جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

نوشته ای که هم اکنون در پیش روی شماست، نتیجه ماه ها، تلاش و کوشش است و موضوع آن بیان اخلاق حضرت فاطمه زهرا – علیها السلام- می باشد. این اثر مشتمل بر سه بخش و سیزده فصل می باشد بخش اول متشکل از دو فصل است. فصل اول درصدد بیان این مطلب است که داشتن اخلاق بر هر انسانی ضروری است و تمام علما و دانشمندان آن را وسیله رسیدن به سعادت و کمال انسانی دانسته و سرمایه تعالی و تکامل مادی و معنوی بشر به شمار می آورند. و اخلاق مبتنی بر دو بخش نظری و عملی می باشد. و انسان به هر دو بخش نیازمند است. در بخش اخلاق عملی انسان ها نیاز به الگو دارند تا بتوانند از او پیروی کنند و سرمشق بگیرند و مکتب اخلاقی اسلام در این میان سرآمد است. در فصل دوم همین بخش علت نیاز به الگوها بیان شده است و حضرت فاطمه زهرا – علیها السلام * به عنوان الگوی برتر به زنان مسلمان معرفی شده است. بخش دوم آن مشتمل بر نه فصل است. فصل اول آن در مورد ازدواج حضرت زهرا* علیها السلام * با امیرالمؤمنین * علیه السلام * می باشد. ازدواجی که با پیوند عشق معنوی و الهی صورت گرفت و آن بانوی نمونه تمام ارزش های دروغین را زیر پا نهاد و کلبه فقیرانه، اما پر از محبت و صفای علی * علیه السلام * را با وجودش روشن ساخت. فصل دوم آن، در مورد همسرداری فاطمه زهرا * علیها السلام * است. او در همه امور با امیرالمؤمنین همگام و همراه بود. در شادی ها، غم ها، نگرانی ها، فقرها و محرومیت ها و تحمل رنج ها، به گونه ای که او را نیز می توان مجاهدی در راه خدا خواند. او هیچ گاه با همسرش مخالفت ننمود و همیشه برای رفاه و آسایش آن بزرگوار تلاش می نمود؛ و در آیین همسرداری نمونه بود، به طوری که همسرش با دیدن او همه غصه هایش را به فراموشی می سپرد. فصل سوم، به نحوه اداره امور منزل توسط آن حضرت می پردازد. فاطمه زهرا* علیها السلام * در خانه داری نیز نمونه است. ایشان در ادای این مسئولیت با مشکلات و سختی های فراوانی روبرو می شد دست های مبارکش بر اثر کثرت آسیاب نمودن تاول می زد، او اگرچه کنیز داشت و می توانست کاری انجام ندهد، اما بر اساس عدالت خواهی، کارهای منزل را با اوتقسیم نموده بود. فاطمه زهرا * علیها السلام * به زندگی مشترک با امیرمؤمنان با سختی های زیادی مواجه شد اما هچ گاه خم به ابرو نیاورد. فصل چهارم، راجع به تربیت فرزندان، توسط آن بانوی نمونه است. آن حضرت با تمام مسئولیت هایی که داشت از فرزندان خود غافل نمی شد، آنان را مورد نوازش قرار می داد و با آنان بازی می نمود و هیچ گاه بین فرزندانش فرق نمی گذاشت، به نیازهای طبیعی شان توجه می نمود و نسبت به آنان سوز و شفقت داشت. فصل پنجم، بیانگر این است که حضرت زهرا * علیها السلام * شخص زاهد و قانعی بودند، انتخاب علی * علیه السلام * به عنوان همسر ،نشانه زهد آن بزرگوار می باشد.زیرا که امیر المؤمنین * علیه السلام * از مال دنیاهیچ نداشت. زهد آن حضرت باعث مسلمان شدن عده ای از همسایگان یهودی شد . فصل ششم ، پیرامون ایثار و گذشت حضرت زهرا * علیها السلام * می باشد . آن بانوی بزرگوار آن چه را که داشت، مانند مادرش در راه خدا ایثار نمود. او در شب عروسی جامه تازه اش را به فقیر داد و خود جامه کهنه را پوشید. خود گرسنه می خوابید، اما همسر و فرزندانش را سیر می نمود سهم غذای خود را به فقیر و گرسنه می داد و حتی گردنبندی را که دختر عمویش به او هدیه داده بود و آن را خیلی دوست داشت به سائل بخشید. طعام افطارش را چون همسر و فرزندانش تا سه شب به مسکین و یتیم می دهد. فصل هفتم، از حیا و عفت حضرت فاطمه زهرا * علیها السلام * بحث می کند؛ فاطمه * علیها السلام * حیای مجسم است و ایشان هیچ گاه مرتکب حتی شبه خطا نیز نشد. روزی مرد کوری بر پیامبر اسلام – صلی الله علیه و آله – وارد می شود و فاطمه * علیها السلام * با دیدن او چهره اش را می پوشاند و وقتی از این کارش سؤال می نمایند در جواب می گوید او مرا نمی بیند اما من او را می بینم. در روایت است روزی پیامبر – صلی الله علیه و آله – به خانه فاطمه * علیها السلام * می روند. در منزل را می زنند و از محضر ایشان کسب اجازه می کنند که وارد شوم یا نه؟ کسی را به همراه دارم، فاطمه * علیها السلام * می گوید: مقنعه ای ندارم که بر سر کنم؛ ولی به ناچار با گوشه ملافه خود را می پوشاند، تا در معرض دید دیگران قرار نگیرد. آن بزرگوار در عین عفت و حیا، به فکر مسئولیت های اجتماعی است و این امرباعث نمی شود از وظایف اجتماعیش غفلت کند. فصل هشتم، پیرامون علم فاطمه * علیها السلام * و معلم بودنش است. آن حضرت با عالم غیب در ارتباط بود و پیوسته جبرئیل بر او حاضر می شد. و اخبار گذشته، حال وآینده را بیان می داشت. آن بانوی عالمه، یک معلم نمونه و مرجع فکری برای شیعیان بود. اگر کسی سؤالی داشت با صبر و متانت به آنان جواب می داد. و شاگردانی را تربیت نمود که هر کدام از آن ها انسان های بزرگی شدند. او شخصیت هایی مثل فضه را تربیت نمود که جز به قرآن سخن نمی گفت. فصل نهم، بحث از نیایش و پرستش فاطمه * علیها السلام * است. به فرموده پیامبر بزرگوار اسلام – صلی الله علیه و آله – ایمان به خداوند متعال در اعماق دل و روح فاطمه * علیها السلام * چنان نفوذ کرده بود که برای عبادت خدا، خود را از همه چیز فارغ می ساخت. او با تمام کارهایی که داشت بیشتر وقتش را به عبادت و نیایش با پروردگار می گذراند. امام حسن – علیه السلام- از دوران خردسالیش یاد می کند و می گوید: مادرم را شبی در محراب عبادت و سرگرم دعا دیدم، که دایم دیگران را دعا می کرد، پرسیدم: مادر! چرا نخست ما را که فرزندان تو هستیم دعا نمی کنی؟ فرمود: فرزندم اول همسایه، بعد خانه. او همه اعمالش در مسیر هدف و خواسته الهی بود. همه کارش، زندگیش، خانه داریش، تربیتش، همسرداریش و ... همه در راه خدا و برای رضای او بود. بخش سوم که از دو فصل تشکیل شده و پیرامون اخلاق سیاسی- اجتماعی آن حضرت می باشد. در فصل اول این بخش آمده است که: حضرت فاطمه زهرا* علیها السلام * یک زن گوشه نشین نبود. بلکه با اجتماع در ارتباط بود. او در جنگ شرکت می نمود و در پشت جبهه برای سپاه اسلام آب می آورد و آنان را پشتیبانی می نمود. به همسایگان سر می زد و اگر شخصی فوت می کرد، بر سر مزارش حاضر می شد و برای او طلب مغفرت می نمود. اما در فصل دوم صحبت از مبارزه حضرت زهرا * علیها السلام * با غاصبین خلافت است. آن هایی که هم امیرالمؤمنین علی - علیه السلام- را از حق ولایت محروم نمودند و هم فدک را غصب کردند. او مبارزات خود را در کنار همسرش و گاهی هم با استقلال ادامه داد. کمتر فایده اش آن بود که اتمام حجت کرد، خصم را به محاجه طلبید، بحث کرد، استدلال و منطق به کار برد، رسواگری نمود، دشمن نادان را به گریه و انابه انداخت و نشان داد که حق با او و همسر اوست، اگرچه نهایتاَ هر دو را از حقشان محروم نمودند. این مختصر در واقع گویای مباحث این تحقیق می باشد و تا حد ممکن سعی نمودم مطالب اساسی و مهم در هر بخش گنجانده شود امیدوارم مرضی حق تعالی و مقبول خانم فاطمه زهرا * علیها السلام * واقع شود.