جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
بازتاب شرایط اجتماعی در تحلیل کنش‌های‌‌گفتاریِ تفسیرِ عرفانیِ کشف‌الاسرار
نویسنده:
سوسن جبری ، مریم جعفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع این پژوهش بررسی کنش­های گفتاری در بخش تفسیر عرفانی کشف­الاسرار و عده­الابرار است. شیوۀ پژوهش بر پایۀ نظریۀ جان راجرز سرل و طبقه­بندی پنجگانۀ او از کنش­های گفتاری و نمونه­برداری سیستماتیک از پاره­گفتارها قرار دارد. تحلیل داده­ها نشان می­دهد که بیشترین بسامد را کنش­های اظهاری با حدود 55% از کل کنش­ها دارد و قصد آن بیان باورهای صوفیانۀ میبدی است که اغلب از زبان خداوند و مشایخ طریقت بیان می­شود. پس از آن کنش­های عاطفی با 26% قرار دارد که که از زبان خداوند نقل می­شود و قصد آن فراخوانی عواطف مخاطب و اقناع است. پس از آن کنش­های ترغیبی با 15% فراوانی قرار می­گیرند. بسامد کمتر کنش ترغیبی نشان می­دهد که قصد ترغیب مخاطب و تبلیغ صریح چندان مورد توجه صوفیان بزرگ نیست و کمتر کاربرد دارد. در مرتبۀ چهارم، کنش­های تعهدی با 2% هستند که قصد دارند، مهر و بخشش الهی را از زبان خداوند تعهد ­کنند. سرانجام کنش­های اعلامی هستند با کمتر از 1% از اصول دین، از زبان خداوند و قرآن سخن می­گویند. تحلیل کنش­های گفتاری، موضع پنهان میبدی را نسبت به جریان­های فکری دورانش بازمی­تاباند و حضور او را در گیرودار جدال­ میان اهل شریعت و اهل طریقت و همچنین جدال میان فرقه­های صوفیه اهل عشق و اهل زهد در هرات قرن ششم نشان می­دهد نیز، نگرش انتقادی او را به جریان­های فکری روزگارش آشکار می­سازد و بالأخره راهبرد گزیدۀ میبدی را در جمع­آوری، حفظ و سامان دادن به یک نظام فکری منسجم از اندیشه­های مشایخ پیشرو صوفیه می­نمایاند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 93
کارکردهای زیبایی شناسی پیش آیی فعل در غزل سعدی
نویسنده:
جبری سوسن, فیاض منش پرند
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
ساختارهای نحوی به نوعی منعکس کننده ادراک و دریافت ما از واقعیت های بیرونی و درونی و بیان کننده مجموعه روابطی هستند که ذهن در قالب زبان، میان پدیده ها ایجاد می کند. شکل گیری ساختارهای نحوی بر اساس نظام اندیشه و تفکر ما و کاملا غریزی و ناآگاه است؛ اما شاعر تا حدودی آگاهانه با استفاده از الگوهای نحوی، اندیشه و عاطفه خود را زیباتر و رساتر بیان می کند. یکی از این الگوها آن است که فعل بر برخی ارکان جمله پیشی می گیرد. موضوع مقاله حاضر بررسی کارکردهای این نوع ساخت نحوی در غزل سعدی است. نقد و تحلیل متن شاهکارها از این بعد، می تواند زمینه ساز خلاقیت های ادبی شود.کارکردهای این گونه از آشنایی زدایی نحوی عبارت است از: کارکردهای ساختاری چون خلق موسیقی قوی تر، حفظ حس کوتاهی جمله، گسترش پذیری، استقلال رکن در عین داشتن پیوند های نحوی و تکمیل معنا و انسجام ساختاری و کارکردهای معنایی چون افزایش معنا؛ تاکید، بزرگ نمایی و کوچک نمایی، بیان کلیت و تعمیم معنا، بیان کلی زمان و مکان، خلق ایجاز، توان تفسیرپذیری، تعلیق و انتظار، برجستگی توصیفات، حرکت و پویایی، انگیزش عاطفی، خیال انگیزی، ایجاد لذت و انسجام معنایی. بنابراین پیش آیی فعل، یکی از اسرار زیبایی غزل سعدی است که در کنار دیگر شگردهای زبانی به شیوه ای حیرت انگیز، خواننده را در اندیشه و عاطفه شاعر سهیم می گرداند.
صفحات :
از صفحه 113 تا 141
سبک‌شناسی کتب تاریخی عصر صفویه
نویسنده:
حامد پیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سبک‌شناسی به عنوان یکی از علوم ادبی، تلاش برای بررسی دقیق آثار ادبی در دوره‌های مختلف است. نثر فارسی با توجه به زبان، دوران تاریخی، نگرش نویسنده، موضوع مطرح شده و غیره به انواع متفاوتی تقسیم می‌شود. در پیدایش زمینه‌های خلق نثر، مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نقش مهمی دارد.بررسی‌های ما نشان می‌دهد که نگرش نویسندگان متون تاریخی دوران صفویه به گونه‌ای است که به جهان بر اساس آموزه‌های مذهب شیعه می‌نگرند. تأثیر این دیدگاه بر زبان و موضوعات مطرح شده در آثار نویسندگان این دوره به طور محسوس جلوه-گر است. هدف ما در این پژوهش، این است که بر اساس علم سبک‌شناسی، کتب تاریخی عصر صفویه را در سه سطح زبانی، فکری و ادبی مورد بررسی قرار داده و بر اساس یافته‌های حاصل از این بررسی، هر ویژگی را که از بسامد بالاتری برخوردار بود به عنوان ویژگی سبکی این کتاب‌ها، بیان کنیم.
بررسی مقایسه ای شاهنامه و دیگر متون منظوم حماسی تا پایان سدّه ششم هجری بر پایه  عنصر دعا و نیایش
نویسنده:
الهام مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعا و نیایش از مفاهیم مهم در بیشتر ادیانو فرهنگ‌ها به شمار می‌آید. نیایش در نزد ایرانیان هم به سبب جایگاه خاصّ آن در ادیان پیش از اسلام و هم به دلیل برجستگی آن دین اسلام همواره مورد توجّه بوده است. این مفهوم همچون سایر پدیده‌های مذهبی و اجتماعی در ادبیّات نیز نمود یافته است. نمود نیایش در ادبیّات عرفانی و متونی که صبغ? مذهبی دارد، امری بدیهی به شمار می آید، امّا شاید در ظاهر به نظر برسد که نیایش چنین جایگاهی در متون حماسی ندارد؛ حال آنکه با تعمّق در متون حماسی می-توان ارزش و اهمّیت آن را دریافت. پرسش‌های اصلی این پژوهش آن است که آیا دعا و نیایش از لحاظ ادبی در متون حماسی کاربردی دارد و اگر جواب مثبت است، نحو? این کاربرد چگونه است؛ دعا و نیایش از لحاظ مفهومی و سطح اندیشه‌‌ای چه جایگاهی در متون حماسی داشته است؛ کاربرد دعا و نیایش در شاهنامه، چه تفاوت و مشابهت‌هایی با دیگر متون حماسی دارد و تجلّی بلاغی دعا و نیایش در متون حماسی چگونه است؟ بر این اساس، پایان‌نامه در چهار فصل تنظیمشده است: فصل نخست: کلیّات (بخش نخست: کلیّات پژوهش،بخش دوّم: بررسی آثار حماسی و احوال شاعران حکاسه‌سرا، بخش سوّم: جایگاه نیایش در دین زرتشت و اسلام و آثار حماسی)؛ فصل دوّم: محتوای نیایش‌ها در آثار حماسی؛ فصل سوّم: تحلیل بلاغی نیایش‌های منظومه‌های حماسی(بخش نخست: معانی، بخش دوّم: بیان، بخش سوّم: بدیع) و فصل چهارم: نتیجه‌گیری، جداول و نمودارها. بر پایه پرسش‌های یاد شده، نیایش‌های موجود در متون مورد پژوهش، استخراج و در 20عنوان کلّی تقسیم‌بندیشد. در بررسی انجام شده مشخّص شد که متون حماسی می‌تواند جایگاهیشایسته برای بازتاب نیایش شاعر و شخصیّت‌های داستانی باشد و شاعران متون حماسی با توجّه به شخصیّت‌های داستانی، رخدادها و موقعیّت‌های گوناگون، از غنصر نیایش استفاده‌های متنوّع و متعدّد کرده‌اند؛ همچنین مشخّص شد کهاین کارکرد از جنبه‌های گوناگون در شاهنامه پر رنگ‌تر از دیگر متون حماسی است.
بررسی تأثیر فرهنگ عربی-اسلامی بر اشعار پروین اعتصامی
نویسنده:
زهره باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به اعتقاد محققان، هیچ دو فرهنگی، مثل فرهنگ عربی و فارسی در یکدیگر تأثیر نگذاشته اند. این تأثیر به صورت تعامل بین دو فرهنگ، ابتدا از فرهنگ ایرانی به عربی سرایت کرد و سپس از فرهنگ عربی به فارسی منتقل شد. اندیشه های ایران باستان در قالب های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و فلسفی از آن جا که ریشه در وحی، عقل، تجربه و فطرت انسان ها دارد، با استقبال فرهنگ عربی رو به رو شد و در هاضمه ی فرهنگ عربی افتاد.هدف اصلی این پژوهش، آن است تا با کنکاش و بررسی، تأثیر حکمت ها و امثال و اشعار عرب و به طور کلی تأثیر فرهنگ عربی- اسلامی را بر شعر و اندیشه پروین اعتصامی برسی نماید. نیز تلاش ما در این مقال، مقایسه ی تصویرگری های دو قه بلند ادب فارسی و تازی و کشف نقاط مشترکی است که در دیوان پروین و ادب عربی وجود دارد. با توجه به حاکمیت زبان عربی در ایران و تسلط پروین بر این زبان و تصویرهایمشترک استخراج شده در این پایان ناه، می توان گفت پروین از ادب عربی و اسلامی (فرآن و نهج البلاغه) متأثر بوده است.اندیشه های موجود در اشعار پروین اعتصامی و اشعار شاعران عرب از این موضوع حکایت دارد که، خمیرمایه ی واحدی دارند. در ریشه ی این اندیشه های مشترک، احتمال های زیر وجود دارد:1- برخی از این متشابهات، زاییده ی تجربه، عقل ، فرهنگ مشترک بشری و تعالیم ادیان است.2- برخی از این مضامین، از ایران باستان وارد فرهنگ عربی شده، سپس به فرهنگ فارسی بازگشته اند.3- قسمتی دیگر از این شباهت ها سرچشمه از دین مبین اسلام است که هر دو اثر را غنا بخشیده است.
بررسی معنایی مفهوم جان در مثنوی معنوی با رویکرد متنی
نویسنده:
فریبا کاکاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:مطالعات جدید زبان‌شناسی دریچه‌ای است برای دریافت‌های جدید از متون گرانسنگ ادبی گذشته. با به‌کارگیری صحیح این روش‌ها می‌توان متون ادبی را مورد تفحص مجدد قرار داد و به دریافت‌های نوینی از آن‌ها دست یافت.تا کنون پیرامون مثنوی و محتوای آن بسیار بحث شده است اما اغلب این مباحث فرافکنی شارحان این اثر و تکرار مکرر اندیشه‌ها و دریافت‌ها بوده است. ما در این رساله مفهوم «جان» را با دید معناشناسانه و با رویکرد متنی، در مثنوی مورد بررسی قرار داده‌ایم، به امید آنکه تا حد امکان به نگرش مولانا دربار? این مفهوم دست یابیم و در نهایت جهانبینی او دربار? «انسان و جایگاه او در هستی» را بشناسیم.با این هدف و نگرش «جان» را در شش جلد مثنوی مورد کاوش قرار داده‌ایم. در ابتدا تمام ابیاتی که در این شش جلد راجع به جان سخنی بر زبان رانده‌اند را به عنوان شاهد مثال استخراج نموده‌ایم و تمامی ویژگی‌های ماهیتی، صفات و کنش‌هایی که مولانا به جان نسبت داده است و ترکیباتی که جان را در آن‌ها به کار برده است، را جمع‌آوری نموده‌ایم تا به تعریف او از جان دست یابیم. پژوهش ما نشان می‌دهد برخی از این صفات و کنش‌ها دارای بسامد کاربردی فراوانی هستند اما برخی دیگر را فقط در یک بیت می‌توان یافت. صفات جان در مثنوی معنوی عبارتند از : ناشناختنی بودن،ارزشمندی،ناپیدایی، غریب بودن، جاودانگی، دیرینگی(خلقت جان پیش از جسم)،همزیستی جان با تن،زندانی بودن،علم داشتن،اصل مشترک جان‌ها، پاک بودن، آسیب پذیری،زنده بودن، پرعیب بودن،هدف سوءالقضا بودن، نیکوپی بودن،معنا دار بودن،داشتن صفا و لطف و فر،بی‌جهت بودن، شیرین بودن،وسیع و بی‌نهایت بودن، زشت بودن، نو بودن،داشتن سکون و آرامش، توانمند بودن، آگاه بودن، اخلاص داشتن، مسکین بودن، دوراندیش بودن، عریانی و برهنگی، ربودگی، عزیز و گرامی بودن، منتظر بودن، خون-آشام بودن، کافرنعمت بودن، با تقوا بودن،حساس بودن و شکنندگی، شاکر بودن،حالی بین بودن، قانع بودن، مکاری و حیله‌گری، رنجوری، باروری و ثمربخشی، مست بودن،پژمردگی و پوسیدگی ودر فاقه بودن. کنش‌های جان در مثنوی معنوی عبارتند از: چالش با جسم، رها شدن از جسم، هدایت کردن جسم، اطاعت و فرمانبرداری، خوردن، دیدن، شنیدن، گفتن، پذیرفتن عواطف، خندیدن، نالیدن وگریستن، بیقراری، سیر کردن، بیمار شدن ،شفا یافتن، بیدار شدن، خوابیدن، خیره شدن، عاجز شدن، حیران شدن، سست شدن، انجام کارهای خارق العادّه، عذرخواهی کردن، خوش شدن ، شاد شدن، غمگین و ناراحت شدن، کار کردن، پند دادن، خو کردن، خجالت کشیدن، حسرت خوردن، تشخیص دادن، کوشش کردن،تحمل تلخی و سختی، همنشین شدن، رمیدن، شناختن، گمان کردن، امتحان کردن، لرزیدن، عشق‌ورزیدن، ناامید شدن، اصلاح شدن، گمراه شدن، بداندیش بودن، ملول شدن، گرو قرار گرفتن، روییدن، عبادت کردن، سجده کردن، ترسیدن، جهیدن و پریدن، عتاب آوردن، اتصال جان‌ها، تضرّع کردن، نعره زدن و وسوسه شدن.در جمع بندی نهایی می توان گفت: مولانا جان را پدیده‌ای از جنس نور می‌داند که از جانب خداوند در وجود انسان به ودیعه نهاده شده است و تمامی آفریده‌های او از این موهبت برخوردارند، اما برخورداری هم? اجزای هستی از این موهبت یکسان نیست، بلکه دارای شدت و ضعف می‌باشد. این پدیده تغییر پذیر و کمیّت پذیر است و ابعاد گوناگونی دارد. از آنجا که یکی از مباحث مطرح در معناشناسی پرداختن به واژه‌هایی که با یکدیگر هم-پوشانی معنایی دارند است در ادام? مطلب به بررسی ماهیت «دل»، «روح»، «نفس»، «سرّ»، «ضمیر» و «روان» و صفات و کنش‌ها و ترکیبات آن‌ها در شش جلد مثنوی پرداخته‌ایم. در پایان با جمع-آوری داده‌ها و ارائ? آن‌ها به صورت جدول و نمودار و در ادامه با بررسی و تحلیل آن‌ها می-کوشیم که از دید مولانا به این سوالات پاسخ مناسبی دهیم که اصولاً «جان» در ذهن و اندیش? مولانا چگونه پدیده‌ای است؟ چه صفات دارد و چه کنش‌هایی از او سر می‌زند؟ «دل»، «روح»، «نفس»، «سرّ»، «ضمیر» و «روان» چگونه پدیده‌هایی هستند و چه صفات و کنش‌هایی دارند؟ و در نهایت به این پرسش پاسخ دهیم که هریک از این پدیده‌ها تا چه حد با جان اشتراک مفهومی و وجودی دارند؟ از دید این عارف بزرگ اسلامی بیشترین اشتراک مفهومی میان جان و دل وجود دارد، اما از آنجا که در برخی منابع دل را به عنوان جایگاه جان معرفی نموده‌اند، می‌توان این مسئله را با استفاده از مجاز محلیه توجیه کرد. روح در مرتب? دوم اشتراک مفهومی با جان قرار دارد تا جایی که با اندکی جرأت شاید بتوان گفت که جان واژه‌ای فارسی معادل و جایگزین واژ? عربی روحدر زبان فارسی است. نفس نیز دارای اشتراک معنایی و مفهومی با جان است ولی بیشتر در بُعد منفی. اکثر وجوه تشابه این دو پدیده در صفات و کنش‌های منفی است و حتی در مهمترین ویژگی ماهیتی نیز تضاد دارند؛ جان ماهیتی است از جنس نور و نفس پدیده‌ای است از جنس ظلمت. در مورد «سرّ»، «ضمیر» و «روان» در مثنوی زیاد بحث نشده است و با این اطلاعات ناچیز نمی‌توان دربار? رابط? آن‌ها با جان اظهار نظر قطعی نمود.
پویایی و تحول در حکایت های صوفیانه
نویسنده:
جبری سوسن, فیاض منش پرند
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
حکایت از قالب های داستانی است که پدیدآورنده آن، برای بیان تجربه خود از جهان بیرون، ارتباط تاثیرگذار و بیان اندیشه از آن بهره می گیرد. یکی از انواع حکایت ها، حکایت های صوفیانه است؛ حکایت هایی که بیش از هر چیز، ظرف بیان اصول انسانی بوده و با خلق متن، اندیشه را از حالت بالقوه به فعل درآورده اند. بنابراین با توجه به این موضوع، تحول از اساسی ترین دغدغه های حکایت های صوفیانه است که ابتدا در شخصیت ها به عنوان پایه های حکایت، سپس در مخاطبان آن صورت می گیرد. بسیاری از منتقدان ادبی، شخصیت های حکایت و از جمله حکایت های صوفیان را شخصیت هایی ایستا و کم تغییر معرفی نموده اند. در این جستار، حکایت های صوفیانه با تکیه بر خوانش آزاد (خواننده محور و متن محور) و از دیدگاه تحول بررسی شد. این بررسی ها بیانگر دو گونه از تحول است: روایت تحول (تحول در بینش و رفتار شخصیت های حکایت) و خلق تحول (تاثیر حکایت بر اندیشه مخاطبان و تحول در بینش خوانندگان)، که تمامی عناصر حکایت و بیش از همه عنصر گفتگو در فرآهم آوردن زمینه این تحول نقش داشته اند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
غیبت آرش کمانگیر در شاهنامه
نویسنده:
جبری سوسن, کهریزی خلیل
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
به نظر اغلب پژوهشگران، داستان آرش در شاهنامه ابومنصوری و دیگر خداینامه ها نبوده است، اما گروهی بر این باورند که این داستان در منابع شاهنامه وجود داشته، اما فردوسی آن را حذف کرده است. یافته ها نشان می دهند که ادعای وجود داستان آرش در شاهنامه ابومنصوری قطعیت ندارد. در متون پهلوی موجود نیز، جز یک اشاره چیزی از داستان آرش نیامده است. بررسی های ما نشان می دهد که داستان آرش اساسا نباید در خداینامه ها آمده باشد. آرش کمانگیر می تواند از زمره مردان مقدس در آیین پارتی یا قهرمان مردمی یا یادگاری از یک آیین کهن پیش از زرتشتی باشد. بنابراین آرش، با همه شهرتش در میان مردم، در خداینامه های ساسانیان، با توجه به دشمنی آنان با اشکانیان جایی ندارد. از طرفی، آرش کمانگیر جنگاوری است از سپاه منوچهر و به هیچ وجه در زمره شاهان یا پهلوان-شاهان قرار نمی گیرد و روایت پهلوانی او در خداینامه ها و پس از آن شاهنامه فردوسی جایی ندارد.
صفحات :
از صفحه 141 تا 169
  • تعداد رکورد ها : 8