جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
بررسی مفاهیم و مضامین عرفانی مشترک در نهج‌البلاغه و حدائق الانوار محمدصادق قومشمی
نویسنده:
سعید فرزانه فرد ، مریم شفیعی تابان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نسخۀ خطی حدائق الانوار، رسالۀ مفصّلی در عرفان و توحید، با نثری ساده و مرسل اثر محمدصادق بن محمدباقر قومشمی است که در دورة قاجار می­­زیسته و اثرش جزو آثار دورة بازگشت ادبی می­باشد. مؤلف در فصل اول مقدمه، شرح‌حال خودش را ذکر نموده و کتابش را در هشت حدیقه و هر حدیقه را در چند گلزار و شجره تنظیم نموده است. در این نسخه، مؤلف اشعار و حکایات زیادی از شاعران و نویسندگان دیگر آورده است. حکایت‌های حدائق الانوار، نمونه‌ای از ادبیّات داستانی در متون نثر عرفانی فارسی است. نویسنده، در این کتاب مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده و از مضامین مشترک با اندیشه‌های امام علی(ع) در نهج‌البلاغه برخوردار است. با توجه به اهمیت تاریخی و ادبی این اثر، نگارنده در این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – مقایسه‌ای میزان اثرپذیری مفهومی و محتوایی محمدصادق قومشمی را از نهج‌البلاغه در آفرینش کتاب حدائق الانوار نمایان سازد و با محوریت مضامین و اندیشه‌های دینی و اخلاقی به عمده‌ترین مضامین مشترک این دو کتاب، از جمله تقوا و پرهیزکاری، عدالت و دادورزی، پرهیز از ظلم و ستم و احسان و نیکوکاری بپردازد.
صفحات :
از صفحه 367 تا 386
روانشناسیِ عرفانیِ دین براساس نظریّات یونگ در دفتر ششم مثنوی
نویسنده:
محمّد امین احسانی اصطهباناتی ، مریم شفیعی تابان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجربۀ عرفانی از دین، یعنی مواجهه با امر مقدّس و درک حضور وجود او، که به‌ صورت فردی و یا جمعی، در درون افراد بروز و ظهور می‌یابد، در روانشناسی، این تجربۀ عرفانی ، نوعی گرایش درونی و فطری به‌شمارمی‌رود. یونگ بر این نکته تأکیدمی‌ورزد که تجربۀ عرفانی از دین، نوعی تجربۀ مینوی و مقدّسی است که در ضمیر خودآگاه و عمدتاً ناخودآگاه جمعیِ بشر، نهادینه­شده­است. کارل گوستاو یونگ (1961- 1875 م) روانشناسی سوئیسی و پایه‌گذار روانشناسی تحلیلی، با طرح نظریۀ کهن‌الگوهای ناخودآگاه جمعی، سعی کرد پنجره ای نوین به‌سوی عرفان بگشاید؛ زیرا، بر تجربیّات طبیعی و خودانگیخته تمرکز دارد، به‌ویژه در رؤیاها و تخیّلاتی که به‌نظرمی‌رسد با عرفان اسلامی، تقویت می‌شوند. مولانا نیز، ایمان و تجربۀ عرفانی از دین را، از جنس عشق می‌داند که به‌طور فطری و غریزی، در سرشت انسان به‌ودیعت نهاده­شده­است و کشش و جذب روحی به‌سوی مبدأ و اصل که در عرفان اسلامی، مطرح می شود، ناشی از همین تفکّر است؛ او عشق را، محرّک روح انسانی در سبب جذب روح به ‌نوای الهی و عرفانی، در مسیر رسیدن به ‌تجارب عالی ایمانی می‌بیند. این مقاله، برپایۀ مطالعۀ موردی آرای کارل گوستاو یونگ دربارۀ تجربۀ عرفانی از دین و اندیشه‌های مولانا در دفتر ششم مثنوی به ‌این پرسش پرداخته­است که دو رویکرد متفاوت روانشناختی و عرفان نسبت به‌دین، در چه وجوهی از یکدیگر متمایزمی‌شوند و در چه وجوهی به‌یکدیگر نزدیک هستند. برای پاسخ به‌این پرسش، مقاله با اشاره به‌روانشناسی عرفانیِ دین از دیدگاه یونگ و مولانا، نتیجه گرفته­است که فطری­بودن دین و عرفان، یکی از نکات مشترک اندیشۀ مولانا و روان‌شناسی یونگ، در تجربۀ امر مقدّس است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 160
بررسی تطبیقی مسائل کلامی در حدیقه سنائی و مثنوی مولوی
نویسنده:
مریم شفیعی تابان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر، حدیقه الحقیقه-به عنوان نخستین منظومه عرفانی-و مثنوی شریف-به کامل ترین و مهمترین اثر عرفانی-از جهت آرا و اندیشه های کلامی بررسی و با هم مقایسه شده اند. علم کلام-به عنوان یکی از مهمترین علوم اسلامی-وظیفه دفاع از دیانت-به ویژه اعتقادات-در برابر معارضان را به عهده دارد. سنائی و مولوی را در وهله اول، به عنوان چهره هایی عارف می شناسیم، سپس عنوان متکلم در مورد آن دو عزیز، صدق می کند. هر دو شاعر، اشعری هستند-البته با گرایشهای شیعی- و با عقل گرایی صرف در ستیز.تار اندیشه های عرفانی آن دو بزرگوار، بسیاری جاها در پود عقاید فلسفی و کلامی تنیده می گردد و افکاری عالی و درخشان را شکل می دهد. با عنایت به تفاوت موجود در مشرب عرفانی آن دو مرد ربانی، و این که مولوی در حوزه عرفان و تصوف مسلک خاصی را می پیماید، برخی آرای کلامی صرفا به مولانا اختصاص دارد و آنها را بدان گونه که در مثنوی مندرج است، در حدیقه به هیچ وجه نمی بینیم. همچنین سنائی و مولوی در برخی مباحث، با یکدیگر اختلاف عقیده دارند که در متن، بدین موارد پرداخته شده است. نکته مهمی که از این رساله منتج می گردد، این است که آزاد اندیشانی چون سنائی و مولانا را در حوزه یک مذهب خاص نمی توان محدود کرد، چرا که این دو شاعر عارف مسلک-به دور از هر گونه تعصب و خام اندیشی-گرایش به آرای مختلف از مذاهب متفاوت را اختیار نموده و با کیمیای عشق، رنگ ها و نمودهای ظاهری را از میان برداشته اند.
  • تعداد رکورد ها : 3