جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
منزلت اجتماعی موافقان و مخالفان پیامبر (ص) در دوران مکی
نویسنده:
کبری بهرامی دو تپه سفلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
13سال از دوران دعوت 23 ساله پیامبر (ص) در مکهسپری شد. بعد از آن که دعوت عمومی پیامبر(ص) آغاز شد، دو جناح موافق و مخالف در ارتباط با پیامبرشکل گرفت. در دوران مکی که ساختار و وضعیت اجتماعی مکه تغییری نکرده بود، موافقان و مخالفان پیامبر برحسب دوره جاهلیت از جایگاه و منزلت مقبولی برخودار بودند. پژوهش حاضر درصدد است تا با رویکردی توصیفی و بهره گیری از روش های آماری، افراد، جایگاه و منزلت اجتماعی موافقان و مخالفان پیامبر در دوران مکی را از زمان بعثت در دوره 13 ساله مورد شناسایی و بررسی قرار دهد.در این دوره 55 نفر از موافقان و مخالفانبا تعیین شاخص های منزلت اجتماعی که شامل سن، وابستگی قبیله،وابستگی طایفه، سکونت ، اصل و نسب، وضعیت اقتصادی و شهرت است مورد تفکیک قرار گرفته و به صورت برآیندهای بالا، متوسط و پایین ارزیابی شده است و در نهایتمقایسه فراوانی آنها در قالب جداول و نمودارهایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که 58%.از موافقان از سن پایین و 58%ازمخالفان از سن نامعلومی برخوردار بودند. در وابستگی قبیله ای 81% از موافقان و 96% از مخالفان جزء قبیله قریش بودند. در وابستگی طایفه ای نیز بیشترین موافقان پیامبر(ص) با 12% به طایفه بنی هاشم تعلق داشته و قبایل بنی عبد شمس ، بنی مخزوم و بنی تیم هر کدام به طور مساوی 10% را دارا بودند.بیشتر مخالفان پیامبر(ص) نیز با 17 %و 21 % به ترتیب متعلق به طایفه های بنی جمع و بنی عبد شمس بودند. همچنین مخالفان در طایفه بنی هاشم 17% و در طوایفبنی مخزوم و بنی سهم به طور مساوی 5/12 % را تشکیل می دادند. زادگاه موافقان و مخالفان به ترتیب با کسب 84%و 96%در مکه بوده است. نیز42% از موافقان از اصل و نسب بالا و 58% از مخالفان از اصل و نسب متوسطی برخودار بودند. نیز 55%از موافقان از وضعیت اقتصادی متوسط و 79%از مخالفاناز وضعیت اقتصادی بالایی برخودار بودند.71% از موافقان و 54% از مخالفانفاقد شهرت بودند. در بخش سطح اختلاف نیز بین دو گروهموافقان و مخالفان تنها در وضعیت اقتصادی اختلاف سطح دیده شد.
تاثیر عوامل سیاسی بر تطور گفتمان عقلانیت در مذاهب کلامی تا پایان قرن چهارم هجری قمری
نویسنده:
منصوره کریمی قهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله به بررسی ارتباط عوامل‌سیاسی باتطور گفتمان عقلانیت‌درمذاهب کلامی می‌پردازد. منظور ازگفتمان عقلانیت رویکردهای روشی است که متکلمان جهت اثبات عقاید دینی به کار گرفتند. سیر تحولات تاریخ اسلام ویافته‌های نظری بسیاری ازمحققان، نشان‌گر ارتباط متقابل تحولات سیاسی، فرهنگی واجتماعی جامعه اسلامی با تحولات معرفتی است. مذاهب کلامی و رویکردهای روشی متکلمان نیز، به عنوان یکی از مظاهر معرفت دینی درقرون اول تا چهارم هجری، تحت تاثیر شرایط سیاسی واجتماعی جامعه اسلامی دچارتحول شده است. متکلمان مذاهب مختلف، گاه با قائل شدن به اصالت نص، از اخبار، نصوص وروش‌های نقلی جهت اثبات عقاید بهره گرفتند، گاه ‌با رویکردی عقل‌گرایانه به اثبات دیدگاه‌های کلامی خویش پرداخته وازروش‌های استدلالی مبتنی برمقدمات عقلی جهت تبیین اندیشه‌های دینی استفاده کردند؛ به گونه‌ای که درقرون دوم تا چهارم هجری با ظهور گفتمانی ازعقلانیت درمذاهب کلامی‌روبه رو می‌شویم که هدف از آن اثبات عقاید ایمانی بر اساس کاربرد استدلال‌ مبتنی برمقدمات خبری وعقلی است. این رساله درصدد پاسخ گویی به این سوال اصلی است که عوامل سیاسی چه تاثیری برتطور گفتمان عقلانیت درمذاهب کلامی گذاشت؟ روش تحقیق دراین رساله توصیفی تبیینی می باشد. بخش اول با رویکردروشی سنخ شناسی، به بررسی تطور گفتمان عقلانیت درمذاهب‌کلامی می‌پردازد. بخش دوم با رویکردی تبیینی- تحلیلی به بررسی ارتباط عوامل سیاسی باتطور گفتمان عقلانیت درمذاهب کلامی می پردازد. این بررسی نشان‌داد: گرایش به اندیشه‌های کلامی ازقرن اول به چهارم جهت صعودی داشته و گفتمان عقلانیت درمذاهب کلامی ازرویکردهای روشی نص‌گرایانه به رویکردهای روشی مبتنی بر استدلال عقلی تطور یافت است. هم چنین میان تغییرات بافت قومیتی ساختارقدرت ونیز سیاست گذاری های اقتدار رسمی جامعه اسلامی(دوشاخص مهم عوامل سیاسی) باتطور گفتمان عقلانیت ازگفتمان مبتنی براصالت نص به گفتمان مبتنی برترجیح عقل واصالت عقل مستقل ازنص رابطه مستقیم ومعناداری وجود دارد. کلیدواژه: گفتمان عقلانیت، مذاهب کلامی، عوامل سیاسی، قومیت ایرانی، قومیت ترک، قومیت عرب، خلافت عباسی
بررسی دیدگاه های کلامی و رویکرد روشی ابن قبه رازی در رساله ی «نقض کتاب الاشهاد»
نویسنده:
منصوره کریمی قهی,علی محمد ولوی,فاطمه جمیلی,مهناز امیرخانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی آثار کلامی متکلمان امامیه، نشان می دهد که آن ها رویکردهای روشی مختلفی جهت اثبات عقاید، به کار گرفتند. این متکلمان گاه با اتکاء به اصالت نص، از اخبار، نصوص و روش های نقلی جهت اثبات عقاید بهره گرفتند، گاه با رویکردی عقل گرایانه به اثبات دیدگاه های کلامی خویش پرداخته و از روش های استدلالی مبتنی بر مقدمات عقلی جهت تبیین اندیشه های دینی استفاده کردند. در این مقاله، ضمن واکاوی دیدگاه های کلامی و رویکرد روشی ابن قبه رازی، به این سوال پاسخ می دهیم: ابن قبه با چه رویکردی، به اثبات عقاید کلامی امامیه پرداخته و روش وی با متکلمان پیشین چه تفاوتی داشته است؟ متن مورد بررسی در این مقاله، رساله ای از ابن قبه در رد کتاب الاشهاد ابوزید علوی است. بخش مهمی از رساله ، در اثبات مسئله امامت و غیبت محمد بن حسن عسکری و بخش دیگر اثبات امامت در شاخه حسینی فرزندان حضرت علیعلیه السلام و ذکر ویژگی های امام است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا و رویکردی توصیفی به بررسی آراء کلامی ابن قبه پرداخته و رساله ی او از دو منظر محتوایی و روش شناسی مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش نشان داد؛ ابن قبه با رویکردی استدلالی و با استفاده از اخبار متواتر و مشهور و چینش آن در قالب استدلال، به اثبات نظریه امامت منصوص و رد دیدگاه ها و شبهات زیدیه پرداخته است. ابن قبه، با کاربرد ادله نقلی، از رویکرد عقلی هشام بن حکم ـ رویکرد استدلالی مبتنی بر مقدمات عقلی و حسی ـ فاصله گرفته و با دیگر متکلمان نص گرای امامیه هم سو شده است.
رفتارشناسی سیاسی نخبگان فرهنگی عصر اموی
نویسنده:
جمیله رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رفتار سیاسی نخبگان فرهنگی به لحاظ تأثیر و الگو سازی در جریان ها ی تاریخی حائز اهمیت فراوان است. با توجه به اینکه دوره اموی هم زمان با شکل گیری نحله ها و گروه های مختلف فرقه ای و سیاسی است، نخبگان فرهنگی با عملکرد خود به صورت مستقیم یا غیر مستقیم هدایت این گروه ها و در حقیقت جامعه را بر عهده داشتند. قابل ذکر است که نوع رفتار سیاسی نخبگان فرهنگی با حاکمیت سیاسی اموی با توجه به سه عامل علایق مذهبی، قومیت و منزلت اجتماعی سنجیده شده است و بر این اساس نخبگان فرهنگی در چهارسنخ موافق، مخالف، بی طرف و مذبذب دسته بندی شده اند.در پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- اکتشافی و دسته بندی و طبقه بندی اطلاعات به قصد سنخ شناسی نخبگان فرهنگی اقدام شده است. بر این اساس با استفاده از منابع تاریخی ، ادبی ، انساب و طبقات به استخراج اطلاعات و در نهایت با چالش داده ها به مقایسهو بررسی کمّی داده های آماری پرداخته شده است.با توجه به نتایج بدست آمده از پژوهش ،ادبیات همگام با علوم رایج این دوره( علوم اسلامی )رشد کرده و شاعران بار اصلی ادبیات را به دوش می کشیدند، بیشتر شاعران این دوره از قوم عدنانی و از طبقه متوسط جامعه بودند، این در حالی است که حضور کم رنگ موالی در عرصه شعر و شاعری و خطابه قابل تأمل است .اما از سو ی دیگر موالی پا به پای اعراب عدنانی و قحطانی در علوم اسلامی ( فقه ،حدیث،قرآن و تفسیر ) فعالیت می کردند و گاه نیز در این علوم پیشرو بودند، به طوری که بیشترین آمار را در چهار سنخ رفتاری به خود اختصاص دادند.
  • تعداد رکورد ها : 4