جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
فرجام شناسی عرفانی در اندیشه و آثار ابوالمجد سنایی غزنوی
نویسنده:
مرضیه کسرایی فر، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معاد و چگونگی زندگی پس از مرگ از مسائل پیچیده و شگرفی است که ادیان مختلف و مکاتب گوناگون کلامی، فلسفی و عرفانی -هریک به گونه ای- به آن پرداخته، و کوشیده اند تا پرسش های بشر دربارۀ آن را پاسخ گویند. در این میان، عرفا جایگاهی ویژه و مهم دارند، زیرا معاد را با بیان تجارب خویش توصیف می کنند. ازجمله عارفانی که به این مسئله توجه بسیار داشته، ابوالمجد مجدودبن آدم سنایی غزنوی، شاعر و عارف نامی سدۀ پنجم، است. او نهایت زندگی و مرگ -زاده شدن و پس، رخت از عالم کون و فساد بربستن- را معاد و حیات واپسین می داند و بدین سبب، بر گذر از این سرا و حرکت به سوی قرارگاه معاد تأکید می کند. سنایی در انسان شناسی خود به جوهر قدسی یا همان نفس ناطقۀ مجرد، در کنار کالبد جسمانی، عقیده دارد و براین اساس، معاد را جسمانی– روحانی ترسیم می کند. او تجرد و بقای نفس ناطقه را همانند حکما و متکلمان و به شیوۀ استدلالی اثبات نمی کند، و حقیقت و کیفیت معاد را به روش اهل نظر و استدلال صورت بندی نمی نماید؛ اما، به مبانی انسان شناسانه و معادشناسانۀ حکمی عصر خویش پای بند است و براساس این مبانی، دیدگاه خود را دربارۀ معاد و احوال انسان در حیات واپسین بیان می کند. تأکید بر این نکته از آن رو ضروری می نماید که بدانیم سنایی نه دغدغه های انسان شناسی و معادشناسی اهل نظر را دارد، و نه معادشناسی او یک سر معاد شرعی است؛ بلکه براساس انسان شناسی حکمی عصر خود، معاد شرعی را از آینۀ سیروسلوک عارفانه و معاد روحانی و عرفانی می نگرد. براین اساس، معاد در آثار سنایی امری نیست که صرفا پس از مرگ جسمانی و در وقت معلوم قیامت روی دهد، بلکه مسیری است که در طی آن انسان، ازنظر جسم و روح، پیوسته تغییر می کند و کامل می گردد. به بیان دیگر، گذر از این مسیر مراحلی دارد که در سلوک عرفانی اسلام در قالب این چهار مرتبه بیان می شود: پاکی از رذایل و تطهیر ظاهر، تهذیب باطن و تزکیۀ قلب از ملکات ناپسند، روشنایی قلب با نور صفات و ملکات پسندیده و در آخر، فنای نفس و استغراق در ذات و صفات الهی. وی ماهیت دوزخ و بهشت و نیز سعادت و شقاوت انسان را بر همین اساس تبیین و تفسیر می کند. ازاین رو پس از پاره ای مقدمات، در این پژوهش ابتدا دیدگاه انسان شناسانه و سپس، اندیشۀ سنایی درباب معاد و فرجام انسانی، به شیوه ای که بیان شد، بررسی می شود.
صفحات :
از صفحه 277 تا 299
بررسی مقایسه ایی معاد شناسی در آثار سنایی و زرتشتی
نویسنده:
مرضیه کسرائی فر، حسن ابراهیمی، محمدهادی امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده معاد وبازگشت انسان به مبدأ خویش موضوعی است که سنایی درمثنوی سیرالعباد الی المعاد به آن پرداخته است. اما معاد به معنای زندگی پس ازمرگ جسمانی، درلابه لای سایرآثارسنایی به گونه ای پراکنده به چشم می خورد. زندگی درجهان دیگر با توقف کشتی زندگی مادی انسان و رخداد مرگ آغازمی شود، به هنگام آخرت آدمیان با جسم و جان برمی خیزند؛ صورت ظاهریشان نهان و سیرتشان آشکارمی گردد. دراین روز پرحسرت صفات ذمیمه ای که درنفس ناسپاس و پرده حواس انسان هستند؛ همچون مارسیری ناپذیر، چهارپای سگ دم و گربه سر، طاووس بال مسعود و پای منحوس وگرگ یوسف دَر ظهورمی یابند. آن هنگام که نسب کس شفیع او نیست ازچرایی بدی ها سئوال شده ومقیاس و میزان های واهی و خیالی برچیده می شود. با هیمه ای ازبدی ها، گذرکردن ازدوزخ وجان سالم به دربردن ممکن نیست. هرکس هرچه با خود ازاین دنیا برد همان را نزد او می آورند وهیچ نیکی به بدی تبدیل نمی شود. بهشت که با جدایی از گنده پیرِشوی کش دنیا و رهایی ازچارمیخ چارطبع بدست می آید، سعادتی است که مرغ وحوروقصورآن به بهشت ابدان تعلق دارد ولی بهشت یزدان ازآن مقربانی است که حکمت و دین بهره آن ها ازسعادت است. اما آن کس که ازخرد دوری کرده و ازنبی روی گرداند درتنگ چاه ظلمانی دوزخ با غل آتش برگردن به موی پیشانی کشیده می شود، درحالی که مارو کژدم صفات ذمیمه برروی او روانند. صفات نیک و بد آدمی درحقیقت درهای بهشت و دوزخند که به روی او گشوده شده اند و با بازبودن درهای دوزخ نمی توان هوس بهشت را درسرپروراند. خلد وناز وفحیم با دوری ازنفس لئیم حاصل می شود و مرگ و نیستی که خون ماده ونر را ریخته، نابود می گردد. سرانجام کرم الهی شفیع همگان است و خداوند ازکوه معاصی چشم می پوشد، مصطفی(ص) بردردوزخ رداء می آویزد و دوزخیان را از دوزخ زشت به بوستان بهشت می رساند. درآیین زرتشتی نیزهم در گات ها وهم درمتون پهلوی به زندگی پس ازمرگ پرداخته شده است. درگات ها زندگی پس ازمرگ ادامه زندگی این جهانی است و انسان درجهان پسین از پی آمدهای خوبی یا بدی عمل خویش که نتیجه گزینش ایشان درزندگی است، بهره مند شده و با تجسم آن روبرو می گردند. درمتون پهلوی خصوصا ارداویراف نامه رستاخیز امری خردمندانه است که برای تحقق هدف خلقت واقع می شود. کلید واژه : سنایی، سیرالعباد الی المعاد، آیین زرتشتی، ارداویراف نامه، معاد، بهشت، دوزخ.
  • تعداد رکورد ها : 2