جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
ازلیت خدا؛ نقد نظریه ویلیام کریگ بر اساس فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان فلاسفه غربی، متفکرین قرون وسطی عمدتاً ازلیت خدا را به معنای بی‌زمانی دانسته‌اند، اما اندیشمندان معاصر، غالباً بر آن شده‌اند که ازلیت خدا به معنای زمانمندی و جاودانگی در زمان است. اخیراً «ویلیام کریگ» نظریه‌ی جدیدی درباره‌ی ازلیت خدا مطرح نموده که بر اساس آن خدا در وضعیت بدون خلقت، به نحو بی‌زمان ازلی است؛ اما پس از خلقت، به دلیل برقراری نسبت واقعی با جهان زمانمند و لزوم علم به حوادث زمانی، به نحو زمانمند وجود دارد. از طرفی در فلسفه اسلامی می‌بینیم ملاصدرا معتقد است خدا مطلقاً بی‌زمان است و این معنای ازلیت او تحت هیچ شرایطی نقض نمی‌شود. در پایان نامه‌ی حاضر ابتدا نظریه‌ی کریگ با تفکیک مبانی آن، تبیین می‌شود. در ادامه نشان داده می‌شود که ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفه‌ی خود نظریه‌ای درباره‌ معنای ازلیت خدا ارائه داده است که اشکالات مطرح شده به بی‌زمانی خدا را پاسخ می‌گوید. از این رو از نظر ملاصدرا، نظریه کریگ قابل قبول نیست. نخست از این جهت که برخی مبانی فکری او محل اشکالند. دوم، از آن‌جا که زمان، منتزع از نحوه‌ی وجود حوادث مادی است، زمانمندی به هیچ وجه قابل اطلاق به خدا نیست. در نهایت دیدگاه کریگ مبنی بر تغییر در نحوه‌ی ازلیت خدا پس از خلقت، مستلزم نوعی تغییر در خداست که پذیرفتنی نیست.
کمال انسان از نظر ملاصدرا با نظر به کمال گرایی معاصر
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفی و انسان‌شناختی ویژه‌ی خود، از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود، و حرکت جوهری، بحث کمال انسان را به نحوی مطرح کرده است که قابلیت‌های بسیاری برای پاسخ‌گویی به مسائل جدید مطرح درباره‌ی کمال دارد. ملاصدرا ویژگی خاص انسان را برخورداری او از قوه‌ی عقلانی می‌داند و لذا کمال انسان را بر اساس دو بعد عقلانی انسان، یعنی عقل نظری و عقل عملی، توضیح می‌دهد؛ گر چه بنا به دلایلی چون تجرد کامل عقل نظری، شرافت ذاتی آن، و باقی بودن آن در سرای اخروی، کمال نهایی انسان را در حیات اخروی در گرو عقل نظری می‌داند، و معتقد است این کمال نهایی در پرتو معرفت حقیقی به حق تعالی و اسماء و صفات و افعال وی می‌باشد. مسائل جدیدی در اندیشه‌ی فلسفی معاصر در بحث کمال انسان مطرح شده است، که عمدتاً ناظر به مکتب کمال‌گرایی است؛ لکن ما در این رساله کوشیده‌ایم پاسخ این مسائل را بر اساس آراء ملاصدرا درباره‌ی کمال انسان استنباط کنیم. بدین ترتیب در مواجهه با مسئله‌ی خودگرایانه یا دیگرگرایانه بودن کمال گرایی، می‌توان خداگرایی را به عنوان رویکرد سومی به این مسئله مطرح نمود. همچنین فلسفه‌ی ملاصدرا وظایف ناظر به خود و وظایف ناظر به دیگران را پوشش می‌دهد. در مسئله‌ی وحدت یا کثرت ارزش، گر چه ملاصدرا استعداد انسان‌ها را برای رسیدن به کمال متفاوت می‌داند، نتیجه اعمال آن‌ها و بحث حسابرسی را متناسب با همان تفاوت اولیه مطرح می‌کند. از طرفی ملاصدرا معتقد است تنها عده‌ی بسیار اندکی از انسان‌ها به مراتب عالی کمال دست می‌یابند؛ منتها این موجب نمی‌شود که مانند نخبه گرایان، جامعه را به سمت افزایش کمال آن عده‌ی معدود سامان‌دهی کند. نتایج عملی این رویکرد در تحلیل آراء ملاصدرا درباره‌ی کمال عبارت است از: لزوم ملازمت با عمل، اهمیت معرفت در انجام اعمال، لزوم تزکیه اخلاقی برای رسیدن به کمال، اولویت داشتن کمال فردی، و نقش انسان در ساختن ذات خود.
کمال‌گرایی اخلاقی در بوته نقد
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی، محمد سعیدی مهر، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«کمال‌‌گرایی» نظریه‌ای اخلاقی است که از ظرفیت‌های در خور توجهی در تبیین خیر و سعادت آدمی‌برخوردار است. در قرائت رایج از این نظریه، تمرکز بر ذات انسان و ویژگی‌های ذاتی اوست و مدعای اصلی آن این است که انسان از طریق پرورش و شکوفاسازی استعدادهای ذاتی خود می‌تواند به کمال‌ مطلوب خویش نائل شود. طرفداران این نظریه معتقدند ذات انسان فی‌نفسه ارزشمند است و لذا پروراندن استعدادهای ذاتی به سعادت انسان می‌انجامد.<br /> این مقاله پس از بررسی قرائت‌های مختلف کمال‌‌گرایی و تحلیل دعاوی اصلی آن، به مروری بر مهم‌ترین ادله‌ی این نظریه می‌پردازد. در مرحله‌ی بعد، مهم‌ترین ایرادات وارد بر این نظریه، از جمله انکار ذات‌گرایی، طرح و بررسی می‌شوند. اشکال اصلی‌ای که متوجه این نظریه است ذات‌گرایی است که بسیاری از اندیشمندان با آن مخالف‌اند. این مقاله به نحو اختصار، به تحلیل مدعیات این نظریه و بررسی اشکالات مخالفان و پاسخ آن‌ها می‌پردازد. نکاتی که در پاسخ به این اشکالات مطرح می‌شود ما را به این نتیجه رهنمون می‌گردد که کمال‌گرایی به منزله‌ی دیدگاهی که به ذات انسان و کمال‌ او توجه عمیق دارد، قابلیت‌های زیادی در تبیین مسائل اخلاقی جدید دارد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 64
سعادت از نظر ابن سینا ؛ غایت جامع یا غالب
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که در بحث سعادت قابل‌طرح است، این است که آیا عوامل متعددی در تحقق سعادت دخالت دارند، یا حصول سعادت وابسته به یک عامل است و اگر عوامل دیگری مطرح می‌شود، به‌منزله مقدمه برای تحقق آن عامل اصلی هستند. این دو تفسیر از سعادت، امروزه با عنوان «غایت جامع» و «غایت غالب‌« مطرح می‌شود و اندیشمندان می‌کوشند عوامل دخیل در سعادت را ـ براساس میزان اثرگذاری آن‌ها در تحقق سعادت ـ تحلیل کنند. در نوشتار حاضر و در پاسخ به این مسئله براساس فلسفه ابن‌سینا، می‌بینیم که ابن‌سینا سعادت انسانی را برمبنای حصول کمال قوای نفسانی انسان توضیح می‌دهد و می‌گوید نفس، کمالی از جهت ذات دارد که عبارت است از ادراک عقلی، و کمالی از جهت ارتباط با بدن دارد که مقصود از آن اکتساب هیئت استیلایی بر بدن و به‌دست آوردن فضایل اخلاقی است؛ اما ابن‌سینا انجام فضایل اخلاقی را مقدمه‌ای برای ادراک عقلی می‌داند و سعادت نهایی نفس را در اتصال به عقل فعال و ادراک عقلی معرفی می‌کند؛ از‌همین‌روست که او درک لذت کامل ناشی از سعادت حقیقی را منوط به مفارقت نفس از بدن می‌انگارد و تحقق آن را در نشئه آخرت میسر می‌داند. بدین ترتیب، می‌توان گفت ابن‌سینا سعادت را به‌عنوان غایت غالب تبیین می‌کند.
صفحات :
از صفحه 81 تا 96
ویلیام کریگ و تبیین ازلیت خداوند
نویسنده:
محمد سعیدی مهر، فاطمه ملاحسنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ازلیت خداوند، غالبا به یکی از دو معنای زمان مندی (جاودانگی در زمان) یا بی زمانی (فرازمان بودن خداوند) تفسیر شده است. در دوره معاصر، ویلیام کریگ کوشیده است تا به نوعی میان این دو معنای رایج از ازلیت خدا (بی زمانی و زمان مندی) جمع کند. در نظر وی، خداوند بدون خلقت، بی زمان است؛ اما پس از خلقت، به دلیل صدق نسبت واقعی خدا با جهان زمانی و نیز علم او به حوادث زمانی، زمان مند می شود. نظریه کریگ در باب ازلیت الهی، بر مبانی متافیزیکی خاصی استوار است: مانند این که او، از سویی نظریه نسبی زمان؛ و از سوی دیگر، نظریه ترتیبی زمان را پذیرفته است. در بادی امر ممکن است چنین به نظر آید که دیدگاه کریگ، نظریه ای منسجم و گامی در جهت تلفیق دو معنای ازلیت است، اما با تامل و دقت درمی یابیم که اشکالاتی بر این دیدگاه وارد است که قبول آن را به عنوان نظریه ای موجه برای تفسیر ازلیت الهی دشوار می سازد. برخی از مهم ترین اشکال های دیدگاه او عبارت اند از: لزوم وقوع تغییر در ذات خدا، تاثر حق تعالی از فعل خود، و تعطیل فیض در وضعیت عدم خلقت.
صفحات :
از صفحه 5 تا 31
  • تعداد رکورد ها : 5