جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
چالش حکمت متعالیه در تبیین فلسفی رجعت
نویسنده:
معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نظر ملاصدرا، تناسخ به‏معنای بازگشت نفوس به دیگر بدن‏ها بوده، محال است؛حال آنکه این تعریف ظاهراً بر رجعت به‏عنوان یکی از اعتقادات شیعه تطبیق می‌کند. ملاصدرا تعلق نفس را به بدنِ خاص منوط به داشتن مخصص می‌داند؛ درحالی‏که طبق مبانی وی، اجزای باقی‏مانده بدن، خالی از مخصص است. ازاین‏رو، این پرسش مطرح است که: وقتی در جریان رجعت، نفس جداشده از بدن مادی و مسافر عوالم برزخ، آهنگ رجوع به بدن مادی دنیوی خود می‌کند، آیا ملاصدرا مخصصی برای بدن دنیوی یا اجزای باقی‏مانده او در نظر دارد تا تعلق نفس به بدن، از ترجیح بلا مرحج بودن خارج شود، پیش از اینکه به اشکال تناسخ برسد؛ حال آنکه اشکال تناسخ نیز در بحث رجعت جدی است؟ تحقیق حاضر می‌کوشد با توجه به عبارات و موضع‌گیری‌های ملاصدرا در بحث‌ها و موضوعات مشابه به این پرسش‌ها پاسخ دهد. تحلیل‌ها نشان می‌دهد با فرض تعلق دوباره نفس به بدن مادی، ناگزیر از پذیرش تناسخ یا حفظ نوعی علاقه نفس و بدن برای حل هم‏زمان معضل مخصص و تناسخ هستیم؛ چیزی که حکمت صدرایی آن را برنمی‌تابد، مگر اینکه با قرائت خاصی از تمثل در رجعت، پای تأویل را به ماجرای رجعت بازکنیم کلیدواژه‌ها
صفحات :
از صفحه 91 تا 112
برون‏ رفت حکمت متعالیه از چالش تبیین فلسفی احیای موتی
نویسنده:
معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از دیدگاه حکمت متعالیه، تناسخ به معنای انتقال روح به بدن دیگر، محال است. از طرفی، به نظر می‌رسد در احیای موتی نوعی انتقال روح به بدن مادی مطرح باشد. این احتمال در ابدانی که قبلاً متلاشی شده و استخوان‏های آنها نیز پوسیده است، با قوّت بیشتری مطرح است؛ زیرا بدن بازسازی‏شده در حیاتِ دوباره این افراد، متفاوت از بدنِ حیاتِ قبلی آنهاست و با تعلق گرفتن روح به این ابدان، ظاهراً تعریف خاص ملاصدرا از تناسخ، مصداق خارجی می‌یابد. این امر در فضای حکمت متعالیه که مؤکداً بر ابطال تناسخ پافشاری می‌شود، موقعیت مطلوبی ندارد؛ به‏خصوص که ملاصدرا برای ابطال تناسخ از مبانی فلسفی و علم‏النفسی خود بهره می‏برد و با تبیین خاص خود از رابطه نفس و بدن، راه را بر امکان تناسخ می‌بندد. درصورتی‌که تناسخ با تعریف یادشده حتی در یک مورد مصداق عینی یابد، مبانی حکمت متعالیه در بحث تناسخ با چالش جدی مواجه می‌شود. تحقیق حاضر با این پیش‏فرض که شخصیتی مانند ملاصدرا به اشکال اطلاق تناسخ بر احیای موتی توجه داشته است، می‌کوشد با طرح احتمالات مختلف، تبیینی منطبق با دیدگاه صدرایی از فرایند یادشده ارائه دهد. حیث فاعلی نفس و مشارکت نفس در جمع‏آوری و ایجاد اجزای بدن می‌تواند به‌ عنوان یکی از راهکارهای بحث احیای موتی مطرح باشد؛ این تبیین با برخی مبانی و دیدگاه‌های ملاصدرا، به‏ویژه اصالت وجود، وحدت جمعی نفس و نقش ایجادی نفس در بحث معاد جسمانی پشتیبانی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 103 تا 122
تناسخ از دیدگاه صدرالمتألهین و بازخوانی تعریف نفس صدرایی بر اساس آن
نویسنده:
محمدتقی یوسفی، معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسألۀ تناسخ از دیرباز مورد توجه حکما و فلاسفه بوده است. ملاصدرا، ضمن ارائۀ تعریفی عام از تناسخ، آن را ابطال نموده است و، با دقت نظر ویژۀ خود، بحث در مصادیق تناسخ محال را به عوالم دیگر نیز سرایت داده است. به عقیدۀ ملاصدرا، اغلب کسانی که سعی در تبیین معاد جسمانی داشته‌اند به نوعی از تناسخ سربرآورده‌اند. اما تعریف نفس صدرایی و مبانی علم‌النفسی صدرالمتألهین دربارۀ ارتباط نفس و بدن، عملاً، راه را بر امکان تناسخ می‌بندد. ضرورت پرداختن به بحث تناسخ وقتی پررنگ‌تر می‌شود که به اصول مسلّمی چون رجعت و زنده شدن اموات در این دنیا توجه شود و، در نگاه اول، این امور در دایرۀ تناسخ جای می‌گیرد. تحقیق حاضر می‌کوشد تا با شیوۀ تحلیلی و عقلی، ضمن بررسی تناسخ محال از دیدگاه ملاصدرا، به بازخوانی تعریف نفس صدرایی به‌عنوان مبنای مباحث علم‌النفسی ملاصدرا بپردازد. بحث تناسخ در حکمت متعالیه نشان می‌دهد: تناسخ مصطلح صدرایی از تناسخ مصطلح مشهور (تناسخ مطلق) اعم مطلق است و ملاصدرا، با ابطال هرگونه تناسخ غیرملکوتی، در بحث تناسخ، چیزی بیشتر از استحالۀ تناسخ مشهور را نتیجه می‌گیرد، در حالی که استحالۀ عقلیِ تناسخ ملکی نتیجۀ قهری مبانی فلسفی صدرایی و لازمۀ تعریف نفس صدرایی و تبیین خاص ملاصدرا از رابطۀ نفس و بدن است، زیرا ذات و حقیقت نفس چیزی جز تعلق به بدن نیست و، لذا، به‌سادگی نمی‌تواند متعلقِ آن تغییر یابد و جابجا شود
صفحات :
از صفحه 181 تا 204
امکان سنجی تطبیق انسان شناسی صدرایی و انسان در فلسفه های اگزیستانس (با تأکید بر اندیشه های یاسپرس و سارتر)
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان عربی، معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«وجود» و «تقدم وجود بر ماهیت» عباراتی کلیدی در فلسفۀ صدرایی و فلسفه های اگزیستانس هستند که در نظر اول امکان بررسی تطبیقی و برقراری برخی تشابهات در زمینۀ انسان شناسی را به ذهن متبادر می کنند. صحت این فرضیه در بررسی دقیق تر واژه های «انسان»، «وجود انسانی» و نیز ملاحظۀ روش در فلسفۀ اگزیستانسیالیسم ملحدانه (به نمایندگی سارتر) و خداباور (به نمایندگی یاسپرس) پیگیری می شود و طرح هرگونه تطبیق در تحلیل مفهوم، روش، غایت، مبانی و خاستگاه های این دو مشرب فلسفی سنجش خواهد شد. این در حالی است که خصیصۀ اصلی اگزیستانسیالیسم که انسان به عنوان محور و حتی غایت در آن مطرح شده، ارجاع به امور عینی با کاربست شیوۀ پدیدارشناسانه است که در واقع نوعی واکنش به فلسفه های انتزاعی به شمار می آید. در حالی که در انسان شناسی صدرایی، محوریت انسان به سمت غایت قرب الهی جهت گیری شده و در تبیین سازوکار فلسفی این انسان شناسی، شیوۀ انتزاعی مبتنی بر مبناگرایی و وزن دادن به داده های انتزاعی ذهن به عنوان پیش فرض پذیرفته شده است. در انسان شناسی عرفانی که ملاصدرا متأثر از آن بوده، انسان محور عالم است و عالم در خدمت اوست. اما با این تفاوت عمده با مکاتب اگزیستانس که محور بودن انسان و شأن و منزلت او، به واسطۀ ارتباط او با حق تعالی است.
صفحات :
از صفحه 429 تا 462
پارادوکس مرتبه مثالی نفس حادث در نفس‌شناسی صدرالمتألهین
نویسنده:
معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
موجودات مثالی به رغم تجرد، از عوارض ماده (مقدار، اندازه و شکل) خالی نیستند؛ در حالی‌که این عوارض، به گونه‌ای در تعین شخصی و در نتیجه تفرد موجودات، نقش دارند و باعث جزئی شدن این صور می‌شوند. با فرض «مرتبه مثالی» برای نفس انسانی، می‌توان سابقه‌ای در این عالم برای انسان تصور کرد. در این تصور به تعداد افراد مادی کثرت عددی خواهیم داشت. بنا بر نظر ملاصدرا نفس انسانی، جسمانیة الحدوث است و سابقه چنین نفسی، به وجود جمعی عقلانی در صقع ربوبی و یا عالم مفارقات عقلی، ارجاع داده می‌شود. با این تفسیر، هم حدوث نفس انسان محفوظ می‌ماند و هم پیامدهای عقلی محال و توالی فاسد قدم نفس، مجال بروز نمی‌یابند. بنابراین سلسله تنزلات به ویژه مراتب قبلی وجودات تنزل‌یافته در قوس نزول، با مبنای حدوث جسمانی نفس، چندان قابل جمع به نظر نمی‌رسد و پیشینه وجود عقلی نفس ـ با وجود تأکید فراوان صدرالمتألهین بر وجود مثالی موجودات ـ تبیین چگونگی حدوث آن را از مرتبه عقلی به عالم ماده، دشوار می‌سازد. شاید بتوان این ناسازگاری را با فرض سابقۀ ماده بدن، به عنوان متحد صورت انسانی، حل کرد؛ اما ماده در فلسفه صدرایی نقش کم‌اهمیتی دارد، و علاوه بر آن ابداعی است و نمی‌تواند در این مرتبه نقشی داشته باشد. بر اساس مبانی صدرایی، فرض پیوند مستقیم میان ماده متحد با صورت (در عالم ماده) با ماده مثالی، فرضی نادرست است. در پاره‌ای از آثار عباراتی می‌توان یافت که اعتقاد به مرتبه مثالی نفس انسانی را در سلسله نزولی نشان می‌دهد و وجه قدم نفس را تقویت می‌کند و بر ابهامات نظریه «جسمانیة الحدوث» می‌افزاید.
صفحات :
از صفحه 83 تا 104
پارادوکس مرتبه مثالی نفس حادث در نفس شناسی صدرالمتألّهین
نویسنده:
معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موجودات مثالی به رغم تجرد، از عوارض ماده (مقدار، اندازه و شکل) خالی نیستند؛ در حالی که این عوارض، به گونه ای در تعین شخصی و در نتیجه تفرد موجودات، نقش دارند و باعث جزئی شدن این صور می شوند. با فرض «مرتبۀ مثالی» برای نفس انسانی، می توان سابقه ای در این عالم برای انسان تصور کرد. در این تصور به تعداد افراد مادی کثرت عددی خواهیم داشت. بنا بر نظر ملاصدرا نفس انسانی، جسمانیة الحدوث است و سابقۀ چنین نفسی، به وجود جمعی عقلانی در صقع ربوبی و یا عالم مفارقات عقلی، ارجاع داده می شود. با این تفسیر، هم حدوث نفس انسان محفوظ می ماند و هم پیامدهای عقلی محال و توالی فاسد قدم نفس، مجال بروز نمی یابند. بنابراین سلسلۀ تنزلات به ویژه مراتب قبلی وجودات تنزل یافته در قوس نزول، با مبنای حدوث جسمانی نفس، چندان قابل جمع به نظر نمی رسد و پیشینۀ وجود عقلی نفس با وجود تأکید فراوان صدرالمتألهین بر وجود مثالی موجودات تبیین چگونگی حدوث آن را از مرتبۀ عقلی به عالم ماده، دشوار می سازد. شاید بتوان این ناسازگاری را با فرض سابقۀ مادۀ بدن، به عنوان متحد صورت انسانی، حل کرد؛ اما ماده در فلسفۀ صدرایی نقش کم اهمیتی دارد، و علاوه بر آن ابداعی است و نمی تواند در این مرتبه نقشی داشته باشد. بر اساس مبانی صدرایی، فرض پیوند مستقیم میان مادۀ متحد با صورت (در عالم ماده) با مادۀ مثالی، فرضی نادرست است. در پاره ای از آثار عباراتی می توان یافت که اعتقاد به مرتبۀ مثالی نفس انسانی را در سلسلۀ نزولی نشان می دهد و وجه قدم نفس را تقویت می کند و بر ابهامات نظریۀ «جسمانیة الحدوث» می افزاید.
جهیزیه بر عهده زن یا بر ذمه شوهر
نویسنده:
معصومه سالک
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
  • تعداد رکورد ها : 7