جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
تحلیل کارکردهای حکایت در حدیقۀ سنایی و تطبیق آن با نظریة راندال
نویسنده:
مریم جعفرزاده ، علیرضا فولادی ، امیرحسین مدنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سنایی، پایه‌گذار شعر عرفانی فارسی، از شاعرانی است که به‌طور عملی و گاه نظری کوشیده است زبان عرفان را بشناساند. تاکنون دربارۀ زبان عرفانی نظریه‌های متعددی پدید آمده ‌است. این نظریه‌ها آنجا که مبتنی بر نظریه‌های کلی‌تر زبان دین مطمح نظر قرار می‌گیرند، در دو دستۀ نظریه‌های شکل‌گرا و نظریه‌های نقش‌گرا می‌گنجند. از جمله نظریه‌های نقش‌گرا دربارۀ زبان تجربه‌های متافیزیکی، نظریۀ جان هرمن راندال است. این فیلسوف، دین را مانند علم و هنر یک نوع فعالیّت بشری سهیم در فرهنگ انسانی می‌داند و برای رموز و اساطیر دینی چهار نقش برمی‌شمارد. مقالۀ حاضر به تحلیل تازه‌ای از کارکردهای حکایت در کتاب حدیقه‌الحقیقه سنایی و تطبیق آنها با نظریة راندال می‌پردازد و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نتیجه می‌گیرد که اولاً سنایی حکایت را برای دو منظور، یکی تبیین مسائل هستی‌شناسانه، شامل مسائل خداشناسانه، جهان‌شناسانه و انسان‌شناسانه و دیگری اصلاح مشکلات اجتماعی به‌کار می‌برد و ثانیاً حکایات حدیقۀ سنایی از میان چهار نقش مورد نظر راندال، در وهلۀ اول، بیشتر نقش برانگیختن حس عملی و تقویت تعهد عملی (انسان‌شناسانه) و در وهلۀ بعد، نقش برانگیختن حس تعاون و تقویت انسجام اجتماعی (اجتماعی) را برعهده دارد و دو نقش دیگر از این چهار نقش‌، یعنی انتقال تجربه‌های بیان‌ناپذیر انسانی (خداشناسانه) و ایضاح نظام شکوهمند الهی (جهان‌شناسانه) کمتر مورد توجه این شاعر عارف بوده‌است. این نقش‌ها عرفان سنایی را در سایة مکتب خراسان قرار می‌دهند که بیشتر به انسان‌گرایی و جامعه‌گرایی مشهور است.
صفحات :
از صفحه 63 تا 87
بررسی آشنایی‌زدایی در استعارات دیوان ابن‌فارض و کلیات مولوی
نویسنده:
منصوره طالبیان ، روح الله صیادی نژاد ، علیرضا فولادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آشنایی‌زدایی شگردی است که ادیب از آن سود­می‌جوید تا جهان متن را به چشم مخاطب بیگانه­ بنمایاند و موضوع را به­ گونه‌ای بیان­نماید تا درک دلالت‌های معنایی دشوار به­نظر­رسد. این انحراف از کاربرد متعارف یک اتفاق زبانی و واسطه­ ای برای شناخت سبک ادبی شمرده­ می‌شود. نگارندگان در جستار حاضر به روش تحلیلی به بررسی شگرد آشنایی‌زدایی در استعارات اشعار ابن‌فارض و مولوی می­پردازند. تحقیق نشان از آن دارد که استعاره تماثلی در سروده­ های ابن‌فارض جایگاهی را به خود اختصاص­ن داده و بسامد آن در عرفان عاشقانه او نسبت به عرفان زاهدانه بیشتر است. استعاره تجسیدیه در اشعار این دو شاعر با بسامد نزدیک به هم رعایت­ شده، اندیشه‌های انتزاعی آنان را دنبال­می‌نماید و نشان از دلبستگی­شان به تأملات درونی -عرفانی است. هر دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم استعاره سبب دیریابی معنا شده‌اند تا از این طریق با برجسته­ نمودن الفاظ خویش، سبب لذت ادبی مخاطبین را فراهم ­آورند.
صفحات :
از صفحه 19 تا 38
بررسی کارنامۀ عطارپژوهی در مقالات فارسی از 1300ش تا 1395ش
نویسنده:
مرتضی داوری ، علیرضا فولادی ، سید محمد راستگوفر ، رضا شجری
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
دربارۀ عطار، شاعر عارف و بلندآوازۀ ایرانی، کتاب‌ها و مقالات بسیاری نوشته شده است و تاکنون کارنامۀ پرباری در عرصۀ عطارپژوهی پیش رو داریم. شمار زیاد این پژوهش‌ها، ضرورت بررسی و تحلیل آن‌ها را بیش از پیش نشان می‌دهد تا بتوان از چندوچون این تحقیقات، آگاه و از دستاوردهای این محققان، بهره‌مند شد و از پژوهش‌های تکراری پرهیز کرد. بررسی میراث پژوهشی دربارۀ شخصیت‌های ادبی از جمله کارهای بایسته در پژوهش‌های ادبی امروزی است که به آگاهی پژوهشگران از کارهای انجام‌گرفته و انجام‌نگرفته دربارة آنان بسیار یاری می‌رساند و مقالۀ حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی به عطار اختصاص دارد. به‌دلیل گستردگی پژوهش‌ها دربارۀ عطار، در این مقاله، تنها به کارنامۀ عطارپژوهی در مقالات فارسی پرداخته شده است. بازۀ زمانی مورد بررسی از 1300 ش تا 1395 ش را دربرمی‌گیرد. در این 95 سال، در مجلات تخصصی ادبی، به‌ویژه مجلات علمی-پژوهشی، 650 مقالۀ فارسی در زمینۀ عطارپژوهی به چاپ رسیده است که در این مقاله، آمار توزیع زمانی و موضوعات کلی و جزئی این مقالات، در جدول‌های متعدد آمده و تحلیلی از سیر عطارپژوهی و رویکردهای آن در این 95 سال صورت گرفته است.
بررسی تطبیقی مضامین حکمی در شعر «ابوالعلاءمعری» با «ناصرخسرو قبادیانی»
نویسنده:
سیده‌فاطمه دریاباری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معری و ناصرخسرو هر دو در روزگاری به سر می‌بردند که آشفتگی سیاسی و اجتماعی در آن بیداد می‌کرد، تا جایی که سیاهترین صفحات تاریخ برای دو ملت ایران و عرب در همین برهه‌ی زمانی رقم خورده است. با واکاوی در سروده‌های این دو شاعر گرانمایه در می‌یابیم که مضامین حکمی، چاشنی و بن‌مایه‌ی اصلی سروده‌های آن دو می‌باشد. آن‌ها اساس و شالوده شعر خویش را بر پایه‌ی عقل و خردورزی بنا نهاده‌اند.این دو شاعر با تفاوت‌هایی که در زمینه‌های فکری و عقیدتی با هم دارند، در اندیشه‌های حکمی شباهت‌های زیادی میان آنان به چشم می‌خورد که از جمله آن‌ها می‌توان به ستایش عقل و خرد، دنیا ستیزی، دین‌گرایی، پرهیز از وصف می و معشوق و...اشاره کرد. در پژوهش حاضر به بررسی مضامین حکمی مشترک میان معری و ناصرخسرو پرداخته‌ایم. این پژوهش، طی چهار فصل با روش تحلیلی _ تطبیقی به انجام می‌رسد. در فصل اول مفهوم حکمت را در نزد زبان شناسان، مفسران و ادیبان وامی‌کاویم آن‌گاه در دو فصل بعد، به صورت مختصر زندگی شخصی و ادبی هر دو شاعر را با تکیه بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روزگارشان مورد بررسی قرار می-دهیم و در خاتمه، به مقایسه‌ی میان مضامین حکمی دو شاعر می‌پردازیم و سپس تفاوت‌ها و شباهت‌های این دو را تبیین و تشریح می‌نماییم. مهم‌ترین دستاورد پژوهش حاضر، آن است که ناصرخسرو در افکار و اندیشه‌های حکمی تحت تأثیر معری بوده است، زیرا این دو علاوه بر مضامین حکمی، شباهت‌های فراوانی در سبک وسیاق زندگی داشته‌اند.
بررسی تطبیقی آموزه ولایت در تشیع و تصوف (با تأکید بر اصول کافی، نهج البلاغه و مثنوی معنوی)
نویسنده:
حسین حیدری، علیرضا فولادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از سده های نخستین تاریخ اسلام، صوفیان به گرایشهای شیعی منتسب و متهم بوده اند، چنان که ارتباط عین القضات و مقتولان دیگر تصوف با روافض، یک دستاویز عمده قتل آنان را پدید آورده است و بیشینه طرائق صوفی، سلسله خود را به علی(ع) می رسانیده اند. هرچند دو جریان عرفان اسلامی و فرقه های شیعی در مبانی معرفت شناسی، توحید، وحی، نبوت و غیره اختلافاتی دارند، بحث ولایت و تداوم رهبری کاریزماتیک و آسمانی جامعه، مهم ترین حلقه اتصال و شباهت این دو جریان پرتلاطم را تشکیل می دهد. این مقاله به معرفی بیش از 20 ویژگی اولیا، مانند معیت با حق، وساطت فیض الهی و مخاطبه مستقیم با خداوند، در آثار مولوی به ویژه مثنوی معنوی می پردازد و متناظر با اوصاف مذکور، روایات شیعی را از منابع دست اول اندیشه شیعه، مانند نهج البلاغه و اصول کافی متذکر می شود و شباهتها را می نمایاند. به رغم این شباهتها، تفاوت مواضع این دو جریان را نیز درباره نَسَبیت خاص، تعریف عصمت، مصادیق و غیره تبیین می کند.
سیمای خدا در مثنوی مولانا
نویسنده:
آسیه مهدوی‌منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «سیمای خدا در مثنوی» به بررسی و معرفی اسما و صفات خداوند در اثر سترگ مولانا جلال‌الدین محمد بلخی می‌پردازد، که در یک بخش اصلی، با مقدماتی در ابتدا و دو پیوست در انتهای کار تنظیم شده است. مقدمات پژوهش به مباحث نظری مربوط به اسماء و صفات از منظر مولانا در مثنوی اختصاص یافته، و بخش عمده تحقیق با عنوان «اسماء و صفات خداوند در مثنوی»، توضیح و شرح و تبیین اسماء و صفات الهی در مثنوی است که با استفاده از قرآن، ادعیه و آرای صاحب‌نظران تدوین شده است. پیوست‌های پژوهش نیز به اسامی کم‌کاربرد و اسماء و اوصاف الهی با کاربرد خاص مولانا اختصاص دارد. نگارنده در پژوهش حاضر اساس و مبنای دسته‌بندی اسماء را بر نود و نه اسمی قرار داده که به وسیله شیعه و اهل سنت از پیامبر(ص) روایت شده است. این پایان‌نامه نشان می‌دهد که مثنوی یک خدانامه است چرا که مولانا در این کتاب خداوند را هم بسیار یاد کرده و هم به نام‌ها و اوصاف گوناگون و متنوعی(از اسمای مروی از پیامبر(ص) گرفته تا نام‌های موجود در ادعیه و یا نام‌هایی که کاربرد آن‌ها مخصوص خود اوست) خوانده است. مولانا هستی را مظاهر و تجلیات خداوند و یاد و نام او می‌داند و اسماء و صفات خداوند را با ذات او یگانه می‌شمارد، در نگاه او ، وصف و درک حقیقت اسماء و صفات الهی نیز با شناخت ذات خداوند برابری می‌کند. او ابزارهای حسی و عقل را برای درک حقیقت کافی نمی‌داند.از نظر مولانا تهذیب درون و متخلق شدن به حقیقت اسماء و صفات الهی می‌تواند راه‌گشای سالکان در کسب معرفت و رسیدن به حقیقت و فنای در او باشد. مولانا با توصیف و تعریف چند جانبه اسماء و صفات خداوند در مثنوی به تبیین و معرفی زیبا و ظریفی از سیمای خداوند پرداخته است.
بررسی آداب و رسوم اجتماعی در دارابنامه محمد بیغمی
نویسنده:
زینب سادات سیدی مفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر درباره بررسی آداب و رسوم اجتماعی موجود در کتاب دارابنامه مولانا محمد بیغمی نویسنده قرن نهم هجری تدوین شده است.به گفته ذبیح الله صفا در جلد اول کتاب دارابنامه، درباره مولانا بیغمی اطلاعات زیادی در دست نیست اما از قرائن موجود در کتاب می‌توان فهمید که او از قصاصانقرن نهم بوده‌ است. وی داستان کهنه ای را که مسلما مربوط به پیش از اسلام و بازمانده از هیئت قدیم بود را از حفظ داشت و در حضور جمع می‌خواند و " محمود دفترخان" آن را می‌نوشت و به این ترتیب کتاب دارابنامه ،که در اصل باید "فیروزشاه نامه" یا "کارنامه فیروز شاه پسر داراب"نامیده شود، به وجود آمد.یقینا مو لانا محمد بیغمی خود نیز این داستان را از قصاصان دیگر گرفته بود که ایشاننیز سینه به سینه از پیشینیان خود این داستان قدیمی را آموخته بودند.درباره محتوای داستان باید گفت داراب پسر بهمن پسر اسفندیار پسر گشتاسب از جمله پادشاهان پایانی سلسله داستانی کیانی است که درباره او از ادبیات پهلوی به بعد داستان‌هایی مشهوری نقل شده که از آن جمله می‌توان به داستان "دارا و بت زرین" که گویا به زبان عربی بوده‌است، اشاره کرد.این داراب که در داستان‌های ملی ما پسر بهمن و همای چهرزاد است، پدر دارای دارایان آخرین پادشاه کیانی بود، لیکن در این کتابفرزندش "فیروز شاه" نامیده می‌شودکه پادشاهی جهانگشا است که داستان حول او زندگی وی می‌چرخد.با توجه به تاثیر متقابل ادبیات و جامعه بر یکدیگر بویژه اثرگذاری تحولات اجتماعی بر ادبیات داستانی،که خود برشی از زندگی اجتماعی است در این پایان نامه کوشش شده آداب و رسوم اجتماعی مطرح شده در دارابنامه بیغمی، بدقت استخراج و دسته بندی شود تا از این طریق بخشی از آداب و رسوم رایج در عصر نویسنده برای خوانندگان مشخص شود. براساس محتوای داستان، آدابی که در این پژوهش استخراج شده‌اند؛ عبارتنداز: آداب جنگاوری، نامه نگاری، مذهبی، شکار , عزاداری ، مرگ و میر ، سفر، اسارت ، طالع بینی ، احترام ، پذیرایی از مهمان ، مجالس بزم ، دربار ، عروسی و ازدواج ، کشور گشایی و علوم غریبه و در پایان هم نتیجه گیری مباحث ارائه شده است.
  • تعداد رکورد ها : 7