جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
ابن میمون و توماس آکوئینی: نبوت طبیعی یا الهی؟
نویسنده:
الکساندر آلتمن؛ مترجم: علیرضا فاضلی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
خاستگاه وجودی حقوق طبیعی از نظر توماس آکویناس و حقوق فطری نزد فقه ای امامیه
نویسنده:
علیرضا فاضلی,اردوان ارژنگ,نجمه زکی خانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مسائل فلسفۀ حقوق، شناخت قواعد حقوقی است. مکاتب مختلفی برای شناخت قواعد حقوقی و دست یافتن به منشأ و اصل حق به وجود آمده است. از جمله مکتب حقوق طبیعی یا حقوق فطری است. «منشأ و خاستگاه حق» در اصطلاح دانش فلسفۀ حقوق، تعیین محلّ پیدایش حق و بر اساس آن، تعیین دلیل اعتبار یک حق است. در نگرش الهی از آنجا که همۀ هستی از آن خداست،هر حقی به خودی خود ثابت نمی شود. در اصل همۀ حقوق از آن خداست از آنجایی که انسان در نظام وجودی، جایگاه خاصی دارد حقوق او نیز -اگر به مقضای انسان بودنش دارای آن ها باشد- خاستگاهی وجودی دارد. بر این پایه، در این مقاله سعی بر آن است که با تبیین نظریۀ حقوق طبیعی از دیدگاه توماس آکویناس و حقوق فطری از دیدگاه فقه امامیه، امکان شناسایی خاستگاه این حقوق که در چارچوب دین به وجود آمده است، فراهم گردد.پس پرسش اصلی تحقیق نسبت بین عوالم وجودی است با حقی که انسان آن را با عقل در خویش می یابد. از جمله دستاوردهای این پژوهش این است که هم آکویناس و هم فقهای شیعه حق طبیعی و فطری را دارای سرمنشاء وجودی می دانند که همان علم الهی است البته تفاوت هایی در بین این دو هست که بیشتر ریشه در تفاوت های اسلام و مسیحیت دارد، و الاّ در نگرش خدامحورانه حق طبیعی یا فطری باید برآمده از امری وجودی و واقعی باشد و امری صرفاً اعتباری نباید باشد.
بررسی انتقادهای ملاصدرا بر متکلمان در الهیات بالمعنی الاخص
نویسنده:
نرگس رجبی هکانی؛ استاد مشاور: علیرضا فاضلی؛ استاد راهنما: ابراهیم مهرابی ،
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مسائل مورد بحث در فلسفه و کلام اسلامی، شناخت ذات و صفات خداوند است. برای پی بردن به این شناخت، مکاتب و دیدگاه‌های مختلفی به وجود آمده‌اند. از جمله مکاتبی که در این موضوع صاحب‌نظر می‌باشد، مکتب ملاصدرای شیرازی است که مکتبی جامع از فلسفه، کلام و عرفان است، همچنین از گروه متکلمان مکاتب اشاعره، معتزله و امامیه می‌باشد. در این تحقیق با روش تحلیل اسنادی به بررسی اقوال متکلمان صاحب نظر در این موضوع و انتقادهای ملاصدرا بر برخی از این عقاید ‌پرداخته و دلایل وی را در این انتقادات ذکر کرده‌ایم و در نهایت به بررسی روایی و ناروایی ایرادات وی در هر انتقاد پرداخته‌ایم؛ در این بررسی‌ها مشاهده شد که انتقادات ملاصدرا بر استدلال‌های متکلمین وارد بوده، و در اکثر این براهین ایراد در مبنا و روش وجود داشته است، زیرا با اعتقادات خود موجب ایجاد نقص و نارسایی در فهم درست از صفات خداوند می‌شدند. ملاصدرا فیلسوف، متکلم و عارفی است که سخنانش را بی دلیل بیان نکرده است. وی نه تنها به متکلمین بلکه در مواردی فلاسفه را نیز مورد طعن قرار داده و آنان را مذمت کرده است. در این پژوهش مشاهده شد که روش و مسلک ایشان بر حق بوده و در مواردی که استدلال دیگران مبنی بر بروز نقصی در واجب‌تعالی می‌شد ایشان وارد عمل شده و از این براهین رفع نقص کرده و اگر جایی برای این عمل وجود نداشت، آن براهین را رد می‌کردند. در این رساله قصد بر این است که در نگاهی وسیع و مفصل، جلد ششم اسفار را که کتاب جامعی از نظرات و عقاید ملاصدرا می‌باشد مورد بررسی قرار داده؛ چرایی و چگونگی انتقادات موجود در این جلد از کتاب را بر متکلمین بررسی کنیم. این بررسی در عین حال، متکی بر این فرضیه می‌باشد که با توجه به مبنای اصالت وجود در فلسفه ملاصدرا و اصالت ماهیت در عقاید متکلمین این دو در عقاید خود کاملاً متضاد هستند؛ چرا که متکلمین با این اعتقاد از پاسخ به شبهات بازمانده‌اند و دست به حلّ آن مسائل با روش‌های غیر معقول زده‌اند که موجب بروز اشکالاتی شده است. دلایل ملاصدرا در این انتقادات محکم و بدون خدشه هستند، چرا که ملاصدرا در استدلال‌های خود متعصبانه برخورد نکرده و سعی در کشف حقیقت از هر مسیری، چه فلسفه و چه کلام یا عرفان یا قرآن داشته است و به همین دلیل نیز در این راه موفق بوده است.
تبیین فلسفی وحی و نبوت در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با توماس آکوئینی
نویسنده:
علیرضا فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله‌یِ حاضر به تبیین فلسفی وحی و نبوت –نه رابطه‌یِ عقل و وحی-در نظام حکمت متعالیهو مقایسه‌یِ آن با آراء توماس آکوئینی در باب نبوت می‌پردازد، غرض اصلی بیان چگونگی پیدایش علمی الهی به طریقی غیر متعارف در شخص نبی است. نخست به مبادی تصوری بحث در دو سنت اسلامی و مسیحی پرداخته می‌شود تا زمینه‌ای مشترک برای تطبیق از منظری فلسفی یافته شود. پس از آن به تعالیم دینی که به نوعی راهگشای چگونگی توصیف علم نبوی است، اعتنا می‌شود. برخی زمینه‌یِ بحث نبوت را نظر یونانیان در باب پیشگویی در رویا دانسته‌اند؛ به این سبب رویا بینی نزد پیش سقراطیان، افلاطون و ارسطو بررسی شده است تا مشخص شود فیلسوفان اسلامی در این بحث راه ایشان را نپیموده اند. پس از آن فیلسوفانی که پیش قدم بحث نبوت بوده‌اند، مثل فارابی، ابن‌سینا و سهروردی مدّنظر قرار گرفته‌اند، تا سیر بحث و تطور آن آشکار شود. در فصلی جداگانه به مبانی روش شناختی، وجود شناختی و معرفت شناختی مرتبط به بحث نبوت، نزد آکوئینی و صدرالمتألهین پرداخته می‌شود. در قسمت اصلی بحث به آراء هر دو فیلسوف در خصوص نبوت پرداخته می‌شود و عناصر و مفاهیم آن بررسی می‌شود. ابتدا به هستی نبوت که اثبات آن است و براهین ضرورت نبوت در آکوئینی و ملاصدرا پرداخته می‌شود. پس از آن چیستی نبوت بررسی می‌گردد سخن توماس در این باب بیشتر سلبی است. و چیستی نبوت نزد ملاصدرا به مبحث کلام الهی پیوند دارد. مسأله‌یِ ویژه‌ای که در چیستی نبوت مورد اهتمام قرار گرفته است، دیگرگونی معرفت نبوی و غیر هم سنخی آن با سایر انحاء معرفت بشری است. سپس به نحوه‌یِ اتصال نبی به منبع وحی و نحوه‌یِ تلقی حسی، خیالی و عقلی معارف وحیانی پرداخته می‌شود. توماس در امتداد تمایز بین آموزه قدسی و ادراک تکوینی عقل طبیعی، نبوت الهی و نبوت طبیعی را از هم جدا می کند. این تمایز به طور ویژه بررسی می‌شود تا معلوم گردد که اطلاق تبیین طبیعی نبوت، بر نظرات فیلسوفان مسلمان روا نیست.در قسمت اصلی، بحثبه شکل موضوعیو اغلب مزجی پیش برده شده است تا همه جا امکان مقایسه فراهم باشد. در انتهای سخن به وحی در ساحت زبان پرداخته می‌شود مسأله‌ای که امروز مورد چالش بسیار است و سعی می‌شود با توجه به امکانات حکمت متعالیه وحی بودن الفاظ قرآنی اثبات گردد.
نبوت طبیعی از دیدگاه آکوئیناس و ابن سینا
نویسنده:
رضا اکبریان، علیرضا فاضلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توماس آکوئیناس ذیل بحث نبوت که خود ذیل بحث لطف الهی است، مفهوم نبوت طبیعی را به کار می گیرد و آن را از نبوت الهی که عطیه روح القدس است، جدا می کند. او تبیین فیلسوفان از جمله ابن سینا را از نبوت، تنها در حیطه نبوت طبیعی می گنجاند. این نوشتار می کوشد تا با تحلیل معنایی نبوت طبیعی ناظر به مبانی آکوئیناس، معنی دقیق آن را روشن کند؛ هم چنین در پی روایی نسبت نبوت طبیعی به تبیین ابن سیناست. علاوه بر آنکه مفهوم نبوت طبیعی نزد آکوئیناس به رغم سعی او در شفاف سازی مبهم باقی می ماند، این مفهوم در پیوند با نظر او آموزه ای قدسی است و هم چنین بستگی به نحوه اکتساب عقلانیات دارد. که در اینها با ابن سینا اختلاف مبنایی دارد. همین اختلاف رویکردها می تواند به این نتیجه رهنمون شود که تبیین ابن سینا حداقل از دیدی درونی، نبوت کاملاً الهی است و برآمده از طبیعت نیست. استفاده آکوئیناس از مفهوم نبوت طبیعی که در راستای مبانی اوست، در حقیقت راه را برای تبیین فلسفی نبوت می بندد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 86
بررسی فهم سید جلال‌الدین آشتیانی از سوره توحید (مبانی، روشها و رویکردها) و تطبیق آن با حکمای متأخر شیعی
نویسنده:
محمدحسن حاجی‌ناجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ممکن نیست که قرآن به عنوان کتاب جامع معارف، از توحید که ریشه معارف به شمار می‌آید، سخنی نگفته باشد. بنا بر روایات، حد نهایی توحید را بایستی در آیات سوره توحید و آیات آغازین سوره حدید جستجو کرد. لذا این سوره همواره، از آغاز نزول تاکنون، موضوعی برای اندیشه‌ی اندیشه وران اسلامی بوده است؛ از اهل لغت و ادبیات تا متکلمین و حکما و عرفا. جامع الکلم بودن کلام الهی، موجب گردیده است که همگان، از بیابانگرد عامی تا اهل کشف و شهود، از خوان گسترده معرفت قرآنی، بی بهره نباشند. اما ظرفیت متفاوت وجودی هر یک سبب شده است که بین سطح فهم متعمقان با مرتبه درک سطحی نگران، فاصله‌ای ژرف پدید آید. مرحوم سید جلال الدین آشتیانی نیز به عنوان یک حکیم متأله کوشیده است تا با مبانی قرآنی، برهانی و عرفانی خود به تفسیر این سوره بپردازد. در قسمت اول این پژوهش تلاش شده است که مبانی قرانی وی، از بین ده‌ها اثر او استخراج شود؛ هم چنین مبانی فلسفی و عرفانی مورد استفاده‌ی وی در تفسیر این سوره نشان داده می‌شود. در قسمت دوم پژوهش نیز مقایسه‌ای بین تفسیر سوره توحید مرحوم آشتیانی با دیگر حکمای شیعی معاصر هم‌چون امام خمینی، بانو امین اصفهانی، سلطان محمد گنابادی، علامه طباطبایی و شاگردان برجسته ایشان (آیت الله جوادی آملی، آیت الله حسن زاده آملی، علامه طهرانی و شهید مطهری) انجام یافته است که تفاوت جدی جز در روش بیان مطالب، بین این تفاسیر مشاهده نگردید.
معاد از دیدگاه ابن‌سینا در اضحویه و ناصر‌خسرو در زادالمسافرین و پیشینه‌ی آن در اسماعیلیه
نویسنده:
مهدی ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد یکی از اصول ضروری دین اسلام است، که نظرات و افکار مختلفی در این مورد از سوی اندیشمندان اسلامی با توجّه به آیات و روایات بیان شده است. البته از سویی چون انسان دارای دو بُعد نفسانی و جسمانی است، پس بحث معاد هم با توجّه به این ابعاد متفاوت است. به این منظور که برخی معاد را نفسانی و برخی دیگر آن را جسمانی و برخی هم اعتقاد به هر دو بُعد یعنی هم روحانی و هم جسمانی را دارند. حال اندیشمندانی هستند که معاد را فقط از جنبه‌ی روحانی بودن آن تأکید کرده و بنابر دلایلی وجود جسم و جسمانی را در معاد منکر می‌شوند. از جمله این اندیشمندان ابن سینا در رساله‌ی اضحویّه و هم‌چنین ناصرخسرو در زادالمسافرین که پیرو و مدعی اسماعیلیه است، این امر را اذعان دارند. با این‌تفاوت‌که ابن‌سینا در رساله‌ی خود متفاوت از اسماعیلیّه و داعی آن ناصرخسرو به بحث در مورد معاد پرداخته و دلایل خود را اظهار می‌کند. در این پژوهش با بیان افراطی‌گری اسماعیلیّه که داعی آن ناصرخسرو است در آثار ایشان مشهود است و ابن‌سینا به صورت ضمنی نظرات اسماعیلیّه را بیان می‌کند و غفلتی که ناشی از کشیدن مرز و دیوار میان افکار خود و دیگر مذاهب از جمله مذهب اسماعیلی از بین ببرد. پس ابن‌سینا مبانی اعتقادی خود را به مبادی تاریخی که به افکار خود نزدیک‌تر‌‌است، می‌رساند.
ارتباط سعادت وسیاسیت در نظام فلسفی فارابی و تاثیر آن بر ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه جاویدان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، با هدف تبیین ارتباط سیاست و سعادت در نظام فلسفی فارابی و تأثیر آن بر ملاصدرا تدوین و تنظیم شده است. به این منظور که؛ دو مولفه‌ی سعادت و سیاست و ارتباط بین آن دو، از جمله مفاهیمی هستند که در طول تاریخ، همواره مورد توجه بشر و فیلسوفان قرار گرفته‌اند، سیاست که بستری مناسب برای وصول به سعادت و کمال، ارزیابی می شود، بیشتر مورد توجه فیلسوفان سیاسی بوده است تا فیلسوفان غیر سیاسی. سعادت و سیاست در نظام فلسفی فارابی و ملاصدرا ، مبتنی بر هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و فلسفه‌ی سیاسی این دو فیلسوف بزرگ اسلامی، است، که راه را برای فهم بهتر حقیقت سعادت و سیاست در سرنوشت بشر، هموار خواهد کرد. فارابی نخستین فیلسوف اسلامی است که لقب فیلسوف سیاست را یافته است. بنیان فلسفه فارابی، به کارگرفتن راه‌های صحیح رسیدن به سعادت و برداشتن موانع وصول به آن بوده است. وی با طرح مدینه فاضله و جامعه آرمانی خود، سیاست را مهم‌ترین عامل برای تدبیر امور و نیل به کمالات مطلق می‌دانست زیرا؛ هدف از سیاست، درواقع، رسیدن به سعادت می‌باشد. در حوزه فلسفه‌ی فارابی، عوامل نیل به سعادت و ارکان اصلی سیاست ، تعقل، قوه ناطقه و عقل فعّال، است که به سعادت منتهی می‌شود. از این رو؛ فضایل اعم از نظری، فکری، اخلاقی و عملی، ابزار و وسیله‌ای برای نیل انسان به سعادت شمرده می‌شوند. فارابی دین ، فلسفه و سیاست را ماهیتاً یکی می داند؛ چراکه، منبع معرفت، فیض عقل فعّال، یعنی "فرشته‌ی وحی" و غایت، شناخت خداوند است. در ملاصدرا، معرفت عقلانی بر نظام سیاسی او سایه‌افکن بوده، و نقش محوری ایفا می‌کند و در پرتو عقل و وحی هدایت می‌شود. ملاصدرا سعادت را کمال واقعی بشر می‌دانست، که انسان به منظور رسیدن به آن آفریده شده است. وی جامعه‌ای را تکامل یافته می‌داند که در سایه‌ی احکام و شریعت الهی رشد کرده و به بالاترین درجه‌ی فضایل اخلاقی نایل شده باشد. ملاصدرا و فارابی، سعادت و سیاست، را کمال علی‌الاطلاق، ذات اقدس الهی می‌دانند و مهم‌ترین و اساسی‌ترین رکن اندیشه‌ی این دو فیلسوف، تفکر توحیدی آن‌هاست. زیرا؛ حاکمیت مطلق را از آن خداوند می‌دانند و هرگونه ولایتی چه تکوینی و چه تشریعی تنها به اذن او تحقق می‌یابد؛ بنابراین، آن‌ها یگانه قانون-گذار در عالم وجود را، خداوند می دانند و بر این باورند که در سایه‌ی رهبری انسان کامل و حاکمیت حکیمانه، نه‌ تنها امر معاش انسان‌ها سامان می‌یابد، و عدالت در حکومت برپا می‌شود بلکه، جامعه در پرتو رهبری معنوی از شرور و کثرت‌ها فاصله گرفته، و به سمت غایت و خیر حقیقی نزدیک‌تر می‌شود. خلاصه این-که، ملاصدرا بر نظریات فارابی در سعادت و سیاست، نکته جدیدی نیفزودند، بلکه، بیشتر به بسط و تفصیل مباحث مجمل فارابی همت گماشتند.
کثرت عقول (فرشتگان) و دلایل آن از دیدگاه: ابن‌سینا، آکویناس و سهروردی
نویسنده:
راضیه معنوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کثرت عقول و تبیین وساطت بین خداوند و خلق او، مسئله‌ای دیرین در فلسفه و تفکرات فلسفی است، و همیشه ذهن فلاسفه را به خود مشغول کرده است. چگونگی صدور کثرات از واحد، فلاسفه را بر آن داشته است که، تبیین‌های متفاوتی را باتوجه به عقاید دینی خود مطرح کنند. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی، سه فیلسوف مطرح در الهیات اسلامی و الهیات مسیحی را مورد بحث قرار می‌دهد.
بررسی تطبیقی حقوق فطری در فقه امامیه و حقوق طبیعی از دیدگاه توماس آکویناس
نویسنده:
نجمه زکی خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله قصد بر این است که در نگاهی وسیع و مفصل، نقش و جایگاه حقوق فطری را در فقه شیعه بررسی کنیم و برخی از وجوه را مشخص سازیم. این بررسی در عین حال، متکی بر این فرضیه است که با ملازمه عقل و شرع در آموزه فقه شیعه، می‌تواند الگوی متفاوتی از تجربه مسیحیت به‌وجود آورد که افقی تازه را در عرصه هویت دینی نمایان سازد. بنابراین آراء فقهیان شیعه در این رساله نماینگر گزارش ساده تاریخی نیست بلکه مقصود ارائه تصویری دقیق در زمینه حقوق فطری است که در پی آن است ادعای گروهی که مدعی‌اند فقیهان شیعه به حقوق فطری چندان توجهی نداشته‌اند، مورد نقد قرار دهد. به ‌طور کلی فقهای شیعه و توماس آکویناس در نظریه حقوق فطری و طبیعی خود از آموزه‌های دینی و احکام عقلی بهره می-گیرند که در این پایان‌نامه به بررسی حقوق فطری و حقوق طبیعی در این دو نگرش با ارائه شواهد و نمونه-هایی از آن‌ها می‌پردازیم. لذا با توجه به مبانی فقهای شیعه و توماس آکوئینی می‌توان گفت که حقوق فطری و حقوق طبیعی موهبت الهی هستند و خداوند معطی این حقوق است.
  • تعداد رکورد ها : 13