شده است. در آغاز ورود فرهنگ غرب به جهان اسلام بیشتر شاهد تأثیرگذاری ظاهری آن بر روبنای جوامع اسلامی بوده‌ایم؛ اما زمانی که تمدن غرب ساختارهای سیاسی، اجتماعی و بخصوص فرهنگی جوامع اسلامی را متأثر ساخت نتایج متفاوتی به همراه داشت؛ از یک طرف آموزه‌های آنان سبب یک انقلاب علیه شرایط سخت سیاسی و اجتماعی جوامع اسلامی بوده و از طرفی پیام‌آور آموزه‌هایی بوده که اساس اندیشه‌ی اسلامی را مورد چالش قرار داده است.تمدن غربی خواه ناخواه تأثیر خود را بر جوامع اسلامی داشته؛ و تمام ابعاد زندگی مسلمانان را تحت‌تآثیر خود قرار داده است؛ جهان اسلام بیشتر از هر چیز، تحت‌تأثیر عوامل ذهنی یا عینی هم‌چون حضور استعمار، احساس حقارت در سطح ملی، فرهنگی و شیوع اندیشه‌های ضد دینی و غرب‌گرا در موضع ضعف قرار گرفت. تأثیرپذیری از غیر، رواج گرایشات ناسیونالیستی و اختلافاتی که میان مسلمانان ایجاد شد ضرورت یک بازسازی و بازتعریف اساسی را در اندیشه‌ها و تفکرات اسلامی مطرح ساخت.با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی متفاوت جوامع اسلامی بخصوص در سه حوزه‌ی هند، ایران و مصر، اسلام را به‌عنوان تنها نیروی خودآگاه مشترک در میان خود پذیرفته‌اند؛ اسلام‌گرایان معتقدند توانایی ذاتی اسلام به‌عنوان یک نیروی آگاهی‌دهنده و عاملی که سبب انسان‌سازی و تمدن‌سازی در طول تاریخ بوده؛ و نوعی اعتماد به نفس، خوداندیشی و احترام به خودی را در مسلمانان تقویت نموده؛ تنها عنصری است که برای مقابله با غرب می-توان به آن متوسل شد. آن‌ چه در این پژوهش به آن پرداخته می‌شود بررسی خود فرهنگی در سه حوزه‌ی جهان اسلام یعنی هند، ایران و مصر؛ با در نظر گرفتن تفاوت میان آن‌ها و این‌که چه تأثیری بر اندیشه‌های سیاسی اسلام‌گرایان داشته است می‌باشد. اگر چه نقطه‌ی عزیمت اسلام‌گرایان پیرامون فلسفه‌ی خودی، اسلام اصیل می‌باشد، اما روایت‌های یکسانی در این زمینه ندارند؛ مسئله این است که تفاوت‌های خود فرهنگی آن‌ چنان عمیق است که باعث می‌شود اندیشه‌های سیاسی متفاوتی از دل آن بیرون آید.
فلسفه ی خودی در سنت اسلام گرایی و رابطه ی آن با امر سیاسی از نگاه اقبال، شریعتی، سید قطب
نویسنده:
نرگس بروغنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برخورد جهان اسلام باغرب به‌عنوان یک امر اجتناب‌ناپذیر اگر چه همیشه همراه با تنش و دشمنی نبوده، اما از همان ابتدا به‌عنوان دو نیروی تأثیرگذار متفاوت مطرح شده‌اند؛ که ماهیت هر یک دیگری را به چالش‌ می‌کشد. اسلام همیشه به‌عنوان یک تهدید مطرح بوده که محوریت تمدن غرب را به چالش کشیده و غرب نیز در نگاه مسلمانان نماد یک فرهنگ بی‌روح و عامل انحطاط جوامع معرفی شده است. در آغاز ورود فرهنگ غرب به جهان اسلام بیشتر شاهد تأثیرگذاری ظاهری آن بر روبنای جوامع اسلامی بوده‌ایم؛ اما زمانی که تمدن غرب ساختارهای سیاسی، اجتماعی و بخصوص فرهنگی جوامع اسلامی را متأثر ساخت نتایج متفاوتی به همراه داشت؛ از یک طرف آموزه‌های آنان سبب یک انقلاب علیه شرایط سخت سیاسی و اجتماعی جوامع اسلامی بوده و از طرفی پیام‌آور آموزه‌هایی بوده که اساس اندیشه‌ی اسلامی را مورد چالش قرار داده است.تمدن غربی خواه ناخواه تأثیر خود را بر جوامع اسلامی داشته؛ و تمام ابعاد زندگی مسلمانان راتحت‌تآثیر خود قرار داده است؛ جهان اسلام بیشتر از هر چیز، تحت‌تأثیر عوامل ذهنی یا عینی هم‌چون حضور استعمار، احساس حقارت در سطح ملی، فرهنگی و شیوع اندیشه‌های ضد دینی و غرب‌گرا در موضع ضعف قرار گرفت. تأثیرپذیری از غیر، رواج گرایشات ناسیونالیستی و اختلافاتی که میان مسلمانان ایجاد شد ضرورت یک بازسازی و بازتعریف اساسی را در اندیشه‌ها و تفکرات اسلامی مطرح ساخت.با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی متفاوت جوامع اسلامی بخصوص در سه حوزه‌ی هند، ایران و مصر، اسلام را به‌عنوان تنها نیروی خودآگاه مشترک در میان خود پذیرفته‌اند؛ اسلام‌گرایان معتقدند توانایی ذاتی اسلام به‌عنوان یک نیروی آگاهی‌دهنده و عاملی که سبب انسان‌سازی و تمدن‌سازی در طول تاریخ بوده؛ و نوعی اعتماد به نفس، خوداندیشی و احترام به خودی را در مسلمانان تقویت نموده؛ تنها عنصری است که برای مقابله با غرب می-توان به آن متوسل شد. آن‌ چه در این پژوهش به آن پرداخته می‌شود بررسی خود فرهنگی در سه حوزه‌ی جهان اسلام یعنی هند، ایران و مصر؛ با در نظر گرفتن تفاوت میان آن‌ها و این‌که چه تأثیری بر اندیشه‌های سیاسی اسلام‌گرایان داشته است می‌باشد. اگر چه نقطه‌ی عزیمت اسلام‌گرایان پیرامون فلسفه‌ی خودی، اسلام اصیل می‌باشد، اما روایت‌های یکسانی در این زمینه ندارند؛ مسئله این است که تفاوت‌های خود فرهنگی آن‌ چنان عمیق است که باعث می‌شود اندیشه‌های سیاسی متفاوتی از دل آن بیرون آید.
انگاره‌سازی رسانه ملی از اسلام سیاسی و مسلمانان
نویسنده:
حجت‌الله کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همگان به نقش و تأثير فوق العاده و بعضاً بي بديل رسانه ها به ويژه رسانه هاي جهان گستر در عصر حاضراذعان دارند . اين نقش در چارچوب فعاليت هايي همچون اطلا عرساني ، آموزش ، تبليغات ، شكل دهي بهافكار عمومي ، تصويرسازي از خود و بيگانه ، بسيج سياسي ، جنگ رواني ، ترويج فرهنگ غالب ، سرگرمي ،پركردن اوقات فراغت و ... ايفا مي شود .1) معتقد است ، رسانه هاي گروهي براي حفظ سلطه كساني كه اينك در ) « استوارت هال » همانطور كهاستيو » ، « بيل گيت س » موضع قدرت نشسته اند ، عمل م يكنند . كانال هاي پخش و نوشتار ، تعاملمالكان غو لهاي رسانه اي ) ، تصوير جهان را منعكس مي سازند و در مقابل ، از ) « تد ترنر » و « فوربس. ( Stuart Hall و 1997 و PP 1- توده هاي ضعيف و فاقد قدرت بهره كشي مي كنند ( 64رسانه ها زمينه شكل گيري معني را فراهم م يسازند و افكار عمومي اغلب از رخدادها تصو يري در ذهندارند كه ساخته رسانه هاست . تلويزيون در اين زمينه از جايگاه كانوني برخوردار است . رسانه هاي جهان گستردر دهه هاي اخير تصويري مشمئز كننده از اسلام ارائه داده اند تا ضمن واكسينه كردن جوامع خود در مقابلامواجِ رو به گسترش اسلام گرايي ، با تحقير ملت هاي مسلمان زمينه هاي لازم را براي غارت منابع ملي آنانفراهم كنند . سرزمين هاي اسلامي ، مناطقي ناامن و مسلمانان افرادي خشن ، تروريست ، عقب مانده ،متحجر و دشمن ارزش هاي مردم سالاري ، آزادي بيان و حقوق بشر معرفي مي شوند .برخي از كشورهاي اسلامي از جمله جمهوري اسلامي ايران كه زيست سياسي جديدي را براي خودبرگزيد ه اند با درك خطر تصويرسازي رسانه هاي غربي از اسلام ، به تأسيس رسان ههاي فرامرزي به زبان هايمختلف پرداخته اند تا ضمن اصلاح نگرش شكل يافته توسط رسانه هاي غربي ، اهداف خود را در سطحمنطقه اي و بين المللي تأمين نمايند .حال اين يك سؤال اساسي است كه آيا روند حاكم بر محتواي رسانه هاي جهان اسلام به نحوي است كهبتواند تصوير رسانه هاي غربي را از اسلام خنثي كند يا خود اين رسانه ها نيز به ابزاري براي بازپخش توليدات2خبري خبرگزاري هاي غربي تبديل شده اند ؟ به عبارت ديگر تصويري كه رسانه هاي جهان اسلام از خود ارائهمي دهند آيا با آنچه رسانه هاي غربي منعكس مي كنند ، متفاوت است ؟تحقيق حاضر به عنوان يك مطالعه موردي در قالب پايان نامه دوره كارشناسي ارشد رشته علوم سياسي ،عملكرد شبكه خبر ايران را از اين حيث بررسي كرده و انگاره سازي آن را از اسلام م ورد مطالعه قرار دادهاست.
  • تعداد رکورد ها : 3