جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
بررسی تطبیقی دیدگاه های کی یر که گور و سارتر درباره رابطه خدا و معنای زندگی
نویسنده:
فاطمه جواهری، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فاقد چکیده
مطالعه رابطه دینداری و سبک زندگی
نویسنده:
بهار حاجی عزیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه دینداری و سبک زندگی انجام شده است. همچنین رابطه بین ابعاد دو متغیر (دینداری و سبک زندگی) مطالعه شده است. برای تبیین رابطه بین متغیر مستقل(دینداری) و متغیر وابسته(سبک زندگی) ازنظریه‌های دورکیم، وبر و بوردیو استفاده شده است.روش این تحقیق پیمایش بوده و اطلاعات توسط پرسشنامه جمع آوری شده است. جمعیت این پژوهش دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران ( واحد کرج) در سال تحصیلی 92-91 بوده است، که تعداد 397 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. توصیف اغلب متغیرهابر اساس میانگین استاندارد شده ارائه شده است. نتایج به دست آمده از آمار توصیفی نشان داده است که بیش از نصفی (51%) از جمعیت نمونه،دارای میزان دینداری بالایی بوده‌اند ، و سایر افراد نمونه(حدود 45%)نیز دارای دینداری متوسطی بوده‌اند و تنها 3%از پاسخگویان دینداری ضعیفی داشته‌‌اند.بنابراین جمعیت نمونه این تحقیق دارای دینداری نسبتا بالایی بوده است. در بررسی سبک زندگی نیز نتایج توصیفی نشان داده است که اکثر افراد پاسخگو در حد متوسطی رفتارهای زیست محیطی را رعایت می‌کنند،بیشترین مصرف رسانه‌ای آنان مربوط به ماهواره و اینترنت بوده است؛ در مدیریت بدن، زنان مدیریت بدن بالاتری نسبت به مردان داشته‌اندو در نحوه گذران اوقات فراغت، شیوه-های رسانه‌محور و جمع‌گرایانه بیشترین زمان فراغتی نمونه تحقیق را به خود اختصاص داده است.جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون‌های دو متغیره و چند متغیره استفاده شد. نتایج آزمون‌های دو متغیره نشان داد؛ بین دینداریورفتار زیست‌محیطی، مدیریت بدن، مصرف رسانه‌ای و نحوه گذران اوقات فراغت رابطه معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد؛ بدین ترتیب تمامی فرضیات پژوهش تایید شدند؛ همچنین ابعاد مختلف دینداری نیز تاثیرات متفاوتی روی سبک زندگی افراد داشته است.در مطالعه رابطه متغیرهای زمینه‌ایبا سایر متغیرهای تحقیق،پایگاه اقتصادی- اجتماعیفقط با ابعاد اخلاقی و عبادی دینداری، رفتار زیست‌محیطی، اوقات فراغت تفریح محور و مصرف ماهواره دارای رابطه معنادار بوده‌ است. متغیر جنس، تنها با مدیریت بدن و بعد عبادی دینداری دارای رابطه معنادار بوده‌ است و در نهایت متغیر تاهل، فقط بارفتار زیست محیطی و بعد عبادی دینداری رابطه معنادار داشته است. نتایج نهایی تحقیق نشان داد که دین، همچون گذشته به عنوان نهادی ریشه‌دار در تعیین سبک زندگی افراد موثر است، اگرچه ممکن است بسیاری از تغییرات و نوسانات در ارزش‌های دینی رخ دهد اما در نهایت دین به عنوان یک الگوی ارزشی بنیادین در ایران بر بسیاری از جنبه‌های زندگی افراد تاثیرگذار می‌باشد.این یافته‌ها دلالت‌های نظری بوردیو در خصوص تاثیر سرمایه فرهنگی بر سبک زندگی، دورکیم درباره دین به مثابه الگویی از معنابخشی و وبر در مورد تاثیر دینداری‌های مختلف بر رفتارها و کنش‌ها را تایید کرده است.کلید واژه‌ها: دینداری، رفتار زیست محیطی، مدیریت بدن،مصرف رسانه‌ای، نحوه گذران اوقات فراغت.
مطالعه عوامل اجتماعی-فرهنگی موثر در گرایش به اهدای اعضای بدن (نمونه موردی افراد 18سال به بالای شهر کاشان)
نویسنده:
فرزاد عباسی خودلان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دانش پزشکی در روند تکاملی خود خدمات ارزشمندی ارائه کرده است، که در این میان پیوند اعضا از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. هزاران انسان زندگی و سلامت خویش را مدیون این بخش از دانش پزشکی هستند. یکی از منابع عمده که قادر به تأمین عضو برای این شیوه نوین پزشکی- درمانی می‌باشد، پیوند اعضا از افراد مبتلا به مرگ مغزی است. برتری این روش بر این مبنا می‌باشد که بسیاری از اعضا، قابل دریافت از فرد زنده نیستند. اما آمارهای واقعاً پایین از میزان اهدای عضو این افرا‌د بیانگر این است که به دلایل متعدد اجتماعی و فرهنگی، مرگ مغزی به عنوان یک منبع اصلی تأمین اعضای پیوندی مقبولیت عام نیافته است و اعضا و بافت‌های ارزشمندی که می‌توانند نجات‌بخش جان انسان‌های دیگر باشد، بدون استفاده به زیر خاک می‌روند. از این رو اهدای عضو و بافت، پس از مرگ مغزی، موضوع اصلی این پژوهش بوده و در همین راستا در پی شناسایی عوامل تأثیرگذار بر گرایش مردم به اهدا می‌باشد. بنابراین نحوه مطرح شدن تعریف جدیدی از مرگ به واسطه پیشرفت فناوری‌های زیست پزشکی و فراهم آمدن منبع جدیدی برای پیوند عضو و فراز و نشیب‌های آن و وضعیت اهدای عضو از موارد مرگ مغزی در کشورهای مختلف، نگاه ادیان مختلف و از جمله اسلام به امر اهدا و پیوند و دیدگاه قانونی درباره مبحث اهدای عضو مورد بررسی قرار گرفته است تا جایگاه کشور ما در مقایسه با دیگر کشورها در این زمینه مشخص شود. در یک نگاه کلی می‌توان گفت وضعیت ایران (5/7 در میلیون) در امر اهدای عضو از افراد مرگ مغزی در مقایسه با بسیاری از کشورهای غیر آسیایی (30 در میلیون) بسیار پایین می‌باشد و این در حالی است که به لحاظ نگاه دینی و قانونی وضعیت تقریباً مشابهی با این کشورها دارد. از این رو برای تبیین این موضوع، نگاه جامعه‌شناختی و دیدگاه‌های مختلف آن مطرح شده است؛ بدین گونه که از یک طرف اهدای عضو به عنوان یک کنش اجتماعی در نظر گرفته شده و دیدگاه‌های وبر، پارسنز، بوردیو، هابرماس و گیدنز در این رابطه ارائه شده و از طرف دیگر نگرش به اهدای عضو و دیدگاه‌‌های نظری آن پایان بخش مباحث نظری بوده است. از آنجا که اهدای عضو مسئله‌ای چندبعدی است و تا کنون نظریه‌ای جامع و کامل برای تبیین آن مطرح نشده است؛ لذا جهت غنای نظری، فهم و تبیین آن از ترکیبی از این نظریات بهره گرفته شده است. نهایتاً جمع‌آوری اطلاعات بوسیله پرسشنامه و مصاحبه حضوری با نمونه 400 نفری از افراد 18 سال به بالای ساکن شهرکاشان در قالب دو گروه از افراد دارای کارت اهدا و فاقد کارت اهدا انجام شده است. یافته‌های این پژوهش ضمن ارائه تصویری کلی از وضعیت اهدا بیانگر این است که عوامل اجتماعی و فرهنگی نقش قابل توجهی در کم و کیف اهدا دارند.نتایج حاکی از آن است که بیشتر افراد (حدود 75%) نگرش مثبتی نسبت به اهدای عضو دارند و سهم افراد دارای کارت اهدا از این میزان بیشتر از افراد فاقد کارت اهدا است. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز حاکی از این است که بینش و آگاهی مذهبی بالاترین اثر (46%) را در تبیین تغییرات نگرش به اهدای عضو دارد. نگرش خانواده، عام‌گرایی، آگاهی نسبت به اهدا و پیوند و اعتماد به حرفه پزشکی نیز به ترتیب اثرات معناداری را بر تعیین تغییرات نگرش به اهدای عضو دارند. از طرف دیگر رابطه معناداری در سطح 99% بین عوامل اجتماعی- فرهنگی با آمادگی عملی برای اهدای عضو وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز بیانگر این است که با افزایش عقل‌گرایی، اخلاق‌گرایی، مطلع بودن از ویژگی‌ها و شرایط اهدا عضو و در نهایت استفاده از رسانه‌های ارتباط جمعی در مجموع شانس یا احتمال آن که فرد در گروه دارندگان کارت اهدا عضو قرار گیرد، افزایش می‌یابد.
  • تعداد رکورد ها : 3